مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
آداب دوستی آداب عیادت بیماران آداب معاشرت با حاکمان آداب معاشرت با خویشان آداب معاشرت با سالخوردگان آداب معاشرت با فقیران آداب معاشرت با یتیمان آداب معاشرت در خانواده آداب میهمانی آداب همسایگی بوسیدن تغافل سلام مصافحه معانقه
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
کافی المجلد 2
نویسنده:
محمد بن يعقوب كليني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: منشورات الفجر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقة الاسلام کُلینی است که آن را در مدت ۲۰ سال گردآوری کرده‌ است. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهور‌ترین بخش الکافی محسوب می‌شود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کند. کلینی به دلیل ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأة روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است. گروهی از عالمان شیعه معتقد به صحت تمامی روایات آن بوده‌اند و در مقابل گروهی از عالمان شیعه وجود احادیث ضعیف در کافی را قبول دارند. گفته شده نامگذاری این کتاب منتسب به امام زمان(عج) است ولی بسیاری از علما با این ادعا مخالفت کرده‌اند. کتاب پیش‌رو جلد دوم از اصول کافی که شامل احادیث اعتقادی مشتمل بر عناوین زیر می‌باشد: کتابُ الایمان والکُفر که دارای ۲۰۹ باب است. کتابُ الدعاء با ۶۰ باب کتابُ فَضل القرآن در ۱۴ باب کتابُ العِشْرَة که دارای ۲۹ باب است.
تفصيل وسائل الشیعة الي تحصيل مسائل الشريعة المجلد 12
نویسنده:
محمد بن حسن حر عاملی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، معروف به «وسائل الشيعة»، از تأليفات ارزش‌مند محدث بزرگ و علامه محقق، شيخ محمد بن حسن حُر عاملى از علماى بزرگ و از فقهاى برجسته شيعه در قرن يازدهم هجرى(1033 - 1104ق) است. وى، اين كتاب را در مدت بيست سال از عمر شريف خود نگاشته است. اين كتاب، به زبان عربى و مشتمل بر روايات اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) در زمينه احكام شرعى است. مؤلف، در مقدمه، انگيزه خود را از نگارش كتاب، اين گونه بيان مى‌نمايد: «مدّت‌ها بود كه از فكر و قلم خود درخواست مى‌كردم و عزم و همت خود را بر آن مى‌داشتم تا كتابى را به نگارش درآورم كه آرزو را برآورده سازد و در علم و عمل سرآمد و شامل احاديث مسائل شرعى و نصوص احكام فرعى باشد؛ احاديثى كه در كتاب‌هاى معتبر و صحيح روايى هست و علماى بزرگ ما تصريح به صحت و اعتبار آنها كرده‌اند تا پناه‌گاهى براى خودم در مسائل شرعى باشد و مرجعى براى هدايت شيعه شود و من هم در ثواب هر كس كه از نور آن بهره گيرد و با نشان مناره‌هاى آن هدايت گردد و از تابش خورشيد و ماه آن بهره‌مند شود، شریک باشم و چه گنجينه‌اى بزرگ‌تر از ثوابى كه تا روز قيامت ادامه يابد! ان شاء الله». اين كتاب، از زمان نگارش، پيوسته مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار گرفته است و در اين زمان از اركان اصلى استنباط احكام شرعى و اجتهاد در حوزه‌هاى علميه شيعه به شمار مى‌آيد و در تمام درس‌هاى خارج فقه، روايات آن نقل شده و به آنها استناد مى‌شود. سيد حسن صدر درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «كتاب وسائل الشيعة درباره احكام شرعى نگاشته شده است. اين كتاب به گونه‌اى نوشته شده كه به راحتى مى‌توان از آن استفاده نمود و به مطالب آن دسترسى پيدا كرد. در اين كتاب ميان استدلال و فقه و كلمات فقها به بهترين شكل و صحيح‌ترين راه و معتبرترين مأخذ جمع شده است. هر گاه فقيه و مجتهد متبحرى در اين كتاب نظر كند، آنچه را مى‌خواهد همانند مرواريدهايى كه به نظم چيده شده‌اند، مى‌يابد. هيچ مطلب مشكل و معضلى نيست كه به آن نپرداخته باشد...» علامه امينى در كتاب ارزش‌مند«الغدير» درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «در هيچ كتاب رجال و تراجمى نامى از شيخ حر عاملى برده نشده مگر آنكه جملات فراوانى در مدح و ستايش كتاب گران‌بهايش؛ يعنى وسائل الشيعة بيان شده است.» كتاب «وسائل الشيعة» از بهترين جوامع روايى شيعه و حاوى رواياتى ارزش‌مند از پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) درباره احكام شرعى در زمينه‌هاى گوناگون فقهى است. اين كتاب، مشتمل بر رواياتى پيرامون مقدمة العبادات و 51 كتاب از طهارت تا ديات، روى هم رفته داراى 7058 باب و حدود 36 هزار روايت برگرفته از مجموعه‌هاى روايى معتبر شيعه و اصول اوليه قدماى اصحاب رضوان‌الله‌عليهم است كه به ترتيب مسائل شرعى مطرح شده در كتاب‌هاى فقهى، به صورت باب‌هاى جداگانه آورده شده است و اين خود موجب گشته تا دسترسى به روايات كتاب بسيار آسان گردد و مراجعه كننده به راحتى بتواند روايات مورد نظر را پيدا نمايد. علاوه بر آن مسائل جديدى را نيز با توجه به مضمون روايات با ترتيبى آشنا و چينشى مطلوب و نظمى زيبا مطرح نموده است. در آغاز سند هر روايت، نام كسانى كه آن روايت را از كتاب آنها آورده، ذكر مى‌كند و سند خود به آن كتاب و مطالب مربوط به آن را در آخر كتاب مى‌آورد. وى سعى و تلاش فراوانى در ضبط دقيق روايات داشته و به اختلاف نسخه‌هاى گوناگون توجه نموده و در حاشيه كتاب به آنچه در نسخه‌هاى ديگر آمده، اشاره كرده است. هم‌چنين روايات مربوط به يك مسئله را آن هم از منابع متنوع و يا مواضع متعدد، با هم آورده تا مراجعه كننده به راحتى و صرفه‌جويى فراوان در وقت بتواند به تمام روايات متحد در دلالت يا متن و يا سند دست يابد و ميان روايات يك باب از جهت سند يا متن يا دلالت و مفهوم، مقايسه و مقابله انجام دهد و زيادى و نقصان ميان روايات را با يك نگاه و بدون مراجعه به مصادر گوناگون دريابد. با همه اينها وى عناوين باب‌ها را مطابق برداشت خود از احاديث ذكر كرده نه مطابق آنچه فقها بر آن توافق دارند و نيز در موارد بسيارى روايات را قطعه قطعه نموده و هر قطعه‌اى را در بابى ذكر فرموده، هم‌چنين همه احاديث دلالت كننده بر يك مطلب را در باب مربوطه، به صورت صريح ذكر نكرده بلكه پاره‌اى از آنها را با عباراتى همچون «تقدم»، «يأتى ما يدل عليه»، «رواه...مثله» و... مورد اشاره قرار داده است و اينها خود باعث بروز اعتراض‌ها و ايرادهايى به‌جا و نابه‌جا به كتاب وى شده است. مطالب مطرح شده در این جلد عبارتند از: کتاب الحج.
تفصيل وسائل الشیعة الي تحصيل مسائل الشريعة المجلد 11
نویسنده:
محمد بن حسن حر عاملی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، معروف به «وسائل الشيعة»، از تأليفات ارزش‌مند محدث بزرگ و علامه محقق، شيخ محمد بن حسن حُر عاملى از علماى بزرگ و از فقهاى برجسته شيعه در قرن يازدهم هجرى(1033 - 1104ق) است. وى، اين كتاب را در مدت بيست سال از عمر شريف خود نگاشته است. اين كتاب، به زبان عربى و مشتمل بر روايات اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) در زمينه احكام شرعى است. مؤلف، در مقدمه، انگيزه خود را از نگارش كتاب، اين گونه بيان مى‌نمايد: «مدّت‌ها بود كه از فكر و قلم خود درخواست مى‌كردم و عزم و همت خود را بر آن مى‌داشتم تا كتابى را به نگارش درآورم كه آرزو را برآورده سازد و در علم و عمل سرآمد و شامل احاديث مسائل شرعى و نصوص احكام فرعى باشد؛ احاديثى كه در كتاب‌هاى معتبر و صحيح روايى هست و علماى بزرگ ما تصريح به صحت و اعتبار آنها كرده‌اند تا پناه‌گاهى براى خودم در مسائل شرعى باشد و مرجعى براى هدايت شيعه شود و من هم در ثواب هر كس كه از نور آن بهره گيرد و با نشان مناره‌هاى آن هدايت گردد و از تابش خورشيد و ماه آن بهره‌مند شود، شریک باشم و چه گنجينه‌اى بزرگ‌تر از ثوابى كه تا روز قيامت ادامه يابد! ان شاء الله». اين كتاب، از زمان نگارش، پيوسته مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار گرفته است و در اين زمان از اركان اصلى استنباط احكام شرعى و اجتهاد در حوزه‌هاى علميه شيعه به شمار مى‌آيد و در تمام درس‌هاى خارج فقه، روايات آن نقل شده و به آنها استناد مى‌شود. سيد حسن صدر درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «كتاب وسائل الشيعة درباره احكام شرعى نگاشته شده است. اين كتاب به گونه‌اى نوشته شده كه به راحتى مى‌توان از آن استفاده نمود و به مطالب آن دسترسى پيدا كرد. در اين كتاب ميان استدلال و فقه و كلمات فقها به بهترين شكل و صحيح‌ترين راه و معتبرترين مأخذ جمع شده است. هر گاه فقيه و مجتهد متبحرى در اين كتاب نظر كند، آنچه را مى‌خواهد همانند مرواريدهايى كه به نظم چيده شده‌اند، مى‌يابد. هيچ مطلب مشكل و معضلى نيست كه به آن نپرداخته باشد...» علامه امينى در كتاب ارزش‌مند«الغدير» درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «در هيچ كتاب رجال و تراجمى نامى از شيخ حر عاملى برده نشده مگر آنكه جملات فراوانى در مدح و ستايش كتاب گران‌بهايش؛ يعنى وسائل الشيعة بيان شده است.» كتاب «وسائل الشيعة» از بهترين جوامع روايى شيعه و حاوى رواياتى ارزش‌مند از پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) درباره احكام شرعى در زمينه‌هاى گوناگون فقهى است. اين كتاب، مشتمل بر رواياتى پيرامون مقدمة العبادات و 51 كتاب از طهارت تا ديات، روى هم رفته داراى 7058 باب و حدود 36 هزار روايت برگرفته از مجموعه‌هاى روايى معتبر شيعه و اصول اوليه قدماى اصحاب رضوان‌الله‌عليهم است كه به ترتيب مسائل شرعى مطرح شده در كتاب‌هاى فقهى، به صورت باب‌هاى جداگانه آورده شده است و اين خود موجب گشته تا دسترسى به روايات كتاب بسيار آسان گردد و مراجعه كننده به راحتى بتواند روايات مورد نظر را پيدا نمايد. علاوه بر آن مسائل جديدى را نيز با توجه به مضمون روايات با ترتيبى آشنا و چينشى مطلوب و نظمى زيبا مطرح نموده است. در آغاز سند هر روايت، نام كسانى كه آن روايت را از كتاب آنها آورده، ذكر مى‌كند و سند خود به آن كتاب و مطالب مربوط به آن را در آخر كتاب مى‌آورد. وى سعى و تلاش فراوانى در ضبط دقيق روايات داشته و به اختلاف نسخه‌هاى گوناگون توجه نموده و در حاشيه كتاب به آنچه در نسخه‌هاى ديگر آمده، اشاره كرده است. هم‌چنين روايات مربوط به يك مسئله را آن هم از منابع متنوع و يا مواضع متعدد، با هم آورده تا مراجعه كننده به راحتى و صرفه‌جويى فراوان در وقت بتواند به تمام روايات متحد در دلالت يا متن و يا سند دست يابد و ميان روايات يك باب از جهت سند يا متن يا دلالت و مفهوم، مقايسه و مقابله انجام دهد و زيادى و نقصان ميان روايات را با يك نگاه و بدون مراجعه به مصادر گوناگون دريابد. با همه اينها وى عناوين باب‌ها را مطابق برداشت خود از احاديث ذكر كرده نه مطابق آنچه فقها بر آن توافق دارند و نيز در موارد بسيارى روايات را قطعه قطعه نموده و هر قطعه‌اى را در بابى ذكر فرموده، هم‌چنين همه احاديث دلالت كننده بر يك مطلب را در باب مربوطه، به صورت صريح ذكر نكرده بلكه پاره‌اى از آنها را با عباراتى همچون «تقدم»، «يأتى ما يدل عليه»، «رواه...مثله» و... مورد اشاره قرار داده است و اينها خود باعث بروز اعتراض‌ها و ايرادهايى به‌جا و نابه‌جا به كتاب وى شده است. مطالب مطرح شده در این جلد عبارتند از: کتاب الحج.
همسران رحمت شده و همسران نفرين شده
نویسنده:
هاشم ناجي موسوي جزائري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: ناجی جزایری,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب «همسران رحمت شده و همسران نفرین شده» به قلم سید هاشم ناجی جزایری در بردارنده ترجمه احادیث اهل بیت و برگردان کلمات معصومین به زبان فارسی است. ناجی جزایری این کتاب را در پنج بخش با عناوین یادآوری نکاتی پیرامون ازدواج، مردان رحمت شده، مردان نفرین شده، زنان رحمت شده و زنان نفرین شده تنظیم کرده است. نویسنده درباره تفسیر آیه 34 سوره نساء «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ به ما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ به ما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم» یعنی مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند، به خاطر برتری‌هایی که ـ از نظر نظام اجتماع ـ خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انقاق‌هایی که در مورد زنان از اموالشان انجام می‌دهند؛ چنین آورده است: باید توجه داشت که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است و همانند یکی اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدی داشته باشد. زیرا رهبری و سرپرستی دسته‌جمعی که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومی ندارد، در نتیجه - مرد یا زن - یکی باید رییس خانواده و دیگری معاون و تحت نظارت او باشد. قرآن در اینجا تصریح می‌کند که مقام سرپرستی باید به مرد داده شود، منظور از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدی نیست؛ بلکه منظور: رهبری واحد منظم با توجه به مسئولیت‌ها و مشورت‌های لازم است. این مسأله در دنیای امروز - بیش از هر زمان -روشن است که اگر هیئتی - حتی یک هیئت دو نفری - مأمور انجام کاری شود. حتماً باید یکی از آن دو رییس و دیگری معاون یا عضو باشدوگرنه هرج و مرج در کار آنها پیدا می‌شود. سرپرستی مرد در خانواده نیز از همین قبیل است و این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است. مانند: ترجیح قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات؛ به عکس زن که از نیروی سرشار عواطف بیشتری بهره مند است و دیگری : داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر که با اولی بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومی بتواند از حریم خانواده خود دفاع کند. انتشارات ناجی جزایری، کتاب «همسران رحمت شده و همسران نفرین شده» را در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه و قطع رقعی، در ۳۶۸ صفحه منتشر کرده است.
محجة البيضاء في تهذيب الإحياء المجلد 3 و 4
نویسنده:
ملامحسن فيض كاشاني؛ محقق: علی اکبر غفاری
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انتشارات فرهنگ اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، نوشته مرحوم فيض كاشانى (رض)، بهترين و كامل‌ترين تلخيص و تهذيب كتاب «إحياء علوم‌الدين»، اثر امام محمد غزالى است كه بر اساس مبانى و اعتقادات «شيعه» به رشته تحرير درآمده است. شناخت ارزش و اهميت اين كتاب، منوط به اطلاع از مضمون و محتوا و هم‌چنين نقش«احياء علوم‌الدين» در تفكر اسلامى مى‌باشد. به يقين، در ميان مجموعه‌هايى كه كليت فرهنگ و معارف اسلامى را دست‌مايه تأليف خود قرار داده‌اند، كمتر كتابى همچون «احياء» توانسته است توجه همگان را به خود جلب نمايد. بيان روان، آسان و سليس غزالى در اين كتاب، «احياء» را از كتاب‌هاى هم‌رديف خود، همچون «فتوحات» ابن عربى متمايز ساخته است. همين ويژگى، موجب شده است كه «احياء» در ميان عموم مردم نيز مورد توجه قرار گيرد و جدا از درس و بحث مدرسه‌اى نيز خوانده شود. قطعا كتابى با اين گستره مخاطب، لازم است كه به مطالب درست و صواب اشاره نمايد و از افكار و انديشه‌هاى نادرست و يا حداقل غير اجماعى ميان مسلمانان پرهيز كند. محدث كاشانى، با علم و اطلاع از مرتبت و اهميت «احياء»، به بهترين شكل ممكن با مطالب آن برخورد كرده است و در مجموعه‌اى به وزان اصل كتاب به تلخيص و تهذيب آن پرداخته است. مؤلف، با توجه به قدرت و تسلطش بر علم اخلاق، فقه و حديث، به‌خوبى از عهده اين كار برآمده است. مرحوم فيض، دريافته است كه «احياء» از جهات متعدد زير محتاج پيرايش و ابهام‌زدايى است: - اشتمال بر قصص و روايات عجيب و خرافى كه اهل تصوف در نقل و ذكر آنها بى‌پروا هستند؛ - ابتنا بر فقه و مذاق اهل سنت؛ - بى‌مبالاتى در نقل اخبار و احاديث مجهول و يا ضعيف. اينها از مهم‌ترين مشكلات علمى كتاب به شمار مى آيند، همين مشكلات باعث شده است كه قاطبه «اماميه» از اين كتاب پرهيز نمايند و محدث كاشانى، با اين تهذيب و تلخيص، سعى در از ميان بردن اين بينونت و جدايى، نموده است. محدث كاشانى، خود، در اين باره مى‌فرمايد: «...و كان كثير من مطالبه، خصوصا ما في فنّ العبادات منها مبتنيا علي أصول عامّية فاسدة و مبتدعات لأهل الأهواء كاسدة و كان أكثر الأخبار المرويّة فيه مسندة عن المشهورين بالكذب و الافتراء على اللّه و رسوله(ص) ممّن لا وثوق بأقوالهم مع وجود ما يطابق العقل منها و الدّين في أحاديثنا المرويّة عن أهل العصمة و الطهارة و أهل بيت الوحي و السفارة(ص) ببيان أحسن و طريق أتقن و كان فيه من الحكايات العجيبة و القصص الغريبة المرويّة عن الصوفيّة ما لا يتلقّاه أكثر العقلاء بالقبول لبعدها عن ظواهر العقول مع قلّة فائدتها و نزارة عائدتها إلى غير ذلك من الأمور الّتي كان يشمئز عنها قلوب أهل الحقّ من الفرقة الناجية الإماميّة و ينبو بسببها عن مطالعته و الانتفاع به طباع أكثرهم. فرأيت أن أهذّبه تهذيبا يزيل عنه ما فيه من الوصمة و العيب، و أبني مطالبه كلّها علي أصول أصيلة محكمة لا يتطرّق إليها شكّ و لا ريب، و أضيف إليها في بعض الأبواب ما ورد عن أهل البيت(ع) و شيعتهم في ذلك الباب من الأسرار و الحكم المختصّة بهم(ع). و أختصر بعض مباحثه بنظم فرائده و حذف زوائده لكي يزيد فيه رغبة متناوليه و أفصّل أبوابه الطويلة بفصول قصيرة لئلا يملّ متعاطيه من دون تصرّف في ترتيب أبوابه و فصوله بتأخير ما قدّم أو تقديم ما أخّر و لا في تقرير ألفاظه و عباراته مهما تيسّر؛ لأنها كانت في غاية الجودة و الإحكام و نهاية المتانة و الإبرام...». با همه دخل و تصرف‌هاى فيض، اساس كتاب «احياء» در «المحجة» باقى است؛ به‌گونه‌اى كه تقريبا سه ربع، كاملا حفظ شده است. تنها حذف و تغييرى كه فيض در كتاب‌هاى چهل‌گانه «احيا» داده است، نشاندن كتاب «آداب الشيعة و أخلاق الإمامة» به جای «آداب السماع و الوجد» است؛ آن هم به اين دليل كه «السماع و الوجد، ليس من مذهب أهل البيت(ع)».
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 18
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سوره‌ها و آيه‌ها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سوره‌ها و آيه با آيه‌ها در ضمن سوره‌ها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، به‌طور كلى بررسى مى‌كند، آن‌گاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مى‌پردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مى‌كند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مى‌رسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سوره‌ها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مى‌توان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مى‌كند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مى‌داند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مى‌كند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيله‌اى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مى‌كند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آن‌ها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مى‌داند؛ به‌طورى‌كه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مى‌شود، اما اگر انسان كم‌هوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آن‌ها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مى‌پندارد و چه‌بسا آن‌ها را نفى‌كننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكل‌هاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه به‌ظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بى‌توجهى به اين علم درباره آن‌ها به حيرت افتاده‌اند، ذكر مى‌كند و از جمله آن‌ها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مى‌كند. * پى بردن به حكمت تكرار داستان‌هاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آن‌ها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جمله‌اى: از نمونه آياتى كه جمله‌هاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مى‌رسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلال‌ها [ى ماه] از تو مى‌پرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاه‌شمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانه‌ها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانه‌ها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مى‌آيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلال‌هاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اين‌گونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مى‌دهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادت‌هاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آن‌ها عادت كرده، از مشكل‌ترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفته‌اند، ملاك قصد به‌سوى خدا، بيرون آمدن از عادت‌ها و سعى در قبول فرمان‌هاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مى‌كند، عمل اعراب را زشت مى‌شمارد و به آن‌ها هشدار مى‌دهد كه آن‌ها همان گونه كه كارشان را به‌عكس انجام مى‌دادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آن‌ها وارونه بود و از امورى سؤال مى‌كردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مى‌تواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مى‌توان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جمله‌اى، رايج‌ترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيه‌اى است و مناسبات آيه‌اى از فراگيرترين بحث‌هاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مى‌خوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسله‌اى از ابهام و اشكال‌ها براى آن‌ها به وجود مى‌آيد و از خود مى‌پرسند چرا بايد آيه‌هاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يك‌باره به سراغ تاريخ انبيا مى‌رود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مى‌رود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مى‌شود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مى‌كوشد به اين سؤال‌هاى فرضى كه در ذهن هر خواننده‌اى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ به‌عنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مى‌پرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مى‌نويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوف‌عليه آن در آيه قبل مشاهده نمى‌شود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچ‌كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مى‌داند كه معطوف‌عليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مى‌كند كه در اين آيه هم معطوف‌عليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مى‌داند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مى‌كند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكم‌هايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مى‌شود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درون‌مايه سوره؛ * تناسب آيه‌هاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سوره‌ها در پايان مى‌توان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سوره‌ها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كم‌نظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سوره‌ها و آيات، بى‌نظير است. جلد هجدهم به تفسیر سوره‌های دخان، جاثیه، احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق و ذاریات می‌پردازد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 27
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد بیست و هفتم مشتمل بر تفسیر سوره های احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم و قمر می‌باشد.
جامع السعادات المجلد 2
نویسنده:
محمدمهدي بن ابی ذر نراقي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: اسماعیلیان,
چکیده :
جامع السعادات، کتابی درباره اخلاق نظری و عملی به زبان عربی، تألیف ملا محمدمهدی نراقی، حکیم و فقیه قرن ۱۲ و ۱۳ هجری است. اهمیت این کتاب بیشتر به علت جایگاه اخلاقی و عملی نویسنده آن دانسته شده است. جامع السعادات همچنین اولین کتابی معرفی شده که مشتمل بر هر دو جنبه عقلی و فلسفی و نیز دینی و عملی است. جامع السعادات، از مهمترین کتب اخلاق عقلی در میان تالیفات عالمان شیعه دانسته شده است. نویسنده کتاب، ملا محمدمهدی نراقی، بیش از ۳۰ اثر در فقه، اصول فقه، اخلاق، و همچنین ریاضیات دارد. دیوان شعر او نزدیک به سه هزار بیت بوده است که نزدیک به ۳۰۰ بیت از آن در دسترس است. محمدرضا مظفر که مقدمه وی در ابتدای جامع السعادات آمده، جایگاه یافتن جامع السعادات را به دلیل ایمان و اخلاق الهی نویسنده آن دانسته و معتقد است کتاب جامع السعادات، به خودی خود، چیزی بیش از کتاب‌های مشابه ندارد. یکی از جنبه‌های اهمیت و تمایز جامع السعادات، برخورداری از هر دو جنبه عقلی و نقلی دانسته شده است؛ بر خلاف آثاری مانند تهذیب الاخلاق و اخلاق ناصری که نقلی و عملی هستند و همچنین بر خلاف آثاری مانند احیاء علوم الدین، کیمیای سعادت و المحجة البیضاء که نظری و فلسفی هستند. جامع السعادات به تصریح مؤلف تنها یک بخش از حکمت عملی قدیم، یعنی اخلاق را دربرمی گیرد و درباره سایر بخش‌های حکمت قدیم، یعنی تدبیر منزل و‌سیاست مُدُن سخن نمی‌گوید؛ زیرا غرض وی از تألیف آن، تنها بحث درباره چگونگی اصلاح نفس و تهذیب اخلاق بوده است. جامع السعادات مشتمل بر سه باب است: باب اول در مقدمات که در آن مباحث کلی و مبانی علم اخلاق مطرح شده است، از قبیل تجرد و بقای نفس، تأثیر طبیعت آدمی بر اخلاق، نقش تربیت در اخلاق، شرف علم اخلاق به سبب شرافت موضوع و غایتش، ترکیب حقیقت انسان از وجوه متقابل و اینکه غایت سعادت، تشبه به مبدأ یا خالق یعنی خداست. باب دوم جامع السعادات، درباره اقسام اخلاق، شامل مباحثی مانند اقسام فضائل و رذائل، بحث درباره فضائل چهارگانه (حکمت، عدالت، شجاعت و عفت)، حقیقت عدالت، حد وسط (اعتدال) و افراط و تفریط در اخلاق است. باب سوم کتاب هم درباره اخلاق پسندیده، شامل یک مقدمه و چهار فصل است. چنانکه در جامع السعادات آمده، مقصود خداوند از بعثت پیامبران، خارج شدن انسان‌ها از مرتبه حیوان و شیطان بوده است و این هدف، جز با رها شدن از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضائل اخلاقی ممکن نیست. به باور نراقی، شرط آراسته شدن به فضائل اخلاقی، شناختن خصلت‌های ویرانگر، خلق و خوی نجات‌بخش و آشنایی با اسباب آنها و چگونگی درمان صفات مهلک اخلاقی است. ملا مهدی نراقی، شناخت موارد مذکور را همان حکمت حقیقی دانسته است که موجب زندگی صحیح می‌شود. ملا محمدمهدی نراقی در تألیف جامع السعادات به برخی از متون متقدم در علم اخلاق، توجه داشته است، چنانکه در مباحث باب‌های اول و دوم ـ که غالباً درباره مبانی اخلاق و کلیات است و نسبت به باب سوم، حجم کمی از کتاب را اشغال کرده، ‌گاه از حکمای پیشین مانند فیثاغورس، افلاطون، ارسطو، ابوعلی مسکویه و دیگر حکما نقل قول کرده است. با این حال او در باب سوم جامع السعادات که حاوی جزئیات مباحث اخلاقی است، غالباً به آیات و روایات استناد کرده است.
حلية المتقين في الآداب و السنن و الأخلاق
نویسنده:
محمدباقر بن محمدتقی مجلسي؛ مترجم: خلیل رزق عاملی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الامیر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حليةالمتقين في الآداب و السنن و الأخلاق، اثر محمدباقر مجلسى (اصفهان، 1037-1110ق، همان جا) است كه آن را خليل رزق عاملى، از زبان فارسى به عربى ترجمه و منتشر كرده است. در مورد ترجمه مذكور چند نكته گفتنى است: اثر حاضر، يك زبانه است و فقط ترجمه عربى است و متن فارسى را به‌همراه ندارد. در اثر حاضر، اكثريت قريب به اتفاق مطالب، عبارت از متن كامل روايات است كه علامه مجلسى انتخاب و به فارسى ترجمه كرده و خليل رزق عاملى در اقدامى درست و عالمانه، به ترجمه مجدد از فارسى به عربى نپرداخته، بلكه به سراغ منابع رفته و به‌جاى ترجمه، متن اصلى روايات را آورده است؛ پس در اكثريت موارد، ترجمه صورت نگرفته، بلكه منبع‌يابى شده و متن اصلى روايات آمده و در نتيجه در اينجا بحث مطابقت و درستى ترجمه مطرح نيست و در صورتى كه در موردى متن فارسى علامه مجلسى با روايت عربى پيداشده مطابقت نداشته باشد، بايد بررسى كرد كه آيا مترجم عربى، منبع مورد نظر علامه مجلسى را پيدا كرده؛ اگر پاسخ مثبت باشد، ديگر در اين صورت اشكالى به مترجم وارد نيست و اگر اشكالى باشد به ترجمه علامه مجلسى به فارسى وارد است. مترجم محترم، در مقدمه‌اش - كه آن را در تاريخ 29 رمضان 1413 در مركز اسلامى رسول اكرم(ص) در نايروبى (كنيا) به پايان رسانده - بر چند نكته تأكيد كرده است: الف)- يكى از نشانه‌هاى كمال شريعت اسلامى، ارتباط استوار با همه جوانب زندگى و تأثيرگذارى ژرف آن بر همه ابعاد تربيتى و اخلاقى فرد و جامعه است؛ ب)- بهترين شاهد بر جامعيت اسلام، رواياتى است كه در زمينه حقوق مردم و چگونگى معاشرت با آنان و حقوق فقيران و والدين و... وارد شده است؛ ج)- مجلسى در اين اثر، تعداد فراوانى از روايات را در زمينه سنن و اخلاق و آداب اسلامى جمع كرده تا انسان با پيروى از آن به كمال و سعادت دنيوى و اخروى برسد؛ د)- مجلسى فقط بر روايات اعتماد كرده، پس ترجمه در اينجا عبارت خواهد بود از ارجاع اين احاديث فارسى به اصل عربى آن؛ بنابراين، روايات، از منابعش استخراج شده و ترجمه عربى با آوردن عين عبارات روايات بدون هيچ تصرفى در آن و البته بر اساس ترتيبى كه نويسنده مراعات كرده؛ به انجام رسيده است. البته برخى از روايات، در منابع يافت نشده و خود مترجم آنها را به زبان عربى ترجمه كرده و آورده و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نويسنده چنين نوشته است: «فصل دوازدهم در آداب اسب تاختن و تير انداختن: در احاديث معتبر وارد شده است كه مسابقه و گروبندى جايز نيست، مگر در اسب و استر و الاغ و شتر و فيل و در تيراندازى، منبع اين روايت را نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «الفصل الثاني عشر «آداب إجراء الخيل و الرماية»: روي في بعض الأحاديث المنقولة عن النبي(ص) و أهل بيته(ع)أنه لا تجوز المسابقة و الرهان إلا في الحصان و البغل و الحمار و الجمل و الفيل و في الرماية» همچنين نويسنده نوشته است: «در حديث صحيح از حضرت امام موسى(ع) منقول است كه هفت چيز است كه اگر در برابر مسافر ظاهر شود براى او شوم است: كلاغى كه فرياد كند از جانب راست او و سگى كه دم را علم كرده باشد و گرگى كه بر دم خود نشسته باشد و بر روى او فرياد كند، پس سه مرتبه بلند شود و پست شود و آهويى كه از جانب راست او بيايد و به جانب چپ او برود و جغدى كه فرياد كند و زن پير سفيدمويى كه روبه‌روى او بيايد و ماده الاغى كه گوشش بريده باشد؛ پس كسى كه از ديدن آنها ترسى به خاطرش بيايد، بگويد: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك». چون اين را بگويد، ضررى به او نرسد»، منبع اين روايت را نيز نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «و في الحديث عن الإمام الكاظم(ع) أنه قال: سبعة أشياء إن قابلها المسافر قبل سفره فإنها شؤم عليه: نعيق الغرب من جانبه الأيمن و الكلب إذا رفع ذيله و الذئب إذا كان جالسا على ذيله و عواء الذئب في وجهه ثلاث مرات و مجيء الغزال من جانبه الأيمن و ذهابه إلى الجانب الأيسر و صراخ البوم و مجيء العجوز ذات الشعر الأبيض إليه و الأتان (أنثى الحمار) المقطوعة الأذنين؛ فإذا حصل الخوف لديه من هذه فليقل: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك، لأن هذا يدفع الضرر عنه»» هرچند بررسى تفصيلى اين ترجمه در مواردى كه مترجم به ترجمه مطالب پرداخته، از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و فرصت فراوانى مى‌طلبد، ولى با بررسى اجمالى اين اثر، مشخص شد كه مترجم در برگردان مطالب به موفقيت دست يافته و اشكالى در آن مشاهده نشد. مترجم محترم، هرچند در ترجمه مقدمه نويسنده، فهرست باب‌هاى كتاب را آورده و بعد از «الباب الرابع عشر: في آداب السفر»، چنين ترجمه كرده است: «خاتمة: في بيان بعض الفوائد المتفرقة»، ولى با تأسف، افزون بر آنكه خاتمه كتاب را ترجمه نكرده، از يادآورى اين نكته نيز خوددارى ورزيده و گويى به‌صورت كلى اين مطلب را به طاق نسيان سپرده است. خاتمه، در متن فارسى، مفصل (16 صفحه) است. هرچند مترجم در مقدمه‌اش يادآور شده كه به منابع اندكى از روايات دست نيافته است و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست، ولى اين موارد، بيش از اين است و به‌طور دقيق با جستجوى عبارت «لم نجده» و «لم نجده في المصدر» و «لم نعثر عليه»، تعداد 36 روايت در اين اثر پيدا مى‌شود كه منبع روائى‌اش به دست نيامده است.
  • تعداد رکورد ها : 50