آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
تجربه عرفانی از دیدگاه عرفای متأخر شیعه
نویسنده:
عمار فوزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، دیدگاه‌های عارفان معاصر در کشف و شهود عرفانی یا همان تجربه عرفانی و مولفه‌های آن را تجزیه و تحلیل کرده و شیوه‌های عقلانی و برهانی آنان در تبیین مفهوم مکاشفه عرفانی و شاخصه‌های آن را شرح می‌دهد. از نظر نویسنده عرفای متأخر براهمیت علمی و ارزش عملی مکاشفه با روش‌های خاص خود تأکید می‌کردند و در زنده نگاه داشتن و پویا ساختن مسایل عرفانی اهتمام می‌ورزیدند و با این‌که خود هر کدام به عنوان یک فقیه، متکلم و فیلسوف تمام عیار بودند، اما بر مسأله مکاشفه پای‌بندی خاصی نشان داده و مقولات جدیدی در این عرصه پدید آوردند؛ به طوری که مسأله تجربه دینی غرب، حاصل برخی از همین تفکرات معقول و مسوول عرفای متأخر مسلمان محسوب می‌شود. نگارنده در سه فصل روش خاص هر یک از عارفان متأخر به ویژه امام خمینی، آیت‌الله سیدعلی قاضی، آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه‌آبادی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی را در تبیین مسایل عرفانی و کشف و شهود عارفانه مطرح و در پایان، روش‌های بحث عرفانی آن‌ها را با هم مقایسه کرده است. فصل اول به کلیاتی از بحث تجربه‌گرایی دینی و زمینه‌های تاریخی آن اختصاص دارد و دیدگاه‌های برخی فلاسفه غرب و بعضی از متکلمان مسلمان، مانند اشاعره، معتزله، جهمیه، حنابله، اهل حدیث و... نظریات متصوفه و عرفای مسلمان منعکس می‌گردد. آن‌گاه مبانی نظری تجربه دینی و تجربه عرفانی که طبق آن نوع خاصی از معرفت به وسیله کشف و شهود به دست می‌آید، که از عقل بالاتر بوده و با هیچ زبانی قابل وصف نیست، وصف گردیده و دیدگاه برخی عرفای متأخر در این زمینه بیان شده است. در فصل دوم با عنوان"مکاشفه" دیدگاه‌های آیت‌الله سیدعلی قاضی، میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، علامه طباطبایی و امام خمینی در امکان مکاشفه، ارزش مکاشفه، اقسام مکاشفه، کیفیت مکاشفه، رابطه بین ریاضت و مکاشفه، معرفت‌زا بودن کشف و شهود عرفانی، رابطه فطرت و مکاشفه، رابطه معرفت نفس و مکاشفه، رابطه تهذیب اخلاقی و مکاشفه، نسبت بین عشق و عرفان و تجربه عرفانی و رابطه بین سلوک عرفانی و مکاشفه تبیین می‌گردد. در فصل سوم نوع نگرش این چهار دانشمند و عارف و روش خاص شان در عرفان نظری و عملی و نگاه ویژه آنان به تجربه عرفانی و مکاشفه با هم مقایسه می‌گردد.
بررسی از خودبیگانگی از نظر صدرالمتألهین و جلال‌الدین مولوی
نویسنده:
انسیه ماهینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راههای شناخت و نقد اندیشه‌ها، مقایسه نظرات گوناگون بزرگان فکر و اندیشه با یکدیگر و داوری کردن میان آنهاست.در پژوهش حاضر، هدف بررسی تطبیقی نظریات دو عارف متأله فارسی زبان جهان اسلام مولوی و ملاصدرا در خصوص مسئله‌ی « از خودبیگانگی» است. در جریان مطالعه تطبیقی افکار مولوی و ملاصدرا، سعی بر آن بود تا تصور، ابزار انگار باشد. بر همین اساس مسأله اصلی مورد پژوهش در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است. از این رو برای فهم عمیق‌تر و درک کامل‌تر مسأله علاوه بر تطبیق مبانی، برخی موارد که به کلیات فردی و مکتبی بازگشت داشته مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه به تعریف و تبیین مسئله از خودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند، پیامدها،علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی پرداخته شد. آنچه ضرورت پیگیری پژوهش را بیشتر می سازد آن است که بررسی این مسئله، علل و راهکارهای آن منحصر به قرون گذشته نبوده بلکه با توجه به این که حرکت در مسیر خلاف فطرت بشری است در دوران معاصر با توجه به شرایط موجود، طرح آن اهمیت بیشتری می یابد، خصوصاً بررسی راهکارهای درمان آن که با توجه به فضای فکری، فرهنگی و دینی مولوی و ملاصدرا، در سرزمین های اسلامی ایجاد معرفت افزایی و در صورت تأثیر گذاری و عمل، معضل خودباختگی را خصوصاً در بین نسل جوان برطرف خواهد نمود .از نظر مولوی انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط،از آن دور افتاده و دچار خود فراموشی شده است.آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند تعلق و آمیزش با ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که باعث شده کم کم تیرگی و ظلمت بر وی چیره شده او را از عالم پاک و روشن دور سازد و بدین سبب در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود می کند. می توان این سیر استکمالی در آثار مولوی را در قالب قوس نزول و صعود به تصویر کشید.از خودبیگانگی نقطه مقابل خودشناسی است از این رو پیامدهای آن عدم حضور و وجود پیامدهای خودشناسی است که به برخی از آنها از دید مولوی اشاره می شود.از دید مولوی دو دسته عوامل باعث عدم شناخت خویشتن است که برخی عوامل درونی و بعضی بیرونی اند که در جایگاه خود مورد بررسی واقع می شود.از نظر وی نقطه مقابل علل از خودبیگانگی،راه هایی برای خودیابی و غلبه بر از خودبیگانگی است .بصورت اختصار راه درمان آن از دید مولوی چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست. ملاصدرا در حکمت متعالیه، در صدد تعالی و تکامل انسان است.غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست.حال اگر انسان به معرفت نفس نایل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین سعی شد با تأکید بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل از خودبیگانگی، راهکارهای آن نیز بیان شود. اکثر دیدگاههای حکیم شیرازی و ملای رومی با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل یکدیگر بوده و موارد اندکی اختلاف که به مبانی فکری مربوط می باشد بین آن دو وجود داشت.به نظر می رسد هرچند از نظر پارادایمی اندیشه های هر دو متفکردر این خصوص بسیار به هم نزدیک می باشند؛ اما صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی – عرفانی استفاده می نماید اما مولوی بیان خود را در روشی عرفانی به صورت تمثیلی بیان کرده که برای عموم قابل فهم می باشد. این تحقیق پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که در جمع‌آوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای پیروی می‌کند.
رابطه بین دین وفناوری(تکنولوژی)
نویسنده:
حسین مطیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فناوری و امکان تحقق به فناوری اسلامی از جمله موضوعاتی است که برای تحقق جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم و معرفی سبک زندگی اسلامی و در نهایت تمدن سازی ضرورت ویژه ای دارد. این مسئله که متأسفانه تاکنون ابعاد و زوایای آن به طور دقیق بررسی نشده است مستلزم دانستن مبانی و پیش فرضهای فناوری از یک سو و همچنین آثار لوازم و پیامدهای آن از دیگر سوی و نقد دینی هر کدام است. لازم است با تشریح تعامل و تأثیر متقابل دین و فناوری بر یکدیگر به تبیین روشن در این زمینه دست یافت. نیز در این راه گریزی از ذکر نظریات رقیب و نقد آنها و بررسی علل ناکافی بودن آنها نیست. همچنین باید به رابطه دین و فناوری در دوره های تاریخی (ادبیات موضوع) و شیوه های جلوگیری از تکبن فناوریهای مضر به جوامع انسانی و محیط زیست نیز نظر داشت. این رساله با پیمودن این مسیر و پیشنهاد راهکار جذب گزینشی برای حاکم شدن جهان بینی اسلامی بر فناوری به اثبات نظریه خود یعنی امکان و مطلوبیت فناوری اسلامی پرداخته و با معرفی اوصاف سلبی و ایجابی فناوری اسلامی آن را تکمیل کرده است. این تحقیق بنیادی است و نوع روش تحقیق آن تبیینی و تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات آن هم روش تحلیل اسنادی سامان پذیرفته است.
معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
بازنگارش انسان‌شناسی اسلامی، با رویکرد نگرشی ـ انگیزشی و مطالعه میدانی تأثیر آن در دانشجویان دانشگاه اصفهان
نویسنده:
عبدالرسول مشکات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله از سه بخش عمده پدید آمده است: ۱. نظریه و طرّاحی؛ ۲. تولید و پیاده‌سازی؛ و ۳. نظرسنجی و ارزیابی. از پیش‌فرض‌های این رساله این است‌که کتاب‌های معارف دانشگاه علاوه بر افزایش دانش مخاطبان، قرار است نگرش و باور آنان را نیز ـ حتّی‌المقدور ـ ارتقا دهد و در حوزه رفتار و سبک‌زندگی آنان هم نسبتاً تأثیر بگذارد. بر این اساس، یکی از پرسش‌های این رساله این بوده است‌که: کتاب‌های معارف دانشگاه (و از جمله کتب انسان‌شناسی) تا چه حد به غایات تعریف‌شده نایل می‌شوند؟ تحقیقاتِ انجام‌شده در بخش سوّم رساله دلالت دارد‌که در این باب، ما با چالش‌ها و ضعف‌هایی روبرو هستیم. این چالش‌ها در چهار عرصه شناخت و دانش، عاطفه و انگیزش، باور و ایمان، و اراده و عمل، قابل تقسیم و توضیح‌اند.پرسش دیگر این است‌که برای رفع این چالش‌ها، چه راهکاری وجود دارد؟ دفتر حاضر، در پاسخ به این سوال، رویکرد و الگوی جدیدی تحت عنوان «رویکرد نگرش‌ساز» یا روش نگرشی‌ـ انگیزشی، را پیشنهاد داده است. به عبارتی، در این رساله دو موضع از یکدیگر تفکیک شده‌اند؛ یکی رویکرد ذهن‌محور و دانش‌افزای صرف و دیگری رویکرد قلب‌محور و نگرش‌ساز؛ و اساساً ریشه و خاستگاه بسیاری از ضعف‌ها در اتّخاذ همین موضع دانش‌افزای صرف تشخیص‌داده شده است. تفـاوت این دو، و مولّفه‌‌‌‌ها و مزیت‌های رویکرد دوّم، در بخش نخست خواهد آمد. البتّه این الگوی پیشنهادی، تنها در دایره یک نظریه و طرّاحی، محدود نمانده و عملاً نیز در قالب یک کتاب یا متن آموزشی (در حوزه انسان‌شناسی)، به عنوان یک گام کوچکِ نخستین، تولید و پیاده‌سازی‌گردیده است که به عنوان بخش دوّمِ همین رساله، تقدیم‌ می‌گردد. همچنین این نمونه عینی، پس از آن‌که در طول چند ترم، به محک تدریس و نظرسنجی‌های متناوب‌گذاشته شده و مکرّراً در روش و محتوای آن بازنگری‌هایی اعمال گردیده، نهایتاً در یک بررسی‌کامل‌تر، به‌صورت‌کمّی وکیفی مورد ارزیابی قرارگرفته است. جامعه آماری آخرین تحقیق، دانشجویان دانشگاه اصفهان با حجم نمونه ۱۲۶ نفر بوده‌ است. ارزیابی کمّی با روش‌ توصیفی از نوع پیمایشی یا زمینه‌یابی، و با ابزار پرسش‌نامه محقّق‌ساخته و با نرم افزار کامپیوتری SPSS-۲۲، و ارزیابی کیفی نیز با ابزار چک‌لیستِ تحلیل محتوا و مصاحبه انجام شده است. نتایجِ به دست‌آمده، در هر دو عرصه کمّی و کیفی، رویکرد پیشنهادی را تأیید می‌نماید و نمونه تولید‌شده را تا حدّ قابل قبولی موفّق نشان می‌دهد. براین اساس این رویکرد در صورت پذیرش، می‌تواند توسّط متولّیان امر، در معرض تحقیقات گسترده‌تر قرارگیرد و به مدد ارباب نظر و تجربه، تکمیل و تکامل یابد.
توصیف و تحلیل چگونگی کاربست عقل، نقل و شهود در فلسفه ملاصدرا با تطبیق بر اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و حدوث نفس
نویسنده:
غلامحسین گرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر چگونگی کاربست عقل، نقل و شهود را در فلسفه ملاصدرا بررسی می‌کند. این مسئله در دو بحث مجزا قابل پیگیری است، یکی چگونگی کاربست سه روش عقلی، نقلی (مراجعه به متون دینی) و شهودی و دیگری چگونگی کاربست نظریه‌های عقلی، نقلی و شهودی (فلسفی، کلامی و عرفانی).در بحث اول ملاصدرا اعتقاد دارد برای بررسی مسایل فلسفی و الهیاتی هر کدام از سه روش اعتبار دارند و می‌توانند ما را به حقیقت برسانند اما اکتفا به هر یک از آنها احتمال وقوع خطا در نتیجه پژوهش را زیاد می‌کند به همین دلیل جمع بین همه روش‌های ممکن یک ضرورت است و چنانچه فرضیه‌ای از طریق هر سه روش تأیید نشود به نظریه‌ای قابل قبول تبدیل نمی‌شود. کارآمدی روش‌ها در حل همه مسایل یکسان نیست و امکان دارد در برخی مسایل نتوان از برخی روش‌ها استفاده کرد ولی در هر صورت قاعده کلی، ضرورت جمع بین روش‌های ممکن در آزمون فرضیه‌هاست. آنچه گفته شد مربوط به مرحله آزمون فرضیه‌هاست اما در مقام تعلیم و تعلم و ارائه نظریه‌های فلسفی، نقش اصلی را روش عقلی و برهانی ایفا می‌کند و استفاده از اطلاعات به‌دست آمده از دو روش دیگر در حد تأیید مطلب است.ملاصدرا در مورد چگونگی استفاده از نظریه‌های فلسفی، کلامی و عرفانی ـ بحث دوم ـ نیز روش خاص خود را دارد. وی ضمن آگاهی از مهم‌ترین نظریه‌ها در این سه حوزه و تجزیه و تحلیل دقیق آنها تلاش کرده با سعه صدر و نگاه مثبت به اندیشه‌ها بیشترین استفاده را از آنها ببرد. جذب حداکثری و دفع حداقلی شعار علمی و روش عملی ملاصدرا در مواجهه با آراء و عقاید فلسفی، کلامی و عرفانی است. حمل نظریه‌ها بر معانی صحیح و تلاش برای آشتی دادن نظریه‌های به ظاهر متعارض ـ خواه از سوی یک یا چند نفر ـ در همین راستا معنا پیدا می‌کند. وی با وجود همه مثبت‌نگری‌ها از نقاط ضعف آراء و نقد آنها غفلت نورزیده او تلاش کرده در هر مسئله‌ای که وارد می‌شود علاوه بر استفاده از نقاط قوت و ضعف نظریه‌های پیشین نظریه‌ای بدیع در چارچوب حکمت متعالیه ارائه کند.توفیق ملاصدرا در ارائه یک نظام نوین فلسفی مرهون سه امر است؛ آگاهی کامل از میراث علمی پیشینیان با نگاه مثبت به آنها، تأسیس یک روش پژوهشی جدید ـ جمع بین روش‌های سه‌گانه ـ و بهره‌مندی از نبوغ، خلاقیت و نوآوری.در تحقیق حاضر ابتدا روش کلی ملاصدرا در چگونگی کاربست عقل، نقل و شهود از هر دو جهت یاد شده معرفی می‌گردد و سپس روش ملاصدرا در چهار مسئله مهم حکمت متعالیه یعنی اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و حدوث نفس بررسی می‌شود تا میزان مطابقت روش کلی که در فصل دوم ارائه شده با آنچه را میدان عمل و عرصه پژوهشی از سوی وی صورت گرفته روشن شود.
دین و عقلانیت در نگاه ملاصدرا
نویسنده:
ابراهیم نویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت میان دین و عقلانیت هم در عالم اسلام و هم در خارج از جهان اسلام همواره به صورت مساله جلوه‌گر بوده است. اندیشمندان مسلمان با رویکرد‌های مختلف فکری در صدد تبیین این نسبت قرار گرفته‌اند. صدرالمتالهین شیرازی یکی از این اندیشمندان است که ضمن آشنایی با منابع اساسی دین یعنی قرآن و حدیث و اشتغال به تفسیر قرآن کریم و شرح اصول کافی و تسلط فراوانش به مدارس کلامی، عرفان و مشرب مشائی و اشراقی فیلسوفان و با بنیان‌ گذاری مکتب استوار حکمت متعالیه کوشیده است در نوشته‌های مختلف و متعدد خود به تبیین نسبت دین و عقلانیت بپردازد. رساله حاضر تلاش دارد پس از مفهوم شناسی دین و عقلانیت در نگاه وی، در نخستین گام نشان دهد که وی بجدّ با خرد ستیزی دین مخالف است. او این مخالفت خود را به طرق مختلف از جمله ارائه دلیل و ارائه راه‌کار برای زدودن ستیز میان برخی گزارهای دین با عقلانیت نشان داده است. اندیشه‌های صدرا گرچه او را با دیدگاه‌های مختلفی رو به رو ساخته است؛ اما آن دیدگاه‌ها از رخنه نقد‌هایی بنائی و مبنایی صدرا و صدرائیان ایمن نمانده‌اند. در گام دوم نشان داده خواهد شد که صدرا معتقد است دین واجد برخی گزاره‌هاست که طور معرفتی آنها ورای طور عقل قرار دارد و از این رهگذر باید آنها را فراخرد دانست. البته در این مجال روشن خواهد شد که انقیاد نسبت به گزاره‌های فراخرد، عملی خرد پذیر است. او با دیدگاه‌های افراطی–که همه یا عمده دین را فرا خرد می دانند- و نیز با قول به نبود گزاره فرا خرد در دین و الحاق این گزاره‌ها به گزاره‌های خرد ستیز هم مخالفت می کند.
شهود عرفاني بين علم حصولي و علم حضوري از ديدگاه ابن‌عربي
نویسنده:
عثمان ويندي انجاي ، ابوالفضل كياشمشكي
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
هدف مقالة پيش‌رو اين است که رابطة شهود عرفاني و علم حضوري را با توجه به نصوص ابن‌عربي بررسي و نقد کند. ازاين‌رو، سؤال آن از اين ‌قرار است: آيا دليلي، به‌ويژه از ابن‌عربي، بر حضوري بودن شهود عرفاني در دست داريم؟ بديهي است که روش اين بحث بايد استقرايي، همراه با تحليل باشد تا همة نصوص مربوطه از لحاظ دلالت، تحليل و بررسي شود. ضرورت اين بحث، به سبب رابطة تنگاتنگ شهود و علم حضوري در ذهن بسياري از پژوهشگران، آشکار است. پيشنهاد مقاله، با توجه به ضعف شواهد ديگر، اين است که حضوري بودن شهود عرفاني را مي‌توان از لحاظ تأمل در معناي لغوي آن فهميد؛ وگرنه حصولي بودن آن، طبق نظر ابن‌عربي متعين مي‌شود؛ ولي نه هر علم حصولي؛ بلکه علم حصولي‌اي که از جنس علم حدسي است. تفسير شهود به علم حدسي، هم با مفهوم القا سازگار است و هم با ديدگاه عرفاي پيش از ابن‌عربي کاملاً هماهنگ است.
تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علامه حلی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیدجواد احمدی ؛ استاد راهنما: ابوالفضل کیاشمشکی ؛ استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا ؛ استاد مشاور: محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌های دیرین افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در متون دینی نیز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفی گردیده و «قِدَم» منحصراً برای حق‌تعالی اثبات شده است. دانشمندان در تفسیر آیات و روایات دالّ بر حدوث عالم، نظرهای متفاوتی ارائه نموده و از هماهنگی دیدگاه خود با متن دینی دفاع کرده‌اند. از دیدگاه‌های مهم در این زمینه، نظریّه کلامی علامه حلّی، دیدگاه حدوث دهری میرداماد و حدوث زمانی مورد نظر صدرالمتألّهین است. بررسی میزان هماهنگی دیدگاه‌های سه گانه با مفاد متن دینی، مستلزم تبیین اجمالی سه نظریّه مذکور و مقایسه آن با معنی مستفاد از آیات و روایات است. از این رو، با تحلیل و پژوهش پیرامون آیات و روایات ناظر به حدوث عالم، چنین استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس دیدگاه حدوث زمانی از منظر متن دینی قابل پذیرش نیست. از سویی دیگر، نظریه قدمت غیری و حدوث ذاتی عالم نیز خلاف ظاهر متن دینی است؛ چه این که ظهور آیات و روایات بر تأخّر انفکاکی وجود عالم از وجود خالق است، به این معنی که هستی عالم مسبوق است به عدم مقابلی که بدون تقیّد به زمان با وجود عالم در تناقض می‌باشد و با آن قابل جمع نیست. به عبارت دیگر، وجود جمیع ماسوی‌الله دارای ابتداء و آغازی فرازمانی است و زمان (زمان حاصل از تغیر تدریجی وجود عالم طبیعت) توأم با آفرینش اولین موجود مادی از کتم عدم واقعی، آغاز گردید.با بررسی آثار و کتاب‌های علامه حلّی، میرداماد و صدرالمتألهین، معلوم شد که ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند که دیدگاه حدوث زمانی مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که دیدگاه حدوث ذاتی و مسبوقیت وجود ممکنات به عدم ذاتی را صرفاً یک تحلیل عقلی و مبیِّن اصل نیازمندی هر مخلوقی به خالق هستی‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن دینی را تأمین نمی‌کند. بنابراین هر سه دانشمند مذکور، عقیده به قدمت غیری عالم را خلاف آموزه‌های دینی اعلام نموده‌اند. ایشان قائل به حدوث عالم به معنی مسبوقیت جمیع ماسوی‌الله به عدم مقابل می‌باشند. با این تفاوت که صدرالمتألهین، حدوث مستفاد از متن دینی را حدوث زمانی تشخیص داد و بر اساس نظریه حرکت جوهری و این‌که «زمان» بُعد و امتدادی از وجود تدریجی عالم طبیعت است، بیان نمود که آیات و روایات بر قدمت فیض الهی و حدوث زمانی مستفیض (آفرینش لحظه به لحظه و حدوث تدریجی عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّی تأکید نمود آن سان‌ که تبیین قدمت خداوند نیازی به عنصر «زمان» ندارد، معنی و حقیقت حدوث عالم نیز بی‌نیاز از «زمان» می‌باشد و عالم به نحو ابداعی (بدون احتیاج به ماده پیشین و زمان سابق) با سابقه عدم محض غیرزمانی آفریده می‌شود و ازاین‌رو، هستی عالم ـ به لحاظ بدایت و آغاز ـ منتهی به عدم مقابل فرازمانی است.میرداماد نیز ضمن تأیید مسبوقیت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادی) به عدم واقعی غیرمقید به زمان، آن عدم را عدم دهری (لاشییء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفریدگار، به نحو کلی نقض و طرد می‌گردد. میرداماد معتقد است، عدم دهری با ویژگی صراحت و خلوص و پیراستگی از هرگونه امتداد حقیقی یا وهمی و متوهم، با هستی ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکی آنان از وجود خالق می‌باشد.به نظر می‌رسد سه دیدگاه مذکور (به‌طور کلی و با قطع نظر از میزان صحّت مبانی و ادله) در محور‌های ذیل با نتایج حاصل از بررسی آیات و روایات، هماهنگ‌اند: 1. نفی حدوث ذاتی؛ 2. نفی ازلیت غیری عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زمانی منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقیت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکی هستی مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعی بودن فاعلیت خداوند؛ 7. پیراستگی وجود پروردگار از زمان و یا هرگونه امتداد وهمی و متوهّم.
خبر و گزارش: آیا ممکن است؟ (سیاست متعالیه از منظر غایبان همایش)
نویسنده:
موسی نجفی,یحیی یثربی,ابوالفضل کیاشمشکی,مصطفی محقق داماد,داوود فیرحی,سید صادق حقیقت,غلامحسین ابراهیمی دینانی,عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 63