آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1512
پدیدآوردن دولتمرد: وحدت سیاست افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ryan Middleton
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : دولتمرد افلاطون شامل سه بخش است: روش، اسطوره و سیاست. محققان تمایل دارند حول هر یک از این موارد بچرخند، اما به ندرت به نحوه تناسب آنها با یکدیگر می پردازند. تز من برای وحدت در گفت و گو بحث می کند. روش، اسطوره و سیاست دولتمرد با یک موضوع مشترک مرتبط است: مدیریت صحیح اجزای یک کل. هر بخش در گفتگو به مدیریت مناسب بخش‌های چیزی مربوط می‌شود. این اسطوره زمانی را توصیف می کند که در طی آن کیهان توسط یک سکاندار الهی هدایت می شد. با نظارت بر کل، سکاندار اطمینان حاصل کرد که قطعات به درستی سازماندهی شده اند. روش در استیتمن انواع کلی را به قسمت های آن تقسیم می کند. طرفین در مورد قوانینی بحث می کنند که اطمینان حاصل شود که تقسیم بندی ها به درستی انجام شده اند و به این ترتیب، روش تقسیم به توانایی ترتیب دادن دقیق اجزای یک کل مربوط می شود. با این حال، در شکستن یک قاعده مهم در مورد روش تقسیم، صحبت کنندگان به نظریه سیاسی مورد بحث در پایان گفتگو اشاره می کنند، جایی که استدلال می شود که یک دولتمرد واقعی به قانون ملزم نیست. علاوه بر این، دولتمردی اصیل مستلزم توانایی اصلاح عناصر ناهمگون یک شهر است. در غیاب دولتمردان، شهرها فقط می توانند از قاعده دولتمردی تقلید کنند، همان طور که کیهان از حرکت سکاندار الهی در اسطوره تقلید می کند، وقتی به حال خود رها می شود. بنابراین، هر بخش از گفتگو با بخش های دیگر تلاقی می کند. و آنچه که هر یک از این بخش ها را متحد می کند این است که هر یک از آنها به توانایی متحد کردن بخش های ناهمگون مربوط می شود.
بررسی انتقادی تأثیر افلاطونی بر تصور فیلسوفان اولیه عرب از کنترل خلاق؛ راه واقوق: رمان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Rashmee Roshan Lall
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی تأثیر آرای افلاطون بر تقلید بر فیلسوفان اولیه عرب می پردازد. من با استفاده از روش‌شناسی تاریخی، ادبی و فلسفی، توسعه اندیشه‌ها درباره هنر و بیان خلاق را از دوره قرآنی تا عصر عباسیان، دومین سلسله مسلمانان، بررسی می‌کنم. استدلال می شود که در دوره عباسی نسبت به شور و شوق مسلمانان اولیه برای تحقیق فلسفی و آزادی هنری در فضای سکولار تغییری ایجاد شد. تحقیقات من جریان و تأثیر افکار افلاطونی را، به ویژه بر فارابی، که اصیل ترین متفکر جهان عرب به شمار می رود، دنبال می کند. این پایان نامه از مطالعات تاریخی موجود در مورد دوره اولیه اسلام و تفسیرهای فلسفه افلاطونی و فلسفه و الهیات اسلامی استناد می کند و همچنین نگرش در حال تغییر به تصاویر در بافت منطقه ای بزرگتر مدیترانه شرقی را در نظر می گیرد. نوشته‌های فارابی نشان می‌دهد که ایده‌هایی درباره کنترل بیان خلاق در جهان عرب قرون وسطی در جریان بوده است. در میان فیلسوفان مسلمان، فارابی بیش از همه به اصول افلاطونی پایبند بود و فلسفه سیاسی را تدوین کرد که حالت ایده آل خیالی افلاطون را برای جهانی که به آن تعلق داشت، طبیعی کرد. فارابی مانند افلاطون معتقد بود که بیان خلاق باید از حاکم ایده آل دولت ایده آل حمایت کند. من پیشنهاد می‌کنم فارابی نقطه‌ای بود که در آن ایده‌های افلاطونی بر نحوه پاسخ متفکران مسلمان به بیان خلاق تأثیر گذاشت. کار خلاقانه، راه واقوق، از چند جهت با بررسی انتقادی درگیر است. روایت چارچوب، مجمع جهانی مؤمنان است که اولین بار در تاریخ اسلام است. کنکلاو وضعیت اسلام و چشم انداز جسورانه «عدم اصلاحات» یا معکوس کردن اقدامات تهاتری را مورد بحث قرار می دهد. یکی از شخصیت‌های اصلی رمان، ستایشگر قدرت فکری فارابی است. و جوهربار قرون وسطایی، سرچشمه هر داستانی که تا به حال گفته شده است، راهنمایی در مورد بحث در مورد بیان خلاق ارائه می کند.
شعر سه جانبه: بررسی مجدد زیبایی شناسی افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael J. Regier
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : رویکردهای سنتی که در تحلیل زیبایی‌شناسی افلاطون اتخاذ می‌شوند، یا به گفت‌وگوهای انتقادی (به ویژه نقدهای موجود در سراسر جمهوری)، یا گفت‌وگوهایی که شعر را در پرتوی مثبت‌تر نشان می‌دهند، امتیاز می‌دهند. تأکید بر یکی از این رویکردها، به درجات مختلف، به حذف موضع مخالف منجر می شود. با این حال، اگر شعر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و ساختاری سه جانبه به آن داده شود، می توان به آشتی این مواضع رسید. تقسیم بندی سه گانه در مجموعه افلاطون غیر معمول نیست و با بررسی حس افلاطون از شعر به گونه ای که گویی دارای سه جزء است - یک جزء مادی، یک مؤلفه فکری و یک مؤلفه صادقانه - درک بهتر زیبایی شناسی گسترده تر افلاطون ممکن می شود. هر بخش از شعر با جفت های اشتهاآور و مادی، روحی و عقلانی و منطقی و صادقانه با ظرفیتی از روح مطابقت دارد و بر آن تأثیر می گذارد. بررسی رابطه شعر و روح، ظرایف ظریفی را در شعر آشکار می‌کند و به شعر اجازه می‌دهد تا بالاتر از آنچه در نقدها مطرح می‌شود، صعود کند. همراه با تقسیم سه گانه، باید تمرکز و درک بیشتری از «الهام بخش الهی» در آثار فلسفی افلاطون وجود داشته باشد. با تبیین شخصیت «الهام‌دهنده الهی»، می‌توان مؤلفه حقیقت شعر و فلسفه را به یک رابطه نزدیک‌تر کشاند. ماهیت تاریخ‌نگاری شعر، زمانی که در منبعی الهی ردیابی شود، می‌تواند دارای حقیقتی باشد که به شعر اعتبار می‌بخشد. بنابراین، با ساختارشکنی شعر به سه جزء متمایز، و شناخت نقش الهام‌دهنده الهی در تصور افلاطون، می‌توان درک سازنده‌ای از شعر ساخت که هم بحث‌های انتقادی و هم مثبت شعر ارائه شده در میان گفت‌وگوها را مشروعیت بخشد.
زمینه‌ای برای یک نظریه اخلاقی جاه‌طلبانه و فضیلت ورزانه: اخلاق فضیلتی ساختارگرا
نویسنده:
John Daniel O'Connor
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه من به دو سؤال مرتبط و نادر می پردازم: (1) آیا یک نظریه اخلاقی با فضیلت متمایز که از لحاظ نظری جاه طلبانه باشد امکان پذیر است؟ (ii) اگر چنین نظریه ای امکان پذیر است و چنین نظریه ای نیز به خودی خود یک نظریه معتبر است، پس چنین نظریه ای چگونه می تواند باشد؟ منظور من از «اخلاقی فضیلتی متمایز»، نظریه‌ای است که در آن فضایل و سایر مفاهیم آرتائیک بنیادی هستند و به اشکال دیگر رویکردهای اخلاقی، مانند نتیجه‌گرایی و دئونتولوژی، فرو نمی‌ریزند. منظور من از «به لحاظ نظری جاه طلبانه»، نظریه ای سیستماتیک است که در پی تحقق تمام اهداف اصلی نظریه های عقل عملی است: توضیح، توجیه، تجویز و هدایت کنش. در این پایان نامه من استدلال می کنم که یک نظریه اخلاقی با فضیلت متمایز که از لحاظ نظری جاه طلبانه باشد امکان پذیر است. من این کار را با بررسی اینکه چنین نظریه ای ممکن است شبیه باشد انجام می دهم. در توسعه تئوری، من نیز موردی را مطرح می‌کنم که این نظریه در نوع خود معتبر و جذاب است. در فصل 1 من به آنچه که یک نظریه اخلاقی را به طور متمایز فضیلت اخلاقی می کند نگاه می کنم. من همچنین برای یک مفهوم ادعینی از اخلاق فضیلت استدلال می‌کنم و برای چنین نظریه‌ای محدودیت‌هایی را تعیین می‌کنم، اگر بخواهیم کاملاً فضیلت اخلاقی باشد. در فصل 2 من به این نگاه می‌کنم که یک نظریه اخلاقی فضیلت‌آمیز با مشخصه دقیق‌تر که از لحاظ نظری جاه‌طلبانه است، چگونه ممکن است به نظر برسد. من به نفع استفاده از برخی ایده های برگرفته از افلاطون استدلال می کنم. یک مشکل جدی باقی می‌ماند: نظریه اخلاقی فضیلت که در فصل 2 توسعه می‌دهم، نمی‌تواند راهنمای عمل-راهنمای کافی را ارائه دهد، که لازمه‌ای برای جاه‌طلبی تئوری است. در فصل 3 استراتژی اصلی پایان نامه را معرفی می کنم: ترکیب نظریه اخلاقی فضیلت که در فصل 2 به آن رسیده است با شکلی از ساختارگرایی اخلاقی به منظور رسیدن به یک نظریه اخلاقی فضیلت متمایز که از لحاظ نظری جاه طلبانه است، حداقل کسی که بتواند ارائه دهد. اقدام-راهنمای کافی فصل 3 اساساً به توسعه شکلی از ساختارگرایی اخلاقی مناسب برای ترکیب با اخلاق فضیلت می پردازد. این فصل همچنین به بررسی ایرادات به ساختارگرایی اخلاقی و تشخیص آنچه برای غلبه بر این ایرادات لازم است می‌پردازد. در فصل 4، نظریه اخلاقی فضیلت مورد علاقه در فصل 2 را با شکل ساختارگرایی اخلاقی توسعه یافته در فصل 3 ترکیب می کنم تا یک نظریه ترکیبی را تشکیل دهم. من این نظریه را «اخلاق فضیلت سازه‌گرایی» می‌نامم. من آنچه را که نظریه شامل می‌شود ارائه می‌کنم، و استدلال می‌کنم که اگرچه این نظریه عناصری از ساختارگرایی اخلاقی را در بر می‌گیرد، اما شایسته است که به‌طور متمایز فضیلت اخلاقی در نظر گرفته شود. من همچنین استدلال می‌کنم که اخلاق فضیلت‌گرایانه بر ایراداتی غلبه می‌کند که همانطور که در فصل 3 نشان داده شد، ساختارگرایی اخلاقی به تنهایی قادر به غلبه بر آنها نیست. بنابراین، اخلاق فضیلت سازه‌گرا، چشم‌انداز جذاب نظریه‌ای را در بر می‌گیرد که هم مزایای اخلاق فضیلت‌گرایانه و هم برخی از بهترین چیزهایی را که ساختارگرایی اخلاقی ارائه می‌کند، در بر می‌گیرد. در فصل 5 من به بزرگترین چالش در برابر اخلاق فضیلت سازه گرایی که به عنوان یک نظریه نظری جاه طلبانه در نظر گرفته می شود، می پردازم: توانایی ارائه کنش-راهنمای کافی. برای این منظور، من یک روش کنش-هدایتی از هشت اصل کنش-راهنمای برگرفته از اخلاق فضیلت سازه گرایانه را ارائه می کنم. سپس استدلال می‌کنم که روش اقدام-راهنمای می‌تواند اقدام-راهنمای کافی را ارائه دهد، حتی زمانی که با یک مورد آزمایشی دشوار روبرو می‌شویم. من همچنین دو ایراد به رویه اقدام-هدایت را بررسی می کنم و استدلال می کنم که می توان بر آنها غلبه کرد. من این پایان نامه را با در نظر گرفتن برخی موضوعات از ادبیات مربوط به اخلاق فضیلت سازندگی، و که ممکن است مبنای کار بیشتر باشد، به پایان می برم.
افلاطون در زمان به عنوان یک پدیده کیهانی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lorenzo Lazzarini
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه تفسیری اصیل از گزارش زمان در تیمائوس (37c6-39e2) ارائه می دهد، و استدلال می کند که زمان در افلاطون به بهترین شکل به عنوان یک پدیده کیهانی تصور می شود. در بخش اول، دیدگاه من از جنبه‌های مهم در تقابل با خوانش اجماع قرار می‌گیرد، که بر تعریف متافیزیکی تمرکز دارد (زمان تصویر متحرک ابدیت است، 37d5) و اهمیت کیهان و سیارات را در آفرینش زمان کم‌اهمیت می‌کند. من خوانش استاندارد αἰών را به عنوان «ابدیت» رد می‌کنم و در عوض آن را به‌عنوان ویژگی ضروری برای الگوی موجود زنده در نظر می‌گیرم. از این رو به این نتیجه می رسد که خلقت زمان - که تصویر αἰών است - برای موجود زنده کیهانی ضروری است. با این حال، زمان به بهترین وجه به عنوان یک پدیده کیهانی تعریف می شود، زیرا توسط حرکت زنده کیهان تشکیل شده و با چرخش های مرئی سیارات شناسایی می شود. در ادامه پایان نامه، دو جنبه اساسی از روایت افلاطون را بررسی می کنم که نیاز به بررسی بیشتر دارد - زندگی و ساختار. در بخش دوم، بر تاریخ معنایی αἰών تمرکز می کنم و استدلال می کنم که در افلاطون، αἰών در رابطه با زمان، کارکردی پارادایماتیک پیدا می کند، در حالی که همچنان هسته معنای سنتی خود را به عنوان «طول عمر» حفظ می کند. در واقع، αἰών و زمان هر دو توسط افلاطون به عنوان کلیت های زندگی تعریف می شوند، اگرچه αἰών شامل یک وحدت تقسیم نشده است، در حالی که زمان در توالی هایی از اجزا تشکیل شده است که یک کل را تشکیل می دهند. در بخش سوم، من بر این تمرکز می کنم که چگونه سیارات دوره های روح کیهانی را قابل مشاهده می کنند و در نتیجه، ساختار بی شمار زمان را به نمایش می گذارند. این ساختار در واقع شامل الگوهای قابل مشاهده تغییر پیکربندی سیارات است. با انجام این کار، آنها دنباله هایی از واحدها را مشخص می کنند که بهینه بودن آنها زمان را به بهترین نمونه اعداد در دنیای فیزیکی تبدیل می کند.
نمودهای محض: ظاهر، باور، میل در پروتاگوراس افلاطون، جورجیاس، جمهوری
نویسنده:
Damien Storey
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی نقش ظواهر، با تداوم قابل توجه، در روانشناسی و اخلاق پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری افلاطون می پردازد. مشترک این دیالوگ ها این ادعاست که ظواهر ارزیابی تقریباً همیشه نادرست هستند: آنچه خوب یا بد به نظر می رسد معمولاً در واقع چنین نیست و آنچه خوب یا بد است معمولاً چنین به نظر نمی رسد. من استدلال می‌کنم که این تفاوت بین ارزش ظاهری و واقعی، اساس تشخیص افلاطون را در مورد طیف گسترده‌ای از خطاهای عملی تشکیل می‌دهد: پدیده‌های روان‌شناختی مانند آکراسیا، برداشت‌های اشتباه از خیر مانند لذت‌گرایی، و تأثیر منابع فرهنگی فساد مانند خطابه، سفسطه، و شعر همچنین، به همین ترتیب، اساس گزارش او از احساسات پایین تر مانند اشتها، خشم یا ترس را تشکیل می دهد. چنین احساساتی به‌ویژه ما را به بیراهه می‌برند، زیرا اشیاء آنها - مثلاً لذت‌های اشتهاآور مانند غذا، نوشیدنی، یا رابطه جنسی - ظاهری فریبنده دارند. یکی از اهداف اصلی این پایان نامه این است که نشان دهد که این یک نقطه توافق مهم بین روانشناسی پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری است. من استدلال می کنم که در هر سه دیالوگ، خطاهای انگیزشی ناشی از نوع خاصی از خطای شناختی است: پذیرش غیرانتقادی ظواهر. روانشناسی اولیه و میانی افلاطون در شرح موضوع این خطا متفاوت است - در پروتاگوراس و گورگیاس، کل شخص. در جمهوری، بخش اشتهاآور یا با روحیه روح یک فرد - اما نه در تئوری اولیه آنها در مورد چگونگی ظهور احساسات ما یا، مهمتر از همه، چرا آنها ممکن است ما را به سمت اهداف مضر برانگیزند.
نقش های سولون در گفتگوهای افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Samuel Ortencio Flores
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه او مطالعه ای است در مورد استفاده و اقتباس افلاطون از مدل و سنت خرد پیشین بر اساس اندیشه و میراث سولون، قانونگذار و شاعر قرن ششم. سولون سی و چهار بار در دیالوگ های افلاطون ذکر و/یا نقل شده است و بارها به آن اشاره شده است. مطالعه من نشان می دهد که این ارجاعات و اشارات زمانی که در چارچوب دریافت سولون در دوره کلاسیک قرار می گیرند، معنای عمیق تری دارند. از نظر افلاطون، سولون از نظر بلاغی شخصیتی قدرتمند در پیشبرد شیوه نسبتاً جدید فلسفه در آتن است. در حالی که خود سولون به اندازه کافی عدالت را در شهر برقرار نکرد، میراث او الگویی ارائه کرد که بر اساس آن فلسفه افلاطونی می توانست بهبود یابد. فصل اول به بررسی ارجاعات گذرا به سولون در دیالوگ ها می پردازد تا مقدمه ای برای فصل های من در مورد دیالوگ هایی که سولون در آنها شخصیت بسیار برجسته ای است، Timaeus-Critias، جمهوری، و قوانین. فصل دوم به بررسی استفاده کریتیاس از جدش سولون برای تثبیت اعتبار فلسفی خود می پردازد. فصل سوم پیشنهاد می‌کند که سقراط دوباره اهداف و مضامین شعر سیاسی سولون را برای فلسفه سقراطی به کار می‌گیرد. فصل چهارم پیشنهاد می‌کند که سولون یک مدل قانون‌گذاری ارائه می‌کند که افلاطون آن را در قوانین برای فیلسوف بازسازی می‌کند تا نقش قانون‌گذار را در تفکر یونانی جایگزین کند. بیگانه آتن قانونگذاری را به سمت فضیلت سوق می دهد. نتیجه می‌گیرم که شخصیت سولون مبنایی را برای افلاطون فراهم می‌کند تا اهداف سیاست را به سمت فلسفه و پرورش فضیلت در روح هدایت کند.
در باب مشاوره فلسفی به مثابه یک تمرین مراقبتی فلسفی
نویسنده:
Gilberto Vargas Gonzalez
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در حالی که "مشاوره فلسفی" در دهه 1980 به عنوان شکل جدیدی از تمرین مراقبتی ظهور کرد، می توان آن را به عنوان تلاشی برای پذیرش مجدد سنتی که به پیشینیان با درک آنها از فلسفه به عنوان "شیوه زندگی" بازمی‌گردد، درک کرد. این مطالعه به بررسی عناصر آن سنت می پردازد تا چارچوبی نظری-تاریخی برای عمل مدرن مشاوره فلسفی ارائه دهد. شخصیت اصلی این سنت فلسفی سقراط است. پژوهش حاضر بر مفهوم وی از «زندگی مورد بررسی» تمرکز دارد و در عین حال برخی از آموزه‌های فلسفه هلنیستی را به عنوان بیان‌های بعدی سنت سقراطی در نظر می‌گیرد. همانطور که در گفتگوهای افلاطونی نشان داده شده است، سقراط «زندگی بررسی شده» را با درگیر شدن در تمرین فلسفه به عنوان نوعی «مراقبت از روح» به نمایش می گذارد. اگرچه او به مناسبت «تبدیل» که ممکن است برای التزام به این عمل فلسفی لازم باشد صحبت می‌کند، اما در محیط‌های محاوره‌ای، از طریق بعد عقلی-شناختی عقل و برهان، با موضع انتقادی اساسی انجام می‌شود. این برای تمایز فلسفه از شیوه‌های روان‌درمانی اساسی است و ارزش منحصربه‌فردی را که فلسفه می‌تواند به شیوه‌های مراقبتی کمک کند، برجسته می‌کند. این پایان نامه دارای ویژگی تلفیقی است: به دنبال ادغام خود تأملی در سنت فلسفی با توجه به موضوعات موجود در حوزه مراقبت معاصر است. برای آن اهداف گسترده، تفسیر فلسفه باستان عمدتاً بر کار علمی G. Vlastos، M. Nussbaum، M. Foucault و P. Hadot متکی است. با راهنمایی آنها، پایان نامه به طور کلی به یک سؤال می پردازد: چه چیزی در فلسفه کلاسیک به عنوان یک شیوه زندگی با اهداف درمانی وجود داشت که در شیوه های غالب مراقبت از فرد امروزی وجود ندارد؟
کاردینال بساریون و انتقال و تفسیر افلاطون در قرن پانزدهم
نویسنده:
Michael Malone Lee
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : کاردینال بساریون از زادگاهش بیزانس آمد و در اواسط قرن پانزدهم در رم ساکن شد. او یک راهب باسیلی و در آن زمان اسقف اعظم یونانی بود. پیشینه فرهنگی او در سنت عقل گرای الهیات یونان بود. با تسلیم شدن امپراتوری بیزانس به ترک های مهاجم، او وظیفه خود را حفظ تا حد امکان از میراث فرهنگی یونان کرد. بخشی از این مأموریت این بود که برای ایتالیایی ها (یا به قول او لاتینی ها) تعالیم افلاطون را که دانش اندکی در مورد آن داشتند، پیش ببرند. هدف او در Calumniatorem Platonis دفاع از آموزه‌های افلاطون در برابر انتقادات جرج ارسطویی مبارز ترابیزون بود. این پایان نامه به بررسی تشریح آموزه های افلاطون توسط بساریون در آن کار در مورد طیفی از سؤالات فلسفی می پردازد که در آن زمان آزمون تورنسل برای ارتدکس الهیاتی بودند. این استدلال می کند که شرح بساریون از افلاطون به شدت از طریق منشوری از تفاسیر و متفکران بعدی به ویژه نوافلاطونیان تفسیر می شود. این نشان می‌دهد که چگونه این تفاسیر و استفاده بساریون از منابعش با هدف او تعیین می‌شود که نشان دهد فلسفه افلاطون نسبت به ارسطو به ارتدکس مسیحی نزدیک‌تر است و بنابراین، پایگاه فلسفی محکم‌تری نسبت به ارسطوگرایی رایج ارائه می‌دهد.
تصور افلاطون از پیشگویی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Aaron James Landry
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من یکی از اهداف دیالوگ های افلاطون را این است که قلمرویی را برای فلسفه در نظر بگیرم. افلاطون برای انجام این کار به ارزیابی و نقد سایر رشته‌های جا افتاده‌تر مانند بلاغت، نهضت سوفسطایی، شعر و در نهایت پیشگویی می‌پردازد. مورد آخر، به ویژه، نادیده گرفته شده است، حتی اگر تقریباً در تمام مراحل نوشتن افلاطون به وجود می آید. بر این اساس، در پایان نامه خود، روش هایی را بررسی می کنم که افلاطون هنجارهای یونانی در مورد پیشگویی را تجسم می بخشد، اما همچنین بررسی می کنم که چگونه آن را تغییر می دهد، پس از اینکه آن را در معرض ارزیابی فلسفی قرار داد. افلاطون هرگز صحت فال را انکار نمی کند، اما دامنه آن را محدود می کند. او آن را یک صنعت می داند، اما همچنین ادعا می کند که بهترین بیناها کسانی هستند که از الهام الهی برخوردار هستند. من این معما را همراه با ارتباط بین فال و جنون تجزیه و تحلیل می کنم. در نهایت، من بررسی می‌کنم که آیا تمایز افلاطون بین پیش‌بینی فنی و تملک بسیار قطبی است یا خیر. شاهد اصلی من دیوتیما در سمپوزیوم افلاطون است. او یک بیننده عالی است که به طور گفتمانی با سقراط در مورد ماهیت اروس درگیر می شود، حتی اگر او نمی تواند طبق تمایز خود افلاطون این کار را انجام دهد. در پایان، امیدوارم که این پایان نامه بر ادعای پذیرفته شده فزاینده دینداری فراگیر افلاطون تأکید کند.
  • تعداد رکورد ها : 1512