جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1712
ناگریزی‌ها و ناگزیری‌‌های ایمانوئل کانت و آقاعلی زنوزی در تحلیل قضیه‌ی‌ حملی
نویسنده:
مرتضی حامدی ، محمد باقر عباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قضیه‌‌ی حملی از سرآغاز اندیشه‌‌های فلسفی، مبحثی مهم و مبنایی بوده است. در دوره‌ی‌ قاجار با ورود افکار غربیان به کشور و آغاز فلسفه‌ی تطبیقی در ایران، مکتب فلسفی تهران در تقابل با آرای ایمانوئل کانت، به تقسیمات جامع‌ومانع‌تری از قضیه‌ی حملی دست یافت. اگرچه تقسیمات کانت از قضیه‌ی‌ حملی، در همه‌‌ی علوم و دانش‌‌های غرب تأثیراتی جدی به جای گذاشت، ولی نواقصی نیز داشت. اما در مکتب تهران و اندیشه‌‌های آقاعلی زنوزی، مسیر متفاوتی طی شد و قضیه‌‌ی حملی با مباحثی چون معرفت‌شناسی، وجودشناسی و الهیات بالمعنی‌الاخص گره خورد؛ به‌طوری‌که صحت قضیه‌ی حملی، میوه‌ی‌ اصالت وجود به حساب آمد. به‌رغم وجوه مشترک این دو اندیشمند و ناگریزی‌‌های آن‌ها در تقسیم قضایا، دسته‌بندی آن‌ها تبعاتی داشت که هر دو حکیم از پذیرش آن ناگزیر بودند. مقاله‌ی حاضر در پی آن است که با روشی تحلیلی، آرای این دو فیلسوف درخصوص قضیه‌ی حملی را نقد کند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
نگرش زیبایی‌‌شناختی به موتیف اسلیمی در هنر اسلامی با توجه به زیبایی آزاد و پیوستۀ کانت
نویسنده:
فریده آفرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت به‌‌دقت یک انشعاب برای زیبایی‌‌شناسی ذوقی در نظر گرفت که مستقل و خودمختار است و به‌‌طور مستقیم از عرصۀ علاقه‌‌های نظری و عملی، حسی و از امر مطبوع و خیر متمایز است. او دو نوع زیبایی آزاد و وابسته را از هم متمایز کرد و بیان زیبایی وابسته در حکم زیبایی‌‌شناختی را نمادی از مفاهیم اخلاقی در نظر گرفت. وجه نظر زیبایی‌‌شناس هنگام بیان حکم محض ناظر به طرح و ترکیب‌‌بندی صرف به شمار می‌‌آمد و حکم زیبایی‌‌شناختی غیرمحض با دقت در مواد آزاد یا رنگ‌‌ها و صداها و اشکال ساخته می‌‌شد. در این صورت مفاهیم اخلاقی به‌‌عنوانِ نمادی از زیبایی محض به‌‌عنوانِ محمول حکم بیان می‌‌گردند. در نظر کانت، زیبایی فی‌‌نفسۀ نقوش اسلیمی در زمرۀ اطلاق مفاهیم فاهمه و نیز شناخت نظری نبود؛ اما آیا طبقه‌‌بندی کانت از اسلیمی به‌‌عنوانِ زیبایی آزاد، می‌‌تواند بستری مناسب برای دیگر رویکردها و نگرش‌‌ها به هنر اسلامی فراهم آورد؟ خود واقعۀ زیبایی محض برآمده از هماهنگیِ پیشین‌‌بنیاد فاهمه و مخیله به‌‌منزلۀ بستری برای ورود به رویکردهای دیگر محسوب می‌‌شود؛ به‌‌علاوه پشتیبان و عمق‌‌دهنده به آرای افرادی محسوب می‌‌شود که خواهان برطرف‌‌کردن نقصان‌‌های روش‌‌شناختی مختلف سنت‌‌گرا، عرفانی و نمادین هستند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
گذر از دیالکتیک استعلایی کانت به ایدئالیسم دیالکتیکی هگل
نویسنده:
پدیدآور: زهره شفیعی نژاد ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: احمد علی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث از «امر مطلق» و نحوه ی مواجهه ی آدمی با آن، یکی از مسائل اصیل و عمیق تفکر، در تاریخ فلسفه و اندیشه است؛ بر این اساس در طول سیر اندیشه، هریک از فلاسفه و متفکران نسبت به این مفهوم، نظرات و اکتشافاتی مهم و ارزشمند داشته اند. کانت و هگل نیز از جمله ی این فیلسوفان نام آور محسوب می شوند. در این رساله کوشیده ایم تا ابتدا به درک درستی از مفهوم امر مطلق نزد کانت نائل شویم؛ سپس اظهارات کانت را از دیدگاه هگل به نقد بکشیم و آن گاه به ترسیم دیدگاه هگل در خصوص امر مطلق بپردازیم. به طور کلی کانت معتقد است امر مطلق متعلق به ساحت اشیاء فی نفسه ایی است که عقل محض راهی برای شناخت آن ندارد و به همین علّت در تلاش برای دست یابی به چنین شناختی، دچار دیالکتیک و توهم می شود؛ اما هگل معتقد است در سیستم فلسفی کانت اختلالاتی وجود دارد که منجر به این نتیجه ی نادرست از امر مطلق شده است و بر این اساس او معتقد است تنها دغدغه ی اندیشه ی بشر در طول سیر تاریخ، اندیشه و فلسفه، امر مطلق و دست یابی به شناختی جامع و متقن از آن بوده است؛ همچنین آن که وی بر خلاف کانت، آدمی و قوای شناختی آن را مستعد شناخت و معرفت از امر مطلق می داند و از همین رو هگل در مهم ترین آثار خویش، به ترسیم سیر آگاهی در شناخت وجوه گوناگون امر مطلق پرداخته است.
پژوهشی در معضل صورت‌گرایی در فلسفه ی اخلاق کانت و بررسی انسان‌شناسی دینی او به مثابه ی راه‌حل
نویسنده:
پدیدآور: سیده معصومه موسوی ؛ استاد راهنما: سیدمحمدرضا حسینی بهشتی ؛ استاد مشاور: مزدک رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این رساله می‌کوشیم اشکال صورت‌گرایی را به عنوان محوری‌ترین نقد به اخلاق کانتی، نخست تقریر و سپس امکان ارائه‌ی پاسخ به آن را بررسی کنیم. در فصل اول ضمن تشریح مبانی نظری لازم برای ورود به مسئله، دفاعیه‌های مختلفی را که به منظور حل این چالش پدید آمده‌اند ارزیابی می‌کنیم و نشان می‌دهیم که چرا آنها برای حل این معضل ناکارآمد هستند. در جمع‌بندی ضمن بیان تمایز رویکرد خود از دیگر رویکردها، راهکار خود برای حل مسئله را به اختصار معرفی می‌کنیم. در فصل دوم به تقریر نقد هگل - به عنوان یکی از مهم‌ترین فیلسوفانی که نقد صورت‌گرایی به اخلاق کانت را صورت‌بندی کرد- به تفصیل و از دل آثار مختلفش می‌پردازیم و در این مسیر، مفاهیم و جان‌مایه‌های اساسی نقد هگل را شناسایی می‌کنیم. بررسی نقادانه‌ای که ما را به استعلایی بودن مفهوم آزادی و از خود و از جهان بیگانگی به عنوان دو معضل اصلیِ شناسایی شده توسط هگل رهنمون می‌شود. معضلی که پژوهش ما می‌کوشد از طریق راهکاری دو بخشی در فصل سوم و چهارم به آنها پاسخ دهد. در فصل سوم می‌کوشیم اشکال نخست -استعلایی بودن مفهوم آزادی- را از طریق رجوع به آثار تاریخی کانت تعدیل کنیم و نشان دهیم کانت دغدغه‌ی زمینه‌های انضمامی‌ای که مفهوم آزادی در تضارب با آنها سر برمی‌اورد را داشت و به تفسیر یکسر استعلایی از مفهوم آزادی اکتفا نکرد. در فصل چهارم تلاش می‌کنیم پاسخی برای اشکال دوم -بیگانگی با خود و جهان- فراهم آوریم. این پاسخ‌ را از طریق تأکید بر مضامینی مستدل می‌کنیم که کانت در کتاب دین در چهارچوب عقل صرف به آنها پرداخت و مدعی می‌شویم که انسان‌شناسی دینی و دیگر مولفه‌های دینی اندیشه‌ی کانت، با شاکله‌سازی برای اخلاق، موجب می‌شوند تا اخلاق کانت از صورتِ عقلیِ محض خارج شود و بتواند فاعل و فعل اخلاقی را در مسیری انضمامی‌تر شناسایی و صورت‌بندی کند. در بخش نتیجه‌گیری کفایت این پاسخ را به محک نقد و ارزیابی می‌گذاریم و نشان می‌دهیم که این راه‌حل می‌تواند چه دشواری‌هایی را از پیش‌روی اخلاق کانت بر‌دارد و چه نقدهایی را بی‌پاسخ باقی می‌گذارد و چه چشم‌اندازی برای حل مسئله می‌گشاید.
مقارنه و بررسی تطبیق وجدان در قرآن و فلسفه کانت
نویسنده:
پدیدآور: زهرا پازوکی ؛ استاد راهنما: زهرا خیراللهی ؛ استاد مشاور: ناصر محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره در فلسفه اخلاق مطرح بوده است ، مسئله وجدان اخلاقی است . در این زمینه اندیشمندان فراوانی به تفکر پرداخته اند ؛ برای نمونه کانت ،علامه جعفری ، روسو، فروید و ... با توجه به عنوان پژوهش که به دنبال مقایسه وجدان از دیدگاه قرآن و ایمانوئل کانت است .محقق در این پژوهش به بررسی هر دو دیدگاه پرداخته است .این نوشتار ، ضمن بیان مبانی نظری وجدان از منظر آن دو ، تلاش نموده تا به بیان ریشه های وجدان و پیامدهای آن از نگاه قرآن و کانت بپردازد .و تفاوت ها و شباهت های این دو دیدگاه را ذکر نماید نتایج پژوهش نشان داد که فرضیه های تحقیق درباره وجدان در این پژوهش به طور کیفی قابل تایید است و تفاوت ها در مفاهیمی چون نیت ، اخلاق مطلق و رابطه وجدان و خدا است .همچنین ، در این پژوهش ریشه های وجدان اخلاقی از دیدگاه کانت بر سه قاعده کلی بنا شده : 1) قاعده قانون کلی ، 2) قاعده انسانیت ، 3) قاعده خود مختاری در حالیکه در این زمینه ریشه وجدان اخلاقی بر اساس قرآن در خود شناسی است .
مقایسه ی اعتبار کلی احکام در نقدهای اول و سوم کانت و سنجش آن در نقد سوم به طور خاص(برمبنای شرح گایر و راجرسون)
نویسنده:
پدیدآور: حسن ایزدی ؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری ؛ استاد مشاور: یوسف نوظهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
طبق نظر کانت در نقد عقل محض، اعتبار کلی احکام مبتنی بر مقولات پیشینی ای است که فاهمه آن ها را بر داده هایی که در حساسیت داده می شوند، اطلاق می کند. از آن جا که این مقولات پیشینی و به تبع ضروری و کلی اند، احکامی که از آن ها ماخوذ می شوند نیز کلی اند و، البته، اثبات پذیر از طریق تجربه. اما در نقد سوم مطلب از این قرار است: قوایی که در احکام زیباشناختی عمل می کنند همان هایی هستند که در احکام شناختی به کار آورده می شوند. بنابراین باید احکام زیباشناختی را نیز، دقیقا به همین دلیل، همچون کلی در نظر گرفت. باری، در خصوص احکام زیباشناختی چنین نیست که فاهمه مفهومی متعین (مقوله) را بر داده های حسی اطلاق کند؛ بلکه، اعتبار این احکام از راه هماهنگی آزادانه خیال و فاهمه استوار می شود، چیزی که کانت آن را بازی آزادانه خیال و فاهمه می نامد. اگرچه اعتبار احکام، در نقد نخست، به واسطه مقولات متعینی اثبات می شد که بر داده های حسی اطلاق می شوند، در نقد سوم مقولات متعین عهده دار چنین کاری نیستند و به همین خاطر کانت مفهوم "بازی آزادانه" را، در مقام جایگزین مقولات متعین، پیش می گذارد.در این رساله با یاری گرفتن از تفاسیر برجسته موجود، این مفهوم سرنوشت ساز را در کانون توجه قرار خواهیم داد و نیز نشان خواهیم داد که قاطبه این تفاسیر با آموزه های اصلی نقد نخست در تعارض اند.
تحلیل مفهومی آزادی حقوقی از منظر فلسفه کانت
نویسنده:
پدیدآور: امید بنائی ؛ استاد راهنما: محمد امامی ؛ استاد مشاور: هادی صادقی اول
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اندیشه ایمانوئل کانت اندیشه فلسفی جامع در پی تعریف و تدقیق همه امور انسان در پاسخ به سه پرسش است:چه میتوانم بدانم؟چه باید بکنم؟به چه چیزی می‌توانم امید داشته باشم؟آنچه که او در بنیاد تفکر خویش محور پاسخ به این سه پرسش قرار می‌دهد مفهوم آزادی است.در نظر او هویت انسان با آزادی است که از امور دیگر جدا می‌شود.بنابراین برای اینکه انسان،انسان باشد لازم است که آزادی خود را در همه ابعاد زندگی خویش محقق کند.بعدی از انسان را زندگی اجتماعی و محور تنظیم آن یعنی حقوق تشکیل می‌دهد.در این پژوهش با گذری به مفهوم فلسفی آزادی و مقدمات آن،چگونگی طرح و تحقق این مفهوم در اندیشه حقوقی با محوریت اصل آزادی بیرونی پرداخته شده و تبیین می‌گردد که از این اصل است که کل اندیشه حقوقی کانت توسعه و تکوین می‌یابد.در نهایت بیان می‌شود که حفظ و تضمین آزادی نیازمند خروج از وضعیت طبیعی انسان است که در آن آزادی وجود دارد اما ناپایدار و تضمین نشده است.وضعیت جایگزین وضعیت حقوقی نامیده می-شود که خود نیز به لحاظ مفهومی در پرتو اصل آزادی بیرونی شناخته می‌شود.وضعیت حقوقی اقتضای ایجاد یک نهاد در عالم واقع به نام دولت دارد تا فرآیند حفظ و تضمین آزادی به صورت انضمامی ضمن کارکردی که برای آن تعریف شده صورت پذیرد.دولت برآمده از ایده وضعیت حقوقی دارای سه ضابطه شکلی و یک ضابطه ماهوی و اقضائاتی از قبیل تفکیک قواست.ضابطه ماهوی در نهایت به مثابه پلی است که بین نهاد واقعی دولت و اندیشه مفهومی آزادی وجود دارد و همواره پاسدار اندیشه آزادی است تا صورت انضمامی دولت به سوی وضعیت استبدادی که درآن هویت انسانی نقض و مخدوش می-شود، منحرف نشود.
تبیین و تحلیل مبانی معرفتی تلورانس دینی و اخلاقی در پروتستان مسیحی و ردپای آن در نظام فلسفی کانت
نویسنده:
پدیدآور: محسن نمازیان ؛ استاد راهنما: علی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تلورانس، پدیده ای است ذوابعاد و دارای معانی کثیر که در بدو امر، در اروپای دوران رنسانس در زمینه مسائل دینی پدید آمد که بعد ها به سایر حوزه های اخلاقی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... سرایت کرد و عبارت بود از حق آزادی در انتخاب مذهب یا هر نوع آزادی در اظهار باور و عقیده. از آنجایی که نقطه عزیمت این پژوهش که روش آن از نوع روش کیفی با استفاده از مطالعه هرمنوتیکی شخصیت کانت و متون فلسفی آن و نحله پروتستان می باشد که برای فهم بهتر، نوشته های ایشان به طور مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند و آراء مفسران در این زمینه دخالت داده شده است. پاسخ به این سوال است که، چرا و چگونه می توان رد پای تلورانس دینی و اخلاقی پروتستانی را در کانت مشاهده کرد؟ و مبانی معرفتی تلورانس دینی و اخلاقی پروتستان مسیحی و ارتباط و عدم ارتباط آن دو با کانت به چه شکل بوده است؟ به تبع بیان معنای وسیعی که از تلورانس آورده شده است می توان گفت که، مذهب پروتستان مسیحی در زمره مذاهبی است که بر اساس تعالیم کتاب مقدس، تغییرات اساسی باورمند و تلورانس را نسبت به پیروان خود و ادیان دیگر در تمام حوزه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی، اخلاقی، علمی ، فلسفی و... ابراز نموده است و ایمانوئل کانت که یک فیلسوف مدرن و متأثر از این مذهب و فرقه باپیتسم است، به نسبت سنجی میانِ برداشتِ فلسفی خود از مقوله تلورانس به معنای آزادی، اراده، خود مختاری و وجدان که در بردارنده‌ ی جهت های فلسفی، دینی و اخلاقی بوده است؛ بهره برده است.
کرامت انسان به عنوان فاعل اخلاق و متعلق فعل اخلاقی از منظر کانت و بررسی آن از منظر اخلاق اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: مجید توکل ؛ استاد راهنما: یدالله دادجو ؛ استاد مشاور: سید حسن بطحایی ؛ استاد مشاور: احمد حسین فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره زمینه‌ساز مباحث بسیاری در حوزه دین شده مساله رابطه بین ایمان و عمل است. در این پژوهش به بررسی و آسیب‌شناسی رابطه ایمان و عمل از منظر مطهری و کانت پرداخته شده است. کانت با پس‌زدن معرفت درپی گشودن راهی برای ایمان است و ایمان را همان عمل به دستور اخلاقی خویش می‌داند. مطهری در آثار خویش عباراتی دارد که در ضمن آنها علاوه بر ترسیم رابطه بین ایمان و عمل به آسیب‌شناسی رابطه بین ایمان و عمل از منظر ایمانوئل کانت پرداخته است. مبنای بررسی و آسیب‌شناسی در اینجا تعریفی از دین است که دین را مجموعه‌ای از عقاید، اخلاق و احکام می‌داند. براین اساس نظرات کانت را در سه حوزه فعل عقلانی، اخلاقی و عبادی بررسی شده است. ازجمله آسیب‌هایی که مطهری در این سه حوزه به نظرات کانت وارد کرده است از این قرار است: آسیب اشکال انگیزش برای عمل، تقلیل مفاهیم دینی به دریافت‌های عقلانی، عدم توجه به حسن فعلی و فاعلی، بشری انگاشتن قوانین الهی و ... . از نظر این پژوهش شیوه صحیح رابطه ایمان و عمل در میان آیات قرآن و احادیث معصومین قابل دسترسی است که در قالب نظریه ایمان دینی به آن پرداخته شده است. ایمان مورد نظر این پژوهش متشکل از معرفت، اعتقاد قلبی و عمل جوارحی است و قابل افزایش و کاهش است. تکیه اصلی در این نظریه بر ذو مراتب‌بودن عنصر معرفت و عمل است. عنصر معرفت خود یک عمل عقلانی حساب می‌شود و ما با اعتقاد به خداوند، نبوت، جاودانگی روح و معاد دارای شناخت مضاعف در نسبت با عمل روبه‌رو می‌شویم و این معرفت و باور در اعمال و رفتارهای اخلاقی و عبادی ما تاثیر گذاشته و انگیزه ما را برای عمل مضاعف کرده و مطابق با آنچه ایمان داریم عمل خواهیم کرد.
بنیاد فلسفی حقوق انسان در فلسفه کانت
نویسنده:
پدیدآور: سیدحمیدرضا سعادت نیاکی ؛ استاد راهنما: علی فتح طاهری ؛ استاد مشاور: علینقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: شیرزاد پیک حرفه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کاربرد واژه «حق» در معنای «حق‌داشتن»، نخستین بار در منشور کبیر، متعلق به قرن سیزدهم بازمی‌گردد و تا پیش از آن، به سطح خودآگاهی تاریخی بشر نرسیده بود؛ در عین حال، این مفهوم در دوره مدرن شکوفا شده است؛ زیرا زمانه پیشامدرن تکلیف‌محور بود و با شیفت پارادایمی به دوره مدرن، دوره حق‌محوری آغاز شد؛ به این معنا که نسبت به ماهیت تاریخی و حکمی مفهوم حق، بینش جمعی و دقیق پدید آمد و رعایت حقوق اساسی یا بنیادین بشر به‌مثابه کمینه شرایط لازم برای هر نظام حقوقی ضرورت یافت. ایمانوئل کانت که یکی از بزرگترین فلاسفه تاریخ و برجسته‌ترین فیلسوف عصر روشنگری است، گرچه بحث مستقلی درباره فلسفه حقوق انسان ارائه نکرد؛ اما در نظام گسترده و منسجم فلسفی خویش مفاهیم و اصولی را عرضه داشت که رگه‌های پررنگ بنیاد فلسفی حقوق انسان در آن قابل ردیابی است. رساله پیشِ‌رو درصدد است با تشریح مبانی فلسفی حقوق انسان در اندیشه او، موضع کانت درباره موضوعات حقوق بشری، مانند حق مالکیت، حق آزادی بیان و... و نیز برقراری دیالوگ میان حقوق انسان در اندیشه کانت با آنچه در میان سرمایه فرهنگی‌مان وجود دارد، به جنبه‌های گوناگون این موضوع بپردازد. روش پژوهش رساله دربردارنده ترکیبی از دو روش تاریخ‌نگری با تمرکز بر زمینه و زمانه‌ و بستر تاریخیِ شکل‌گیری موضوع و روش تحلیل مفاهیم و وضوح‌بخشی به آنها در بستر متن است. بر پایه این تحقیق روشن می‌شود که کانت بنیاد نسبتاً مستحکمی را برای حقوق انسان در دوره مدرن پایه‌گذاری کرده است که شبکه به‌هم‌پیوسته‌ای از دیدگاه‌های فلسفی او در حوزه‌های انسان‌شناسی، اخلاق، سیاست و حقوق به آن شکل داده‌اند تا آنجا که برخی پژوهشگران تأکید دارند یکی از پایه‌های فلسفی اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل فلسفه عملی کانت است. همچنین، بررسی موضوع‌های حقوق بشری در اندیشه کانت نشان می‌دهد که او با توجه به فلسفه سیاسی‌اش در اکثر آنها، مانند حق مالکیت خصوصی، حق رفاه و آزادی بیان در قامت یک فیلسوف لیبرال ظاهر شده است. یکی دیگر از نتایج این پژوهش، قابلیت فلسفه حقوق بشر کانت برای برقراری دیالوگ آن با ما به‌مثابه انسان ایرانی صاحب سنت تاریخی خاص در زمینه حقوق انسان است.
  • تعداد رکورد ها : 1712