آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
علوم‌اجتماعی اروپامحور و جامعه‌شناسی ابن‌خلدون: بررسی دیدگاه انتقادی سید فرید العطاس.
نویسنده:
فاطمه امین رعیا جزه ، علی مرادخانی ، سید جواد میری ، سید حسین سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن‌خلدون در مقدمه علم عمران را بنیاد نهاد و بدین سبب اغلب به عنوان بنیان‌گذار یا دست‌کم پیشگام جامعه‌شناسی شناخته شده است؛ اما جامعه‌شناسی وی بسط نیافته و از او به عنوان نظریه‌پرداز غفلت شده است. فرید العطاس تداوم اروپامحوری در علوم‌اجتماعی را مانع توجه به منابع غیر اروپایی نظریه‌ها و مفاهیم دانسته؛ به‌طوری که تفکر ابن‌خلدون را در حاشیۀ علوم‌اجتماعی مدرن قرار داده است. طرح اسلامی کردن دانش به عنوان واکنشی به اروپامحوری در جهان اسلام مطرح شد. فرید العطاس این طرح را در بسط جامعه‌شناسی ابن‌خلدون به عنوان نمونه‌ای برای جامعه‌شناسی دگرواره ناموفق دانسته است. هدف این پژوهش بررسی دیدگاه انتقادی فرید العطاس درباب علوم‌اجتماعی اروپامحور و نقش آن به‌مثابۀ مانع برای بسط جامعه‌شناسی ابن‌خلدون است. روش این پژوهش اسنادی است و با مراجعه به آثار فرید العطاس به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی این پرسش‌ها بررسی شد: فرید العطاس چگونه اروپامحوری را به‌مثابۀ مانعی برای بروز نظریۀ اجتماعی ابن‌خلدون مطرح می‌کند؟ چرا فرید العطاس طرح اسلامی کردن دانش را در بسط جامعه‌شناسی ابن‌خلدون ناموفق می‌داند؟ و این‌که فرید العطاس فراهم آوردن چه شرایطی را برای بسط جامعه‌شناسی ابن‌خلدون لازم می‌داند؟ بنابر یافته‌های پژوهش فرید العطاس هم مخالف علوم‌اجتماعی اروپامحور است و هم خصم آن یعنی طرح اسلامی کردن دانش را مکفی نداسته است؛ لذا جامعه‌شناسی ابن‌خلدون در جریان اصلی جامعه‌شناسی و نیز در علوم‌اجتماعی اسلامی توفیقی نیافته است. بدین روی فرید العطاس پیشنهاداتی برای ورود ابن‌خلدون به جریان اصلی جامعه‌شناسی و بسط جامعه‌شناسی نو _ ابن‌خلدونی ارائه داده است.
نظام‌  مندی فلسفۀ سیاسی هگل از نظر روش‌ مندی : قانون طبیعی یا حقوق طبیعی
نویسنده:
محمدهادی حاجی بیگلو ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسیر فلسفۀ سیاسی هگل همواره مسئله‌ساز بوده است. در این میان تفسیری را می‌توان بهتر دانست که این مسئله‌سازی را بر اساس محور اصلی‌ آن آشکار کند. به نظر می‌رسد یکی از اساسی‌ترین تمایزها میان سنت قدمایی قانون طبیعی و سنت مدرن حقوق طبیعی، از نوع انسان‌شناسی فلسفی آن‌ها ناشئ می‌شود. در مورد فلسفه سیاسی هگل نیز می‌توان این پرسش را تجدید کرد؛ اینکه «آیا فلسفۀ حق مستلزم نوعی انسان‌شناسی فلسفی است یا خیر؟». آشکار است که این پرسشئ بنیادی و فراگیر است؛ اما یکی از مقدمات طرح این پرسش، بررسی نسبت فلسفه سیاسی هگل با دو سنت کلی پیش از آن است. این نوشته به تحلیل این نسبت از منظر نظام‌مندی فلسفۀ حقمی‌پردازد؛ و به دلایلی که خواهد آمد این نظام‌مندی را از نظر روش‌مندی مد نظر قرار می‌دهد. نتیجۀ این تحلیل صرفاَ صورت‌بندی دقیق‌تر همان پرسش خواهد بود: آیا خودِ نظام‌مندی – یا روش‌مندی – فلسفۀ سیاسی هگل مستلزم نوعی انسان‌شناسی فلسفی است؟
صفحات :
از صفحه 99 تا 110
هگل و تاریخ فلسفه
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
هگل، هیدگر و بنیاد تاریخ
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بازخوانی نظریۀ تشکیل دولت ابن‌خلدون به‌مثابۀ نظریۀ اصلاح دینی در خوانش سید فرید العطاس (مطالعۀ موردی مراکش)
نویسنده:
فاطمه امین رعیا جزه ، علی مرادخانی ، سید حسین سجادی ، سید جواد میر مینق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دغدغۀ اصلی ابن‌خلدون هم در مقدمه و هم در العبر شرح چگونگی تشکیل و زوال دولت در شرق و غرب جهان اسلام بوده که تلاش کرده است آن را براساس نبرد دوری میان دو جامعۀ بدوی و حضری تبیین کند. فرید العطاس به منظور بسط نظریۀ ابن‌خلدون، آن را به‌مثابۀ نظریۀ اصلاح دینی مسلمانان معرفی کرده است. از نظر او مراکش، یک مورد تاریخی است که اصلاح دینی را تجربه کرده است. نظریۀ ابن‌خلدون فاقد نظام اقتصادی است؛ از این‌رو، فرید العطاس تلاش کرده شیوه‌های تولید را از کارل مارکس اخذ و در نظریۀ ابن‌خلدون ادغام کند. هدف این پژوهش، تبیین نظریۀ تشکیل دولت ابن‌خلدون به‌مثابۀ نظریۀ اصلاح دینی مسلمانان در خوانش فرید العطاس است که به همین منظور به مطالعۀ سه سلسلۀ متوالی مراکش _ مرابطون، موحدون و مرینیان _ پرداخته است. بنابر یافته‌های پژوهش که به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی به‌دست آمده، فرید العطاس به‌جای تکرار محض اطلاعاتی که از مقدمه به‌دست می‌آید، کاربردی نظری از دیدگاه ابن‌خلدون ارائه داده است.
نسبت فرد و دولت در فلسفه سیاسی هگل
نویسنده:
پدیدآور: وحید مفتخری ؛ استاد راهنما: علی مرادخانی ؛ استاد مشاور: احمد علی‌اکبر مسگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اگر دولت، چنانکه متفکران سیاسی مدرن پیش از هگل بر آن تاکید داشتند، حاصل قرارداد باشد و قرارداد نیز حاصل توافقی میان اراده‌های خودسرانه و جزئی افراد، آن‌گاه می‌توان گفت که دولت هر لحظه در معرض نابودی است. زیرا مطلوبیّت‌های اراده‌های خودسرانه افراد هر لحظه می‌تواند تغییر کند و به مجرد این تغییر، توافق میان آن‌ها نیز از بین برود. از این مهم‌تر، چنانکه دولت به محصول قرارداد تقلیل یابد آن‌گاه رابطه‌ی افراد با آن به رابطه‌ای ابزاری تبدیل خواهد شد. این در حالی است که به نظر هگل چنین امری منجر به از خودبیگانگی افراد نسبت به جهان اجتماعی‌ای خواهد شد که در آن زندگی می‌کنند. او دولت مدرن را نه وسیله‌ای برای برطرف نمودن نیازهای جزئی، بلکه بیشتر از آن به عنوان تلاشی جمعی جهت پیگیری خیر عمومی اجتماع یا به عبارتی دیگر تحقق امر سیاسی در زمانه‌ی مدرن می‌فهمد؛ اجتماعی سیاسی‌ که حضور در آن برای دست‌یافتن به حد نهایی آزادی که تنها به‌واسطه‌ی مشارکت اجتماعی حاصل می‌آید، ضروری است. از این رو هگل که از پس رخدادهای انقلاب فرانسه به اروپای زمان خود می‌نگرد، به دنبال بنیان و اساسی برای دولت می‌گردد که از طرفی بتواند به انقلاب فرانسه و اصل اساسی آن یعنی آزادی همگان وفادار بماند و از طرف دیگر نیز بتواند به آن معنایی نهادی بخشیده و انقلاب را در چارچوب نظمی سیاسی استمرار بخشد. او بنیان مورد نظر خود را اراده قرار می‌دهد. اما تلقی او از اراده با تلقی فیلسوفان نظریه حق طبیعی که دولت را حاصل قرارداد میان اراده‌های خودسرانه دانسته و در نتیجه آن را با جامعه‌مدنی یکی فرض می‌کردند، متفاوت است. زیرا مفهوم اراده نزد او، به قدرت انتخاب صرف و اراده‌ی خودسرانه تقلیل نمی‌یابد بلکه مطابق نظر او اراده از ساختاری عقلانی برخوردار است. این ساختار عقلانی (روحانی) اراده می‌تواند به عنوان پایه و اساس دولت، جایگزین اراده طبیعی شود
هگل و تعبیر «جهان وارونه»
نویسنده:
مرادخانی علی, اردبیلی محمدمهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل در اواخر فصل مربوط به نیرو و فاهمه از کتاب پدیدارشناسی روح به مفهوم «جهان وارونه» اشاره کرده و بخشی را بدان اختصاص می دهد. اما از سویی به دلیل دشواری خود متن و از سوی دیگر به واسطه جایگاه این بخش در سیر تکوین روح در پدیدار شناسی، درک معنای وارونگی جهان وارونه و چگونگی تحقق این وارونگی به یکی از مشکلات شارحان پدیدارشناسی تبدیل شده است. مقاله پیش رو می کوشد تا به این مفهوم، که بی شک یکی از پیچیده ترین مفاهیم موجود در فلسفه هگل است، بپردازد و در حد توان خود تفسیری روشن و جامع از آن، به ویژه جایگاه و نقش ان در کتاب پدیدارشناسی، به دست دهد؛ و دست آخر نیز در راه ارائه تفسیری فراگیر از آن، علاوه بر اشاره به تفاسیر فلسفی مختلف، به حوزه هایی غیر از فلسفه (برای مثال روانکاوی و ادبیات) نیز بپردازد.
صفحات :
از صفحه 133 تا 155
نسبت ضرورت و آزادی در اندیشه هگـل
نویسنده:
شاهین شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تأملی در رساله «روح مسیحیت و سرنوشت آن» از آثار دوره جوانی هگل
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله بر آن است با نظر به مسئله عشق و جایگاه آن در تفکر هگل، تحلیلی از رساله «روح مسیحیت و سرنوشت آن» به دست دهد. هگل در این رساله مقولات سنت مسیحی، از جمله زندگی و عشق را با توجه به وضعیت سیاسی –اجتماعی انسان مدرن بررسی می کند. رساله مورد بحث از آثار دوره فرانکفورت هگل است و به خلاف رساله های دوره توبینگن و برن، او در این رساله می کوشد از حصار فلسفه کانتی و میراث دوره روشنگری بیرون آید. رهیافت هگل در این رساله با نقد حیث تحلیلی عقل این است که عشق اصیل مسیحی می تواند بر بحران های بر آمده از عقلانیت گسسته از واقع، غالب آید و در بنیاد زندگی سیاسی –اجتماعی انسان مدرن قرار گیرد.
بررسی معنای دین بر اساس «درآمد» درس گفتارهای فلسفة دین هگل
نویسنده:
علی مرادخانی,پریزاد سینایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل نخستین فیلسوفی بود که در درس هایش در برلین مباحثی ذیل عنوان فلسفة دین مطرح کرد. دریافت او از دین علاوه بر فهم متعارف، از فهم هم عصرانش نیز متفاوت بود. هگل بر خلاف تلقی روزگارش نه دین را از حوزة شناخت بیرون گذاشت و نه آن را به احساس فروکاست. او با نگاه تاریخی خود ادیان را در سیر تاریخی آن ها دید و با اصول دیالکتیکی خویش به درک تازه ای از دین راه یافت. حاصل این درک نشاندن دوبارة دین در حوزة شناخت نظری شد. مقالة حاضر درصدد است ساز و کار درک هگل از دین را، بر اساس «درآمد» درس گفتارهای فلسفة دین، بسان یکی از حوزه های شناخت نظری در معنای مد نظر او نشان دهد
  • تعداد رکورد ها : 50