آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 92
فلسفه فرگه
عنوان :
نویسنده:
نويسنده:یارعلی کردفیروزجایی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - قم: مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
"فردریک لودویگ گوتلوب فرگه"، استاد دانشگاه و متفکر آلمانی در قرن نوزدهم است. در این کتاب سعی شده دیدگاه و مبانی فلسفی منطق فرگه شرح و تبیین شود. مباحث کتاب در قالب مقالات فراهم آمده افزون بر آن نکاتی چند در پاورقی ذکر شده که جنبه توضیحی، تطبیقی یا انتقادی دارد. به تصریح نگارنده "درباره دیدگاه فرگه به طور کلی می‌توان گفت: فرگه بر منطق گزاره‌ها و قیاس شرطی متمرکز شده و مبناهایی را اتخاذ کرده است که با منطق سنتی سازگاری ندارد؛ اما می‌توان رویکرد جدید او به قیاس شرطی و منطق گزاره‌ها را به گونه‌ای اخذ کرد که با مباحث قیاس اقترانی و تاکید بر تحلیل قضیه به موضوع و محمول و نسبت حمیه سازگار باشد. با کار فرگه نظریه قیاس ارسطویی مورد بی‌مهری قرار گرفت و در عوض، منطق گزاره‌ها رشد کرد و فربه شد.... نقطه اوج کار فرگه در جایگاه فیلسوف، انتشار مجلدات قوانین اساسی حساب است که در صدد برآمد تا ساختار منطق‌گرایانه حساب را در آن بر اساس منطق محض به شیوه‌ای صوری ارائه کند. وی قصد داشت آن چه در آثار اولیه‌اش درباره فلسفه حساب طراحی کرده بود در این کتاب عملی سازد. او می‌خواست پس از بیان و شرح مجموعه‌ای از اصول منطقی محض و طرح مجموعه‌ای از قواعد به تعیین صحیح استنتاج، یکی یکی نشان دهد که چگونه حقایق استاندارد حساب، به وسیله این قواعد صحیح، از آن اصول موضوعه منطق به دست می‌آیند".
بررسی کاشفیت علم از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
عیسی مهدوی‌خو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله شناخت و ارزیابی اعتبار آن، یکی از مباحث اساسی معرفت‌شناسی است و سرآغاز همه علوم می‌باشد. شناخت هستی و احوالات آن، فرع بر اعتقاد به امکان شناخت و صحت عملکرد ذهن و واقع‌نمایی یافته‌های آن می‌باشد. در مکتب حکمت متعالیه، علم عبارت است از مطلق ادراک، چه ادراک تصورى و چه ادراک تصدیقى، چه یقینى چه غیر یقینى. فلاسفه اسلامی معتقدند که وقتی انسان به اشیای خارجی علم پیدا می‌کند، ماهیّتی عین همان ماهیّت خارجی در ذهن موجود می‌شود و فرق این دو ماهیّت به این است که یکی به وجود ذهنی موجود شده است و دیگری به وجود خارجی موجود بوده است. وجود صورتهای اشیاء خارجی در ذهن را «وجود ذهنی» اشیاء می‌گویند. فلاسفه حکمت متعالیه نیز درباره حقیقت علم و آگاهی نسبت به اشیاء خارجی، به بحث و گفتگو پرداخته‌اند. عده‌ای گفته‌اند که نسبت علم به موجودات عینی، همان حصول ماهیت شیء خارجی در ذهن است؛ صورت ذهنی ما، ظهور ماهیت و ذات شیء خارجی است. البته در مقابل این دیدگاه، اقوال دیگری مثل قول به شبح و اضافه نیز وجود دارد. ملاصدرا به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت قائل است و طبق این دیدگاه، حقیقت انطباق به این همانی و وحدت تشکیکیِ عینیِ وجودِ برترِ ماهیت و وجود خاص آن بازمی-گردد. در اصطلاح، سلسله تشکیکی وجود، هر مرتبه کامل‌تری بر مرتبه ناقص‌تر، منطبق است؛ یعنی نحوه وجود کامل است که انطباق بر ناقص را ایجاب می‌کند. این انطباق و این همانی عینی، در ذهن، به صورت وحدت و این همانی ماهوی مراتب مذکور منعکس می-شود؛ به این نحو که هر مرتبه کامل‌تری، هم وجود خارجی برتر ماهیات مراتب ناقص‌تر است و هم در مقایسه با وجود خارجی خاصِ محقق یا متصور این ماهیات، وجود ذهنی آنهاست. به نظر حکماى اسلامى مسئله حکایتگرى و انکشاف علم نسبت به معلوم و تطابق میان آندو متکى بر اتحاد ذاتى و ماهوى است؛ زیرا بى‌شک وجود خارجى با وجود ذهنى مغایرت دارد و هیچ کس نمى‌گوید در هنگام علم موجود خارجى به ذهن منتقل و نزد او حاضر مى‌گردد. بلکه بى‌گمان وجودى دیگر و مستقل است. حکماى اسلامى از طریق اتحاد ماهوى میان وجود ذهنى و وجود خارجى فاصله میان ذهن و خارج را برداشته و کاشفیت و حکایتگرى و انطباق را حلّ کرده‌اند.
خطاناپذیری علم حضوری با نظر به شبهات
نویسنده:
علی سرخه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبنای صحت و ارزش معرفت شناختی علوم حصولی،علم حضوری است. علم حضوری مبتنی است بر معنایی بسیط از عینیت که بدون واسطه در ذهن فاعل شناسا حضور دارد .از دیدگاه فیلسوفان مسلمان، علم حصولی تکیه گاه خوبی برای معرفت شناس نیست؛ چرا که با مشکل ضمانت صدق، مواجه است.این امکان فقط در علم حضوری برای ما متصور است نه در علم حصولی چون در علم‌ حضوری، خطا قابل‌ طرح‌ نیست. از آنجا که‌ در علم‌ حضوری، حقیقت‌ عینی‌ معلوم، هست و جایی‌ برای‌ صورت‌ و معلوم‌ بالذات‌ نیست، مسئله‌ حکایت، مطابقت، صدق‌ و کذب‌ قابل‌ طرح‌ نیستند. دلایل خطاناپذیری علم حضوری عبارتند از:عدم واسطه (صورت)،اتصال وجودی(اتحاد عالم با معلوم)،اتحاد علم و معلوم،عدم اتصاف به قواعد منطقی و مفهومی،بازگشت علم حصولی به علم حضوری. در پاسخ به تمام شبهات علم حضوری می توان گفت: علم حضوری با علم حصولی همراه است.یعنی در کنار هر علم حضوری یا شهودی،یک علم حضوری نهفته است؛علاوه بر این ذهن بعد از علم حضوری یا حصولی،یک تفسیر از آن ارائه می دهد؛که گاه این تفسیرها با خود آن علم حصولی نیز تطابق ندارد.باید میان «علم حضوری» و «علوم حصولی» همراه آن، که یا تعلیل و علت یابی اند یا تعبیر و تفسیر، تفکیک کرد و از تعمیم احکام یکی به دیگری خودداری کرد.با این حال شخصی بودن علم حضوری مانع انتقال فهم و بین الاذهانی بودن آن نیست. ذهن همواره مانند دستگاهی خودکار، از یافته های حضوری عکس برداری می کند و صور یا مفاهیم خاصی را در خود فراهم کرده، بایگانی می کند، سپس بر اساس دانسته های خود، آنها را تفسیر و تبیین می نماید و علت پیدایش آنها را می کاود و به تجزیه و تحلیل می پردازد. این فعالیت های ذهنی، که بسیار سریع انجام می گیرند، غیر از علم حضوری اند ؛اما تقارن و همزمانی آنها با علم حضوری منشأ اشتباه می گردد. بدین سان، اشخاص آنچه را با علم حضوری می یابند واقعیت و هستی شان است منهای ماهیات یا مفاهیمی همچون مجرّد یا جوهر یا مدبّر بدن بودن. در مرتبه علم حضوری به خود، حتی مفهوم «من» نیز علمی حصولی است.
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
پیامد های کلامی تصرفات بشر در خلقت
نویسنده:
مهدی نکویی سامانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:پژوهش حاضر به بررسی و تبیین ماهیت و ویژگی‌های افعال بشری، وپیامدهای کلامی تصرفات بشر در خلقت می پردازد. تصرفات کنونی بشر به طور قطع دارای لوازم وپیامدهای گوناگونفلسفی وکلامی است واز آن جهت که این تصرفات بشری در مخلوقات الهی صورت می گیرد که بر اساس مبانی کلامی وفلسفی و اصول اعتقادی افعال الهی بوده وخلق الهی کامل واحسن ،حکیمانه وغایتمند وتابع علم ومشیت وتدبیر ربوبی است ولذا با توجه با این اصول کلامی واعتقادی و اهداف خاص تشریعی، نظیر: وعده ظهور حضرت حجت بن الحسنبرای اقامه حق وعدلوگسترش دین توحیدی باید دید تصرفات بشر با توجه به پیامدهای کلامی آن چگونه قابل تبیین وتحلیل هستند،به گونه ای که این گونه پیامدها وچالش ها را در پی نداشته باشند ولذا طرح این موضوع هم از منظر تبیین ماهیت وفلسفه افعال بشر وهمبه جهت پاسخ گویی به این چالش های کلامی مهم ودر خوربررسی وتحقیق است. نوشتار حاضر با استناد به مبانی متقن کلامی وبراهین قوی وقویم پس از اشاره به برخی از تصرفات چالش زا ، مهم ترینمسائل کلامی و فلسفی مربوطه را مطرح ومورد تحلیل قرار داده و کوشیده است تا مسائل مطروحه را پاسخ دهد. این تحقیق دستاوردها ونتایج متعدی از حیث نظری و کاربردی وعلمی دارد. که مهم ترین آنها عبارتند از: یک؛ارائه نظریه ای کامل وجامعدر باب ماهیت حقیقی فاعلیت انسان ومبانی فلسفی وکلامی آن. دو؛ پاسخ به چالش های وشبهات مطروحه ورایج با استناد به مبانی متقن فلسفی وکلامی. سه؛ ارائه نظریه در باب رابطه بایسته ونوع مواجهه معقول انسان وطبیعت ،چهار؛ ارائه پیشنهاد هایی برای تدوین نظریه در باب فلسفه افعال و فلسفه تکنولوژی. اشاره به رابطه علی بین نظام تکوین وتشریع وعدم امکان نظریه استقلالی به انسان،طبیعت وجهت داری علم وافعال وتکنولوژی بشری.واژگان کلیدی: خلقت، تصرفات بشری، فاعلیت الهی،پیامدهای کلامی ،فلسفه افعال، حکمت،غایت مندی ،تدبیر ربوبی، نظام احسن.
تحویل گرایی یا غیرتحویل گرایی در معرفت شناسی دلیل نقلی
نویسنده:
عبدالله محمدی,یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نیچه و نیازهاى انسان معاصر
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه فیلسوفى است متعلق به قرن نوزدهم, اما درباره بحرانى فکرى سخن رانده است که آن را به بشر امروزى متعلق دانسته است. درنظر او مهمترین بحران بشرى این روزگار بى ارزش شدن ارزش هاى حاکم بر زندگى انسان هاست که در سایه افول ایمان به خدا ظاهر شده است, هر چند که ارزش هایى که اکنون به سبب یاد شده بى پشتوانه شده اند, فى نفسه ارزش هاى قابل قبولى نبودند و حتى مایه تباهى و انحطاط زندگى انسان ها بودند. اکنون که روشن شده است این ارزش ها بى اعتبارند, وقت آفریدن ارزش هاى تازه است. نیچه بر وظیفه ارزش آفرینى انسان ها در این دوران تأکید کرده است. این مقاله تأمّل و درنگى است در پیش فرض ها و میزان درستى ادعاهاى نیچه و پیامدهاى دیدگاه او و مى کوشد تا نشان دهد و بر این نکته صحه بگذارد که خداباورى و ارزش هاى اخلاقى, ماوراءالطبیعى و دینى (که از سوى نیچه مورد نقد قرار گرفته اند) نه تنها موجب تباهى زندگى نیستند, بلکه شرط رونق زندگى اند.
مبانی فلسفی منطق فِرِگه و نقد و بررسی آن
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این تحقیق، چهار فصل دارد: فصل های اوّل و دوم به کلّیات و روش و مراحل تحقیق پرداخته، و در فصل سوم، زندگی علمی فِرِگه، برنامه ها و اهداف فکری و فرهنگی او بررسی، و نشان داده شده که وی در پی تحکیم مبانی ریاضیات بوده است و برای این هدف، درصدد بوده ریاضیات را بر منطق مبتنی کند و بدین جهت، لازم دیده است که ابتدا، خودِ منطق منقّح شود. مباحث منطقی او بر مبانی فلسفی خاصّی مبتنی است که در فصل چهارم، سه مبنا در قالب شش بخش مورد تحقیق و نقد و ارزیابی قرار گرفته است: 1. نقد فرگه از روان شناسی گری: او با روان شناسی گری در منطق به شدّت مخالف بود. در نظر او، موضوع منطق یعنی اندیشه، و صدق و کذبش بی زمان و بی مکان است و ازلاً و ابداً به نحو عینی در خارج از اذهان موجود بوده، به یک اندازه در معرض شهود انسان ها قرار دارد. 2. بررسی و نقد نظریه فرگه در نقد روان شناسی گری: به گمان ما، فرگه در پرهیز از روان شناسی گری به نحوی که توضیح میدهد، به خطا میرود; زیرا موضوعات منطقی، عینی و مستقل از ادراک نیستند; بلکه تصوّر و تصدیق از حیث حکایت، موضوع منطق هستند که قائم به ذهن انسانند. این ادراکات گرچه از حیث وجود شخصیاند، از حیث کشف، مستقل از مدرک اند; بدین جهت، جایی برای نسبیت و انتقال ناپذیری معرفت باقی نمیماند. 3. معنا و مدلول: بحث دیگری که در این جا مطرح شده، تمییز بین معنا و مدلول است. فرگه به سبب مشکلی در قضیه اتّحادیه، به وجود معنای مغایرِ با مدلول، برای لفظ قائل شده است: لفظ، معنا را بیان و از طریقش بر مدلول دلالت میکند. 4. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره معنا و مدلول: به نظر ما، معنای لفظ در اسم های خاص، همان مدلول خارجی است و در غیر اسم های خاص، طبیعتِ آن شیء یعنی محکی تصوّرِ متناظر با لفظ شمرده می شود که وجودش از ذهن و خارج اعمّ; ولی در خارج به وجود مصادیق است. نظریه فرگه مقبول نیست; زیرا او دلیل کافی بر مدّعایش * و معمّای قضیه اتّحادیه به نحو دیگری حلّ می شود. دلالت جمله بر صدق و کذب نادرست است. 5. تابع و شیء: فرگه عناصر موجود در قلمروهای لفظ، معنا و مدلول را به دو دسته ناقص و کامل تقسیم می کند. او اسم خاص را کامل و مفهوم واژه را ناقص میداند. مدلولِ اسم خاص، شیء، و مدلولِ مفهوم واژه، مفهوم نامیده می شود. شیء هرگز محمول قرار نمی گیرد، و صرفاً موضوع یا بخشی از محمول واقع میشود. مفهوم واژه، هرگز موضوع قرار نمیگیرد. 6. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره تابع و شیء: به نظر ما، تفکیک تابع و شیء به نحوی که فرگه تعریف کرده، نادرست است. هم اشیاء، محمول قرار می گیرند و هم مفاهیم و توابع، موضوع می شوند. همان طور که خود فرگه در مقام سخن گفتن از توابع و مفاهیم به همین نحو عمل میکند و توجیه هایی را که در حلّ پارادوکس مفهوم و شیء آورده، ناتمام است. ارجاع قضیه حملی کلّی به شرطی نیز ناتمام است; زیرا نمیتواند از مفهوم واژه در قضیه شرطیه در ناحیه موضوع استفاده نکند و سرانجام فصل پنجم به خلاصه فصول گذشته و ارائه پیشنهادهای مورد نظر درباره موضوع اختصاص یافته است.
مقايسه ادله ابعاد عالم جسماني از منظر حکمت متعاليه و فيزيک جديد
نویسنده:
رضا حاجي ابراهيم ، يارعلي کردفيروزجائي، سيدحسين اکبرپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
براهين تشکيک وجود، مسامته، سلمي، تطبيق، لام الفي و سبزواري براي اثبات تناهي عالم مطرح شده است. گذشته از اينکه اين براهين، در برخي مقدمات دچار اشکال بوده و تصور صحيحي از معناي نامتناهي کمّي نداشته‌اند، حداکثر تناهي ابعاد جسم را اثبات مي‌کنند نه تناهي ابعاد عالم. براهين سنخيت، سبر و تقسيم، تام‌الافاضه بودن واجب، امکان عالم نامتناهي، وحدت تشکيکي، ظل بودن عالم، قدم عالم و ابداعي بودن عالم نيز براي اثبات عدم تناهي عالم ذکر شده است. اين ادله دچار مغالطه اشتراک لفظ هستند و نامتناهي در کمالات را با نامتناهي در ماديات اشتباه کرده‌اند. انبساط عالم، نسبيت عام، مرگ حرارتي، افق ذره و تعبير دوم متناقض نماي اولبرس به دليل مخدوش بودن برخي مقدمات، در اثبات تناهي ابعاد ناتوان‌اند. تعبير اول متناقض نماي اولبرس و اصل کيهان‌شناسي که براي اثبات عدم تناهي به‌ کار مي‌روند، به دليل تکيه بر نظرات غيريقيني و مشاهدات حاوي خطا فاقد اعتبارند. بنابراين هيچ‌کدام از ادله تناهي يا عدم تناهي در فيزيک و فلسفه اثبات‌کننده مدعا نيستند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
امکان و چگونگی تولید علوم انسانی توصیفی اسلامی فرافرهنگی با الگوگیری از فلسفه اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: عباس گرائی ؛ استاد راهنما: علی مصباح ؛ استاد مشاور: یارعلی کردفیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این تحقیق دو سؤال اساسی در باره فرآیند تولید علوم انسانی توصیفی اسلامی فرافرهنگی پیگیری می‌شود؛ نخست این‌که آیا اساسا تولید چنین دانشی امکان دارد؟ و دوم این‌که در صورت امکان، چگونه می‌توان بدین علوم دست یافت؟ فلسفه اسلامی، نمونه‌ای موفق از تولید نسخه اسلامی دانشی وارداتی است. ازاین‌رو، هدف اصلی از پیگیری این پرسش‌ها این است که با الگوگیری از فرآیند تأسیس، توسعه، و تعالی فلسفه اسلامی، به نوعی تبیین از چگونگی تأسیس، توسعه و تعالی علوم انسانی توصیفی فرافرهنگی اسلامی دست یابیم. این پرسش‌ها با روش تحلیلی - منطقی، دنبال و در مرحله نخست، پس از تحلیل مفاهیم و نقد و بررسی دیدگاه مخالفانِ علوم انسانی توصیفی اسلامی فرافرهنگی، بر امکان این علوم استدلال اقامه می‌شود. در مرحله دوم، تلاش می‌شود با توصیف و تبیینِ تحلیلیِ مراحل تأسیس، شکوفایی، و تعالی فلسفه اسلامی، از مؤلفه‌های این روند جهت تولید علوم انسانی توصیفی اسلامی فرافرهنگی الگوبرداری شده، مراحلی برای تأسیس، شکوفایی، و تعالی این علوم پیشنهاد شود. ازاین‌رو، با الگوگیری از تلاش فارابی در تأسیس فلسفه اسلامی، مراحل زیر برای تأسیس این علوم پیشنهاد می‌شوند؛ 1. گزینش و ترجمه هدفمند آثار وارداتی علوم انسانی بر اساس میزان هماهنگی با آموزه‌های اسلام؛ 2. شرح آثار و آرای گزینش شده توسط نخبگان باورمند به آموزه‌های اسلام؛ 3. الهام و استفاده از آموزه‌های اسلام در جهت‌دهی در گزینش مسئله تحقیق، در طرح مسائل تازه، در طرح استدلال نو، در پاسخ‌گویی به برخی مسائل علوم انسانی، و در بهره‌گیری به‌عنوان ناظر ارزش‌یاب؛ 4. تعیین اصول لازم؛ 5. استفاده از مفاهیم، منابع و روش‌های فرافرهنگی؛ 6. طبقه‌بندی علوم برای ارائه راه‌بردی آموزشی و پژوهشی. با الگوگیری از تلاش ابن‌سینا در شکوفایی فلسفه اسلامی، تولید فلسفه علوم انسانی و بررسی کارکرد قوای ادراکیِ درگیر با مسائل علوم انسانی به‌منظور ابداع تکنیک و روش تحقیق، مؤلفه‌هایی است که برای شکوفایی علوم انسانی اسلامی توصیفی فرافرهنگی پیشنهاد می‌گردد. در نهایت، این تحقیق با الگوگیری از تلاش شیخ اشراق و ملاصدرا در تعالی فلسفه اسلامی، برای تعالی این علوم، بهره‌گیری از معارف شهودی از یک سو و کاربست مدل تبیین بر اساس نظریه کثرت در وحدت و وحدت در کثرت، و مدل تفسیر بر اساس توحید افعالی از سوی دیگر را پیشنهاد می‌دهد.
  • تعداد رکورد ها : 92