جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
تأثير اصول فلسفي معادشناختي صدرايي در ترميم نظريه‌هاي معاد جسماني
نویسنده:
مرتضی حسین زاده ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسماني از ديرباز در ميان متكلمان و فيلسوفان اسلامي جزو مسائل بحث‌برانگيز بوده است. متكلمان بر اساس مباني و نوع نگاه خود به حقيقت انسان، معادي متفاوت با معاد فيلسوفان را به اثبات رسانده‌اند. در بين فيلسوفان، حكماي مشاء، مباني هستي‌شناختي و انسان‌شناختي خاصي را در جهت تبيين معاد روحاني بكار برده و حكماي اشراق با توجه به آن مباني، معاد مثالي را نتيجه گرفته‌اند. ملاصدرا با استفاده از اصول معاد‌شناختي خاصي در نظام فلسفي خود، معاد جسماني ـ روحاني را تبيين ميكند. اين پژوهش نقش اصول معاد‌شناختي را در بازسازي نظريۀ معاد جسماني بررسي كرده و به اين نتيجه ميرسد كه عدم توفيق متكلمان و حكماي مشاء و اشراق در اثبات معاد جسماني ـ روحاني، ناشي از عدم دستيابي آنها به برخي از اصول معاد‌شناختي بوده و بهمين دليل بود كه معادِ اثبات شدة آنها، از سوي ملاصدرا پذيرفته نشد. متكلمان با عدم دستيابي به اصولي مانند «تشكيك وجود»، «نفس، عامل شيئيت انسان و بدن» و «تجرد نفس و قوة خيال»، معاد انسان و لذات و آلام او را در معاد، مادي دانسته‌اند. ابن‌سينا و شيخ اشراق نيز با عدم دستيابي به اصولي مانند «تجرد قوة خيال»، «آثار خارجي داشتن تصورات، خُلقيات و ملكات» و «ماهيتِ ابصار، اختراع صورتهاي مجردِ مشابه با صورتهاي خارجي توسط نفس» در اثبات معاد جسماني با مشكل مواجه شده‌اند.
رساله ای در اخلاق از عضدالدین ایجی
نویسنده:
محسن جاهد,مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سعادت گرایی متفکران یونان ، با ترجمة آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت . ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد . این واژه در ترجمه های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی را سپری کرد . متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند . از آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان شناسی و اخلاق اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف نظر بوده و بحث های فراوانی درگرفته است.دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل اندیشة دوانی و استدلال های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.این مقاله در بحث خلافت الهی، به نقد و بررسی آراء این دو متفکر پرداخته است.
تبیین و نقد مواجهه نجفی اصفهانی با نظریة تکامل داروین
نویسنده:
محمود رسولی, محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشة خلقت‌‌‌گرایی موجودات در میان متکلمان اسلامی و سنت اسلامی پیشینة طولانی دارد. در این مقاله به دیدگاه نجفی اصفهانی دربارة چگونگی پیدایش انسان و استثناء بودن وی از قانون عام تکامل موجودات پرداخته شده است. وی با اتخاذ مبانی علم‌‌‌شناسی، دین‌‌‌شناسی و هرمنوتیکی خاص ، مخلوق بودن انسان در مقابل تکامل تدریجی موجودات را موجّه، مدلّل، مبرهن و علمی تلقی کرده و آن را به عنوان شاهد نقض برای فرایند تکامل داروینی و تکامل‌‌‌گرایی نئو داروینیستی معرفی می‌‌‌کند. به عقیدة وی می‌‌‌توان میان تکامل موجودات و خلقت انسان تفکیک قائل شد و به نوعی خلقت انسان را خاص تلقی کرد. نجفی اصفهانی با تحلیل و نقد مبانی تکامل‌‌‌گرایان ملحد و رفع اتهامِ ماده‌‌‌گرایی و الحاد‌‌‌گرایی از اصل نظریة تحول داروین، هم به دفع شبهات منکران توحید و خداناباوران پرداخته و هم نظریة تکامل دارویـن را- فـارغ از رویـکرد فلسـفی- یـک اصل علمی که دغدغة تبیین فرایند پیدایش حیـات را دارد، معـرفی می‌‌‌کنـد. بـرآمد نهایـی رویکـرد وی به پیـدایش انسان که مبتنی بر پیش‌‌‌فرض‌‌‌های او در دین‌‌‌شناسی و علم‌‌‌شناسی است در خلقت‌‌‌گرایی خداوند نسبت به انسان و باطل شدن تکامل انسان از منظر نظریة تکامل خلاصه می‌‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 19 تا 38
انسجام اصول فلسفی معاد شناختی ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی حسین زاده، سحر کاوندی، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نتايج آنها، به تبيين بهتر نظرية معاد جسماني ملاصدرا مي‌انجامد. اين پژوهش، با تمركز بر اصول معادشناختي و استخراج مباني آنها، به بررسي انسجام دروني و بيروني اين اصول و نتايج آنها پرداخته و اثبات ميكند كه اصول معادشناختي با يكديگر و نيز برخي از نتايج نسبت به هم، انسجامي قوي (رابطة ايجادي) دارند، گرچه برخي ديگر از نتايج نسبت به يكديگر داراي انسجامي ضعيفند. همچنين برخي از مباني كه در مسير اثبات معاد جسماني نقشي بنيادين دارند مانند اتحاد عاقل و معقول، جسمانيةالحدوث و روحانية البقا بودن نفس و بساطت وجود بصراحت جزو اصول اثباتي معاد ذكر نشده‌اند. عدم تفكيك اصول هستي‌شناختي و انسان‌شناختي و عدم رعايت تقدم و تأخر در چينش اصول نيز ميتواند از كاستيهاي مسير اثباتي اين نظرية مهم فلسفي، از سوي ملاصدرا بشمار آيد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 30
گزاره‎های همیشه صادق نزد خونجی
نویسنده:
ابوذر قاعدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه زنجان,
چکیده :
خونجی در تقسیم‌بندیِ خود از گزاره، هر کدام از محصورات اربع را به 36 قسم تقسیم نموده است. در آثار معاصر، تنها گزاره‌ی موجبه‌ی کلیه بر اساس تقسیم‌بندی خونجی، صورت‌بندی شده است. در این پایان‌نامه 72 گزاره‌ی جزئیه نزد خونجی صورت‌بندی شده‌اند. خونجی 12 گزاره را از مجموع 72 گزاره‌ی جزئیه، همیشه‌صادق دانسته است. از این 12 گزاره، 6 گزاره موجبه‌ی جزئیه و 6 گزاره‌ی دیگر سالبه‌ی جزئیه‌اند. در فصل دوم با بررسی این گزاره‌ها نشان دادیم که اگر چه این گزاره‌ها در منطق جدید، همیشه‌صادق نیستند اما در منطق خونجی همیشه‌صادق‌اند. خونجی، همچنین 5 گزاره‌ی موجهه را همیشه‌صادق دانسته است. در این پایان‌نامه، پس از صورت‌بندی موجهات خونجی در منطق موجهات زمانی، نشان دادیم که اگر چه گزاره‌های موجهه‌ی همیشه‌صادقِ خونجی در منطق موجهات جدید همیشه‌صادق نیستند اما در منطق موجهات خونجی همیشه‌صادق‌اند. در پایان، به تعریف عکس نقیض و معرفی عکس نقیض نوع سوم و نوع چهارم، به عنوان یکی از توابع بحث گزاره‌های همیشه‌صادق پرداخته‌ایم.
بررسی نقش جبرئیل در نزول لفظی وحی از منظر عرفان اسلامی
نویسنده:
اصغر آقائی، حسین اترک، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله پس از آنکه به‌اجمال دیدگاه‌های مطرح در حقیقت نزول وحی را بیان می‌کند، بر اساس اندیشه‌های عرفانی در تحلیل و بیان مراتب هستی و تجلّی حق در این مراتب، بیان می‌کند که قرآن کریم نیز ضرورتاً منفصل از مراتب پیشین هستی نیست و در هر مرتبه‌ای متناسب با آن مرتبه، حضور دارد؛ از‌این‌رو از مرتبه «عنداللهی» و «ام الکتابی» تا مرتبه مادی، متناسب با هر مرتبه‌ای، به صورت اجمال یا تفصیل حضور دارد. به‌طبع اولین حضور تفصیلی قرآن به صورت لفظی بر اساس مراتب هستی، در عالم مثال خواهد بود؛ عالمی که عوارض ماده را دارد، بدون آنکه اصل ماده را داشته باشد. این مقاله بر اساس وحی رسالی و جایگاه جبرئیل در این وحی، معتقد است چون صورت‌های عالم مثال نزد فرشته وحی حاضر است و او فرشته‌ای است که «تنزیل قرآن» به او نسبت داده شده است، این نسبت، نسبتی حقیقی است و از حضور فعال وی در این تنزیل حکایت دارد و آن صورت‌بخشی الفاظ قرآن در مرتبه خیال منفصل و خیال متصل و تنزیل آن در قلب نبی است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 54
معرفت‌شناسی فضیلت محور: نقد و بررسی دیدگاه لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
محمدرضا باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه ارائه هر گونه تعریف و تحلیل از معرفت با دو معضل اساسی روبروست: معضل گتیه و معضل ارزش. بر اساس معضل گتیه، گاهی ممکن است فرد علی رغم باور داشتن به گزاره‌ای صادق و موجه، هنوز به مرحله معرفت نرسیده باشد. معضل ارزش نیز اشاره به ارزش مضاعف معرفت بر باور صادق صرف دارد. این معضل ریشه در دو مقدمه پذیرفته شده در حوزه معرفت‌شناسی دارد. بر اساس مقدمه نخست، معرفت به طور ضمنی به باورِ صادقِ موجه یا تضمین شده تعریف می‌شود. مقدمه دوم نیز به این نکته اشاره دارد که ارزش توجیه یا تضمین، حداقل در ظاهر امر بر گرفته از ارزش باور صادق و در نتیجه قابل فروکاستن به ارزش صدق است. بر مبنای این دو مقدمه، برخی معرفت‌شناسان مدعی شده‌اند که معرفت به مراتب ارزشمندتر از باور صادق صرف است. لیندا زاگزبسکی با مد نظر داشتن این دو معضل، تبیین و تحلیلی از معرفت را با محوریت فضایل فکری ارائه داده است که بر اساس آن معرفت به باور بر آمده از عمل مبتنی بر فضیلت فکری تعریف شده است. در این تعریف، عمل مبتنی بر فضیلت به عملی اطلاق می‌شود که بر مبنای انگیزه‌های فضیلت‌مندانه شکل گرفته و در رسیدن به هدف این انگیزه کام‌یاب بوده باشد. زاگزبسکی با استفاده از این اصطلاح شکاف میان عمل فضیلت‌مندانه و دست‌یابی به صدق را پوشانده و نظریه‌ی خود را از دام معضل گتیه در امان می‌دارد. هم‌چنین زاگزبسکی ارزش مضاعف معرفت نسبت به باور صادق صرف را با ارجاع به انگیزه‌های فضیلت‌مندانه شخص تبیین می‌نماید. نظریه‌ی زاگزبسکی علی رغم تاثیر بسیاری که در معرفت‌شناسی معاصر بر جای گذاشت، نقدهای متعددی را به خود دیده است. پذیرش اراده گرایی در ساحت باورها، کافی و الزامی نبودن شرایط زاگزبسکی برای معرفت از جمله انتقادات وارد بر نظریه‌ی زاگزبسکی است. از نقاط قوت نظریه‌ی زاگزبسکی نیز می‌توان به ارائه‌ی تبیین معارف مرتبه بالا و چگونگی تاثیر ساحات مختلف نفس بر ساحت معرفتی انسان اشاره کرد.
استدلال پیچیدگی تقلیل‌ناپذیر: نقدی بر دیدگاه مایکل بیهی
نویسنده:
صالح حسن‌زاده، محمود رسولی، محسن جاهد، وهب جعفریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه ­ی پیچیدگی تقلیل­ناپذیر حیات را مایکل بیهی برای نقد نظریه­ی تکامل داروین با تکیه بر یافته­های بیوشیمی بکار برده است. وی آن را سازگانِ یکپارچه­ای تعریف می­کند که اجزای آن لزوماً در عین متعامل و هدفمندبودن، کارکرد ویژه ای دارند. بیهی با تشریح دسته­ای از واکنش­های بیوشیمیایی که در طبیعت رخ می­دهد، انتخاب طبیعی را نقض­پذیر معرفی می­کند. وی با استناد بر روش­شناسی علمی و همچنین پیش­فرض­های موجود در فلسفه­ی علم خود، استدلال پیچیدگی تقلیل­ناپذیر حیات را معرفی کرده است و به پاسخگویی علمی به نقدهای تجربی و روش­شناختی تکامل­گرایان می­پردازد. بیهی حیات را به دو بخش تقلیل­پذیر و تقلیل­ناپذیر تقسیم می­کند. وی بنابر نظریه­ی خود مبنی بر تقلیل­ناپذیربودن حیات در سطح مولکولی و بنیادی، نظریه­ی تکامل را که فرایند تدریجی­ دارد در بخش مولکولی حیات ابطال شده معرفی می­کند. روی هم­رفته، با توجه به گزارش­ها و پژوهش­های علمی گوناگون انجام­گرفته توسط بیهی و پیروان نظریه­ی وی، استدلال پیچیدگی تقلیل­ناپذیر در حال حاضر مصداقِ استدلال از طریق بهترین تبیین است که می­تواند راهکار علمی مناسبی برای تبیین منشأ حیات ارائه داده، و هدایت­ و طراحی­شدگی آن را نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 43
دیدگاه غیاث الدین دشتکی و مدرس زنوزی در باب معاد جسمانی
نویسنده:
حسن جبارزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهبحث از معاد جسمانی یکی از بحث‌های چالش برانگیز در حوزه فلسفه اسلامی است. در زمینه بحث عقلی درباره معاد جسمانی به نظر می‌آید نخستین قدم از سوی غیاث‌الدین دشتکی برداشته شد. وی در باب معاد جسمانی، بابی را گشود که پس از وی توسط ملاصدرا و مدرس زنوزی پیگیری شد. دشتکی و مدرس زنوزی برای تبیین معاد جسمانی، برای نفس نسبت به بدن، دو نوع تعلق در نظر گرفته‌اند اما باید توجه داشت که بیان حکیم زنوزی در تفسیر این دوگونه تعلق، با بیان دشتکی متفاوت است؛ حکیم زنوزی می‌کوشد با مبانی صدرایی، تعلق مذکور را توجیه و تبیین نماید، برخلاف غیاث‌الدین دشتکی که با این دستگاه فلسفی آشنایی نداشته است. بنابراین پیدا کردن وجه اشتراک و اختلاف نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی، پاسخی به این پرسش خواهد بود که تأثیر نظر غیاث‌الدین دشتکی در باب معاد جسمانی بر دیدگاه مدرس زنوزی در چه مسائلی بوده است؟ مقایسه و بررسی نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی بیانگر آن است که زنوزی در مسائلی همچون: ترکیب اتحادی نفس و بدن، تداوم ارتباط نفس و بدن پس از مرگ، تعلق‌های دوگانه نفس به بدن، رابطه ایجابی و اِعدادی نفس و بدن، عینیت بدن اخروی و... مدیون غیاث‌الدین دشتکی بوده است. ازطرفی از آنجا که زنوزی از پیروان حکمت صدرایی است، در بیان معاد جسمانی، از بحث حرکت جوهری برای رجوع بدن دنیوی به حیث نفس بهره جسته است، در حالی که چنین بحثی در آراء دشتکی به چشم نمی‌خورد. بنابراین می‌توان گفت دیدگاه زنوزی، تلفیقی بین نظر غیاث-الدین دشتکی و ملاصدرا است؛ چراکه از یک سو تحت تأثیر غیاث-الدین و از سوی دیگر تحت تأثیر حکمت صدرایی بوده است. به هر حال تلاش دشتکی و زنوزی به هیچ روی نمی‌تواند ما را به نظریه فلسفی در باب معاد جسمانی رهنمون سازد، چرا که هر دو نظریه در موارد متعددی، ابهامات و نارسایی‌های نظریه پردازیِ عقلی را با خود به یدک می‌کشند.کلمات کلیدی: نفس، بدن، معاد جسمانی، غیاث‌الدین دشتکی، مدرس زنوزی.
  • تعداد رکورد ها : 48