جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی و مقایسه ی ساختار شخصیت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و فروید و استنتاج دلالت های تربیتی آنها
نویسنده:
گلشن صادقی گوغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ساختار شخصیت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و فروید است.طرح این تحقیق،کیفی است.تحلیل محتوای آن قیاسی و با رویکرد توصیفی- تفسیری است برای جمع آوری اطلاعات، از بیست جلد کتاب های تفسیر المیزان،شیعه در اسلام،تعالیم اسلام،نهایت الحکمه و بدایه الحکمه و دیگر کتاب های انسان شناسی اسلامی و فلسفی،کتاب های فروید، روانشناسی و تعدادی مقالاتی که در این زمینه وجود داشته استفاده شده است. در تحلیل محتوا ابتدا ساختار شخصیت از دو دیدگاه مشخص شد و جدول ساختار شخصیت نشان داده شد.پس از آن مقایسه مستمر داده ها صورت گرفت و داده های مشابه مشخص شدند و جدول شباهت ها ترسیم و سپس از دست بندی داده ها تفاوت آن ها مشخص گردید و جدول تفاوت ها شکل داده شد و اهداف، اصول،روش و محتوا از دو دیدگاه در تعلیم و تربیت مشخص گردید و به صورت جدول ترسیم شد. یافته های پژوهش نشان داده اند که انسان شناسی علامه طباطبایی کامل تر بوده است در زمینه ی اهداف آشنایی با مقوله ی خداوند،دین،قرآن کریم و پیام آیات در زندگی و تعلیم و تربیت مفید بوده است.اما در نظریات فروید دین، خداوند در زندگی و تعلیم و تربیت جایگاهی ندارد.
بررسی و تبیین دیدگاه معرفت شناسی اسلام و پراگماتیسم و تعیین و تحلیل مقایسه ای روشهای آموزشی مبتنی بر آنها در تعلیم و تربیت
نویسنده:
سعید جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش از یک سو با توجه به رابطه فلسفه با تعلیم و تربیت به بررسی ارتباط معرفت شناسی و روشهای آموزشی در تعلیم و تربیت می پردازد، از سوی دیگر با در نظرداشتن نظام فلسفی حاکم بر تعلیم و تربیت کشور، روشهای آموزشی دو نظام تربیتی اسلام و پراگماتیسم را مورد بررسی و تحلیل مقایسه ای قرار می دهد.در فصل اول به عنوان کلیات، موارد طرح تحقیق ، تعریف و تبیین مفاهیم تحقیق ، تبیین معرفت شناسی و مولفه های آن ، ارتباط معرفت شناسی با روشهای آموزشی ، مورد بررسی قرار گرفته است.در بخش ادبیات تحقیق، معرفت شناسی دو نظام فلسفی-تربیتی اسلام و پراگماتیسم با توجه به ابزار شناخت، شناخت حقیقی و منطق شناخت توضیح داده شده است. در فصل سوم جهت تعیین روشهای آموزشی مبتنی بر معرفت شناسی هر یک از دو نظام تربیتی، ابتدا مولفه های معرفت شناسی هر نظام همچون حقیقت، ماهیت دانش و منطق، مورد تبیین قرار گرفته و سپس با توجه به این مولفه ها، الگوها و روشهای اساسی شناخت هر مکتب مشخص گردیده است. سرانجام براساس الگوها و روشهای اساسی شناخت و همچنین ویژگیهای هر مکتب در امر آموزش ، روشهای آموزش تعیین و بررسی گردیده است. فصل چهارم به تحلیل و مقایسه روشهای آموزشی مکاتب اسلام و پراگماتیسم با بررسی نکات مثبت و محدودیتهای هر کدام از روشهای آموزشی، تحلیل فرآیند یاددهی-یادگیری و عناصر اصلی آن(هدف، محتوا، فرآیند) و همچنین تشریح روشهای آموزشی مشترک پرداخته است. در پایان نیز نتیجه گیری کلی و پیشنهادات تحقیق ذکر شده است.
مقایسه و بررسی اندیشه‌های تربیتی امام علی (ع) و آرای تربیتی مکتب اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
اکبر کریمی کشکولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استفاده از اندیشه های والای امام علی (ع)در تعلیم و تربیت موضوعی است که اگربیشتر مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیردمی تواند راهگشای بسیاری از مشکلات کنونی در تعلیم و تربیت نسل جدید جامعه باشد.از آنجا که اندیشه های مکاتب جدیداز جمله اگزیستانسیالیسم به طور وسیع و همه جانبه نسل امروزی را آماج تاثیرات خود قرار داده است، روشن ساختن نقاط اشتراک و تفاوتهای نظام تربیتی اسلام و اندیشه های امام علی (ع)با مکتب اگزیستانسیالیسم،موضوعی است که از سوی صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت چندان مورد توجه واقع نشده و این پژوهش در صدد مقایسه اندیشه های تربیتی امام علی(ع)با آرای تربیتی اندیشمندان مکتب اگزیستانسیالیسم می باشد.برای این منظور در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای و رویکرد توصیفی تفسیری ،اهداف،محتوا و روشهای تربیتی مکاتب اسلام و اندیشه های امام علی(ع)،با مکتب اگزیستانسیالیسم مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته است.مطالعه حاضر در پاسخ به سوال اساسی به شرح زیر آمده است:سوال اصلی:نقاط افتراق و اشتراک اندیشه های امام علی(ع)و آرای تربیتی مکتب اگزیستانسیالیسم در چه مواردی است؟و سوالات فرعی نیز،این نقاط اشتراک و افتراق را در سطوح مختلف اهداف،محتوا و روشهای تربیتی مورد بررسی قرار می دهد.نتیجه این تحقیق نشان می دهد که در تعلیم و تربیت از نظر امام علی (ع)،که برگرفته از تعالیم الهی امام و اندیشه های ناب اسلامی است،به تمامی ابعاد تعلیم و تربیت توجه شده و به طور همه جانبه به مسائل پرداخته شده است،در حالی که نگاه مکاتب غربی و از جمله مکتب اگزیستانسیالیسم به مسائل نگاه تک بعدی و ناقص است.ونمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای انسان باشد. ودر پایان نیز پیشنهاد شده است که با توجه بیشتر به اندیشه های امام علی(ع)سعی شود این اندیشه ها در محتوای درسی دوره های مختلف آموزشی گنجانده شود.
بررسی جایگاه و نقش اختیار در تربیت انسان از نظر علامه طباطبائی
نویسنده:
ناصر قجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1-1-کلیات نگاه انسان به آزادی و اختیار ،به روزهای اولیه ی انسان نخستین، یعنی حضرت آدم و حوا بر می گردد .جبر و اختیار به عنوان آموزه ای مهم از نخستین مباحث عقایداسلامی، سهم زیادی از بحث های کلامی را از دانش دینی به خود اختصاص داده است . (قدردان قراملکی ،1384) در اهمیت مساله ی جبر و اختیار، باید در نظر گرفت کهتمام علوم مربوط به موضوع انسان، علوم روانی با اقسام گوناگونش ،علوم اقتصادی ،حقوقی ،اخلاقی ،سیاسی و ...زمانی می توانند خود را برای بهره برداری کامل، آماده کنند که مساله ی آزاد بودن یا مجبور بودن انسان و محدود? ی عمل او بطور نهایی روشن شده باشد .مساله ی جبر و اختیار از دیر گاه مورد توجه فلاسفه و دانشمندان بوده است .تاریخ ابتدای بحث معلوم نیست. از متفکرین گذشته، مشهورترین شخصیت علمی و فلسفی که این مساله را با اهمیت احساس کرده و بطور مفصل و منظم به آن پرداخته است، ارسطواست . پس آن که آفتاب فرهنگ یونانی غروب می کند، این مسأله نیز مانند سایر مسائل علمی و فلسفی، بایگانی می شود تا آنگاه که درخشندگی فرهنگ اسلامی به جوامع بشری می تابد .(جعفری ،1379) این مسأله از یک سو مسئله ای انسانی و از سوی دیگر الهی و یا طبیعی است. از آن جهت که موضوعش انسان است این سوال مطرح است که انسان، مختار است یا مجبور؟به این دلیل که طرف دیگر مسئله خدا یا طبیعت است، این سوال مطرح است که آیا اراده و مشیت (قضا و قدر الهی )و یا عوامل جبری (نظام علت و معلولی)طبیعت انسان را آزاد و یا مجبور نموده است؟ به همین اعتبار این مسئله یکی از عمومی ترین مسائل علمی بشری است. آدمیان همواره با این پرسش روبرو بوده اند که آیا در اعمال و رفتار خویش آزاد و مختار ند یا نه؟ در پاسخ به این پرسش ؛گروهی در ورطه جبر، فرو رفته و در پی انکار هر گونه آزادی عمل برای انسان بر آمده اند. در مقابل، جماعت دیگری بدین اعتقاد روی آورده اند که انسان در افعال و رفتار خویش از آزادی مطلق و بی قیدی برخوردار است. در این میان، گروهی تلاش نموده اند تا به دور از افراط و تفریط، تصویری معقول و خرد پسند از آزادی و اختیار آدمی، ارائه کنند. (سعیدی مهر ،1375) شایان ذکر است مسائل یاده شده با توجه به نقش بنیادین اختیار آدمی در رقم زدن سرنوشت و ساماندهی به زندگی انسان ها سبب شده تا مسأله اختیار آدمی در میان ملل مختلف و دانشمندان رشته های گوناگون علمی و پیروان و اندیشه وران ادیان به عنوان یک مسأله ی مهم و سرنوشت ساز همواره مورد توجه قرار گیرد. حاجت به بیان نیست که بحث جبر و اختیار با توجه به ماهیت آن می تواند مسئله ای نو و چالش برانگیز باقی بماند؛ از همین رو، مجموعه یافته ها و تالیفات تولید شده موید این امر است.1-2- بیان مسئلهتاکنون، کتب و مقالات مختلفی به موضوع تعلیم و تربیت اسلامی از جنبه های گوناگون پرداخته اند. تقریباَ در تمامی این کتب به یک سری از مسائل عمده در تعلیم و تربیت اسلامی اشاره شده است؛ مانند نقش عقل و خرد و اهمیت آن در اسلام، مبانی انسانی شناسی اسلامی، شیوه های تعلیم و تربیت، مراحل آن و از این نمونه ها؛ اما در این حوزه، پاره ای از مسائل اساسی همچنان بی پاسخ مانده است. از جمله این مباحث، می توان به موضوع رابطه و یا به عبارتی نسبت آزادی و تربیت در اسلام اشاره داشت. بنابراین، یکی از سوالات اساسی در حوزه ی تعلیم و تربیت اسلامی می تواند همین رابطه ی تربیت و آزادی باشد.(شمشیری ،2:1385 ).منظور از تربیت و عمل تربیتی در نظام چهارچوب آموزشی و پرورشی، فرایندی است که رکن اصلی آن، برنامه ریزی برای نیل به هدف تربیتی است. طبق این تعریف، می توان عمل تربیتی را عملی هدفدار دانست و عناصر آگاهی و اراده را در آن دخیل کرد. اگر عملی بدون برنامه ریزی و قصد قبلی، اثر تربیتی به جا بگذارد، نمی توان آن را عملی تربیتی شمرد. (اعرافی،110:1376).انسان در گستره هستی، تنها موجودی است که باید به مدد عناصری همچون عقل، دانایی و اختیار و آزادی در جولانگاه دنیا به تنظیم و تبویب امور خود بپردازد. میزان ارزش و اصالت اعمال او، بسته به آگاهی و بینش و انتخاب هایی است که در میان چند راهی ها از خود بروز و ظهور می دهد .در همه ی مکاتب و نحله های عقیدتی و فکری، خصوصاَ مکتب وحیانی اسلام، آن عملی مأجور و مثاب است که با مهندسی عقلانی و توأم با خواست واراده فرد باشد؛ بنابراین، عملی که از سر اتفاق و اکراه صورت پذیرد، فاقد هرگونه ارزش و توجهی است. در این میان، بدیهی است، تربیت که جوهره ی آن طلب و خواست فرد است، دارای اهمیت مضاعف است. درآموزه های شرع مقدس اسلام، شرط بهره مندی از حیات پاکیزه و پاداش کثیر و رسیدن به مقام رضا و قرب الهی ایمان (نیت، انگیزه) و عمل صالح یاد شده است .درحال حاضر، میان جامعه ی علمی کشور، اندیشمندان زیادی به بحث پیرامون اختیار و ارتباط آن با تربیت پرداخته اند؛ اما با بررسی و تحقیقی که از سوی نگارنده این پایان نامه به عمل آمده تاکنون پژوهشی پیرامون بررسی جایگاه و نقش اختیار در تربیت انسان از دیدگاه علامه طباطبائی صورت نگرفته است؛ از همین رو، موضوع از یک سوبا عنایت به اهمیت و حساسیت امر تربیت و نقش آن در سعادت انسان با بهره گیری از عنصر آگاهی و اراده، و از سوی دیگر، شخصیت کم نظیر علامه در جهان اسلام، محقق را برآن داشته است تا این موضوع رادر نظرگاه و اندیشه های علامه محمدحسین طباطبائی (ره)بررسی و جلوه های افکار او رادراین زمینه، برای جامعه ی تعلیم و تربیت روشن نماید.1-3-اهداف تحقیقهدف از انجام این تحقیق، بررسی و شناخت موضع و نظرگاه علامه طباطبائی (ره)در رابطه با نقش ، جایگاه و سهم اختیار و قدرت انتخاب در امر تربیت انسان است. محقّق بر آن است تا با بررسی آراء و نظرات علامه در حوز? ی جبر و اختیار، زمینه را برای درک بهتر اندیشه‌های وی در این خصوص، فراهم‌ نموده و در نهایت به ارائه‌ی چارچوبی مفهومی از تربیت انسان، در استناد به نقش و جایگاه مفاهیم جبر و اختیار بپردازد.هدف اصلیارائه چارچوبی مفهومی از تربیت از منظر علامه با ملاحظه ی نقش اختیار و قدرت انتخابگری انسان در زندگی.اهداف فرعی1.
بررسی و ارزیابی زمینه فلسفی و روش های آموزشی چهار رویکرد تربیت اخلاقی معاصر
نویسنده:
شهربانو حقیقت، محمد مزیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش حاضر،از میان رویکردهای متعدد موجود در زمینه تربیت‌ اخلاقی،مبانی فلسفی و روش‌های آموزشی چهار رویکرد تبیین ارزش‌ها،تربیت‌ منشی،رشد شناختی و رویکرد دینی(با عنایت به اسلام)،با استفاده از روش‌ شناسی تحقیق کیفی و تکنیک تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته‌اند. رویکرد تربیت‌منش ریشه در عقاید اخلاقی فلاسفهء فضیلت‌مدار دارد و بر روش‌هایی متکی بر تشکیل عادات،مانند ارائهء داستان‌های اخلاقی،زندگی‌نامه‌ها و نمایش فیلم استوار است که دقیقا به همین دلیل،متهم به استفاده از روش‌های‌ تلقینی می‌باشد.رویکرد تبیین ارزش‌ها ریشه در نظرگاه‌های پوزیتویستی‌ تحلیلی،پدیدار شناختی،وجودگرایی و پراگماتیسم دارد و از روش‌هایی مانند بحث گروهی با تأکید بر گزینش اخلاقیات از سوی فراگیران و حفظ بی‌طرفی‌ معلمین سود می‌برند.توصیه به بی‌طرفی و نسبیت‌گرایی عمده‌ترین نقطهء ضعف‌ این رویکرد است.رویکرد شناختی رشدی با سردمداری پیازه و کهلبرگ، زمینه‌ای کانتی دارد و با کمک طرح معماهای اخلاقی به تربیت اخلاقی می‌پردازد که به دلیل تأکید شدید بر عقل و قضاوت اخلاقی و عدم توجه به رفتار اخلاقی، مورد انتقاد بوده است،اما رویکرد تربیت اخلاقی اسلام،که از جهان‌بینی اسلامی‌ الگوسازی،تمثیل و قصه‌گویی بسیاری از نکات ضعف دیگران را می‌پوشاند،هر چند خود هنوز نیاز به تحقیقات کاربردی فراوانی دارد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 134
بررسی روش‌شناسی و روش پژوهش دانشمندان مشهور مسلمان ایرانی سده‌های چهارم و پنجم هجری قمری
نویسنده:
مجتبی بخشنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت بشری در مسیر تکامل خود، منزل‌گاه‌های متفاوتی را اختیار کرده است. امروزه بر سر این نکته اختلاف چندانی وجود ندارد که درباره‌ی خاستگاه معرفت، نمی‌توان به‌طور قطع اظهار نظر کرد. در آثار تاریخیِ بر‌جای-مانده از دوران‌های قدیم و اندک اطلاعات موجود، می‌توان نقش حوزه‌های جغرافیایی مختلفی را همچون چین باستان، بین‌النهرین و شمال آفریقا، در گسترش زمینه‌های مختلف معرفت بشری و تقویت بنیان‌های اساسی آن، پر رنگ دید. سیر حکمت از این حوزه‌های جغرافیایی به یونان باستان در همراهی با شرایط مختلف جامعه‌ی آن روزگار یونانساختمان جدیدی از دانش و معرفت را در زمینه‌های متنوعی بنا نهاد و نوابغ یونان سهم خود را در حرکت تکاملی دانش بشری به‌خوبی ایفا کردند. بعد از افول ستاره‌ی یونان در اندیشه‌ورزی و تنگ‌شدن عرصه بر اندیشمندان آن دیار، کاروان دانش در جستجوی منزل‌گاهی جدید برای نوزایی، جان‌های تشنه‌ی معرفتِ مسلمانان را رصد کرد و قلب‌های آکنده از شوقِ به دانستن آنان را که با آیات و روایات به حرکت درآمده بود مأمن مناسبی برای رشد و شکوفایی یافت.بنابراین سیر حکمت و معرفت در گذر زمان به دنیای اسلام نیز رسید و بر اساس مدارک موجود، نقش دانشمندان مسلمان در پیش‌برد علم و دانش، انکارناپذیر است. پیشرفت مغرب زمین در حوزه‌های مختلف در طول دو قرن اخیر و دست‌یابی به توانائی‌های متنوع علمی، فنی و مهندسی، صنعتی، مالی، سیاسی، نظامی و ... که یک شکاف عمیق میان آن‌ها و دیگر مناطق به‌وجود آورده است، زمینه-ی شکل‌گیری این تصور را در اذهان مردم مغرب‌زمین فراهم کرده است که فرهنگ خود را حائز مشخصه‌هایی بدانند که مبنای این رشد چشم‌گیر قرار گرفته‌اند و بالتبع دیگران را فاقد این ویژگی قلمداد می‌کنند. از نظر آن‌ها، استقراء و کاربردِ منطق، متعلق به خودشان است و مشرقیان از این عناصر بی‌بهره‌اند و درعوض اهل مکاشفه و شهودند.از طرفی می‌توان ادعا کرد که میان روش پژوهش هر شاخه از معرفت بشری با همان شاخه، همبستگی متقابل وجود دارد. البته این همبستگی به‌گونه‌ای نیست که نتوان به صراحت بر این نکته پای فشرد که روش پژوهش هر علم بر خود آن علم مقدم است. حال پرسش این است که اگر دانشمندان مسلمان توانستند در طول چند قرن حاکم بلامنازع قلمرو معرفت‌های بشری باشند و افق‌های جدیدی در عرصه‌های مختلف علمی پدیدار سازند به چه روش‌های علمی استناد جسته‌اند و آیا اصولاً روش‌شناسی و روش‌های پژوهشی که بتوان به کمک آن بر معتبر بودن یافته‌هایشان مهر تأیید زد، به‌کار گرفته‌اند؟ و این‌که از این رهگذر آیا می‌توان خط‌مشیِ علمی و پژوهشی آنان‌را با دست‌آوردها و معیارهای امروز بشر در عرصه‌های پژوهشی سنجید و قالبی مستدل و مستند برای گزینش و اختصاص ایشان به هر کدام از آن‌ها پایه‌ریزی نمود؟ بر این اساس فهم و اطلاع از روش‌شناسی و روش‌های پژوهشی که دانشمندان مشهور مسلمان ایرانی در دوره‌ی طلایی نهضت علمی دنیای اسلام مورد استفاده قرار داده‌اند، هدف اصلی پژوهش قرار گرفت. این هدف به‌ویژه از آن‌رو حائز اهمیت است که تقریباً در اکثر منابع مربوط به روش‌های پژوهش، نام و نشانی از تلاش‌های دانشمندان مسلمان در این زمینه دیده نمی‌شود. در این میان با توجه به نقش بارز ابوریحان بیرونی و ابن سینا در گسترش مرزهای دانش، بررسی موضوع پژوهش بر تعدادی از آثار ایشان متمرکز گردید.
تبیین فلسفی آیین‌نامه انضباطی مدارس کشور و تطابق آن با رفتارگرایی، شناخت گرایی و اسلام
نویسنده:
محسن عیسی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی میزان انطباق آیین نامه انضباطی مدارس کشور با تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته است. به این منظور ابتدا مبانی فلسفی و روشهای تربیتی دو دیدگاه کلی و مطرح در روانشناسی یعنی روان شناسی رفتارگرا به عنوان دیدگاه تجربه گرا و روان شناسی شناخت گرا به عنوان دیدگاه خردگرا مورد بررسی قرار گرفت، سپس مبانی فلسفی اندیشه تربیتی اسلام مطرح گردید. نهایتا مفاد آیین نامه انضباطی مدارس کشور با استفاده از این مطالب و نظر سنجی از150 تن معلمین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز که به شکل تصادفی انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار گرفت که یافته های زیر به دست آمد: 1- مقرارت انظباطی دانش آموزان در تعیین وظایف انضباطی دانش آموزان با تعلیم و تربیت اسلامی منطبق است اما در نحوه تشویق و تنبیه دانش آموزان به ترتیب متمایل به نظریات رفتارگرایان و شناخت گرایان بوده است. 2- نظر سنجی انجام گرفته مشخص کرد که آیین نامه انضباطی دانش آموزان در هیچیک از مدارس مورد تحقیق اجرا نشده است. عدم نظارت سازمان آموزش و پرورش از علل عمده این امر است.