مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
نمودار درختی موضوعات
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
قرآن
>
سُوَر
>
سوره بقره
آیه 002 بقره
آیه 003 بقره
آیه 004 بقره
آیه 005 بقره
آیه 006 بقره
آیه 011 بقره
آیه 012 بقره
آیه 013 بقره
آیه 014 بقره
آیه 015 بقره
آیه 018 بقره
آیه 021 بقره
آیه 022 بقره
آیه 024 بقره
آیه 026 بقره
آیه 030 بقره
آیه 032 بقره
آیه 033 بقره
آیه 035 بقره
آیه 037 بقره
آیه 038 بقره
آیه 039 بقره
آیه 040 بقره
آیه 041 بقره
آیه 044 بقره
آیه 045 بقره
آیه 046 بقره
آیه 048 بقره
آیه 049 بقره
آیه 051 بقره
آیه 054 بقره
آیه 055 بقره
آیه 056 بقره
آیه 057 بقره
آیه 058 بقره
آیه 059 بقره
آیه 060 بقره
آیه 061 بقره
آیه 062 بقره
آیه 063 بقره
آیه 065 بقره
آیه 067 بقره
آیه 076 بقره
آیه 085 بقره
آیه 100 بقره
آیه 101 بقره
آیه 102 بقره
آیه 104 بقره
آیه 105 بقره
آیه 106 بقره
آیه 108 بقره
آیه 111 بقره
آیه 113 بقره
آیه 114 بقره
آیه 115 بقره
آیه 116 بقره
آیه 118 بقره
آیه 119 بقره
آیه 120 بقره
آیه 121 بقره
آیه 124 بقره
آیه 125 بقره
آیه 127 بقره
آیه 133 بقره
آیه 135 بقره
آیه 138 بقره
آیه 139 بقره
آیه 140 بقره
آیه 143بقره
آیه 146بقره
آیه 147 بقره
آیه 154 بقره
آیه 158 بقره
آیه 159 بقره
آیه 16 بقره
آیه 163 بقره
آیه 165 بقره
آیه 168 بقره
آیه 17 بقره
آیه 170 بقره
آیه 171 بقره
آیه 174 بقره
آیه 175 بقره
آیه 178 بقره
آیه 179 بقره
آیه 180 بقره
آیه 183 بقره
آیه 185 بقره
آیه 186 بقره
آیه 187 بقره
آیه 188 بقره
آیه 189 بقره
آیه 19 بقره
آیه 190 بقره
آیه 194 بقره
آیه 195 بقره
آیه 197 بقره
آیه 198 بقره
آیه 199 بقره
آیه 20 بقره
آیه 200 بقره
آیه 201 بقره
آیه 203بقره
آیه 204 بقره
آیه 207 بقره
آیه 208 بقره
آِیه 208 بقره
آیه 210 بقره
آیه 213 بقره
آیه 214 بقره
آیه 215 بقره
آیه 216 بقره
آیه 217 بقره
آیه 218 بقره
آیه 219 بقره
آیه 220 بقره
آیه 221 بقره
آیه 222 بقره
آیه 223 بقره
آیه 224 بقره
آیه 225 بقره
آیه 226 بقره
آیه 228 بقره
آیه 229 بقره
آیه 23 بقره
آیه 231 بقره
آیه 239 بقره
آیه 241 بقره
آیه 245 بقره
آیه 256 بقره
آیه 257 بقره
آیه 260 بقره
آیه 262 بقره
آیه 267 بقره
آیه 271 بقره
آیه 272 بقره
آیه 274 بقره
آیه 276 بقره
آیه 279 بقره
آیه بیع
آیه عفو اهل کتاب
آیه123بقره
آیه126بقره
آیه150بقره
آیه151بقره
آیه152بقره
آیه177بقره
آیه189 بقره
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
تعداد رکورد ها : 146
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 4
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
نماز ظهر ,
آداب معاشرت زوجین ,
ایمان رسول (ص) ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد چهارم مشتمل بر تفسیر آیه 224 تا آخر سوره بقره می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير من وحي القرآن المجلد 1
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
ربوبیت ,
رحمت الهی ,
حروف مقطعه ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
تفسیر علمی قرآن ,
تفسیر اجتماعی ,
اعجاز بیانی قرآن ,
ذکر الهی ,
ضالین ,
منافقان ,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضلالله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درسهای قرآنی فضلاللّه برای جوانان و تحصیلکردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار میرود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیهمحوران قرار دارد. او در جایجای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش میکند و ایشان را به آیهمحوری فرا میخواند. در نگاه فضلالله، مخاطب قراردادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهمپذیر است و همگان میتوانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نامگذاری را به اسم خاصش بیان میکند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه میپردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحثهای کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاههای این تفسیر را نقد میکند. ویژگیهای کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن میگوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر میکند. * گزیدهگویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه میآورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز میکند. * از یادکرد فضایل سورهها و آیات طفره میرود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان میکند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه میآورد و از تفصیل آنها حذر میکند. * فایدهگرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایدهدار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضلالله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی میکند. * شبههشناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگیهاست. * نتیجهگیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسانها میبیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگیهای «من وحی القرآن»، آزاداندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانشهای جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافتههای علمی و نسبت آنها با آیات قرآن را به بحث و بررسی میگیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال میبرد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوبهای تربیتی میشناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی میکند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگیهای تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره میگیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانههای درستی و نادرستی نظریات تفسیری میشناسد و در جایجای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی میگیرد. جلد اول کتاب شامل تفسیر سوره حمد و آیه 1 تا 39 بقره می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير من وحي القرآن المجلد 4
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
آیه صوم ,
تفسیر علمی قرآن ,
تفسیر اجتماعی ,
احکام طلاق ,
احکام رجوع از طلاق ,
احکام عده ,
حق روزه ,
آداب روزه ,
جالوت ,
طالوت ,
تفسیر سوره بقره ,
اجابت دعا در قبر(افعال پیامبرص) ,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضلالله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درسهای قرآنی فضلاللّه برای جوانان و تحصیلکردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار میرود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیهمحوران قرار دارد. او در جایجای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش میکند و ایشان را به آیهمحوری فرا میخواند. در نگاه فضلالله، مخاطب قراردادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهمپذیر است و همگان میتوانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نامگذاری را به اسم خاصش بیان میکند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه میپردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحثهای کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاههای این تفسیر را نقد میکند. ویژگیهای کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن میگوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر میکند. * گزیدهگویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه میآورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز میکند. * از یادکرد فضایل سورهها و آیات طفره میرود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان میکند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه میآورد و از تفصیل آنها حذر میکند. * فایدهگرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایدهدار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضلالله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی میکند. * شبههشناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگیهاست. * نتیجهگیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسانها میبیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگیهای «من وحی القرآن»، آزاداندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانشهای جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافتههای علمی و نسبت آنها با آیات قرآن را به بحث و بررسی میگیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال میبرد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوبهای تربیتی میشناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی میکند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگیهای تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره میگیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانههای درستی و نادرستی نظریات تفسیری میشناسد و در جایجای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی میگیرد. جلد چهارم کتاب شامل تفسیر آیه 179 تا 252 سوره بقره می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصراط المستقيم المجلد 4
نویسنده:
حسين بروجردي؛ مصحح: غلامرضا بن علي اكبر بروجردی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة انصاريان,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
آیات عمومیت قدرت الهی ,
اسمای قدرت الهی ,
حکم منافق ,
رزق ( صفت ) ,
حروف مقطعه ,
سوره بقره ,
آیات صفت استهزا ,
فضیلت سوره بقره ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
مکر ,
شابک (isbn):
964-7777-43-4
چکیده :
تفسیر الصراط المستقیم تأليف سيد حسين بروجردى، به زبان عربى است. اين تفسير توسط غلامرضا مولانا بروجردى تحقيق و تعليقهنگارى شده است. اين تفسير شامل تمام قرآن نمىباشد. آنچه در برنامه موجود است، 5 جلد و تا پايان آيه 41 البقره مىباشد، ولى مرحوم شيخ آغابزرگ تهرانى درباره اين تفسير نوشته: «سه مجلد ضخيم از اين تفسير بيرون آمده است. جلد چهارم به سوره بقره تا آیه 27 اختصاص یافته است. اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و ماثور با استفاده از روایات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و اهل بیت علیهمالسّلام میباشد. و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان میدهند. (مانند بحث تجسم اعمال) محقق ارجمند این تفسیر، غلام رضا مولانا بروجردی میباشد انگیزه خود را از تحقیق، این میداند که با مطالعه تفسیر الصراط المستقیم آن را از هر جهت جامع و پر محتوی دانسته و از اینکه تا آن زمان منتشر نشده ابراز تاسف مینماید، سپس شوق خود را برای نشر آن به نوادگان مفسر که نسخه خطی به خط مصنف و نسخه استنساخ شده از آن، نزد آنان بوده، ابراز داشته، با مساعدت آنها، امر تحقیق را انجام داده است. اگر بخواهيم روش غالبى اين تفسير را توصيف نماييم، بايد گفت كه روش مفسر، روائى، با استفاده از روايات پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) است. وى در كنار آن، رويكردى اخبارى در بعضى مسائل از خود نشان مىدهد (مانند بحث تجسم اعمال، ج4، ص500 به بعد). شيوه كلامى را نيز كم و بيش در تفسير خود دارد. او در مباحث كلامى وارد شده و توضيحات بيش از مقام تفسير مىدهد (مانند ج3، ص506، به بعد ذيل «إياك نستعين» و بحث استعانت، در اعيان ثابته، اغراض افعال الهى، نظر اشاعره و رد آن و نيز ج4، ص209 به بعد، بيان مفصل مجسمه، مشبهه، مجبره، مفوضه و نقد آنها). بعد تحليلى و اجتهادى و بيان احتمالات متعدد در معانى آيات و الفاظ را نيز بايد به شيوه ايشان اضافه كرد (مانند ذكر اقوال و احتمالات در «ذلك الكتاب» ، ج4، ص92، به بعد). در بيان اقوال مفسرين فقط به نقل آنها اكتفا نكرده، به نقد و بررسى آنها مىپردازد (مانند ج3، ص511 به بعد، بحث مفصل در معناى استعانت). در اين بين نظرى به مسائل عرفانى داشته، براى توضيح مطلب خود و گاه براى نقد، آنها را مطرح مىنمايد (مانند اشاره به نظر مولوى با استفاده از اشعار وى، ديدگاه افلاطون، كفر دانستن اعتقاد به وحدت وجود (در بحث هدايت، ج3، ص540 تا 546) و همچنين اشاره به بحث عوالم الهيه (ج4، ص15 به بعد) و نقد ابن عربى در بحث عذاب (ج4، ص263)). در اين بخش گاهى بحثى مستقل به نام «تبصرة عرفانية» را مطرح مىنمايد (مانند ج3، ص78). مطالبى مفصل در استعاذه و تفسير بسم الله الرحمن الرحيم را در ابتداى سوره حمد بيان كردهاند كه در سوره بقره اين دو مطلب مطرح نمىشود. در تفسير آيات، ابتدا لغات مشكل آيات را بيان كرده، به توضيح آن مىپردازد، سپس قرائت كلمات را در حدّ بيان بعضى قرائات شاذه و مطرح كردن برخى مسائل تجويدى مانند موارد وقف (مانند ج4، ص102)، گوشزد كرده، گاهى نيز در اين قسمت عنوانى به نام «قرائة غريبة» بازگو مىكنند (مانند ج4، ص98). پس از آن شأن نزول آيه را (در صورت دارا بودن) نقل و تجزيه و تحليل مىنمايد. بعد از اتمام مباحث فوق، عنوان «تفسير فراز آيه» آغاز شده، به تبيين و شرح مفصل آن مىپردازد. در توضيح كلمات و معنا و تفسير آنها در كنار روايات و تحليلهاى اجتهادى خود، از آيات ديگر قرآن نيز بهره مىبرند (مانند ج4، ص219-220 و 221). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مىكشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مىنمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مىكنند). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مىكشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مىنمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مىكنند). در بحث «دلالة الحروف و الألفاظ على مدلولاتها» واضع را خداوند مىداند و اين دلالت را ناشى از وضع او محسوب مىدارد. عنوانى به نام «دليل إعجاز القرآن»، ذيل برخى از آيات مطرح مىنمايد كه در آن بحث، از وجوه و جنبههاى مختلف اعجاز آيه يا آيات مورد نظر، سخن به ميان مىآورد (مانند ج4، ص479). مفسر محترم ضمن رعايت تفسير ترتيبى، از بيان موضوعات قرآنى متناسب با آيات و توضيح آنها به كمك روايات و آيات ديگر، كوتاهى نكرده و بحثهاى موضوعى زيادى را مطرح مىنمايد. محقق در ابتدا مقدمهای در ۱۲۰ صفحه ارائه داده است. در این مقدمه پس از بیان اجمالی درباره تفسیر و مشاهیر صحابه در تفسیر، طبقات مفسران را از قرن اول هجری تا زمان مفسر (قرن سیزدهم هجری) مطرح کرده، که جمعا ۳۴۹ نفر را مورد بررسی قرار داده است. سپس به ترجمه مفسر، اساتید و شاگردان او، دیدگاه علماء درباره وی، وفات، تالیفات و فرزندان ایشان، پرداخته است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 1
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
وجوب تمسک به ثقلین ,
تمسک به قرآن ,
سوره آل عمران ,
سوره نساء ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
فضیلت سوره آل عمران ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر به رأی ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
آداب استعاذه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد اول کتاب بعد از مقدمات دوازده گانه به تفسیر استعاذه و تفسیر سوره های فاتحه، بقره، عمران و نساء پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 1
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
سوره حمد ,
آیه عفو اهل کتاب ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیة الکرسی ,
فضیلت سوره حمد ,
فضیلت سوره بقره ,
تفسیر امامیه ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
آیه فتلقی آدم ,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مىباشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جملهها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سورهها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مىپردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سورهاى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مىدهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مىداند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سورهها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مىكند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مىنمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مىشود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مىپردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مىنمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مىپردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مىباشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مىكنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكردهاند و تلاش نمودهاند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونهاى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيهاى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كردهاند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مىپردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مىنمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مىپردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مىدهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مىنمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمىشود توضيح مىدهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مىكنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مىنمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پىريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مىنمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بودهاند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مىرسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مىدهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مىدهد، اين امر، طبيعى به نظر مىرسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مىدهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مىباشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مىنمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مىنمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مىنمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مىدهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مىدارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مىدهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مىدارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مىكند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مىنمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مىدارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مىفرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مىفرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيهاى از هر سوره مىباشد و اين قول را اجماع شيعه مىداند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمىتوان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مىفرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مىشود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مىباشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مىكند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مىنمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مىكند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مىكند. در جلد اول سوره فاتحه و سوره بقره تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
من هدى القرآن المجلد 1
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
راه کتاب ( قرآن ) ,
سوره آل عمران ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
آیه عفو اهل کتاب ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیه شهادت ,
آیة الکرسی ,
تفسیر تدبری قرآن ,
تفسیر قرآن با قرآن ,
تفسیر امامیه ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
آیه فتلقی آدم ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و بهگونهاى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مىگويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش دادهاند كه همان تفسير قرآن بهوسيله خود قرآن مىباشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشتهام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزندهاى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مىكند». در ادامه، مفسر محترم مىنويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را بهصورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مىكوشم كه تنها بينشها و بصيرتهايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافتهام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، بهطور دستهبندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سورهها آغاز مىگردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اينگونه است كه نخست مجموعهاى از آيات را ذكر مىكند، آنگاه معانى واژهها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مىدارد. آنگاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مىدهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوانگذارى شده است. به جنبههاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجهگيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مىشود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمىدهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مىكند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ بهعنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مىنمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، بهطور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مىدهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و بهطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مىكند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظهاى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات بهقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابهلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مىپردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و بهاختصار مسائل را مطرح مىنمايد. در جلد اول سوره های فاتحه، بقره و آل عمران تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 2
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
آیات امامت ,
دعوت ابراهیم علیه السلام ,
سوره بقره ,
آیه عفو اهل کتاب ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
دین ابراهیم (دین الهی توحیدی) ,
بهانه های قوم یهود ,
داستان گاو بنی اسرائیل ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد دوم مشتمل بر تفسیر آیه 66 تا 182 سوره بقره می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مجمع البيان في تفسير القرآن المجلد 2
نویسنده:
أبوعلي فضل بن حسن طبرسي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المرتضی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره آل عمران ,
سوره بقره ,
خاتمه سوره بقره ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیه شهادت ,
آیة الکرسی ,
فضیلت سوره آل عمران ,
تفاسیر ادبی ,
مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب) ,
چکیده :
مجمعُ البیان فی تفسیر القُرآن، از مهمترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ ق) عالم دینی و مفسر شیعی. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده و از آن به عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کردهاند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آراء دانستهاند. این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. از نکات قابل توجه مجمع البیان، مباحث مرتبط با تناسب آیات در این تفسیر است که در ذیل نظم، پیوند نامعلوم یا دیریاب آیات با یکدیگر را توضیح میدهد و از این جهت، میتوان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از تبیان شیخ طوسی است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیمبندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسانتر استفادهکننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، میتوانند بهراحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحثهای موضوعی نمیپردازد و نظریات مفسران اهل سنت را نقل و با روش عالمانه نقد میکند. از نکات قابل توجه مجمع، مبحث تناسب آیات این تفسیر است که نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات را با یکدیگر، توضیح میدهد و از این جهت، میتوان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان نمونه کامل تفسیر ادبی است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از آیات هر سوره را نقل میکند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاههای علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی میکند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائتهای مختلف (تحت عنوان «حجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر اسباب النزول، سپس معنای مبسوط و منقّح آن گروه آیات را به دست میدهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سورهها را به یکدیگر باز مینمایاند. این شیوه و این سبک شیوا و فصلبندی شده، به مراجعهکننده امکان میدهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصلهای فرعی میگنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابهلای صفحات بسیاری جستجو کند. جلد دوم کتاب شامل تفسیر سوره بقره از آیه 183 تا آخر و تفسیر سوره آل عمران می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير المنسوب الى الإمام ابی محمد الحسن بن علي العسكري علیهم السلام
نویسنده:
حسن بن علی عسکری؛ ناظر: محمدباقر موحد ابطحی؛ محقق: مدرسة الامام المهدي علیه السلام
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الامام المهدي علیه السلام,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
آیات فضائل اهل بیت (ع) ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
آیه عفو اهل کتاب ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیة الکرسی ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر امامیه ,
تفسیر روایی ,
تفسیر امام حسن عسکری ,
تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام ,
شیوه ائمه (ع) در تفسیر ,
تفسیر قرآن ائمه ,
آیات امامت ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
آیه فتلقی آدم ,
تشریح کلیات قرآن (افعال امام ع) ,
چکیده :
التفسير المنسوب إلى الإمام أبيمحمد الحسن بن علي العسكري عليهمالسلام از تفاسير روايى اماميه، متعلق به قرن سوم. متن اين تفسير تا پایان آيۀ 282 سورۀ بقره موجود است. اين تفسير با بيان رواياتى راجع به فضائل قرآن و تأويل و آداب قرائت قرآن آغاز شده و با ذكر احاديثى مشتمل بر فضائل اهلبيت. و مثالب دشمنان اهلبيت. ادامه يافته است. بحثهاى متعددى نيز دربارۀ سيرۀ نبوى، بخصوص راجع به مناسبات پيامبر و يهوديان، مطرح شده است. در مجموع، در اين تفسير 379 حديث آمده است. بيشتر روايات طولانى و مفصّل است، به طورى كه گاه يك روايت چندين صفحه را در بر مىگيرد. و به همين جهت، در برخى موارد ساختار روايى از بين رفته است. در برخى روايات نيز آشفتگى وجود دارد. در اين تفسير برخى آيات تأويل شده و بيشتر تأويلها دربارۀ معجزات پيامبر و امامان است. در اين تفسير به اسباب نزول آيات كمتر توجه شده، گر چه به مصاديق آيات اشاره شده است. مباحث صرفى و نحوى و بلاغى نيز در اين تفسير وجود ندارد. سلسلۀ سند روايت كتاب نشان مىدهد كه نقل اين تفسير در ميان محدّثان و فقهاى قم در قرن چهارم و پنجم متداول بوده است. مطالب تفسير را محمد بن قاسم استرآبادى خطيب، مشهور به مفسر جرجانى، كه شايد تدوين كنندۀ تفسير نيز باشد، از دو راوى آن، يعنى ابوالحسن على بن محمد بن سيار و ابويعقوب يوسف بن محمد بن زياد، نقل كرده است. در مقدمۀ كوتاه اين دو بر تفسير آمده است كه بعد از به قدرت رسيدن حسن بن زيد آنان مجبور به مهاجرت از وطن خود شدند. از آنجا كه آنها از آمدن خود نزد امام حسن عسكری عليهالسلام سخن گفتهاند، تاريخ ورودشان به سامرا مىبايست بعد از 254 بوده باشد، زيرا اين سال، زمان آغاز امامت امام عسكری عليهالسلام بوده است. در ادامه گفتهاند كه متن كل تفسير را به مدت هفت سال نزد امام فراگرفتهاند. حال آنكه از وفات امام در 260 سخنى به ميان نيامده است و ظاهرا پس از درگذشت امام، آن دو به موطن خود بازگشتهاند. با وجود قدمت اين تفسير، وثاقت آن در بين علماى اماميه از گذشته مورد بحث بوده است. محمد بن على بن بابويه، معروف به شيخ صدوق (متوفى 381)، نخستين عالم امامى است كه از اين تفسير مطالب فراوانى در كتب خود نقل كرده، گر چه دربارۀ وثاقت يا عدم اعتبار آن سخنى نگفته است. ابن بابويه متن تفسير را مستقيما از استرآبادى دريافت نموده است. وى در آغاز كتاب فتوايى خود، من لايحضره الفقيه. ضمن اشاره به اين نكته كه آنچه در اين اثر فراهم آمده از نظر خودش صحيح است، بيان داشته كه روايات كتاب را از متون معتبر و مشهور گرفته است. همو در باب تلبيه، از استرآبادى حديثى نقل كرده و در پایان گفته است كه باقى آن را در كتاب تفسير آورده است. بر اين اساس، اگر شيخ صدوق خود تدوين كنندۀ تفسير نبوده، احتمالا تهذيب كنندۀ آن بوده است. مؤيد صحت اين احتمال، سخن نجاشى (متوفى 450؛ است كه در ذيل آثار شيخ صدوق به دو اثر تفسيرى، تفسير القرآن و مختصر تفسير القرآن، اشاره كرده است. شاهد ديگر بر اين نظر، ذكر روايتى با همين سند در كتاب التوحيد. شيخ صدوق است. در آخر آن روايت نيز شيخ صدوق بيان داشته كه متن كامل حديث را در تفسيرش آورده است. نخستين منتقد وثاقت تفسير، احمد بن حسین بن عبيداللّه غضائرى، معروف به ابن غضائرى، بود كه در الضعفاء خود، محمد بن قاسم استرآبادى را فردى ضعيف و كذّاب معرفى كرده و دو فرد مذكور در سلسلۀ سند را-كه تفسير را، به نقل از پدرانشان، از امام حسن عسکری(ع) روايت كردهاند-مجهول خوانده است. ابن غضائرى تفسير را «موضوع» دانسته و جاعل آن را سهل بن احمد بن عبداللّه ديباجى (متوفى 380) معرفى كرده است. معتقدان به وثاقت متن تفسير در نقد كلام ابن غضائرى دلايلى آوردهاند، از جمله گفتهاند كه در انتساب متن كتاب الضعفاء به ابن غضائرى ترديد وجود دارد. و بر اساس متن تفسير، ابن سيار و ابويعقوب متن را بدون واسطه از امام روايت كردهاند. همچنين در تفسير تصريح شده است كه پدران اين دو بعد از مدتى سكونت در سامرا به شهر خود بازگشتند. و در اسناد روايت كتاب ذكرى از پدران آن دو نيست. بنابراین، ذكر نام آنها در برخى روايات ديگر، سهو كاتب است. اما اين مطلب پذيرفتنى نيست، زيرا نام پدران ابن سيار و ابويعقوب در تمام روايات منقول از اين تفسير در آثار متعدد شيخ صدوق آمده است. دربارۀ سهل بن احمد هم نجاشى. ضمن معرفى او، وى را از جمله كسانى دانسته كه بر آنها خردهاى نيست. خطيب بغدادى. تنها به تشيع سهل بن احمد و نمازگزاردن شيخ مفيد (متوفى 413) بر جنازۀ وى اشاره كرده است كه اين مطلب بر جلالت مكان وى در بين اماميه دلالت دارد. نكتۀ جالب توجه ديگر قرار داشتن پدر ابن غضائرى در طريق روايت تفسير با همين سلسله سند متداول است. برخى گفتهاند كه طريق شيخ صدوق در روايت اين تفسير، متعدد است، زيرا در مواردى به جاى محمد بن قاسم استرآبادى از محمد بن على استرآبادى، در طريق خود از دو راوى تفسير، ياد كرده است. بعيد نيست كه اين دو، يكى بوده باشند، زيرا ذكر نام جد به جاى پدر متداول بوده است. همچنين ذكر شده كه حسن بن خالد برقى تفسيرى در 120 جزء به املاى امام حسن عسکری(ع) نگاشته است. اما شيخ طوسى. حسن بن خالد برقى را جزو كسانى دانسته كه ائمه را درك نكرده و از آنان به طور غير مستقيم روايت كردهاند. محدّث نورى (متوفى 1320؛ج 5، ص188)، با استناد به گفتۀ ابن شهر آشوب (متوفى 588)، قاطعانه تفسير برقى را طريق ديگر روايت متن تفسير امام عسكرى دانسته است، اما مشكل پذيرش اين قول اين است كه هيچ روايتى از اين تفسير وجود ندارد كه نام برقى در آن ذكر شده باشد. همچنين آقا بزرگ طهرانى. اشاره كرده كه مراد از عسكرى در قول ابن شهر آشوب، امام هادی عليهالسلام است و حسن بن خالد نمىتواند از راويان امام حسن عسکری(ع) باشد. در فهرست نسخههاى عكسى و ريز فيلمهاى كتابخانۀ سيدعبدالعزيز طباطبائى (متوفى بهمن 1374) در قم، سه نسخه با عنوان تفسير نگاشتۀ ابوعلى حسن بن خالد برقى معرفى شده است. اما با مراجعۀ نويسندۀ مقاله و رؤيت نسخهها مشخص شد كه آنها همين تفسير منسوب به امام حسن عسکری(ع) و با همين سلسله سند متداولاند و دليلى برای انتساب اين نسخهها به برقى، حداقل در اين نسخهها، وجود ندارد. پس از شيخ صدوق، ابومنصور احمد بن على طبرسى در كتاب احتجاج ضمن معرفى منابع خود از تفسير امام حسن عسکری(ع) ياد كرده، اما به عدم اشتهار آن اشاره نموده و به اين دليل، سند روايت كتاب را به طور كامل آورده است. سعيد بن هبة اللّه قطب راوندى. نيز از اين تفسير، بدون اشاره به نام آن، مطلبى نقل كرده است. ابن شهر آشوب نيز از اين تفسير، با تصريح به نام آن ولى بدون ذكر سند، مطلبى آورده است. عبدالجليل قزوينى، كه در حدود 560 كتاب نقض را مىنوشته، از جمله تفاسير مشهور امامى به تفسيرى با عنوان تفسير امام حسن عسکری(ع) اشاره كرده، اما چون از اين تفسير مطلبى نقل نكرده است، نمىتوان به طور حتم مقصود وى را همين تفسير موجود دانست. محقق كركى (متوفى 940) و شهيد ثانى زينالدين بن على عاملى (متوفى 965) در اجازات خود، در شمار كتبى كه اجازۀ روايت آن را دادهاند، حديثى را از اين تفسير با ذكر طريق خود به آن آوردهاند. در ميان فقهاى معاصر امامى، شيخ محمد جواد بلاغى (متوفى 1352 ش) ضمن رسالهاى از نادرستى انتساب اين تفسير به امام حسن عسكری عليهالسلام سخن گفته و متن را مجعول دانسته است. آيتاللّه خوئى و شيخ محمدتقى تسترى نيز با او هم رأىاند. با اين حال، مطالبى در اين تفسير وجود دارد كه معمولا فقها آن را پذيرفتهاند. برای نمونه مىتوان به حديث مشهور در بيان اوصاف فقهایى كه مىتوان از آنها تقليد كرد اشاره نمود. گزارش تقريبا كاملى از اقوال علماى اماميه دربارۀ اين تفسير را استادى آورده است. نسخههاى خطى متعددى از اين تفسير موجود است. متن تفسير به فارسی ترجمه شده است. قديمترين ترجمۀ فارسی موجود آن، آثار الاخيار نام دارد كه ترجمۀ ابوالحسن على بن حسن زوارهاى (متوفى 984) و ترجمۀ تمام متن موجود است. قدرت اللّه حسینى شاهمرادى نيز سورۀ فاتحۀ اين تفسير را با عنوان تفسير فاتحة الكتاب از امام حسن عسکری(ع) سلام اللّه عليه و پژوهشى پيرامون آن (تهران 1404) با مقدمهاى مبسوط در اثبات و ثاقت تفسير، ترجمه و منتشر كرده است. سيدحسين بهريلوى (بريلوى؛ متوفى 1361) اين تفسير را به زبان اردو ترجمه كرد و با عنوان آثار حيدرى به چاپ رساند. متن عربى تفسير چند بار چاپ شده است. اين كتاب، بر اساس شش نسخۀ خطى و به كوشش سيدمحمدباقرابطحى، در 1409 در قم چاپ انتقادى شد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
تعداد رکورد ها : 146
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید