جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور پدیدآورندگان
>
حقی , سید علی (دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد خراسان رضوی ایران), 1338ش.
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
تعداد رکورد ها : 82
عنوان :
تبیین غایت شناختی در زیست شناسی ارسطو
نویسنده:
علی حقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ماده و صورت
,
علل چهارگانه
,
تبیین غایی
,
علت مکانیکی
,
جوهر طبیعی
,
اعراض ذاتی
,
درجات وجود
,
کون و فساد
,
کون و فساد
چکیده :
در علم ارسطویی تبیین یک چیز یا یک امر بر وفق صورت حقیقی یا ذات معقول آن و غایتی که داشت و هدفی که برمی آورد انجام می شد. مثلاً چرا اشیا سقوط می کنند؟ بر اساس رأی ارسطو و پیروانش حرکت طبق تمایل ذاتی هر چیز به بازجست قرارگاه طبیعی اش، تبیین می شود. قرارگاه یا «مقر طبیعی» آتش بالاست و مقر خاک پایین است. اشیا سنگین تر گرایش نیرومندتری به سمت اسفل دارند و لذا باید سریع تر سقوط کنند. غایت حرکت- غایت به هر دو معنا، هم به معنای نهایت و هر به معنای غرض و غایت – بیش تر مورد توجه است تا جریان هایی که در آن میان و پیش از آن اتفاق می افتد. بدین جهت علیَت با توجه به هدف های آینده (علل نهایی) و تمایلات ذاتی (علل صوری) توصیف می شود، نه صرفاً با آثار رویدادهای گذشته (علل فاعلی) که بر مواد منفعل و مستعد (علل مادی) عمل می کند.سخنان فوق به این معنا نیست که در علم ارسطویی مشاهده جایی نداشت. ارسطو خود در رده بندی زیست شناختی، پژوهش های فراوانی کرده بود که مستلزم مشاهده دقیق بود. ولی بحث غایت یعنی همان مسئله هدف دار و با قصد و غرض انگاشتن هر چیز و هر کار، علیالاصول جای خود را به نظریه هایی که بتوان با تجربه های بیش تر امتحانشان کرد، نپرداخته بود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
معرفت و اخلاق در الهیات قدیس بوناونتورا
نویسنده:
علی حقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرانسیس بیکن
نویسنده:
نیکولاس کاپالدی، علی حقی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی دیدگاه کارل بارت در باب الاهیات نوارتدوکسی
نویسنده:
محبوبه وحدتی پور، سید علی حقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
کارل بارت
,
الهیات مسیحی
,
مذهب ارتدوکس (مذاهب مسیحی)
,
فلسفه دین
,
الهیات نوارتودکسی
کلیدواژههای فرعی :
دوره روشنگری ,
عقل و دین ,
وحی ,
الهیات طبیعی ,
الهیات پروتستان ,
مذهب پروتستان (مذاهب مسیحی) ,
جدل سلبی ,
الهیات دیالکتیکی ,
الهیات بحران ,
شاپا (issn):
2251-6123
چکیده :
کارل بارت در دوره میانی حیات الاهیاتی خود، تحت تاثیر دیدگاه های کیرکگارد، به تقابل میان خداوند و انسان اعتقاد داشت و این تقابل را بر اساس مواجهه وجودی میان خداوند و انسان سرگشته و حیران در بحران ایمان تفسیر می کرد، لیکن در نگارش دوباره کتاب اصول عقاید کلیسا تغییر عقیده داد و با الهام از کتاب مقدس، دیگر نه از تقابل میان خداوند و انسان، بلکه از وحدت میان خداوند و انسان سخن گفت، چرا که بنابر آموزه تجسد خداوند در عیسی مسیح، نه تنها هیچ تقابلی میان خدا و انسان وجود ندارد، بلکه نوعی یگانگی میان آن ها برقرار است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 19 تا 38
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شرایط عالم و معلوم از نظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
محسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
عالم ٌ
,
ادراک
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه : منظور از شرایط عالم ومعلوم عبارت ازاین است که فاعل شناخت مجرد است یا مادی؟ از ابزار استفاده می کند یا خیر؟ درعمل ادراک به واسطه وآلت نیازمند است یا خیر؟ ابن سینا انجام عمل ادراک توسط نفس را به وسیله آلات مادی می داند و برای هریک از قوای باطنی در مغز محل معین می نماید. البته مُدرِک نهایی ادراک از نظرابن سینا همان نفس است که به کمک واسطه و وسائل به عمل می پردازد. ابن سینا قوه خیال را مادی می داند. بعلاوه صور عقلی را مجرد از ماده دانسته و اقتران مجرد ومادی را محال می داند. ابن سینا تعاریف مختلفی برای علم ارائه داده که نشان می دهدعلم را ماهیت می داند. ابن سینا در اتحادعاقل به معقول اتحاد را متوجه معلوم بالذات فهمیده و با آن مخالفت نموده. ملاصدراحتی نفس نباتی را نیز غیر جسمانی می داند. با وجود دانستن علم تمام ویژگی های وجود مثل تشکیک و... را به علم نسبت می دهد.نفس را در ادراک صور ذهنی فاعل خلّاق می داند. ادراکات حسی در این میان نقش اعدادی دارند. قوای یاطنی را درعمل ادراک موثر می داند لکن نقش اعدادی برای آنها قائل است. برای ادراکات عقلی نفس به حضور معقولات در عالم عقل می رود. اتحاد عاقل به معقول را با تمایز بین معلوم بالذات ومعلوم بالعرض توضیح می دهد. ملاصدرا بین وجود ذهنی وعلم تفکیک قائل می شود وبه نحومستقل این دو موضوع را تبویب می کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
روش شناسی علوم تجربی از دیدگاه ابن سینا، شهید صدر و پوپر
نویسنده:
علی حقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مسایل جدید روش شناسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
,
سید محمدباقر صدر
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
انسانشناسی فلسفی ابنسینا، عرفانی مولانا، علمی داروین.
نویسنده:
کبری مشایخی قلاطوییه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تکامل
,
03. انسان شناسی Human nature
,
معارف اسلامی
,
عَلِمَ
,
علم (فضیلت اخلاقی)
,
انسانشناسی
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
داروین، چارلز
,
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
مولوی، جلال الدین محمدبن محمد
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
در این نوشتار، در قالب تحلیلی مستقل اندیشههای ابن سینا، مولانا و داروین در زمینۀ انسان شناسی به توصیف و مقایسه انسان شناسی فلسفی، عرفانی و نیز علمی پرداختهایم. فلاسفه به حقیقت کلی انسان میپردازند. به تعبیری به انسان در مقام چیستی و هستی انسان سروکار دارند. ابن سینا، معتقد است: نوع انسان قدیم است و پیوسته انسانهای دیگری بعد از آن انسان بودهاند.بنابراین ایشان قائل به دگرگونی نفس انسان نمیباشد. و نوع انسان را از اول تا آخر موجودی ثابت و بدون تغییر میداند. وی معتقد است مابه الامتیاز انسان از سایر موجودات به نفس ناطقه اوست از دید عرفا، انسان از جنبۀ باطنی و روحانی موجودی است توانمند و قابل. انسان مولانا، حامل ودیعۀ الهی بسیار گرانبهایی است. اگر او نبود، هیچ مخلوقی هستی نمییافت. او هم چنین انسان را عالم صغیر میداند مبتنی بر عالم کبیر. وی معتقد است همین امر مابه الامتیاز او از سایر موجودات میباشد و انسان میتواند به مرحله انسان کامل برسد. در انسان شناسی علمی، به انسان چنان که هست، پرداخته میشود یعنی انسان در مقام تحقق. انسان شناسیزیستی یا علمی، تصویر انسان بالفعل را بدست میدهد. داروین نیز پیدایش آدمی را صرفانتیجۀانتخاب طبیعی میداند. بر اساس دیدگاه داروین، تفاوت انسان با سایر موجوداتماهوی یا نوعی نیست. بلکه تفاوت بهدرجه است
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ماهیت جوهر جسمانی و جوهر نفسانی در اندیشه دکارت
نویسنده:
ملیحه زختاره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
جوهر(حکمت اشراق)
,
جوهر
چکیده :
رنه دکارت به عنوان بنیانگذار فلسفه جدید درآغاز با دو مسأله اساسی مواجه بود: معرفت یقینی و نسبت جسم و نفس. وی نخستین فردی بود که در فلسفه جدید نبوغ بسیار بالایی از خود نشان داد و نظریاتش در طبیعیات، فیزیک و نجوم جدید تاثیر بسزایی داشت. اگرچه دکارت وارث فلسفه مدرسی بود و بسیاری از میراث آنان را پاس میداشت اما اصول گذشتگان را یکسره نپذیرفت و کوشید فلسفهای با بنیان جدید بنا کند. در وهله اول وی بر این باور بود که اولاً گوهر علوم طبیعی کشف نسبتهایی است که میتوانند به صورت ریاضی بیان شوند؛ همه علوم طبیعی باید این قابلیت را بیابند که در ریاضیات فروکاسته شوند تا یکی شوند و عالم، از آن حیث که میتوان آن را به صورت لمی تبیین کرد، بایستی آنچنان سرشتی داشته باشد که سیر و سلوک ریاضیاتی را پذیرا شود. ثانیاً تصور وی این بود که ریاضیات به طور کلی سرمشق معرفت یقینی و روش دستیابی به آن است، از اینرو در صدد برآمد کشف کند این یقین عبارت از چه چیزی است و مقرر کرد همه معتقدات با محک چنین قطعیتی یعنی با روشهایی که به اندازه روشهای ریاضیات واضح و متمایز است، بایستی آزموده شوند.در واقع از نظر وی عقایدی را میتوان پذیرفت که صدقشان به صورت واضح و متمایز بر انسان پدیدار شده باشد. به عبارت دیگر بداهت ملاک حقیقت است. هر تصوری هم که بعد از تعقل، وضوح و تمایز آن آشکار باشد، به عنوان تصور درست و راستین قابل قبول است.منظور دکارت از وضوح و تمایز، آن نوع بداهت ذاتی است که مشخصه سادهترین قضایای ریاضی و منطق است. قضایایی که هر کسی میتواند صدق آنها را با فروغ فطری عقل دریابد. چنین قضایایی از نظر دکارت دارای خصلت تردید ناپذیریاند، به این معنا که نه فقط تردید در مورد آنها بسیار دشوار است، بلکه ذاتاً نمیتوانند مورد تردید واقع شوند و در همین تلاش برای رسیدن به قضایای تردیدناپذیر است که دکارت درصدد برمیآید به معرفت یقینی دست یابد که واجد خصیصه تردیدناپذیری به صورت کامل باشد. در این راه وی مصمم شد در هر آنچه که تردید روا باشد، تردید کند تا ببیند آیا چیزی باقی میماند که از این روند مصون بماند. به عبارتی «دکارت فلسفه خود را با انعکاس شک و تردید آغاز نمود که به نظر میرسید در اغتشاشات فکری سده هفدهم رایج بوده اما با فلسفهای تمام کرد که تا سده بیستم بر تفکر غرب سیادت نمود.» دکارت دریافت در بسیاری چیزها که عموماً بسیار یقینی انگاشته میشوند، میتوان تردید کرد: مثلاً در وجود اشیاء مادی پیرامون خود و درخصوص ادراکاتی که به استناد عقل متعارف دریافته میشوند. «من گاهی تجربه کردهام که این حواس فریبنده است و عاقلانهتر این است که به چیزی که یک بار ما را فریب داده است کاملاً اعتماد نکنیم.»زیرا هر چند در آن لحظه خاصی که اشیاء مادی مختلف را میبیند و احساس میکند، از وجود آنها بسیار مطمئن میباشد، ولی در مرحله دوم مواقعی دیگر که به خواب میرود و خواب میبیند و همه چیزهایی را که فرضاً در پیرامون وی میباشند، به صورت رویاها در خواب میبیند یعنی همین احساس یقین را در مورد وجود آنها نیز دارد، پس چگونه میتوان یقین حاصل کرد کهاشیایی که در این لحظه بیداری در پیرامون وی هستند، رویایی بیش نباشند؟ وی حتی توانست شک کند خودش بدنی دارد که یکی از اشیاء مادی است و لذا میشود از شک مصون باشد؟ سپس دست کم به این نتیجه رسید که یک امر یقینی وجود دارد که در آن نمیتوان شک کرد و آن اینکه، شک میکند؛ زیرا در همان زمان که در حال شک کردن است میبایست وجود داشته باشد تا شک کند. بنابراین از اینجا نتیجه گرفت نمیتوان در اینکه که فکر میکند و به عبارت دیگر شک میکند، شک کند؛ زیرا شک کردن خود یک قسم فکر کردن است. لذا دریافت دست کم یک قضیه تردیدناپذیر وجود دارد: «من فکر میکنم». اما از این قضیه، قضیه دیگری نتیجه گرفت، «پس هستم»که در اصل بنیادی دکارت (Cogito ergo sum) انعکاس یافت؛ زیرا اینکه هیچکس نمیتواند بدون آنکه موجود باشد فکر کند، از نظر وی قضیهای تردیدناپذیر است و بداهت ذاتی دارد که حتی شیطان فریبکار دکارت هم نمیتواند در آن تردید افکند. زیرا هرچند دامنه اطلاق شک را وسعت بخشم، نمیتوانم آن را در مورد وجود خویش اطلاق کنم. زیرا در نفس عمل شک کردن وجود من آشکار می-شود. شک من که اندیشه من است به وجود این منی که میاندیشد پیوسته است. ممکن نیست که من ادراک کنم که میاندیشم، بیآنکه به یقین ادراک کنم که هستم. اگر در این پیوستگی شک کنم، خود این شک باز هم تایید تصدیق مرا در پی خواهد داشت. شرط اساسی شک من متیقن بودن وجود من به عنوان اندیشه است. در اینجا ما با حقیقت مشخص و ممتازی مواجهیم که هم از تاثیر تباهکننده و فرساینده شک فطری که محتملاً درباره احکام خود در مورد امور مادی احساس میکنیم و هم از شک اغراقآمیزی که با فرضیه موهوم دیوپلید ممکن میگردد در امان است. اگر من دچار فریب میشوم، باید وجود داشته باشم تا دچار فریب شوم، اگر من خواب میبینم، باید وجود داشته باشم تا خواب ببینم. در اینجا باید این نکته را در نظر داشت که از نظر دکارت شک کردن صورتی از فکر کردن است. وی این اصل را زیربنای فلسفه خود قرار داد و نخستین گام برای رهایی از شک را انجام داد؛ زیرا درباره هر چیز دیگری میتوان شک کرد ولی درباره این امر هرگز نمیتوان شک کرد. اما در خصوص این بنیاد یک چیز باید مورد توجه باشد: عبارت «من شک میکنم، پس هستم» قیاسی نیست که در آن کبری قضیه حذف شده باشد زیرا «اگر قیاس بود مقدمات آن میبایست واضحتر و معلومتر از نتیجه «پس هستم» باشد و «پس هستم» دیگر نخستین بنیاد هر علمی نمیبود. بعلاوه این نتیجه یقینی هم نمیشد؛ زیرا درستی آن وابسته به مقدمات کلی است که مولف قبلاً درباره آنها شک کرده است. بنابراین «میاندیشم پس هستم» قضیه واحدی است که برابر است با «من شی متفکرم.»به این ترتیب دکارت توانست به وجود خویش از طریق «فکر میکنم، پس هستم» یقین حاصل کند. به عبارت دیگر کسی که میگوید «میاندیشم پس هستم یا وجود دارم، وجود را با قیاس منطقی از فکر استنتاج نمیکند بلکه با یک عمل بسیط شهود عقلی آن را مورد ادراک قرار میدهد، گویی امری است که فینفسه و بالذات بر وی معلوم است. اینکه هر آنکه فکر میکند هست و یا وجود دارد از قبل بر فرد معلوم است اما از طریق تجربه فردی اکتساب شده است که اگر موجود نباشد قادر به فکر کردن نیست.ممکن است دکارت اندیشه خود را یا با وضوح تمام یا با استحکام منطقی تمام بیان نکرده باشد اما موقف کلی او این است که من در مورد خاص خود، ارتباط ضروری میان فکر خود و وجود خود را یه علم شهودی ادراک میکنم یعنی شهود میکنم و این شهود را در قضیه «می-اندیشم پس هستم» اظهار میکنم. ازحیث منطقی این قضیه مستلزم فرض قبلی یک مقدمه کلی است ولی این امر بدان معنا نیست که من نخست درباره یک مقدمه کلی میاندیشم و آنگاه نتیجه خاصی از آن استخراج میکنم. به عکس علم صریح من به مقدمه کلی به تبع شهود من از ارتباط عینی و ضروری میان فکر من و وجود من حاصل میشود و یا شاید بتوان گفت که این علم مقارن با شهود است به این معنا که این علم به سبب آنکه نهفته در شهود است و یا بالذات در شهود تضمن دارد، کشف میشود. البته دکارت در ذیل واژه افکار طیف بسیار وسیعی از آنچه را که میتوان تجربههای شخصیِ معلومِ بیواسطه ضمیر و تردیدناپذیر دانست، در نظر داشت. مثلاً دکارت هر چند میتواند در وجود اشیاء مادی پیرامون خود و اینکه بدنی دارد، شک کند اما معتقد است دست کم در این که واجد این تجربه است که گویی چنان اشیایی وجود دارند، نمیتواند شک کند. به عبارتی وی دریافت میتواند در اینکه بدنی دارد شک کند، ولی نمیتواند شک کند هنگامی که فکر میکند، وجود نداشته باشد. از اینرو نتیجه گرفت آن «من»ی که اثبات نموده است، وجود دارد و چیزی است که ذاتش فکر کردن است. به این ترتیب توانست وجود خویش را به منزله یک «موجود متفکر» یا آنچنان که خودش با تأیید تردیدآمیزی اظهار میدارد، به منزله جوهری که خصیصه ذاتی آن فکر کردن است، به اثبات رساند.در این مقطع دکارت طبعاً به مضمون افکار خویش التفات میکند. دکارت دریافت در میان تصوراتش، تصوری از موجود کامل یا خدا وجود دارد که با اثبات آن مجوزی به دست آورد تا دست کم برخی از معتقداتی را که در اثر شک از ذهن خویش کنار گذاشته است، مجدداً مطرح نماید. وی احساس کرد اگر پارهای از اساسیترین معتقدات عرفی را، هر چند با احتیاط بپذیرد، کار موجهی کرده است.دکارت بعد از اثبات جوهر نفسانی و تجرد و استقلال وجودی آن از بدن و وجود خدا به عنوان علت مبقیه آن، به اثبات وجود بدن و جسم به عنوان جوهری میپردازد که امتداد صفت ذاتی آن است و «اساساً وجه اشتراکی میان فکر و امتداد وجود ندارد.»در واقع از دید دکارت جز امتداد که ذات جسم را تشکیل میدهد، هرآنچه در جسم وجود دارد، جزء خواص ثانویهای است که معلول دخالت ادراک است. اما حقیقت جسم، جزء خواص اولیه است که معقول است و از آن صورت حسی نداریم بلکه عقل آن را به نحو شهودی درک میکند. به عبارت دیگر علم نفس به عالم از طریق تحلیل عقلانی عملکردهای خواص فیزیکی است.از نظر دکارت حس به ادراک عقلی ارجاع داده میشود. البته این نکته به این معنا نیست که ادراک حسی کاملاً باطل است، بلکه به معنای تائید تصورات واضح و متمایز درونی آن، بدون توجه به آنچه داده حسی بیان میکند، میباشد. بنابراین او وحدت نفس و جسم را میپذیرد اما اختلاف عمیقی میان فکر و امتداد به عنوان صفات نفس و جسم قائل میشود و به ثنویت آن دو میرسد و بهگونهای از نفس سخن میگوید که گویی میتواند بدون بدن موجود باشد. وی مدعی شد که عمل تفکر برخلاف تخیل و احساس به مکان و جایی نیاز ندارد و به هیچ شئ مادی وابسته نیست. البته تمایزی که مد نظر دکارت است تمایز عقلی است که فقط در ذهن است، اما واقعیت این دو در خارج همین صفات است. دکارت در عین تمایز ذاتی نفس و جسم قائل نیست که حقیقت ذات انسان را فقط نفس تشکیل میدهد و جسم فقط ابزاری در دست نفس است. نفس و جسم دارای وحدت جوهری هستند. «نفس در عین تمایز، در عمل با جسم متحد است.»
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی و نقد اومانیزم در اندیشه نیچه
نویسنده:
حسین شوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
هستی شناسی(فلسفه)
,
متافیزیک
,
ابرانسان
,
پوچ گرایی
,
جامعه مدرن
,
انسان باوری
,
هنر و علوم انسانی
,
نیچه، فریدریش ویلهلم
چکیده :
نیچه متفکری است که همه تمدن غرب را مورد انتقاد قرار میدهد و هیچ امر را استثنا نکرده است، عقل، دموکراسی، اخلاق و... با این همه یکی از موثرترین متفکران سده اخیر است. وی زبان وجود را زبان اراده معطوف به قدرت میداند والبته مراد او از قدرت آن نیست که در روانشناسی مطرح میشود، بلکه اراده و تفکر در او عین وجود و موجود است یعنی وجود با اراده تشخص پیدا میکند. این اراده مساوی با قدرت است و برای تثبیت و تحکیم خود اقدام به تاسیس ارزشها میکند. اما یکی از مهمترین مسائلی که در فلسفه نیچه مطرح میشود اومانیسم است، این اومانیسم در ابر انسان تحقق پیدا میکند. باید توجه داشته باشیم که اومانیسم در اندیشهی نیچه به معنای خاصی مربوط میشود، در واقع اومانیسم نیچه با ارزشمداری پیوند تنگاتنگی دارد. دلیل اصلی مطرح شدن اومانیسم در اندیشه نیچه تاسیس ارزشها میباشد و آن نیز به خاطر بحرانی است که انسان معاصر را فراگرفته است و آن بحران نیهیلیسم و به تعبیری بیمعنایی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
درآمدی بر روش شناسی علوم تجربی
نویسنده:
علی حقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مسایل جدید روش شناسی
,
قیاس
,
استقرار و تمثیل از دیدگاه منطق دانان مسلمان
چکیده :
فیلسوفان و منطقیان مسلمان از سه قسم استدلال قیاس، استقرا و تمثیل، قیاس را یقینآور میدانند. استقرا را نیز با پیوندزدن به قاعده الاتفاقی یقینآور میدانند. اما تمثیل را یقینآور نمیدانند، هرچند امروزه همین تمثیل غیریقینی در فلسفه علم نقش بهسزایی ایفا میکند. این سه قسم استدلال در این مقاله با یکدیگر مقایسه شده و به نقاط قوت و احیانا ضعف هرکدام اشارت رفته است
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 158 تا 167
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
5
6
7
8
9
تعداد رکورد ها : 82
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید