جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
بررسی شخصیت انسان و ابعاد آن از دیدگاه قرآن
نویسنده:
حمید پارسایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان موجود چند بعدی و پیچیده است که شناسایی دقیق شخصیت او به بررسی‏های همه‏ جانبه نیاز دارد که البته این مهم، بدون تمسّک به تعالیم وحی و کلام بزرگان دین، میسّر نمی‏شود. در رسال? حاضر، ضمن طرح دیدگاه‏های گوناگون روان‏شناسی و قرآن در مورد انسان و نقد و بررسی این دیدگاه‏ها در مورد مطالعه ابعادشخصیت انسان، بر اساس تعالیم دینی، نتیجه منطقی خاصی به دست آمده است که امروزه بحث آن بسیار صورت می‏گیرد. امروزه تأثیر شخصیت بر تعبیر و تفسیر پدیده‏ها، یکی از مسلمات روانشناسی است. هر روانشناسی می‏داند که انسان‏ها به اعتبار ملاک‏هایی چون، سن، جنس، تجربه، یادگیری و شرایط روانی حاکم بر فرد و محیط و... محرک‏های گوناگون را با اشکال گوناگون تفسیر وتحلیل می‏کنند.از جمله این عوامل می‏توان به تیپ شخصیتی انسان‏ها اشاره کرد.انسان‏ها با تیپ‏های شخصیتی گوناگون پدیده‏ها را به اشکال مختلف تفسیر کرده، براساس آن واکنش نشان می‏دهند.انسان در مواجهه با پدیده‏های مختلف، براساس شخصیت خویش عمل می‏کند.به تعبیر قرآن «قل کل یعمل علی شاکلته».یعنی ای پیامبر بگو هر کسی براساس شاکله(شخصیت) خویش عمل می‏کند.(اسری/ 84) این عبارت بخشی از آیه‏ای است که در آن خداوند متذکر می‏شود که عده‏ای از قرآن بهره می‏گیرند و عده‏ای دیگر از آن زیان می‏برند.چنین به‏نظر می‏رسد که خداوند با بیان عبارت بالا می‏خواهد نشان می‌دهد که سود بردن مومنان از قرآن و زیان دیدن ظالمان از آن، ناشی از نفس قرآن نیست، بلکه ناشی از تنوع شخصیت‏ها یا شاکله‏های این دو گروه است.مومنان شاکله‏ای دارند که وقتی قرآن وارد آن می‏شود، موجب طهارت، اهتزاز، ایمان، خشیت و نرمی درون آنان می‏شود و ظالمان نیز شاکله‏ای دارند که وقتی قرآن وارد آن می‏شود، موجب سرسختی، لجاجت، عناد و عصیان آنان می‏گردد.
مجازات‌های بدنی و کرامت انسانی
نویسنده:
محمدحسین طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید رعایت کرامت انسانی در تعیین و اجرای مجازات ها به عنوان مساله ای بنیادین مورد توجه اسلام و نظریات غربی حقوق بشری می باشد . اماجهان بینی حاکم بر اسناد حقوق بشری همچون حقوق شناختی ، انسان شناختی ، هستی شناختی و معرفت شناختی، متفاوت از دیدگاه اسلامی می باشد . از آن جا که قواعد حقوق کیفری ریشه در مبانی نظری و فلسفی دارند فهم دقیق ریشه اختلافات موجود در قواعد کیفری اسلام و اسناد حقوق بشری ، مستلزم بررسی دقیق مبانی نظری آن ها می باشد .در جهان بینی توحیدی خداوند آفریننده جهان هستی می باشد و هر گونه معیار رفتار بد یا خوب را از او دریافت می کنند و منشاء حقوق نیز از آن اوست . در این جهان بینی جنبه های دنیوی با بعد اخروی ارتباط عمیق و جدایی ناپذیر دارند . در اسلام حقوق بشر از وظایف انسان نسبت به خداوند استنتاج می شود .انسان ها دارای کرامت ذاتی و اکتسابی هستند و ماهیت این کرامت عقل و روح و اراده است .اما در اندیشه حقوق بشر غربی کهمبتنی بر جهان بینی مادی و اندیشه مدرن ، دمکراتیک ، سکولار و لیبرال است ، منشا حقوق آز آن خداوند نمی باشد . در این اندیشه، حقوق بشر با انسان آغاز می گردد و با او به پایان می رسد . منشا اعتبار و مفهوم این حقوق،انسانی و صرفا برای انسان است . معیار کرامت ذاتی از این منظر، توانایی تعقل ، قدرت و اختیار اوست . دلیل اصلی طرح کرامت انسانی در اندیشه حقوق بشری غرب ، نظام کیفری خشن و غیرعادلانه ای بود که در برابر جرم اندک ، سنگین ترین مجازاتها را اعمال می کرده است و ارائه این بحث می توانست سنگ بنایی برای مبارزه با نظام کیفری خشن و غیر انسانی آن روزگار باشد . به دلیل تفاوت های دیدگاهی که در این زمینه وجود دارد ، اختلاف های بعضا اساسی در نوع حمایت های کیفری میان اسلام و نظریه غربی حقوق بشر بالاخص تعیین و اجرای مجازات های بدنی مطرح می گردد . این تفاوت تا جائیست که شاهد حجم گسترده انتقادات نسبت به مجازات های بدنی اسلامی و مغایرت آن با کرامت انسانی هستیم . در صورتی که در نظام جزایی اسلام واکنش نسبت به جرائم ، متفاوت است و در قالب حدود و قصاص و تعزیرات با شرایط ویژه و با پشتوانه و مصلحت خاصی اعمال می گردد .در واقع با ریشه یابی و آگاهی از دلایل تشریع این مجازات ها به این مهم دست می یابیم که سیستم جزایی اسلام واقع بین،دارای انعطاف و هماهنگ با مقتضیات زمانو مبتنی بر کرامت انسانی است و به مصلحت فرد و جامعه اهتمام می ورزد .
انسان محوری دینی
نویسنده:
سولماز کاراندیش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله سخن از انسان است و مقام، تکریم، چگونگی محوریّت و حقوق وی در اسلام، تنها دین توحیدی (به معنای واقعی) در عصر حاضر. این معانی بلند را با عقاید سخیفی که مکاتب مادی در مورد انسان ارائه داده‌اند، مقایسه کرده‌ایم؛ عقایدی که با وجود شعارهای غلوآمیز در مورد انسان و محور دانستن میل او در همه‌ی امور، آدمی را از مقام بلندش به حقارت و فرودستی می‌کشاند. نشان داده‌ایم که دین توحیدی بالاترین مقام ممکن را برای انسان در نظر گرفته و وی را برای رسیدن بدان راهنمایی کرده است. به عبارت دیگر انسان در پرتو آموزه‌های توحیدی به محوریّت حقیقی در جهان و به کرامت واقعی دست می‌یابد و بالاترین حقوق برای وی در نظر گرفته می‌شود.در این رساله طیّ سه بخش به تبیین موضوع پرداخته‌ایم:بخش نخست: خلافت اللّهی انسان، بخش دوم: نشانه‌های محوریّت انسان در اسلام و بخش سوم: تفاوت محوریّت انسان در اسلام با انسان‌محوری غربی.در بخش نخست اصلی‌ترین مسأله و عامل کرامت انسان در نظام توحیدی و پیامدهای آن را بررسی می‌کنیم. در بخش دوّم شواهد دالّ بر محوریّت و تکریم انسان در این نظام بررسی می‌شود و در نهایت به بررسی اومانیسم و تفاوت آن با محوریّت انسان در دین می‌پردازیم و به چند شبهه در این زمینه پاسخ می‌دهیم و نتیجه می‌گیریم که محوریّت، کرامت و ارزش واقعی انسان تنها در پرتو آموزه‌های بلند اسلام و در گرو عمل به دستورات این دین مبین است.
مگر دین مسئله اش انسان نیست؟ اومانیسم هم مسئله اش انسان است و دموکراسی هم دارد.
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : اومانیسم دفاع کرد که انسان باید محور باشد. با انحرافی که در تاریخ صورت گرفت باعث شد که انسان به سمت اومانیسم برود. اسلام انسان را محور قرار داده است و خدا هم به کمک انسان آمد است. بعضی ها می گویند که ما نباید بحث اومانیسم اسلامی را مطرح بکنیم. بیشتر ...
غرب باتوجه به اومانیسم گرایی توانسته جامعه را پیش ببرد و نیازی به خدا هم احساس نکرده است. راهنمایی بفرمایید.
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : غرب در این مسیری که طی کرده، موفقیتهای زیادی را بدست آورده است ولی دچار یک سری خلاهایی شده است که ما معتقد هستیم آن خلاهای را دین می تواند پر بکند. غرب حیات مادی بشر را ساخت. بهترین ابزارها و امکانات را ساخت ولی بسیاری از پرسش های اساسی بشر را بیشتر ...
ما چه پاسخی می توانیم به اومانیسم بدهیم؟ ما به خلاهای آنها چه جوابی می توانیم بدهیم؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : جایگاهی که برای انسان در قرآن معرفی شده است جایگاه خلیفةاللهی است. ما بالاتر از این برای انسان نمی توانیم تصور کنیم. اگر انسان جانشین خدا در زمین است باید شئون و صفات خدا را داشته باشد و در او محقق بشود. دیگر اینکه در دستورات و برنامه هایی که بیشتر ...
ملاحظات روانشناختی در خصوص مساله نفس از دیدگاه ملاصدرا، آبراهام مزلو و کارل راجرز
نویسنده:
ندا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پایان نامه بررسی اصول ومبانی نفس بارویکردفلسفی وروان شناسی می باشد. آنچه از انسان شناسی دراین جامقصود است،تنهابخشی ازیک اشتیاق ذاتی ودرونی برای روشن شدن جایگاه واهمیت شناسایی انسان کامل که به عنوان یک الگو،به بررسی انسان مطلوب وایده آل در مکاتب روان شناسی وآراءصدرالمتألهین می پردازد. تردیدی نیست که انسان صادق وراستین همان انسانی است که درحدودوتوانایی هایش نفس خودراشناسایی کرده است؛چنانکه انسان به مثابه موجوداندیشنده وصاحب شعور،آن گونه شأنی داردکه می تواند،به درجه ای ازبقاء نفس برسدکه تمامی موجودات غیبی ابزاری برای ذات او باشندووجودش غایت خلقت قرار گیرد.پژوهش حاضر پیرامون مفهوم نفس وملاحظات روان شناختی آن ازدیدگاه ملاصدرا،وتئوری های انسان گرایانه آبراهام مزلووکارل راجرزبدلیل تمرکز برخودواقعی انسان هامی باشد. برای روشن شدن نظرملاصدرادرمورد نفس وحقیقت آن ونیزنسبت آن با بدن،نخست لازم است نفس تعریف شود،سپس وجودوتجرّدآن به اجمال اثبات می شود،آن گاه ازنسبت نفس با قوایش ونیزارتباط آن باسایرساحتهای وجودی درانسان سخن به میان می آید. بنابراین اگربنا داشته باشیم که نفس انسان را بارویکردروان شناسی موردتحقیق قراردهیم،ناگزیرخواهیم بودبه آخرین تکیه گاه آن توجه کنیم، که بازهم«خودواقعی»انسان هاست. زیرا خودشناسی آغاز خداشناسی، وبه عنوان راهی جهت دستیابی به سعادت وخدایی شدن است.
نقد و بررسی مبانی فلسفی و کلامی تساهل و تسامح
نویسنده:
محمدسعید ناطقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر با رویکرد فلسفی و کلامی در مورد نقد و بررسی مبانی فلسفی و کلامی تساهل و تسامح است. در ابتدا به بررسی مبانی فلسفی و کلامی غربی تساهل و تسامح پرداخته است که این مباحث در قالب دو بخش فلسفی و کلامی تنظیم شده، بخش فلسفی آن عبارت از مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، تکثر گرایی، اومانیسم و عمل گرایی است. بخش دوم مبانی کلامی غربی است که عبارت از صلح طلبی و محبت گرایی مسیحیت و آزادی عقیده وایمان خالصانه می باشد. بعد از آن به بررسی مبانی فلسفی و کلامی اسلامی تساهل و تسامح پرداخته می شود. در پایان با نگاه تطبیقی به نقد و بررسی مبانی فلسفی و کلامی تساهل و تسامح غربی و اسلامی پرداخته شده وآخرین مطلب گفتار پایانی است که به ویژگی ها و حدود تساهل و تسامح اسلامی اختصاص دارد.
دیدگاه اومانیستی و دین
نویسنده:
مریم صانعی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بینش‌ انسان‌ محورانه‌ که‌ از دورة‌ رنسانس‌ به‌ بعد شالودة‌ تفکر غربی‌ را تشکیل‌ می‌دهد، در اندیشة‌ دینی‌ الاهیات‌ غربی‌ نیز نقش‌ اساسی‌ و بنیانی‌ بازی‌ می‌کند؛ اما این‌ نقش: 1. گاهی‌ با ادیان‌ الاهی‌ مانعة‌ الجمع‌ است؛ 2. زمانی‌ با اصالت‌ بخشی‌ به‌ عقل‌ انسان‌ فقط‌ دین‌ عقلانی‌ را می‌پذیرد؛ 3. و زمانی‌ قابل‌ جمع‌ با ادیان‌ وحیانی‌ و الاهی‌ است. به‌ بیانی‌ دیگر: در رابطة‌ سلبی‌ اومانیسم‌ با خداپرستی‌ انسان‌ آن‌ چنان‌ در زمینة‌ اختیار، آزادی‌ و قدرت، خود را توانا می‌یابد که‌ به‌ نحو بالقوه‌ یا بالفعل‌ اد‌عای‌ خدایی‌ می‌کند و این‌ نهایت‌ درجه‌ طغیان‌ انسان‌ است. در رابطة‌ ایجابی‌ اومانیسم‌ با خداپرستی: أ. عقل‌ آدمی‌ آن‌ چنان‌ فربه‌ تلقی‌ می‌شود که‌ از وحی‌ الاهی‌ اظهار بی‌نیازی‌ می‌کند و قوای‌ درونی‌ و بیرونی‌ انسان‌ و طبیعت‌ بهترین‌ راهنما برای‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ حقایق‌ الاهی‌ و سعادت‌ دنیایی‌ و آخرتی‌ معرفی‌ می‌شود. ب. با تأکید بر ارزش، اختیار، آزادی‌ و قدرت‌ انسان، وی‌ در مقابل‌ عظمت‌ پروردگار چون‌ قطره‌ای‌ در مقابل‌ اقیانوس‌ مشاهده‌ می‌شود و می‌کوشد تا تمام‌ وجود خود را در معرض‌ انکشاف‌ الاهی‌ و کلمه‌ ا قرار دهد تا با تجربة‌ دینی‌ و تماس‌ وجودی‌ با تعالی‌ در هویتی‌ مؤ‌منانه، خود را از برهوت‌ نیستی‌ و عدم‌ که‌ وجود محفوف‌ به‌ آن‌ است، در یک‌ جهش‌ ایمانی‌ به‌ طرف‌ هستی‌ و وجود بی‌پایان‌ سوق‌ دهد و نوعی‌ اومانیسم‌ خدا مرکزانه‌ را به‌ نمایش‌ گذارد.
بررسی و نقد خاستگاه و قلمرو دین از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
حلیمه کونانی، حلیمه کونانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی خاستگاه و قلمرو دین از منظر شهید مطهری پرداخته شده است. بدین منظور ضمن بیان دو دسته نظریه‌های الحادی شامل: فرضیه جهل، فرضیه پرستش جامعه، فرضیه طبقه حاکم، نظریه‌ خودباختگی، نظریه روان‌زایی و نظریه‌های خداگرایانه شامل: نظریه کهن الگو، نظریه علیت، اسم الهی و نظریه فطرت در مورد خاستگاه دین، نظریه استاد مطهری مبنی بر اتخاذ موضع فطرت در این باره و استناد آموزه‌های دینی به وحی مطرح شده است. درباره قلمرو دین نیز بررسی و نقد نظریه‌های حداقلی، اعتدالی و حداکثری، نظریه شهید مطهری بر اساس جامع بودن دین و مکمل بودن آن برای علم تبیین گشته است. این اندیشمند اسلامی معتقد است که دین در اخلاق، کنترل امور غریزی نفس اماره، زندگی فردی و اجتماعی، تربیت و ارتقاء استعدادهای بشری کارکرد و نقش بسیار موثری دارد. شهید مطهری برآن‌ است که اخلاق وابستگی وجودشناسانه به دین دارد و برای چیدن میوه‌های اخلاق و سر برآوردن و رشد کردن اخلاق در جامعه باید از معبر آزادی عبور کرد. بنابراین، می‌توان گفت که آزادی به لحاظ شأنی و رتبی، بر اخلاق مقدم است و به‌هیچ‌وجه، دین محدود کننده آزادی بشریت نیست. سکولاریسم و مبانی آن، کثرت ادیان و شاخص‌های انعطاف‌پذیری قوانین اسلام از مباحث پایانی این پایان نامه است که از منظر شهید مطهری مورد بحث قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 59