آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
جلوه فلسفه هگل در فلسفه معاصر
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
قضا و قدر و سرنوشت انسان از منظر ابن سینا و فخر رازی
نویسنده:
عقیل میرفتاحی، علی مرادخانی، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله دیدگاه ابن­سینا و فخر رازی را در مسئله قضا و قدر و جبر و اختیار می­کاود. دیدگاه این دو، علی­رغم اختلافات اساسی در این مسئله، در برخی بخش­ها به هم نزدیک می­شود. ابن­سینا قضا و قدر را از مراتب علم فعلی الهی تلقی می­کند. تعاریف متعدد و دیدگاه­های او برخلاف تعاریف رازی منسجم، و حاصل دو رویکرد است که باید از هم تفکیک شود؛ گاه با رویکردی فلسفی و طرح علم الهی قضا و قدر را تبیین می­کند و گاه با طرح مسئله کلامی فعل انسانی، مسئله اختیار و جبر را می­کاود. وی به رغم اینکه قضا و قدر را علم الهی می­داند، از آن جهت که منشأ حتمیت اشیا باشد، مسئله قضا و قدر را مرادف با جبر نمی­داند. وی قائل به امر بین الامرین است، و در تبیین اختیار، آن را از قدر می­داند و به عنوان جزء­العله می­پذیرد و از اختیار رقیق­شده سخن می­گوید. تعاریف فخر رازی در قضا و قدر، مشوش و گاه متناقض است؛ تعریف او گاه مرادف با جبر و گاه مرادف با اختیار است، اما آنچه از غالب تعاریف وی فهمیده می­شود، جبر رقیق­شده است.
صفحات :
از صفحه 215 تا 230
مقایسه معرفت شناسی ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل
نویسنده:
علی حجتی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل با مبانی ادراک در این دو نظام فلسفی گره خورده است. ضمن آن که مبانی ادراکیِ رئالیسم صدرایی و ایدئالیسم هگلی، اولا نمی تواند از هستی شناسی این دو فلسفه جدا باشد و ثانیا بررسی این مبانی سبب می گردد چارچوب فلسفه صدرا به ایدئالیسم هگلی نزدیک شود. ادراک حضوری، درک حقیقتِ اصیل یا همان وجود با چنین درکی، بررسی حقیقت علم، صدوری بودن آن و اتحاد عالم و معلوم در این حکمت و نهایتا تساوق انسان و عالَم و یکی دانستن حقیقت این دو سبب می گردد که تفسیری ایدئالیستی از حکمت متعالیه شکل گیرد و در بستر چنین تفسیری، قابلیت انطباق اجزائی چون ادراک حسی فراهم گردد. بدین سبب نه تنها در مبانی، که در جزء جزء سیر ادراکی، چون درک محسوسات، نیز این دو فلسفه قابلیت تطبیق دارند
زمینه های ظهور مفهوم "روح"در نظام فلسفی هگل متأخر بر اساس رساله ی روح مسیحیت و سرنوشت آن
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا محقق ؛ استاد راهنما: احمدعلی اکبرمسگری ؛ استاد مشاور: علی مرادخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مفهوم «روح» فراگیرترین مفهوم در فلسفه ی بالیده ی هگل است، به نحوی که فهم این فلسفه بدون فهم این مفهوم مقدور نیست. هرچند مفهوم «روح» از دوره ی ینای هگل به بعد است که به ساختار پرورده و معنای کامل خود نائل می شود، اما این مفهوم حاصل خط سیر پیوسته ی اندیشه ی هگل از دوره ی توبینگن تا دوره ی فرانکفورت است که دوره ی ینا بلافاصله پس از آن قرار دارد. این خط سیر با رساله ی توبینگن آغاز می شود و به رساله ی روح مسیحیت و سرنوشت آن (از دوره ی فرانکفورت) می انجامد، رساله ای که نقطه ی اوج این خط سیر تا پیش از دوره ی ینا است. مفهوم کانونی رساله ی توبینگن مفهوم «دین قومی» و متعاقب آن «روح قومی» است و مفهوم کانونی رساله ی روح مسیحیت مفهوم بنیادی «عشق» است که در واقع همین مفهوم با تطوری که در دوره ی ینا از سر می گذارند نهایتاً به مفهوم بالیده ی «روح» در پدیدارشناسی روح تبدیل می شود. هگل مفهوم «عشق» را در فرانکفورت از هولدرلین و بواسطه ی اثر بسیار تعیین کننده ی او یعنی قطعه ی درباب حکم و وجود اخذ می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با دنبال کردن این پس زمینه ی مفهومی از مفهوم «روح قومی» تا مفهوم «عشق»، زمینه ی ظهور مفهوم «روح» در فلسفه ی هگل را مورد بررسی قرار می دهد.
ردپای برگسون در تفسیر هایدگر از زمان
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ابتدای کتاب وجود زمان نام برگسون در کنار نام ارسطو آمده است، جایی که هایدگر سعی دارد مفهوم حیث زمانی را از زمان سنتی مورد استفاده در فلسفه تمایز دهد. حال سؤال اینجاست که پس از اشارۀ هایدگر به نام ارسطو، چرا نام برگسون به میان می‌آید؟ اگر منظور آخرین فیلسوف است چرا هوسرل را نام نمی‌برد که استاد خود هایدگر بود و سخنرانی‌اش با عنوان زمان-آگاهی قرار بود تحت نظارت هایدگر به چاپ برسد؟ چرا نامی از هگل به میان نمی‌آید که تفسیرش از زمان در فصل ماقبل آخر وجود و زمان، موضوع بحث هایدگر قرار می‌گیرد؟ چرا نامی از دیلتای نیست که موضوعات تفکرش در زمینۀ زمان قبل از نوشتن کتاب وجود و زمان موردتوجه هایدگر بود؟ البته هایدگر در انتهای بخش دوم وجود و زمان و در قالب یک پانوشت بار دیگر به نام برگسون اشاره و ادعا می‌کند که تنها قصدش، تمایز قائل شدن میان نظر خودش در باب «زمان» با برگسون است، هرچند اخیراً توسط علاقۀ روزافزون به مکتب برگسونی و تأثیر او بر فلسفۀ قرن بیستم به دلیل تأثیر او بر ژیل دلوز تحقیقات پژوهشگران نشان از وامداری هایدگر از فلسفۀ برگسون دارد. دامنۀ این تحقیقات گرچه به مسئلۀ تأثیر برگسون بر پدیدارشناسی و هایدگر هم کشیده شده اما برخی پرسش‌ها هنوز بی‌پاسخ هستند که این مقاله سعی در پاسخ به آنها را دارد
صفحات :
از صفحه 221 تا 236
اسپینوزا از نظر هگل
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 439 تا 458
شرّ بنیادین و مسئولیّت اخلاقی در فلسفۀ کانت
نویسنده:
فاضل بوستان ، محمد شکری ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در دین در محدودۀ عقل تنها، این نظریه را ارائه می‌دهد که طبیعت انسان اساساً واجد یک شرّ بنیادین است. استدلال کانت برای شرّ بنیادین، عمدتاً از دو بخش تشکیل شده است؛ یکی میل ذاتی انسان نسبت به شرّ و دیگری ادعای فراگیر بودن شرارت بنیادین. کانت‌‌ با نفی نظریۀ گناه نخستین، اصرار‌ مـی‌ورزد کـه شـرّ بنیادین مشخّصه ناگزیر طبیعت انسان است، ولی مسئولیّت اخلاقی‌ آن‌ بر عهدۀ ماست. چرا که مـا آزادانـه‌ آن‌ را‌ انتخاب و از آن پیروی می‌کنیم. کانت ادعا می‌کند که استعداد یا میل ذاتی در یک عامل منطقی و محدود یک اصل یا عملی ذهنی است که به سمت شرّ گرایش دارد. شرّ بنیادین، هم میل ذاتی و هم کنش اخلاقی است؛ یک وضعیّت متناقض که باعث شده ‌است مفسّران آن را ناسازگار با سایر نظریات اخلاقی کانت دانسته وآن را رد کنند. هدف این مقاله، نقدی بر مفهوم شرّ بنیادین از منظر کانت و ارتباط آن با اختیار و مسئولیّت اخلاقی است؛ زیرا نسبت دادن شرّ بنیادین به آزادی فردی، آغاز موضع استقلال اخلاق است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 56
چالش های پیش روی بیداری اسلامی
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آسیب شناسی جریان بیداری اسلامی و شناخت راهبردهای دشمنان این جریان، موجب خواهد شد تا نظام برآمده از بیداری اسلامی، اجازه بازگشت و تداوم سلطه بیگانگان را ندهد. از میان برداشتن و یا به حداقل رساندن این آسیبها برای نتیجه بخش بودن حرکت های بیداری اسلامی ضروری است.در این تحقیق سعی شده است مهمترین چالش های پیش روی بیداری اسلامی در عرصه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته و به علاقه مندان به تعقیب تحولات منطقه معرفی گردد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 57
کارکرد مفهوم کلی دراندیشه ابن سینا,و هگل
نویسنده:
سیدامیرحسین فضل الهی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه، آنچه مفهوم کلی را به مسئله تبدیل کرده، کارکردهای هستی­ شناختی، معرفتی و نیز کلامی آن بوده است؛ البته توجه به چنین کارکردهایی، فهمی فراتر به ­لحاظ حیث منطقی آن را می­ طلبد. در این حوزه، نگرش خاص ابن ‏سینا دربارۀ کلی طبیعی که درپرتو اعتبارات لابشرطی ماهیت و با وصف معقولیت بر آن تأکید شده است، امکان مقایسه با کلی انضمامی هگل با چنین وصفی را فراهم می­ آورد؛ بنابراین، ارتباط بین عالم محسوس و عالم معقول، تجرد نفس، نسبت کلی با افراد خود، و مسئلۀ تشخص و فردیت ازجمله موضوعاتی هستند که کارکردهای یادشده را توجیه می‏ کنند؛ اما آنچه در این بحث، نسبت هگل با ابن‏ سینا را نشان می‏ دهد، در وهلۀ نخست، توجه به معقولیت ثانی یا فلسفی مفهوم کلی و سپس توجه به کارکردهای آن است که درپرتو اندیشۀ ارسطو- افلاطونی شکل گرفته است. بی­تردید، در تحلیل و واکاوی مفهوم کلی و تعینات آن، هگل و ابن­ سینا تحقق عینی این مفهوم در افرادش را پذیرفته ­اند؛ ولی به ­زعم هگل، کلی انضمامی در اصطلاح حکمت سینوی، ماهیتی مخلوطه و بشرط شیء است که در سطحی فراتر از ماهیت و وجود (صورت معقول) عرضه شده و کاملاً حیث ایجابی یافته؛ درحالی که آنچه کلی طبیعی را با توجه به حیث سلبی­اش درسطح ماهیت، به‏ صورت مبهم درآورده، نحوۀ موجودیت آن است؛ افزون ­بر آن، هگل براساس نظریۀ وحدت ضدین، کلی انضمامی را تحلیل کرده و استنتاج کثیر از واحد را برخلاف قاعدۀ الواحد ابن‏ سینا مجاز دانسته و درنهایت، در دام مفهوم ­گرایی افتاده است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 68
مختصات مقولی ماهیت از منظرهگل و ابن سینا
نویسنده:
سیدامیرحسین فضل الهی؛ علی مرادخانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هگل دربخش دوم علم منطق یعنی منطق ذات به مقولاتی می­پردازد که اوصاف مشترکی دارند . در واقع بعضی از این اوصاف حاکی از حیثیات ماهیت هستند که پیش از او منظور نظر ابن سینا نیز بوده است. تاکید برحقیقت وجود به مثابه ماهیت یا ذات و نیز نحوۀ اتحاد آنها در جهان خارج، توجه به حیث بازتابی ماهیت و حیث سلبی آن امکان قیاس با حکمت سینوی را فراهم می کند. بی تردید این امکان در هگل نیز میراث تاثیر سنت ارسطویی و الهیاتی بوده است. موضوعاتی ازجمله عروض وجود برماهیت وکثرت ماهیت نتیجه حیث سلبی و بازتابی ماهیت است و از سویی با توجه به این که هگل منطق را به مابعدالطبیعه ومباحث امورعامه درمعنای سنتی تبدیل کرده است، اهمیت مقولات ماهیت در مابعدالطبیعه و نه درمنطق به معنای سنتی آن وجه مشترک میان آن دو فیلسوف است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
  • تعداد رکورد ها : 50