آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 28
پدیدار زمان (کاله) در تفکّر فلسفی هند
نویسنده:
سعید گراوند، پری ابراهیم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه های گوناگون هندویی زمان به مثابه علّت، قدرت ، جوهر و عرض تفسیر می شود.در فلسفه ودانته زمان امری خیالی و وهمی است نه واقعی. زمان در فلسفه نیایه -وایشیشیکه به عنوان جوهری مستقل و غیر مادی تفسیر می شود. پرسش از چگونگی حضور زمان، نحوه ارتباط آن با مسائل مختلف هستی‌شناختی از جمله: علیّت، حرکت و فضا در همه موارد برجسته شده است؛ در نیایه -وایشیشیکه ترتیب وقوع رویدادها بازمان تفسیر می شود. اما زمان هیچ کیفیت فیزیکی خاص مانند رنگ ندارد.فلسفه سانکیه هرچند مبتنی بر متافیزیک ثنویت گرایی است که روند رویدادهای جهان را در فعل و انفعال دو اصل غایی یعنی پوروشه و پرکریتی تفسیر می کند ولی در بحث از پدیدار زمان تفسیر نیایه -وایشیشیکه را انکار می کند. دو تفکر می مانسا و ودانته نیز در سنت هندویی فهم و تفسیر خود درباره زمان را به صورت منحصر به فردی بر مبنای خوانش اوپانیشادها (واقعیّت نامتغیر برهمن) بسط و توسعه داده اند و موضوعات مختلف هستی‌شناختی از جمله: علیّت، حرکت و آفرینش را به شیوه های مختلف در قالب مفاهیم ویوارتا، مایا، اویدیا و اوتاره شرح و تفسیر می کنند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در تفکر فلسفی هند، پدیدار زمان به صورت نمادهای گوناگون نقش متفاوتی رادر موجودات و رویدادهای کیهانی و حتی در احکام عملی یوگا ایفا می کند.
صفحات :
از صفحه 123 تا 141
مقام تفکر و شهود در گلشن راز و سوتره‌های مهایانه
نویسنده:
سعید گراوند، مظاهر احمدتوبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مندرجات گلشن راز و سوتره‌های مهایانه، سعی بر آن است که به پرسش‌های اساسی در باب تفکر و مسائل مربوط به آن پاسخ داده شود. این مقاله مشتمل بر سه بخش است: در بخش اول از چیستی تفکر در گلشن راز و سوتره های مهایانه سخن رفته است. در بخش دوم از مراتب مختلف تفکر سخن به میان آمده است. در بخش سوم گفته شده که گلشن راز و سوتره‌های مهایانه، هرچند متعلق به دوسنت متفاوت‌اند، اما، در آن دو، تفکر شهودی بسیار والاتر از تفکر عقلی است؛ زیرا آدمی باشهود می‌تواند دل خود را از آلایش‌های جهان دنیوی پاک کند، در حالی که با تفکر عقلی قابلیّت حصول شناخت تمام حقایق و رهایی از عناصر رنج‌آلود را ندارد. بر این اساس گلشنرازو سوتره‌های مهایانه، هر دو، آشکارا، آدمی را در مسیر معرفت شهودی فرامی‌خوانند؛ زیرا بنابر آن دو، این ساحت والاتر از تفکر، عین وصول است. یافته­ های این تحقیق نشان می­دهد که در روش­ شناسی عرفان مقایسه‌ای، میزان سازگاری نظام ­های عرفانی در طرح مسأله معرفت‌شناسی بسیار زیاد است.
صفحات :
از صفحه 209 تا 229
مفهوم دهرمه در بودیسم
نویسنده:
سعید گراوند
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
دهرمه بنیادی ترین مفهوم در تفکر دینی آسیای شرقی است که ریشه در تاریخ هندوئیسم دارد. این مفهوم در وداها، بیشتر به معنای قانون و شریعت و در متون و ادبیات دوره های بعد به معنای فضیلت، عدالت، معیار، وظیفه و تکلیف شرعی است. اما در تفکر بودایی، دهرمه حقیقتی است در باب وضعیت و کارکرد جهان که می تواند به علت و ماهیت رنج انسان پاسخ گوید و تمایلات شرارت آمیز موجود در همین جهان را به پایان برساند. از این رو در بودیسم، جهان متشکل از دهرمه هایی است که بنیاد حقیقت را تشکیل می دهند. نگارنده در این نوشتار، ابتدا به سابقه و آثار و عناصر مفهوم دهرمه در سنت دینی هند پرداخته، سپس تاریخ، معانی مختلف، تنوع و طبقه بندی دهرمه ها و در نهایت مفهوم دهرمه را در سنت مهایانه و هینه یانه مطرح کرده، تفاسیر مختلف این دو جریان را در باب دهرمه بررسی نموده است.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها
نویسنده:
سعید گراوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مساله نجات پاسخ داده شود. مقاله پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر، 2. معرفت فروتر. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیت نجات بخشی است. معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحول معرفت شناختی است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 120
آيين سهجه يانه
نویسنده:
سعید گراوند، لیلا مفاخری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
سهجه يانه صورتی از آيين های عرفانی و گرايش های نهان در تنتريسم بودايی است که ريشه در فرهنگ و ادبيات بومی شرق هند دارد. اين طريقت رازآميز، نوعی رازورزی کيهانی و سلوک زندگی برای فهم حقيقت مطلق است. در آيين سهجه يانه اين حقيقت مطلق، همان سرشت ذات واقعيت است که هيچ تعين تجربی ندارد. آثار و احوال اين شکل از طريقت باطنی و راز آميز در مفاهيمی از قبيل پيروی از گورو، توجه به امور جسمی و جنسی، انجام آداب سری، اعمال يوگايی نهان و حضور همتای مادينه و در نهايت در تفکری فراتر از دانش ظاهری و عقل استدلالی که «شهود» نام دارد، شايان بررسی و شناسايی است. در اين نوشتار کوشش بر آن است که ضمن بيان قلمرو معنايی سهجه و تاريخ پيدايش اين سنت رازآميز ابتدا به معرفی و شناسايی ادبيات و سروده های بومی سهجه يانه پرداخته شود و سپس بر اساس گزارش تنتره ها، انديشه های آئينی و عرفانی اين طريقت راز آميز بحث و واکاوی شود.
صفحات :
از صفحه 133 تا 157
نسخ شریعت در اندیشه های اسماعیلیه و حروفیه
نویسنده:
قهرمان طریقی نظرلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشریعت اسلام آخرین دین الهی است که در آیات بدان تصریح شده است، اما مدعیانی با نسخ شریعت اسلام، آئینی جدید بوجودآوردند. نسخ شریعت از جمله دغدغه های برخی از نهضت های آخرالزمانی شیعی است. اندیشه نسخ شریعت پیش از اسلام وجودداشته، از قبیل آئین گنوسی، مانی، مزدک و در دوره اسلامی، فرقه های اسماعیلیه، حروفیه، و... ظهور کرده اند و مدعیانی به نسخشریعت پرداختند. می توان گفت این اندیشه از کج فهمی متون دینی و توهمات ایشان سرچشمه گرفته تا حدی که سرانجام از اسلامحقیقی دور و گمراه شدند. موضوعات مرتبط با نسخ شریعت: اباحی گری، آخرالزمان و تأویل هستند و کسانی بر پایه آنها شریعتمحمدی (ص) را نسخ کردند.در نزد اسماعیلیان، یکی از خداوندان الموت به نام حسن علی ذکره السلام، در رمضان 559 ق با اعلامقیامت، دست به نسخ شریعت زد. سپس دعوی الوهیت و خدایی کرد. از انگیزه های حسن برای نسخ شریعت می توان به انگیزه سیاسی،انگیزه تأویلی و عبور از ظاهر شریعت، انگیزه درونی- روان شناختی و... اشاره کرد. نمودهای نسخ شریعت حسن، عبارت اند از: ترکتکالیف ظاهری، نفی بهشت و جهنم، اعلام قیامت و پایان جهان و ...
عیسی از نظر پولس
نویسنده:
بابک خاصه خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیان مسألهیکی از موثرترین راههای شناخت افکار پولس رسول، بررسی و کاوش دیدگاه های او درباره حضر-ت عیسی (ع) و یا به تعبیر علمی تر مسیح شناسی او است، زیرا تمامی اندیشه های دیگر او از قبیل یکتاپرستی، عادل شمردگی، پایان تاریخ، شریعت، گناه و مرگ، پسر خواندگی و غیره تحت تأثیر مسیح شناسی او هستند. به عبارت دیگر، می توان گفت که مسیح شناسی او هسته مرکزی تعالیمش را تشکیل می دهد. اما باید این نکته رادر نظر داشت که مسیح شناسی او یک شناخت ظاهری و صرفاً کلامی نیست، بلکه شناختی عرفانی و باطنی است و بیشتر مبتنی بر تجربه ها و شهود های باطنی و الهاماتی است که او از حضرت عیسی (ع) داشته است. بنابراین، بررسی مسیح شناسی او تنها از جنبه کلامی بررسی ناقصی خواهد بود. همچنین پولس همانند هر شخصیت دینی دیگری متأثر از محیط سیاسی، اجتماعی و دینی خود بوده است. پولس در طول دوران زندگی خود سه محیط اجتماعی، سیاسی و دینی متفاوتی را تجربه کرده است. پولس با توجه به زندگی در طرسوس و اورشلیم و همچنین با توجه به داشتن هم تحصیلات دینی و هم تحصیلات غیر دینی تقریباً با تمامی اندیشه های موجود در آن دوران آشنا شده و بنا به اهمیتی که آنها برای او داشته از آنها متأثر شده است. اما با توجه به روحیات او بدیهی است که سهم تعالیم دینی، مخصوصاً تعالیم کتاب مقدس و سنت های مسیحی موجود در باره مسیح، از تعالیم غیر دینی بیشتر باشد. در خصوص تعالیم غیر دینی، تفکر یونانی و گنوسی تأثیر بیشتری بر او نسبت به تعالیم دیگری مانند رواقیون و اپیکورها داشتند. پولس در اعتقاد خود به کلمه بودن مسیح بیشتر متأثر از تفکر یونانی مخصوصاً فلسفه نوافلاطونی است. او همچنین در اعتقاد خود به برتر بودن روح از جسم، معرفت از طریق شهود و لزوم رنج کشیدن برای نجات، متأثر از تعالیم گنوسی است. بنابراین در بررسی مسیح شناسی پولس باید به این موارد توجه کرد.در این پژوهش سعی شده است تا از زاویه ای جدید به مسیح شناسی پولس نگریسته شود و مسیح شناسی او از دیدگاهی عرفانی و باطنی مورد بررسی قرار گیرد. چون همانطور که پولس بیان می کند بعد از تغییر کیش، او دیگر کسی را به جسم نمی شناخت. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است که بعضی از فصل ها دارای بخش ها و زیر بخش هایی است. فصل اول بیشتر جنبه توصیفی دارد. در این فصل به شرح احوال پولس رسول پرداخته شده است. آنچه که در باره تاریخ زندگی او می توان گفت این است که او در طول زندگی خود سه بار دست به انتخاب زده است. بار اول او بین زندگی دینی و زندگی غیر دینی در طرسوس زندگی دینی را انتخاب کرد و به همین دلیل او عازم اور شلیم شد. بار دوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، اولی را انتخاب کرد و نهایتاً در بار سوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، دومی را انتخاب کرد. همچنین در این فصل به سفرهای بشارتی پولس و رنج های او در تبلیغ مسیحیت اشاره شده است. در فصل دوم پایان نامه در باره کتاب مقدس، عهد جدید، عقیده مسیحیان درباره کتاب مقدس و همچنین رساله های پولس، شرایطی که باعث شده است تا پولس اقدام به نگارش آنها بکند و همچنین اهداف پولس از نگارش رساله ها بحث شده است.فصل سوم در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول به اندیشه ها و جریان های فکری موجود در زمان حیات پولس پرداخته شده است. ابتدا مفاهیم رایج در اندیشه یهودی از قبیل مسیح گرایی، یکتا پرستی و فرجام شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس به اندیشه های یونانی رایج در آن دوران از قبیل فلسفه نوافلاطونی و تعالیم گنوسی پرداخته شده است. در بخش دوم افکار و اندیشه های پولس رسول مورد تحقیق قرار گرفته است. در این فصل ابتدا به عرفان پولس، سپس به نظریات او در باره مرگ، گناه، شریعت و فدیه که در مسیح شناسی او اهمیت زیادی دارند پرداخته شده است.فصل چهارم به مبحث مسیح شناسی می پردازد که خود از دو بخش تشکیل می شود. در بخش اول در باره کلیات مسیح شناسی بحث می شود. در این بخش معانی مسیح شناسی و موضوعات مرتبط به آن مورد تحقیق قرار می گیرد. این بخش خود از زیر بخش هایی از قبیل: مسیح قبل از تجسم، تجسم مسیح و رستاخیز او تشکیل می شود. در مسیح قبل از تجسم بیشتر به جنبه الهی بودن و ازلی بودن مسیحپرداخته شده است. در تجسم مسیح لزوم جسم گرفتن خداوند و اتحاد طبیعت الهی و انسانی مسیح مورد بحث قرار گرفته است. در زیر بخش رستاخیز مسائل مربوط به قیام، رجعت مسیح، ربوده شدن ایمان آورندگان به آسمان و نهایتآ رستاخیز مردگان بحث شده است. در بخش دوم که بخش اصلی رساله نیز است به طور مبسوط به مسیح شناسی پولس پرداخته شده است. در این بخش مفاهیمی چون غلام مسیح بودن، پیش تعینی، برگزیدگی، اهمیت مسیح شناسی پولس و اطلاعات پولس در باره مسیح بحث شده است. پولس در باره مسیح قبل از تجسم قائل به ازلی بودن و خدا بودن مسیح است. او معتقد است که مسیح باید لزوماً خدا باشد. در زمینه تجسم مسیح، او قائل به اتحاد طبیعت الهی و بشری مسیح است. پولس بر این باور است که مسیح لزوماً باید دارای طبیعت بشری باشد، زیرا اگر او جسم به خود نمی گرفت، فدیه شدن او برای گناهان انسان مفهومی نداشت و انسان همچنان تحت سلطه گناه بود و نهایتاً وعده نیز اثری نداشت. یکی دیگر از مسائلی که در زمینه تجسم مسیح مطرح می شود، مرگ او در صلیب و اهمیت آن در مسیح شناسی پولس است. پولس معتقد است که مسیح او را فرستاده تا به صلیب بشارت دهد. در زمینه رستاخیز مسیح، مفهوم قیام مسیح مطرح شده است. پولس معتقد است که قیام مسیح به منزله اثبات قیامت اموات و دلیلی برای اثبات ایمان مومنین می باشد. مباحث دیگری که در این زمینه بحث شده عبارتند از: رجعت مسیح و ربوده شدن مومنین به آسمان، لزوم حاضر شدن در پیشگاه مسیح، سلطنت کردن مسیح و تحویل پادشاهی به خداوند توسط مسیح. همچنین در این بخش در باره اعتقاد او به تثلیث بحث شده است. پولس معتقد است که مسیح شخص دوم تثلیث است. خداوند متعال اعمال الهی خود از قبیل آفرینش را به و اسطه او انجام می دهد. در این بخش همچنین کلمه بودن مسیح مطرح شده است. او مسیح را کلمه الهی می داند که بین خدا و خلق واسطه است. همچنین در این بخش در باره مرگ مسیح و نتائج آن بحث شده است. پولس معتقد است که مرگ مسیح باعث بخشش گناهان انسان و عادل شدن و باعث رها شدن اواز غضب الهی می شود. همچنین او معتقد است که به و اسطه مرگ مسیح، خدا انسان و جهان را با خود آشتی داد. نیز در این بخش در باره مفهوم ایمان و نتائج آن بحث شده است. از دیدگاه پولس ایمان به معنی اعتماد کردن به وعده خداوند در مورد نجات به واسطه ایمان به مسیح می باشد. پولس بیان می کند که ایمان همانند مرگ مسیح باعث آمرزش گناهان و مصالحه انسان با خداوند می شود. او معتقد است که به واسطه ایمان، مسیح در انسان ساکن می شود و انسان وارث وعده ای می شود که خداوند به حضرت ابراهیم داده بود. همچنین در این بخش درباره جلال عهد جدید و برتری آن بر عهد قدیم از دیدگاه پولس بحث شده است. او معتقد است که عهد قدیم فانی است، و به همین دلیل خداوند فرامینش را در الواح سنگی نازل کرد. اما عهد جدید ابدی است و به همین دلیل فرامین و اسرار الهی بر دل مسیح نازل شده است. او همچنین معتقد است حضرت موسی(ع) اسرار الهی را در پرده می گفت، اما در عهد جدید حضرت عیسی (ع)اسرار الهی را به صورت آشکار بیان می کند. اهمیت و ضرورت موضوع پولس یکی از برجسته ترین الاهیدانان مسیحیت دوران اولیه می باشد. او تأثیر زیادی نه تنها بر گسترش مسیحیت گذاشته بلکه تعالیم او تأثیر زیادی در هر چه عمیق تر شدن و غنی تر شدن تعالیمحضرت عیسی (ع) نیز داشته است. به بیان دیگر، در نتیجه تلاش های او بود که مسیحیت دینی جهانی شد. او هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی بر گسترش مسیحیت تاثیر داشته و بنابراین اگر متفکرانی چون نیچه او را دومین بانی مسیحیت به حساب آورده اند سخنی به گزاف نگفته اند. هم آبای اولیه کلیسا و هم عارفان اعصار بعدی وامدار او هستند. رسائل پولس در حقیقت اولین مکتوبات عهد جدید هستند و از نظر زمانی بر اناجیل متی، لوقا، مرقس و لوقا مقدم هستند. پولس از نوادر پیروان حضرت عیسی (ع) بوده که هم تحصیلات دینی داشته و هم تحصیلات غیر دینی و تا حد زیادی نیز با فلسفه یونانی آشنائی داشته است. او در حقیقت نه تنها از اولین الاهیدانان مسیحی بلکه همچنین از اولین عارفان مسیحی می باشد. عرفان مسیح محور اولین بار به بهترین وجه توسط او مطرح شد. رسائل باقی مانده از او همه رنگ و بوی عرفانی دارند و در آنها پولس به کرات بر تعالیم باطنی تأکید دارد. عیسای به صلیب کشیده شده چنان در او سکنی گزیده و او را در برگرفته که مجالی برای اندیشه در باره غیر برایش باقی نگذاشته و اصلاً خود پولس نیز هیچ تمایلی ندارد که به غیر او اندیشه کند و یا به غیر از او درباره چیز دیگری صحبت کند، به طوری کهبه جز اندکی و آن هم به اجبار و ضرورت از تعالیم عیسای کلامی استفاده نکرده است. با اطمینان می توان بیان کرد که عنصر غالب در تعالیم اوعنصر عرفانی است، و درک او از عیسای به صلیب کشیده شده در کانون تعالیم او قرار دارد و تعالیم او چه از جنبه الاهیاتی و چه از جنبه اخلاقی و عرفانی عیسی محور بوده و بر اساسمسیح شناسی او می باشند. لذا برای شناخت تعالیم او باید بن مایه اساسی تعالیم او یعنی مسیح شناسی او را شناخت و بدون توجه به مسیح شناسی او هر شناختی دیگر از تعالیم او شناختی ناقص خواهد بود. اکثر پژوهش هایی که به زبان فارسی در باره پولس صورت گرفته بیشتر کلی بوده و توجه زیادی به دو عنصر کلیدی تعلیمات او یعنی عرفان و مسیح شناسی او نشده و این جنبه از تعالیم او تحت الشعاع تعالیم الاهیاتی او قرار گرفته است. حال آن که هرگونه تحقیقی در مورد او بدون توجه به مسیح شناسی او ناقص خواهد بود. همچنین در آن پژوهش ها در اکثر موارد هیچ اشاره ای به صلیب و مفهوم آن از دیدگاه پولس که یکی از ارکان تعالیم او می باشد، نشده است، در حالی که صلیب نیز در کانون مسیح شناسی پولس قرار دارد، چنان که او بیان می کند که او به صلیب بشارت می دهد، و براین باور است که به هر چیز دیگری بشارت داده شود، صلیب از بین خواهد رفت. عامل دیگری که نیز در اکثر آن پژوهش ها به آن چندان توجهی نشده، مفهوم عیسای برخاسته از مردگان است که همانند صلیب در کانون تعالیم او قرار دارد، به طوری که از دیدگاه او صلیب بدون قیام مفهومی نخواهد داشت. بنابراین، نیاز به تحقیق در چنین زمینه هائی برای شناخت هرچه دقیق تر تعالیم پولس در جامعه ما احساس می شود.لذا این پایان نامه در صدد آن است که این خلا ها را پر کند.پیشینه پژوهش درباره پیشینه موضوع، اینکه در باره مسیح شناسی پولس تا چه اندازه کار شده است، باید آن را در دو حوزه فارسی و لاتین بررسی کرد. متأسفانه در زبان فارسی در باره مسیح شناسی پولس در حوزه نگارش کتاب، مقاله و یا ترجمه کتاب کار چندانی صورت نگرفته است. لذا از این جهت این پژوهش را می توان امری نو به حساب آورد. اما برخلاف حوزه فارسی، در حوزه لاتین به اندازه کافی هم در زمینه نگارش کتاب و هم در زمینه نگارش مقاله به وفور کار شده است که از آنها در این نگارش بسیار سود جسته شده است.
قداست در بودیسم مهایانه ای
نویسنده:
حسن نامیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهقداست به‌عنوان شالود? هم? ادیان، مدخل بسیار مهمی در شناخت ماهیت دین به‌شمار می‌رود. آدمی بنا به دلایل فطری، عاطفی یا عقلانی و تجربی، به «امر قدسی» باور دارد و تاریخ ادیان آکنده از تجلیات امر مقدس است. از این‌رو، ادیان و متون مقدس از قداست‌ها یا نمودهای امر قدسی سخن می‌گویند؛با وجود اینکه قاطب? محققان، آیین بودای اولیه (تراواده) را عاری از هرگونه قداستی فرض می‌کنند، در بودیسم مهایانه‌ای اعتقاد به امر مقدس و پرستش موجودات متعالی، فضای این آیین را سرشار از قداست نموده است.قداست در مهایانه امری ذو مراتب، دارای مجلاهای متنوع و به مفهوم ساحتی متعالی در نظر گرفته می‌شود که متضمّن هم? موجودات مقدس است؛ و هر آنچه در ارتباط با این ساحت یا وسیله رسیدن به آن باشد بهره‌ای از تقدس دارد.می‌توان روند تکاملی قداست‌بخشی به بعضی از امور و مفاهیم مقدس، مانند مفهوم بودا‌، بودی‌ستوه و شونیاتا(خلاء) را در تاریخ بودیسم و تطوّر مهایانه مشاهده کرد. ظاهراً درروند قداست‌بخشی در مهایانه، بسط فلسفی-عرفانی مفاهیم آیین بودای اولیه، تأثر از ادیان و فرهنگ‌های غیربودایی و انطباق با سنت‌های دینی و فرهنگ‌های محلی نقش بسزایی داشته‌اند. به‌نظر می‌رسد، این قداست‌بخشی به دلایل انسجام‌بخشی،تبلیغ، مشروعیت‌بخشی از طریق انتساب مفاهیم و اعتقادات به ماوراء و انجام مدافعه دینی بوده است که به تبع آن فلسفه و عرفان دینی مهایانه‌ای شکل گرفته است.تفسیر مهایانه از جوهر بودا (آموزه تری‌کایه)، پرستش بودی‌ستوه، مفاهیم شونیاتا و نیروانه، سنگهه و آداب آن، هنر قدسی ونمادهای دینی، گوروها و اساطیر بودایی از مهمترین نمودهای قداست در مهایانه هستند.غایت اصلی پژوهش پیش‌رو که به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای فراهم آمده، شناخت عمیق‌تر قداست و نمودهای آن و چگونگی روند قداست‌بخشی در بودیسم مهایانه‌ای بوده است.کلمات کلیدی: قداست، بودیسم، مهایانه، بودی‌ستوه، خلاء، نیروانه
گورو در رساله های اوپانیشاد
نویسنده:
سعید گراوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله می کوشیم ضمن بیان مقدمه ای کوتاه پیرامون اوپانیشادها و طرح بسیاری از مسائل فلسفی-عرفانی، قلمرو معنایی گورو، اقسام گورو، اوصاف شاگرد و گورو، آداب و تعالیم گورو و نقش آن در منازل سلوک را در تفکر عرفانی اوپانیشادها بحث و بررسی کنیم. پر واضح است که در فلسفه و ادبیات عرفانی شرق یکی از سنن هندویی که در آن حضور گورو بسیار پررنگ است اوپانیشادها می باشد. تا آنجا که اگر بگوئیم اوپانیشادها، رساله هایی پیرامون گفتگوی شاگردان با گورو است سخنی به گزاف نگفته ایم. در فلسفه ی ودایی، گورو به مثابه ی هر یک از خدایان سه گانه هندویی یعنی برهما، شیوا و ویشنو تصویر شده است. در این متون، گورو بیشتر جنبه عینی دارد. از این رو، اغلب از آن به برهما و ریشی تعبیر می شود، یعنی پیشوایان دینی که حقایق ازلی و اسرار مربوط به آیین قربانی را به نومریدان تعلیم می دهند. اما در تفکر عرفانی اوپانیشادها گورو گاهی جنبه عینی و گاهی جنبه ذهنی دارد. جنبه عینی گورو همان دهیرا و انسان نامشوّش است. این در حالی است که جنبه ذهنی گورو به مرشدی معنوی و راهنمایی درونی اطلاق می شود که پس از طی منازل سلوک در ژرفای وجود نومرید اهل سلوک به ظهور می رسد و هدایت او را بر عهده می گیرد.
بررسی آموزه گناه و نجات در مسیحیت
نویسنده:
لیلی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آموزه‌ی گناه نخستین یکی از آموزه‌های کلیدی مسیحیت است که مفاد اصلی آن، آلودگی نوع انسان است. براساس این آموزه، انسانها به دلیل اینکه از نژاد حضرت آدم (ع) هستند، گناه آدم را به عنوان فرزندان او به ارث می‌برند و در نتیجه همه‌ی آنها گناهکارند. مسیحیان بر این باورند که رهایی از این گناه جز از طریق خود خداوند ممکن نبود. اما خداوند، از یک طرف، صفت عدل او اقتضا می‌کند که آدم و و ذریّه اش را به سبب گناهی که او مرتکب شد مجازات کند، و از طرف دیگر، صفت رحمت او اقتضا می‌کند که گناهان بشر را ببخشد. از نظر آنهاتنها راه جمع بین عدل و رحمت خداوند ارسال پسر یگانه‌ی خود عیسی مسیح (ع) بود. اینکه او در هیئت انسانی ظاهر شود و مانند یک انسان زندگی کند و سپس برای اینکه گناه بشر را کفاره دهد ظالمانه مصلوب شود. به عبارت دیگر، مسیحیان مرگ مسیح روی صلیب را کفاره‌ای برای گناه آدم می‌دانند. از این رو هر کس به عیسی مسیح ایمان بیاورد از طریق غسل تعمید از این گناه پاک می‌شود. و اما در مورد گناهانی که افراد پس از غسل تعمید مرتکب می‌شوند طریق تبرئه‌ی از آن توبه و اعتراف در نزد کشیش است.بازخرید گناه نخستین، یعنی این اعتقاد که خداوند به خاطر کفاره‌ی گناه آدمیان پسر یگانه خویش را فدا کرد مطلبی است که فهم آن ممکن نیست. در تمام کاینات کسی بالا دست خدا نیست پس خداوند در قبال چه کسی مسئول است و پسر خویش را در قبال مسئولیت در برابر چه کسی فدا می‌کند؟ او قربانی خویش را به چه کسی تقدیم می‌کند؟ به نفس خودش؟لازم است که در تمامی شریعت‌ها بین گناه و عقوبتِ آن تناسب وجود داشته باشد. آیا بین مصلوب شدن مسیح بدین صورت و گناهی که آدم مرتکب آن شد، توازن و تناسبی وجود دارد؟آیا انصاف است که برای گناه دو نفر نه تنها گناهکاران اصلی بلکه میلیاردها انسان دیگر اعم از همه‌ی آنهایی که هرگز در جهان نزیسته‌اند و هیچگاه نخواهند زیست مجازات شوند؟بسیاری از متکلمان مسیحی عصر حاضر این نظریه را قبول ندارند چرا که معتقدند این نظریه به مفهوم عدالت خداوند آسیب می‌رساند چون که بر این فرض استوار است که خدا خون مسیحی را می‌طلبد که از هر جهت بی‌گناه بود، تا با روش نابهنجاری که مبتنی بر شکنجه و مرگ سرخ است، گناه دیگران را جبران کند. هیچ انسانی نمی‌تواند این روش ظالمانه و وحشیانه را بپذیرد، پس چگونه می‌توانیم آن را به خداوند نسبت دهیم؟!
  • تعداد رکورد ها : 28