آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
منشأ تنوع و ساختار آموزه ی صفات خداوند در علم کلام
نویسنده:
خدیجه حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
در طرح مساله ی حدوث و قدم کلام الهی در علم کلام
نویسنده:
حیدر عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسیله ی کلام خدا و قرآن همواره چالشی جدی برای متکلمان مسلمان بوده است. این مسیله می تواند از دو جنبه ی معنا شناختی و وجود شناختی مطرح شود. در جنبه ی معناشناختی مسایلی همچون ماهیت کلام خدا از نظر نظر متکلمان اسلامی و بیان پیشینیه ی تاریخی آن و در جنبه ی وجود شناختی مسایلی از قبیل دلایل متکلمان اسلامی درباره متکلم بودن باری تعالی حدوث و قدم کلام خدا و قرآن بررسی می شود.پژوهش حاضر با عنایت به ادعای پاره ای از مستشرقان مبنی بر منشا برون دینی داشتن مسیله ی حدوث و قدم کلام خدا و قرآن ضمن تبیین معنا شناختی و وجود شناختی کلام الهی بر اساس منابع اصیل اسلامی به بررسی سهم الهیات مسیحی و منشا این آموزه و یافتن برترین دیدگاه با معیار عقل و سازگاری با متون مقدس اسلامی و شواهد تاریخی نیز پرداخته است.البته با وجود این که تحیقی کاملی در این باره صورت نگرفته نظریه پردازی هایی که از سوی مکاتب و بزرگان آن هار اراوه شده راه گشای این مسایل است. در این پژوهش می توان با کنار هم قرار دادن این نظریه ها و مقایسه ی انها با موازین عقلی و روایی و مهمتر از همه با قرآن به نظریه ی مکتب اهل بیت-علیه السلام رسید.
بررسی انتقادی حقیقت گرایی (صدق گرایی) معرفت شناختی
نویسنده:
محمد فقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی، تعیین هدف معرفت است. معرفت شناسی سنتی محوریت هدف صدق را بدون تحلیل عمیق، بدیهی فرض کرده است. با مطرح شدن ایرادات جدید در شناخت شناسی معاصر لازم بود که این دیدگاه مورد باز اندیشی قرار گیرد. پژوهش را با اثبات این فرض اساسی که در استفاده از عنوان هدفِ شناختی در مورد صدق محق هستیم شروع کرده، به نقد دیدگاه معتقدان به هدف عملی در معرفت پرداخته آن را رد کردیم. این گروه معتقد به حذف هدف نظری ای چون صدق به واسط? دست نیافتنی یا دشواریاب بودن از دامن? اهداف معرفتی اند. سپس این سوال را مورد توجه قرار دادیم که تحت چه شرایطی صدق را ارج می نهیم. اهداف شناختی، ابزاری هستند چنانچه ارزششان را از خدمت به صدق بدست آورند. اگر بتوان اثبات کرد که صدق در خدمت هدف دیگری است در آن صورت تک گرایی یا کثرت گرایی جایگزین خواهیم داشت. کثرت گرایان ارزش شناختی می کوشند استدلال هایی عرضه کنند که چندین هدف شناختی مهمِ هم ارز، علاوه بر صدق وجود دارد. ایراد ارزش دوگانه آنان که ریشه در ارزش متمایز معرفت در مقابل صدق دارد و همچنین ایراد ارزش شناختی جایگزین که معتقد است فرد باورمند قادر به کسب ارزشِ شناختی بدون دست یافتن به صدق است را مورد بررسی و نقد قرار داده، ادعای تک گرایی ارزش شناختیرا مستدل یافتیم.ایراد تک گرایی جایگزینمطرح می کند که ما در اندیشیدن به اینکه صدق بنیادی ترین هدف است در اشتباهیم چون هدف بنیادی تر دیگری هم وجود دارد. نشان خواهیم داد که استدلال ها برای هدف جایگزینِ معین، دوباره ما را به هدف صدق رهنمون می شود. و لذا آن اهداف بنیادی تر نیستند. اگر چه این مسئله تاکنون موضوع تحقیقی مستقل قرار نگرفته است تا راهنمای ما باشد لیکن بهره مندی از نظرات و آراء صاحب نظران برجست? معاصر که هر کدام از منظری موضوع صدق و مسئل? حقیقت گرایی را مورد بررسی و نقد قرار داده اند در معطوف ساختن توجه ما به زوایای مختلف و نکات مبهم مسئله موثر بوده، راهگشای ارائ? تحقیقی گردیده است که امید می رود جامع باشد.
امامت و خاتمیت، تعارض یا سازگاری (با تکیه بر دیدگاه‌های روشنفکران معاصر)
نویسنده:
حسن رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خاتمیت یکی از عقائد ضروری و مسلم نزد مسلمانان می باشد. بر اساس این اعتقاد، رسول گرامی اسلام9آخرین فرستاده خدا بر روی زمین است و پس از ایشان دیگر هیچ پیامبری مبعوث نخواهد شد و دین ایشان نیز آخرین دین آسمانی است. امامت نیز به عنوان یک اصل مذهبی همواره مورد قبول شیعیان بوده و از همان ابتدا، امام به عنوان برگزیده معصوم بعد از رسول الله و شخصی که دارای ولایت و علم غیب است و کلامش حجت است شناخته می¬شده است. تا سال¬های اخیر تقریبا هیچ کسی معتقد به تضاد میان این دو عقیده نشده بود. تا این¬که از سوی یکی از عالمان اهل سنت به نام شاه ولی الله دهلوی ایرادی مطرح و بعدها توسط برخی از اندیشوران مانند مدرسی طباطبایی، سروش و کدیور توسعه بیشتری یافت. بر اساس این ایراد، اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام9با اعتقاد به امامت (همراه با تلقّی حداکثری از آن) در تضاد است.به همین جهت، عده¬ای با قبول این ایراد، با ارائه نظریه علمای ابرار سعی بر جعلی نشان دادن تلقی حداکثر از امامت داشته و معتقدند که این صفات ساخته و پرداخته متکلمانی مانند هشام بن حکم است. بنابر این دیدگاه، امامان شیعه عالمانی پاکدامن بوده¬اند که ویژگی آنها علم و تقوای بیشتر نسبت به سایرعلمای مسلمان است وصفاتی مانند عصمت، علم غیب و ولایت ایشان، مجعول متکلمان و مصداق غلو است. در این رساله سعی بر این است که به بررسی رابطه این دو اصل دین پرداخته و تبیین شود امامت نه تنها با خاتمیت ناسازگار نیست، بلکه نقش تکمیلی نسبت به آن دارد.
نقد و بررسی دین عرفی
نویسنده:
ناهید غیب‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین عرفی یکی از مهمترین چالشهای مطرح شده در حوزه دین شناسی است که باعتقاد اندیشمندان معاصر غرب، ظهور چنین پدیده ای، نتیجه رخت بر بستن تدریجی تبیین‌های قدسی و ماوراءالطبیعی از حوزه‌ی حیات اجتماعی و سیاسی و نیز حیات علمی است و دین نیز از این فرایند بی نصیب نمانده و به ناچار صبغه‌ی قدسی و ماوراءالطبیعی خود را از دست می‌دهد. علی رغم این مدعا ما در این رساله خاطر نشان کرده ایم که دو قرائت، از دین عرفی وجود دارد که یکی به معنای حذف ماوراءالطبیعه و زوال قدسیّت از ساحت زندگیو دیگری به معنای تغییر نگرش و به حاشیه راندن دین به عنوان برنامه جامع زندگی و فروکاستن آن به حوزه ی شخصی و خصوصی است. هیچیک از دو تعبیر مطرح شده درباره ی دین عرفی به معنای از بین رفتن دین قدسی نیست. بنابراین، با توجه به اینکه دین قدسی برنامه ای جامع ومجموعه ای از آموزه‌ها، احکام و اخلاق الهی است، نمی توان آن را به دین عرفی یا صرفاً اخلاقی فرو بکاهیم. ما در این پایان نامه بین دو قرائت متفاوت از دین عرفی فرق نهاده ایم. یکی جریانی که در برابر دین قدسی و الهی می ایستد و آن را مزاحم آزادگی و فرهیختگی بشر می شمارد(روایت نیچه ای ) و دیگری دین را از ساحت های مختلف زندگی به ساحت صرفاً شخصی و عاطفی فرو می کاهد. جمع بندی این رساله نقد هر دو جریان و تأکید بر عدم امکان جمع بین دین و سکولاریسم یا دین سکولار است.
ارزیابی مبانی و پیش ­فرض­ه ای نظریه مطابقت ماهوی
نویسنده:
امیر اوسطی ، محمدجواد رضایی ، عباس شیخ شعاعی ، قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابقت ماهوی، جنبه‌ای هستی‌شناختی و جنبه‌ای معرفت‌شناختی دارد. جنبه هستی‌شناختی نظریه، عبارت است از وحدت سنخی ماهوی ذهن و خارج؛ به این معنا که ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» که منحصر در معقولات اولی می‏باشد، در دو موطن ذهن و خارج موجود است و بر مفهوم و مصداق ماهیت، حقیقتاً صادق است؛ زیرا ماهیت من حیث هی (کلی طبیعی)، نسبت به ذهنیت و خارجیت لابشرط است. مطابقت ماهوی از جنبه معرفت‌شناختی، معیار ثبوتی صحت قضایایی است که در آنها جنس، فصل و حدّ تام بر ماهیت حمل می‌گردد؛ بنابراین انکار آن در حکم سفسطه دانسته شده است؛ زیرا نفی مطابقت ماهوی به معنای انکار امکان معرفت در این گونه قضایاست. این نظریه مبتنی بر پیش‌فرض‌های نادرستی است؛ زیرا اولاً لابشرط‏بودن ماهیت نسبت به ذهن و خارج، مستلزم تناقض است؛ ثانیاً انحصار ماهیت به معقولات اولی بدون دلیل است؛ ثالثاً در این نظریه، مطابقت معرفت‏شناختی مبتنی بر مطابقت هستی‏شناختی است، در حالی که این ابتناء، نه بدیهی است و نه ثابت شده است، رابعاً موجودیت ماهیت در ذهن و خارج، مستلزم اصالت ماهیت می‌باشد. بنابراین نظریه مطابقت ماهوی قابل پذیرش نیست.
صفحات :
از صفحه 85 تا 110
تحلیل انتقادی دیدگاه رایل درباره ی مسأله ی تعامل نفس و بدن و رابطه‌ی آن با انکار نفس، بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
لیلا نصرتی ، عباس شیخ شعاعی ، محمد جواد رضایی ره
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دوگانه انگاری افراطی نفس و بدن در فلسفه‌ی دکارت مسأله‌ی رابطه‌ی آن دو را پیش آورد. یکی از نقدهایی که مخالفان دوگانه‌انگاری بر این دیدگاه وارد کرده‌اند همین مسأله بوده است. گیلبرت رایل نیز در کتاب مفهوم ذهن (1949) که در رد دوگانه‌انگاری دکارتی نوشته است این اشکال را مطرح کرده است. این مسأله توسط خود دکارت و معاصرانش نیز مطرح و پاسخ داده شده است. اما راه حل‌هایی که دکارت برای حل این مسأله ارائه داد قانع‌کننده نبودند و او در نهایت برای حل (منحل کردن) این مسأله فکر نکردن به چگونگی این رابطه را پیشنهاد داد. صدرالمتألهین با برداشتن شکاف بین نفس و بدن و با استفاده از مبانی خاص خود از جمله اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و ... و همچنین با مطرح کردن وسائطی چون روح بخاری و بدن مثالی به دنبال پاسخ مناسبی به این مسأله بود. در این دیدگاه نفس و بدن دو موجود متمایز منفصل نیستند؛ بلکه آن دو مراتب یک حقیقت واحدند. اگرچه بر اساس دیدگاه صدرا می‌توان پاسخ بهتری به مسأله‌ی تعامل نفس و بدن ارائه داد اما این دیدگاه نیز با اشکال‌ها و ابهام‌هایی مواجه است. به نظر می‌رسد فیلسوفان علی‌رغم همه‌ی تلا‌ش‌هایشان نتوانسته‌اند پاسخ در خوری به این مسأله دهند اما این امر نمی‌تواند دلیلی بر انکار وجود نفس باشد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 132
ارتباط نفس و بدن از نظر ملاصدرا و تاثیر آن بر حل مسأله ی معاد
نویسنده:
پدیدآور: اعظم ابراهیمی ؛ استاد راهنما: محمد جواد رضایی ره ؛ استاد مشاور: عباس شیخ‌شعاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: در این پژوهش به بررسی مسئله ی ارتباط نفس با بدن از دیدگاه ملاصدرا و تأثیر این نظریه بر حل مسئله ی معاد، می پردازیم. روش‌شناسی پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی است و اطلاعات و داده‌ها به روش مطالعات کتابخانه‌ای گردآوری شده و به روش عقلی، تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته‌ها: بنا بر نظریه ی ملاصدرا، نفس در ابتدا حدوثی طبیعی و عنصری دارد و طی حرکت جوهری، به تدریج مراحل کمال خود را در عین تعلق به بدن، تدبیر آن و تصرف در قوا طی می کند. در نتیجه نفس در طی مسیر رشد به بدن محتاج است. بدن علت مادی نفس است و به منزله ی ماده ی مستعد حدوث نفس، مرجح حدوث نفس است و نفس صورت و اصل شخصیت انسان است. البته ارتباط نفس و بدن با واسطه گری روح بخاری صورت می گیرد که هم بعد مادی دارد و هم بعد مجرد. نفس بعد از استکمال در این مسیر به مرحله ای می رسد که دیگر به بدن نیازی ندارد و بتدریج بدن را رها می کند و این همان مرگ طبیعی است. صدرالمتألهین با توجه به استقلال ذاتی نفس آن را بعد از مرگ جاودانه می داند و در نهایت نفس به بدن برزخی تعلق می گیرد. او برای اثبات معاد جسمانی یازده اصل فلسفی در حوزه های وجود شناسی و انسان شناسی در کار می‌آورد و بر اساس آنها معاد جسمانی مثالی را اثبات می‌کند. به نظر نگارنده، هفت اصل از این اصول برای افاده این مقصود کفایت می‌کند که عبارتند از: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، مناط هویت انسانی بودن نفس، تجرد خیال، خلاقیت نفس در دنیا و پس از آن و قیام صور ادراکی به نفس. ملاصدرا مدعی است که توانسته بر معاد جسمانی عنصری، استدلال عقلی بیاورد و آن را اثبات کند. وی معتقد است نفس با وساطت قوه ی خیال در قیامت بدون دخالت ماده و تنها از جهت فاعلی، بدنی عینی متناسب با ملکات دنیوی خویش خلق می کند که جنس آن بدن از ماده‌ی اخروی است و غیر قابل فساد، چنان که هر کس آن را ببیند بگوید این همان است که در دنیا می زیست. ملاصدرا این معاد را معاد جسمانی میخواند. اما در این پژوهش به این نتیجه می رسیم که معاد اثبات شده توسط ملاصدرا معاد جسم مثالی است و نه معاد جسم عنصری. نتیجه‌گیری: ملاصدرا بدون بیان اصول و مبانی مهم خود در زمینه نفس، همچون نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس و حرکت جوهری و اصالت وجود و. . . به اثبات منطقی معاد، هر چند معاد جسم مثالی، نمی رسد، زیرا مباحث نفس و معاد همچون زنجیره ای به هم متصل هستند.
بررسی و سنجش حدود شناخت عقلی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
وجیهه خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث در حوزه‌ی معرفت شناسی، بررسی امکان شناخت است و پس از موضع‌گیری دقیق در برابر این مسئله است که می‌توان به بررسی مسائل دیگر از جمله ابزارهای شناخت، منابع شناخت و حدود شناخت و ... پرداخت. صدرالمتألهین در برابر پرسش از امکان شناخت، موضعی اثباتی دارد. وی در بحث منابع شناخت، عالم را به عالم محسوس و عالم نامحسوس تقسیم می‌کند و حدود شناسایی عقل در هر یک از این دو قلمرو را بررسی می‌کند. در قلمرو عالم محسوس، صدرالمتألهین بر این نظر است عقل، قادر به شناخت حقیقت اشیاء و به تبع آن قادر به شناخت روابط حقیقی بین اشیاء است و با این وجود عقل، قادر به صدور احکام ضروری، یقینی و مطابق با واقع در بین موجودات عالم محسوس است. صدرالمتألهین در قلمرو عالم نامحسوس معتقد است که با اصالت و محوریت بخشیدن به وجود و بررسی احوال معانی کلّی عارض بر طبیعت وجود می‌توان به طراحی نظامی متافیزیکی دست زد و به اثبات عینی موجودات ماوراء حسی پرداخت. اما نگارنده بر این نظر است که در قلمرو عالم محسوس، عقل به همین سبب که قادر به شناخت حقیقت اشیاء نیست، قادر به شناخت روابط حقیقی بین اشیاء و صدور احکام ضروری، یقینی و مطابق با واقع نیز نیست. در قلمرو عالم نامحسوس نیز به نظر می‌رسد براهین صدرالمتألهین در اثبات موجودات ماوراء حسی بر فرض سازگاری درونی، واجد عنصر عینیت نیستند و به عبارتی نمی‌توانند وجود خارجی چنین موجوداتی را در خارج به اثبات برسانند. و در بیانی کلّی‌تر می‌توان گفت: حدود شناخت عقلی در عالم محسوس و نامحسوس بسیار محدودتر از آنچه صدرالمتألهین بر آن است به نظر می‌رسد.
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه غزالی
نویسنده:
فرزانه باباییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط باید و نبایدهای اخلاقی با باید و نبایدهای دینی چگونه است؟ آیا اخلاق در مرحله تعیین اصول کلی خود متکی بر دین است یا مستقل از آن؟ در این پژوهش پاسخ امام محمد غزالی به این پرسش ها مورد بررسی قرار می گیرد. غزالی در اخلاق اساس را بر دین و اعتقاد به خداوند می گذارد و امر و نهی خداوند را پایه فضایل و رذایل اخلاقی می داند. او ملاک شناخت حسن و قبح افعال را شرع می داند، بدین معنا که هرچه شارع به حسن بودن آن امر کند، آن حسن است و هرچه را که شرع به قبیح بودن آن امر کند، قبیح خواهد بود. بنابراین، غزالی خوبی و بدی افعال را چیزی جز تعلق امر و نهی الهی به آنها نمی داند و به همین سبب بدون یک قانونگذار الهی نمی توان قانون اخلاقی داشت و هیچ کاری خوب و بد نیست مگر اینکه خداوند بدان فرمان دهد و یا از آن نهی فرماید. او مقصد نهایی اخلاق را سعادت اخروی می داند و هدف آن را حفظ و تقویت فضایل پیشین و به وجود آوردن فضایلی جدید در انسان می‌داند، به گونه ای که انسانها را به موجوداتی برتر و متعالی مبدل سازد. غزالی معرفت خداوند را ممکن می داند. برهمین اساس همه اعمال اخلاقی باید معطوف به کمال نفس و به قصد نیل به سعادت اخروی باشند که نهایت آن قرب خداوند است.غزالی منکر تأثیر معرفتی عقل است و عقل را تا آنجا که آدمی را به نور ایمان رهبری کند، می پذیرد و معتقد است که عقل در پرتو شرع هدایت می شود به این معنا که عقل مفسر و مبین شرع، و شرع هدایتگر آن است. درباره حسن و قبح عقلی می گوید که حسن و قبح از اوصاف ذاتی اشیاء نیست تا فهم آنها کار عقل باشد بلکه وصفی اضافی است و خواست شرع در این مورد تعیین کننده است و عقل فقط فرامین شرع را می فهمد. او برهان عقلی را در برابر وحی کافی نمی داند و معتقد است معرفت شرع، کامل تر و تمام تر از معرفت عقل است و بدین سبب لازم است که عقل در امور جزئی به شرع توسل جوید.غزالی معتقد است دین در تعیین اصول کلی اخلاق نقش اصلی را ایفا می کند لذا دین را هم در مقام تعریف و هم در مقام اثبات و هم در مقام ثبوت پشتوانه اخلاق می داند. حتی می توان از عبارات غزالی در خصوص دین و اخلاق، ارتباط روان شناختی را نیز استنباط کرد، به این معنا که فرمان دادن یا ندادن خداوند به انجام کاری می تواند در دینداران ایجاد انگیزه کند و در انجام دادن و ندادن یک عمل موثر باشد.
  • تعداد رکورد ها : 37