جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 107
رابطه دین با فلسفه بر پایه مبانی حکمت صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهیر انصاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فلسفه به عنوان دو منظومه معرفتی و بررسی تعاملات آن دو، پیوسته از مسائل بسیار مهم اندیشه دینی و فلسفی بوده است که نتایج آن در تبیین معنای فلسفه دینی نقش شگرفی دارد. فیلسوفان اسلامی جملگی بر اهمیت این مسأله واقف بوده و درباره نقش آموزه‌های دینی در بالندگی اندیشه فلسفی نظریه‌پردازی کرده‌اند. دیدگاه فیلسوفان اسلامی در این مسأله در الگویی واحد قابل بررسی است که بر اساس آن هر فیلسوفی مبتنی بر دیدگاه خود درباره نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری، به کیفیت انتقال آموزه‌های دینی به فلسفه به عنوان دانشی با قواعد خاص می‌پردازد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دیدگاه صدرالمتألهین درباره پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و مقام فهم قابل رهگیری می‌باشد. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر منشأ، فاعل‌شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحد هستند لکن از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجه این تفاضل، در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می‌شود؛ به طوری که زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی، از زبانی تنزیلی بهره می‌برد که رقیقه‌ای از زیان حکمت محسوب می‌شود؛ همچنین با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه‌های انبیاء اقتباس نمایند و لذا فلسفه زماناً از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آنها حکایت می‌کنند. بهره‌گیری از این روش‌ها، فلسفه را در جایگاهی قرار می‌دهد که با اقتباسی روشمند از آموزه‌های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف می‌توان آن را به دینی بودن متصف نمود. دیدگاه علامه طباطبایی نیز همانند ملاصدرا در همین الگو مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه به جهت مرموز و مجهول دانستن روش وحیانی امکان تبیین نسبت روشی دین و فلسفه وجود ندارد. متون دینی در تبیین معارف عالی خود از همان زبان مرسوم میان انسان‌ها بهره می‌برد که از جمله اعتباریات محسوب می‌شود و نسبت آن با حقایق محاکی از آن نسبت مثل به ممثل است. همچنین اوج دین از دیدگاه علامه طباطبایی زماناً متأخر از اوج فلسفه حادث شده است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی مبتنی بر تفسیر قرآن به قرآن که دانش فلسفه را با فهم صحیح از متون دینی به جایگاهی می‌رساند که کمال آن در فلسفه‌ای دینی متجلی می‌شود که در آن همه قضایای نظری و عملی بالتحلیل به اصل توحید بازگشت داشته باشد.
تبیین فلسفی معجزه از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم تشکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تفکر فلسفی ما معجزه نامی آشنا و مسأله ای مهم و ضروری است و بخشی از باورهای دینی بر آن تکیه دارد. معجزه از واژه هایی است که تنها اختصاص به تفکر فلسفی ما ندارد. با دقت و تعمق در ماهیت اعجاز و همچنین کند و کاو در نظام علی – معلولی حاکم بر جهان به این نکته می رسیم که تعریف روشن از معجزه چندان هم سهل و آسان نیست. فلاسفه گذشته معجزه را بر مبنای طبیعت شناسی قدیم و قبول اصولی چون تاثیر عقول و نفوس افلاک و اجرام سماوی بر حوادث زمینی تبیین می کردند، اما در فلسفه ملاصدرا از این اصول رفع ید شده و اصولا بر طبایع اشیاء و صور نوعیه آنها به عنوان منشأ اثر تکیه نمی شود. ملاصدرا سبب معجزات را در قدرت نفوس قدسی انبیاء و تأثیر آنها بر طبیعت اشیاء جست و جو می کند. او معجزه را از آن جهت که با هدف و غایت الهی در مجموع عالم هماهنگ و هم سو است، خلاف طبیعت نمی داند. در دیدگاه علامه طباطبایی چون تفسیر جدیدی از واقعیت، علیت و فاعلیت حق و رابطه او با انسان و جهان ارائه می شود، نه تنها تبیین فلسفی معجزه تغییر می کند، حتی در تعریف حقیقت معجزه هم با بیان جدیدی مواجه می شویم. علامه تعبیر معجزه را تعبیر رسایی نمی داند و به جای آن از کلمه آیت که تعبیری قرآنی است استفاده می کند. پر واضح است که نقد ملاصدرا بر اساس مبانی علامه و نتایج مترتّب بر آن، جهت گیری خاصی را در نوع نگاه به واقعیت و وجود، علیّت، جایگاه موجودات امکانی و نسبت آنها با حق تعالی و بسیاری از مسائل حوزه الهیات در پی دارد. براین اساس حق تعالی به عنوان وجود مطلق با تمام اشیاء به عنوان وجودات مقید که عین تعلق و ربط به وجود مطلق اند، به دو طریق مرتبط است: یکی بطور مستقیم و بی واسطه، و دیگری از طریق وسائط و علل و اسباب. علامه معجزه را از اساس متفاوت با سایر امور می داند، حال آنکه از نظر ملاصدرا معجزه و غیر آن از سنخ واحد اند با این تفاوت که خداوند اراده می کند معجزه غیر سایر امور باشد. در بحث اثبات اعجاز کلام و به تبع آن قرآن، از نظر علامه طباطبایی صرف اینکه واژه‏ها ساخته آدمی است باعث نمی شود که کلام معجزآسا محال باشد. بلاغت به تمام معنای کلمه وقتی برای کسی دست می دهد که اولا به تمامی امور واقعی احاطه و آگاهی داشته باشد و در ثانی الفاظی که ادا می‏کند الفاظی باشد منظم که همه آن واقعیات و صورتهای ذهنی گوینده را به ذهن شنونده منتقل سازد. هدف اصلی این پایان نامه تبیین فلسفی اعجاز و رابطه آن با علیت در دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی است، که در این میان به نظرات فیلسوفان دیگر جهان اسلام و همچنین متفکران غربی نیز اشاره گردیده است.
ساختار نحوی و معنایی منطق معرفت پویاو نتایج و تبعات فلسفی آن
نویسنده:
محمدمهدی صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منطق معرفت پویا منطق معرفت و عمل است. این تنها یک منطق نیست، بلکه شامل خانواده‌ای از منطق‌هاست که قابلیت بررسی جنبه‌های دینامیک و استاتیک سیستم‌های فکری عامل‌ها را دارند. منطق معرفت پویا منطقی است برایاستدلال در رابطه با ارتباطات و باورهای صادق.منطق معرفت پویا همانند منطق معرفت، نسبت به منطق صوری کلاسیک منطقی توسعه یافته است. منطق معرفت پویا با افزودن اپراتورهای پویا به منطق معرفت ایچاد می‌گردد؛ بنابراین علاوه بر بررسی اطلاعات در منطق معرفت، منطق پویا به عنوان پایه‌ای برای این منطق جدید مورد بررس قرار گرفته است.این پژوهش چشم‌اندازی است به منطق جدید و نوظهورِ معرفت پویا. ابتدا مسائل اولیه‌ای مانند اطلاعات در منطق معرفت پویا، منطق معرفت برای گروهی ار عامل‌ها، و منطق پویا، بررسی شده‌اند. آنگاه به هسته اصلی پژوهش پرداخته‌ایم، جایی که منطق معرفت پویا را معرفی می‌کنیم. چشم‌اندازی از این منطق جدید ارائه می‌شود و آنگاه به بررسی سیستم‌هایی از این منطق می‌پردازیم که قادرند مسائل فلسفی ناشی از منطق معرفت را مرتفع کنند. در ادامه هم عمل‌های معرفتی ساده و هم پیچیده را بررسی می‌کنیم و در انتها ساختار نظریه اصلاح باور را ارائه می‌نماییم.
مساله امکان در فلسفه کانت و نقادی آن از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
عسکر دیرباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در سلسله تفکر فلسفی، فلسفه کانت یکی از حلقه هایی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. این فلسفه، در عین پیوند وثیق با حلقات پیشین، تاثیر ژرف و شگرف در حلقات پسین دارد. در میان اجزا و ارکان فلسفه کانت، مقولات فاهمه بخاطر نقش آنها در تبیین عینیت، کلیت و ضرورت قضایا، دارای اهمیت ویژه ای است. مقولات جهت، بلحاظ خصوصیاتی که کانت برای آنها قائل است با مقولات کمیت، کیفیت و نسبت، در عین تعامل تفاوتی بارز دارد. مقوله امکان علاوه بر اوصاف خاصی که در مقابل مقوله فعلیت و ضرورت دارد، واجد امتیازات مقولات جهت و مقوله بطور کل نیز هست. خاستگاه حکم ظنی و در نتیجه تامین کننده احتمال صدق قضیه و حکایت گری از رابطه مدرک با متعلق معرفت از جمله این خصایص است. با این حساب تنها آنچه بر حسب مقولات، ممکن المعرفه باشد، ممکن التحقق خواهد بود. در امکان بعنوان اصل، آنچه مطابق با شرایط صوری تجربه باشد، ممکن التحقق دانسته می شود. بدین ترتیب مقوله امکان در محدوده معرفت تجربی، اعتبار یافته ‏‎Contingent‎‏در نسبت با واجب الوجود امری غیرمعتبر می باشد. بلحاظ آنکه در فلسفه صدرالمتالهین معرفت فلسفی، حتی فراتر از حیطه تجربه، معتبر و قابل دفاع منطقی است، ‏‎Contingent‎‏ در نسبت با واجب الوجود، در برهان امکان و وجوب تبیین معتبری می یابد. تبیین فلسفی، خاستگاه و اعتبار امکان بعنوان معقول ثانی فلسفی، قابل دفاعتر از مقوله امکان بعنوان صورت محض فاهمه دانسته شده، رای کانت در این باره، قابل تجدید نظر معرفی شده است. در این رساله، ضمن استدلال بر دعاوی یادشده، اولا استناد کانت به آنها که استنباطی از مجموعه آرا اوست مدلل شده، ثانیا شالوده هایی از فلسفه صدرالمتالهین که هم حوزه با نقطه نظرات کانت در باب مساله امکان است گزینش شده و چالش آنها بلحاظ مبادی، مبانی و لوازم مورد بررسی قرار گرفته است.
اعتبار در جهان‌های ممکن
نویسنده:
اسداله فلاحی, لطف‌اله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قضایا و قواعد منطق موجهات، در جهان‌های ممکن، معتبرند اما قضایای منطق ربط، در جهان‌های منطقی، و قواعد آن، در وضعیت‌ها اعتبار دارند. روبرت مایر، در سال 1974، به کمک ادات‌های صدق و کذبِ ویلهم آکرمان، نظامی در منطق ربط طراحی کرد که قضایا و قواعد آن، هر دو، در وضعیت‌ها معتبر بودند و به این وسیله، عدم تقارن موجود در منطق ربط میان قضایا و قواعد را از میان برد. در این مقاله، با معرفی نوع جدیدی از ادات‌های صدق و کذب، نظامی منطقی بر پایه منطق ربط طراحی کرده‌ایم که قضایا و قواعد آن در جهان‌های ممکن معتبرند. چنین نظامی، علاوه بر حفظ تقارن، به رفع ناسازگاری موجود میان منطق جدید و منطق ربط می‌انجامد زیرا مانند منطق جدید، جهان‌های ممکن را معیار اعتبار قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 88
بازسازی نگره های «گزاره» و «وضعیّت» براساس آرای جان پالک
نویسنده:
محمّدعلی حجّتی , مجتبی امیرخانلو , لطف اللّه نبوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی,
چکیده :
هدف اصلی ما در این مقاله، واکاوی دو مفهوم «گزاره» و «وضعیت» است. ابتدا، حداقلِّ انتظارهای خود را از یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» ارائه می کنیم و به سراغ آرای جان پالک، نگره پرداز معاصر درباب «گزاره» و «وضعیّت»، می رویم و آرای مهم وی را برمی شمریم. سپس به بازسازی یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» بر اساس آرای پالک می پردازیم. در این نگره بازسازی شده، «گزاره ها» و «وضعیّت ها» هویّت های ضروری مستقلّ از ذهنی هستند که معنای «عملگرهای منطقی»، معنای «مفهوم ها» و معنای «دلالت گرها» می توانند اجزای آنها باشند. این اجزا با قرار گرفتن در یک شکل منطقی، گزاره ها یا وضعیّت ها را تشکیل می دهند. میان «گزاره» و «وضعیّت» تفاوت هست شناختی ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در شکل منطقی آنهاست. در انتها، توانایی نگره خود را در برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره «گزاره» یا «وضعیّت» می سنجیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
نظریه «ضرورت بتاته» سهروردی و سیستم QS5 کریپلی
نویسنده:
لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ساختار نحوی و معنایی منطق موجهات محمولی از دیدگاه کریپکی
نویسنده:
مهناز امیرخانی,لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سول کریپکی برای تبیین منطق موجهات محمولی دو نظام جداگانه (در سال های 1959م و 1963م) طراحی کرده است. در این مقاله با بررسی اجمالی ساختار نحوی و ساختار معنایی دو نظام مذکور، به مقایسه آن ها و میزان کارآیی هرکدام در تبیین منطق موجهات محمولی پرداخته شده است.
منطق سینوی، ابداعات و نوآوری ها
نویسنده:
لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
منطق ارسطویی (منطق حملی) از طریق ترجمه مستقیم و بی واسطه آثار ارسطو، و منطق رواقی ـ مگاری (منطق شرطی) با ترجمه غیرمستقیم و به واسطه برخی متون لاتینی جالینوس، اسکندر افرودیسی و بوئتیوس مربوط به نخستین سده های میلادی به جهان اسلام راه یافت. پس از دو قرن تلاش برای ترجمه، شرح، تقریر و تفهیم میراث منطقی یونانیان، با ظهور ابن سینا «دوره ابداع و نوآوری» فرا رسید. ابداعات منطقی و منطق های ابداعی ابن سینا، به ویژه دو نظریه «قیاس اقترانی شرطی» و «موجهات زمانی» که با تلاش های دویست ساله بعدی تا زمان خواجه نصیرالدین طوسی به کمال و استواری رسید، در سطحی است که این دوره از پژوهش های منطقی را می توان دوره «منطق سینوی» یا «منطق سینایی» نامید و بر اهمیت و استقلال آن در مقایسه با مکتب ارسطویی و مکتب رواقی ـ مگاری تأکید نمود.نگارنده در مقاله حاضر ضمن بیان اجمالی دو نظریه یاد شده، دلایل خود را در تثبیت و اثبات ایده « منطق سینوی» ارائه می کند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
دیدگاه کواین درباره ی صدق منطقی با تکیه بر رأی او در باب انکار تمایز تحلیلی/ترکیبی
نویسنده:
محمود سیفی پرگو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 107