جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 156
مبانی قاعده الواحد و پیامدهای اعتقادی آن
نویسنده:
قاسم عسگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قاعده الواحد از قواعد عقلي- فلسفي است که بر اساس اصل بديهي عليت و اصل ضرورت سنخيت در فلسفه از آن بحث و موجب پيدايش آراء موافق و مخالف شده است. در اين پژوهش پس از طرح مساله و بيان اقوال در مورد قاعده الواحد به مباني قاعده از جمله اصل عليت وسنخيت پرداخته شده و پس از آن اشکال و ايرادهاي مربوط را مطرح و مورد نقد و بررسي قرار داده ايم. سپس نظريه فيض و صدور که با قاعده الواحد ارتباط، بلکه تلازم دارد، مورد تحليل قرار داده و در پايان پيامدهاي کلامي- فکري و اعتقادي به خصوص از منظر متکلمان آورده شده که از جمله آنها لزوم محدوديت قدرت مطلق الهي و نفي توحيد افعالي خداوند است. در اين پايان نامه هر يک را تحليل و بررسي و بر نظر صواب تاکيد نموده ايم.
نفس وعوامل موثر در تکامل نفس از دیدگاه ملاصدرا وعلامه طباطبایی
نویسنده:
حمیدرضا اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تکامل غایت مطلوبی است که بشر همواره در پی کسب آن بوده است . تحلیل عوامل موثردر تکامل نفس ازدیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی، مقصود اصلی این پژوهش است و این هدف با مطالعه تطبیقی و تحلیل عقلانی آراءدو حکیم پیرامون مسأله نفس ، تکامل و رابطه آن دو،حاصل گردیده است. ملاصدرا حقیقت جوهری نفس را نوری از سنخ ملکوت و تعاریف حکما برای نفس راتعریف لفظی می داند . از نظر وی تکامل خلوص از عدم است . هر مقوله ای که حرکت درآن راه یابد ، قابل تکامل است؛ نفس درحیات دنیوی در عین تجرد از ماده، به واسطه نوعی اتحاد با قوای جسمانی واجد حیثیت بالقوه و دارای لوازم حرکت تکاملی می‌گردد اما در عالم مجردات در عین امتناع حرکت مادی ، نفس موضوع صور الهی قرار گرفته، به تکامل خویش ادامه می دهد.علامه نفس را حقیقتی می داند که از آن به «من» تعبیر می شود . وی در بیانی تکامل را خروج از قوه به فعل وتمام حرکات راتکاملی ودر بیانی دیگر تکامل را افزایش فعلیت ها و تنها حرکات طولی را تکاملی دانسته است. در دنیا ، نفس مجرد و در اعمال وابسته به ماده است و این وابستگی ، جهت بالقوه حرکت تکاملی را فراهم می‌آورد. تکامل نفس در برزخ تتمه تکامل دنیوی ودرآخرت ، ممکن ذاتی و ممتنع وقوعی است. ملاصدرا بر اساس شدت وجود نفس ، مراتب نفس نباتی، نفس حیوانی، انسان نفسانی و انسان مَلکی یا شیطانی و بر اساس قوت مدرکات ، مراتب طبیعی ، نفسانی وعقلانی را احصاء نموده است. نفس عقلانی ، واجد عقل عملی و نظری است و مراتب مختلفی دارد. در آراء علامه ، نفس از جهتی به ارواح نباتی ، حیوانی و انسانی ، از جهتی به نفوس سعید وشقی و از جهتی به مراتب مادی، مجرد خیالی و مجرد عقلی ترتیب یافته است . در این پایان نامه هفت عامل (علم ، عمل ، ملکات اخلاقی، هدایت انبیاء، عنایات الهی، محبت و ملائکه ) در نظرات ملاصدرا و شش عامل (علم، عمل، ملکات اخلاقی، هدایت امام، محیط و برخی عوامل مادی همچون تغذیه و والدین ) در نظرات علامه به عنوان علل موثردر تکامل نفس مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین موانعی همچون نقص ذاتی ،گناه ، اشتغال به غیر، تقلید، توقف در مقدمات و ...، در آراء ملاصدرا و موانعی از قبیل حب دنیا ،گناه و خود بینی در آراء علامهتحلیل شده است.
بررسی تطبیقی نظریه‌ی فطرت از دیدگاه ملاصدرا، استاد مطهری و دکتر شریعتی
نویسنده:
هدیه شیراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که می‌توان به شناخت خداوند دست یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت از جمله مسایل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. در تفکر اسلامی،‌ فطرت جایگاه ویژه‌ای دارد و متفکران اسلامی کم و بیش به بحث در مورد آن پرداخته‌اند. از میان متفکران اسلامی، ملاصدرا، مطهری و شریعتی در میان آثارشان به بحث در مورد فطرت انسان پرداخته‌اند. ملاصدرا اگرچه به صورت مستقیم در مورد فطرت انسان بحث نکرده‌اند اما در لابلای مباحث انسان‌شناسی او می‌توان به نظر او در مورد فطرت دست یافت. ایشان فطرت را وارد بحث عقول کرده است و معتقد است که خداوند در ابتدای خلقت انسان یک استعداد عقلی را در وجود او نهاده است. این استعداد عقلی در بردارنده قوه عقل نظری و عقل عملی است و هر انسانی این استعدادها را در درون خود به فعلیت برساند، در راه سعادت است. از نظر ملاصدرا حالت بالقوه عقل، همان فطرت اولیه انسان است و به فعلیت رسیدن آن، یعنی مرحله عقل بالفعل و عقل مستفاد، حاصل شدن فطرت ثانیه برای انسان است که این امر تنها از طریق جهد و تلاش به دست نمی‌آید بلکه علاوه بر آن نیاز به افاضه فیض از جانب خداوند نیز هست. ملاصدرا از این فطرت ثانیه با عنوان ولادت معنوی و حصول روح برای انسان یاد می‌کند. البته ملاصدرا در برخی مواضع فطرت انسان را به این‌گونه می‌داند که خداوند انسان رابه صورت رحمان خلق کرده است: ان‌الله خلق آدم علی‌صوره‌الرحمان. مطهری به صراحت در مورد فطرت بحث کرده و با حفظ تفاوت بین فطرت و طبیعت و غریزه و سرشت ابعاد فطری وجود انسان به دو بخش تقسیم می‌کند: فطرت شناخت و فطرت گرایش. فطرت گرایش دارای 5 شاخه است: فطرت حقیقت‌جوئی، فطرت گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی،‌گرایش به خلاقیت و ابداع و گرایش عشق و پرستش. این 5 مورد فطریات اولیه‌اند اما مطهری به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به فطریات ثانیه یا بعبارتی کارکردهای فطرت نیز اشاره دارند که این کارکردها در زمینه‌های مباحث دین‌شناسی، خدا‌شناسی، انسان‌شناسی،‌جامعه‌شناسی،‌تاریخ‌شناسی و… است. مطهری با ارائه نظریه اصالت فطرت،‌به توجیه و تفسیر فلسفه تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه، انسان و… پرداخته‌اند. ایشان با پیش‌زمینه‌ای که از مباحث فلسفی ملاصدرا دارند از اصل حرکت جوهری در ارائه دیدگاه اصالت فطرت خویش استفاده کرده‌اند. شریعتی نیز در ادامه بحث انسان‌شناسی خود، به صورت غیرمستقیم به بحث درباره امور فطری انسان پرداخته است. ایشان معتقدند که خداوند انسان را به گونه خویش آفریده است. خداوند دارای صفات متعددی است،‌ از میان این صفات،‌ سه صفت بارز و مهم هست که عبارتند از: آگاهی،انتخاب‌کنندگی یا آزادی و آفرینندگی. خداوند این سه صفت عمده را نیز در درون انسان نهاده است و به همین دلیل است که انسان جانشین خداوند در روی زمین است و انسان در برگیرنده امانت الهی است و به همین خاطر است که می‌توان گفت انسان خویشاوند خداست. انسان با صفت آگاهی هم به خود آگاه می‌شود و هم جهان و رابطه خود و جهان. و با استفاده از آزادی راه وطریق خود را انتخاب می‌کند و با صفت آفرینندگی به آفرینش اموری دست می‌زند که در طبیعت و در خود او وجود ندارد. این تحقیق در یک مقدمه و 4 فصل تنظیم شده است و تقدم و تأخر متفکران در فصل‌بندی، بر طبق تقدم و تأخر زمانی است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر
نویسنده:
فریبا اکبرزاده، مهدی دهباشی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛ مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند. از دیدگاه وی، مرگ به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «آغاز زندگی جاودانه دیگری» است. در اندیشه مولوی، معنی زندگی، تولد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن، زمام عقل را به عشق الهی سپردن، ایجاد تغییر و تحول در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی، همراهی با زمان و... است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است. از دیدگاه هایدگر ، مرگ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است. از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که «هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حد پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست. از این رو، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها «کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این، هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی، وظیفه ای است که سازنده «ماهیت» انسان است. این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
بررسی تطبیقی اثبات وجود خدا از منظر ملاصدرا و مولانا
نویسنده:
حمیدوالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش نخست به مقوله شناخت و راههای آن به ویژه در شناخت و معرفت حق تعالی از منظر ملاصدرا پرداخته و پس از آن به خداشناسی و اثبات وجود حق نظر کرده و سرانجام به جایگاه خداشناسی و اثبات وجود حق از نظر ملاصدرا از حیث دینی عرفانی و فلسفی دست یافتیم. در پی آن به براهین اثبات وجود حق از منظر حکمای پیشین اشاره شده و براهین خاص حکمت متعالیه را مورد بررسی قرار داده که رهیافت جنبه وجودشناختی اوصاف اثبات وجود اوصاف کمالی برای حق است و حاصل جنبه معرفت شناسی عینیت صفات با ذات و عدم مغایرت آنها با یکدیگر است. در مرحله بعد به تفسیر شهودی ملاصدرا از حق پرداخته و به اذعان وی به ناتوانی علم حصولی در معرفت به ذات حق اشاره شده چرا که او سعی دارد در راه شناخت حق از فطرت عشق و طریق صدیقین یاری جوید او معتقد است انسان با دست از دن به انسان کامل و راهنمایی هایش می تواند اندک معرفتی به حق بیابد و به مرتبه فنای فی الله و محو موجودیت موهوم برسد و به بقای بالله باقی گردد. در آخر اذعان دارد که حتی علم حضوری و شهودی نیز در درک ذات احدیت ناتوان است و تنها انسان را تا اولین مرحله تعیین و تجلی حق هدایت می نماید و فراتر از آن بال و پر انسان می سوزد. سپس به بحث و بررسی مطالب فوق از نگاه مولوی پرداختیم و این مطلب را دریافتیم که وی در تمام مراحل فوق با ملاصدرا هماهنگ و همگام است و تنها تفاوت آنها در این است که مولانا وجود حق تعالی را بی نیاز از اثبات و دلیل م داند به این معنا که مقوله شناخت حق تعالی را از حیث دینی و عرفانی پی می گیرد و به جنبه فلسفی و عقلی آن توجهی ندارد.
مبانی زهد از دیدگاه امام خمینی
نویسنده:
فاطمه مرتضوی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی و تحلیل ماهیت جسم از دیدگاه مشاء و اشراق
نویسنده:
جعفر شانظری ,حسن عزیزی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
فهم و تعریف حقیقت جوهر جسمانی یکی از مسائل بنیادین فلسفه است که فیلسوفان مسلمان به آن توجه کرده اند. ابن سینا به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان مشایی تعریف مشهور از جسم را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و تعریف جدیدی از آن ارائه می دهد، حکیم شهاب الدین سهروردی با نگرش فلسفی خود دیدگاه فیلسوفان مشاء را نقد کرده و تعریف دیگری عرضه می کند که در اساس با آنچه که ابن سینا و دیگر مشائیان بیان کرده اند متفاوت است. مقاله حاضر مبانی دیدگاه مشائیان را تحلیل و بررسی کرده و داوری ملاصدرا درباره نظریه شیخ اشراق را نیز بیان کرده و میزان موفقیت دو نظریه را بررسی می کند.
صفحات :
از صفحه 108 تا 121
تحلیل مقایسه ای چیستی وحی،از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و دکتر سروش(نظریه کلام محمد(ص))
نویسنده:
روح‌الله عباسی کجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجربه‌ی دینی در دو قرن اخیر، اصطلاح رایج در بحث‌های فلسفه‌ی دین و کلام جدید است. این اصطلاح برای اولین بار توسط شلایر ماخر، فیلسوف آلمانی در سال 1832 میلادی مطرح گردید. علی‌رغم اختلافاتی که بین اندیشمندان غربی راجع به حقیقت تجربه‌ی دینی مشاهده می گردد برخی از روشنفکران دینی این اصطلاح را معادل و مترادف با وحی دانستهو تجربه‌های دینی را با تجربه‌های پیامبرانه یکی می‌دانند. علامه‌ی طباطبایی (ره) به مانند سایر مفسرین سنتی، وحی را امری بیرونی دانسته که منشأ آن خداوند است و گزاره های قرآنی را خطا ناپذیر دانستهو مسأله‌ی خاتمیت را نیز امری درون دینی شمرده است که از آیات قرآنقابل استنباط است.امادکتر سروش علی‌رغم اینکه تجربه‌های دینی را متفاوت از تجربه‌های پیامبرانه می‌داند در نهایت این دو را به گونه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌کند که تمایز و تفاوتی را که خود ایشان هم بدان قائل شده است به ورطه‌ی فراموشی می‌سپارد و با تسامح و تساهل، آن دو را یکسان می داندو نتایجی را بر آن مترتب می سازد.در نظر وی وحی یا تجربه‌ی دینی- علی‌رغم تشتت آرای ایشان در این زمینه- امری درونی قلمداد می‌شود و به دنبال آن بحث از خطاپذیری قرآن مطرح می گردد اما این خطا پذیری در حیطه‌‌ی گزاره‌های تاریخی و طبیعی است نه گزاره‌های ماورای طبیعی که این تفکیک نیز بر طبق مبانی ایشان درست نیست و در نهایت ارتباط کیفیت و نوع تلقی از وحی با مسأله‌ی خاتمیت مطرح گردیده است. تبیین، تحلیل و مقایسه‌ی این دو دیدگاهراجع به مسائل مذکور، محتوای این رساله را رقم زده است.
روش تأویلی - تمثیلی فهم قرآن درعرفان و مذهب باطنیه
نویسنده:
جعفر شانظری، تقی اجیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مکتب عرفان و مذهب باطنیه، از این جهت که برای آیات قرآن و کلمات آن، معانی باطنی قایلند، اعتقاد یکسانی وجود دارد. از این رو، هر دو طریق، برای کشف حقایق معانی قرآن کریم، روشی خاص را پاسخگو می‌داند؛ اما از لحاظ «روش شناختی» تمایز و اشتراک‌هایی در شیوه هرمنوتیکی دو نحله فوق وجود دارد که با مطالعه دقیق در متون و منابع آنان، این تمایز و اشتراک‌ها روشن می‌گردد؛ با این بیان که در تأویل عرفانی سه ویژگی وجود دارد: الف) کشف مفهوم در بطن آیات؛ ب) تهذیب نفس برای دست‌یابی به کشف؛ ج) گذر از معانی حسی و راه‌یابی به معانی باطنی و روحانی. اما در نزد باطنیه مشخصه‌های اصل تأویل عبارت است از: الف) تعیین مصداقی مفاهیم کلمات قرآن؛ ب) تعلیم؛ ج) آزاد بودن و تردد معانی از حسی به روحانی و یا بالعکس از روحانی به معانی حسی. مقاله حاضر عهده‌دار تبیین این ویژگی‌ها و فرآیندهای روش شناختی این دو بینش است که با سیری در تبیین مفاهیم اصطلاحی، نظیر «مَثَل» و «تأویل» در آرای آنها شروع و در پایان، به وجوه اشتراک و تمایز در روش آن دو در تبیین قرآن کریم پرداخته شده است و سر انجام به داوری صحیح فهم متن اشاره گردیده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 116
مقایسه راه حل مساله شر از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی با توجه به وجود مستقل و رابط
نویسنده:
معصومه وحیدی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مسأله «شر»، که به صورت قرینه‌ای و منطقی مطرح شده و به آموزه‌های دینی جرح و نقد وارد نموده، دست‌مایه انتقادی قوی علیه اعتقادات دینی شده است؛ دین‌پژوهان تلاش کرده‌اند تا با ارائه آراء خود به انتقادها پاسخ دهند؛ صدرا و علامه طباطبایی شرور را امری عدمی دانسته و معتقدند که شرور تحقق عینی نداشته و تمام امور خارجی خیر هستند. ولی بر اساس وجود رابط و مستقل بین نظریه علامه و صدرا تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا از منظر صدرا به وجود رابط دو نظر می‌توان افکند، نظری استقلالی و نظری ربطی. در منظر صدرا، وجود رابط دارای ماهیت بوده و منشأ شر است و ماهیت ثانیاً و بالعرض موجود می‌باشد و از این طریق شر نیز ثانیاً و بالعرض موجود است. از منظر علامه طباطبایی موجودات در خارج همه حیثیتشان تعلق و ربط است و وجودات رابط ماهیت نداشته و تنها ذهن می‌تواند با توجه و التفات، رابط را مستقل دیده و از آن مفهوم ماهیت انتزاع کند. پس شرور که حاصل از ماهیت هستند، نیز امری ذهنی خواهند بود
صفحات :
از صفحه 31 تا 42
  • تعداد رکورد ها : 156