آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
بررسی رساله ی منون افلاطون
نویسنده:
مجتبی کمیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش بررسی رساله ی منون افلاطونی است. منون از محاورات دوره ی میانی افلاطون است. این رساله ی کوچک اما مهم دربردارنده ی نظریه ی برابری فضیلت و معرفت و همچنین نظریه ی یادآوری است. آموزه ی اخلاقی مطرح شده در این رساله، برخلاف نظریه ی یادآوری، از مهمترین تعالیم سقراطی نیز قلمداد می شود. یکسان گیری فضیلت و معرفت همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نادیده گرفتن نقش و قدرت امیال نفسانی در افعال آدمی، مهمترین نقدی است که بر این یکسان گیری وارد شده است. افلاطون خود متوجه این انتقاد بوده و درصدد پاسخ به آن برآمده است. او تاکید می کند که هر عمل نادرست صرفا به سبب خطای عقلانی در تشخیص خیر به وقوع می پیوندند. در واقع وی با این پاسخ، منکر هرگونه طبیعی فرض کردن بخشی از اعمال نادرست آدمی به سبب پیروی از غرایز است و تربیت غلط را تنها عامل ارتکاب شرور می داند. در مورد نظریه ی یادآوری نیز با توجه به اضهارات افلاطون رسائلی که این نظریه در آنها مطرح شده و اظهار نظر اکثر محققین، نمی توان آن را نظریه ای استوار در تمامی ادوار تفکر افلاطون در نظر گرفت. ظاهرا او در دوران متاخر اندیشه ی خود چندان به این نظریه وفادار نبوده است. بنابراین این نظریه را می توان اشاره ای از جانب افلاطون مبنی بر وجود عنصر ماتقدم در شناخت و یا حداکثر یک نظریه ی معرفت در حوزه ی اخلاقیات دانست.
نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان
نویسنده:
اعظم محسنی ، سید مسعود سیف ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، باید فاصله­ی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزه­ی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح می­کند؛ به عبارت دقیق­تر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطه­ی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطه­ی من- تو» را یک رابطه دو طرفه می­داند، چگونه می­تواند از رابطه­ی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطه­ی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟
زبان درفلسفه ویتگنشتاین
نویسنده:
مرضیه تقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله نظریات وینگنشتاین در باب زبان مورد بحث قرار گرفته است. مسئله زبان مسئله مهم و محوری فلسفه ویتگنشتاین است که در باب آن دو نظریه متفاوت را در طول دو دوره فعالیت فلسفی اش مطرح کرده است. فصل اول این رساله به بررسی علل اهمیت زبان در فلسفه ویتگنشتاین و تفاوت و تشابهی که میان نظریات دو دوره وجود دارد اختصاص یافته است. فصل دوم شرح وتوضیح » نظریه تصویری « است که بر اساس آن زبان به عنوان تصویر واقعیت توصیف می شود. فصل سوم شرح و توضیح » نظریه کاربردی « است. بر طبق این نظریه معنی واژه ها، نمادها و جملات همان کاربرد آنها تلقی می گردد که قواعدی عمومی و اجتماعی بر آنها حاکم است. براساس نظریه کاربردی ملاک ومعیار فهم معنای واژه ها، نمادها و جملات همان توانایی و قابلیت به کارگیری آنها بر اساس قواعد اجتماعی و همگانی در موقعیت و وضعیت خاص است. فصل چهارم شامل بحث در باب » زبان خصوصی« است در این فصل، دو تفسیر متفاوت درباب نفی زبان خصوصی در اندیشه ویتگنشتاین آمده است.
سولیپسیسم در تراکتاتوس: سه تفسیر متفاوت
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر؛ زینب قنبرلو؛ علی فتح طاهری؛ سید مسعود سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین در بندهای 6/5 تا 641/5، رساله منطقی فلسفی (تراکتاتوس) نکات مهمی را در باب ذهن و سولیپسیسم بیان می کند. سه تفسیر مهم از این بندها عرضه شده است: یکی تفسیر ارتدکسی که بر طبق آن، سوژه یا خود متافیزیکی، معنا را از طریق تصویر کردن و طی یک فرایند روانشناختی، به واژه می بخشد. البته این خود متافیزیکی متمایز از «خود تجربی» مورد نظر روانشناسان است و هیچ چیزی در درون جهان، مطابق با آن نیست و بلکه خود پیش فرض وجود جهان است. بنابراین بدون اینکه بتوان هیچ سخن معناداری در باره آن گفت، تنها می توان آن را نشان داد. تفسیر دوم، تفسیر درمانگراست که برخلاف رویکرد متافیزیکی و واقع گرایانه تفسیر ارتدوکسی، رویکردی غیر متافیزیکی و غیرواقع گرایانه دارد و قائل به پیوند میان اندیشه های ویتگنشتاین متقدم و متأخر است. تفسیر سوم تفسیر اخلاقی است که برای گزاره های تراکتاتوس ارزش عملی قائل است. در این تفسیر سولیپسیسم مطرح شده در تراکتاتوس نه یک نظریه یا آموزه معرفت شناختی یا متافیزیکی، بلکه یک عمل اخلاقی و عرفانی دانسته می‌شود که هدف از آن ایجاد تغییر در زندگی معنوی انسان است. در مقاله حاضر سه تفسیر یاد شده نقد و بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 128
هستي‌شناسي اعتباريات؛ اعتبار بمثابه نحوة هستي انسان در جهان مادي
نویسنده:
سید امین میرحسینی ، سید مسعود سیف ، عبدالرزاق حسامی فر ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته‌ است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريه‌‌يي از اساس معرفت‌شناختي است؛ نظريه‌يي كه ميكوشد به توجيه دسته‌‌يي از ادراكات انسان بپردازد كه مطابقي در خارج ندارند. اين پيشفرض برغم اينكه پيشفرض نادرستي نيست، مبين همة واقعيتهاي قابل طرح در باب نظرية اعتباريات هم نيست. مدعاي ما در پژوهش حاضر اينست كه نظرية اعتباريات بيش از آنكه نظريه‌يي معرفت‌شناختي باشد، نظريه‌يي از اساس هستي‌شناختي است. با توجه به نحوة طرح نظرية اعتباريات در رساله‌هاي الولايه‌‌و الانسان، بنظر ميرسد اعتبار بمثابه يكي از مشخصه‌هاي هستي انسانِ مجردي است كه در جهان مادي بسر ميبرد؛ مشخصه‌‌يي كه دسته‌‌يي از افعال انساني را كه بنحوي به امور مادي مرتبط هستند، ممكن ميسازد.
عدم در هایدگر
نویسنده:
دلنیا اله‌ویسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر هایدگر ذات عدم که در مقابل مفهوم عدم مطلق قرار می‌گیرد، برخلاف فرض بسیاری که آن را مفهومی کاملاً میان تهی و انتزاعی می‌دانند، ساحتی هستی‌شناختی است که بنیاد همه‌ی هستندگان است و حضور هستی بیش از آن که به وجود موجودات محدود باشد در عدم جلوه‌گر می‌شود. در این رساله تلاش می‌کنیم تا اهمیت ساحت عدم را در نسبت با هستی و دلالت‌های آن به بحث گذاشته و درک مناسبی از آن به دست دهیم. هرچند تمرکز اصلی رساله بر ساحت هستی و عدم است، برای نزدیک شدن به مبحث اصلی، زمینه‌های آن و پیوندهای آن را با سایر بخش‌های فلسفه‌ی هایدگر مورد مداقه قرار داده‌ایم. این رساله بر اساس دو کتاب هایدگر یعنی هستی و زمان و متافیزیک چیست؟ نگاشته شده و دارای چهار فصل است. فصل اول به بررسی کلیاتی در باب هستنده‌ای چون دازاین و ارتباط آن با هستی و بیان ساختارهای اصلی دازاین در قالب نسبتی که می‌تواند با هستی و عدم داشته باشد می-پردازد. این فصل در حکم مقدمه‌ای برای ورود به معنای هستی دازاین است. در فصل دوم با بحث از مولفه‌ی بنیادین هستی دازاین یعنی زمانمندی، به بنیاد نیست‌گونه‌ی دازاین یعنی مرگ راه می‌یابیم که بیش از هر چیز دازاین را با تجربه‌ی عدم آشنا می‌سازد. در فصل سوم به بحث از ترس‌آگاهی که تنها تجربه‌ای است که ما را در آنچه هستیم هویدا می‌سازد می‌پردازیم، یعنی امری که بنیاد نابوده‌مان را آشکار و پیوندی میان هستی و عدم‌مان برقرار می‌سازد و در فصل چهارم که پایان‌بخش رساله است به شرح عدم آن‌گونه که هایدگر در متافیزیک چیست؟ ایراد نموده، پرداخته ایم. نکته‌ی محوری بحث، در ناموجود بودن عدم است که منجر به وحدت و اینهمانی میان هستی و عدم می‌گردد و ذات عدم همبسته با هستی، ورای هستندگان نقشی هستی‌ساز ایفا می‌کند.
تحلیل ِ مقابله ی نیچه با دین مسیحیت درقالبِ تفسیرهای اسطوره ای ، فلسفی و دینی
نویسنده:
سید حسن فلسفی طلب ، سید مسعود سیف ، عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه در باب مسئله ی تفسیر هستی همیشه سعی دارد که عناصر اسطوره ای و فلسفی را بر تفسیر و خوانش مسیحی و دینی ترجیح بدهد.این در حالیست که خود او دستاوردهای عظیمی برای مسیحیت بیان می کند که اگر بالاتر از تاثیر اندیشه های فلسفی و اسطوره ای در تاریخ بشر نبوده کمتر هم نیست .به نظر می آید شیوه ی نقد نیچه نسبت به مسیحیت بدبین و منفی است در حالیکه در باب دیگر اندیشه ها یا اشخاص جنبه های مختلفی را بیان می کند. نیچه در تحلیل های خود اصرار دارد که جریان تفسیر هستی را دو قطبی سازی کند به گونه ای که تفیسر باستانی و تفسیر خود او در یک طرف دعواست ولی در طرف دیگر حضرت مسیح (ع) را قرار نمی دهد بلکه فقط تا این حد او را وارد مناقشه می کند که بهانه ی برای یک آغاز بوده است او طرف مقابل خود را پولس حواری قرار می دهد که تفسیر دیگرگونه از آنچه مسیحیت اولیه بوده ارائه داده است.به هر حال به نظر می آید خوانش نیچه از تفسیر هستی با تاریخیت هستی هم خوانی ندارد بدین خاطر که گاه بی گاه در مسائل نامربوط به مسیحیت ،گریزی به مسائل این دین می زند .نیچه همواره تاکید براین دارد که مسیحیت وارث همه جریان های تباهی گر زندگی و هستی است . این دو قطبی سازی تفسیر هستی به صورت مقابله ی فرهنگ باستان و مسیحیت ارائه میشود که بنظر با تاریخیت انسان همخوانی واقعی ندارد بدین خاطر که او مسیحیتی را غیر اصیل و محکوم به نیستی می داند که دست کم دو هزار سال نوعی از انسان راهبری کرده و هم اکنون نیز می کند ، هر چند در قالب عبارت کوتاه به این موضوعات می پردازد ولی مایل نبود به همان مبسوطی که مسیحیت را نقد از آن دستاوردها سخن براند.
دوران معاصر در اندیشه نیچه وهایدگر
نویسنده:
سیدحسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نسبت میان فلسفه و زمان تا بدانجا پیش رفته اند که برخی گفته اند: فلسفهتجلی زمان در لباس اندیشه است.پس به سزا خواهد بود که از منظری فلسفی بپرسیم ما در چه زمانی به سر میبریم؟نیچه و هایدگر دو فیلسوف مطرح در اینرساله با مبانی فلسفی خودنکاتی را به عنوان ویژگیهایدوران معاصر برجسته دانسته اند. این رساله با تبیین این ویژگی ها میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد:از نظر این دو فیلسوف ثجربه متافیزیک ما و نسبت بشر با وجود در پدید آمدن وضعیت فعلی چه نقشی داشته است؟و حقیقت ، علم، تکنولوژی، نیهیلیسم، مدرنیته، هنر و اخلاق در دوران معاصر از نظر آندو چگونه تحلیل میگردد. و ...
ترجمه کتاب نظریه شناخت اسپینوزا اثر پارکینسن
نویسنده:
مسعود سیف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تکنولوژی در فلسفه هایدگر
نویسنده:
مسعود دودانگه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک تکنولوژی مهمترین پدیده‏ی دوران جدید است. پدیده‏ای که نه تنها شکل و ساختار زندگی بشر معاصر را به طور بنیادین تغییر داده است، بلکه تأثیری به مراتب جدی‏تر در ساحت تفکر انسان مدرن داشته است. مارتین هایدگر به عنوان یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین فلاسفه‏ی معاصر، همواره توجه‏ای ویژه، به مسأله‏ی تکنولوژی داشته است. از نظر هایدگر ماهیّت تکنولوژی مدرن یا گشتل، معادل با تعریف ابزاری از آن نیست، بلکه این ماهیّت چیزی فراتر از هرگونه نگرش ابزاری و انسان محور نسبت به آن می‏باشد. مسأله‏ی ارتباط علوم دقیقه‏ی جدید با تکنولوژی از دیگر مسائل مورد توجه هایدگر است. به اعتقاد وی، ما در دورانی به سر می‏بریم که جهان برای انسان تبدیل به یک تصویر شده است. این تصویرگری که مبنای پایه‏ریزی علوم جدید است، بر اساس محاسبه‏گری، برنامه‏ریزی و سازمان‏دهی شکل می‏گیرد. بنابراین گشتل که بنیاد آن همین محاسبه‏گری و برنامه‏ریزی است، از نظر وجودشناسانه نسبت به علوم دقیقه‏ی جدید‏ متقدّم است. از نظر هایدگر تکنولوژی مدرن به عنوان انکشاف حقیقت وجود، در زمینه و چارچوب به مراتب گسترده‏تری، نسبت به درک ابزاری از آن قابل درک است و آن فراموشی و وانهادگی وجود در قالب تفکر متافیزیکی است. به کلام دیگر تکنولوژی مدرن خط سیری است که ابتدای آن فراموشی وجود در هیئت تفکر متافیزیکی و انتهای آن تبلور نیست‏انگاری تکنولوژیک در قالب تکنولوژی سیاره‏ای است.
  • تعداد رکورد ها : 48