آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 88
فلسفه و دین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Friedrich Wilhelm Joseph Schelling (فریدریش ویلهلم یوزف‌ شلینگ)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ترجمه، حاشیه نویسی و با مقدمه کلاوس اوتمان. اولین ترجمه به انگلیسی اثر اولیه مهم فیلسوف ایده آلیست آلمانی F.W.J.شلینگ. از نظر شلینگ، این وظیفه فلسفه است که روح را به سوی شهود امر مطلق سوق دهد: «هر یک از ما طبیعتاً ناگزیر هستیم که به دنبال مطلق باشیم، حتی آنهایی که هنوز در چیزهای متناهی پیچیده شده اند، اما اگر بخواهیم یکی را درست کنیم. افکار در مورد آن، از ما گریزان است. برای ابد در اطراف ما می چرخد، اما ... فقط در صورتی است که کسی آن را نداشته باشد؛ به محض اینکه صاحب آن شد، ناپدید می شود."
فلسفه دین متاخر شلینگ: مطالعه و ترجمه «توحید»
نویسنده:
Hadi Fakhoury
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه تجزیه و تحلیل دقیق و اولین ترجمه (به انگلیسی) اثر مهم اما مطالعه نشده فیلسوف آلمانی فردریش ویلهلم جوزف فون شلینگ (1775-1854) یعنی رساله او در مورد توحید را ارائه می دهد. این اثر به مجموعه آخرین فلسفه او (Spätphilosophie) تعلق دارد، فلسفه ای که او در چهار دهه آخر زندگی خود توسعه داد و تدریس کرد. کار حاضر مطالعه ای در مورد پیدایش و توسعه این متن ارائه می دهد. او اهمیت این رساله را در شکل گیری فلسفه شلینگ متاخر با بررسی مفهوم توحید در آثار دوره میانی خود و دفتر خاطرات خود که مربوط به همان دوره است و اخیراً منتشر شده است، نشان می دهد. علاوه بر این، این اثر به بررسی نقش و جایگاه توحید در فلسفه اخیر، به ویژه در رابطه با شالوده فلسفه اثباتی می پردازد. توحید همراه با مقدمه تاریخی-انتقادی بر فلسفه اساطیر، که به طور رسمی به آن پیوند خورده است، یک نقطه دسترسی تاریخی- تحلیلی یا استقرایی به مفهوم مثبت دین است. این رساله از طریق تحلیل مفهوم توحید پذیرفته شده جهانی توضیح می دهد که چگونه باید وحدت (و در نتیجه حقیقت) خدا را درک کرد. شلینگ با تعریف خدا به عنوان وحدت در کثرت، نشان می دهد که چوبه دارهایی که وجود خدا را تشکیل می دهند چگونه در خلقت و آگاهی انسان عمل می کنند. پیدایش تاریخی اسطوره شناسی محصول فرایند تئوگونیک در آگاهی انسان است. در پایان، این مطالعه به دنبال روشن کردن معنای تز شلینگ است که همه ادیان از توحید نشأت می‌گیرند. مسئله نشان دادن این است که کل تاریخ ادیان تنها گذری است از توحید کور و فطری در فطرت بشر به توحید آزادانه شناخته شده، توحید روح.
فراتر از دوگانگی ایمان و عقل: ایده آلیسم آلمانی، فلسفه دین و ایده مدرن دانشگاه [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
.Larson, David B
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این پایان نامه به طور انتقادی دوگانگی ترسیم شده در فلسفه مدرن بین ایمان و عقل را مورد بازنگری قرار می دهد، به ویژه که توسط ایده آلیست های آلمانی رسمیت یافته است. من پیشنهاد می‌کنم که دومی همچنان بر چگونگی درک فلسفه دین و آنچه که آن را می‌تواند انجام دهد، تأثیر می‌گذارد. اگرچه این دوگانگی در ابتدا برای آشتی دادن ایمان دینی با دلیل فلسفی که شکاکیت قاطع را برانگیخته بود استفاده می‌شد، اما این دوگانگی همچنین بر تنش بین مفهوم‌سازی یک کالای عمومی عقلانی و ارزش‌های دینی خصوصی در جوامع کثرت‌گرا تأکید می‌کند. من بر تلاش های کانت، هگل و F.W.J تمرکز می کنم. شلینگ برای توسعه فلسفه ای از دین که عقل فلسفی و ایمان دینی را به عنوان منابع متمایز نظریه متمایز می کند و در عین حال گفت و گوی معناداری بین هر یک برقرار می کند. فصل اول به بررسی فلسفه دین کانت و هگل می پردازد و استدلال می کند که آنها برای حفظ دیگری بودن نسبی ایمان دینی تلاش کردند. به تفسیر فلسفی فصل‌های بعدی هر کدام بر دوره‌ای از رشد فکری شلینگ تمرکز می‌کنند - انتقادات اولیه‌اش از کانت، رد کامل او از متافیزیک ذهنی ایده‌آلیسم آلمانی، و فلسفه متاخر او از دین - در حالی که او رویکردی فلسفی جایگزین برای دین ایجاد کرد. این ابزاری برای بررسی چالش‌هایی فراهم می‌کند که یک فلسفه دین باید از آن عبور کند تا از تقابل مشکل‌ساز ایمان و عقل عبور کند. من با در نظر گرفتن دانشگاه به‌عنوان زمینه‌ای امیدوارکننده برای فرمول‌بندی مجدد این دوگانگی مشکل‌ساز محوری در فلسفه دین نتیجه‌گیری می‌کنم. تقسیم‌بندی تخصصی دانشکده‌ها، تشریح توصیف ایمان و عقل را در بر می‌گیرد و ابعاد اجتماعی و سیاسی چنین تلاش‌های دانشگاهی را نشان می‌دهد. من استدلال می کنم که مشارکت شلینگ در فلسفه دین به ایده دانشگاه به عنوان چارچوبی حیاتی برای بازنگری در تقابل ایمان و عقل و حرکت فراتر از این طرح واره به منظور مفهوم سازی مؤثر درگیری های معاصر بین اقتدار عقلانی و دینی در چارچوب کثرت گرایانه اشاره دارد. جوامع
پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان
نویسنده:
فریدریش ویلهلم یوزف‌فون شلینگ؛ مترجمان: مجتبی درایتی، ابوالحسن ارجمند‌تاج‌الدینی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
شب‌خیز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان» نخستین اثر از این فیلسوف معروف متعلق به سنت ایدئالیسم آلمانی است كه به فارسی منتشر می‌شود. شلینگ این رساله را در سال ۱۸۰۹ منتشر كرد وآخرین اثر اوست كه در زمان حیاتش منتشر شد. این اثر هرچند در بدو انتشار، توجه چندانی برنینگیخت، به مرور در تاریخ فلسفه‌ غرب چنان مورد توجه قرار گرفت كه اكنون یكی از آثار كلاسیك فلسفه‌ غرب و به طور خاص یكی از برجسته‌ترین آثار سنت ایدئالیسم آلمانی به شمار می‌آید. هایدگر كه خود دوبار در سال‌های مختلف به تدریس این اثر پرداخته است، در وصف آن می‌گوید: «سال ۱۸۰۹ رساله‌ شلینگ در باب آزادی منتشر شد. این رساله بزرگ‌ترین دستاورد شلینگ، و در عین حال یكی از عمیق‌ ترین آثارفلسفه‌ آلمان و بدین‌ ترتیب فلسفه‌ غرب است.» تأثیرپذیری «رساله‌ آزادی» از آثار متفكران پیش از خود و نیزتأثیرگذاری آن بر متفكران پس از خود، آن را به اثری مهم در تاریخ فلسفه مبدل كرده است. درنظریه‌ها، افكار و مفاهیمی كه در «رساله‌ آزادی» مطرح می‌شوند می‌توان تأثیرمتفكران بسیاری را دید، كه از جمله‌ مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به فیلسوفانی چون افلاطون، افلوطین، سنت آگوستین، لوتر، جوردانو برونو، بومه، اسپینوزا، لایب‌نیتس،اُتینگر، كانت، یاكوبی، فیشته، شلگل و بادر اشاره كرد. از سوی دیگر، می‌توان تأثیرآرای شلینگ در این رساله را بر متفكران بسیاری مشاهده كرد كه از جمله‌ مهم‌ترین آن‌هامی‌توان به شوپنهاور، كیركگور، هایدگر، سارتر، ارنست بلوخ و ژیژك اشاره كرد. چنان‌كه از عنوان رساله پیداست، موضوع این رساله آزادی است. آزادی درتمام دوران تفكر شلینگ همواره‌ یكی از دغدغه‌های اصلی او بوده است. او در بدو شروع به كار فلسفی خود در بیست‌سالگی در نامه‌ای به هگل در تاریخ چهار فوریه ۱۷۹۵ تصریح می‌کند که«اول و آخر هر فلسفه آزادی است». گذشت زمان نه‌تنها از اهمیت این مسأله برای شلینگ نكاست، بلكه نقش آزادی در تفكر وی پررنگ‌تر و پررنگ‌تر شد، چنان‌كه می‌توان گفت درفلسفه‌ متأخر او این آزادی است كه تبیین می‌كند چرا اساسا چیزی هست به‌جای آنكه نباشد. «رساله‌ آزادی»به دوره‌ گذار شلینگ تعلق دارد، گذار از اندیشه‌های ایدئالیستی او در دوره‌ اولیه(كه از آن تعبیر به «فلسفه‌ این‌همانی» می‌شود)، به اندیشه‌ متأخر شلینگ،آن‌گونه‌ که در درس‌گفتارهای برلین توضیح داده می‌شود و به «فلسفه ثبوتی» معروف است. بر اساس اندیشه‌ متأخر شلینگ، همه‌ اَشکال فلسفه‌ پساکانتی روایت‌هایی مختلفاز آن چیزی هستند که او «فلسفه‌ سلبی» می‌نامد: همه‌ آن‌ها با این پیش‌فرض به نقد اندیشه می‌پردازند كه عقل از اعتبار لازم برای انجام این نقد برخوردار است، اما در حقیقت این تنها غرور و گستاخی فلسفه است که فکر می‌کند به‌وسیله‌ «عقل و فقط عقل» قادر خواهد بود که همه‌ اَشکال دیگر اندیشه و زندگی را نقد کند و وصفی کامل از جهان، آن‌گونه‌ که «واقعا» هست، به دست دهد.درمقابل، فلسفه‌ «ثبوتی» از نوعی«امر واقع» متافیزیکی آغاز و آزادانه تصدیق می‌کند که نمی‌تواند آن را با عقل اثبات کند و در مسیر پیشروی‌اش این امر واقع را مبنای استنتاج قرار می‌دهد و دراین مسیر از عقل نیز استفاده می‌کند، اما همواره می‌داند و می‌پذیرد که عزیمت اواز آن نقطه‌ آغاز همواره تحت هدایت چیزی ورای عقلانیت بشری قرار دارد، آنچه بایدخود این عقلانیت را نیز هدایت کند؛ در حقیقت، اعتبار و مرجعیت «مطلق» عقل چیزی نیست که عقل بتواند آن را بدون زیرسؤال‌بردن اعتبار خودش اثبات کند. آنچه شلینگ را به سمت چنین دیدگاهی سوق می‌دهد این است: اگر خدا بنیاد آغازین هر زندگی طبیعی است، آن‌گاه نمی‌توان آن را جوهری صلب و ساكن دانست، بلکه باید آنرا چیزی دانست که به اعلا مرتبه زنده است. اگر آزادی انسان را باید در خدا بنیاد گذاشت، آن‌گاه باید روشن شود که اساسا آزادی چه معنایی دارد و به چه صورت در زندگی الهی و انسانی متجلی می‌شود. بدین‌ترتیب،انگیزه‌ اصلی شلینگ تلاش برای فهم خدا به‌عنوان زندگی اعلا و آزادی مطلق است. اینمطلب خواه در «رساله‌ آزادی»، خواه در كتاب مهم دیگر او با عنوان «ادوار عالم» وخواه در فلسفه‌ متأخر شلینگ به صراحت دیده می‌شود. او در «ادوار عالم» به این مسأله می‌پردازد که اگر خدا اعلاترین صورت زندگی است، باید خود بسط و تکوین یابد؛در غیر این‌صورت، مفهوم حیات بی‌معنا می‌شود. اگر می‌خواهیم که بدین‌وسیله خود مفهوم خدا رفع نشود، باید بکوشیم تا به خدا صیرورتی سرمدی نسبت داده شود. وانگهی،صیرورت و حرکت بدون آغاز و پایان، بدون سرآغاز و غایت، قابل‌تصور نیستند؛ بنیادآغازین مطلق بدون آزادی و اراده قابل‌تصور نیست. برای حل این مسأله طرح‌های نخستین فلسفه‌ این‌همانی با مفهومیت کاملا انتزاعی‌شان ناکافی‌ اند. اگر نتوان حرکت و صیرورت را نهایتا به‌عنوان ویژگی ذاتی موجودات متناهی دید، آن‌گاه باید پویایی را به مطلق نسبت دهیم. شئون هستی که قوام‌بخش مطلق‌ اند باید به‌عنوان نیروهای زنده‌ فرایندی الهی درک شوند. شلینگ تلاش می‌کند این مطلب را با زبان مفهومی‌ای توضیح دهد که در وهله اول غریب به نظر می‌رسد. به‌جای جفت‌های مفهومی انتزاعی، آن‌گونه که در شرح‌های ابتدایی فلسفه‌ این‌همانی آمده‌اند (هستی وتفکر، واقعی و ایدئال و غیره)، در «رساله‌ آزادی» ترجیح با اصطلاحات انضمامی‌تر است: خیر و شر، انانیّت و عشق، شوق و کلمه، تاریکی و نور، آزادی و ضرورت و غیره.این امر صرفا به سبک نوشتن مربوط نمی‌شود، بلکه حاکی از دگرگونی تفکر است: از فلسفه‌انتزاعی به فلسفه‌ انضمامی، از فلسفه‌ سلبی به فلسفه‌ ثبوتی. در نظر شلینگ هر فلسفه‌ ثبوتی صحیح، به‌جای عقل، خدای مسیحی را در مقام واقعیتی می‌نشاند که قرار است آزادی و اندیشه‌ انسانی را توجیه کند. خدا آزادانه جهان را ورای خویش و در برابر خویش می‌آفریند. پیش از خلقت، خدا صرفا یک «هستی بالقوه (و بدون ظهور)» است. اما اراده‌ خدا بر این است که همه‌چیز را گشوده، واضح و مصمم گرداند، چراکه خدا در هستی به‌ مفهوم‌درنیامدنی‌اش خدای حقیقی نیست. خدای حقیقی در به‌مفهوم‌درآمدنش است که وجود دارد. خدا تنها برخی از امكانات پیش‌روی خود را تحقق می‌بخشد و نه همه‌ آنها را. اینکه چرا خداوند برخی از امکاناتش رامحقق می‌كند و برخی دیگر را نزد خود نگه می‌دارد، چیزی نیست که ما بتوانیم نسبت به آن بینشی پیشینی داشته باشیم. اشتباه اساسی همه‌‌خداانگاری (و خطای اساسی خود شلینگ در جوانی) این بوده که می‌پنداشته جهان به شیوه‌ای شبه‌منطقی از خداوند صادر می‌شود؛همه‌خداانگاری به‌سادگی از آزادی بنیادین خدا می‌گذرد و آن را به شیوه‌ای نادرست تعبیر می‌کند، چراکه به خدا چونان یك «شخص» نظر نمی‌كند، بلكه او را چونان نوعی«مفهوم» یا «طبیعت» می‌بیند. پس چرا خداوند جهان را خلق می‌کند؟ پاسخ شلینگ این است: «هدف اصلی خدا در اراده‌کردن این فرایند كه به نحو پیشینی طرح‌ریزی‌شده این است كه شناخته شود»؛ یعنی خدا می‌خواهد «شناخته شود» و دیگران او را «به ادراک درآورند». به همین دلیل، او جهانی عقلانی خلق می‌کند که در آن انسان‌ها بتوانند باکمک عقل‌شان (که البته او خلقش کرده) خدا را بشناسند. دغدغه‌ اصلی شلینگ در «رساله‌ آزادی» رفع تقابل آزادی و ضرورت است؛تقابلی که به نظر شلینگ مدار و محور فلسفه است. ضرورت و درون‌ماندگاری اشیاء در خدادو روی یك سكه‌اند و ازاین‌رو، این مسئله که «اگر هیچ‌چیز ازجمله انسان و افعالش از حیطه‌ هستی خدا خارج نیست و خدا نیز بنا به ضرورت سرمدی ذات عمل می‌كند، پس آزادی و اختیار انسان چه جایگاهی در نظام هستی دارد؟»، از سال‌های جوانی ذهن شلینگ را به خود مشغول كرده بود. جواب شلینگ به این مسئله در «رساله‌ آزادی» اجمالا این است: ازآنجاکه آزادی در مقابل قدرت مطلق غیرقابل‌تصور است، انسان را با آزادی‌اش در خود ذات الهی حفظ کنی؛ یعنی بگوییم که انسان نه خارج از خدا، بلكه در اوست وخود فعالیت او جزء حیات خداوند است. برای شلینگ‌، خدا یعنی وجود بما‌هو وجود، همان حیات و زندگی است که خود را در تاریخ (عالم انسانی) و طبیعت (عالم فیزیکی) بسط می‌دهد و متجلی می‌سازد. انسان نیز متعلق به این حیات الهی است و ازاین‌رو، به حیات خداوند حی و به آزادی او آزاد است. در نظر شلینگ، مناط آزادی قیام‌به‌ذات و فی‌نفسه‌بودن است. اما وقتی شلینگ می‌گوید که انسان هم قائم ‌به‌ ذات است، به این معنا نیست که از هستی فراگیر خدا خارج باشد، بلکه او معتقد است ویژگی خدا به‌عنوان ذات مطلق این است که به کلمه به‌عنوان تمثال اعلای خود، هم ذات و هستی را اعطا می‌کند و هم قیام‌به‌ذات را. این قیام‌به‌ذات از این تمثال اعلا به عالم پدیداری و انسان‌های دیگر شریان پیدا می‌کند.بدین ترتیب، انسان قائم‌به‌ذات و فی‌نفسه است، ولی قیام‌به‌ذات و فی‌نفسه بودن اوبه تبع حق است. خدا حیاتی است که خود را بسط می‌دهد و این بسط مستلزم سقوط و هبوط وجداشدن از خداست که به خودی خود زمینه ایجاد شر را فراهم می‌آورد. اگر تمثال اعلای مطلق آزاد است، این امکان را دارد که خود را از مطلق جدا کند تا قیام به ذات صوری خود را محقق سازد تا مطلقی دیگر شود. باید به این تمایز میان امکان و واقعیت به دقت توجه کرد. از تحقق و بالفعل‌شدن این امکان، امکان سقوط و هبوط فراهم می‌آید.تحقق سقوط یا هبوط از جانب تمثال اعلای خدا انجام می‌گیرد. بنیاد امکان سقوط وهبوط در آزادی نهفته است و بنیاد واقعیت بالفعل در امر هبوط‌کرده قرار دارد. این‌گونه عالم متناهی و هستی غیرحقیقی و شر پا به عرصه ظهور می‌گذارد. برخلاف دیدگاه لایب‌نیتس، كه شر را عدمی یا عدم ملكه‌ خیر می‌دانست،شلینگ معتقد است كه شر امری ثبوتی است و قدرتی ویرانگر دارد. اگرچه نشانه‌های شر درپدیدارهای طبیعت قابل مشاهده‌اند، اما شر فقط به‌واسطه‌ انسان تحقق می‌یابد و منشأآن اضطراب حیات است. تصمیم انسان به انجام شر باید به‌عنوان عمل عقلانی فهم شود،یعنی به‌عنوان فعل سرآغازین آزادی انسان که در آن آزادی واقعی که با ضرورت اعلا درهماهنگی کامل است نسخ می‌شود. پذیرش این عمل سرآغازین یگانه مناطی است که به‌واسطه‌آن می‌توان مسئولیت انسان برای افعالش را توجیه کرد و مبنایی برای حق و اخلاق فراهم آورد. ترجمه این اثر به دست مجتبی درایتی و ابوالحسن ارجمند‌تاج‌الدینی انجام شده است. ایشان ترجمه‌ خود را بر اساس اصل آلمانی اثر انجام داده‌اند و از امتیازات این ترجمه آن است كه به‌صورت دوزبانه و همراه با اصل آلمانی رساله منتشر شده استكه امكان مواجهه‌ مستقیم‌تر علاقه‌مندان به فلسفه‌ شلینگ و سنت ایدئالیسم آلمانی با متن خود شلینگ را فراهم می‌آورد. مترجمان مقدمه‌ نسبتا مبسوطی در توضیح زوایای اندیشه شلینگ و محتوای این اثر آورده‌اند كه بسیار سودمند است. با توجه به اینكه متن «رساله‌ آزادی» یكپارچه و بدون عنوان‌بندی و سرفصل است، مترجمان در ابتدای كتاب فهرست تفصیلی‌ای برای متن فراهم ‌آورده‌اند تا محتوا و نحوه‌ چینش مطالب دراین رساله برای خوانندگان روشن‌تر شود. در انتهای كتاب، برای سهولت استفاده ازمطالب رساله و درك محتوای آن، توضیحات مترجمان در مورد برخی عبارات متن، ارجاعاتی كه در متن به كتاب مقدس داده شده است، پاسخ شلینگ به اعتراضات كارل آگوست اشنمایر به مطالب این رساله، واژه‌نامه فارسی به آلمانی و آلمانی به فارسی و همچنین نمایه موضوعی افزوده شده است. به‌حق، دقت و وسواسی كه مترجمان در ترجمه متن و فراهم‌آوردن ضمایم برای درك و بهره‌بری بیشتر از متن صرف كرده‌اند، ستودنی است. می‌توان این ترجمه را به‌عنوان گام اول در ترجمه‌ آثار شلینگ، گامی موفق به حساب آورد و امیدداشت كه گام‌های بعدی با همین كیفیت، بلكه با كیفیت بالاتر، برداشته شوند.
تبیین رابطۀ هنر و طبیعت در فلسفۀ شلینگ
نویسنده:
رکسانا ریاحی ، علی مرادخانی ، محمد شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلینگ به‌منظور دست‌یابی به بنیان مشترک «من» و طبیعت، با ابطال دوگانگی میان آن دو و اثبات عدم امکان تقلیل طبیعت به سلسلۀ علل و معلول‌های مکانیکی، به رویکرد جدیدی در فلسفۀ طبیعت دست می‌یابد. او با تلفیق اصل هدف‌مندی درونی لایب‌نیتس، یگانه‌انگاری اسپینوزا و مفهوم کانتی غاییت به برداشت ارگانیک از طبیعت به‌مثابه یک کل می‌پردازد و «من» را بر بنیان این طبیعت ارگانیک بنا می‌نهد. شلینگ به اندیشۀ حیات‌گرایانۀ لایب‌نیتس روی‌ می‌آورد تا طرحی از طبیعت به‌عنوان امری خودسازمان‌دهنده ارائه دهد و برای غلبه بر دوگانگی‌های فلسفۀ مدرن از دیدگاه جوهر مشتد او بهره می‌برد. بر اساس این دیدگاه هر جزء باید در خود کل را داشته باشد و هر واحد باید مشتمل بر کثرتی نامتناهی باشد، لذا تمایز میان امر ذهنی و عینی در درجه است نه در نوع؛ طبیعت سراسر زنده است و هیچ شی واقعی کاملاً غیرارگانیک نیست بلکه تنها در مرتبۀ پایین‌تری از ارگانیک است. برای شلینگ والاترین درجۀ ساماندهی امر نامتناهی چیزی نیست جز خلاقیت هنرمند که اوج کل قوای ارگانیک طبیعت است. پرسش اصلی این مقاله پیرامون نقش بنیادینی است که برداشت ارگانیک شلینگ در ماهیت زیبایی‌شناسی او داشته است، در این راستا ضمن بررسی تأثیر رویکرد حیات‌گرایانۀ لایب‌نیتس به تبیین برجسته‌سازی فعالیت «من» در نظام اندیشۀ شلینگ پرداخته می‌شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
ترجمه بخشی از کتاب پیرامون اختیار یا آزادی بشر اثر شلینگ که توسط جیمز گاتمان از آلمانی بـه انگلیـسی ترجمـه شـده است
نویسنده:
مصطفی شهرآئینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فراتر از عقل: آزادی و دین در شلینگ و نیچه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Dennis Vanden Auweele
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
De Gruyter,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کار شلینگ متأخر (در سال 1809 و پس از آن) با نیچه مخالف به نظر می رسد: یکی رمانتیک، ایده آلیست و مسیحی، دیگری دیونیزیایی، ضد ایده آلیست و ضد مسیحی. با این حال، گفت‌وگوی بسیار معنادار و آموزنده‌ای بین شلینگ و نیچه درباره موضوعات عقل، آزادی و دین وجود دارد. هر دوی آنها فلسفه خود را با نقدی مشابه از سنت غربی آغاز می کنند که از نظر آنها بیش از حد دوگانه، عقل گرا و ضد ارگانیک است (از نظر متافیزیکی، اخلاقی، مذهبی، سیاسی). در پاسخ، آنها امیدوارند که دیدگاهی زنده تر از واقعیت را القا کنند که در آن درک جدیدی از آزادی در مرکز توجه قرار گیرد. این آزادی را می توان از طریق رویکردی مناسب به دین آشکار و تقویت کرد، رویکردی که نه دین را از عقل جدا می کند و نه آن را تابع عقل می کند. دین، دیگری گفت‌وگو با عقل است، دینی که تلاش‌های ما را برای پیمایش مستقل در جهان تازه و جان می‌بخشد. شلینگ و نیچه با انجام این کار، راه های جدیدی را برای تفکر درباره (رابطه بین) آزادی، عقل و دین باز می کنند.
تحطيم العقل المجلد 1 : الظاهرة الدولیة : تاریخ المانیا، شلینغ
نویسنده:
جورج لوكاش، الیاس مرقص
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
بررسی چگونگی شکل گیری و تطور مفهوم ناخودآگاه و نتایج آن در فلسفه شلینگ
نویسنده:
محسن داوطلب، منوچهر صانعی دره بیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلینگ در دوره اول کار فلسفی خود بحث های عمیقی را در نقد فلسفه کانت و اندیشه تاملی مطرح می کند. سرچشمه آغازین مفهوم ناخودآگاه را باید در این بحث ها جستجو کرد. شلینگ اولین کسی بود که قلمرو ناخودآگاه را کشف کرد. بیان نمادین را به آن نسبت داد.اسطوره ها را حاصل نیروهای آن دانست. و با طرح مفهوم ناخودآگاه زمینه مناسب برای نقد سوژه و اندیشه تاملی را فراهم آورد. اما همه این کشفیات به علت زبان سخت شلینگ و آمیخته بودن آنها با مباحث فلسفه ایده آلیستی دوره آغازین و میانی کار فلسفی شلینگ مورد غفلت قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 113
مفهوم‌شناسیِ «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ
نویسنده:
الهام کریمی دورکی ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر تفکر هایدگر دربارۀ مفهوم «نظام» در رسالۀ شلینگ با عنوان پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809) را در نظر می‌آورد. رجوع متأملانۀ هایدگر به رسالۀ شلینگ، در قالب دو درسگفتار و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظامِ آزادی به‌مثابۀ پرسش در باب ذات هستی است. در تفسیر او، ضرورت استقرارِ آزادی در نظام، در چارچوب این اصل اساسیِ اندیشۀ ایدئالیسم مطرح می‌شود که لازمۀ برپاییِ یک نظام، جستجوی اصلِ شکل‌دهندۀ هستی و پژوهش در چگونگی امکانِ وجود یک اتصال در بنیاد هستی است. به این ترتیب، هدف این مقاله ایضاح و پرتوافکنی بر تفسیر هستی‌شناسانۀ هایدگر است. پرسش‌های راهنمای مقالۀ حاضر این است که چرا نظام در ایدئالیسم آلمانی به محور اصلیِ مجادله و ضروری‌ترین مطالبه بدل می‌شود؟ و مطابق تفسیر هایدگر، شلینگ تا‌ چه‌اندازه در بنیان‌گذاریِ نظام سازگار با آزادی موفق بوده است؟
صفحات :
از صفحه 656 تا 671
  • تعداد رکورد ها : 88