آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 42
نقش دین در اندیشه های هندی با تاکید بر دیدگاه ویویکاناندا
نویسنده:
باقرشاهی علی نقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقش دین در اندیشه هندی همواره مهم بوده است. انفصالی که در غرب میان دین و دانش های دیگر بشری ایجاد شد هرگز در هند تحقق پیدا نکرد. حتی امروزه نیز نقش دین را می توان در عرصه های مختلف مشاهده کرد و گرایش ها و تعلقات دینی در آثار متفکران معاصر هندی مشهود است. در میان متفکران معاصر هند، ویویکاناندا بیشتر و پیشتر از دیگران به عنصر دین توجه کرده است، به طوری که متفکران متاخر هندی از قبیل رابیندرانات تاگور، اوروبیندو، گاندی، و راداکریشنان و دیگران تحت تاثیر او بوده اند. او مرید راما کریشنا بود و اعتقاد داشت همه ادیان حقیقت واحدی را تعلیم می دهند. به نظر او کسانی که وجود دین را در زندگی ضروری نمی دانند بین حقیقت دین و یکی از وجوه آن تفاوتی قائل نیستند، یعنی دچار خلط کنه و وجه شده اند. او همچنین از پیروان مکتب «ودانتا» بوده و تحت تاثیر اندیشه های شانکارا قرار داشته است. در این مقاله با اشاره به نقش دین در اندیشه هندی، به معرفی آرای دینی او پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 123
 ریشه ها و پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی دیدگاه گاندی درباره خدا و نسبت آن با حقیقت
نویسنده:
علي‌نقي باقرشاهي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر ریشه¬ها و پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی دیدگاه گاندی در¬بارة خدا و نسبت آن با حقیقت را بررسی ميكند. تصورگاندی از خدا و حقیقت، ریشه در مکتب فلسفی ودانتا (Vedanta)، آیین دینی ویشنویی (Vaishnavism) و مطالعات او دربارة اسلام و مسیحیت دارد. بر اساس مکتب ودانتا، حقیقت در دو مرتبه نیرگونا (nirguna/ حقیقت عاری از صفت یا مقام ذات) و ساگونا (saguna/ حقیقت مزین به صفات یا مقام اسماء و صفات) مطرح است. در آيین ویشنویی نیز از ویشنو که یکی از خدایان ودایی است، بعنوان خدای متشخص و اصل محافظت‌کنندة عالم یاد میشود. گاندی بدليل گرایش فلسفی به مکتب و دانتا و اعتقاد خانو¬¬¬¬ادگی به آيین ویشنویی، هم به خدای غیرمتشخص (ودانتایی) و هم به خدای متشخص (ویشنویی) باور داشت. او در ابتدای سیر فکریش بدلایل گوناگون، به این نتیجه میرسد که خدا عین حقیقت است، زیرا فقط از خدا میتوان بعنوان حقیقت یاد نمود. به نظر او حقیقت صفت خدا نیست بلکه عین خداست؛ در متون فلسفی هند نیز برای حقیقت از واژة ساتیا (satya) استفاده میشود که ریشه در سات (sat/ هست) دارد، یعنی خدا عین حقیقت و هستی است. گاندی سپس به این نتیجه رسيد که بجای اینکه بگوید «خدا حقیقت است»، بگوید «حقیقت خداست». از نظر او میان دو گزارة «خدا حقیقت است» و «حقیقت خداست» تمایز ظریفی وجود دارد. او تنها راه رسیدن به حقیقت را طریق آهیمسا (ahimsa) میداند و در تبيين مفهوم آهیمسا به مفهوم دیگری بنام ساتی¬آگراها (satyagraha) اشاره میکند كه بنظر او تکنیک بکار بردن آهیمسا است. دیدگاه گاندی دربارة خدا و حقیقت، تأثیر زیادی بر نحوة مبارزات سیاسی و اجتماعی او علیه استعمارگران انگلیسی داشت که در اين مقاله به آن پرداخته ميشود.
صفحات :
از صفحه 123 تا 144
خوانش الن بدیو از پل قدیس
نویسنده:
پریسا شکورزاده؛ علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه و الهیات سیاسی معاصر از جنبه‌های مختلف به خوانش دوباره‌ی پل رسول دست زده‌اند. اما نزد بدیو این توجه در مواجهه با وضعیت بیمار فلسفه‌ی معاصر و تبدیل شدن آن به سفسطه صورت می‌گیرد و پل به‌عنوان پادفیلسوف، الگوی فلسفه وکسی که به پرسش معاصر از «شرایط تحقق یک تکینگی کلی» پاسخ می‌دهد، برای بدیو اهمیت می‌یابد. در این مقاله چرایی و چگونگی اهمیت پل برای بدیو مورد بررسی قرار می‌گیرد و با تأمل در جزئیات خوانش بدیو از پل(بازفعال‌کردن پل) رهیافت بدیو به مسائل و اهداف فلسفه‌ی رخداد آشکار می‌شود. بدین‌ترتیب توجه بر تفسیر پل به‌عنوان بخشی از پروژه‌ی فلسفی رخداد بدیو مسیر فهم اندیشه‌ی بدیو را هموار می‌کند. از سویی دیگر با این نمونه از تاریخ مسیحی روشن می‌شود که چگونه بدیو حقیقت را به سیاست پیوند می‌زند و فیگور سیاسی رخداد را بازآفرینی می‌کند.در پایان انتقاداتی که به خوانش بدیو از پل قدیس وارد شده و بیشتر از جانب الهی‌دانان است، مورد بررسی قرار گرفته و به آن‌ها پاسخ داده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 165 تا 183
خدای متشخص و خدای غیرمتشخص از نظر علامه محمد اقبال لاهوری
نویسنده:
علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر دیدگاه علامه اقبال لاهوری[i]را در باره خدا را مورد بررسی قرار می دهد. از نظر او خدا در اسلام هم بصورت متشخص و هم غیرمتشخص مطرح است و چنین تصوری از خدا هم تامین کننده نیاز متدین بوده و هم پاسخگوی کنجکاوی فکری فیلسوفان است. مک تاگارت متاثر از هگل حقیقت نهایی را مطلق می دانست و معتقد بود مطلق را نمی توان "من" یا "خود" نامید ولی اقبال با چنین نگاهی به حقیقت نهایی موافق نبود. اقبال همچنین به براهین سنتی اثبات وجود خدا اعتقادی ندارد،. او معتقد است که این براهین به انسان معرفتی درباره به خدا نمی دهند. در این خصوص او به حجیت شهود تاکید دارد و معتقد است همان طور که شهود می تواند ماهیت نفس و جهان را بر ما آشکار کند می تواند حقیقت خدا را نیز آشکار کند. تجربه شهودی طریقی است که برخی از فیلسوفان غرب مانند برگسون نیزکه هم عصر اقبال بود به آن تاکید داشت. اقبال این طریق را طریق قرآنی می داند و می کوشد آن را مستدل کند. اقبال در آثار خود از واژه ای بنام "خود" برای انسان استفاده کرده و از خدا نیز به عنوان " خود نامتناهی " یاد می کند که نسبتی با شهود دارند
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
مكتب ودانتا و وحدت‌گرايی
نویسنده:
علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب ودانتا اصيلترين جريان فکري و فلسفي هندي است که اصول فکري خود را از اوپانيشادها گرفته و بر وحدت‌گرايي و يکتاپرستي تأکيد دارد. مورخان هندي، تاريخ اين مکتب را به سه دوره ماقبل شانکارا، دوره شانکارا و دوره پساشانکارا تقسيم ميکنند. در دوره اول، شخصيتهايي مانند بادرايانا و گوداپادا ظاهر شدند و حکمت ودانتا را پايه‌ريزي کردند. در دوره دوم شانکارا به بسط اين حکمت پرداخت و سهم زيادي درگسترش و اشاعه آن داشت. در دوره سوم نيز رامانوجا با نظريات انتقادي خود قرائت متفاوتي از وحدت‌گرايي و مفهوم حقيقت نهايي ارائه کرد و دامنه اين مکتب را گسترش داد. بطورکلي بانيان و مفسران حکمت ودانتا در هر دوره برحسب ذوق و سليقه فکري خود به شرح و بسط اين مکتب پرداختند و باعث غني‌تر شدن آن شدند. آنچه اهميت دارد اين است که همه آنها در يکتاپرستي و وحدت‌گرايي اتفاق نظر داشتند، هرچند دربارة بعضي از مباحث ميان برخي از ايشان اختلاف‌نظر جدي وجود داشت و اين اختلاف درميان پيروان آنها نيز مطرح بود. در ميان متفکران معاصر هند برخي مانند رابيندرانات تاگور کوشيدند سازشي ميان آنها ايجاد کنند. نفوذ مکتب ودانتا در ميان متفکران و هنرمندان معاصر هندي نيز عميق بوده است؛ بطوريکه جهانبيني آنها کاملاً تحت‌تأثير اين مکتب بوده است. در نوشتار حاضر سير تاريخي اين مکتب و نسبت آن با وحدت‌گرايي مورد بررسي قرار ميگيرد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
صیرورت و عدم جوهر ثابت در بودائیسم ‏
نویسنده:
علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مفهوم برهمن و خدای متشخص درفلسفه شانکارا
نویسنده:
علینقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم برهمن (هستی محض یا خدای نامتشخص) و ایشوارا (خدای متشخص) از موضوعاتی هستند که ارکان اصلی متافیزیک شانکارا را تشکیل میدهند. شانکارا به این موضوعات از دیدگاه مکتب ودانتا پرداخته و سرچشمه اصلی این مکتب نیز در اوپانیشادهاست. این مکتب شارحان مشهوری دارد که هریک از آنها تفسیر خاصی از برهمن و خدای متشخص ارائه نموده اند و در میان آنها دیدگاه شانکارا و رامانوجا از اهمیت خاصی برخوردار است. در این نوشتار فقط به بررسی و معرفی آراء شانکارا پرداخته میشود، زیرا مکتب ودانتا بیشتر با نام او عجین است. برای روشن کردن ابعاد مختلف مفهوم برهمن و خدای متشخص به مسئله مایا و جیوا که مرتبط با بحث برهمن و ایشوارا است، نیز بنحو اجمال پرداخته شده است. شانکارا برهمن را عین هستی محض، آگاهی محض و بهجت یا وجد و شادی میداند. وی معتقد است که برهمن غیرقابل توصیف است و فقط میتوان او را از طریق صفات سلبی توصیف نمود، ولی بمحض اینکه انسان سعی میکند او را تحت مقولات عقلی قرار دهد و توصیف نماید، مایا باعث میشود که او متعین گردد و بصورت خدای متشخص جلوه کند. در متافیزیک شانکارا، عالم کبیر و عالم صغیر، مظاهر حقیقت واحدی هستند؛ یعنی حقیقت نهایی واحد است و از وجود واقعی برخوردار است ولی پدیده های عالم از وجود واقعی برخوردار نیستند و نسبت آنها به برهمن نیز مانند نسبت موج به دریاست. او همچنین مراتبی را برای برهمن و آتمان قائل است که هریک از این مراتب، قابل انطباق با یکدیگرند. در بالاترین مرتبه از این مراتب، عالم و معلوم، سوژه و ابژه، مدرِک و مدرَک متحد میشوند و حقیقت واحدی را تشکیل میدهند.
آفرینش در وداها
نویسنده:
علینقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سرودهای ودایی علاوه بر مدح خدایان و موجودات اساطیری به مسئله آفرینش نیز پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده اند. در وداها آب بعنوان عنصر اصلی و مادةالمواد جهان معرفی شده است. همچنین در برخی از سرودهای ودایی، مسئله خلق از عدم نیز مطرح شده است. مسئله آفرینش در وداها قابل تطبیق با کتابها آسمانی دیگر است؛ مثلاً در متون اوستایی نیز آب بعنوان عنصر آسمانی و کیهانی که مایة حیات است، معرفی شده است. همچنین سومریان، مصریان و یونانیان نیز آب را اولین چیزی میدانستند که خالق آن را آفرید. در برخی از سرودهای ودایی، آفرینش از طریق قربانی کردن صورت میگیرد و خدایان انجام دهندگان این قربانی هستند. اعضای قطعه شدة خدایی که قربانی شده است، درجات آفرینش را تشکیل میدهد و با این قربانی شدن عالم هستی تحقق پیدا میکند و وحدت به کثرت تبدیل میشود. بطور کلی آفرینش در وداها از طریق نیروهای اسطورهیی که در تکوین عالم نقش دارند، صورت گرفته است.این مقاله همچنین به مسئله یکتاپرستی در وداها پرداخته و با اشاره به برخی از سرودهای ودایی و نظر محققان هندی ـ و برخلاف نظر مستشرقان ـ مشخص نموده است که در وداها یکتاپرستی وجود داشته است و فرضیة چند خدایی در مورد آن صحت ندارد.
رتوریک و نسبت آن با سیاست در اندیشه ارسطو
نویسنده:
فاطمه رایگانی ، علی فتح طاهری ، علی نقی باقرشاهی ، میثم سفیدخوش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رتوریک که در ادبیات فلسفی ما به خطابه برگردانده شده است، به‌عنوان یکی از صناعات خمس که اقناعی اما غیریقینی است شناخته می‌شود و فلسفه‌ورزان آن را به‌عنوان صناعتی غیرفلسفی و غیرمعتبر کنار نهاده‌اند. در چنین خوانشی این فن ارزش فلسفی ندارد و هدف خطیبان فریفتن مخاطبان و جلب نظر آنان است؛ پس گفتار یقینی باید خطابه‌زدایی شود؛ اما مطالعه فیلسوفان آغازین و به‌ویژه ارسطو نشان می‌دهد که رتوریک نه یکی از شاخه‌های منطق غیریقینی که خدمت‌گذار سیاست و از فنون متمم حکمت عملی است و چون حکمت عملی از شاخه‌های فلسفه است با فلسفه نیز مرتبط می‌شود. افلاطون رتوریک را بر ضد سیاست جامعه می‌دانست. ارسطو نیز ابتدا تحت تأثیر افلاطون، به خطابۀ فراگیر در زمان خود که بر نوع قضایی تکیه دارد و روش آن سوفسطایی است انتقاد می‌کند، و سپس تلاش می‌کند با توجه به ضرورت رتوریک در جوامع سیاسی، رتوریک مطلوب را برای به سعادت رسیدن جامعه آموزش دهد. او با استفاده از قیاس خطابی نسبت رتوریک با مقدمات یقینی را تنظیم کرده و با تاکید بر خطابۀ شورایی بر حیثیت سیاسی آن صحه می‌گذارد. در این پژوهش تلاش شده تا با مطالعۀ آثار ارسطو این ادعا در اندیشه او پیگیری و دلالت‌های سیاسی رتوریک روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 222 تا 241
The Relativity of the Subject of Truth in Alain Badiou’s Philosophy
نویسنده:
زهرا سارا نمایندگی ، علی فتح طاهری ، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 42