مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
تفسیر اشاعره تفسیر حنابله تفسیر شافعیه تفسیر ماتریدیه تفسیر مالکیه تفسیر معتزله
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 489
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الرابع (النور - الصافات)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر : الهيئة المصرية العامة للكتاب,
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الثالث (الرعد - المؤمنون)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: الهيئة المصرية العامة للكتاب,
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الثانی (المائدة - یوسف)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان؛ شارک فی استخراج هذ الجزء من الأصول الخطیة: برکات أحمد أبو عوف, أحمد شحاته الغزالی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: الهيئة المصرية العامة للكتاب,
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الاول (الفاتحة - النساء)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان؛ قدم له: جودة محمد ابو الیزید المهدی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صحيح مسلم بين القداسة و الموضوعية المجلد 4
نویسنده:
محمد جواد خليل
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثالث (الروم - الناس)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثانی (یونس - العنکبوت)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الاول (الفاتحة - التوبة)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 8
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الری
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
  • تعداد رکورد ها : 489