جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 999
تعدد معنا در قرآن پژوهی ابوزید
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
چکیده :
نصر حامد ابوزید، قرآن‌پژوه مصری، مطالعات بسیاری در موضوع هرمنوتیک داشته و در جای جای آثار خویش از نظریه هرمنوتیست‌های مطرح در راستای فهم و تفسیر آیات وحی سود برده است. یکی از مباحث هرمنوتیک که در آثار ابوزید نه به‌صورت صریح، بلکه به‌صورت ضمنی طرح شده است، دیدگاه تعدد معناست. ابوزید با برجسته نشان دادن نقش مفسر و پیوند دادن معنا به مفسر، پیش‌فرض‌ها و نقش آنها در فرایند فهم، دو مبنای اصلی نظریه تعدد معنا را پذیرفته و بی‌آنکه تصریحی به تعدد معنا داشته باشد، در عمل در شمار طرفداران تعدد معنا قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 70 تا 85
دور هرمنوتیکی در نگاه هرمنوتیست ها و تفسیرگران قرآن
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
چکیده :
یکی از مباحث مهم انواع رویکردهای هرمنوتیک بحث دور هرمنوتیکی است. این دور در رویکردهای متفاوت هرمنوتیک شکل‌های گوناگونی یافته است. فریدریش آست دور را میان جزء متن و کل متن برقرار می‌دید. فهم متن منوط به فهم جزء است و فهم جزء منوط به فهم کل. در هرمنوتیک دستوری و فنی شلایر ماخر نیز وجود دور کاملا مشهود است. در هرمنوتیک دستوری میان فهم واژگان از یک سو و فهم متن و جمله از سویی دیگر دور رخ می‌نماید و در هرمنوتیک فنی دور میان فهم پدیدآور متن از یک سو و فرهنگ عصر وی از سویی دیگر است. دیلتای نیز در هرمنوتیک خویش از دور میان کل و جزء سخن می‌گوید. به باور دیلتای فهم، بیان کلی زندگی است که کل زندگی از اجزاء و اجزاء از کل زندگی به دست می‌آید. هایدگر دور را میان وجود انسانی دازاین و جهان می‌داند و در متون نوشتاری از دور میان فهم و پیش فهم سخن می‌گوید. گادامر نیز فهم متن را برآمده از دور میان پیش فهم و فهم می‌داند. دور یاد شده در تفاسیر قرآن نیز وجود دارد. رای نمونه دور میان واژه و آیه، دور میان آیه و سوره، دور میان سوره و قرآن، دور میان فهم قرآن و شناخت پدیدآور متن ، دور میان فهم آیه و درستی متن و .... .
صفحات :
از صفحه 344 تا 362
مقایسة هوسرل، هایدگر و گادامر با محک روش‌شناسی
نویسنده:
مهین چناری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی، پدیدارشناسی هرمنوتیکی و هرمنوتیک فلسفی به صورت فزاینده‌ای به عنوان روش‌شناسی‌های تحقیق مطرح شده‌اند، اما هنوز در مورد جنبه های خاص و منحصر به فرد این روش‌شناسی‌ها، ابهاماتی وجود دارد. مقالة حاضر پس از بررسی مبانی فلسفی این روش‌شناسی‌ها به بحث دربارة تشابهات و تفاوت های اساسی آنها از جنبه های مختلف پرداخته و در نهایت، با تاکید بر تحقیق و نتایج آن، تفاوت این رویکرد ها را از منظر روش‌شناسی برجسته می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
مارتین هایدگر و هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
علی ربانی گلپایگانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
واکاوی جایگاه زبان در افق هستی‎شناسی تودستی هایدگر
نویسنده:
جمال سامع ؛ محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان در زمرۀ بحث­برانگیزترین موضوعات فلسفی سدّۀ بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژه‌ای داده است. مقالۀ حاضر سعی می‏کند تا جایگاه زبان در فلسفۀ هایدگر را در ارتباط با هستی‏شناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال می‎شود که این هستی‎شناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستی‌‌شناسی تودستی نحوه‏ای از مواجهۀ عملی با اشیاء درون جهانی است که میان فاعل شناسا و متعلق آن فاصله ایجاد نمی‏کند. در این مقاله زبان به عنوان یکی از مهمترین اشیای درون جهانی در افق این هستی‏شناسی مورد بررسی قرار می‏گیرد. رابطۀ میان هستی‏شناسی تودستی و زبان رادر دو دورۀ تفکّر هایدگر پی می‏گیریم. در دورۀ اوّل تمرکز بر روی بخش‏هایی از وجود و زمان است و در دورۀ دوّم دیگر آثار هایدگر بررسی می‏شود. پرسش پژوهش این است که هستی‏شناسی تودستی چه امکانات جدیدی را در بررسی جایگاه زبان به روی ما می‏گشاید؟ و اساساً چه رابطه‎ای میان نحوۀ تلقی ما از شیء و رویکرد ما به زبان وجود دارد؟ در این مقاله سعی می‏کنیم در حدّ توان به این پرسش‏ها پاسخ دهیم.
صفحات :
از صفحه 173 تا 205
فهم و تفسیر در نگاه علامه طباطبایی (نگاهی مقایسه ای با هرمنوتیک)
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم و تفسیر کانون هرمنوتیک قرار گرفته و هرمنوتیست‌های بسیاری چون شلایر ماخر، دیلتای، ‌هرش، ‌هایدگر، ‌گادامر و... این دو اصطلاح را به بحث و بررسی نشسته‌اند. در دانش تفسیر نیز فهم و تفسیر بسیار پرکاربرد نموده، تا آنجا که علامه طباطبایی در جای جای تفسیر المیزان، فهم را به تعریف نشسته، قرآن را فهم‌پذیر خوانده، ‌از انواع فهم سخن گفته و در بحث تفسیر، تفسیر را تعریف کرده، روش تفسیر آیات را شرح کرده و هدف تفسیر را نشان داده است. فهم و تفسیر مورد نظر علامه بیشترین همانندی را با هرمنوتیک کلاسیک و بیشترین تفاوت‌ها را با هرمنوتیک فلسفی دارد.
صفحات :
از صفحه 76 تا 101
 پرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
عباس یزدانی , مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر، پی گیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظام مند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناخته شده آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آن ها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئله هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آن ها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هایدگر به الهیات مرسوم و سنتی، موضع متأخر وی که در آن بر رویداد حاصل از سکوت منتظرانه و شاعرانه برای ظهور مجدد امر قدسی تأکید می شود، و نیز ارتباط این بحث با شکلی از اخلاق فرد محور، که بر فردیت محوری و اصالت عمل و انتخاب مسئولانه و آرمان خواهانه بر اساس ندای وجدان، تأکید دارد، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که هایدگر دین و اخلاق را در یک بستر بزرگ تر (سنت متافیزیکی) قرار می دهد و آن دو را به منزله پیامدهای موجوداندیشی متافیزیک غربی رد می کند. تلقی هایدگر از دین، در بستر نقد او از الهیات ارسطویی - مسیحی (انتو-تئولوژی؛ onto-theologie) قابل بررسی است و نقد او بر مبانی دینی - الاهیاتی نیز، اغلب معطوف به فهم و دریافت ادیان (مشخصاً مسیحیت) از خدا به مثابه «موجود برتر» است، که این نیز ریشه در تسلط مفهوم «علت العلل» ارسطو بر تاریخ مسیحی دارد.همچنین در بحث اخلاق نیز این نتایج حاصل شد که اگر منظور از اخلاق، طرح یک «فلسفه نظام مند و ارزش مدار اخلاقی» و ارائه معیاری برای تعیین خیر و شر باشد، هایدگر را به هیچ معنا نمی توان فیلسوف اخلاق دانست، اما چنان چه تعبیر از اخلاق، اتخاذ نوعی موضع عملی در قبال انتخاب های بشری و شیوه ای از رفتار و کنش انسانی مبتنی بر حقیقت و صدق و اصالت باشد، آن گاه هایدگر بی شک، دارای مواضع اخلاقی است که در چهارچوب حیات اصیل دازاین و هستی- به سوی- مرگ او نمود پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 56
تأملی در تحول روش شناسی دانش متافیزیک (با نگاه به رابطه آن با علوم تجربی)
نویسنده:
عباس ایزدپناه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله‌ پیش رو در صدد است به عرصه‌ روش شناسی مطلوب و جامع فلسفه‌ هستی شناختی و متافیزیک به مفهوم فلسفی آن دریچه‌ای بگشاید. از همین روی نخست به کشف تحولات و سرگذشت تاریخی – تطبیقی آن در تفکر اسلامی و غربی می‌پردازد و پس از آن به تبیین اصول و ارکان نظریه‌ «روش شناسی جامع دانش متافیزیک و فلسفه» همت می‌گمارد و چون تحولات تاریخی یاد شده غالباً در ضمن تعامل متافیزیک با علوم تجربی بوده است، این پیوند و همبستگی تاریخی نیزبه طور فشرده مورد اشاره قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 203
رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
داوود محمدیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجودشناسی (Ontology) یکی از عمده‌ترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بی‌مهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود.از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان می‌داند. هر دو فیلسوف در فلسفه وجودی خود، مباحث مهمی درباره انسان، جهان، خدا، حرکت، زمان و لوگوس یا کلام الهی مطرح کرده‌اند که به اختصار در این مقاله بررسی ومقایسه می‌شود
صفحات :
از صفحه 28 تا 57
مسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسی‌ترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالش‌های اساسی عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی با مابعدالطبیعه زمان او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبان‌گیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدالطبیعه زمان خود را دچار بحران‌های اساسی می‌دانست و درصدد بود تا به احیای دوباره اساس آن بپردازد.کانت امکان یا عدم امکان مابعدالطبیعه را به امکان صدور احکام تألیفی پیشین در آنها احاله کرد و با تبیین نحوه کارکرد مقولات حس و فهم، و نشان‌دادن این‌که اطلاق آنها تنها در عالم تجربه و پدیدار است، مفاهیم ناپدیداری و اشیاء فی نفسه را به علت این‌که مفاهیم عقلی صرف هستند، از قلمرو علم انسان خارج کرد و نشان داد که اگر ما مفاهیم عقلی را با استفاده از مقولات فاهمه برای اثبات مسائل مابعدالطبیعه مانند آزادی، خلود نفس و خدا به کار ببریم، دچار تناقض می‌شویم. پس چون مابعدالطبیعه دارای احکام غیرتجربی و تحلیلی پیشین هست، امکان کاربرد احکام تألیفی پیشین در آن وجود ندارد.بنابراین، مابعدالطبیعه به عنوان یک علم، غیرممکن و باطل است، اما به عنوان یک تمایل و استعداد طبیعی وجود آن مورد تصدیق است.هایدگر نشان داد که نقد عقل محض کانت طرحی بود برای احیای مابعدالطبیعه، از این‌رو، کانت مسئله امکان هستی را در مابعدالطبیعه به پرسش از امکان وجود احکام تألیفی پیشین ارتباط داد. اما در عین حال، نحوه مواجهه هایدگر با مابعدالطبیعه تفاوت زیادی با کانت داشت؛ یعنی از آن‌جاکه وجود برای او مقام اول داشت، بحران مابعدالطبیعه را ناشی از غفلت از وجود و پرداختن به موجودات، و تغییر معنای حقیقت از انکشاف وظهور به مطابقت می‌دانست که در نتیجه آن، انسان به عنوان فاعل شناسا محور موجودات و حقیقت شده است. هایدگر سپس با طرح ویژگی‌های گوناگون وجود، بالاخص اوصاف دازاین، مانند زمان‌مندی، جهان‌مندی، زبان و غیره، درصدد احیای اساس مابعدالطبیعه بود، اما به این نتیجه رسید که احیای مابعدالطبیعه اساسا غیرممکن است و لذا باید از آن گذشت، که او با این گذشت، کل تفکر مابعدالطبیعی غرب را پشت سر می‌گذارد تا این‌که به تفکر، متفکران عهد پیش از سقراط، چون هراکلیتس و پارمنیدس برسد تا تذکر نسبت به وجود امکان‌پذیر گردد.
صفحات :
از صفحه 126 تا 150
  • تعداد رکورد ها : 999