جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 315338
آفرینش در وداها
نویسنده:
علینقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سرودهای ودایی علاوه بر مدح خدایان و موجودات اساطیری به مسئله آفرینش نیز پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده اند. در وداها آب بعنوان عنصر اصلی و مادةالمواد جهان معرفی شده است. همچنین در برخی از سرودهای ودایی، مسئله خلق از عدم نیز مطرح شده است. مسئله آفرینش در وداها قابل تطبیق با کتابها آسمانی دیگر است؛ مثلاً در متون اوستایی نیز آب بعنوان عنصر آسمانی و کیهانی که مایة حیات است، معرفی شده است. همچنین سومریان، مصریان و یونانیان نیز آب را اولین چیزی میدانستند که خالق آن را آفرید. در برخی از سرودهای ودایی، آفرینش از طریق قربانی کردن صورت میگیرد و خدایان انجام دهندگان این قربانی هستند. اعضای قطعه شدة خدایی که قربانی شده است، درجات آفرینش را تشکیل میدهد و با این قربانی شدن عالم هستی تحقق پیدا میکند و وحدت به کثرت تبدیل میشود. بطور کلی آفرینش در وداها از طریق نیروهای اسطورهیی که در تکوین عالم نقش دارند، صورت گرفته است.این مقاله همچنین به مسئله یکتاپرستی در وداها پرداخته و با اشاره به برخی از سرودهای ودایی و نظر محققان هندی ـ و برخلاف نظر مستشرقان ـ مشخص نموده است که در وداها یکتاپرستی وجود داشته است و فرضیة چند خدایی در مورد آن صحت ندارد.
لوکری آخرین فیلسوف مشائی سینوی
نویسنده:
مقصود محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابوالعباس، فضل بن محمد لوکری، ادیب، ریاضیدان و فیلسوف برجسته قرن پنجم هجری است. وی به یک واسطه، شاگرد شیخ الرئیس ابوعلیسینا، یعنی شاگرد بلاواسطه بهمنیار و به سه واسطه، استاد خواجه نصیر طوسی بوده است. لوکری ادیب صاحب نامی بود که به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود. او دیوانی داشته که تنها ابیات معدودی از آن بجا مانده است. علاوه بر این وی رسالهیی دارد که در آن، اصول همة علوم حکمی، یعنی منطق، طبیعیات، الهیات، ریاضیات و حکمت عملی را بزبان فارسی به نظم کشیده و به نثر سلیس فارسی شرح داده است.لوکری ریاضیدان برجستهیی بود که با همکاری چند نفر از ریاضیدانان و ستاره شناسان معروف مانند: خیام نیشابوری، خازنی، اسفزاری و واسطی مأمور زیج و تنظیم تاریخ جلالی ملکشاهی شد و در رمضان سال 471 ﻫ .ق آغاز فروردین را به اول «حمل» بردند.او یکی از فلاسفة بزرگ قرن پنجم هجری بود که به فلسفة مشاء تسلط کامل داشت و موجب اشاعه فلسفه در خراسان بزرگ شد و شاگردان برجسته و صاحب نامی را مانند قطب الزمان طبسی مروزی، عبدالرزاق ترکی و شرف الزمان ایلاقی و غیره آموزش داد. وی بعنوان کتاب درسی یک مجموعة کاملی از همة علوم حکمی فلسفه مشاء بنام بیان الحق بضمان الصدق تألیف کرد. این کتاب تلخیصی است از همة مسائل اصلی فلسفه مشاء ـ از ارسطو تا بهمنیار ـ و البته در عین تلخیص، شرح کاملی از همه این مسائل است که دانشجویان فلسفه را از همه کتب مفصل و مختصر بینیاز میکند.حیات لوکری مقارن با دوران حکومت غزنویان و سلجوقیان یعنی دوره انحطاط علوم عقلی بود و درنهایت با ظهور ابوحامد محمد غزالی دشمن قسم خوردة فلسفه، سلسله فلاسفة مشاء با لوکری بپایان رسید و او آخرین فیلسوف مشائی بمعنای اخص بود. البته باید افزود با اینکه علوم عقلی از این حادثه آسیب فراوان دید ولی پس از مدتی مجهزتر بمیدان آمد.
پژوهشی پیرامون اندیشه های فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی
نویسنده:
زکریا بهارن‍ژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فاصله میان خواجه نصیرالدین طوسی تا ملاصدرا را میتوان دوره «فترت» در تاریخ فلسفة اسلامی نامید. در این دوره هرچند تفکر فلسفی هرگز متوقف نشد لیکن کار جدیدی نیز در فلسفه صورت نگرفت و مباحث فلسفی تحت الشعاع عرفان نظری و کلام قرار داشت و فیلسوفان این دوره بیشتر حاشیه نویس بودند تا مؤلف و مصنف. ظهور مکتب شیراز نقطة امیدی بود تا بذر آن در مکتب اصفهان به شکوفایی و ثمر نشیند و چنین نیز شد. شناخت مکتب اصفهان و بخصوص «حکمت صدرایی» بدون شناخت مکتب شیراز امکانپذیر نیست. صدرالدین دشتکی از جمله فیلسوفان و متکلمان دورة فترت و تربیت شدة مکتب شیراز است که در شکلگیری شخصیت ملاصدرا نقش اساسی داشته است. شناخت دشتکی و معاصرانش به ما کمک میکند تا هم سیر تاریخی اندیشه های فلسفی در جهان اسلام و هم اثرپذیری ملاصدرا و پیروانش را بهتر بشناسیم. دشتکی فیلسوف و متکلمی خلّاق، مبدع، مبتکر، پرتلاش و خستگیناپذیر بود؛ گفتگوهای وی با معاصر نامدارش- جلال الدین دوانی- و نیز حواشی متعددی که بر کتاب تجرید الاعتقاد علامه محقق طوسی نوشته است، گواه بر این ادعاست. علاوه بر این، او فیلسوف و متکلمی نقّاد بود و در مسائل عمده فلسفی-کلامی آراء و اندیشه های متفکران پیش از خود را مورد نقد قرار داده است و از طریق همین روش نقادی مسائل جدیدی را وارد حوزه فلسفه اسلامی کرده است، از جمله: 1)اتحاد صورت با هیولی؛ 2)اتحاد نفس و بدن؛ 3)عدم بقای عناصر در مرکبات؛ 4) در مرکبات، اجزاء بصورت بالقوه اند؛ 5)اتحاد نفس با بدن در خارج، منافی و متضّاد با تجرّد آن نمیباشد. میتوان گفت ملاصدرا در طرح مسائل اصلی و زیر بنایی فلسفه خود از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، نظریه تشکیک و اتحاد نفس با قوای خود، متـأثر از آراء و اندیشه های صدرالدین دشتکی بوده است.در این مقاله تلاش شده تا برخی از اندیشه های فلسفی دشتکی که در آثار حکمای پس از وی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد و میزان تأثیر وی بر اندیشه های فیلسوفان بعدی معلوم گردد.
تفسیر هایدگر از شماتیزم و خیال در فلسفه استعلایی کانت
نویسنده:
پرویز ضیاء شهابی,پریش کوششی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه کانت داده های حسی هنگام ورود به فاهمه اندکی از کثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگی کامل برای اطلاق و اعمال صورتهای پیشین فاهمه را ندارند. از آنجا که صورتهای پیشین فاهمه عملی شبیه به مفهوم سازی دارند، در واقع، به یک واسطه نیاز است که این داده های حسی را برای اعمال صورتهای پیشین فاهمه مهیا کند. کانت معتقد است این واسطه چیزی نیست جز قوة خیال؛ عمل حاصل از این قوه همان است که اصطلاحاً کانت آن را «شماتیزم» (شاکله سازی) میخواند. در حقیقت قوة خیال میکوشد بین دو قوة حس و فاهمه که سنخیت و تجانسی با هم ندارند پیوند و اتصال برقرار کند. بنظر هایدگر در فلسفه کانت همکاری میان حس و فاهمه، یا بعبارت دیگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسینی نیست بلکه بنحو تام پیشینی است. اصلیترین سؤال هستیشناسی از نظر هایدگر این است که چرا اشیاء بجای اینکه نباشند، موجود شده اند؟ شاکله سازی بنحو اصیلی نزد انسان صورت میگیرد و متعلق به ابژه خارجی نیست و این یعنی آنکه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعی پیش شناخت است. از دید هایدگر تخیل، قوة اصلی شناخت است و حس و فاهمه نیز ریشه در تخیل دارند. همچنین تخیل با زمان نیز ارتباط دارد و به این دلیل ریشه و منشأ مابعدالطبیعه است؛ یعنی هم منشأ عقل نظری به تخیل بازمیگردد و هم ریشة عقل عملی. در نتیجه، میتوان گفت تلاش هایدگر بطور کلی ارتقای مباحث معرفت شناسی کانت به درجة هستیشناسی است. از نظر هایدگر ایدة استعلایی به جایگاهی اشاره دارد که شرایط پیشین امکان شناخت را مشخص میکند. هایدگر معتقد است که مفاهیم نمودهای محض هستیشناختی هستند نه صرفاً پدیدارهای ذهنی.
تشکیکی در تقسیم بندی معروف مکاتب تصوف و عرفان بغداد و خراسان
نویسنده:
قدرت الله خیاطیان,سید حمید دلاور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره تاریخ تصوف و عرفان اسلامی ایران و عراق، تقسیم بندی معروفی تحت عنوان «مکتب خراسان» و «مکتب بغداد» مطرح شده ­که در کتب تاریخ تصوف و عرفان، مورد استفاده و استناد قرار میگیرد. این مقاله با بررسی منابع مهم و معتبر تصوف و عرفان و نیز در آثاری که مورّخان تاریخ تصوف بدان پرداخته اند، این مسئله را مورد نظر قرار داده است که ­آیا اساساً این تقسیمبندی مبن و ملاک قابل قبولی دارد و یا قابل نقد است؟ با بررسی بعمل آمده، اینکه تقسیم بندی فوق، مبنای جغرافیایی و یا مبنای «صحو» و «سکر» داشته باشد، مورد نقد واقع شده است. بنابرین درخصوص این تقسیم بندی مشهور باید تجدید نظر و بازنگری اساسی صورت پذیرد.
نظریه ذره از فلاسفه یونان تا متکلمان مسلمان
نویسنده:
رضا رسولی شربیانی,سودابه دهقانی بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه ذره یا جوهر فرد حاصل تحقیقهای نخستین فیلسوفان طبیعی یونان باستان است؛ از جمله لوکیپوس و دموکریتوس که آن را پرورانده اند. اعتقاد به اجزاء بنیادی و خلاء در جسم اساس این نظریه است. این اجزاء بلحاظ تعداد و شکل نامتناهیند و از حرکت همیشگی و جسمیت برخوردار بوده و نفوذناپذیرند. تجمع و تفرق آنها سبب کون و فساد میگردد و بازآرایی آنها بر اثر حرکت، دگرگونی را بدنبال دارد. ولی ارسطو و پیروان او بدلیل تفاوت دیدگاه فلسفیشان با فلاسفه یونان باستان، این نظریه را رد کرده اند. در این میان، برخی از متکلمان اسلامی بدنبال علت پیدایش هستی، این نظریه را پذیرفته اند؛ گرچه در آن تغییراتی اعمال کرده اند از جمله اینکه ابدیت آنها و متناهی دانستن اینگونه اجزاء و تأکید بر آن را رد کرده اند. اما برخی مانند نظّام به مخالفت با جزء لایتجزا برخاستند. با وجود این، نظریه ذره با پیشرفت دانش تجربی طی سه سده اخیر قوت گرفت و آثار فراوانی از جمله پیدایش و پیشرفت شگفت انگیز فیزیک کوآنتوم و شیمی نوین را در برداشته است.
جایگاه حکمت عملی در تاریخ فلسفه اسلامی
نویسنده:
غلامرضا فدایی عراقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله به حکمت عملی یعنی علوم مرتبط با رفتار و افعال انسان (بخش مهمی از علوم انسانی) برای رفع نیازهای معیشتی فردی و اجتماعی او پرداخته میشود و در اینباره بحث میگردد که چرا افعال انسان که موضوع بخش دوم حکمت ارسطویی است، بظاهر از اهمیت کمتری بر خوردار است، در حالیکه همه چیز در عالم ذهن و معلومات انسان بستگی به رفتار و اعمال او دارد! در اینکه اکثر فلاسفه ـ شاید بتبع ارسطو ـ به این بخش کمتر اعتنا کرده اند، یا در حد کفایت در همه زمینه های آن بحث نکرده اند و بیشتر به جانب اخلاق فردی با صبغه عرفانی پرداخته اند و برای آن در برابر امور نظری حقیقتی مشابه قائل نشده اند، جای سوال دارد. همین فرایند نیز در عالم اسلام اتفاق افتاد و عموم فلاسفه به حکمت نظری بعنوان شاخة اصلی فلسفه توجه کردند و به حکمت عملی بیشتر ازجنبه اخلاق فردی نگریستند و سرانجام آن را به عرفان ختم نمودند.نگارنده چنین میپندارد که شاید تقسیم بندی نظری و عملی موجب چنین نگرشی شده است. در حالی که بنظر میرسد اعمال انسان فارغ از نظر نیست؛ همچنانکه نظر هم بدون عملی که متناسب با آن باشد، معنا ندارد. چنانچه به خود اجازه دهیم در این تقسیم بندی تجدید نظر کنیم، میتوانیم حکمت عملی را جایگاه رفیعی بخشیم. در این تقسیم بندی حکمت که دانش انسانی برای رسیدن به کمال مطلوب است، از طریق نظر و عمل به دو بخش طبیعت و انسان تعلق میگیرد. در پایان مقاله نیز شواهدی از قرآن برای تأیید نظر فوق بیان شده است.
پراکلیتوس در انجیل یوحنا و تجلّی آن در عرفان اسلامی
نویسنده:
فاطمه علیپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در انجیل یوحنا مسیح بشارت آمدن کسی را میدهد که نام او پراکلیتوس یا پاراکلیتوس است. پراکلیتوس بمعنی «ستوده» یا «محمد» واژهیی است که در متون کهن بکار رفته است و پاراکلیتوس بمعنی «تسلی دهنده» یا «روح القدس» واژه مورد قبول کلیساست.این مقاله با جستجو در نظریه عرفانی تجلّی و چگونگی ظهور اسماء و صفات الهی در مراتب مختلف هستی و مظهریت انسان کامل برای اسم اعظم خداوند و تجلّی آن در وجود پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و نیز تداوم آن با حضور بقیة الله (عج)، در پی اثبات این مدعاست که آنچه در انجیل یوحنا، مسیح بشارت آمدنش را داده، همان حقیقت محمدیه(ص) است که با همة انبیا بوده و در وجود نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) بکمال ظهور رسیده است. در این راستا ابتدا به تبیین تجلّی اول و ظهور حقیقت محمدیه که «عقل اول» و «روح القدس» نامهای دیگر آن هستند، میپردازیم و سپس به تجلی دوم اشاره میکنیم که در نتیجة آن همة موجودات که در تجلّی اول در علم الهی حضور دارند، در عالم خارج بمنصه ظهور میرسند و حقیقت محمدیه که بعنوان انسان کامل در لباس نبوت، رسالت و امامت نمودار میگردد و بر همة عوالم وجود ولایت دارد، همان تسلی دهنده، روح القدس یا ستوده است که مسیح بشارت آمدن و ماندنش را داده است. ازاینرو باوجود تفاوت مفهومی میان دو واژة پراکلیتوس و پاراکلیتوس، بلحاظ مصداقی میان این دو واژه تقاوتی وجود ندارد و مصداق هر دو یک حقیقت میباشد و آن حقیقت محمدیه (ص) است.
دیالکتیک هگل: سنتزی از دیالکتیک کانت در برابر دیالکتیک افلاطون
نویسنده:
حسن فتحی,صدیقه موسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیالکتیک از قدمتی باندازة خود فلسفه برخوردار است. این واژه از طرف فیلسوفان متعددی بکار رفته است و هر کدام از آنها معانی متفاوتی را در نظر گرفته اند. در این نوشتار بعد از بیان اجمالی معنای این واژه در میان فلاسفه، بطور تفصیلی به بیان معنای آن نزد افلاطون، کانت و هگل پرداخته میشود.نزد افلاطون دیالکتیک دارای معنای متکامل بوده است و بعنوان روشی برای رسیدن به ذات لایتغیر موجودات درنظر گرفته شده است. کانت آن را بمعنای جدل یا منطق درنظر گرفته است؛ یعنی بررسی راهی که عقل به قصد رسیدن به معرفت اشیاء فینفسه و حقایق فوق حسی طی میکند. دیالکتیک نزد هگل نیز عبارت است از مطابقت فکر با هستی در زمان و در صیرورتی دائمی. دیالکتیک هگل همیشه در مسیر جمع متضادها در مرتبهیی بالاتر بکار گرفته میشود و در واقع کار فلسفه در نظر او پیمودن همین مسیر است.در مقاله حاضر ضمن بررسی و مقایسه نظریات دیالکتیکی این سه فیلسوف نشان داده ایم که میتوان دیالکتیک هگل را بعنوان سنتزی از دیالکتیک افلاطون و کانت قلمداد کرد.
ملاصدرا و دومین فیلسوف یونانی؛ آناکسیمندر یا آناکساغوراس؟
نویسنده:
احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در برخی آثار خود به تاریخ فلسفه و آغاز آن در یونان توجه داشته و به فلاسفة نخستین و آراء آنها اشاره کرده است. دومین فیلسوف حوزة ملطی، آناکسیمندر است، اما ملاصدرا از آناکساغوراس بعنوان دومین فیلسوف نام برده است. همچنین آرائی که از او نقل کرده، مجموعی از آراء آناکسیمندر و آناکساغوراس است. در این نوشته سعی شده علت این مسئله دنبال شود؛ اما صرفنظر از این مسئله، آنچه را که ملاصدرا بعنوان آراء دومین فیلسوف نقل کرده است، میتوان در آراء آناکسیمندر یا آناکساغوراس یافت. همچنین ملاصدرا اشاراتی کوتاه در توضیح سخنان مذکور دارد که اگرچه غیرتاریخی بنظر میرسد (بخصوص در برخی موارد)، اما حداقل در برخی موارد دور از کلمات آنها نیست و میتواند بعنوان برداشتی موّجه مورد توجه قرار گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 315338