جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
بررسی و تحلیل انسان ارزشمند از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
بهناز طبیبیان؛ استاد راهنما: فروغ رحیم پور؛ استاد راهنما: مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و نظر پیرامون ارزشمندی انسان از مباحثی است که در آثار اندیشمندان بسیاری از جمله عرفا مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. حکیم ترمذی از عارفان برجسته، انسان را به دلیل آفرینش بر صورت الهی مخلوق ویژه و خاص خداوند و تجلی گر اسما و صفات الهی می داند. او همراهی عقل و معرفت را از ویژگی های انسان شمرده، بر این باور است حتی زمینی ترین ساحت وجودی انسان، حقی دارد که باید ادا شود (ترمذی،1980: 96). مولانا از یک سو معتقد است که انسان به واسطه دارا بودن گوهر دل و جان که گنجینه اسرار حق و تجلی گاه انوار الهی است و به حکم آیاتی نظیر «وَ لَقَد کَرَمنابَنی آدمَ» (اسراء/70) و «إنی جاعِل فی الارضِ خَلیفهً» (بقره/30) مظهر جمیع صفات و أسماء خداوند و خلیفه الله بر روی زمین بوده، در عرصه کائنات، تاج کرامت و ارزشمندی بر سر دارد (مولوی،1382،ج5:ب3574). اما از سوی دیگر انسان ها را به ناس و نسناس تقسیم می‌کند و معتقد است که ناس فقط به انسانی اطلاق می‌شود که به معرفت حق رسیده ( انسان کامل) و نسناس انسانی است که به صورت انسان و به سیرت حیوان است (مولوی،1382،ج4 :762-760). محمود شبستری نیز انسان را نماینده حق و مظهر نام الله که جامع صفات جمال و جلال الهی است می داند ولی بر این باور است که تا نماینده از تعینات خود رها و آزاد نگردد؛ نمایندگی شایسته او نیست (شبستری،1336: 18). از آنجایی که ابن عربی غرض اصلی نگارش آثار خود را آگاه کردن غافلان از آن چه در عین و شخص آدمی نهفته است بیان می کند (ابن عربی، 1426: 12)؛ شایسته و به جاست که علل و عوامل ارزشمندی انسان را از دیدگاه این متفکر بزرگ جهان اسلام نیز مورد کنکاش و جستجو قرار دهیم. برای دستیابی به نظام فکری ابن عربی در حوزه انسان و ارزشمندی آن نخست باید به مبانی فکری او دست یافت. مباحثی نظیر تجلی و وحدت وجود، نفس رحمانی و فیض الهی بنیان‌های عرفان نظری و جهان‌بینی عرفانی او را تشکیل می‌دهند. از اصلی ترین مبانی فکری او در حوزه شناخت انسان، نظریه وحدت وجود است و بر اساس همین مبناست که در فص آدمی بیان می‌کند که انسان دارای صورت الهی است، شریف المنزله، رفیع المرتبه و اکمل موجودات است، هم خلق است و هم حق و در یک کلام، نسخه جامع هستی است (ابن عربی،1946: 521). کرامت و ارجمندی انسان به این علت است که او صاحب امر و مصور به صورت الهی و دارنده نفس ناطقه است. به عقیده ابن عربی انسانیت انسان به مظهریت اوست نه به جسم و جسد وی؛ که از این نظر نه تنها بر دیگر موجودات برتری ندارد، بلکه از اکثر آنها پایین تر است (جهانگیری،512:1359-481). ابن عربی بر این باور است که انسان ها در قوس نزول؛ یعنی از جهت نشئه طبیعی خود، یکسان اند و همگی بر صورت الهی خلق شده اند. او کمال ذاتی و ارزشمندی را مربوط به نوع انسان می داند که به طور تکوینی از جانب حق اعطا شده است و کوشش انسان نقشی در کسب آن ندارد و همه انسانها از جهت نشئه طبیعی برابرند (ابن عربی،347:1388). نظریه آفرینش انسان بر صورت الهی، یکی از مهم ترین ارکان عرفان فلسفی ابن عربی است. اما این عارف بزرگ صرفا به بعد فردی انسان، معطوف نشده است و در بعد اجتماعی انسان نیز ملاک ها و عواملی را برای ارزشمند شمرده شدن انسان، در نظر گرفته است. به عنوان نمونه: در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی به ملاک های انتخاب و گزینش یک حاکم اشاره کرده است. در زمینه حقوق اجتماعی به مسأله عدل و مولفه های اجرای آن یا شیوه اخذ مالیات از مردم با رعایت شأن و جایگاه آنها توجه نموده است و متناسب با آن برای امیری که مسوول اخذ مالیات است صفاتی نظیر قدرت، شجاعت، مورد اعتماد بودن در نظر گرفته و توصیه نموده است که با رعیت به حسن معاشرت و رفاقت تام با حفظ شأن انسانی جهت برقراری عدالت رفتار گردد (ابن عربی، 1402: 98). تفصیل و بررسی این مطالب، در رساله پیش رو مد نظر است. مجموعه مولفه ها و عوامل ارزشمندی انسان از دیدگاه ابن عربی را می توان به این ترتیب در دو دسته نظر و عمل قرار داد: 1. علم و معرفت در حوزه نظر 2. تزکیه و تهذیب نفس در حوزه عمل. در حوزه نظر، برای ابن عربی از میان همه معارف، معرفـت النفس شرافت خاصی دارد تا آنجا که معتقد است معرفت یا غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را سعید یا شقی می سازد ( قیصری،1375: 643)؛ اما از دیدگاه وی این معرفت نباید صرفاً محدود به حیطه ذهنی و نظری بماند؛ بلکه باید علمی باشد که عین عمل است. ابن عربی علوم را به دو دسته اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم می کند. ابزار علم اکتسابی را عقل می داند؛ اما معتقد است عقل مصون از خطا و اشتباه نیست (ابن عربی، بی تا، ج1: 126). وی جایگاه معرفت غیراکتسابی را قلب می داند و بر این باور است که علوم غیراکتسابی جامع است و معلم و معطی آن خداست؛ بنابراین مصون از خطا و اشتباه است. یکی از سوالاتی که در این حیطه چالش برانگیز می شود این است که در نگاه ابن عربی علم به طور مطلق در ارزشمندی انسان مؤثر است یا شرایط و ضوابطی نظیر معلم، متعلم، نوع علم وامثال آن تعیین کننده ارزشمندی آن است؟ در حیطه عمل اموری همچون تزکیه و تهذیب نفس، عمل صالح و .... موجب ارزشمندی می‌شوند اما در اینجا گاه نگرشی دوگانه در سخن ابن عربی به چشم می‌خورد. به عنوان مثال در مورد تزکیه نفس از یک سو از نظر ابن عربی موضوع تزکیه و تهذیب، نفس است و نفس در این مسیر باید مشقات، دشواری‌ها و آلام روحی و جسمی فراوانی را تحمل نماید. از سوی دیگر از نظر وی نفس همه انسانها (بی هیچ تفاوتی) چون به صورت الهی آفریده شده اند، شریف و ارجمند است (همان، ج154:3) و بر همین اساس او حتی به شرافت نفس اهل دوزخ نیز قائل بوده، بر این باور است که ارزش و اعتبار نفس، امری ذاتی است و به اموری مانند تحمل مشقات و آلام روحی که اموری عارضیند، وابسته نیست (همان،ج56:8). اکنون سوالی که مطرح است این است که آیا عرضی بودن این امور به معنای نفی هویت ارزشی آنها و نادیده گرفتن جایگاهشان در تزکیه و تهذیب نخواهد بود؟ و اساس
سخنرانی رابطه فلسفه و علوم انسانی
سخنران:
علی مصباح یزدی
نوع منبع :
صوت
منابع دیجیتالی :
نشست علمی رویکردهای نوصدرایی و نوصدری در علم اجتماعی
شخص محوری:
سیدعلی سیدی فرد
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
نشست "آیا کانت، راهی برای اثبات خدا باقی گذاشته است؟!"
شخص محوری:
سید محمدرضا علوی سرشکی
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
علم امام در نهج البلاغه با تأکید بر شرح نهج البلاغه علامه محمد تقی جعفری (ره)
نویسنده:
شیرین رحیمی؛ استاد راهنما: ناصر محمدی؛ استاد مشاور: محمدهادی امین ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ترجمه کتاب قرآن، میزان شناخت قرآن آیت الله جوادی آملی به زبان اردو
نویسنده:
حسن رضا؛ استاد راهنما: باقر ایلیا رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن کریم به عنوان «میزان شناخت خود»، منبع اصلی و معیاری بی بدیل برای درک حقیقت خویش است. شناخت هر پدیده از منبع اصیل آن ضرورت دارد؛ بنابراین، برای فهم قرآن باید به خود قرآن مراجعه کرد، چرا که این کتاب، معرفی کننده ذات، اهداف و معارف خود است. این اثر با توجه به جایگاه علمی آیت الله جوادی آملی به عنوان فقیه، مفسر برجسته، و صاحب نظر در علوم قرآنی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایشان با نگارش تفسیری گسترده، عمق بینش قرآنی خود را نشان دادهاند، و این کتاب به عنوان یکی از آثار ماندگار ایشان، مرجع معتبری در حوزه مطالعات قرآنی محسوب میشود. با بهره گیری از روش مفهومی و تمرکز بر دقیق مفاهیم قرآنی، تلاش شده است تا محتوای کتاب به شیوهای نظاممند و هماهنگ با روح کلی قرآن ارائه گردد. با مطالعه این کتاب به نتائج زیر رسیدیم 1. این کتاب، قرآن کریم، با عظمتی بیمثال، هدایتگر بشریت تا قیامت است. 2. این کتاب الهی، فرازمانی و فرامکانی است 3. این کتاب «حجت الهی» برای همه انسانها در هر عصر و مکانی، پاسخگوی نیازهای فکری و عملی بشر است.
وجدان و شکوفایی اخلاقی در آیینه حکمت متعالیه
نویسنده:
ساجده عظیم زاده؛ استاد راهنما: فرشته ابوالحسنی نیارکی؛ استاد مشاور: فاطمه کوکرم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تحلیل روایات رسول اکرم در رابطه با معاد
نویسنده:
علی ربیع نژاددیوکلائی؛ استاد راهنما: محمد مرادی؛ استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تحلیل آیات لاخوف علیهم و لاهم یحزنون در تفاسیر فریقین
نویسنده:
فاطمه عزیزی حصارجلال؛ استاد راهنما: سهیلا پیروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جمله‌ی لاخوف علیهم و لاهم یحزنون 11 بار در قرآن کریم تکرار شده است،دو بار هم از تعبیر خطابی لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ یاد شده است . این آیات به گروه‌های مختلفی از افراد که در پیوند با ایمان،عمل صالح،تقوا یا ولایت پذیری قرار دارند اشاره دارد که در برخی موارد،گروهی و در برخی موارد اشخاص را توصیف کرده است.دیدگاه های مفسران درباره ی این مصادیق متفاوت است،روایات تفسیری متفاوتی هم ذیل این آیات آمده است هدف این پژوهش در ابتدا بیان دیدگاه های لغوی و تفسیری با بهره گیری از آثار لغوی و تفسیری درباره ی حزن و خوف و تفاوت آن با واژه های مشابهی مانند غم و خشیت وسپس شناسایی دقیق مصادیق این عبارت در آیات مختلف و بررسی آن با موضوعات اعتقادی،اخلاقی و ... است. (دسته بندی و بیان ویژگی های آنان وهمچنین ارائه‌ی تحلیلی مقایسه ای بین تفاسیر مختلف شیعه و سنی از اهداف این پژوهش است.) برخی از سوالاتی که در این باره مطرح است این است که این افراد یا گروه ها چه قدرمشترکی دارند که نعمت نبود خوف و حزن شامل حالشان شده است؟آیا صفت و ویژگی لا خوف علیهم و لا هم یحزنون برای انسان ها یا گروهی از افراد در آخرت است یا در دنیا هم مشمول آن خواهند بود؟آیا این ویژگی شامل افراد خاصی است که در سبب نزول آیات بدان اشاره شده یا از باب جری و تطبیق می توان به دیگران تسری داد؟ در این صورت افراد باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟با استفاده از سیاق این آیات و روایات تفسیری رسیده ذیل این آیات چه درکی می توان نسبت به این آیات ارائه داد؟ گفتنی است آیات قرآن را از جهت فراگیر بودن معانی آنها بر مصادیق می‌توان به دوگونه تقسیم کرد: یک دسته از آیات،معنای عام و فراگیری ندارند و بطور مشخص به مواردی خاص منطبق هستند. دسته‌ی دیگر آیاتی هستند که معنای عام و فراگیر دارند و افراد بسیاری را در بر می‌گیرند.مشخص کردن دایره‌ی افراد عام و رفع ابهام از موارد،نوعی تلاش برای تفسیر کردن آیات است. دیدگاه های مختلفی درباره ی معنای این دو واژه بیان شده است به عنوان مثال: راغب درمفردات می گوید:خوف،انتظار کشیدن امری مکروه و ناپسند از روی علائم قطعی یا ظنّی و احتمالی است. ابن منظور و جوهری میگویند خوف به معنای ترس و وحشت است. ازهری در تهذیب اللغه،ابن منظور در لسان العرب وعلی اکبر قرشی درمفردات نهج البلاغه خوف را به معنای ترس و وحشت آورده اند. درذیل واژه ی حزن،ابن فارس می گوید حزن به معنای خشونت و شدت در چیزی است. در قاموس قرآن آمده است که اصل حزن به معنای سختی زمین یا زمین سخت است چون اندوه یک نوع گرفتگی و خشونت قلب است لذا به آن حزن گفته اند. در لسان العرب ابن منظور آمده است که حزن بر اثر وقوع امری ناخوشایند یا فقدان و از دست رفتن امری مطلوب و خوشایند حاصل می شود. آیه الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه،تفاوت خوف و حزن را اینگونه بیان کرده است:حزن به معنای غصه و اندوه می باشد. تفاوت این دو در این است که خوف نسبت به امور آینده است.انسان می‌ترسد در آینده مشکلی برای او پیش بیاید،امّا حزن و اندوه نسبت به حوادث گذشته است. آیه الله جوادی آملی می گویند: خوف در برابر سه چیز است،در برابر حزن،در برابر رجا و در برابر امن. در برابر حزن اینگونه است که:خوف نسبت به آینده و حزن نسبت به گذشته است؛اگر کسی در گذشته مطلوبی را از دست داده یا نامطلوبی دامن‌گیر او شده،اکنون محزون است و اگر احتمال دهد که در آینده،مطلوبی را از دست خواهد داد یا نامطلوبی دامن‌گیرش خواهد شد، هم اکنون خائف و هراسناک است. امّا آیاتی در قرآن که نسبت به برخی انسان ها در قبال برخی شرایط تعبیر: لاخوف علیهم و لا هم یحزنون آمده است عبارتند از: -سوره‌ی بقره آیه‌ی38،62،112،262،274،277 -سوره‌ی آل عمران آیه‌ی 170 -سوره‌ی مائده آیه‌ی 69 -سوره‌ی انعام آیه‌ی48 -سوره‌ی یونس آیه‌ی 62 -سوره‌ی احقاف آیه‌ی13 آیه‌ی لاخوف علیهم و لاهم یحزنون 11 بار در قرآن کریم درسیاق های متفاوتی تکرار شده است . دونکته قابل ذکر است: - درآیات قرآن در بعضی موارد فلاخوف آمده است و در برخی عبارات ولاخوف که به تفاوت های این دو هم پرداخته می شود. - دو آیه در قرآن آمده است با همین مضمون اما با ضمایری متفاوت که عبارت اند از: آیه‌ی 68 زخرف:یَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ. آیه‌ی 49 اعراف:أهَـؤُلاء الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاَ یَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَهٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّهَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ. که به این دو آیه هم خواهیم پرداخت. بطور مثال در آیه‌ی 62 سوره‌ی بقره: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَیٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ. هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان(پیروان حضرت یحیی)که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود. کسانی که مومن هستند و کسانی که یهودی و نصرانی و صابئی هستند هر کدام که به خدا و دنیای دیگر معتقد باشند و کارهای شایسته انجام دهند پاداش آن‌ها پیش پروردگارشان است؛نه‌ بیمی دارند و نه غمگین می‌شوند.( تفسیر المیزان) بررسی دیدگاه ها درباره ی صابئان و بررسی این نکته که آیا اسلام نیاوردن اهل کتاب سبب مؤاخذه آنان نمی باشد و همین که به خدا و روز قیامت ایمان دارند در قیامت خوف و حزنی مترتب بر آنان نمی شود از جمله مباحثی است که ذیل این آیه باید تبیین شوند.
بینامتنیت قرآنی بین شعر دو شاعر عبدالله ابن المبارک و أبی العتاهیه (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
سومار مشتاق کاظم الهزاع؛ استاد راهنما: فرزانه رحمانیان کوشککی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بینامتنیت قرآنی در شعر وسیله ای برای بالابردن و تقویت نمودن متن شعر با کمک آیات قرآن کریم است که در آن، برای ایجاد نوعی گفتگو بین دیگران از نظر مفهوم، ایده و فکر، اهداف و یکپارچگی میان آنها به یکدیگر پیوسته و مرتبط می شوند. پژوهشگر در این پژوهش که با عنوان «بینامتنیت قرآنی بین شعر دو شاعرعبدالله ابن المبارک و أبی العتاهیه (بررسی تطبیقی)» مطرح شده است، بر آن است تا مفاهیم دینی، تأثیر قرآن کریم، و چگونگی الهام گرفتن شاعران از معانی دینی برداشت شده از کتاب مقدس مانند ایمان به خداوند متعال، توحید، یاد مرگ، نکوهش دنیا و لذت های آن، یاد روز قیامت، قیامت، پاداش و کیفر و... را در شعر این دو شاعر نشان و برجسته نماید. پژوهشگر در بحث خودش در پی آن است تا با کمک گرفتن از روش توصیفی-تحلیلی موضوع تناص قرآنی را در اشعار دو شاعر دوره عباسی یعنی عبدالله ابن المبارک و أبی العتاهیه را مورد بررسی قرار دهد. هدف به کارگیری این روش، تبیین و بررسی مظاهر و دلالت های بینامتنی قرآنی و اهداف این دو شاعر از به کارگیری این گرایش های دینی، نمایان کردن واقعیت های جامعه عصر عباسی می باشد. پژوهش در بینامتنیت قرآنی بین این دو شاعر، الگوهای تفکر این دو شاعر را در محیط و زمان حیات خود نشان می دهد که مجموعه ای از گرایش های فکری، دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را تجربه کرده اند که این اوضاع بر قالب شعر و گرایش آن ها و شعر عربی تأثیر گذاشته است. از جمله گرایش به ذکر و ویژگی های مؤمنان از نظر تقوا، اعتقاد به قدر و سرنوشت، توکل بر خداوند متعال، رزق و روزی، رضایت به همه شرایط موجود، توبه نیکو، صبر در برابر بلاها، گوشه گیری از مردم، زهد در دنیا و انواع عبادت ها را می توان نام برد. پژوهشگر در این مطالعه و پژوهش خود به این نتایج رسید: بدرستی تناص قرآنی در اشعار این دو شاعر، بیانگر عمق تأثیرپذیری افکار و اندیشه های دینی برگرفته از قرآن کریم در شعر آنها است، همچنین در این تطبیق نشان داده شد که اندیشه های دینی باارزش و محکمی که در دوران عباسی رایج بوده است، در شعر این دو شاعر منعکس شده است و نقش عمده ای را ایفا می کند، همچنین بررسی جنبه آوازی، موسیقایی، آهنگ بیرونی از نظر ردیف و قافیه، و آهنگ درونی از نظر تکرار، سجع، ارزش بلاغی، صرفی و نحوی سطح شعر آن عصر را نشان می دهد.
مطالعه تطبیقی آموزه‌ های قرآن و حدیث با«روش یادگیری وسیله‌ای» اسکینر
نویسنده:
زهرا ملکی؛ استاد راهنما: زهره اخوان مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روش ایجاد انگیزه می تواند مستقیما در اراده فرد یادگیرنده، اثر بگذارد. این ایجاد انگیزه طبق آیات و روایات، همان تشویق ها و انذارهای متعدد قرآنی است که هم ناظر بر اثرات دنیوی، چه خوب و چه بد، و هم ناظر به اثرات اخروی، چه خوب و چه بد، هستند. تهدیدهای متعدد به عذابها در دنیا، و نیز مجازاتهای قیامت، نیز گشایشها و برکات دنیوی تقوی، و پاداش ها و نعمت های بهشتی همه از این قبیل هستند. می‌توان گفت که بین «نظریه یادگیری وسیله‌ای» که توسط اسکینر ارائه شده، با تنبیه‌ها و تشویق‌های قرآنی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد. نظریه یادگیری وسیله‌ای بیشتر بر روی رفتارهای قابل مشاهده تمرکز دارد، در حالی که قرآن کریم علاوه بر رفتارهای قابل مشاهده، به نیات و باورهای انسان نیز توجه می‌کند. هدف نهایی نظریه یادگیری وسیله‌ای، کنترل رفتار است، در حالی که هدف نهایی قرآن کریم، کمال انسان و تقرب او به خداوند است. هر دو بر اساس اصل تقویت و تضعیف رفتار هستند. هم در نظریه یادگیری وسیله‌ای و هم در قرآن، رفتارهایی که منجر به پیامدهای مطلوب می‌شوند، تقویت شده و رفتارهایی که منجر به پیامدهای نامطلوب می‌شوند، تضعیف می‌شوند. پژوهش حاضر در صدد است تا پس از طرح تفصیلی نظریه اسکینر، شباهت‌ها و تفاوت‌های آن را با تعالیم دینی نشان دهد تا نقطه ضعف های احتمالی این نظریه روشن گردد.