جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 124
بررسی نظریه اخلاقی قرآن، با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، مصباح و جوادی آملی
نویسنده:
فرهاد قبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن با توجه به مبنای انسان‌شناسانه خود به شکل ویژه‌ای به اخلاقیات توجه کرده است و در مقابل نظریات اخلاقی دیگر سبک ویژه‌ای دارد. دانشمندان اسلامی در مطالب اخلاقی خود، عمدتا به دنبال استخراج نظریه و سبک اخلاقی قرآن نبوده‌اند؛ اما برخی از آنها مانند علامه طباطبایی و آیت الله جوادی و آیت الله مصباح، به سبک اخلاقی قرآن توجه نموده‌اند. هویت انسان در قرآن، عبد پروردگار و مختاری دو ساحتی و سیال، با روحی مجرد است و کلمات اخلاقی قرآن، شامل کلمات عام، اصلی و فرعی است. کلمات اصلی و مرکزی، «عبودیت» و مانند آن بوده است که در حقیقت عبد بودن در مقابل آفریدگار عالم، مشترک هستند؛ بنابراین در آیات قرآن، خوبی برابر با عبودیت الهی است و هر عمل اخلاقی در سایه عبودیت و تقوای الهی خوب است؛ از این‌رو، صراط مستقیم قرآنی که غیر از حد وسط ارسطوئی است، بر اساس فطرت عبودی است و اخلاقیات با خروج از آن، انحراف و رذیلت است. اخلاق قرآنی، وظیفه‌گرایانه است؛ زیرا خوبی اخلاقی، با بندگی خدا تعریف شده و در آن، نتایج غیر اخلاقی لحاظ نمی‌شود و در عین حال واقع‌گرایانه است و لازمه خوب اخلاقی، کمال و سعادت انسانی بوده و در مقابل آن، اخلاق انسان محوری مانند مکتب ارسطویی و سودگرایی و مانند آن، و نیز مکتب امر الهی بوده و بر خلاف مکتب امر الهی، حسن و قبح عقلی در نظریه قرآن، مقبول و عقل انسان رسول باطنی و پیام آور الهی و از حضرت حق مطلق نشأت گرفته است؛ هر آنچه از «حق تعالی» صادر شود حق بوده، و عقل می‌تواند اصل حسن عبودیت و مصادیقی از اخلاقیات را دریافت کرده و پیام حق را به انسان برساند؛ فضیلت اخلاقی در قرآن، همراه معرفت و ذکر، دارای مراتب است و انسان را به سعادت رسانده و قوای او را به کمال می‌رساند.
آراء کلامی ابوالفتح کراجکی
نویسنده:
محسن زارع پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمّد بن علی بن عثمان مشهور به ابوالفتح کراجکی، یکی از بزرگان فقها و متکلّمان شیعه در قرن پنجم است؛ در این نوشتار با بررسی حدود 10 اثر کلامی مرحوم کراجکی? (اعمّ از کتاب و رساله) نمایه‏ای از آراء و اندیشه‏های کلامی وی در مسأله خداشناسی (ذات، صفات، افعال)، مسأله راهنما شناسی (نبوّت و امامت) عرضه شده است. وی پس از پرداختن به لزوم تحقیق در اصول دین در صورت تمکّن، به بیان برخی براهین در اثبات خداوند و اثبات وحدانیّت وی، همچون برهان تمانع، پرداخته است. قائل است تمامی اسامی خداوند از نوع صفات است و خداوند فاقد اسمی است که در آن وصفی نباشد. کراجکی? اسما و صفات الهی را توقیفی می‏دانند. مسأله بداء، حدوث و قدم عالم، قضا و قدر و شرح و تفسیر صحیح برخی روایات وارده در این باب، شبهاتی پیرامون عدل الهی، تفاوتهای عقیدتی جبریّون با فرقه محقّه، قاعده اصلح و برخی شبهات ملحدین در حوزه افعال الهی از دیگر مباحث مطرح شده در آثار این متکلّم گرانقدر است.وی در بحث نبوّت خاصّه نیز به بیان ادلّه اثبات نبوّت رسول خدا? پرداخته و به بیان برخی معجزات، ارهاص‏ها، برخی وجوه اعجاز قرآن و بعضی بشارتهای موجود در عهدین نسبت به نبوّت پیامبر خاتم? پرداخته است.بحث امامت به اصل یا فرع بودن مسأله امامت، وجوب امامت، عصمت امام، اثبات امامت امیرالمومنین? و تفضیل ایشان بر سایرین، اثبات امامت سایر ائمّه?، اغلاط فاحش عامّه در مسأله امامت، فلسفه غیبت امام زمان، عدم تنافی غیبت با فلسفه امامت و توجیه عمر طولانی امام زمان? پرداخته است.شایسته ذکر می‏باشد که در آثار مرحوم کراجکی? مباحث چندانی پیرامون معادشناسی به چشم نمی‏خورد.
برهان تجربه دینی با تأکید بر آراء سویین برن
نویسنده:
محمدجواد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«برهان تجربه دینی» یکی از براهین مهم بر اثبات وجود خدا در مغرب زمین در میان فیلسوفان خداباور می باشد. در این پژوهش سعی کرده ایم برهان مزبور را مورد بررسی قرار دهیم. و از آنجا که سویین برن روایت ویژه ای از این برهان دارد که تا کنون در زبان فارسی تحقیق مستقل و خاصی از آن صورت نگرفته است، در این پژوهش برهان تجربه دینی را با تأکید بر روایت وی بررسی نمودیم. سویین برن هم در بحث تعریف و دسته بندی انواع تجربه دینی و هم در موضوع واقع نمایی تجربه دینی مبانی و آراء مهمی دارد که توجه فیلسوفان معاصر خود را نیز به خود جلب کرده است. در این نوشتار هم تلاش شده است مبانی و آراء مزبور را به خوبی تبیین نماییم و هم در حد توان کوشش کرده ایم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم. همچنین در حد امکان و در حد ارتباط با موضوع از آراء سایر فلاسفه و سایر تقریرهایی که از برهان تجربه دینی شده است، نیز بهره برده ایم. روش گردآوری اطلاعات نیز در این پژوهش، روش کتابخانه ای بوده است و البته در چند مورد از جناب سویین برن نیز در خصوص محتوای بعضی از نظریاتش توضیحات و راهنمایی هایی خواسته شد که ایشان نیز مطالبی را در پاسخ ذکر کردند که از آنها در غنی سازی هر چه بیشتر این تحقیق استفاده گردید. به هر حال امید است که این اثر در بررسی برهان مزبور بر اساس آراء و نظریات جدید کمکی به جامعه علمی کشورمان کرده باشد.
بررسی انتقادی دیدگاه‌های متفکرین غربی قرن بیستم پیرامون سرمدیت خداوند
نویسنده:
محمدعلی لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر غربی، سرمدیت خداوند و چگونگی ارتباط او با جهان زمان‌مند می‌باشد. تا پیش از قرن اخیر، عمده گرایش اندیشمندان خداباور توحیدی به بی‌زمانی خداوند بود، اما امروزه زمان‌مندی خداوند به خاطر هم‌خوانی با کتاب مقدس پیروان بیشتری دارد. البته در مقابل نقدهای این گروه بر بی‌زمانی، برخی متفکرین تقریرهای جدید از دیدگاه سنتی مانند سرمدیت استمراری، شبه زمان‌مند و نگرش غیر استمراری به آن را مطرح کرده‌اند. دسته‌ای نیز نگاهی جامع‌گونه به این مسئله دارند و با تفسیر خاص خویش خداوند را هم بی‌زمان و هم زمان‌مند قلمداد می‌کنند. در هر حال، نقطه مشترک همه این گرایش‌ها، مبنا بودن ماهیت ایستایی-پویایی زمان برای آن‌ها است که در بیان نگرش‌ها از ویژگی‌های این دوجنبه زمان استفاده کرده‌اند. البته نباید از نقش فیزیک نوین در این نظریات غافل بود. مهم‌ترین ادله پیروان فرازمانی، کمال وجودی خداوند، مخلوق بودن زمان و رفع شدن چالش علم پیشین الهی و اختیار انسان می‌باشد. علم خداوند به زمان حال و فاعلیت او در جهان نیز، دلایل گرایش به زمان‌مندی هستند و مورد تأیید نظریه‌های جامع هم می‌باشند. البته جامع‌گراها تفسیر و یا نحوه‌ای خاص از بی‌زمانی را نیز به خداوند نسبت می‌دهند. اگر براساس فلسفه اسلامی به مسئله بنگریم، خداوند، بی‌زمان و سرمدیت وصفی عدمی است که از مقایسه او با جهان زمان‌مند انتزاع می‌شود. در فلسفه اسلامی، جهانِ مادی -و زمان به عنوان بخشی از آن-، قدیم است. وجود زمان با حرکت و تغییر گره خورده که البته در این تغییر، ثبات دارد. ولی ذات خداوند ثابت است و در هرگونه تفسیر و تعبیر از ذات او باید تغییرناپذیری او را ملاحظه کرد. یکی از این ملاحظات تفکیک میان ذات و فعل و صفات مربوط به آن‌ها است. هر گونه تغییر و تحولی، منسوب به مقام فعل او می‌شود، در عین اینکه ذات او سرمدی باقی می‌ماند.
بررسی مسأله تبعیض از دیدگاه فلاسفه، متکلمان، آیات و روایات
نویسنده:
محمد حسین جهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته، مسأله تبعیض است؛ مسأله‌ای که از مقایسه انسان با انسان و موجودات دیگر آغاز گشته و به تردید در وجود خداوند متعال و صفات او منتهی می‌شود. به این صورت که انسان در مقایسه خود با دیگران متوجّه کمبودها و کم و کاستی هایی می‌شود که در وهله اول این پرسش برای او رخ می‌دهد که چرا من این گونه آفریده شده ام و دیگری به شکل و خلقتی دیگرپای به عرصه وجود نهاده است؟ این کمبودها و نقصانها چنان ذهن بشری را به خود مشغول داشته که در پاره‌ای از اوقات قائل به ناهمگونی و عدم عدالت در جهان طبیعت می‌شود و در نهایت اگر جواب قانع کننده‌ای برای تبعیضهایی که بین موجودات عالم می‌بیند پیدا نکند اعتقاد به خالق این جهان را از دست داده و وجود تبعیض را دلیلی بر عدم وجود خداوند متعال قلمداد می‌کند یا اینکه معتقد به محدودیت صفات الهی گشته و اطلاق صفات الهی را انکار می‌کند. در هر صورت، سوال اصلی این است که علت فرق بین موجودات عالم چیست؟ آیا بهتر نبود این همه تضادّ و ناهماهنگی بین موجودات به چشم نمی‌خورد و موجودات از یک تساوی و حقوق برابری برخوردار بودند؟ و اگر خداوند توانایی جلوگیری از این وقایع را دارد پس چرا فعلی از جانب او صادر نمی‌شود؟ این ها و مطالب مشابه آن مسائلی است که ذهن بشری را به خود مشغول داشته است و پاسخ به آن گره های کور اعتقاد به خداوند واحد را از بین می‌برد؟ فلاسفه و حکمای غربی و اسلامی هر کدام کوشیدند راهی برای حل مسأله تبعیض در عالم پیدا کنند و پاسخ هایی برای این مسأله بیان نمودند. راه اول ایشان مسأله عدمی بودن تبعیض و شرّ در عالم بوده و مسأله نظام احسن نیز به عنوان یکی دیگر از راه حل های مسأله تبعیض به شمار می‌آید که فلاسفه به آن اشاره نموده اند متلکمان نیز کوشیدند با مطرح کردن بحث اعواض و انتصاف پاسخی قانع کننده به مسأله تبعیض داده و معضلات پیش رو را پاسخ گویند. اما؛ در هر صورت باید گفت: پاسخی قابل قبول و موجب اطمینان نفس می‌باشد که با مبنای آیات و روایات تطبیق داشته و از این جهت با آن مخالفتی نداشته باشد. در اینپایان نامه کوشیده شده تا مهم ترین پاسخ های فلاسفه و متکلمان در این موضوع مطرح گردیده و در انتها نظر آیات و روایات در این باب گردآوری شود تا پاسخی قانع کننده و محکم در جهت رفع مسأله تبعیض به دست آید.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
بررسی تطبیقی علم الهی از منظر حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
زینب مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش تلاش شده تا دو نظریه حکمت اشراق و حکمت متعالیه در باب علم الهی تبیین و تطبیق گردد. درست است که بخشی از موضوع رساله مربوط به حکمت متعالیه است ولی از آنجا که ملاصدرا موسس حکمت متعالیه است و دیدگاه شخصی وی مبین نظریات حکمت متعالیه است دیدگاه این دو بزرگوار یعنی شیخ اشراق و ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول این رساله، به مبادی تصوریه و تصدیقیه بحث علم خداوند پرداختیم مطالبی همچون: تعریف علم، اقسام علم و... .فصل دوم به دیدگاه شیخ اشراق اختصاص یافته است. شیخ اشراق بر این باور است که علم واجب به اشیاء، غیر از حضور اشیاء در حضور واجب ،معنای دیگری ندارد علم در واقع همان حضور شیء نزد شیء دیگر است، بنابراین تمام موجودات در محضر حق تعالی حاضرند. دیدگاه شیخ اشراق به علم حضوری علم واجب به اشیاء شهرت دارد. که در انتهای این فصل اعتراضات شیخ اشراق بر نظر ابن سینا در این رابطه مطرح می‌شود که ملاصدرا به پاسخ آن اعتراضات پرداخته و به نوعی از نظریه مشاء دفاع می‌کند.در فصل سوم ،اختصاصاً نظریه ملاصدرا در باب علم ازلی واجب به خود و ماسوا مطرح شده است. ملاصدرا برای تبیین علم واجب به ماعدا ،دوروش را طی می‌کند: اول ،روش حکما و دوم، روش عرفا. در این بخش ،روش برهانی به این نحو بیان شده است که با مقدمات برهانی، علم واجب به ماسوا را در مقام ذات واجب اثبات می‌کند و کمبود دیدگاه مشاء و اشراق را در این می‌داند که علم واجب را در مقام ذات اثبات نمی‌کنند و این موجب نقص ذات واجب می‌شود. در روش عرفانی با بیان چند مقدمه، به این نتیجه می‌رسیم که واجب در مقام ذات، علم به ذات و صفات و لوازم ذات و صفات داشته و هیچ کدام خارج از ذات نمی‌باشد.در فصل چهارم ،علم فعلی واجب تعالی به مادیات از نظر ملاصدرا بیان شده است. ملاصدرا با به کار بردن مبنای اصالت وجود و لوازم آن یعنی :بساطت و وحدت تشکیکی وجود به منظور اثبات مساوقت علم و وجود به بیان کیفیت علم فعلی واجب به مادیات می‌پردازد و این که تغییر در علم فعلی واجب تعالی به مرتبه مادیات، موجب اثبات هیچ نقصی برای وی نمی‌باشد.فصل پنجم نیز نگاهی انتقادی و تطبیقی به هر دو دیدگاه داشته که محوریت این پایان‌نامه را تشکیل می‌دهد.
معنا شناسی اوصاف انفعالی خداوند
نویسنده:
نفیسه سموعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله شامل یک مقدمه و ‎۵ فصل می باشد که در مقدمه ضمن بیان و تعریف موضوع پیشینه بحث را می آورد. و مباحثی اصلی پایان نامه را به ترتیب اینگونه می آورد: ‎۱. آشنایی با موضوع ‎۲. چشم اندازی کلی از بحث که مباحثی مثل رحمت و علم الهی و زمان، تغییر و خدا مطرح می شود ‎۳. نفی تغییر در خدا از منظر عقل و نقل ‎۴.گزینه هاکه در آن نظریه اشتراک لفظی و موضوعی و ‎۱۱ گزینه دیگر مطرح می شود. در فصل پایانی به جمع آوری و نتیجه گیری می پردازد.
نقد و بررسی دیدگاه پاسکال جیمز و کی یرکگور با تکیه بر آراء مکی (در مقاله باوربدون دلیل)
نویسنده:
سیده منا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این پژوهش به نقد و بررسی ایده سه تن از ایمان گرایان - پاسکال، جیمز و کی یرکگور پیرامون مسئله ایمان، و باور به خدا بر مدار مقاله باور بدون دلیل تألیف جی. ال. مکی پرداخته شده است. هر سه اندیشمند بر آنند که کنکاش درباورهای دینی به کمک عقل و برهان ما را به بن بست می رساند. زیرا این قلمرو، عرصه جولان و شکوفایی عقل و منطق نیست. عقل انسان به جهت محدودیت و گناه آلودگی اش و همچنین تناقض آمیز بودن متعلق ایمان توان تبیین و حل مسأله وجود خدا را ندارد. بلکه ما به این امور بدون هیچگونه برهان عقلی، صرفا ایمان می آوریم.اما در پاسخ به اینکه اصلا چرا ایمان آوریم، هر کدام شیوه ها و توجیه هایی ارائه داده اند که حاصلش این است که چون ایمان به خدا، بی نهایت نفع، خیر، سعادت و کمال آدمی را در بر دارد،پس هر که در پی این اهداف زندگی می کند، باید ایمان آورد. پاسکال استدلالی اقناعی با عنوان شرطبندی را مطرح می کند. با این بیان که شرط بستن بر وجود خدا در صورت برد، بی نهایت سود به دنبال دارد و حال آنکه چیزی هم از دست داده نمی شود. اما شرط بستن بر عدم خدا درصورت باخت خسران ابدی در پی دارد و در صورت برد سود چندانی به دست نمی آید. پس ایمان به خدا، عملی معقول و موجه است. جیمز، با اعمال شیوه پراگماتیکی در معنایابی و صدق گزاره ها، گزاره خدا وجود دارد را معنادار و حقیقی ارزیابی کرده، باور به آن را موجه می داند.زیرا در باور به این گزاره سود و منفعت عملی و صلاح باورمند نهفته است. کی یرکگور که اگزیستانسیالیستی می اندیشد، از همین منظر به این مسأله می نگرد. وی بر این باور است که آنچه مناسب تفکر اگزیستانسیالیستی است - یعنی احساس مسؤولیت، تحقق فردیت و هستی خویش، رهایی از و هم و پندار، اعمال اراده و گزینش و... - پژوهش انفسی است. قطع و یقین و حقیقت در سیر باطنی است.
بررسی و نقد آراء کارل بـارث در کتـاب خلاصـه اصـول عقاید مسیحی
نویسنده:
محمد حامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
  • تعداد رکورد ها : 124