جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
رسالة الإیقاظات فی خلق الأعمال
نویسنده:
المعلم الثالث المیر محمد باقر الداماد؛ تصحیح وتعلیق: حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«رساله الایقاظات»، مشتمل بر یک مقدمه و شش «الایقاظ» است: بنابر مقدمه، این رساله در پاسخ یکی از دوستان یا شاگردان «میرداماد»، به رشته تحریر در آمده است. بر اساس نسخه «کتابخانه مجلس شورای اسلامی»، شروع این اثر در اواخر 1025 هجری قمری بوده است. این نگاشته در دو بخش (شش ایقاظ) است: بخش روایی، که در ایقاظ چهارم آمده و تقریباً نیمی از رساله را به خود اختصاص داده است. در این بخش مولف، با نقل احادیث مربوط به جبر و اختیار به تحکیم مبانی عقلی خود قوت بخشیده است. بخش کلامی – فلسفی، که پنج ایقاظ دیگر را به خود اختصاص داده است.
مشیت الهی از منظر روایات ( با تکیه بر کتاب کافی و شارحان آن)
نویسنده:
صدیقه توکلی، حامد ناجی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
«مشیت الهی» از صفاتی است که کمتر مورد توجه حکما و متکلمان قرار گرفته است؛ در حالی که در آیات قرآن و روایات، جایگاه برجسته‌ای دارد. در این مقاله با تکیه بر روایات کتاب الکافی در این موضوع و با استفاده از شرح شارحان آن، مشیت الهی به روش توصیفی ـ تحلیلی، تبیین شده و جایگاه آن در صدور فعل خداوند و نیز تأثیر آن بر افعال اختیاری انسان مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این روایات، وجود تمام اشیا در نظام هستی، حتی افعال اختیاری انسان، مسبوق به مشیت الهی است؛ به طوری که برای تحقق آن باید تمام مراتب مشیت حق، حتی احداث و ایجاد فعل به آن تعلق گیرد. از سوی دیگر، مشیت الهی نسبت به افعال اختیاری انسان مستقل در تأثیر نیست، بلکه اراده و اختیار انسان، آخرین حلقه از مشیت فعل اوست، چراکه خداوند به دلیل مصلحت تکلیف، هیچ‌کس را در اطاعت از اوامر و نواهی خود مجبور نمی‌کند. به همین لحاظ، این مرتبه از مشیت می‌‌تواند در تقابل با امر و نهی و حتی حبّ و رضای خداوند باشد؛ علاوه بر این، انسان در مشیت افعال اختیاری خود نیز، تحت سیطرۀ مشیت الهی است؛ پس نه اختیارِ تام است و نه جبر.
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و اثبات جدوى الدعاء
نویسنده:
محمدباقر ميرداماد؛ حاشیه نویس: ملاعلی نوری؛ محقق: حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و إثبات جدوی الدعاء، اثر میر محمدباقر داماد (متوفی 1041ق)، رساله‌ای است درباره مسئله بداء و به‌مناسبت‌ نقد فخر رازی به شیعه در باب بداء و پاسخ خواجه نصیر طوسی پرداخته‌ و نظر‌ خود را در تبیین این مسئله آورده است. کتاب حاضر یکی از آثار مهم کلامی میرداماد است؛ چه، اینکه در آراء تمام اندیشمندان پس از او، جای پای این رساله به چشم می‌خورد. کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز و مطالب مشتمل بر یک دیباچه و سه بخش کلی است. در مقدمه مصحح، پس از نگرشی کوتاه به خصایص کلام شیعه دوازده امامی، از جمله منصوص بودن امامت، رجعت، تقیه و بداء و ارائه کتابنامه‌ای در آن، به تحلیل آموزه بداء پرداخته شده است. مؤلف در دیباچه رساله، با نقل کلام امام فخر رازی، بیان خود را آغاز می‌کند. فخر رازی در کتاب «محصل» گوید: شیعه با استفاده از دو اصل بداء و تقیه، خود را از هر اشتباه و کذبی مبرا می‌نمایند. همی گویند در آینده ما دارای حکومت و عزت خواهیم شد و وقتی بدان دست نمی‌یابند، گویند بداء شده است و وقتی حرفی می‌زنند و بعد معلوم می‌گردد که خطا و باطل بوده، گویند تقیتا گفتیم. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «نقد المحصل» به پاسخ از این افتراء برآمده و گوید: اولا خبر بداء خبر واحد است - در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) - و موجب علم و عمل بدان نیست و ثانیا تقیه مورد خاص دارد و در تمام موارد جایز نیست. محقق داماد از کلام امام فخر رازی برمی‌آشوبد و کلام خواجه نصیرالدین طوسی را در مسئله تقیه مورد قبول و در مسئله بداء مورد اشکال قرار داده و می‌گوید: اولا مسئله از طریق اهل سنت نیز مطرح گردیده و پاره‌ای از آیات قرآنی دال بر آن است. ثانیا خبر روایت بداء در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ص) غیر قابل قبول است و معارض با اخبار باب امامت ائمه اثناعشری(ع) است و بر اساس مبنای فوق، پایه بخش نخستین رساله خود را پی می‌نهد. بخش اول: در پی انتقاد به خبر بداء، نویسنده امامت ائمه اثناعشری را محرز می‌داند، ولذا ادله اثبات امامت را بر دو پایه استوار می‌بیند: الف)- احادیث و اخبار فضائل ائمه اثناعشری(ع)؛ ب)- مثالب و کژی‌های موجود در جانشینان دروغین خلافت. بدین طریق او بیش از یک‌سوم رساله خود را به همین اصل اختصاص داده که در آن نیز از گفتارهای جدلی و خطابیاستمداد جسته است. بخش دوم: در این بخش به طرح اصلی رساله پیرامون بداء رسیدگی می‌گردد که خود بر سه پایه استوار است: الف)- ذکر اخبار وارده در مسئله بداء؛ ب)- بررسی لغوی واژه «بداء» و عدم انکار استناد آن به خداوند؛ ج)- طرح بیانی مسئله بداء که این بخش نیز بر دو قسمت است: طرح آموزه بداء و هماهنگی مفهوم آن با نسخ و اختلاف آن در تشریع و تکوین که در پایان رساله با اشاره‌ای گذرا به طرح همین بخش، رساله به‌صورت ناتمام انجام یافته است. بررسی مسئله تکوین و موجودات مکون که در پی آن، به مذهب تثلیث و تربیع در اقسام موجودات اشاره شده و در این رهگذر، وجه تخصیص بداء به مکونات، روشن می‌‌گردد. بخش سوم: این بخش که از جهتی، یک بخش فرعی و استطرادی در مسئله بداء می‌باشد، به اعتباری به‌طور مستقیم با بداء در ارتباط است. در این مرحله به طرح حصول کثرت از وحدت از رهگذر مسائل علم حروف و اعداد اشاره شده که بیش از یک‌پنجم رساله را به خود اختصاص داده است. بداء - در لغت عرب - به معنای آشکار شدن چیزی پنهان است و نیز در جایی که برای انسان تغییر عقیده یا علم حاصل شود، به کار می‌رود و در‌ قرآن مجید‌ آمده است که: «بدا لهم سيئات ما عملوا». متکلمان و مفسران مسلمان در شرح و تفسیر آن، مطالبی نزدیک به هم ‌‌گفته‌ و نوشته‌اند، ولی این مسئله در نظر میرداماد اهمیت‌ ویژه‌ای داشته و در این کتاب، به‌صورت مفصل، بدان پرداخته است. میرداماد در توضیح‌ مسئله بداء می‌گوید که بداء مانند «نسخ» است - و می‌دانیم که نسخ به معنای تغییر تمام یا بخشی‌ از حکم شرعی و قانون‌ موضوعه است، پس از آنکه، دیری آن حکم و قانون عملی شده باشد - اگر در اوامر و نواهی شرعی که خطاب به مردم است تغییری یافت گردد یا به‌کلی برداشته شود، آن را «نسخ» می‌گویند و هرگاه که أمر تکوینی (یعنی‌ سرنوشت رقم‌خورده‌ای) از جانب خداوند دگرگون شود - مثل آنکه با دعاء و صدقه و مانند آن، بلائی از سر انسان بگذرد - آن را بداء می‌نامند. اما بداء در سلسله مراتب امر و مشیت الهی جایی معین دارد و چون‌ علم‌ الهی را به مراتب قضا و قدر علمی و عینی تقسیم نموده است، قضای الهی را به‌دور از هرگونه بداء و تغییر ‌و تبدیل می‌داند؛ همچنان‌که آن را حتی درباره مفارقات (موجودات منزه از ماده‌ مانند‌ فرشتگان) روا نمی‌داند. میرداماد معتقد است که در وعاء دهر - که جای ثبات و نظام جامع و کلی حوادث و حقایق است - بداء راه ندارد؛ زیرا اگر در دهر راه یابد، مانند آن است که دهر‌ از ثبات‌ خود بیرون آمده و شکل تغییر و سیلان را - که ویژه ماده است - پذیرفته باشد. آنچه که در آن، بداء راه دارد، عالم «قدر» است که با وعاء زمان منطبق است. مسئله بداء، از یک طرف به مسئله وعاء دهر و از‌ طرف‌ دیگر‌ به قضای الهی و مراتب علم باری تعالی مربوط می‌گردد و بر روی هم روشن می‌‌شود‌ که دستگاه‌ فلسفی‌ میرداماد بر محور وعاء دهر و حدوث دهری بنا شده و استوار است و از‌این‌رو‌ در کتاب حاضر نیز به بهانه اثبات و تصحیح بداء - که از عقاید امامیه است - به بیان انحاء‌ حدوث‌ ذاتی و دهری و زمانی می‌پردازد و وعاء زمان و ویژگی‌های آن و فرق‌ زمان‌ با‌ وعاء ثوابت دهری را شرح می‌‌دهد. گویی با بیان اوصاف وعاء زمان که اساس و جوهره ذاتی‌ آن‌ حرکت و تغییر و تبدل و سیلان و بی‌قراری است، می‌خواهد نتیجه بگیرد که «بداء» نه‌ فقط‌ صحیح‌ و ممکن که بایسته و ناگزیر است و حکم ثابت الهی در جهان متغیرات بایستی گاهی به‌صورت‌ بداء، جامه عوض کند.
خداوند از منظر الهيات پويشی و ملاصدرا
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتار حاضر از آنرو كه به بررسي تطبيقي دو جريان فکري نظر دارد، در دو بخش سامان يافته است: الف) الهيات پويشي: اين جريان فکري که در قرن بيستم ظهور يافت، يکي از فرايندهاي تکاملي انديشه خردورزان حوزۀ دين است. اينان با توجه به تمام مناقشات موجود در قرون وسطي و دين‌گريزي مدرنيته، در پي عرضه نويني از الهيات دينيند که در طي آن مفاهيم گوناگوني همچون خداوند، سرمديت خداوند، قدرت وي، چگونگي شرور در عالم، جهان هستي، چگونگي ارتباط خداوند با جهان هستي، تعامل تغيير در جهان با خداوند را مورد بازکاوي قرار ميدهند. اين طرح نو که توسط آلفرد نورث وايتهد بنا نهاده شد و بوسيله چارلز هارت شورن و ديويد راي گريفين تفصيل يافت، اکنون بعنوان يکي از مکاتب رايج الهياتي و ديني در محافل غربي مورد گفتگوست. اين ديدگاه از دو سو قابل توجه است: 1. قرائتي نو از الهيات ديني که همگامي آن با متون مقدس مورد بحث است. 2. ارائة طرحي نو از هستي شناسي و چگونگي تعامل خداوند با جهان. ب) حکمت متعاليه صدرايي: حکمت متعاليه که نخستين بار بنيانهاي فلسفي آن توسط صدرالدين محمد شيرازي پي نهاده شد، در سه مرحله تکامل يافت: 1) مرحله سينوي در فهم وجود؛ 2) تشکيک وجود؛ 3) وحدت شخصي وجود. اگرچه ملاصدرا در طي کتاب بزرگ خود يعني الاسفارالاربعة به تمايز اين سه مرحله اشارتي نکرده است، ولي تحول آراء وي در طي رساله هاي گوناگونش بيانگر اين سير تکاملي ميباشد. وي با کشف اصالت وجود، در پي آن برآمد که فهم وجود را از مرحله مفهوم به مصداق تعميم دهد و سرانجام مجبور گرديد طرح وارۀ نويني را در نسبت خداوند با جهان هستي عرضه دارد که همين مهم عملاً در سه مرحله براساس سير فکري وي، قابل بازشناسي است. اين نگرشِ نوين به مفهومِ وجود، عملاً بيشتر مفاهيم الهيات ديني را درنورديد و وي را بر آن داشت که قرائتي نو از الهيات ديني عرضه دارد. نگارندۀ بر اين باور است که نظام تشکيکي وي برخلاف نظام وحدت شخصي او كه در حال تطور بوده، نظامي نسبتاً کامل است و نکتة درخور توجه در اين مقام، همگامي نسبي بنيان وحدت تشکيکي وجود با الهيات پويشي مسيحي است و البته چنانکه بيان خواهد گرديد، نظام صدرايي در فهم آموزه هاي ديني و تطبيقي از الهيات پويشي کارآمدتر بوده و بسيار دقيقتر ميباشد. از اينرو نوشتار حاضر، افزون بر طرح بحث الهيات پويشي و دستاوردهاي جديد آن در مفاهيم ديني، به مقايسه آن با دستگاه حکمت تشکيکي ملاصدرا پرداخته و وجوه قوّت و ضعف آن را مورد بررسي قرار خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
مرگ از نظر ملاصدرا در نگره تفسیر فلسفی تعابیر موت و نفس
نویسنده:
فاطمه قوانلو، حامد ناجی اصفهانی، عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ از احوالِ نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف "مرگ" است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه ی این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمناً چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه ی نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود.
صفحات :
از صفحه 108 تا 119
مباحث عقلی تغییر و تکامل نفس انسان در عالم برزخ و قیامت بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
منصوره السادات وداد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر فلسفی عوالم اخروی خالی از هرگونه ماده و قوه انفعالی است. از همین رو حرکت و تغییر که به معنای از قوه به فعل شدن است، در آن عوالم بی معناست. تکامل نیز چون قرین با حرکت است، همین حکم را خواهد داشت. اما ملاصدرا از هیولی و قوه اخروی سخن به میان می‌آورد. همچنین در عباراتی از تبدّلات و استکمالات اخروی سخن می‌گوید. از طرف دیگر به نظر می‌رسد آیات و روایات وجود تکامل و تغییر در عوالم اخروی را تأیید می‌کنند و حتی از عوامل و موجبات آن سخن به میان می‌آورند. نگارنده در این رساله به دنبال یافتن منظور ملاصدرا از چنین عباراتی و مقایسه دیدگاه وی با کلمات معصومین علیهم السلام و قرآن کریم است. پاسخ به این پرسش‌ها، چشم انداز کلی ملاصدرا را به عالم آخرت و نظام آن روشن می‌سازد.به این منظور، کلمات وی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که از نظر او ماده بعید اخروی، نفس انسانی و مواد قریب آن قوه خیال و یا ملکات حسنه یا سیئه انسان است که با نفس متحدند و منظور وی از قوه در آخرت، به معنای قدرت و توان وجودی است. همچنین دانسته شد وی در معنای تکامل و تغییر لزوماً حرکت را لحاظ نمی‌کند بلکه معنایی اعمّ از حرکت از آن ها دارد. و بالاخره بر اساس این مبانی امکان تکامل و تغییرات دفعی در آخرت و نیز استکمالات علمی و وقوع آن‌ها در بهشت و دوزخ معلوم شده است. در ادامه نیزعوامل و موجبات تکامل اخروی بر اساس مبانی ذکر شده از حکمت متعالیه بحث گردیده است.
ترجمه و نقد چهار فصل اول کتاب «حدیث، میراث محمد (ص) در قرون میانه و دنیای جدید»
نویسنده:
مهدی حبیب الهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر ترجمه و نقد چهار فصل از کتابحدیث، میراث محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرون میانه و دنیای جدیدنوشته آقای جاناتان براون؛ اسلام شناس آمریکایی است. وی که تحت تأثیر آموز‌های غنی و عمیق اسلام به این آیین گرویده است، با مسافرت به کشورهای عربی، إسلامی و فراگیری زبان‌های شرقی مطالعات زیادی در تاریخ إسلام، قرآن و حدیث داشته و مقالات و کتب زیادی از وی منتشر شده است. وی در تحقیقات و تألیفاتش در مورد إسلام رویکردی مثبت و در عین حال بی‌طرفانه دارد..محورهای اصلی دیدگاه‌هایآقای براون در چهار فصل اول کتاب از این قرار است:وی در ابتداء به تعریف حدیث و برخی دیگر از واژه‌های مرتبط پرداخته و دلایل حجیت آن را با اشاره به آیات قرآنی و عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می‌کند. او معتقد استهر چند که حدیث از لحاظ إعتبار دومین منبع إسلامی است، به لحاظ جامعیت و گستردگی موضوعات بر قرآن کریم مقدم است.او قرآن را منبع جامع برای پاسخ‌گویی به همه نیازهای مسلمین نمی‌داند.در فصل دوم با إشاره به تلاش‌های صحابه در ضبط و ثبت سخنان پیامبر، شروع تدوین حدیث را از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دانسته و أحادیث منع را غیر قابل إعتماد معرفی می‌کند. وی بدون إشاره به تلاش خلفاء به عدم تدوین و ترویج حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تلاش‌های اولیه تابعین و دانشمندان بعدی در تدوین صحیفه‌ها، مصنّف‌ها، مسندها، و در نهایت سنن و صحیح‌ها را ذکر می‌کند. در فصل سوم پدیده جعل و وضع حدیث را بررسی کرده و آغاز گسترده جعل را به اواخر قرن اول هجری منتسب می‌کند. او شیعیان و طرفداران معاویه را از عمده‌ترین عوامل جعل حدیث می‌داند. سپس به تلاش مسلمین در پالایش أحادیث از مجعولات و ابداع شیوه‌های نقد سند و محتوای روایات می‌پردازد. در فصل چهارم حدیث شیعه و پیدایش و ماهیت آن را معرفی می‌کند. او معتقد است حدیث شیعه بعد از غیبت کبری شکل جدی به خود گرفته است. او به معرفی جوامع اولیه و ثانویه حدیث شیعه پرداخته و بر این نکته تأکید می‌کند که شیعیان در تدوین کتب شرح الحدیث، رجال و درایه همانند أهل سنت توفیق زیادی نداشته‌اند.این نوشتار در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول کلیات پایان‌نامه ارایه گردیده و در بخش دوم ترجمه چهار فصل کتاب براون قرار داده شده است و بخش سوم این پژوهش به نقد فصل‌های دوم و سوم کتاب إختصاص داده شده است. در این بخش سعی شده است مهم‌ترین دیدگاه‌های نویسنده در مورد جعل حدیث و برخی از ادعاهای او درباره حدیث شیعه تحلیل و نقد گردد.برخی از دیدگاه‌های نویسنده که در این بخش مورد نقد واقع شده‌اند از این قرار است: نقش شیعه در آغازه جعل حدیث، عدم وجود جعل گسترده در زمان حیات اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)،برخورد ملایم دانشمندان رجالی أهل سنت با راویان شیعی، نبود نقد محتوایی أحادیث میان قدماء، فقدان پیشینه قوی حدیثی در میان شیعه، تشکیک در إصالت برخی از کتب حدیثی شیعه همچون نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، متأثر بودن شیعه از معتزله، عقب بودن شیعه از أهل سنت در فقه الحدیث و نقد الحدیث و برخی از اشتباهات جزیی وی.
بررسی اندیشه‌های کلامی فیاض لاهیجی
نویسنده:
حمید عطایی نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاّعبدالرزّاق لاهیجی (م 1072 ق) متخلّص به فیّاض، یکی از بزرگترین متکلّمان در طول تاریخ کلام اسلامی و برجسته ترین متکلّم شیعی در دوران متأخّر بوده است. او با نگارش آثار ارزشمند کلامی، نقش بسیار مهمّی در دفاع از عقاید تشیّع و تقویت ایمان دینی مردم ایفا نمود.بررسی های انجام شده در آثار کلامی وی نشان می دهد که اگر چه نظرها و دیدگاه های لاهیجی در بسیاری از موضوعات کلامی مطابق و موافق دیدگاه های عرف متکلّمان شیعه است؛ لکن با وجود این او در برخی از مسائل مانند: فاعلیّت الهی، حسن و قبح عقلی و معجزات پیامبر(ص) دارای آراء و اندیشه هایی خاصّ و متفاوت با دیگر متکلّمان بوده است. فیّاض از جمله متکلّمانی بود که پس از تأسیس مکتب کلام فلسفی به دست خواجه نصیر الدین طوسی(م 672 ق) از وی پیروی نمود و آثار خود را به شیوه مرسوم در سنّت کلام فلسفی به نگارش درآورد. لاهیجی در نگاشته های خودش در صدد بر آمد که همانند خواجه و حتّی بیش از او، با استفاده از اصول، قواعد و اصطلاحات فلسفه مشّاء، به تقریر و تبیین مباحث کلامی بپردازد و از این حیث تأثیر فراوانی بر فرایند فلسفی شدن علم کلام در تشیّع داشت. در واقع جریان فلسفی شدن کلام شیعه که از زمان خواجه نصیر آغاز شده بود، بار دیگر توسّط فیّاض و با نگارش آثار کلامی متعدّد با رویکرد و صبغه فلسفی نه تنها احیا شد، بلکه به اوج شکوفایی و اعتلای خود دست یافت.پایبندی و تقیّد شدید نسبت به حکمت مشّاء و به ویژه آراء و اندیشه های ابن سینا، استقلال فکری، آگاهى عمیق به افکار و عقاید فِرَق و مذاهب کلامی، ‏آشنایی کامل با عرفان و تصوّف و برخورداری از گرایش ها و تفکّرات عرفانی را می توان از ویژگی ها و مشخّصات فکری لاهیجی بر شمرد که به طور مشخّص بر نحوه تقریر و نگارش وی از مباحث کلامی تأثیر گذار بوده است.
تکامل نوعی انسان بر اساس نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس
نویسنده:
باقر گرگین؛ حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین و اثبات مبانیِ ویژه‌ی صدرالمتألهین شیرازی در حکمت متعالیه، بسیاری از مسائل گوناگون حکمت را دگرگون کرد و تعالی بخشید. از آن جمله نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس است که خود، بر اصولی چون اصالت وجود و حرکت جوهری استوار شده است. نحوه‌ی حدوث و حیات و استکمال نفس انسانی، بر اساس نظریه‌ی مذکور، مباحثی را درباره‌ی انسان به میان آورد که خاستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ ملاصدرا شد. تکامل جوهری که به دگرگونی نوعی منجر می‌شود، از آن دست است. نفس انسانی در فلسفه‌ی ملاصدرا با بهره‌گرفتن از اصولی چون اصالت وجود، حرکت جوهری و رابطه‌ی اتحادی خاصی که بین نفس و بدن، با تکیه بر نظریه‌ی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس برقرار می‌شود، در حرکتی ذاتی قرار می‌گیرد. بر همین اساس است که سخن از دگرگونی و تکامل نوعیِ انسان به ‌میان می‌آید. نظریه‌ی تکامل نوعی در تبیین مسأله‌ی تکامل انسان، در زندگی پس از مرگ و حل معضلات آن نقش بسزایی ایفا می‌کند. کوشش نگارنده در این پژوهش، معطوف به تبیین جایگاه نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس در شکل‌گیری دیدگاه تازه‌ی ملاصدرا درباره‌ی ماهیت انسان و چگونگی تکامل اوست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
مطالعه ی تطبیقی لوازم فلسفی نظریه ی وحدت شخصی وجود و وحدت تشکیکی وجود
نویسنده:
باقر حسین لو، حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریة وحدت وجود عرفا همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی بوده است. در تبیین فلسفی ارائه‌شدة صدرا از نظریة وحدت وجود عرفا هم از وحدت تشکیکی وجود و هم از وحدت شخصی وجود سخن به میان آمده است. طرح نظریة وحدت شخصی وجود در سه حوزة وجودشناسی، معرفت‌شناسی و الهیاتی مستلزم آثار و لوازمی است که باعث تغییر و دگرگونی در مفاهیم فلسفی می‌شود. به طوری که با طرح این نظریه، فلسفه‌ای که از آن با عنوان فلسفة کهن یاد می‌کنیم دگرگون می‌شود. در نتیجه، هر چند عبارات و واژگان در نظریة وحدت شخصی وجود و فلسفة کهن مشترک است، اما نمی‌توان آثار و لوازم این نظریه را در فلسفة کهن به کار برد.بنابراین، اگر به نظریة وحدت شخصی وجود قائل شدیم، آثار و لوازمی را به دنبال دارد که راهی جز پذیرش آن نداریم و پذیرش آثار و لوازم این نظریه مستلزم فلسفة جدیدی است. در این مقاله با مطالعة تطبیقی آثار و لوازم نظریة وحدت شخصی وجود سعی می‌کنیم نشان دهیم که پذیرش آثار و لوازم این نظریه طراحی فلسفة جدیدی را می‌طلبد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 60