جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 92
خدا در اندیشه افلاطون و ارسطو
نویسنده:
صفیه رکوفیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در حالی که جامعه یونان باستان گریبان‌گیر عقایدی خرافی در باب حقیقت عالم و خدایان اسطوره‌ای و انسان‌وار بوده، از قرن پنجم قبل از میلاد مسیح و با ظهور اندیشمندانی که در ابتدا تلاششان تبیین امور و تغییرات عالم پیرامون بوده، دچار تحول تدریجی شد و سیر تفکر بشری به سوی رسیدن به یک اصل و منبع واحد برای هستی موجودات به پیش رفت، تا حدودی که نظرگاه بشر از امور مادی فراتر رفت و تحلیل‌ها از حقیقت از یک عنصر مادی و یا شبه آن به اموری ماورائی و ثابت در فلسفه افلاطون ارتقاء یافت.افلاطون با طرح نظریه مُثُل و قرار دادن مثال خیر در رأس همه امور مادی و مجرد و آوردن توصیفاتی متعالی برای آن شایسته‌ترین موجود برای خدا بودن را به تشبیه و توصیف در آثارش به خصوص به خصوص جمهور ترسیم نمود. اما نام خدا را مستقیم و بدون شائبه بر آن نگذاشت و هر چند جنبه‌ای از فعلی خدا در عالم را تحت عنوان دمیوژد در تیمائوس معرفی می‌نماید، اما با این حال تحت تاثیر افعال جامعه یا به اقتضای فهم خوانندگان آن روز آثارش باز هم از خدایان سخن رانده و چهره افلاطون الهی در نظر متألهان را تا حدودی خدشه‌دار نمود.اما ارسطو با فاصله گرفتن از تعابیر عرفانی و گاه شاعرانه به تبیین منطقی نظام عالم پرداخته و خدا را محرک نخستین و علت حرکت فلک اعظم دانسته و برای نخستین بار اصل و مبدأ فلسفی عالم را خدا معرفی کرد! اما چون دغدغه اصلی او الهیات نبود از پرداختن به چگونگی ذات و صفات و افعال او کوتاهی نمود و انتقادات بسیاری را متوجه خود نمود، از این جهت که خدا در آثار او عالم به اشیاء و خالق و یا مدبر و هادی معبود نمی‌باشد با خدای ادیان ابراهیمی متفاوت است. همان‌گونه که مثال خیر افلاطون نیز با وصف خالقیت و ربوبیت و معبودیت نیامده است، اما به هر حال واضح است که خدای فلسفه افلاطون و ارسطو با خدایان انسان‌وار اسطوره‌ها فاصله بسیار دارد و می‌توان تبیین‌هایی بسیار نزدیک به خدای فلسفه اسلامی را از عبارات آنان برداشت نمود.
مولفه شهود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طول تاریخ تفکر، برهان و شهود دو روش دست-یابی به حقیقت تلقی شده است. در این راستا آنچه در وهل? اول اندیشمندان را به فکر واداشته این است که، کدامیک از این دو طریق معتبرتر و کاربردی‌تر بوده است. بررسی این دو روش نشان می‌دهد که، گرچه هر یک از دو روش فوق به تنهایی از مزایای خاصی برخوردار هستند، ولی در عین حال حصر‌نظر به یکی از دو روش برهان و شهود، در مسیر حقیقت‌یابی، چندان راهگشا نبوده، و توانایی حل بسیاری از معضلات فکری اندیشمندان را نداشته است. لذا تلفیق این دو روش مورد توجه برخی از متفکران قرار گرفته است. درواقع این دسته از متفکرین اسلامی، فلسفه‌ای شهودی را ابزار کار خود قرار داده‌اند، که از جمله آنان می-توان به ملاصدرا اشاره نمود. با توجه به توفیقاتی که در پرتو فلسفه شهودی برای فیلسوفانی چون سهروردی و ملاصدرا حاصل گردیده است، در این تحقیق در پی یافتن پاسخ این پرسش برآمده‌ایم که: "چگونه از مولفه شهود در فلسفه به ویژه فلسفه ملاصدرا استفاده شده است؟"از اینرو، این پژوهش ضمن دقت-نظر در بررسی معناشناسی شهود در حکمت متعالیه ملاصدرا، به بررسی و نقدِ انتقادات مطروحه، در باب کاربرد شهود در فلسفه پرداخته است. برخی از نتایج این تحقیق در محور کارکردهای شهود عبارت است از: تعیین جهت پژوهش و گشودن افق های جدید، طرح مسائل جدید، کمک در ظهور فرضیه فلسفی، شهود به عنوان حدوسط برهان، شهود به‌عنوان معیار برای بررسی مجدد براهین یا بازنگری آنها، تصور شفاف از موضوع و مسایل فلسفی. این تحقیق نشان می دهد، استفاده از شهود در فلسفه با حفظ شرایط، نه تنها خللی به ساحت تعقلی آن وارد نخواهد کرد، بلکه با امکان راه‌یابی به ساحات فوق عقلانی، فیلسوف را جهت غلبه بر مشکلات غامض فلسفی مدد نموده است. این تحقیق بر اساس تحلیل محتوا توأم با نگاه انتقادی به دست آوردهای فوق دست یافته است.کلمات کلیدی: ملاصدرا، برهان، شهود، فلسفه شهودی، کارکردهای شهود.
نقد و بررسی ادله متکلمان اسلامی در مورد اثبات وجود خدا
نویسنده:
علی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در کلیات این تحقیق سه مبحث مطرح شده که عبارت است از: الف: اثبات پذیری وجود خدا. ب: روشهای مختلف اثبات وجود خدا. ج-ویزگیهای روش کلامی در اثبات وجود خدا و مقایسه آن با روشهای دیگر که در این بحث هم مسائلی از قبیل: برتری روش عقلی بر سایر روشها، روش عقلی و کاربرد آن در مسائل کلامی، اهمیت تفکر عقلی از دیدگاه قرآن کریم و امام علی و سایر ائمه معصومین ادله مخالفان روش عقلی،‌ نظیر خطاپذیری معرفت عقلی،‌ و تحلیل و بررسی آن. در فصل اول برهان امکان و وجوب طرح گردیده که ضمن آن، تاریخچه برهان و تعاریف مفاهیمی نظیر واجب الوجود، ممکن بالذات،‌ امکان فقری، علت، دور، تسلسل مطرح و چهار دلیل برای استحاله تسلسل و تقریرات برهان از نظر خواجه نصیرالدین طوسی، و عبدالرحمن بن احمد ایجی، و معلم ثالنی فارابی، و ابن سینا و صدرالمتالهین مورد بررسی قرار گرفته. در فصل دوم: برهان حدوث،‌ تاریخچه برهان، حادث و قدیم در لغت و عرف و اصطلاح و تعریف قدم زاتی و قدم زمانی، و تقریرات برهان از عبدالجبار معتزلی،‌ و از محقق طوسی،‌ و اشکال و پاسخ آن و برهان حدوث و مفاد آن مطابق با محتوی متون دینی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نظریات فیلسوفان و نقد ایشان نسبت به این برهان از مطالب مهم این بخش است. در فصل سوم: برهان حرکت و تاریخچه آن و مباحث مرتبط نظیر اقسام حرکت و تقریرات مختلف برهان مورد بررسی قرار گرفته و سیر تاریخی این برهان در کلمات متکلمان و فیلسوفان به خوبی گزارش شده است. در فصل چهارم: برهان ترتب و تقریرهای برهان از صدرالمتالهین، عبدالرزاق لاهیجی و ملاهادی سبزواری مورد بررسی قرار گرفته.در فصل پنجم: برهان صدیقین، تاریخچه برهان و تقریر آن از ابن سینا،‌ صدرالمتالهین، ملاهادی سبزواری،‌ علامه طباطبایی و امتیازات تقریر علامه وفرق میان فسلفه مشا و حکمت متعالیه در تقریر برهان، به همراه نقدها مورد توجه قرار گرفته. فصل ششم برهان فظرت،‌لغتفطرت، فطرت در قرآن،‌ مقصود از فطریات و نشانه های فطریات طرح گردیده. در فصل هفتم: برهان نظم،‌ تاریخچه برهان تعریف نظم و اقسام آن و و نظم مطلوب و تقریر برهان نظم مورد بررسی قرار گرفته و در نهایتا در فصل هشتم به دسته بندی دلائل اثبات وجود خداوند و نیز به جمع بندی و مقایسه ادله پرداخته شده.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
برهان در نهج البلاغه و مقایسه ی آن با براهین کلامی درکشف المراد و شوارق الالهام
نویسنده:
مریم عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبیانات حضرت علی (ع) در نهج البلاغه ، سرشار از دلایل روشن، منطقی و بدیهی در خصوص مسائل گوناگون برای هدایت مردم به سوی حقایق می‌باشد. در زمینه‌های موضوعات کلامی نیز از این دلایل در نهج البلاغه به وفور یافت می‌شود که در این رساله از آن‌ها با نام «برهان» یاد شده است و هدف از این تحقیق، گردآوری و مقایسه‌ی آن‌ براهین با براهین مشابه در کتاب‌های کشف‌ المراد و شوارق الالهام است و روشی که با استفاده از آن تحقیق صورت گرفته،‌ توصیفی اسنادی با تکیه بر تحلیل محتوا می‌باشد.براهین نهج البلاغه به سه دسته قابل تقسیم‌بندی اند: 1- براهین مربوط به خدا و اوصاف او 2- براهین مربوط به بحث امامت و خلافت 3- براهین مربوط به معاد و دیگر مسائل.بررسی این براهین و دلالت‌های منطقی آن‌ها به اضافه‌ی نظریاتی که از آن‌ها به دست می‌آید، در فصل یک این رساله نگاشته شده است. فصل دوم اختصاص دارد به براهین و دلایلی که دو متکلم بزرگ شیعه (علامه حلی و عبدالرزاق لاهیجی) در دو کتاب (کشف المراد و شوارق الالهام)، در زمینه‌ی موضوعات کلامی مرتبط با براهین به دست آمده از نهج‌ البلاغه، ذکر کرده‌اند.در فصل سوم، به مقایسه‌ی بین این دو نوع براهین پرداخته شده است: مبانی، خاستگاه‌ها و جایگاه‌ استدلال‌های امام علی (ع) در نهج البلاغه و دو متکلم شیعی در کتاب‌های مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه ای که به دست آمده است این است که هر چند هدف هر دو نوع استدلال یکی است ولی هر کدام با توجه به مخاطبان و شرایط محیطی که در آن مطرح شده‌اند، شکل‌ها و خصوصیات مربوط به خود را دارند: استدلال‌های نهج البلاغه بیشتر محسوس و ملموس بوده و با اندک توجهی از طرف مخاطب، وی را به مقصد مورد‌نظر می‌رساند،در حالیکه دلایل دو کتاب مذکور، بیشتر رنگ عقلی- فلسفی داشته و مقدمات علمی و فکری مخصوص به خود را طلب می‌کنند. واژگان کلیدی: برهان،کلام، نهج البلاغه، کشف المراد، شوارق الالهام،صفات الهی،امامت،معاد.
تحلیلی از برهان های جهان شناختی و مقایسه آن با امکان و وجوب در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حمیدرضا آیت اللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در بیان برهان‌های جهان‌شناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ به‌گونه‌ای که برخی گمان کرده‌اند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهان‌شناختی در تحول تاریخی‌اش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی، تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگی‌های این قالب‌های برهان جهان‌شناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة اسلامی، تفاوت‌های این دو برهان به‌ویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آن‌ها بیان شده است. همچنین نقدهای عمده‌ای که به برهان جهان‌شناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
نقد و بررسی روش شناسی ارسطو از منظر هینتیکا
نویسنده:
غلامرضا ذکیانی، محمدامین برادران نیکو
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نه تنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آن چه او تدوین کرد نه فقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روش شناسی نیز به شمار می آید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفه های روش شناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی داده اند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار داده اند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کرده اند و نشان داده اند که دیالکتیک در روش شناسی ارسطو نقشی هم تراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روش شناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرح شده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان می کند. علاوه بر این هینتیکا نشان می دهد که این روش شناسی از نتایج نظریة روان شناسی شناخت ارسطویی است.
روش شناسی خواجه نصیرالدین طوسی در اثبات عقاید دینی
نویسنده:
بهنام ملک زاده، حسن یوسفیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روش شناسی علوم را می توان از ویژگی های عصر جدید برشمرد و ادعا کرد که پیشرفت علوم تا حد درخور توجهی مرهون دقت نظر در روش هاست. علم کلام نیز همچون علوم دیگر از این قاعده مستثنا نیست و روش خاص خود را می طلبد. پژوهش در روش علم کلام به دو شیوة تاریخی و منطقی قابل انجام است و ما در این پژوهش بر اساس شیوة اول عمل می کنیم و به بررسی روش کلامی خواجه نصیرالدین طوسی در مقام اثبات عقاید می پردازیم. روش ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و انتقادی است. بهره گیری از روش برهانی و جدلی در مقام اثبات و دفاع، دوری از روش تمثیلی و خطابی در این دو مقام و نیز استفاده از ظواهر محکمات قرآن و اخبار متواتر را می توان از مهم ترین یافته های پژوهش در روش کلامی خواجه دانست.
بررسی و تحلیل روایات شناخت خدا با خدا
نویسنده:
الناز برزگر ماشک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت خدا و رسیدن به آن از نخستین رهنمودهای پیامبر درونی (عقل) و پیامبر بیرونی (پیامبران و اوصیای ایشان ) بوده و مهم‌ترین وظیفه‌ی انسان در قبال خود و خداوند است. به همین دلیل علاوه بر قرآن، در کتب و جوامع حدیثی به راه‌های مختلفی برای رسیدن به این امر اشاره شده است. در این میان، بخشی از روایات معصومان (?) در باب شناخت خدا، با عنوان«شناخت خدا با خدا» مطرح می-شود. این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کتابخانه‌ای و اسنادی، شکل گرفته است، در صدد تحلیل و فهم معنای این دسته از روایات می‌باشد. با بررسی روایات باب«معرفه الله بالله» این نتایج حاصل می‌شود،که نخستین مولفه‌، در روایات شناخت خدا با خدا، عدم تصوّر ذهنی و خارجی و شباهت‌انگاری در رابطه با شناخت خداوند متعال است. علاوه بر این، شناخت خدا با خدا، با استفاده از ابزارهایی که خداوند در اختیار بندگان قرار داده است، حاصل می‌شود. تفاسیر دیگری که توسط محدّثان و شارحان کتاب‌های حدیثی، در رابطه با این شناخت، مطرح شده است، توجّه به فطرت خداجو و شناخت خدا با خدا از طریق عرفان و کشف و شهود است.
تحلیل و بررسی شکل منطقی براهین در کلام اسلامی
نویسنده:
علی زمانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار تلاش شده است تا شکل منطقی هر یک از براهین مربوط به اصول دین اسلام بررسی و تبیین گردد. انگیزه اصلی از پرداختن به چنین پژوهشی، اهمیت علم کلام و ارزشمندی بیان استدلالی گزاره‌های آن است. توضیح اینکه علم کلام عهده‌دار بحث در اموری است که نمی‌توان به‌راحتی آن‌ها را نادیده گرفت. به اعتقاد نگارنده این لزومِ توجه، نه‌تنها برای دین‌داران، بلکه برای سایر افراد قابل‌اثبات است. هرقدر گزاره‌هایی که در کلام مطرح می‌شود، متقن و محکم تر باشد مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد. پس یک متکلم وظیفه دارد در این جهت تلاش کند، آنچنانکه قرآن کریم می‌فرماید (یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدا). یکی از بهترین راه‌های استحکام بخشی به مباحث کلامی، تبیین آن‌ها در قالب اشکال قیاس‌های منطقی است؛ قیاس‌هایی که هم از جهت صورت قطعی باشند و هم از جهت ماده. به این سبک قیاس‌ها در علم منطق، برهان گفته می‌شود؛ بنابراین تبیین این براهین به شکلی واضح و مختصر، اولاً به درک و تفهیم مباحث کلامی؛ و به تبع آن به تحقق رسالت علم کلام، کمک زیادی خواهد نمود. پژوهش پیش رو در چنین راستایی قدم بر می‌دارد.
  • تعداد رکورد ها : 92