آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی دیدگاه شهید مطهری درباره اعجاز قرآن با رویکرد فلسفه دین
نویسنده:
پدیدآور: اکرم شفیعی فر ؛ استاد راهنما: سیدهدایت جلیلی سنزیقی ؛ استاد مشاور: عبدالله میراحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعجاز از مباحث و دغدغه های مهم و مشترک فلسفه، کلام و علوم قرآن است. مباحث این سه قلمرو در خصوص بحث معجزه، یپوستگی منطقی دارد. مرتضی مطهری یکی از نمونه های نادری است که اندیشه و آثار او، هر سه قلمرو بحث درباره معجزه را در بر دارد و جویبارهای جریان های تاریخ اندیشه اسلامی در مقوله معجزه در اندیشه آثار مطهری به هم پیوند می خورند. از این رو، شایسته است ابعاد فلسفی، کلامی و قرآنی بحث اعجاز را با در نظر داشتن پیشینه تاریخی آن ها در اندیشه و آثار مرتضی مطهری بکاویم. این کاوش به روش توصیفی و تحلیلی، در بعد فلسفی، آرای پیشینیان و آرای مطهری را حول پنج محور اساسی فلسفه دین در باب معجزه طرح می کند: چیستی معجزه، امکان وقوعی معجزه، تبیین ناپذیری معجزه، اثبات معجزه و دلالت معجزه. در بُعد کلامی نیز، با نظر اجمالی به آرای متکلمان، دیدگاه مطهری در باب جایگاه و کارکرد معجزه ذیل بحث نبوت گزارش و تحلیل خواهد شد. در گام سوم، پژوهش جنبه تفسیری و قرآنی پیدا می کند و کوشش های مطهری در تبیین نگاه قرآنی به مقوله معجزه و اعجاز قرآن و جنبه های اعجازی آن را در بر دارد. مطهری بر این باور است که معجزه نه نفی قانون علیت است و نه نقض قانون طبیعت، بلکه معجزه خرق ناموس طبیعت است. هیچ معجزه ای خارج از قانون واقعی طبیعی نیست، زیرا علوم تجربی روز به روز تغییر می کنند و قوانین عادی تر نسخ می شود و قوانین قوی تری جایگزین آن می شوند . از طرفی کسی که معجزه می کند اتصالی با روح کلی عالم پیدا می کند و بدین طریق در قوانین عالم تصرّف می کند و از آنجاییکه قویترین روحها در انبیاء یافت می شوند لذا معجزه امکان وقوع دارد و برای اثبات آن به اخبار متواتر نیز همچون قراین تاریخی و عقلی معتقد است و هم چنین مدعی است که ما در احراز معجزات جاوید، بی نیاز از اتکاء به شواهد تاریخی هستیم و معجزات همانطور که قرآن نام " برهان " و "آیه" بر روی آن گذاشته، دلیل قاطع و حجت مسلّم عقلی بر صدق مدعای آورنده آن می باشد نه در جهت اثبات معارف الهی که با تعقّل می توان به آن رسید. مطهری در بحث کلامی، بعد از اثبات ضرورت دین و فلسفه نبوت، یکی از بهترین راههای شناخت پیامبر را معجزه می داند و آن را نشانه ای برای اثبات مدعای نبوت بر می شمرد. وی در بخش مطالعه مصداقی اعجاز به اعجاز قرآن می پردازد و وجوه اعجاز را در دو جنبه لفظی و معنوی می جوید. در جنبه لفظی به سبک بیان، آهنگ پذیری و حلاوت آن اشاره می کند و در جنبه معنوی به اعجاز آمیز بودن محتویات آن از نظر علمی، هدایت تشریعی، بیان الهیات و اخبار غیب می پردازد. مطهری ویژگی ممتاز اعجاز قرآن را نسبت به معجزات دیگر، جاویدان بودن آن می داند.
اخلاق تفسیر در جغرافیای معرفتی مطالعات قرآنی
نویسنده:
دکتر سید هدایت جلیلی، دکتر احد فرامرز قراملکی، دکتر محمدهادی امین ناجی، دکتر هاجرخاتون قدمی جویباری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«اخلاق تفسیر» یکی از شاخه‌های دانش اخلاق و متعلَّق اخلاق کاربردی است. مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی «اخلاق تفسیر» در «مطالعات قرآنی» است. اخلاق تفسیر به‌عنوان شاخه‌ای از اخلاق کاربردی، هویت میان‌رشته‌ای دارد. از طرفی به دانش اخلاق، به‌مثابه یک نظام معرفتی [رشته] متعلق است و از‫جهت‌دیگر، به گستره معرفتی تفسیر تعلق دارد. ازآنجا‫که این دانش نوظهور به اندازه کافی رشد نکرده‫است و تعین معرفتی نیافته‫است، نشان‫دادن جایگاه و قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر در دانش اخلاق و مطالعات قرآنی می‌تواند ما را در تبیین روش و جنس پژوهش و بایسته‌ها و الزامات روش‌شناختی و معرفت‌شناختی آن یاری کند. نتیجه پژوهش آن است که اخلاق تفسیر سه حوزه کنشی (عملِ تفسیر)، فرایندی (فرایند تفسیر به‌مثابه پژوهش) و دانشی (گستره معرفتی علم تفسیر) را شامل می‌شود. نیز براساس ساحت‌های سه‌گانه مطالعات ناظر به فهم و تفسیر قرآن، اخلاق تفسیر در سه سطح پیشاتفسیر، فرایند تفسیر و پساتفسیر (فراورده تفسیر) قابل بررسی است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 136
اصول اخلاق تفسیر قرآن کریم؛ ملاحظات، مقدمات، چالش‌ها و پیشنهادها
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی ، سید هدایت جلیلی ، هاجرخاتون قدمی جویباری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر قرآن به‌منزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایسته‌های هرمنوتیکی و روش‌شناختی، مشمول بایسته‌های اخلاقی است. این بایسته‌ها مفسر را در دوراهی‌های انتخاب، یاری می‌کنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به‌ نوبۀ خود باید مستدل و مستند به اصول اخلاقی عام باشد. از این رو، تدوین و تبیین اصول برای اخلاقی کردن ساحت تفسیر متن با چالش‌هایی روبه‌روست. با عبور از این چالش‌ها، می‌توان اصولی عام برای تفسیر هر متن پیش نهاد و برای متون ویژه و خاص، اصولی ویژه. از این میان، قصدمندی ماتن، حمل بر صحت، مواجهۀ تحلیلی و نقادانه با متن، پرهیز از ساده‌سازی و قوی‌سازی متن را می‌توان به‌عنوان اصول عام اخلاقی برای تفسیر متون برشمرد و مواردی چون: محوریت ارادۀ الهی در انتساب معنا به متن؛ پایبندی به قواعد تفسیر؛ احتیاط علمی و پرهیز از مواجهۀ خام و عجولانه در بیان معانی آیات؛ تمایز بین بیان متن و درباره متن؛ پرهیز از اتّباع متشابه؛ پایبندی به انصاف و مواجهۀ عادلانه؛ انتقادپذیری و توجه به خرد جمعی؛ امانت‌داری در نقل؛ آگاهی از مبانی کلامی و اعتقادی مربوط به قرآن و مؤلف قرآن؛ اصلاح نفس و آرایش نفس به فضائل اخلاقی.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
تفسیر پژوهی‏های جامع، پژوهشی در الگوهایِ زرقانی، ذهبی، طباطبایی، معرفت، فهد رومی و بابایی
نویسنده:
سیدهدایت جلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چهارده سده کوشش برای فهم متن قرآنی، میراث سترگ و گونه‏گونِ تفسیر را پدید آورده است و چند دهه کوشش‏‏های اخیر برای شناخت و تبیینِ این میراثِ گونه‏گون و متکثر، پیداییِ متون تفسیرپژوهانه‏ را رقم زده است. کوشش مسلمانان در این حوزه مسبوق به پژوهش‏های غربیان است. اما قرآن‏پژوهان مسلمان در پیِ ارائه روایتی بومی از آن برآمده و بر پایه سنت قرآن‏پژوهی اسلامی، گونه‏های مختلفی از تفسیرپژوهی را پدید آورده‏اند. در این میان، «تفسیرپژوهی‏های جامع»، پای? گونه‏های تفسیرپژوهی قلمداد می‏شود و تحلیل و نقد آنها تا حدود زیادی می‏تواند، تصویری از جریان تفسیرپژوهی مسلمانان را آشکار می‏کند. از این رو، این پرسش که «کوشش‏های تفسیرپژوهانه مسلمانان، بر چه پایه از بضاعتِ روش‏شناختی و معرفت‏شناختی ایستاده است؟ و چه میزان در تبیین واقعیتِ متکثر تفاسیر قرآن کامیاب و کارآمد بوده است؟»، شایسته هر گونه تأملی است. تحلیل و نقد شش الگوی تفسیرپژوهیِ جامع تفسیرپژوهان مسلمانان (زرقانی، ذهبی، طباطبایی، معرفت، فهد رومی و بابایی)، نشان می‏دهد که در بحث از چیستیِ تفسیر، به جای تبیین پدیده تفسیر، به تحلیل واژگانی «تفسیر» روی آورده‏اند و کوشش آنها در تمایزبخشی میان «تفسیر» و «غیرتفسیر» پاسخگوی پرسش‏ها و نیازهای امروزنیست. این الگوها بر هیچ تبیینی از «ژانر تفسیر» و مولفه‏های آن استوار نیستند و از حیث ترمینولوژی و مفهوم‏پردازی آشفته، مضطرب و ناکارآمدند و در به‏دست دادن مولفه‌های یک اثر تفسیری ناکامند. در این الگوها نه گونه‌شناسی کارآمدی از روش‌های تفسیری صورت پذیرفته است و نه دسته‌بندیِ قابل دفاعی از روش‌ها و گونه‌های تفسیری عرضه شده است و نه تعریف و مرزبندی روشن و شفاف از آنها به دست داده شده است و نه ملاک و سنجه عینی و فیصله‏بخشی در مقام تعیین مصادیق تفاسیر از حیث روش‌های تفسیری عرضه شده است. این الگوها رویکردی انحصارگرا به مقوله تفسیر دارند و پدیده تکثر و تنوع تفاسیر را عارضه‏ نامطلوب و فرزند نامیمونِ کاستی‏ها و کژی‏هایِ جریان‏های تفسیری می‏دانند. این آثار، صورتِ بسط‏یافته و مستقلِ مقدمه‏‏نویسیِ تفاسیر و ادامه آن سنت با همان خصلت‏ها و کارکردها هستند و ماهیت مفسرانه و درجه اول دارند. تفسیرپژوهی‏ها در کنار رویه و کارکرد «معرفتی»، کارکردهای «غیرمعرفتی» مهمی دارند. بُن‏مایه آنها اعتباربخشی به یک جریان تفسیری، و اعتبارزدایی از سایر جریان‏هاست. آن‏ها با رویکرد تجویزی و ارزش‏داوران? خود، نوعی نابرابری میان تفاسیر و روش‏های تفسیری می‏افکنند و در جریان تفسیر اثر می‏گذارند. فرایند تفسیرپژوهی از نقطه‏های آغازین آن تا به امروز (از ذهبی تا بابایی) تفاوت معناداری را از حیث روش‏شناختی نشان نمی‌دهد و در این باره نمی‏توان از تکامل و پیشرفت سخن گفت. الگوهای مورد بررسی به لوازم و مقتضیات بین‏رشته‏ای بودن تفسیرپژوهی ملتزم نبوده‏اند. ناکارآمدیِ طبقه‌بندی‌های جامع که تاکنون به دست داده شده است، پرسش از امکان چنین کاری را موجّه می‌سازد.
رهیافت ابن خلدون به قرآن
نویسنده:
زهرا نظری خزینه جدید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متن قرآن در تاریخ و فرهنگ اسلامی، نقش محوری و یگانه‎ای دارد و عالمان اسلامی با هر مکتب و نگرشی به کاوش در زمینه قرآن و موضوعات پیرامون آن پرداخته‎اند. این پژوهش درصدد واکاوی رهیافت ابن‎خلدون به قرآن است. وی از مورخان قرون میانه اسلام و مولف اثر ارزشمند مقدمه است که اندیشه‎های اجتماعی او توجه صاحب‎نظران بسیاری را به‎خود جلب کرده است. نگرش ابن‎خلدون به قرآن در دو بخش قابل تبیین و بررسی است: نخست، توضیحات و نظریاتی که وی در زمینه قرآن و موضوعاتی نظیر وحی و نبوت، اعجاز، قرائات، مکی و مدنی، محکم و متشابه و تفسیر ارائه داده است. دوم، الهام و تاثیرپذیری او از آیات قرآن در تشریح علم عمران خود است. این متفکر در ذیل مباحث مختلفی هم‎چون اجتماع، تاریخ، ظهور و سقوط دولت‎‎ها، تجمل و غیره به آیات قرآن استناد می‎کند.هدف پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش تحقیق کتاب‎خانه‎ای انجام گرفته، بررسی نظری زیرساخت‎های اندیشه دینی و قرآنی ابن‎خلدون است. لذا پرسش اصلی پژوهش این هست که اندیشه‎های اجتماعی وی چه نسبتی با مبانی قرآنی او دارد؟ نتایج و یافته‎های نظری نشان می‎دهد که بنیان‎نهادن علم عمران و اندیشه‎های جامعه‎شناختی وی، تحت‎تاثیر نگرش او به اسلام و قرآن است.
اسباب نزول در نظریه تفسیری طباطبایی
نویسنده:
هدایت جلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسباب نزول در «نظریه تفسیری» طباطبایی موقعیت خاص و متفاوتی دارد به گونه ای که این نظریه را هم از تلقی پیشینیان و معاصران متمایز می دارد. از این رو، دیدگاه وی در باب چیستیِ سبب نزول، معنای سببیت، نسبت اسباب نزول با متن قرآنی و نقش اسباب نزول ـ ثبوتی و اثباتی ـ در مقام «تکون» و «تفسیر» متن قرآنی در خور تحلیل و نقد است و سر این دیدگاه در انگاره های وی از متن قرآنی نهفته است. دغدغه وافر طباطبایی آن است که متن قرآنی را از بستگی به عناصر و مولفه های بیرونی برهاند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32