آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 152
دانش نشانه شناسی و تفسیر قرآن
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اعجاز شناختی قرآن (نظریه ای جدید در باب اعجاز قرآن)
نویسنده:
علیرضا قایمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
شبکه های شعاعی معنا شناسی قرآن
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
گونه های تقابل واژگان در کاربست قرآنی
نویسنده:
سید مهدی میرزابابایی,علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
علم و دین در جهان اسلام
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تنوع مفاهیم قرآنی و تعیین معیار در فهم آن
نویسنده:
ابوالقاسم علیدوست، علیرضا قائمی نیا، محمد حسین رفیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هر واژه قرآنی دارای یک یا چند معنای عرفی لغوی و یا شرعی است که در اصطلاح علم اصول از آن به حقیقت عرفی، حقیقت لغوی و حقیقت شرعی یاد می‌شود. منشأ حقیقت لغوی، وضع است. منشأ حقیقت شرعی، تعیین یا تعین لفظ در معنای مورد نظر شارع و خاستگاه حقیقت عرفی نیز قرارداد و تفاهم مردم برکاربرد الفاظ خاص در معانی خاص است. ممکن است برخی واژگان، استعداد برتافتن دو یا سه حقیقت از حقایق سه‌گانه فوق را داشته باشند. حال در صورت عدم وجود قرینه برای تعیین معنای این واژگان، آن‌ها را باید به کدام یک از معانی حمل نمود؟ رسالت این پژوهش، بررسی وجوه مختلف تعدد معانی واژگان قرآنی و تعیین معنای صحیح از میان معانی مفروض برای یک واژه است. در این میان، حقیقت عرفی به دلیل لزوم هم‌سانی زبان قرآن با زبان مخاطبان، از اعتبار بیشتری برخوردار است و هنگام تردید در تعیین معنای معیار واژگان قرآنی، اگر قرینه‌ای بر تعیین هر یک از آن حقایق نباشد، حقیقت عرفی تقدم می‌یابد. این ادعا ابتدا با طرح مقدماتی در تعریف حقایق سه‌گانه و افزودن «حقیقت قرآنی» به آن، و سپس با استدلال به برخی آیات قرآنی به اثبات می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 116
بررسی تطبیقی رابطه علم تجربی و دین در تفاسیر المیزان و المنار
نویسنده:
محسن آزادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ترسیم الگوی مناسبات میان علم تجربی و دین از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین است. دستاوردهای چشمگیر غرب در علوم تجربی که در چند قرن اخیر رخ داد با تفاسیر ارسطویی از کتاب مقدس در تعارض قرار گرفت و آن را سخت به چالش کشید. از آن پس الگوهای گوناگونی در دنیای غرب برای حل این مسئله مطرح شد. از آن‌جا که اسلام و کتاب مقدسِ آن قرآن نیز دربردارنده فرازهایی تجربی در کیهان‌شناسی، زمین‌شناسی و انسان‌شناسی بودند از رویارویی با این مسئله در امان نماندند. ازاین‌رو مفسرین قرآن کریم و دانشمندان اسلامی با این پرسش مواجه شدند که چه نسبتی میان علم تجربی و آموزه‌های دینی وجود دارد و چه الگویی می‌توان برای ترسیم مناسبات میان این دو ارائه داد؟ المنار و المیزان، به عنوان دو تفسیر تأثیرگذار در دوره معاصر، با وجود اتفاق نظر نسبی در روشِ مواجه با این مسئله، رویکردهای متفاوتی در پاسخ به این پرسش در پیش می‌گیرند. در این میان محمد رشید رضا به دلیل اعتماد بیشتری که به یافته‌های علوم تجربی دارد نرمش بیشتری نیز از خود نشان داده و از رویارویی جدی با این علوم می‌پرهیزد. این امر تلاش بسیار ایشان برای سازگار جلوه دادن علم و دین و تفسیر آیات قرآن کریم بر این اساس را در پی دارد. در مقابل علامه طباطبایی1 اگرچه در بسیاری موارد درصدد همراهی با علوم تجربی و سازگار جلوه دادن یافته‌های علوم و آموزه‌های دین برآمده است، اما گاهی علوم تجربی را به چالش کشیده و با استناد به معارف دینی فرضیات این علوم را انکار می‌کند. با این همه از آن‌جا که هیچ‌یک از ایشان به صورت جامع به تبیین مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی در دو طرف مسئله نپرداخته و صرفا به تطبیقاتی جزئی بسنده کرده‌اند، دست‌یابی به الگوی جامع مناسبات میان علم و دین از منظر المنار و المیزان بسیار مشکل است.
اعتبارسنجی فهم عرفی از مفاهیم قرآنی
نویسنده:
محمدحسین رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاکنون دیدگاه‌های مختلفی در روش‌شناسی فهم و معنایابی متون دینی، به ویژه قرآن کریم ارایه شده و هر یک به فراخور، سهمی در تفسیر کلام خدا داشته‌اند. در میان این نظریات تفسیری، برخی از دیدگاه‌ها بر نقش تأثیرگذار مخاطبان در فهم معنای مفاهیم و واژگان توجه و تأکید کرده‌اند، اما در برخی از آنها، فهم عرفی مورد کم‌توجهی و یا غفلت واقع شده است. در این رساله با بهره‌گیری از سنجه‌های مناسب، اعتبار فهم عرفی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. «فهم عرفی»، تلقی‌ها و معناگزینی‌های مخاطبان اولیه و مشافهین از مفاهیم و گزاره‌های نص قرآن کریم است که با توجه به مجموعه توانمندی‌های فکری و زبانی آنان شکل می‌گیرد.به اعتقاد ما به دلایل متعدد نقلی و عقلی، برای تعیین معانی واژگان و مفاهیم قرآنی، تعیین معنای استعمالی آنها، رفع ابهام یا تشابه در معنای الفاظ و نیز تعیین حدود و ثغور مصادیق برخی واژگان، باید تلقی‌های عرف عصر نزول و مقارن آن را مورد توجه قرار داد.بر پایه این اعتقاد، از آنجا که منشأ پیدایش الفاظ و قواعد محاوره و مفاهمه برای انتقال پیام‌ها میان انسان‌ها، عرف و قرارداد ناپیدای اجتماعی است، لذا قرآن کریم نیز با بهره‌گیری از نظامات ثابت و فعلیت یافته زبان عربی عصر نزول و التزام به اصول محاوره و مفاهمه میان آنان، به زبان قوم سخن گرفته و از همین‌رو، عرف مخاطب قرآن را باید مرجع تعیین معنای واژگان قرآنی قرار داد.از طرف دیگر، قرآن کریم با استفاده از نظامات متغیر زبانی مانند صنایع و بدایع زبان عربی، قابلیت معنایابی و پیام‌گیری بی‌نظیری در لایه‌ها و سطوح مختلف خود برای مخاطبان فرازبانی و فرازمانی قرار داده و از این طریق توانسته همه مخاطبان خاص را برای همیشه و همه جا از زلال معارف خود سیراب ساخته و همواره متنی زنده و پویا باشد.اما به خاطر ویژگی و اهمیت برخی مفاهیم قرآنی و ابتنای گفتمان اسلامی و فرهنگ‌سازی قرآنی بر برخی مفاهیم بنیادین، اعتبار فهم عرفی در مورد این دست از مفاهیم قرآنی مورد تردید قرار می‌گیرد، از این‌رو با گونه‌شناسی مفاهیم قرآنی، باید میزان اعتبار فهم عرفی در هر یک از گونه‌ها را مستقلاً مورد ارزیابی قرار داد.علارغم تعیین اعتبار فهم عرفی، همچنان آسیب‌هایی برای این عتبار وجود دارد. این آسیب‌ها عبارتند از:وجود معانی رقیبی چون معانی لغوی و شرعی برای بسیاری از مفاهیم، تفاوت سطوح مخاطبان و فهمندگان، تنوع و تکثر زمانی و مکانی آنان، تعدد و گاه تعارض عرف‌ها، عدم کاربست دقت‌های لازم در معنایابی توسط عرف و نیز ماجرای پایان‌ناپذیری فهم.اما با توجه به غلبه معنای عرفی بر سایر معانی رقیب بر اساس اصل «عرف‌محوری» به جای «وضع‌گروی» و نیز محدودیت کمّی معانی شرعی، همچنین ابتنای گفتارسازی گوینده بر سطح ادراکی اکثر شنوندگان و ملاحظه تنوع فرهنگ زبانی مخاطبان، می‌توان از قید چالش‌های برشمرده رهایی یافت و قدرت اعتبار فهم عرفی را تثبیت نمود. مفاهیم کلیدی: عرف، فهم عرفی، اعتبارسنجی، معناشناسی، نظامات زبانی، زبان عرفی، عرف عام، عرف خاص.
معیت ذات الهی با موجودات در فلسفه مشاء و حکمت صدرا
نویسنده:
الهه رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث تقسیمی فلسفه موجودات به دو دسته واجب و ممکن تقسیم می‌شوند. اگر هر یک از دو گروه، به خوبی، تحلیل شده، جایگاه هر یک در نظام هستی تبیین ‌شود، روابط بین آنها و نقشی که در مقابل یکدیگر ایفا می‌کنند، روشن می‌شود. واجب، وجودی است که از نهایت شدت وسعه وجودی، هستی را پر کرده، جایی برای غیر، نگذاشته است. اما وجود کثرات و اغیار و حقایق امکانی ماهوی، امری بدیهی و تصدیق آن، مرز بین فلسفه و سفسطه است. ممکن، ذاتی است که هیچ‌گونه اقتضاء برای وجود ندارد. ولی واجب، ذاتی است که از شدّت وجودی ،خواهان بروز و ظهور خویش شده، اغیار و ماسوی را متلّبس به لباس وجودی امکانی کرده است.این تلبس وجودی از طرف واجب بالذات از مناظر مختلف فلسفی، متفاوت است.مشاء فاعلیّت او را بالعنایه گویند. به این صورت که علم او عین اراده و نفس تصور اشیاء، خلق و ایجاد آنهاست.ولی صدرا فاعلیت و علیت او را به تشأن و تجلی و ظهور تعبیر کرده، ممکنات را حاضر به علم حضوری می‌داند که واجب به اضافه اشراقیه-اضافه‌ای که در اثر آن مضاف الیه ایجاد می‌شود-به آنها تجلی می‌کند.به دنبال ایجاد اشیاء،توسط واجب،مفهوم معیّت پیدا شد. اگر واجب به عنایت خویش،به امکان ذاتی،وجوب بخشیده،او را موجود کند،همراهی دو واجب را که یکی بالذات و دیگری به سبب او می‌باشد، معیت علمی گویند. به گونه‌ای که فاعل در این معیت،هر موقع تصور شی و فعلی را بکند،ایجاد او را به همراه دارد.ولی اگر واجب بالذات در این ایجاد،به صورت تجلی فاعلیّت خویش را تحقق بخشد،معیت قیومیه متحقق می‌شود.در این معیت-که فراتر از معیت علی یعنی معیت علت و معلول که در آن علت به خاطر علیتش مقدم بر معلول به دلیل معلولیتش می‌باشد- ممکن، واجبی است که وجوبش به قیومیّت واجب ذاتی و همراهی او حاصل شده است. و ذات واجب، به سبب تشأن، اشراق، اضافه و ارتباط، مضاف الیه خویش یعنی ممکن را وجود بخشیده است. ممکن، حقیقتی جز ربط و فقر و تعلق محض، نبوده، وجودی غیر از ارتباط و اضافه به تنها حقیقت هستی یعنی واجب بالذات ندارد و در معیت او به سر می‌برد. تحلیل واجب و ممکن به این مفاهیم که واجب، یعنی ذات قائم به خویش و ممکن، یعنی ذات قائم به غیر، دلیلی است بر اینکه ذات قائم به غیر، حتماً غیری را می‌طلبد که به او تکیه کند، و ذات قائم به خویش، مستلزم غیری است که به آن غیر، قوام دهد، غیری که بدون آن ذات نمی‌تواند ایجاد شده، مستقل از او باشد. چون ذاتی او، قیام به غیر است و شی، هیچ‌گاه ذاتی خویش را از دست نخواهد داد، که اگر از دست دهد، چیز دیگری خواهد شد
تحلیل همسانی زبان قرآن و قوم و پی آمدهای آن
نویسنده:
ابوالقاسم علی دوست,علیرضا قائمی نیا,محمدحسین رفیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 152