جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
علینقی لزگی ، جواد زروندی ، عبدالله حسینی اسکندیان
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله صلح از زمره‌ی مهم‌ترین مسائلی است که از دیرباز محل بحث و تأمل از سوی اندیشمندان مختلف با رهیافت‌های مختلف دینی و فکری بوده است. در این بین، خواجه نصیرالدین طوسی در جهان اسلام و همچنین امانوئل کانت در جهان مسیحیت بحث‌های عمیق و درخور تأملی را در این‌باره بیان داشته‌اند. صلح از منظر خواجه نصیرالدین، اصلی عمیق و بنیادی است که در تمام سطوح وجودی انسان، از نفس فردی تا جامعه و عالم هستی، تجلی می‌یابد. صلح در این دیدگاه، نه صرفاً نبود جنگ، بلکه تعادل، هماهنگی، عدالت و تلاش دائمی برای بهبود شرایط زندگی است. کانت نیز صلح را یک وضعیت مطلوب اجتماعی می‌داند که باید در آن حقوق بشر به‌طور کامل رعایت شده و زمینه‌های عدالت و خیر عمومی فراهم گردد. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین و تحلیل مسئله صلح از منظر خواجه نصیر و امانوئل کانت، به تبیین مشابهات و تمایزات فکری آنان در این‌باره پرداخته و مبانی و پشتوانه‌ی دینی و فکری این دو اندیشمند را در این زمینه مورد تأمل قرار می‌دهد. گفتمان خواجه در تبیین مقوله صلح مبتنی بر فطری بودن صلح و وجود زمینه‌های وحیانی آن جهت نیل به کمال و سعادت دنیوی و اخروی است، حال آنکه کانت به عنوان ضرورتی اجتماعی جهت نیل به رفاه دنیوی به صلح نگریسته و تبیینی لیبرالیستی و اومانیستی از آن دارد.
نویسنده:
سید محمدحسین عباسی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
برهان شرط‌بندی پاسکال از استدلال‌های شاخص در فلسفه دین است که با تکیه بر محاسبه عقلانی سود و زیان، باور به خدا را به‌عنوان گزینه‌ای موجه معرفی می‌کند. مبنای آن بر این فرض استوار است که حتی با احتمال اندک وجود خدا، باور به او از منظر منفعت نهایی، معقول‌ترین راهبرد است؛ زیرا سود احتمالی آن نامتناهی و زیان عدم باور، سنگین و جبران‌ناپذیر خواهد بود. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی‌ـ‌مفهومی و ارزیابی انتقادی، ظرفیت‌ها و محدودیت‌های این برهان را در سه بُعد معرفت‌شناختی، اخلاقی و متافیزیکی بررسی می‌کند. در بُعد معرفت‌شناختی، تمایز میان باور و ایمان نشان می‌دهد که پاداش اخروی بر ایمان مترتب است، نه بر باور، و باور نیز به‌مثابه حالت ذهنی، امری غیراختیاری است و نمی‌تواند صرفاً بر مبنای محاسبه سود شکل گیرد. از منظر اخلاقی، پذیرش دین بر پایه مصلحت‌جویی می‌تواند به بی‌صداقتی و ریا بینجامد. در بُعد متافیزیکی نیز مسئله خدایان متعدد و تنوع ادیان، اعتبار این برهان را مخدوش می‌سازد. نتیجه آنکه برهان شرط‌بندی پاسکال بیش از آنکه اقناع‌کننده نامؤمنان باشد، نقش تقویتی برای باورهای پیشین دارد و به‌عنوان مبنای شکل‌گیری باور دینی کفایت لازم را ندارد.
نویسنده:
فاطمه احمدی ، سیدجواد میری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
اندیشه رضا داوری اردکانی به عنوان یکی از برجسته‌ترین جریان‌های فلسفی در ایران و جهان معاصر، خوانشی متفاوت و ریشه‌ای از دین عرضه می‌کند که مبتنی بر فهم تاریخی، جمعی و انتقادی از معنای دین است. داوری با عبور از رهیافت‌های سنتی کلامی و الهیات تحلیلی غربی، دین را نه صرفاً مجموعه‌ای از آموزه‌های فردی یا انتزاعی، بلکه به عنوان پدیده‌ای زنده و تاریخی می‌فهمد که نقش بنیادین در شکل‌دهی هویت، زبان و حافظه جمعی جوامع انسانی دارد. او با نقد عقلانیت ابزاری و تلقی وارداتی از فلسفه دین، تأکید می‌کند بازخوانی و تأسیس مجدد فهم دینی تنها در افق سنت تاریخی و زمینه اجتماعی ممکن است. نوآوری داوری در فهم دین، توجه عمیق او به تجربه زیسته، زبان و شعر به مثابه افق‌های اصلی معنا و نیز تأکید بر امکان یا امتناع فلسفه دین به سبک غربی در ایران را در بر می‌گیرد. این مقاله با بهره‌گیری از روش سوشیال تئوری انتقادی، ضمن واکاوی بنیان‌های فکری داوری، به نقدها و دیدگاه‌های مخالف می‌پردازد و نشان می‌دهد که خوانش داوری از دین چگونه می‌تواند افق‌های تازه‌ای برای اندیشیدن به مسئله دین، سنت و هویت در ایران امروز بگشاید.
نویسنده:
محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در طول تاریخ فلسفه خداباوران کوشیده اند پاسخهای معقولی برای روایتهای گوناگون مسأله شر فراهم آورند. در گروهی از این راه حلها، که امروزه به «تئودیسه» معروف اند، تلاش می شود تبیین خردپسندی از این که چرا خداوند وقوع شرور را تجویز می کند ارائه شود. در سالیان اخیر در حوزه فلسفه دین معاصر جریانی انتفادی نسبت به تودیسه ورزی شکل گرفته است که به «آنتی تئودیسه» نامبردار شده است. بر اساس موضع آنتی تئودیسه، تئودیسه ها ذاتاً ناقص اند و فعالیت تئودیسه ورزی با نقدهای بنیادینی روبروست که نه یک تئودیسه واحد بلکه هر گونه تئودیسه موجود یا ممکنی را تخطئه می کند. بخشی از نقدهای آنتی تئودیسه بر تئودیسه نقدهای روش شناختی است. اتخاذ رویکرد نظری و انتزاعی صرف، اتخاذ موضع درجه دوم (موضع ناظر)، گریز از زبان و فهم تراژیک و سلب جنبه رازآلودگی شرور بخشی از مهمترین نقدهای روش شناختی اند که از سوی مخالفان تئودیسه مطرح شده است. به نظر می رسد نقدهای آنتی تئودیسه بر اساس اختلاف مبنایی در حوزه فرافلسفه شکل می گیرد و طرفداران آنتی تئودیسه دلیلی بر ترجیح مبنای خود ندارند. همچنین با پذیرش تفکیک میان مسأله نظری و عملی شر، حذف کامل مسأله نظری شر و راه حلهای آن (تئودیسه ها) وجهی ندارد. از سوی دیگر، معنای قوی رازآلودگی در باره شرور از سوی طرفداران آنتی تئودیسه اثبات نشده و تفسیرهای ضعیفتر از آن نیز منافاتی با سودمندی و معقولیت تئودیسه ورزی ندارند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 30
نویسنده:
غزاله حجتی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تحول دینی دگرگونی عمیقی در هویت، ارزش‌ها و معیارهای عقلانی فرد ایجاد می‌کند و با دو ویژگی اصلی همراه است: عدم امکان پیش‌بینی کامل پیامدها پیش از وقوع، و تغییر بنیادین در ساختار شخصیت و معرفت پس از آن. این امر تصمیم برای ورود به چنین تجربه‌ای را به یک پارادوکس تبدیل می‌کند که در آن عقلانیت سنتی کارایی ندارد و اراده و شجاعت معرفتی اهمیت می‌یابند. در این فرایند پرسش از اعتبار خویشتنِ پیشین و جدید مطرح می‌شود اما هیچ‌یک به طور مطلق برتر نیستند. گفت‌وگوی عقلانی درونی، که ریشه در معیارهای اجتماعی و بین‌الاذهانی دارد راهی برای مقابله با این شکاف است. به عنوان مثال، روایت آگوستین در اعترافات نشان می‌دهد که اختلاف با خویشتن پیشین نه‌تنها گسست نیست، بلکه فرصتی برای تعمیق عقلانیت و بازسازی خودفهمی است. بنابراین، عقلانیت در حوزه‌ی دین به معنای ایستادگی در برابر تغییر نیست، بلکه توانایی رشد درون آن است.
نویسنده:
غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین و تحلیل روان گرایانه (کاوش در لایه های پنهان روان ناخود آگاه) از ریشه های تاریخی و ماهیت دین ، از سوی فروید (1856-1939م) روانکاو اتریشی، هنوز هم در شمار معروف ترین نظریه های متداول در حوزه "روان شناسی دین" در عالم معاصر است.وی که هرگز نتوانست از یکطرف با وجه ربانی خداگونه گی انسان از در آشتی بر آید و از سوی دیگر با کشش مفرطش به روان تحلیلگری صرف ( به ویژه هیپنوتیزم و پالایش روانی) که تا آخر عمر شیوه ای مستمر در کارهای علمی اش بود ، سرانجام به این عقیده کشانیده گردید که اساسا تمایل به دین توهمی بیش در راه تحقق آرزوهای بشر، نمی باشد. از اساسی ترین عوامل تاثیرگذار بر مبانی بنیادین اندیشه اش در رمز گشایی از راز تمایل بشر به این مهم، عبارتند از اموری همچون غلبه فکر فلسفی رایج در قرن نوزدهم که همانا علم زدگی افراطی متاثر از دیدگاه اثبات گرایی (پوزیتیویسم) که در"آینده یک پندار" او، صورت بندی این نگاره در آمیزه ای از اثبات گرایی ،علم گرایی افراطی و الحاد قابل رصد است . فلسفه بدبینانه و سلطه نفسانیات و هیجانات بر انسان شوپنهاور به همراه مناد شناسی لایب نیتس که در آن منادها تنها مرکز و مبنای فعالیت و انرژی به شمار می آیند ،زیر ساخت های بنیادین دیگر اندیشه وی هستند. تاثیر پذیری عمیق از اصل حتمیت (دترمینیسم)که بر جبر علی و معلولی تاکید و هیچ راهی را برای اراه آزاد باقی نمی گذارد همچنین اندیشه های داروین که بر بسیاری از پیش فرض های اساسی روان تحلیل گری وی نظیر مفهوم رشد، فرایند تغییر ، مفاهیم تثبیت و بازگشت بخصوص تفکر تکاملی اش نقش آفرینی داشته اند ، دیگر موارد مورد اشاره می باشد. با رویکردی تحلیلی – انتقادی و با استناد بر اموری همچون فقدان مماثلت و تشابه میان گروه های شاهدی که مبتلا به اختلالات روانی بودند با گروه بی شمار دینداران، مشاهدات محدود و تسری نتایج به کلیه انسان ها، عدم پاسخگویی روشن به موارد نقضی ایراد شده ، تمسک به پیش فرض هایی که در روند علوم تجربی، وجاهت علمی خودشان را از دست دادند ، اتخاذ رویکرد کاملا مادی به جهان هستی به جای عقل گرایی فلسفی ، موجب گشتند تا این خامه در صدد اثبات عدم جامعیت و فقدان مانع از غیریت نظریه روانکاوانه وی در ترسیم رمز گشایی علت و ماهیت گرایش انسان ها به دین در طول حیات بر این کره خاکی بر آید .
نویسنده:
منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آنتونی کنی، بر آن است که تجربه های دینی حجیت معرفت شناختی ندارند. استدلال او، بر تحلیل ماهیت تجربة دینی مبتنی است. از نظر او، تجربة دینی یا ادراک حسی است یا ادراک غیر حسی. با توجه به این که نمی توان تجربة دینی را ادراک حسی دانست، لاجرم باید ادراک غیر حسی باشد؛ اما ادراک غیر حسی دانستن تجربة دینی، مستلزم آن است که نحوه ای از وحی باشد و لازمة وحی دانستن تجربة دینی، فرض وجود خدا پیش از تحقق تجربة دینی است. از نظر جف جوردن، استدلال کنی راه به جایی نمی برد؛ زیرا، مهم ترین مقدمات استدلال کنی عبارت اند از مقدمة (2) (تجربه های دینی ادراک حسی نیستند) و مقدمة (4) (اگر تجربه های دینی ادراک غیر حسی باشند، در این صورت به تنهایی نمی توانند باور به خدا را توجیه کنند). جوردن با تحلیل مقدمة (2) آن را کاذب می داند. از سوی دیگر، از نظر او، مقدمة (4) فقط در صورتی صادق است که دیدگاه گزاره ای دربارة وحی صادق و دیدگاه غیر گزاره ای کاذب باشد؛ اما هیچ دلیل قانع کننده ای بر صادق دانستن دیدگاه گزاره ای و کاذب دانستن دیدگاه غیر گزار ه ای دربارة وحی وجود ندارد. و با پذیرش دیدگاه غیر گزاره ای، مقدمة (4) صادق نخواهد بود. ما در این مقالة به بررسی نزاع این دو و داوری در این باره پرداخته ایم. جوردن دربارة مقدمة (2) درنهایت معتقد می شود که می توان تجربه های دینی حسی داشت؛ اما نگارنده، ادلة او در این باره را بررسی و رد کرده ام. دربارة مقدمة (4) نیز استدلال جوردن را ناقص و ناکافی دانسته آن را رد کرده ام
نویسنده:
مهدی خادمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین رابطة عقل و ایمان یکی از مهم ترین دغدغه های کرکگور و ملاصدراست. مهم ترین ویژگی ایمان نزد کرکگور ماهیت ضد عقلی یا پارادوکسیکال بودن آن است. در این تفکر، فرد هرگز نمی تواند با تفکر عقلانی و توسل به شواهد تاریخی به ایمان دست یابد. حیات ایمانی نزد کرکگور، اساساً، همان حیات در درون مسیحیت است و همین ایمان مسیحی است که آن را در برابر تمام منازعات نظری حفظ می کند.از طرف دیگر ملاصدرا معتقد است که ایمان گرچه امری مربوط به قلب است، منحصر به معرفت کشفی نیست؛ بلکه معرفت خدا با دلیل و برهان، یعنی اعتقادی که از طریق عقل نظری حاصل شود، می تواند ایمان قلبی محسوب شود. به عبارت دیگر، تمامی کوشش وی بر این متمرکز است که میان عقل و ایمان یا عرفان و برهان آشتی برقرار کند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 77
نویسنده:
حسین هاشم نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه‌ی هنر پُست مُدرنیسم این مسأله مطرح است که آیا پدیده‌های طبیعی زیبا را هم می‌توان اثر هنری قلمداد کرد یا نه؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آفریننده این آثار اعم از حق تعالی، طبق رویکرد دین‌باورانه و طبیعت، طبق رویکرد الحادی را می‌توان هنرمند نامید یا نه؟ این جُستار بر مبنای رویکرد دین باورانه به طرح پرسش فوق، بر اساس تعریف هنر در چهار نظریه مشهور در فلسفه هنر می‌پردازد. بنا بر یافته‌های این پژوهش طبق نظریه محاکات نمی‌توان پدیده‌های طبیعی را آثار هنری و حق تعالی را هنرمند تلقی کرد. اما طبق تعریف توسعه یافته محاکات در فلسفه اسلامی این کار شدنی است. طبق تعریف اولیه مکتب بیان‌گروی، پدیده‌های طبیعی آثار هنری نیستند. اما بر اساس تعریف اصلاح شده این مکتب از هنر توسط بندتو کروچه و کالینگوود که در آن قید تجربه شدن احساسات بیان شده در اثر هنری توسط هنرمند، حذف شده است، خداوند هنرمند مطلق است و آفریده‌های زیبای او آثار هنری بدیع اند .طبق همه قرائت‌های مکتب فرمالیسم می‌توان آیات آفاقی زیبا را آثار هنری تلقی کرد و بلاخره طبق اکثر تعاریف مکتب زیباگروی از هنر بخصوص طبق تعریف اصلاح شده پیشنهادی این جُستار از هنر، خداوند هنر‌آفرین است. برای رعایت احتیاط در بحث توفیقی بودن اسماء الهی و همچنین احترام به ذوق سلیم، مناسب است بجای عنوان هنرمند از اسم مقدس "احسن الخالقین" برای هنرمندی حق تعالی استفاده کنیم که پرشمار در قرآن کریم و روایات بکار رفته است.
نویسنده:
روح الله رمضانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بخش عمده ای از معرفت شناسی ِ دینیِ معاصر را بحث های پیرامون اعتبار یا عدم اعتبار دلیل گرایی تشکیل می دهد. به طور کلی، در معرفت شناسی ِ معاصر گرایشی به رد دلیل گرایی دیده می شود از این جهت که گفته می شود این دیدگاه معیاری بیش از حد سخت گیرانه برای توجیه وضع می کند. در معرفت شناسی ِ دینی مهم ترین واکنش نسبت به دلیل گرایی را می توان در معرفت شناسیِ به ساخته دید که با مبنایی شمردن برخی باورهای دینی داشتن دلیل کافی را برای آن ها ضروری نمی داند و بدین سان دلیل گرایی را در زمینه ی باورهای دینی رد می کند.در این نوشتار استدلال خواهد شد که: 1. دیدگاهی که باورهای دینی را مبنایی می شمارد نمی تواند به شیوة خرد پذیری ایراد خود سرانگی را پاسخ گوید؛ درنتیجه، 2. مبنایی دانستن یک باور دینی به این معنا که یک باور مبنایی در کنار باورهای مبنایی ِ دیگر است قابل دفاع نیست؛ و 3. باورهای دینی را می توان در معنایی دیگر مبنایی دانست: در معنای مبنایی برای کل دعویِ شناخت و نزدیک شدن به حقیقت (رد شکاکیّت بنیادین).
صفحات :
از صفحه 51 تا 67