جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
سعید فامیل دردشتی ، مهرداد حسن بیگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلهٔ ادراک و واقع‌نماییِ آن، ازجمله مهم‌ترین مسائلی است که اندیشۀ فیلسوفان را از آغاز تفکر فلسفی تاکنون به خود معطوف داشته است. میرزاجواد ملکی تبریزی ازجمله متفکران عارفی است که در این خصوص، نظریات و آرای درخورِ توجه و ارزشمندی را بیان کرده است. این دیدگاه‌ها ممکن است در نگاه ابتدایی تاحدودی با نظریات مشهور در باب معرفت‌شناسی اختلاف داشته باشد، اما از لحاظ علمی و فنی دارای ویژگی‌ها و مختصاتی است که درخورِ بررسی است. برخی از ویژگی‌ها و مختصات دستگاه معرفت‌شناسی میرزا عبارت‌اند از: عدم‌ادراک تام از حقایق عالم طبیعت به‌واسطۀ وجود خطا در ادراکات حسی، اتحاد میان عالم و معلوم، اعتقاد به تعدد معلوم و مدرَک واحد نسبت به فاعل‌های شناسای مختلف، نفی تحقق وجود خارجی برای اجسام به‌سبب تعدد ادراکات از مدرَک واحد، ارجاع جمیع ادراکات انسان به حیطۀ وجودی نفس انسانی، تبیین ادراک به‌عنوان عاملی برای تبیین کیفیت نفس و نه بیان‌کنندۀ کیفیت معلوم خارجی، توقف کیفیت ادراک انسان از حقایق بر مرتبۀ وجودی مدرِک. میرزا با کمک‌گرفتن از اصول و مؤلفه‌های مذکور، مطابقت میان معلوم ذهنی و علمی با معلوم خارجی را انکار می‌کند و اساساً مقولۀ علم را از وجود چنین مطابقی بی‌نیاز می‌بیند. هدف اصلی این نوشتار، شناساندن دیدگاه‌های میرزاجواد ملکی تبریزی در حیطۀ ادراک و واقع‌نمایی و بررسی این دیدگاه‌هاست.
صفحات :
از صفحه 269 تا 288
نویسنده:
حسین خالقی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازجمله مسائل چالش‌برانگیز در معاد، موضوع سرنوشت نفوس ناقصهٔ اطفال در عوالم برزخ و قیامت است. در این میان، اطفالی که والدین مؤمن دارند، سرنوشتی متفاوت نسبت به دیگر اطفال خواهند داشت. بنابر ادلهٔ قرآنی و روایی، اطفال مؤمنان دارای بقا و حیات اخروی‌اند و از منظر فلسفهٔ صدرایی نیز این نفوس با نیل به مقام تجرد خیالی‌، بقا دارند و می‌توانند به تکامل خود برسند؛ ولی به‌دلیل آنکه نفوس اطفال از کمالات نفسانی بی‌بهره و اصطلاحاً ناقص است، نیاز به تکامل دارد تا برای زندگی در عوالم مجرد آماده شود. براساس آیات و روایات، عامل تکامل این نفوس، الحاق و تعلیم است؛ نفس کودک نابالغ یا توسط اولیای الهی، به‌خصوص حضرت‌ زهرا(س) که دارای مقام نفس کلی است آموزش و تعلیم می‌بیند تا آنچه را در دنیا نیاموخته است تعلیم ببیند یا الحاق کودک به والدین یا بستگانش اتفاق می‌افتد که آن نیز مرتبط با بحث تعلیم است. حاصل این نوشتار با روش توصیفی‌تحلیلی و کتابخانه‌ای بیان‌کنندهٔ این است که این تعلیم و تربیت، چه توسط والدین و چه اولیای الهی، ذیل فطرت اطفال که بر آن آفریده شده‌اند، انجام می‌شود و استعداد‌ها و ویژگی‌های انسان در این تعلیمات شکوفا می‌شود. روش این تربیت نیز به‌صورت رمز و اشاره و در شکل حروف مفرد و القای معانی است. این تعلیم، اکتسابی نیست؛ بلکه علمی حضوری است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
نویسنده:
اسماعیل اثباتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه‌های قرن دوم در صحنهٔ فعالیت‌های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می‌کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون‌گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام‌آرام از صحنهٔ روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به‌کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک‌اندک به‌سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می‌کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش‌های مربوط به تغییر مذهب چهره‌های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساختهٔ امامیه برای تأیید مذهب خود می‌داند، درحالی‌که براساس یافته‌های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی دربارهٔ تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی‌که این شواهد دربارهٔ تغییر مذهب کُثیرعِزَه به‌اندازهٔ کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی‌بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 52
نویسنده:
فاطمه رجائی ، مصطفی مومنی ، ملیحه خدابنده بایگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعدهٔ «موضوع کل علم ما یُبحث فیه عن عوارضه الذاتیه»، ازجمله قواعدی است که منطق‌دانان در منطق بیان کرده و در بحث موضوع علم و نیز عرض ذاتی با تفصیل بیشتری به آن پرداخته و آن را در سایر علوم، مانند فلسفه و طب و... به کار برده‌اند. سخن در این است که آیا این قاعده شامل همهٔ علوم، ازجمله علم اصول می‌شود؟ مسلّم این است که با پیشرفت و گستردگی علوم، شاخه‌هایی از دانش به وجود آمده که در گسترهٔ این قاعده گنجانده نمی‌شوند و در آن‌ها از مباحثی سخن گفته می‌شود که به تعبیر منطقی، از عوارض ذاتیِ موضوع آن علم خارج هستند. یکی از این علوم، علم اصول فقه است. علمای این علم در بحث موضوع آن، برحسب این قاعده دچار تشتت رأی شده و نظریات متفاوتی از این قبیل ارائه داده‌اند: دادن وحدت مسائل به هدف آن، نفی عرض ذاتی‌بودن مسائل علم و قرائت جدیدی از عرض ذاتی. در این نوشتار به بیان منشأ این تشتت آرا می‌پردازیم و معتقدیم که عدم‌التفات در گسترهٔ این قاعده و مباحث مربوط به این قاعده که منطق‌دانان بیان کرده‌اند، زحمت اصولیان در توجیه نظر خویش را مضاعف کرده است.
صفحات :
از صفحه 223 تا 242
نویسنده:
عبدالله محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این جُستار در پی تبیین رابطهٔ نظر و عمل در اندیشهٔ علامه طباطبایی با هدف روشن‌شدن یکی از مهم‌ترین ارکان حکمت عملی؛ یعنی رابطهٔ نظر و عمل از منظر این حکیم نوصدرایی است که با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن واکاوی آثار علامه طباطبایی، در مواردی که ایشان به‌صورت مستقل به این مسئله وارد نشده، آن را براساس مبانی وی بازسازی کرده است. حاصل آنکه: علم از منظر علامه طباطبایی مبدأ تمام رفتار‌های انسان است. علم و عمل، امور وجودی هستند و درنتیجه، شدت علم سبب شدت عمل می‌شود. بین نظر و عمل، تعاملی دوطرفه برقرار است. علامه با تأکید ویژه بر مفهوم التفات توانسته است عصمت معصومان و نیز تحقق ملکات اخلاقی را نیز با حقیقت علم مرتبط سازد. نوآوری‌های این جُستار عبارت‌اند از: سازمان‌دهی سخنان پراکندهٔ علامه در این بحث، اصطیاد چهار تقریر از فرایند تعامل نظر و عمل، ارائهٔ تقریری ابتکاری از تأثیر عمل بر نظر، تکمیل دیدگاه علامه با رویکرد وجودی و نیز دخالت‌دادن حقیقت اعتباریات، نمایان‌ساختن پیامد‌های این دیدگاه در علوم انسانی.
صفحات :
از صفحه 75 تا 105
نویسنده:
عبدالله حسینی اسکندیان ، علی بابایی ، مهدی سعادتمند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصل تشکیک از مهم‌ترین اصولِ فلسفی در حکمت متعالیهٔ صدرایی است که با آن سؤال از چیستیِ رابطهٔ بین سه پدیدهٔ بیداری، خواب و مرگ پاسخ داده می‌شود. این نوشتار، رابطهٔ مورد بحث را طولی و تشکیکی می‌داند. براین‌اساس، اختلاف این حالت‌ها به اشتراک آن‌ها باز می‌گردد که عبارت است از: شدت و ضعف در معطوف‌شدنِ نیرو‌های انسان به ظاهر یا باطن نفس و عوالم متناسب با آن‌ها. بیداری، حاصل توجه حداکثری قوای نفس به عالم مادی و حواس ظاهری است. با ضعیف‌شدن این توجه و التفاتِ بیشتر نفس به عالم مثال، خواب اتفاق می‌افتد. درنهایت، با قطع ارتباط کامل نفس از جهان مادی، مرگ اصطلاحی فرا می‌رسد. البته در معنایی دیگر، به‌واسطهٔ حرکت جوهری نفس، آنچه اصطلاحاً مرگ خوانده می‌شود، همراه همیشگی انسان و محیط بر سایر حالات اوست. در نگاهی عمیق‌تر و بر مبنای وحدت شخصیهٔ نفس، بیداری و خواب و مرگ از ظهورات نفس است و ضمن حفظ رابطهٔ تشکیکی، با نفس و با یکدیگر عینیت دارند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازجمله مهم‌ترین موضوعات و بلکه منحصربه‌فردترین مسائل، «توجیه و تبیین» و «اثبات و تثبیت» آموزه‌های مرتبط با مبدأ و معاد در هستی‌شناسیِ فلسفۀ اسلامی است. بیان‌های گونا‌گون، تلاش حِکمی را در تصویرسازی مبدأ و معاد در حکمت اسلامی به خود اختصاص داده است؛ از همه رایج‌تر در متون فلسفی، استفاده از کلان‌استعارۀ دایره و به‌تبع آن، خُرداستعاره‌های مرتبط جهتی و حرکتی همانند قوس و صعود و نزول است، البته استعاره نه به‌عنوان آرایه‌ای ادبی؛ بلکه به‌عنوان ابزاری برای ایضاح به‌هنجار و ایفای مقاصد دور از حس و دشوار فلسفی با کمکِ متناظردانستنِ دو قلمروِ مبدأ و مقصد. در دورۀ معاصر، این‌گونه استفاده از استعاره را استعارۀ مفهومی نامیده و آن را از موضوعات کلیدی علم زبان‌شناسیِ شناختی به شمار آورده و مؤثر و مطلوب برای معرفت‌زایی دانسته‌اند. نخستین‌بار در حکمت اسلامی، محقق داماد به این استعاره و توجیه کاربستِ آگاهانهٔ آن توجه نشان داد و حکمای متعالی بیشترین تصویرسازی و توجیه و تبیین و ارائهٔ مقاصد فلسفی را براساس آن به کار بسته‌اند. هدف این نوشتار، بخشی از این تلاش برای بیان محتوایی این استعاره است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 189
نویسنده:
محمد جواد اخگری ، عباس جوارشکیان ، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی آرای غزالی و ملاصدرا در مسئلهٔ وحدت شخصیِ وجود نشان می‌دهد که به‌رغم اختلاف مبانی، در دستیابی به نتایج و اهداف این بحث اتفاق‌نظر دارند. ملاصدرا در مواضع مختلف از آثار خود به آرای غزالی در مسئلهٔ وحدت شخصی وجود استناد کرده و دیدگاه غزالی را مؤید جمع بین روش عقلی و شرعی در این مسئله به شمار آورده است. ملاصدرا در تحلیل این مسئله، در مراحلی به آرای غزالی استناد کرده است، ازجمله: 1. کثرت ممکنات، که بر طبق آن باور به وحدت شخصی وجود به‌معنای انکار وجود ممکنات نیست؛ 2. وجود حقیقی خداوند و وجود مجازی ممکنات، که براساس آن وجود خداوند متعال و وجه او تنها وجود حقیقی است و ماسوای حق، وجود مجازی دارند. سؤال اصلی این است که «ملاصدرا در مسئلهٔ وحدت شخصی وجود چه استفاده‌هایی از آرای غزالی داشته و با استناد به آن‌ها به چه نتایجی دست یافته است؟» این نوشتار، از روش عقلی و استدلالی و به‌تناسب مسئله نیز از روش نقلی و آیات قرآن بهره جسته است. ملاصدرا براساس مبانی فلسفی خود و با استفاده از آرای غزالی در این مسئله به حل برخی مسائل فلسفی و کلامی پرداخته است، مانند: «معرفت‌داشتن تمامی موجودات»، «تبیین طریقهٔ صدیقین» و «نسبت توحید الخاصی با اختیار بندگان»؛ هرچند هدف اصلی خود از این استناد‌ها را مطابقت عقل و شرع بر شمرده است. حاصل آنکه، گفتمان فکری غزالی و ملاصدرا قرابت‌های بسیار جدی دارد.
صفحات :
از صفحه 243 تا 268
نویسنده:
حسن عباسی حسن آبادی ، رضا رسولی شربیانی ، احمد دستوری سدهی ، اکرم عبدالله پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مبانی فکری و جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم‌سازی خدا نزد فیلسوفان و متکلمان، رویکرد آن‌ها را در خصوص مسئلهٔ خدا روشن می‌سازد. مسئلۀ خدا در دیدگاه خواجه نصیر و علامه حلی، دو متکلم «حله»، باتوجه‌به مبانی فکری و فلسفی‌-کلامی آن‌ها و جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم‌سازی خدا نزد آن‌ها چگونه بررسی می‌‎شود؟ رویکرد آن‌ها به مسئلۀ خدا تا چه میزان به هم تحویل‌پذیر است و تا چه حدی از هم فاصله می‌گیرند؟ در این نوشتار، به بررسی این مسئله از دو ساحت صوری و روشی-محتوایی می‌پردازیم. در ساحت صوری، به بحث دربارۀ نحوۀ چینش مطالب در آثار آن‌ها باتوجه‌به مبانی فلسفی‌کلامی آن‌ها و تلقی‌ای که از این رهگذر از خدا دارند و در ساحت روشی‌محتوایی، به بحث در روش شناخت و اثبات خدا و تبیین صفات (توأمان روش و محتوا) به مسئلهٔ خدا و مفهوم خدا نزد آن‌ها می‌پردازیم که خواجه به خدایی فلسفی معتقد است و علامه حلی با نگاهی درون‌دینی‌تر، خدایی دینی- فلسفی را مطرح می‌کند. در ساحت محتوایی، در روش اثبات وجود خدا در مفهوم‌سازی خدا، نظر آن‌ها هم‌پوشانی دارد و در ساختار صوری و بحث شناخت خدا، بنابر مبانی فکری آن‌ها تفاوت‌هایی دارند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 167
نویسنده:
طیبه خسروی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر طبیعت‌گرایی هستی‌شناختی، وجود علت فراطبیعی برای جهان، در تقابل با علم است و اساساً جهان از چنین علتی بی‌نیاز است. ازنظرِ طبیعت‌گراییِ روش‌شناختی نیز علم و روش آن موفق‌ترین راهبرد و روش برای فهم ساختار جهان و روابط علّی حاکم بر آن است. با نگاه به موضوع از منظر فلسفهٔ نظری که متعلقی جز جهان خارج ندارد، در می‌یابیم که علم در حیطهٔ روشی خود سهمی محدود در تبیین طبیعیت دارد و اگر یافته‌های تجربیِ برآمده از آن در تعامل با مبانی متافیزیکی علم نباشد، نمی‌تواند نظریات قاطعی در تبیین جهان ارائه دهد و در عرصهٔ هستی‌شناختی نیز تهی است. به نظر می‌رسد با درنظرگرفتن پیوند علم و متافیزیک می‌توان در راستای دفاع از خداباوری –به‌مثابهٔ عنصر مکمل تبیین نظام هستی- از الهیات فلسفی بهره‌ جُست و ورود علم به حیطهٔ هستی‌شناسی را امری غیرعلمی و مغالطه‌آمیز دانست. «الیس» با نظر بر ذات‌گرایی در علم بر این باورِ واقع‌بینانه است که موجودات به جای اینکه بی‌خاصیت باشند، قوا و استعداد‌هایی دارند که ذات و خواص ذاتی آن‌ها را تشکیل می‌دهند و سرشت آن‌ها را فعال و پرخاصیت می‌سازند. از این ره‌آورد روشن می‌شود که طبیعت‌گرایی به‌مثابهٔ روشی در فهم طبیعت مادی، ارزشمند است، بدون اینکه با علت ماورائی در تقابل باشد. طبیعت‌گراییِ روش‌شناختی، تلازمی با طبیعت‌گراییِ هستی‌شناختی ندارد و آنچه این دو را به هم نزدیک می‌‌کند مبانی متافیزیکی علم است که به‌تنهایی در الهیات و تبیین هستی‌شناختی طبیعت راه‌گشاست. در مجموع، ذات‌گرایی جدید با برقراری تلازم بین خواص ذاتی و هستی اشیا، بنیانی عینی و واقعی بر اثبات مبانی متافیزیکی علم بنا می‌کند تا الهیات نیز از آن راهی در خداباوری بگشاید.
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
  • تعداد رکورد ها : 12