جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و ابن‌‌سینا در باب بداهت جهان خارج
نویسنده:
رضا حسن نورانی ، سهراب حقیقت ، غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان «محسوسات»، یعنی قضایای ناظر به جهان خارج را «بدیهی ثانوی» تلقی کرده‌اند، از نظر ابن‌سینا بدیهیات ثانویه هرچند استدلال‌پذیر هستند، اما نیاز به استدلال ندارند و به همین جهت بدیهی‌اند؛ اما از نظر ملاصدرا، بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است، و بدیهیات ثانویه در واقع «نظری» هستند، از این رو ابن‌‌سینا وجود جهان خارج را بدیهی و ملاصدرا آن را نظری و نیازمند برهان می‌داند. در این پژوهش با اقامه دلایلی نشان داده‌ایم نظر ابن‌سینا هم تناقض‌آمیز و هم مستلزم نسبیت و تشکیک در بدیهیات است که هیچ کدام قابل دفاع نیست؛ لذا هم‌داستان با ملاصدرا معتقد هستیم که: بدیهیات ثانویه واقعا بدیهی نیستند و نظری هستند؛ تشکیک و نسبیت در بدیهیات درست نیست و بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است و «وجود جهان خارج» نظری و نیازمند برهان است. در این مقاله از روش تحلیلی- تطبیقی- انتقادی استفاده کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 167 تا 180
حقیقت هیولای اولی بر اساس مبانی فلسفه صدرا (از منظر شارحان معاصر حکمت متعالیه)
نویسنده:
سیده رقیه موسوی ، منصور ایمانپور ، غلامحسین احمدی آهنگر ، حسن فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ماده اولی یکی از ارکان فلسفه اسلامی است که در بسیاری از مسائل مهم هستی شناسی و معرفت ­شناسی آن، نقش سازنده­ای دارد، لیکن هویت هیولا در حکمت متعالیه با چالش­ها و ابهاماتی مواجه شده و همواره مورد اختلاف مفسرین حکمت متعالیه از جمله شارحان معاصر واقع شده است. اکنون پرسش این است که آیا از نظر شارحان معاصر، ماده اولی با همان تفسیر ارسطویی و مشائی همچنان مورد قبول این متفکران است یا تفسیر دیگری از آن ارائه شده است؟ و اگر هم اسمی و نامی از آن به میان می­آید تنها اشتراک لفظی با تعبیر مصطلح و ارسطویی دارد؟ پاسخ این است که بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی می­توان گفت که ماده اولی، بر پایه مبانی فلسفه صدرایی به ویژه نظریه تحوّل و اشتداد وجودی، دیگر همان مادة المواد مرسوم و مشهور در بستر تاریخی و ارسطویی نیست و مفهوم ماده به عنوان یک مفهوم انتزاعی و معقول ثانی فلسفی از مقایسۀ وجود ضعیف در حال استکمال با مرتبۀ بعدی آن، انتزاع و حاصل می­شود. تعبیرات صریحی نیز (مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه) در آثار خود ملاصدرا و شارحان و مفسران آثار او وجود دارد که بر نفی هیولا به عنوان یک جوهر مستعد (مشائی) دلالت دارد و ماجرای حرکت را بر اساس تحول و شکوفایی وجود ضعیف و رقیقه تبیین می­کند. تشریح و تبیین این نکته بنیادی، همان وظیفه­ای است که این مقاله بر عهده­ گرفته است.
صفحات :
از صفحه 455 تا 480
بررسی خداشناسی در دیگاه هانس کونگ
نویسنده:
پدیدآور: حسین باقری ؛ استاد راهنما: معروفغلی احمدوند ؛ استاد مشاور: غلامحسین احمدی‌ آهنگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در عصر حاضر مبحث خدا شناسی یکی از مباحثی است که انسان امروز به دنبال کشف واقعیت و درستی چنین مبحثی می باشد و دغدغه فهم آن را دارد، بدین منظور الاهی دانان و فیلسوفان دین ملزم به بیان چگونگی و ساختاری روش مند نسبت به مسائل در این زمینه می باشند تا از ورود کج روی ها و انحرافات موجود در این زمینه جلوگیری نمایند، این پایان نامه عهده دار بیان نظریات هانس کونگ الاهی دان و فیلسوف آلمانی در باب خداشناسی است که در آن سعی شده است این نظریات مورد مداقه و نقد و بررسی قرار گیرد. او در باب شناخت خداوند عقل آدمی را ناتوان می داند و از این رو به تجربه خداوند از طریق قلب روی می آورد و شناخت خدا را از طریق تجربه باطنی او در زندگی هر فردی که آن را درک می کند ممکن می داند نه از طریق استدلال های عقلی و همچنین برای اثبات وجود خدا به ظهور خداوند در واقعیت های عینی انسان و جهان روی می آورد و اعتماد به این واقعیت ها و تجربه و نمود خدا در درون آنها را دربردارنده یک تصمیم آزادانه جهت پذیرش برای هر فردی می داند که منجر به تصدیق وجود خدا می شود. کونگ معنا بخشی مبدا اول هستی(خداوند) به تمامی امور و افراد، وجود و تکیه گاه نخستین هر مخلوقی و آفریننده جهان و موجودات واقع در آن را عهده دار می باشد و نحوه شناخت و دریافت چنین مسائلی را برای هر فردی به صورتی ملموس که بتواند آن را مشاهده نماید و دچار شک و تردید نسبت به خداوند و تمامی اوصاف او نشود ارائه می نماید. در این پژوهش بیان می شود که چگونه کونگ به اثبات وجود مداخله خدا در جهان و اداره آن و همچنین بیان افعال خدا در زندگی انسان و عالم هستی می پردازد و جایگاه کتاب مقدس به عنوان معیاری اصیل و صحیح در شناخت این افعال توضیح داده می شود و همچنین جایگاه و افعال عیسی به عنوان شخصی از ذات خدا تبیین می گردد و هر کدام از این مسائل مورد بررسی قرار می گیرد و ناکافی بودن این بیانات مشخص می شود.
تاثیر فلسفه در آفرینش و سلسله مراتب عالم از منظر علامه حلی و فیاض لاهیجی
نویسنده:
پدیدآور: شعله نمازی ؛ استاد راهنما: غلامحسین احمدی آهنگر ؛ استاد مشاور: معروفعلی احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام دانشی است که به استنباط،تنظیم و تبیین معارف و مفاهیم دینی پرداخته و براساس شیوه های مختلف استدلال اعم از برهان،جدل،خطابه و...گزاره های اعتقادی را اثبات و توجیه می کند و به اعتراض و شبهات مخافان دین پاسخ می دهد. (خسرو پناه،16،1383)برای این منظور در قرون اولیه بیشتر از دلایل نقلی و عقلی مبتنی بر مشهورات استفاده می شد اما از اواخر قرن دوم با ورود فلسفه به جهان اسلام،کلام به عنوان علمی که هم متکفل استباط معارف و هم موظف به دفاع این معارف شناخته شد که منظور از این معارف معرف اعتقادی و دینی است.(برنجکار،1394،21)ما در این پایان نامه در صدد بر آمدیم تا تاثیر فلسفه را در تفکر دو متکلم؛ آن هم در حیطه نظریه پردازی در آفرینش و سلسله مراتب عالم مورد بررسی قرار دهیم. علامه حلی در تبیین و تحلیل و جایگاه فلسفه در آفرینش و سلسله مراتب عالم بسیاری از اصول و مسائل فلسفی را می پذیرد، اما در عین حال با اصول مهمی چون قاعده الواحد و نظریه فیض مخالفت می کند و به علم حضوری نمی پردازد و معتقد است، که علم خدا به اشیاء، حصولی است.(علامه حلی،250،1390) و نتیجه چنین نگرشی در مسایل مربوط به شناخت باری تعالی و اوصاف و افعال او آشکار می شود؛ به این معنا که فاعلیت خدا، فاعلیت بالقصد و بالاختیار، آنهم به معنای صحت فعل و ترک می شود و ظهور فعل خدا با همین مبنا تبیین می شود؛(علامه حلی،82،1365)و چون قاعده بنیادی الواحد را که مبین چگونگی ظهور فعل تکوینی نزد فیلسوفان است، مردود می داند در نتیجه سلسله مراتب علی و معلولی عالم عقول و نفوس و طبیعت را نمی پذیرد(علامه حلی،177و1365،176) و قائل می شود که بین خدا و عالم طبیعت هیچ واسطه ای نیست و در اثبات صانع عالم،عالم را فقط منحصر در عالم طبیعت می داند(علامه حلی،9،1386). از منظر علامه حلی بکارگیری اصول و مبانی فلسفه در افعال تکوینی خدا مستلزم موجب بودن خدا می شود و این با عقاید دینی اسلام ناسازگار است و لذا برای آنکه کثرات در عرض هم را به خدا نسبت دهد،تقسیم فاعل به بالقصد و موجب را مطرح کرده و از فاعلیت مبتنی بر قصد و اراده دفاع می کند؛ آن هم به دلیل آنکه این نوع ایجاد را مسبوق به عدم می داند.(علامه حلی،115،1365). علامه حلی با قائل شدن به اصول فوق خدا را قادر مختار می داند؛ نه فاعل موجب در نتیجه کثرات را با کثرتشان به خدا نسبت می دهد) علامه حلی،281،1365). فیاض لاهیجی از همان مقدمه گوهر مراد اندیشه نوافلاطونی در آراء او به وضوح آشکار است،به طور مرتب از فیض و فیاض بودن خداوند سخن می گوید و عالم را در مراتب عقل کلی،نفس کلی و طبیعت می بیند (لاهیجی،18،1383)و در ادامه، فیض وجود از جانب خداوند را فعل ابداعی دانسته که این فیض نسبت به همه یکسان است نه آنکه برای بعضی بیشتر و برای بعضی کمتر باشد.(همان 18)و از نظریه فیض و قاعده الواحد دفاع کرده و قاعده الواحد را اینگونه تبیین می کند که هر گاه فاعل واحد بوده باشد، من جمیع الجهات و الحیثیات از وی صادر نشود، در مرتبه واحد مگر معلول واحد و سایر معلولات از وی با واسطه صادر شوند.(همان،22)در نتیجه بین عالم طبیعت با خداوند، برخلاف علامه، قایل به واسطه می شود و فاعلیت را در مرتبه نخست، متوجه به عقل نخست می کند و سلسه مراتب آن را یاد می کند؛به علاوه علم را به حضوری و حصولی تقسیم می کند که سبب علم حضوری را دو چیز می داند؛ یکی قائم بودن عین معلوم به عین عالم و دیگر، حاضر بودن ذات معلوم نزد عالم به سببی از اسباب.(همان،148)علم خدارا علم حضوری دانسته و با توجه به این مسایل فاعلیت خدا را بالعنایه می داند.
بررسی امکان شناخت خدا از منظر قاضی عبدالجبار و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: طیبه شیرمحمدی ؛ استاد راهنما: سهراب حقیقت ؛ استاد مشاور: غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مباحث اساسی علم کلام اسلامی که محور اصلی نظام فکری اکثر فرقه‌های اسلامی می‌باشد مبحث امکان یا عدم امکان شناخت خداوند است، متکلمان مسلمان در امکان معرفت از جمله شناخت خدا و صفات او هیچ تردیدی ندارند و معتقدند که شناخت خداوند نه تنها ممکن بلکه امری ضروری می‌باشد و همواره در آثار کلامی خود این مبحث را مطرح کرده‌اند. قاضی عبدالجبار بدلیل اهمیت عقل در آموزه‌های معتزلی، شناخت خداوند را محصول تأملات عقلانی دانسته و این شناخت عقلانی را بوسیله نظر و تفکر برای انسان ممکن می‌داند در نتیجه نزد قاضی معرفت و شناخت خداوند از طریق عقل انسان ممکن بوده و بر هر انسانی واجب است که با بکارگیری عقل به معرفت خدا دست یابد. اما فخر رازی به دلیل تأثر از دو مشرب فلسفی و کلامی دیدگاه متفاوتی درباره شناخت خداوند مطرح می‌کند به نظر وی اساساً شناخت خدا نه راجع به وجود خدا بلکه ناظر به حقیقت و ذات خدا مطرح می‌شود و از آنجا که اکثر متکلمان اشعری برای عقل و استدلالهای عقلی در شناخت خدا جایگاهی قائل نیستند معتقدند که شناخت و معرفت خدا واجب است ولی به موجب شرع نه از روی عقل و منطق اما با این حال فخر رازی به عنوان متکلم اشعری بدلیل تطور فکری اولاً برخلاف قاضی توانایی عقل در شناخت خداوند را محدود می‌داند ثانیاً تحت تأثیر آموزه‌های فلسفی و آرای کلامی اشعری بحث شناخت خداوند را بدلیل مغایرت وجود با ذات خدا، شناخت حقیقت خدا را مبتنی بر رؤیت خداوند در حیات اخروی امکان‌پذیر می‌داند. لذا در این پژوهش به بررسی مقایسه‌ی مبانی فکری قاضی عبدالجبار به عنوان متکلم معتزلی با رویکرد عقل گرایانه و فخر رازی به عنوان متکلم اشعری با رویکرد نقل گرایانه درباره امکان شناخت خداوند پرداخته شده است.
رابطه متقابل فلسفه و کلام اسلامی در مباحث امور عامه با محوریت آثار عبدالرزاق لاهیجی
نویسنده:
پدیدآور: مرضیه حبیبی استاد راهنما: مهروفعلی احمدوند استاد مشاور: غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دانش کلام اسلامی و فلسفه اسلامی در طول تاریخ ارتباط تنگاتنگی داشته و در بسیاری از مباحث متأثر از یکدیگر بوده اند. فیلسوفان مسلمان در مباحثی نظیر بداهت مفهوم وجود، اشتراک معنوی مفهوم وجود بر متکلمان مسلمان تأثیر گذاشته و متکلمان متأخر با تأثیر پذیری از فیلسوفان از اندیشه های نظری بودن مفهوم وجود، مشترک لفظی بودن مفهوم وجود و اضافه دانستن علم دست بر داشته و دیدگاه فیلسوفان را پذیرفته اند. متکلمان مسلمان نیز در طرح مباحثی نظیر عینیت یا زیادت وجود بر ماهیت، مسأله مساوقت یا عدم مساوقت وجود با شیئیت، جواز یا عدم جواز اعاده معدوم و مبحث چیستی ملاک نیاز موجود ممکن به علت، در فلسفه اسلامی بر فیلسوفان را تحت تأثیر خود قرار داده اند. پس از این که برخی از متکلمان رابطه وجود و ماهیت را عینیت دانستند. فیلسوفان این مسئله را طرح و نظریه متکلمان را مردود دانستند و اندیشه زیادت وجود بر ماهیت را به اثبات رساندند. و به دنبال مساوق ندانستن وجود با شیئیت از سوی متکلمان، فیلسوفان نظریه آنان را غیر قابل پذیرش دانسته و دیدگاه مساوقت وجود با شیئیت را به کرسی نشاندند و در نهایت از آنجا که متکلمان معاد را از باب اعاده معدوم می‌دانستند فیلسوفان با محال دانستن اعاده معدوم معاد را به گونه دیگری مطرح کردند که ملازم با امر محال نباشد. در مسأله ملاک نیاز به علت فیلسوفان با رد نظریه حدوث، دیدگاه امکان را جایگزین آن نمودند. در این مباحث ضمن استفاده از منابع فلسفه و کلام اسلامی تأکید بر استفاده از آثار عبدالرزاق لاهیجی بوده است. هر چند تأثیر و تأثر متقابل فلسفه و کلام اسلامی فراتر از مباحث مورد اشاره است اما در این نوشتار بضاعت ناچیز نویسنده و فرصت محدود به همین مباحث اکتفاء گردید.
وجود اصیل، شکل‌گیری و موانع آن در رهیافتی به هبوط حضرت آدم (ع)
نویسنده:
غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نگاه وجودی به مسائل و مباحث فلسفی از حیث آن‌که وجود خود را در جهان منکشف، و چیزهای دیگر را نیز حاضر می‌کند در فلسفه غربی امری مستحدث و مربوط به اواخر قرون نوزده و بیست است که در قالب فلسفه وجودی تجلی کرده است؛ اما اگر با دقت به آن بنگریم، می‌بینیم که در سنت دینی چنین نگاهی، تاریخی چند هزار ساله دارد و در ادیان ابراهیمی سه‌گانه حضوری فعال و پویا دارد. به خصوص اگر به مسأله ترس آگاهی، ترس از دست‌دادن معصومیت از گناه، توبه و حضور وجودی در پیشگاه ربوبیت بنگریم. همه‌ مضامین در قصه‌ حضرت آدم ظهور و بروز فعال‌تری دارد. داستان حضرت آدم (ع) -‌ که تجسم جوهره‌ انسانیت است -‌ در جهان قبل از هبوط و قبل از انکشاف، وجود اصیل و تبدیل آن به وجود غیر اصیل تجلی می‌کند؛ اما در جهان پس از هبوط وجود غیر اصیل و چگونگی تبدیل آن به وجود اصیل به ما نشان داده می‌شود. در این تلاش شده است تا وجود اصیل به معنای حضور در پیشگاه ربوبیت، چگونگی شکل‌گیری و تبدیل آن به غیر اصیل و طریقه دریافت مجدد وجود اصیل را نشان داده شود.
صفحات :
از صفحه 189 تا 210
تأثیر کتاب «الایضاح فی الخیر المحض» در اندیشه فلسفی فیلسوفان مسلمان سده‌های نخست (تا انتهای قرن پنجم)
نویسنده:
معصومه صبورمقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خیر المحض» که خلاصه ای از کتاب «مبادی الهیات» پروکلس است، در اواخر قرندوم به عربی ترجمه شد. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا تأثیرات این کتاب بر آثار فیلسوفان سده های نخست نظیر کندی، فارابی، ابوالحسن عامری و ابن سینا تبیین شود. تا بدین ترتیب بتوانیم یکی از منابع فکری این فیلسوفان مهم را بازشناسیم. تمام مباحث مطرح شده در کتاب «خیر المحض» را می توان به سه موضوع اصلیعلت اولی، عقل و نفس تقسیم کرد؛ به همین دلیل هم تمام فصول این پایان نامه در قالب این سه موضوع تنظیم شده است و مطالب مشابه به صورت زیر مجموعه های این سه موضوع آورده شده است. کتاب «خیر المحض» به طور کلی به مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی انیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. که فیلسوفان اسلامی غیر از کندی در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است با پروکلس توافق نظر دارند. در بررسی انجام شده، با توجه به تشابه عبارات در برخی از آثار فیلسوفان مسلمان، تأثیر کتاب «خیر المحض» بر آنها آشکار می شود.
مراتب هستی و نحوه‌ی صدور کثرت از وحدت از دیدگاه افلوطین و اخوان‌الصفا
نویسنده:
پریسا ماه پی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائلی که از قرنها قبل تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول ساخته، این مسأله است که موجودات کثیر چگونه از مبدأ وجود پدید آمده‌اند؟در این پایان نامه سعی شده است با روش توصیفی و نظری و نیز با پی‌گیری روند تاریخی این مسأله به بیان چگونگی پیدایش عالم بپردازیم. فلوطین اولین کسی است که نحوه‌ی پیدایش هستی از مبدأ نخستین را بحث می‌کند.این پایان نامه ضمن بحث از تأثیر و تأثر فلسفه‌ی نوافلاطونی، به بازتاب آن در فلسفه‌ی اخوان‌الصفا پرداخته است. در این بررسی، مبانی فلسفی فلوطین، یعنی احد، عقل کلی و نفس کلی مورد بازکاوی قرار گرفته و با اندیشه‌های فلسفی اخوان‌الصفا سنجیده شده است؛ و شباهتها و تفاوت‌های اساسی آن دو، به ویژه در مورد آفرینش بر اساس صدور یا فیضان، سلسله مراتب وجود و نحوه ی صدور کثرت از وحدت تجزیه و تحلیل شده است.اخوان‌الصفا فرایند تکوین اشیاء از سوی حضرت حق را بر مبنای عدد تبیین می‌کنند، آنها در حقیقت این نظریه را از فیثاغوریان اخذ کردند. اخوان‌الصفا سلسله مراتب هستی را در ساختار نه تائی بسط داده‌اند: خدا، عقل، نفس، هیولی، طبیعت، جسم، فلک، ارکان چهارگانه یا طبایع چهارگانه و مولدات سه گانه. در حالی‌که فلوطین سلسله مراتب وجود را به صورت نسبتآً ساده‌تری بیان کرده است.پس با مقایسه این دو دیدگاه نهایتاً به این نتیجه می‌رسیم که آنها دو نظریه‌ی متفاوت اتخاذ کرده‌اند و در تکامل نظریه‌شان نیز متأثر از فیلسوفان پیشین بوده‌اند
برسی آراء خاص کلامی ابن ابی الحدید
نویسنده:
غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
  • تعداد رکورد ها : 14