چکیده :
ترجمه ماشینی :
الاهیات مسیحی، در اشکال متعدد و متنوع خود، و به ضرر کلیسا و جهان، اغلب بر پایه معرفتی متزلزلی بنا شده است.
در این پایان نامه، من این شالوده متزلزل را با اصطلاح «عام گرایی جزیره ای» توصیف می کنم.
ماهیت oxymoronic این اصطلاح هم عمدی و هم گویا است.
الهیاتی که برای رسیدن به موقعیتی که در اینجا «جهانشمولی جزیرهای» نامیده میشود، تلاش میکند یا ناخواسته به آن میرسد، در عین رد یا درک نادرست پیچیدگی هر دو، به هیچکدام نمیرسد.
وقتی از نظر الهیاتی در نظر گرفته شود، جهانشمولی جزیرهای را میتوان بهطور ساده به این صورت توصیف کرد که «یک بیان فرهنگی دین منحصر به بیان کامل بودن انجیل است».
برای نشان دادن پایه الهیات نامطمئن «عام گرایی جزیره ای»، و به منظور اشاره به آنچه که من معتقدم راهی بهتر به جلو است، به الهیات یورگن مولتمان روی می آورم.
اگرچه الهیات مولتمن تأثیرگذار بوده و بنابراین به دقت تجزیه و تحلیل شده و مکرراً تفسیر شده است، پیشینه عمیقاً هگلی نیز وجود دارد که به دقت مورد بررسی قرار نگرفته است.
با نگاهی به پرسشهای هستیشناسی و معرفتشناسی، و همچنین مفاهیم نظام، امر مطلق، و امکان آغاز و پایان، این پایاننامه خط فکری عمیقاً هگلی را نشان میدهد که در سراسر الهیات مولتمان جریان دارد.
با این حال، اینطور نیست که مولتمان کاملاً و بدون شرمندگی «هگلی» باشد، بلکه مولتمان مضامین خاص هگلی را، همانطور که در بالا ذکر شد، در نظر میگیرد، و به شکلی نامحسوس آنها را تغییر میدهد تا پروژه الهیاتی خود را پیش ببرد.
این پایان نامه پس از تشریح این مضامین هگلی، و اشاره به انواع روش های تأثیرگذاری آنها در سفرهای الهیاتی مولتمان، به تمرین الهیات سازنده خود می پردازد.
درست همانطور که مولتمن بر هگل ریف می کند، این تمرین سازنده نیز ریف کردن مولتمان است - نه کاملاً عذرخواهی، بلکه ریشه در سنت دارد.
christian theology, in its many and varied forms, and to the detriment of both the church and the world, is often built upon a shaky epistemological foundation.
in this dissertation, i describe this shaky foundation by the term 'insular universalism'.
the oxymoronic nature of the term is both intentional and telling.
a theology which strives for, or unwittingly arrives at, a position which is here being called 'insular universalism' achieves neither while rejecting or misunderstanding the complexity of both.
when considered theologically, insular universalism could be simplistically described as the idea that "one cultural expression of the religion is exclusive for expressing the fullness of the gospel." in order to show the unsure theological footing of 'insular universalism', and in order to point to what i believe to be a better way forward, i turn to the theology of jürgen moltmann.
although moltmann's theology has been influential and therefore carefully dissected and frequently interpreted, there also exists a deeply hegelian background that has not been carefully examined.
looking at questions of ontology and epistemology, as well as notions of system, the absolute, and the possibility of beginnings and endings, this dissertation demonstrates a deeply hegelian line of thought running throughout moltmann's theology.
yet, it is not the case that moltmann is thoroughly and unabashedly 'hegelian', but rather that moltmann takes particular hegelian themes, as those noted above, and subtly shifts them, perhaps riffs on them, to further his theological project.
after having described these hegelian themes, and pointing to the variety of ways in which they are influential on moltmann's theological journeys, this dissertation turns to its own practice of constructive theology.
just as moltmann riffs on hegel, this constructive practice is a riffing on moltmann - not thoroughly apologetic, but rooted in the tradition