آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 35
بررسی تطبیقی دین و فرهنگ در آراءکاسیرر و علامه جعفری
نویسنده:
محمدعلی یاسینی، عباس یزدانی، مسعود صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از مهمترین ساحت هایی که بشر در آن زندگی می کند عرص? فرهنگی است. فرهنگ یک جامعه در واقع نمودی است از ارزش ها، رویکردها، دغدغه ها و تأملات نظری، که بشر در طول حیات خود، در اقلیم های متفاوت به وجود آورده است؛ یکی از بارز ترین نمود های فرهنگی، ساحت دینی جوامع در طول تاریخ بوده است. بیان رویکرد ارنست کاسیرر و علامه جعفری در نسبت میان دین و فرهنگ و همچنین مقایس? میان این دو نحوه تفکر، به همراه ارائه مکاتب بارز فرهنگی، به منظور معرفی و همچنین تبیین دو منظر پر اهمیت و ضروری برای نقد مسئله فرهنگ جامعه امروزی مان، آن چیزی است که در این پایان نامه بدان پرداخته شده است. مکاتب فرهنگی هریک به منزله منظری از مناظر فرهنگی می باشند. در هر مکتب فرهنگی یکی از ویژگی های پنهان در عرصه فرهنگ بازنمایی و بررسی می شود. کارکرد گرایان با رویگرداندن از منشأ مفروض و معمولا فکری نهاد ها و سنت ها، بر نقشی که رسوم یا عادات در یک جامع? گسترده تر ایفا می کنند و خود جزیی از آن هستند متمرکز می شوند. ساختار گرایان در پی یافتن اصول مشترک برای معرفی قوانین اصلی هر فرهنگ می باشند. نسبی گرایی فرهنگی، رویکردی است نظری که بنابر آن مفاهیم فرهنگ بنا بر هر جامعه ای به صورتی متفاوت و با توجه به موقعیت و روابط اجتماعی همان جامعه تبیین می شوند و این امر شامل مفاهیم اخلاقی و شناختی نیز می شود. معرفت شناسی پست مدرن معتقد است این ساختارهای فرهنگی نیستند که دست به قضاوت می زنند بلکه انسانهایی هستند که بر اساس ذهنیت خود و جهان بینی خود دست به تفسیر هر فرهنگ می زنند. بنابر این فرهنگ شناسی بر مبنای تفسیر افراد از طریق ادراک خودشان است و نه تبیینی بر اساس ساختار های فرهنگی. اما اگر به موضوع فرهنگ توجه کنیم انسان را بازیگر اصلی آن خواهیم یافت. انسان نزد کاسیرر موجودی با تفکر سمبولیک است. از این رو انسان جهان خود را به واسط? سمبول ها می سازد، و آنگاه که به دنبال طبقه بندی یافته های بشر برمی آییم می توانیم از هریک از مجموعه های سمبولیک با نام هایی همچون دین، زبان، تاریخ، هنر و اسطوره استفاده کنیم. از نظر ارنست کاسیرر فرهنگ مجموعه همین طبقه ها می باشد. اما چنانچه نقش دین را در عرصه فرهنگ پر رنگ تر بدانیم همانند علامه محمدتقی جعفری دین را یگانه روش سعادتمندی خواهیم دانست و طبق نظر او برای اصلاح فرهنگ ها می بایست به درک عمیق تری از ماهیت مفاهیم دینی دست بیابیم. در نظر علامه هر اندازه که یک فرهنگ مطابق با دین باشد اصیل( پیشرو ) است و هر اندازه از آن دور شود، غیر اصیل است. در نهایت عرصه فرهنگ را عرصه ای مزدحم خواهیم یافت که در آن سیلان آراء میان مکاتب فکری و همچنین تقکر سمبولیک و نگاهی ارزشی و دین مدارانه هریک به سخنرانی و نظریه پردازی مشغول اند. واژگان کلیدی: فرهنگ – دین – ارنست کاسیرر – علامه جعفری – مکاتب فرهنگی
فلسفة الثقافة وأخلاقيات العودة إلى التقاليد "غادمير " أنموذجا
نویسنده:
فاطمة فرفودة , ميلود العربي
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
نویسنده:
احسان مروجی ، پرویز ضیاء شهابی ، مالک حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم فضا از آغاز فلسفه و تفکر انتزاعی در یونان باستان همواره درون‌مایه و موضوعی بنیادین بوده و به دلیل تغییر و تحولات فرهنگی‌ـ‌تاریخیِ فضامندی در طول تاریخ معرفت در معرض تغییرات اساسی قرار گرفته است. در آغاز فلسفه‌ورزی، سوالی متافیزیکی درباره سرآغاز یا علت نخستین (آرخه) همه چیزها وجود داشته که مفهوم فضا به سان مفهومی بنیادین، پاسخی برای آن به شمار می‌آید. خطوط اصلی مباحث فلسفی در یونان باستان که در فلسفه افلاطون و ارسطو جریان داشته، در چهارچوب هندسه اقلیدس و جهان‌بینی بطلمیوسی اندیشیده شده است. در دوران جدید دکارت، لایبنیتس و کانت سعی کرده‌اند فضا را به لحاظ مفهومی تحت تاثیر چرخش کوپرنیکی و فیزیک نیوتنی قرار دهند. سرانجام، تصاویر فضایی در پی طرح مسائل فیزیولوژیک به‌واسطه هندسه نااقلیدسی و به‌ویژه از طریق پدیدارشناسی به چالش کشیده می‌شود. از اینجاست که بازشدن پای مفاهیم پدیدارشناسانه در فلسفه و رشته‌های دیگر که مدار آن‌ها بر مفهوم فضا است جالب توجه و علاقه پژوهندگان به مبانی پدیدارشناسی تواند بود. لذا وجهه همت در این مقاله شرح و بسط تحلیلی‌ـ‌توصیفی رای‌های سه پدیدارشناس صاحب نظر (ارنست کاسیرر، مارتین هایدگر و هرمان اشمیتس) است در باب فضا. این سه فیلسوف بنای نظریه خود را بر نقد شیوه تحصلی (پوزیتیویستی) گفتار از فضا نهاده‌اند. این شیوه که دکارت و نیوتن در پیش گرفته بودند در دوران اخیر به تمامیت می‌رسد. در این مقاله بر سر بحث از مبانی فلسفی فیلسوفان نام برده می‌رویم. بحث فضا را نزد هر یک از این سه فیلسوف از وجهه نظر به مفهومی کلیدی در سیستم فلسفی وی پیش می‌بریم. از همین روی نزد کاسیرر مفهوم فضاهای سمبلیک، نزد هایدگر مفهوم در‌ـ‌جهان‌ـ‌بودن و نزد اشمیتس مفهوم فضای بدون سطح و فضای تنانه را مدار بحث قرار می‌دهیم.
صفحات :
از صفحه 363 تا 380
زمان جادوگران: ویتگنشتاین، بنیامین، کاسیرر، هایدگر و دهه ای که فلسفه را دوباره ابداع کرد [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Wolfram Eilenberger
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Penguin Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : روایتی بزرگ از زندگی درهم تنیده والتر بنیامین، مارتین هایدگر، لودویگ ویتگنشتاین و ارنست کاسیرر، فیلسوفان بزرگی که ایده‌هایشان قرن بیستم را شکل داد. سال 1919 است. وحشت جنگ جهانی اول هنوز برای قهرمانان زمان جادوگران تازه است، که هر کدام خود را در یک مقطع حساس می بینند. والتر بنجامین که در طول همه‌گیری 1918 از آنفولانزا جان سالم به در برده است، سعی می‌کند از پدر مستبد خود فرار کند و در حرفه‌ی تحصیلی‌اش دست و پنجه نرم کند. در مقابل، لودویگ ویتگنشتاین به‌طور چشمگیری تصمیم گرفته است که خود را از ثروت عظیمی که به عنوان فرزند یکی از ثروتمندترین خانواده‌های صنعتی در اروپا به ارث می‌برد، در جستجوی وضوح معنوی مطلق، رها کند. در همین حال، مارتین هایدگر که توانسته بود با خدمت به عنوان هواشناس از جنگ در جنگ اجتناب کند، با دقت در حال پرورش حرفه خود است. سرانجام، ارنست کاسیرر به شدت در دانشگاه کار می کند و به شدت خود را به نوشتن و امکان شغلی در دانشگاه هامبورگ می پردازد. صحنه برای یک درام فکری بزرگ آماده شده است که در دهه آینده رخ خواهد داد. زندگی و ایده‌های این رباعی فلسفی خارق‌العاده با تبدیل شدن به شخصیت‌های تاریخی جهان به هم نزدیک می‌شوند. اما با نزدیک شدن به جنگ جهانی دوم، سرنوشت آنها بسیار متفاوت خواهد بود. Wolfram Eilenberger مسیرهای این زندگی‌های شگفت‌انگیز و پرتلاطم را که نه تنها فلسفه، بلکه برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های دیگر قرن از جمله جان مینارد کینز، هانا آرنت و برتراند راسل را در خود جای داده است، به‌طرز شیک دنبال می‌کند. او با انجام این کار، داستانی گیرا در مورد چهار تن از بلندپروازترین و پرشورترین متفکران تاریخ تعریف می‌کند و با وضوح و صرفه‌جویی نادری ایده‌های درخشان آنها را که غالباً مرموز یا مبهم تلقی می‌شوند، روشن می‌کند.
شناخت پس از هگل
نویسنده:
ارنست کاسیرر، یدالله موقن
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اسطوره های ایرانی؛ برآیند دگرگونی های اجتماعی و جغرافیایی
نویسنده:
حمیدرضا اردستانی رستمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
از جمله دیدگاه های مهم درباره اسطوره دیدگاه امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، است. دورکیم معتقد است که اسطوره ها ازلی نیستند، بلکه تابع عوامل تاریخی و به تبع آن، عوامل اجتماعی و جغرافیایی هستند. این دیدگاه درباره اسطوره های ایرانی نیز درست به نظر می رسد؛ از این رو، در این جستار اسطوره های ایرانی از این منظر بررسی شده اند. بر این اساس، باور به نخست از خاک بودن وجود انسان و آسمان در اسطوره های ایرانی ممکن است روایتی بازمانده از عصر حجر، از فلز بودن آن دو، اسطوره ای به جا مانده از دوره آهن، و باور به روییدن دو شاخه ریواس از نطفه گیومرت، اسطوره ای باقیمانده از زندگی کشاورزی اقوام هندواروپایی باشد. نظام مردسالارانه نیز اسطوره های خود را ساخته است؛ به این معنی که ایزد نرینه ای چون زروان، زاینده اورمزد و اهریمن است و این خویشکاری زنان را از آنان گرفته است؛ همچنین از آنجا که سرمای شدیدی بر سرزمین نخست آریاییان حاکم بوده است، به باور ایرانیان، برخلاف اورمزد که آتشین مزاج و مقدس است، اهریمن برخاسته از آنجا و خود از جنس سرما است. کوچ آریایی ها و گریز آنان از سرما در وندیداد در داستان جمشید تجلی یافته است. اسطوره تیشتر و ستیز او با دیو اپوش، دیو زندانی کننده آب ها، برآیند خشک سالی در ایران است. وضعیت ایزدان نیز ناشی از اوضاع سیاسی بوده است؛ چنان که اورمزد در هنگام تمرکز قدرت سیاسی در دوره ساسانی، تبدیل به خدای برتر مطلق می شود، درحالی که در حکومت ملوک الطوایفی پارتی که پادشاه قدرت مطلق نیست، اورمزد چنین جایگاهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 73
اصول فلسفه روشن اندیشی (به روایت کاسیرر) و امکان تطبیق آن با مبانی فلسفه مشاء اسلامی
نویسنده:
حسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
سبک زندگی اقتصادی در جامعه قرآنی و جامعه غربی
نویسنده:
جواد ایروانی، علی جلائیان اکبرنیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سبك زندگی در جامعه ی قرآنی، از نظر اهداف، مبانی جهان بينی و انسان شناختی تفاوت هايی بنيادين با سبك زندگی غربی دارد. تمايز در اهداف و مبانی، در سبك زندگی اقتصادی نيز تأثير مستقيم خود را بر رفتارهای افراد برجای می نهد، به گونه ای كه دو سبك متمايز از يكديگر را در فعاليت های توليدی، تجاری و نيز مصرف شكل می دهد. در سبك زندگی غربی و متأثر از مكتب سرمايه داری، كمال مطلوب انسان در ارضای هرچه بيشتر خواسته‌های مادی بوده هدف از فعاليت های اقتصادی، دست يابی به حداكثر مطلوبيت (در مصرف) و حداكثر سود (در توليد و سرمايه‌گذاری) تلقی می شود. در حالی كه در سبك زندگی قرآنی، مطلوب نهايی انسان، در نزديك شدن هرچه بيشتر به سرچشمه ی كمال هستی، يعنی قرب الهی و هدف متعالی اش، تكامل اختياری است. در اين ديدگاه، برای دست يابی به هدف نهايی ياد شده، اهداف ميانی، و به تعبير بهتر، راه كارهای تحقق هدف نهايی و رسيدن به كمال مطلوب نيز مطرح می گردد، به گونه ای كه انجام فعاليت های اقتصادی به هدف كسب سود و نيز رفاه اقتصادی، اگر در جهت هدف نهايی صورت پذيرد، با آرمان تعريف شده و كمال آدمي منافاتی پيدا نخواهد كرد. در مورد مبانی جهان بينی و انسان شناختی نيز، مكتب سرمايه داری براساس اصولی همچون دئيسم، ناتوراليسم و اومانيسم استوار گشته كه نتيجه ی آنها، اتكا به خرد انسانی به جای وحی، نفی ارتباط خدا با عالم طبيعت پس از خلقت، جدا شدن انسان از آموزه‌های انسان‌ساز اديان الهی، ليبراليسم اقتصادی، رهايی از تمام قيود محدودكننده ی فرد، سكولاريزم و جدايي اقتصاد از اخلاق متعالی و ارزش های والای انسانی بوده است. اما از ديدگاه قرآن رابطه ی خداوند با انسان، رابطه ی خالقيت، ربوبيت و مالكيت است و نتيجه ی آن، حق حاكميت الهی و نقش او در تشريع قانون برای انسان می باشد كه سبك زندگی اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر دين و وحی را شكل می دهد. از اين منظر، انسان جانشين خدا در زمين و دارای ويژگی هايی همچون هدفداری، مسؤوليت الهی و هويت فردی و اجتماعی بوده از زندگی جاويد برخوردار است. روشن است كه اين دو نگاه در مبانی و اهداف، دو نوع سبك زندگی متمايز از يكديگر را موجب می گردد. اين نوشتار با تمركز بر آيات قرآن در اين رابطه و بهره گيری از پژوهش های مرتبط، به مقايسه ی دو نوع سبك زندگی قرآنی و غربی با تأكيد بر اهداف و مبانی در عرصه ی اقتصادی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 68
چگونگی ترابط احساس و شناخت در متن دین، عرفان، تجربه دینی و عرفانی از دیدگاه ویلیام جیمز و ویلیام هاکینگ
نویسنده:
احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
احساس و شناخت نزد فیلسوفان دین و عرفان، همواره به‌عنوان دو مؤلفه سازنده دین، عرفان، تجربه‌ دینی و عرفانی شناخته شده­اند. در این میان دو تن از فیلسوفان دین غربی، جیمز و هاکینگ، بیش از دیگران در سازگارنمودن این دو عامل در متن دین و عرفان نقش داشته­اند. چگونگی این تلفیق از دیدگاه این دو تن، موضوع بحث این نوشتار است. از دیدگاه جیمز سرچشمه عمیق­تر دین، احساس است. جیمز هم تجارب عرفانی را از مقوله احساسات و عواطف می‌شمرد و هم آنها را دارای حیث معرفتی می­داند؛ اما معرفت مورد نظر وی که در متن تجربه حاضر است، معرفتی بدون وساطت مفاهیم است. هاکینگ ماهیت دین را تجربه دینی و این تجربه را آمیخته­ای از احساسات دینی و ایده­های دینی می­داند. این ایده­ها در خودِ مرحله تجربه حضور دارند و به‌نحوی بارزتر، به‌عنوان نتیجه تجربه ظاهر می­شوند. تجربه، اصل ایده و استدلال را فرا می­نهد و در مرحله بعد، ذهن با بهره­گیری از آن تجربه، به رقم‏زدن مفاهیم، نظریات و استدلال‏های روشن می­پردازد تا به آنها ثبات و جایگاهی مستحکم دهد. پس هاکینگ تجربه دینی را نه­ تنها احساسی و شناختی، بلکه مفهومی و تقریباً نظری می­داند؛ به­گونه­ای که مفاهیم و نظریات در درون خود آن وجود دارند و البته به شکلی کامل­تر و روشن­تر از آن زاده می‏شوند. بدین­سان هاکینگ در انتقاد به جیمز، نه فقط معرفت غیرمفهومی را در متن دین راه می­دهد، بلکه شناخت‏های مفهومی، حتی استدلالی را ریشه­دار در خود دین و تجربه دینی می­بیند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 201
خاستگاه های فلسفه اشکال نمادین: کانت، هگل و کاسیرر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Donald Phillip Verene
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Northwestern University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : ریشه‌های فلسفه فرم‌های نمادین نقطه اوج کار دونالد فیلیپ ورن در مورد ارنست کاسیرر است و یک گام بزرگ رو به جلو در کار انتقادی فیلسوف قرن بیستم است. ورن استدلال می کند که فلسفه اشکال نمادین کاسیرر را نمی توان جدا از دیالکتیکی بین فلسفه کانت و هگلی که در درون آن نهفته است درک کرد. ورن نقطه عزیمت خود را این است که کاسیرر هرگز نمی خواهد کانت را بر سر هگل به بحث بگذارد. درعوض، او از هرکدام آنچه را که نیاز دارد می‌گیرد و متوجه می‌شود که خود ایده‌آلیسم فلسفی در کانت متوقف نشد، بلکه به هگل رسید، و بسیاری از آنچه در فلسفه کانتی مشکل‌ساز است، راه‌حل‌های خاصی را در فلسفه هگل می‌یابد. کاسیرر هرگز بازتاب استعلایی را با گمانه زنی دیالکتیکی جایگزین نمی کند، اما او دیالکتیک را از منطق توهم، یعنی شکل تفکر فراتر از تجربه، همانطور که کانت در نقد عقل محض تصور می کند، به منطق آگاهی، همان گونه که هگل آن را در به کار می گیرد، منتقل می کند. پدیدارشناسی روح کاسیرر امر فی نفسه کانت را رد می کند، اما او مطلق هگل و همچنین برداشت هگل از Aufhebung را رد می کند. کانت و هگل دو شخصیت اصلی روی صحنه او باقی می مانند، اما با گروه بزرگ ثانویه همراهی می شوند و گوته در پیش زمینه است. کاسیرر نه تنها به بورس تحصیلی گوته کمک می کند، بلکه در گوته زبانی حیاتی برای انتقال ادعاهای خود می یابد. ورن ما را با اصالت فلسفه کاسیرر آشنا می کند تا بتوانیم به ثروت های موجود در آن دسترسی پیدا کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 35