آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 70
«لا یسئل عما یفعل»، توصیف یا توصیه؟ تحلیل انتقادی میراث تفسیری آیه 23 سوره انبیاء
نویسنده:
مهدی باقری ، احد فرامرز قراملکی ، شادی نفیسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مواردی که در میراث تفسیری آیة لایسئل (آیة ۲۳ سورة انبیاء) مورد غفلت واقع شده عدم تمایزگذاری میان دو رویکرد هنجاری و توصیفی آیه است. مقاله حاضر برای تبیین دقیق‌تر مفاد آیه و در خلال مواجهۀ مسأله‌محور با آن، این پرسش اصلی را پی‌جویی می‌کند که آیا عبارت «لا یسئل عما یفعل» تنها در مقام توصیه و بیان بایدها و نبایدهای هنجاری برای «نهی» از سوال از فعل الهی بوده و یا می‌تواند دربردارندة پیامی اخباری و توصیفی برای حکایت از عالم واقع و «نفی» سوال از افعال خدا باشد؟ حل این مساله در گرو پاسخ به دو پرسش فرعی است: الف) مبنای سوال‌ناپذیری افعال خداوند چیست؟ برای یافت این مبنا از تحلیل مفهومی، سیستمی و گزاره‌ای بهره می‌بریم. ب) آیه با کدام غرض سوال‌ناپذیریِ فعل الهی را بیان می‌کند؟ که پاسخ آن را از مسیر بررسی سیاق آیۀ لایسئل در بافت معنایی سورۀ انبیاء پی‌جویی می‌کنیم. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد سوال اعتراضی در عبارت «لا یسئل عما یفعل» فرایندی است که بر مراحل مختلف «محاسبه»، «سرزنش و اعتراض» و «مؤاخذه و عقاب» دلالت دارد. بنابراین آیه لایسئل می‌تواند در بستر رویکردی توصیفی شامل این پیام باشد که هیچ از بندگان خداوند نمی‌تواند (نه این که نباید) از فعل خدا مؤاخذه‌ نماید. همچنین گزارۀ «لا یسئل عما یفعل» می‌تواند شامل نهی ارشادی از «سوالِ استفهامی» از کُنه غایت افعال الهی باشد. این نهی (در لباس خبر) ناظر به محدودیت قلمرو ادراکی بندگان در مقام پرسش‌گر و عدم احاطة آنان به علم الهی باز می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 69
تاریخ انگارۀ «کرم» در فرهنگ عصر نزول
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی؛ شادی نفیسی؛ مریم قاسم احمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میان معانی متعدد ریشه«کرم»، معنای «بخشش» تنها در زبان‌های جنوبی حاشیه‌ای و دیگر معانی این ریشه، احترام، اعتبار و شرافت تنها در زبان عربی ملاحظه می‌شود. اما ظهور این معانی را در آخرین مراحل فرایند معناسازی «کرم» در فرهنگ عصر نزول، از لحاظ اجتماعی و فرهنگی چگونه می‌توان تحلیل نمود؟ و اینکه آیا فرایند معناسازی کرم، در قرآن نیز تداوم یافته و اصولا معانی ریشۀ «کرم»، پیش از نزول و پس از آن، چه ارتباطی بایکدیگر دارند و از حیث علل، انگیزه وکارکرد چگونه‌اند؟ بر مبنای مطالعه انسان‌شناسانۀ پدیدۀ بخشش، مفهوم کرم را در فضای عربستان قبل از نزول دوگونه می‌توان تحلیل نمود:1) برپایۀ انگیزه‌ها و 2) از طریق کارکردهای بخشش. زیرا صاحبان قدرت با توجه به تغییر گفتمان اقتصادی شبه‌جزیره و با انگیزه کسب اعتبار، احترام و پرستیژ و به منظور پی‌ریزی مجدد قدرت اکتسابی به بخشش-روی ‌می‌آوردند. بخشش، به آفرینش انگارۀ شرافت در میان مردم منجر می‌گردید و میان شرافت و بخشش وکسب و تثبیت قدرت بیشتر ارتباط برقرار می‌شد. صاحبان قدرت از طریق خلق انگارۀ بذل و بخشش‌های خویش و درافکندن آن خیال به اذهان مردمان، رفته‌رفته از مقبولیتی چشمگیر برخوردار می‌شدند. در مقابل از آنجا که مبدأ کرم در جهانبینی قرآنی خداوند است ونه انسانها، باید بر محور تقوای الهی باشد، به همین دلیل نیز این دو تحلیل تبیین دقیقی از باز تعریف انتقادی «کرم» در جهانبینی قرآن پیش روی ما می‌نهد که در مواجهه با پدیدۀ بخشش جاهلی از نظر بستر شکل‌گیری، انگیزه‌ی جبران و نوع انجام آن متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 191
رویکرد شیخ طوسی نسبت به پیشینیان در مسئلۀ؛ روایات تأویلی در حق اهل بیت
نویسنده:
شادی نفیسی,مریم ولایتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی در قرن پنجم هجری و در فضای ویژۀ آن روز بغداد تفسیری نگاشته که از هر حیث با تفاسیر شیعی پیش از خود متمایز است. یکی از ابعاد برجستۀ آن، میزان و چگونگی بهره گیری شیخ طوسی از گونۀ روایات تأویلی در حق اهل بیت است. جستار حاضر به طور مشخص در پی بررسی و پاسخ گویی به این مسئله است که دلیل تغییر رویکرد شیخ طوسی در این زمینۀ خاص نسبت به پیشینیان خود چه بوده است و به چه علت از ذکر بسیاری از روایات تأویلی که مفاهیم برخی آیات را بر اهل بیت تطبیق داده اند، اجتناب کرده و آن ها را محل توجه و نظر قرار نداده است؟ پاسخ این سؤال در گام نخست، مبانی شیخ طوسی در گزینش روایات تأویلی و در گام بعدی عامل مؤثر در تغییر این مبانی نسبت به پیشینیان را برای ما روشن خواهد ساخت.
بررسی تطبیقی داستان حضرت یوسف (علیه السلام) در تفاسیر تبیان و کبیر
نویسنده:
رقیه کشاورز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر چه برخی از تفاسیر قدیمی، مهجور مانده است و تفاسیر جدیدی با رویکردهای مختلف بر سر کار آمده‌اند، اما بسیاری از این تفاسیر بر پای? تفاسیر قدیمی شکل گرفته است. تفاسیر قدیم از این جهت که می‌تواند سیر تحول و تکامل تفاسیر را نشان دهد دارای ارزش است. از برجسته‌ترین تفاسیر قدیمی، تفسیر شیخ طوسی و فخر رازی است. یکی از مهم‌ترین مباحثی که در تفاسیر از گذشته تا کنون به آن پرداخته شده است مبحث داستان‌ها است، از مهم‌ترین داستان‌ها، قص? حضرت یوسف (ع) است. در گذشته مبحث داستان به صورت مستقل مطرح نبوده است اما مفسران قدیمی به صورت بسیار مفصل ذیل تفسیر آیات آن را به بحث و بررسی گذاشته‌اند. مبحث داستان‌ها در دور? معاصر نمودی جدید به خود گرفته است، و به لحاظ ادبی هنری و عناصر داستانی بسیاری مطرح شده است، سور? یوسف نمونه‌ای مطلوب برای بررسی عناصر داستانی است. مروری بر مهم‌ترین عناصر داستان از جمله شخصیت، زمان، مکان، در تفسیر تبیان و تفسیر کبیر با توجه به داستان حضرت یوسف نشان می‌دهد که هر چند شیخ طوسی و فخر رازی، چنین عناوینی را به کار نبرده‌اند، اما شیوه‌های مختلف این مفسران در تبیین عناصر داستانی می‌تواند حاوی این نکته باشد که این مفسران نیز در تبیین این عناصر همت فراوان نشان داده‌اند. رویکرد فخر رازی و شیخ طوسی در تحلیل این عناصر یک دست نیست؛ به حسب ظاهر فخر رازی بیشتر به بررسی عناصر داستانی توجه دارد. شیخ طوسی سیاق و گفتگوهای رد و بدل شده میان افرادِ داستان را، در فهم خصوصیات ظاهری از جمله سن افراد موثر می‌داند، بلکه از نظر فخر رازی گفتگو و تقدم و تأخر گفتگو، راه را در تحلیل شخصیت و افکار و احساس و واکنش افراد در برابر حوادث فراهم می‌کند. همچنان‌که در بررسی عنصر مکان و زمان، نیز به اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان بسیار توجه دارد، این رویکردهای فخر رازی با آن‌چه نزد معاصران دربار? عناصر داستانی مرسوم است کاملاً منطبق است. اما شیخ طوسی بسیاری از این مباحث را حول بحث‌های لغوی پرورانده است. اما یادداشت‌هایی اتفاقی که در مورد اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان در آن مندرج است نیز روش کار شیخ طوسی را جالب توجه نشان می‌دهد.با این همه، روشی که شیخ طوسی و فخر رازی نیز در تحلیل داستان در تفاسیر خود به کار گرفته‌اند با توجه به ظاهر و باطن آیه است، که این تلاش آن‌ها در چند روش عقلی، استنادات قرآنی و روایی خلاصه می‌شود. مباحث عقلی این دو تفسیر بسیار گسترده است، که خود به چند روش ادبی، توجه به گفتگوها و توجه به رابط? علی و معلولی قابل تقسیم است. در قسمت روایات بیش از همه بحث اسرائیلیات است. در تفسیر تبیان بسیاری از اسرائیلیات وجود ندارد و مواردی هم که وجود دارد مفسر در برابر اسرائیلیات سکوت اختیار کرده است. به طور قطع، این سکوت را نمی‌توان حمل بر پذیرفتن او در برابر اسرائیلیات کرد، در صورتی که در تفسیر فخر رازی اسرائیلیات به وفور یافت می‌شود. که فخر رازی برخی از این اسرائیلیات را مقبول می‌داند. شیخ طوسی و فخر رازی هر دو به نقد روایات اسرائیلی نیز پرداخته‌اند. در نقادی داستان‌های اسرائیلی، شیخ طوسی و فخر رازی بیش از همه به عصمت انبیاء و سیاق و ظاهر آیات توجه دارند. هر چند، در کنار این موارد شیخ طوسی توجه به روایات ائمه معصومین را نیز در نقد اسرائیلیات فراموش نمی‌کند. اهداف قصه نیز از مهم‌ترین مباحثی است که مفسران در تحلیل قصه به آن توجه داشته‌اند، و به نقش هدایتی قصه نیز در زندگی بشر توجه نشان داده‌اند، اهداف قصه با شرایط زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) پیوندی ناگسستنی دارد. بعضاً مفسران از جمله شیخ طوسی به ویژه فخر رازی نیز به این رابطه توجه داشته‌اند. فضای نزول، سبب نزول می‌تواند ما را به این اهداف قصه رهنمون سازد. بیان قدرت خداوند، عبرت گیری، تسلی خاطر پیامبر، اثبات حقایق دینی و ... با تأسّی از شرایط نزول می‌توان جزء مهم‌ترین اهداف قصه به شمار آورد. بسیاری از این اهداف در داستان حضرت یوسف به عنوان بهترین قصه وجود دارد. واژگان کلیدی: داستان‌های قرآن، داستان حضرت یوسف، عناصر داستانی، اهداف قصه، روش شیخ طوسی، روش فخر رازی.
مخاطب شیخ طوسی در تفسیر التبیان و هدف از نگارش آن
نویسنده:
عبدالهادی فقهی زاده، شادی نفیسی، سینا اسمعیل زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیری که شیخ طوسی در قرن پنج هجری و در بغداد نوشته، ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی دارد که آن را از تفاسیر شیعیْ متفاوت، و به تفاسیر اهل سنت شبیه‌تر کرده است؛ تا جایی که به سبب بعضی از این ویژگی‌ها انتقاد فیض کاشانی را متوجه خود ساخته و برخی دیگر را به این نتیجه رسانده که شیخ طوسی در نگارش تفسیر خود شیوه‌ای مبتنی بر تقیه را پیش گرفته است؛ چنان‌که در دوران معاصر نیز بعضی از مستشرقان این تفسیر را تفسیری معتزلی دانسته‌اند. حال آنکه با ملاحظۀ مجددِ آرای تفسیری شیخ طوسی و روش او در بیان این آرا و همچنین با آگاهی از برخی نظرات موجود در دورۀ تالیف، این نتیجه به دست می‌آید که شیخ طوسی تفسیر خود را بر مَبنای جدال أحسن و عمدتاً برای مخاطب عامّه نوشته است. این مقاله بر آن است، با ذکر شواهد و قرائن موجود در تفسیر تبیان، به اثبات این مدّعا بپردازد.
صفحات :
از صفحه 251 تا 268
اعتبار‌سنجی حدیث دالّ بر تطابق آیۀ «کهیعص» با واقعۀ عاشورا
نویسنده:
شادی نفیسی؛ شیوا تجار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حدیثی از حضرت ولی‌عصر(عج) در تفسیر آیۀ مبارکه «کهیعص» از قول خداوند ذکر شده است که طبق آن، کاف اشاره‌‌ای به کربلا، هاء، رمز هلاک عترت، یاء، اشاره به نام یزید ظالم، عین، اشاره به عطش و صاد، نشانۀ صبر امام حسین(ع) است.‏ این حدیث در دو منبع حدیثی قرون 4 و۵ هجری با دو سند مختلف و در قالب سؤالی که سعد بن عبدالله قمی از حضرت ولی‌عصر(عج) پرسیده است، گزارش شده است. ابن شهرآشوب نیز حدیث را در قالب سؤال شخصی با نام اسحاق الاحمر از آن حضرت و بدون ذکر سند کامل روایت کرده است. اعتبار سنجی منابع حدیث گویای عدم اعتبار یکی از منابع است. بررسی سندی حدیث وجود راویان مجهول و یا منتسب به غلو را در آن نشان می‌دهد. بر متن حدیث، نقدهایی همچون تعارض با گزارشات تاریخی‌، غرابت با شأن امام، عدم مناسبت واژگان ذکر شده در تفسیر آیه با فرهنگ قرآن و دیگر روایات تفسیری آیه مورد نظر و عدم ذکر حدیث در کتب تفسیری معتبر از متقدمین بر آن وارد است. نتیجه بررسی‌های انجام گرفته تا حد زیادی از اعتبار این حدیث می‌کاهد. عدم توجه به نقل احادیثی این چنین در بیان اهمیت حادثه روز عاشورا، بدون شک سبب کدورت آینۀ زلال عقاید پاک شیعه می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 51
جایگاه نقل در نظام معرفتی ابن‌رشد
نویسنده:
مهدی ابراهیم‌زاده اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن‌رشد از فیلسوفان مشهور مغرب اسلامی است که در تاریخ فلسفه بعنوان شارح آثار ارسطو شناخته می‌شود.در این پژوهش در ابتدا به تبیین مختصری از شرایط فرهنگی و تاریخی مغرب اسلامی و زمینه های تکوین نظام فکری ابن‌رشد پرداخته شده‌است.در ادامه تأثر ابن‌رشد از آموزه های ارسطوئی و جایگاه بازگشت به ارسطو در سیر تاریخی فلسفه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل پایانی نیز رویکرد ابن‌رشد به نصوص دینی با تکیه بر دو کتاب کلامی مهم او یعنی فصل المقال فی مابین الشریعه و الحکمه من الاتصال و الکشف عن مناهج الادله فی عقائد المله بررسی شده است.با بررسی آراء ابن‌رشد و تمرکز بر نحوه استفاده از آیات و روایات در این دو کتاب درمی‌یابیم که آنچه ساختار اصلی نظام فکری ابن‌رشد را تشکیل می‌دهد فلسفه به روایت ارسطوست. هرچند ابن‌رشد می‌کوشد تا هرگونه نزاع بین فلسفه و نصوص دینی را با استفاده از نظریه تأویل مرتفع سازد.ابن‌رشد فیسلوفان را بعنوان مصداق راسخان در علم شایسته تأویل متون دینی می‌داند. از دیدگاه او حکمت و فلسفه که محصول عقل برهانی به حساب می‌آید، می‌تواند با ظواهر دینی تعارض داشته باشد، اما با باطن دین تعارضی ندارد.ابن‌رشد مدعی است که اکثر مردم از آموزه های دینی جز معانی ظاهری آن چیزی دریافت نمی‌کنند از این رو نباید آنها را از معانی باطنی و آنچه مربوط به اهل تأویل (فلاسفه) است آگاه کرد چرا که موجب فساد عقیده ایشان و ایجاد اختلاف و تفرقه و ایجاد فرق ضالّه می‌شود.
جایگاه و کاربرد حدیث در تفسیر سید حیدر آملی
نویسنده:
عادله کوهی عادله، شادی نفیسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حیدر بن علی بن حیدر معروف به سید حیدر آملی، فیلسوف و عارف قرن هشتم هجری و صاحب تفسیر المحیط الاعظم است. ایشان این تفسیر را در اواخر عمر خویش نگاشته و در آن، فراوان از روایات معصومان علیه السلام بهره بردند. حدیث در المحیط الاعظم با صورت ها و سیرت های مختلفی آمده است. اکثرا با تقطیع و نقل معنا ذکر شده و گاه در قالب اشعار می آید. غالبا در تایید اقوال مولف به کار برده شده و گاه در تفسیر آیات بیان می شود. همچنین بیشتر بدون ذکر سند نقل می شود. عارف آملی به شرح روایات نیز پرداختند. نگرش ایشان در شرح احادیث، صبغه عرفانی دارد. سید آملی در شرح روایات، شیوه های متعددی دارد؛ از جمله شرح مفردات حدیث، توجه به قواعد صرف و نحو و استفاده از آیات و روایات. ایشان در نقل روایت از مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت استفاده کرده اند.در این مقاله، پس از تبیین زندگی نامه و معرفی تفسیر المحیط الاعظم، به تفصیل به بررسی و تحلیل احادیث به کاررفته در المحیط الاعظم پرداختیم.
صفحات :
از صفحه 185 تا 222
اخلاق در جنگ از منظر امیرمؤمنان (علیه‌السلام)
نویسنده:
صدیقه فروزنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق در جنگ نمود اخلاق است در عرصۀ پیکار، عبارت از: بروز و شکل‌گیری رفتارهای نیکو و پسندیده در صحنۀ کارزار و بر پایۀ نیتی خالص و بینشی عمیق و دقیق با بهره گیری از بسترهای مناسب.اخلاق در جنگ از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) جلوه‌ای است از اوج انسانیت و شکوه اخلاق آن حضرت، در عرصه‌ای که جز رنج و خشونت از آن انتظار نمی‌رود. در کشاکش صحنه‌ای چنین خونین نگاه ایشان متکی است بر اصل کرامت و ارزش‌های والای انسانی و مبتنی است بر نگرشی الهی.از همین روی آن حضرت نگرش رزمندگان نسبت به خداوند، نسبت به جنگ، نسبت به رزمندگان اعم از نگاه به خود، نگاه به فرماندهی و نگاه به دیگر رزمندگان و نیز دشمن را تبیین می‌نماید. از منظر امام (علیه السلام) لازم است رزمنده در نگاه خود به خدا، تنها او را بزرگ بشمارد و در پی کسب رضای او باشد. تنها به او توکل و اعتماد داشته باشد و پیروزی را از او طلب نماید. ایشان جنگ را فرصتی مغتنم برای برپایی دین، نابودی باطل، دفاع از ناموس و آئین، دفع ظلم و دعوت به خدا می‌داند. ایشان رزمندگان را سربازان الهی بر روی زمین و مبارزان راه حق می‌داند. با چنین رویکردی رزمنده می‌بایست دشمن را انسانی بداند گمراه، در مقابل حق قرار گرفته، ملحد، بیعت شکن و ظالم.تحقق چنین امری یعنی اخلاق در جنگ نیازمند انجام اقداماتی چند و فراهم آوردن تمهیداتی لازم است. بدین منظور امام (علیه السلام) نسبت به شایستگی‌ها و عملکردهای مناسب رزمندگان و فرماندهان تأکید فرموده، برخورداری از ویژگی‌های دشمن شناسی و موقعیت شناسی برای فرماندهان و شجاعت و استقامت برای یکایک رزمندگان را لازم می‌داند و اقدامات زمینه ساز این مهم از منظر آن حضرت عبارتند از؛ بهره گیری از آموزش نظامی ـ تربیتی رزمندگان، انتخاب فرماندهان شایسته، قدردانی و توبیخ، بهره گیری از مناجات و عبادات، پرهیز از خود پسندی و دوری از چاپلوسان، رسیدگی به وضعیت اقتصادی و معیشتی سپاهیان و مشورت با ایشان.از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ هر یک از عوامل آن اعم از فرماندهان، رزمندگان، دشمن و حتی خود جنگ، از حقوقی اخلاقی برخوردار بوده که رعایت آنها لازم می‌باشد. ایشان حقوق فرماندهان را اطاعت از اوامر آنان بیان نموده و متذکر پرهیز از تخلف اوامر ایشان می‌شود. رعایت حقوق رزمندگان را هم بر فرماندهان و هم بر دیگر رزمندگان لازم و واجب می‌داند و نسبت به رعایت عدالت در دادن حق ایشان، مهرورزی و گذشت نسبت به ایشان و دفاع از آنان در برابر تهاجم دشمن تأکید فرموده است. در رعایت حقوق دشمن به فراهم آوردن زمینۀ اصلاح و هدایت وی پس از اتمام حجت، عدم دعوت و آغازگری جنگ در عین برخوردی صادقانه، پذیرفتن تقاضای صلح و امان خواستن دشمن و رد ننمودن آن، به کار نبردن خدعه و نیرنگ پس از پیمان صلح، پرهیز از ناسزاگویی به دشمن، رعایت حد اعتدال و عدم افراط دربارۀ دشمن شکست خورده و عفو او و رعایت حقوق اسیران دشمن تأکید فراوان نموده است. در منشور اخلاقی امیر مؤمنان (علیه السلام) حفظ اسرار نظامی، فرار نکردن از جبهه، حفظ اتحاد و همبستگی، رعایت حقوق غیر نظامیان و حقوق طبیعت و حفظ حریم‌ها و حدود الهی از حقوق جنگ به شمار می‌آید.
مبانی رویکرد‌ ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر "الامالی" و "التبیان"
نویسنده:
شادی نفیسی، زهرا عماری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان‌که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسۀ مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه‌های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت‌های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می‌شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش‌نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته‌اند نه هدف اصلی آن؛ چنان‌که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت‌های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می‌شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم‌ترین منبع لغوی و بهره‌برداری از سیاق آیات، استناد به روایات،‌ تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره‌گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب‌شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می‌رود. برخی روش‌های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره‌گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 137
  • تعداد رکورد ها : 70