چکیده :
بنابر نظریۀ زبانی هلیدی و رقیه حسن (1976م)، انسجام متنی یکی از مهمترین مؤلفههای متنوارگی است که با عناصر گوناگونی همچون دستوری، واژگانی و پیوندی نشانهگذاری میشود.
«جانشینی» گونهای انسجام دستوری بوده که به معنای قرار گرفتن عنصری در متن بهجای عنصری دیگر است و در اشکال مختلف اسمی، فعلی، جملهای و بندی در کلام نمود مییابد.
اسمهای اشاره در قرآن کریم، به دلیل ظرفیت بالای معنایی و بلاغیشان، در صورتهای مختلف جانشینی بهکار رفتهاند و از اینرو نقش بسزایی در انسجام و پیوستگی متنی آیات ایفا کردهاند؛ همچنین با درهم شکستن ساختار دستوری متن، علاوه بر برجستگی، پویایی، اختصار و ایجاد ابهام هنری، با گسترۀ معنایی خود باعث ایجاد نظم خطی و شبکهای شدهاند.
این پژوهش در صدد است تا با بهرهگیری از نظریۀ هلیدی و حسن، مسألۀ جانشینی اسمهای اشاره را در سورۀ «حج» و کیفیت برگردان آنها را در سه ترجمۀ منتخب بررسی کرده تا از این رهگذر میزان موفقیّت مترجمان در تصریح معنا و مفهوم بلاغی این عنصر انسجامی آشکار گردد؛ بدین منظور، دو ترجمۀ معنایی از فولادوند و خرمشاهی و یک ترجمۀ تحت اللفظی از محدث دهلوی انتخاب شد.
بررسیهای پژوهش نشان میدهد که از میان این ترجمهها، فولادوند تا حدودی، با تصریح معنا و رعایت نکات بلاغی، تعادل انسجامی را برقرار نموده و محدث دهلوی نیز به فراخور ترجمۀ تحت اللفظی خویش تا اندازهای با تصریح و روشنگری در متن مقصد، انسجام برقرار نموده است؛ اما خرمشاهی با وجود ادبی بودن ترجمهاش، از تصریح معنا و ظرافتهای بلاغی اسمهای اشاره غافل مانده که همین امر باعث شده تا ترجمۀ او از صراحت انسجامی لازم برخوردار نباشد.
according to the linguistic theory of halliday and hassan (1976), textual cohesion is one of the most important elements of textuality marked by different, inter alia, grammatical, lexical, and relational elements.
“substitution”, manifested in different nominal, verbal, sentential and clausal forms, is a kind of grammatical cohesion that means replacing an element with another in the text.
due to their high semantic and rhetoric capacities, demonstrative nouns are used in the holy qur'an in various substitutive forms hence playing a significant role in the coherence and textual cohesion of ayahs.
additionally, by breaking down the grammatical structures of the text, they have created a linear and grid-like order besides giving prominence, dynamism, brevity, and artistic ambiguity to the text.
using halliday and hassan's theory, the present study sought to analyze demonstrative nouns used as substitutes in surah al-hajj and to survey the quality of their translations so that the degree of the success of the translators in explicating the rhetorical meaning of this cohesive device becomes clear.
to this end, two semantic translations by fouladvand and khorramshahi and a literal translation by mohaddes dehlavi were selected.
the results show that fouladvand has somewhat created an equivalent cohesion by explicating meaning and paying attention to rhetorical aspects.
moreover, mohaddes dehlavi has to some extent created cohesion using clarification in the target text.
however, khorramshahi's translation, despite being literary, has failed to clarify meaning and rhetorical nuances thus lacking the necessary cohesive explication.
نویسنده :
زهرا کوچکی نیت ،ابراهیم اناری بزچلویی ، سید ابوالفضل سجادی ، محمد جرفی
منبع اصلی :
http://paq.araku.ac.ir/article_35870_0c8b61d1eb89ba0bbe3b363fe8ae8487.pdf
پایگاه :
پایگاه مجلات 5
(پژوهشهای ادبی-قرآنی- سال 1398- دوره 7- شماره 1- از صفحه 1 تا 31)
یادداشت :
کلیدواژهها
نظریۀ انسجام متنی جانشین های اشارهای سورۀ حج فولادوند خرمشاهی محدث دهلوی
کلیدواژهها [English]
theory of textual cohesion demonstrative substitutes Surah Al-Hajj Fouladvand Khorramshahi Mohaddes Dehlavi
نوع منبع :
مقاله
,
کتابخانه عمومی