آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
الشریف الرضی، الاغراض و الفنیة فی شعره
نویسنده:
عبدالحسین فقهی، محمد جرفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
فضائل اهل بیت در آثار نویسندگان مسیحی معاصر لبنان
نویسنده:
نسرین نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شمع وجود علی، فاطمه و حسنین(علیهم السلام) آن چنان تلألو و درخشندگی دارد که همه دلها به سویش پرواز می کنند و از عشقش شعله ور می شوند. کبوتران حرم علی فقط شیعیاننیستند؛ شیعه و سنی، مسلمان ومسیحی همه دور حرمش پرواز می کنندو سرمست از وجود علی (ع) و همسر و فرزندانش ترانه سر می دهند.ادبا و دانشمندان مسیحی بسیاری از عشق و شیدایی خویش به اهل بیت پیامبر اسلام (ص) نوشته اند و میراثی ارزشمند از خویش به جای گذارده اند . نویسندگان مسیحی لبنان به ویژه در سده کنونی از نویسندگان شیعی عقب نمانده اند. آنان از شیفتگی و ارادت خویش به علی و زهرا و فرزندانشان می نویسند و سرمست می شوند و در غم مظلومیت آنان ناله جانکاه سر می دهند.هر یک از این اندیشمندان از زاویه ای به فضائل اهل بیت پیامبر(ص) و به ویژه علی(ع) نگریسته اند و آن چه در نظر اول توجه ما را به خود معطوف می دارد این است که این نویسندگان برای فضیلت هایی همچون شجاعت علی(ع) و قدرت کلام او و نیز مسأله ولایت خدادادی آن حضرت اهمیت بیشتری قائل شده اند.به نظر می رسد که دانشمندان مسیحی مشرق زمین دید منصفانه ای به اهل بیت پیامبر (ص) داشته باشند و بر خلاف برخی اسلام شناسان غربی تحت تأثیر فضای مسموم تبلیغاتی امویان قرار نگرفته باشند.
کارکردهای بلاغی و انسجام‌آفرینی جانشین‌های اشاره‌ای در سورۀ مبارکۀ «حج» و ترجمه‌های آن از فولادوند، خرمشاهی و محدّث دهلوی
نویسنده:
زهرا کوچکی نیت ،ابراهیم اناری بزچلویی ، سید ابوالفضل سجادی ، محمد جرفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنابر نظریۀ زبانی هلیدی و رقیه حسن (1976م)، انسجام متنی یکی از مهم­ترین مؤلفه­های متن­وارگی است که با عناصر گوناگونی همچون دستوری، واژگانی و پیوندی نشانه­گذاری می­شود. «جانشینی» گونه­ای انسجام دستوری بوده که به معنای قرار گرفتن عنصری در متن به­جای عنصری دیگر است و در اشکال مختلف اسمی، فعلی، جمله­ای و بندی در کلام نمود می­یابد. اسم­های اشاره در قرآن کریم، به دلیل ظرفیت بالای معنایی و بلاغی­شان، در صورت­های مختلف جانشینی به­کار رفته­اند و از این­رو نقش بسزایی در انسجام و پیوستگی متنی آیات ایفا کرده­اند؛ همچنین با درهم شکستن ساختار دستوری متن، علاوه بر برجستگی، پویایی، اختصار و ایجاد ابهام هنری، با گسترۀ معنایی خود باعث ایجاد نظم خطی و شبکه­ای شده­اند. این پژوهش در صدد است تا با بهره­گیری از نظریۀ هلیدی و حسن، مسألۀ جانشینی اسم­های اشاره را در سورۀ «حج» و کیفیت برگردان آن­ها را در سه ترجمۀ منتخب بررسی کرده تا از این رهگذر میزان موفقیّت مترجمان در تصریح معنا و مفهوم بلاغی این عنصر انسجامی آشکار گردد؛ بدین منظور، دو ترجمۀ معنایی از فولادوند و خرمشاهی و یک ترجمۀ تحت اللفظی از محدث دهلوی انتخاب شد. بررسی­های پژوهش نشان می­دهد که از میان این ترجمه­ها، فولادوند تا حدودی، با تصریح معنا و رعایت نکات بلاغی، تعادل انسجامی را برقرار نموده و محدث دهلوی نیز به فراخور ترجمۀ تحت اللفظی خویش تا اندازه­ای با تصریح و روشنگری در متن مقصد، انسجام برقرار نموده است؛ اما خرمشاهی با وجود ادبی بودن ترجمه­اش، از تصریح معنا و ظرافت­های بلاغی اسم­های اشاره غافل مانده که همین امر باعث شده تا ترجمۀ او از صراحت انسجامی لازم برخوردار نباشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 31
مقایسه تصویرپردازی قرآن با تکیه بر تفسیر «کشاف» زمخشری و تفسیر «فی ظلال القرآن» سیدقطب
نویسنده:
داود نظری تلخابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، به مثابه یک متن فاخر، از ساز وکارهای یک متن بهره‌ی فراوان جسته است. یکی از این سازوکارها تصویر پردازی است، که این شیوه بیشتر برای عینی نمودن و ملموس کردن مفاهیم ذهنی و انتزاعی به کار می‌آید. خداوند در قرآن کریم امور دینی و انتزاعی را با قرار دادن آن در بافتی با تصویرهای محسوس به ذهن، نزدیک می‌نماید. بی‌گمان یکی از راه‌های بیان مطالب بویژه در حوزه‌ی معنایی و امور فرامادی بهره‌گیری از عنصر تصویرگری است. تصویرپردازی قرآن هر چند از راه واژگان اتفاق می‌افتد ولی چنان زیبا و روشن در قالب واژگانی، مفاهیم بلند و فرامادی را به تصویر می‌کشد که گویی مخاطب، خود را در آن محیط احساس می‌کند و با چشم آن را می‌بیند.در این میان عالمان بلاغت در تفسیر تصویرهای قرآنی رویکردها و پیشنهادات مختلفی دارند؛ برداشت پیشینیان از تصویر، محدود به گونه‌های بلاغی و در عین حال جزئی بوده است و از بلاغت جمله، به بافت و متن فراتر نرفته است. ولی در بلاغت جدید بیشتر توجه به تصاویر از منظر کلی و با در نظر گرفتن کل جمله و بافت متن می‌باشد.زمخشری در تفسیر ارزشمند «کشاف» که ویژگی ممتاز آن رویکرد زیبایی شناختی به آیات قرآن است، از جمله عالمان قدیم بلاغی است که در عمل، دانش بلاغت را در قلمرو شناخت زیبایی و اعجاز قرآن که هدف اصلی این دانش می‌باشد، به کار گرفته است. او به تصاویر قرآن از منظر علم بیان و شاخه های آن یعنی: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نگریسته و به شرح تصاویر پرداخته است. در طرف مقابل سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن»، تنها کسی است که تصویر قرآنی را از جنبه‌ی هنری آن مورد بررسی قرار داده و اصطلاحاتی چون چارچوب و قالب، رنگ و سایه را مطرح کرده و تصاویر قرآن را از منظر کلی و با توجه به بافت متن مورد بررسی قرار داده است. لذا در این پژوهش سعی شده است به روش اسنادی تصاویر هنری قرآن را با توجه به بلاغت سنتی و بلاغت جدید مورد بررسی قرار دهیم تا با شناختی جامع و دقیق از تصاویر زیبای این کتاب آسمانی، زمینه‌ بهره‌گیری و راهنمایی هر چه بیشتر از این منبع الهی فراهم گردد.
بررسی و تحلیل سوره‌ های فاتحه و بقره براساس نظریه بهینگی پرینس و إسمولنسکی (با محوریت کتاب معانی القرآن فراء)
نویسنده:
قاسم مختاری ، مهدی محمدی ، محمد جرفی ، سید ابوالفضل سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظریه بهینگی یک روی‌کرد محدودیت بنیاد در حوزه زبان شناختی جدید می‌باشد که در سال (1993م) توسط آلن پرینس و پاول إسمولنسکی مطرح شد. براساس این نظریه صورت­های زبانی، ناشی از تعامل میان محدودیت­های متقابل و متضاد می­باشند و محدودیت­ها، معیار تمایز میان برون­دادهای برخاسته از درون­داد اصلی قرار می­گیرند. در این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی، انطباق معیارهای نظریه بهینگی در مسائل اسنادی برخی از آیات سوره­های "الفاتحة و البقرة " با محوریت کتاب معانی القرآن فراء مورد تحلیل قرارمی‌گیرد. هدف محوری این پژوهش، انطباق معیار های انگاره بهینگی بر شواهدآیات قرآن کریم می‌باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قرآئت­های قرآنی به‌عنوان متونی مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوی، دارای بهینگی می­باشند؛ ولی در انطباق با معیارهای رایج نحوی، سطح بهینگی متفاوتی دارند. در بررسی شواهد این دو سوره مشخص می‌شود که محدودیت هایِ پایایی مراعات و محدودیتِ نشان‌دارِ تخطی پذیرِ مُهلِک (*!) به‌ندرت اتفاق می افتد و بیش‌ترین نقضِ محدودیت­ها در مجال محدودیت‌هایِ نشان‌دارِ تخطی پذیرِ غیرمُهلک (*) واقع می­شود و برون­دادهای بهینه از منظر فراء، برون­دادهایی می‌باشند که قرآئت مرفوع شاهد آیه را توجیه می‌کنند که این مساله متاثّر از تمایل فراء به اعراب مرفوع و نیز روی‌کرد او به عاملیّت مبتدا در رفع می‌باشد؛ در نتیجه در ترکیب‌های اسنادی، بیش‌تر به تقدیر، حذف وتأویل خبراهتمام دارد. محدودیتِ نشان‌دارِ غیر مُهلِک " الحذف والتقدیر" دارای بیش‌ترین نقض درتحلیل شواهد آیات می­ باشد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 162
بررسی آثار فاضل صالح السامرایی بر پایه نظریة نظم جرجانی با استناد به قرآن کریم
نویسنده:
مطهره فرجی ، قاسم مختاری ، محمد جرفی ، سید ابوالفضل سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله که به شیوة توصیفی تحلیلی انجام شده است، به واکاوی برخی آثار فاضل السامرایی بر اساس نظریة نظم خواهد پرداخت و نشانه‌های کاربست این نظریه در آثار سامرایی را تبیین خواهد نمود. فاضل السامرایی زبان­شناس و نحوی برجستة معاصر می­باشد که با ارائه دیدگاه‌های نوین پیرامون زبان­شناسی و علم نحو، خدمات شایانی به حوزه مطالعات قرآنی ارائه نموده است. وی کلیه مباحث زبان­شناسی و نحوی را با استشهاد به آیات شریفه قرآن کریم، معنایابی کرده و ظرافت‌ها و لطافت‌های تعابیر قرآنی و بهر‌گیری قرآن از ظرفیت‌های تعبیری زبان عربی را به خوبی اثبات نموده است. نویسندگان بر این باورند که او در تألیف آثار ارزنده خود، از نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی متأثر بوده است و ردپای نظریه نظم جرجانی، در اغلب آثارش به چشم می‌خورد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که سامرایی همانند جرجانی سهم ویژه‌ای برای نحو در بلاغت کلام قائل شده است. با وجود اینکه او متأثر از نظریة نظم است؛ ولی آراء و دیدگاه‌های متنوع‌تری در مسائل مختلف ارائه داده که نشانگر جزئی‌نگری بیشتر وی در حوزه مسائل نحوی می‌باشد. او علاوه‌بر بسط بیشتر موضوع، به سوی نحو مدرن و پیشرفته حرکت کرده و به واسطه ساده‌سازی مسائل نحوی و به عبارتی: «نقد نحو»، بسیاری از پیچیدگی‌های نحو و قواعد خشک حاکم بر آن را کنار زده است؛ از این رو می‌توان ادعا کرد که وی در این زمینه از جرجانی نیز پیشی گرفته و با ارائه دقیق، کامل و همه‌جانبة موضوعات نحوی و شواهد بسیاری که ارائه می‌دهد، معنایابی نحو را حتی گسترده‌تر از جرجانی انجام داده است.
کاربردهای فعل «ماضی» در دستور عربی و فارسی با رویکردی به آیات قرآن
نویسنده:
فرهاد رجبی نوشابادی ، محمد جرفی ، قاسم مختاری ، سید ابوالفضل سجادی ، محمود شهبازی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«فعل» از ارکان مهم در ساختار جمله است که بار اسنادی و دلالت زمانی آن را بر دوش می‌کشد. قرآن کریم نیز آکنده از انواع قالبهای فعل ماضی است که کاربردهای متنوع آن تاکنون آنگونه که باید مورد دقت و بررسی قرار نگرفته است. از میان اقسام آن، فعل «ماضی» در دو زبان فارسی و عربی، به شکلی گسترده‌ و در ساختارهای متنوّع به کار رفته است و ضمن دلالت بر زمان گذشته، مفهوم زمان حال و آینده را نیز منتقل می­سازد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی در حوزه دستور تطبیقی، تلاش دارد ساختارهای فعل ماضی را در این دو زبان، عمیقاً واکاوی کند و کاربردهای متنوع آنها را با تکیه بر قرآن کریم تبیین نماید؛ به‌گونه‌ای که با یکدیگر مشتبه نگردد و مترجمان در فهم صورت­های مختلف زمان‌های افعال دچار اشتباه نشوند. در این جُستار، ضمن یکپارچه‌­سازی زمان‌ ماضی در دستور فارسی و عربی با رویکرد قرآنی، قواعد دستوری ماضی ساده، ماضی نقلی، ماضی استمراری، ماضی بعید و ماضی التزامی، به همراه کارکردهای گسترده آن­ها آمده است. همچنین برای زمان گذشته نیز دو قالب جدید زمان «ماضی بدوی» و «ماضی مقصود»، به زمان‌های افعال اضافه گردید که در منابع دستوری فارسی و عربی بدان اشاره‌ای نشده است، یا آن‌که برایش چارچوبی دقیق واحکامی مشخص تبیین نگشته است. همچنین برای تبیین قواعد دستوری، به 30 شاهد شعر فارسی و 13 بیت عربی و 50 آیه قرآن کریم استناد شده و در مجموع، 125 قاعده برای کاربردهای مختلف فعل ماضی در هر دو زبان فارسی و عربی تدوین گردیده است.
صفحات :
از صفحه 181 تا 213
نقد و بررسی کاربرد نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی در تفسیر کشاف زمخشری
نویسنده:
نرجس مالمیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی نظم عبدالقاهر جرجانی نمایان گر چهار سده پژوهش عمیق و گسترده در فرهنگ اسلامی، برای درک راز و رمز اعجاز قرآن کریم و فصاحت و بلاغت آن است، نظریه ای که با پایان دادن به جدال دیرینه‌ی برتری لفظ یا معنا و نیز لفظ ومعنا - با هم - اساس نقد و تحلیل آثار ادبی شد. دوام و بقای هر نظریه‌ی ادبی، پس از به وجود آمدن آن به اثبات و اجرای آن در متون ادبی بستگی دارد. عبدالقاهر اگرچه خود واضع و نیز تکمیل کننده‌ی نظریه‌ی خویش است اما کسی باید این نظریه را در تمام ابعادش به طور کامل شرح و بسط می‌داد. به نظر می‌رسد پس از عبدالقاهر، این زمخشری بود که توانست نظریه‌ی نظم را به طور کامل در تفسیر «کشاف» خود به اجرا درآورد و اعجاز آخرین کتاب آسمانی را با نظم به اثبات برساند.واژگان کلیدی: عبدالقاهر جرجانی، نظریه نظم، نقد ادبی، علم معانی، زمخشری، تفسیر کشاف.
بررسی سورۀ « عَبَس‌» از دیدگاه سبک‌شناسی گفتمانی میشل فوکو
نویسنده:
محمد جرفی، عباد محمدیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
چکیده نظریۀ سبک­ شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی­ های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک­ شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطۀ محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشۀ میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان­شناختی، در متن­های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ­ها و جمله­ ها می­ پردازد. سبک نحوی جمله­ ها و کنش­ گفتاری سورۀ عبس، رابطۀ مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ­ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می­ یابد و نکتۀ دیگر، اینکه با تطبیق کنش­ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می­ باشد و کنش­های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته ­اند. در این جستار، می­توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش­های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح­ تری از نازل شدن سورۀ عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ­ای نازل شده است، دست یافت.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 9