جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1977
تبیین اندیشه زیبایی‌شناختی کانت و دلالت های تربیتی آن
نویسنده:
کیهان محمدخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی جایگاه فضیلت در اخلاق کانت
نویسنده:
سیدمسعود آریادوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وظیفه‌گرایی، فضیلت‌گرایی و نتیجه‌گرایی از جمله شاخه‌های فلسفه اخلاق هستند. این سه قسم از فلسفه اخلاق به جهت نوع نگرش و مدخلی که در فلسفه اخلاق دارند از همدیگر جدا می‌شوند؛ و گویا آنها را باید به عنوان رقیب محسوب کرد. اصولا گفته می‌شود نحله‌های سه گانه فلسفه اخلاق، به جهت تمایز در منشهای منتخب، یارای این را ندارند که با هم جمع شوند. اگر وظیفه‌گرا با این پرسش شروع می‌کند که عمل درست چیست و در پاسخ به اعمالی اشاره دارد که فی حد نفسه معتبرند، نتیجه‌گرا هم همین سوال را با اشاره به سنجش نتایج اعمال پیگری می‌کند. در مقابل، فضیلت‌گرایان با طرح سوالی مبنی بر چگونه زیستن، و دعوت کردن به سوی مجموعه‌ای از فضایل، فلسفه اخلاق را به سرانجام می‌رساند. با چنین نگاهی باید گفت که این سه تفکر نه تنها با یکدیگر قابل جمع نیستند بلکه در تقابلی همیشگی در ترد رقیبانشان به سر می‌برند.حتما به یاد داریم که این گفتمان اخیر را پذیرا نشدیم و با ارائه تاریخچه‌ای مستند، در راستای شناخت ماهیت حرکت تاریخی فضیلت‌گرایی، دیدیم که چنین ایده‌ای – یعنی در تقابل به سر بردن شاخه‌های فلسفه اخلاق – حداقل در مورد فضیلت‌گرایی و وظیفه‌گرایی محلی از اعراب ندارد. روشنگریهای جیمز ریچلز در این مورد را شاهد بودیم. با توجه به تفکرات این فیلسوف آنچنانکه دیدیم بر خلاف تفکر فضیلت‌گرایان رادیکال، می‌توان با تدبیر اندیشی خاصی، و با نگرشی به دور از غرض‌ورزی، حداقل برای وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی، میدانی را حاضر نمود که در آن دوشادوشِ هم، در جهت هدایت کنشگر اخلاقی برای فتح قله‌های اخلاق، در تحرکی شایسته و سامان‌مند، در تعامل – و نه تقابل – به سر ببرند.قصه فضیلت‌گرایی در نوع رادیکالش به این مساله ختم نمی‌شود. هجمه به کانت و گلایه از اصول وظیفه-گرایی او، از اصول جدا ناپذیرِ این تفکر بنیادگرای انحرافی است. الیزابت آنسکوم بذر این جریان انحرافی را پاشید. به خاطر داریم که این جریان رادیکال عامل اساسی از یادبرده شدن فضیلت‌گرایی را تفکر اخلاقی کانتی می‌دانست. تفلسف اخلاقی کانت به دو سبب ویران‌کننده اخلاق فضیلت‌گرا دانسته شده است: یکی اعتبار فی حد نفسه وظایف اخلاقی در مقابل فضایل اخلاقی، و دیگری عدم گرایش به غایات.این تفسیر از اخلاق کانت، کذب محض است. هر چند که در وظیفه گرایی‌اش برای قواعد اخلاقی فی حد نفسه اعتبار قائل است، اما این تمام فلسفه اخلاق کانت نیست. چنین تفکری فقط از خواندن کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق ناشی می‌شود. باید توجه داشته باشیم که این کتاب تنها کتاب کانت در زمینه اخلاق نیست. علاوه بر بنیاد، نوشته دیگری تحت عنوان مابعدالطبیعه اخلاق باب فلسفه فضیلت، وجود دارد که به شدت گرایشهای نتیجه‌گرایانه دارد. در مابعدالطبیعه است که کانت از غایات سخن به میان می‌آورد و غایات مورد طلب را فضیلت می‌نامد. از دیدگاه کانت محال است که اَعمال فاقد غایت باشند. غایات مد نظر کانت بر آمده از همان امر مطلقی هستند که اصول و قواعد اخلاقی را تشکیل می‌دهند. بنابراین نزد کانت صحبت از غایاتی نیست که ذیل انگیزه حسی و عاطفی هستند؛ بلکه سخن از تمایلات تکلیف مآبی است که انسان، با اراده‌ی خود آنها را انتخاب می‌کند. در همین مابعدالطبیعه است که بزرگ‌ترین وظیفه آدمی کسب فضیلت ذکر شده. آری؛ درست است که کانت با وظیفه‌گرایی سخت و خشن خود آغاز می-کند، اما در ادامه بحث که در دو کتاب نقد عقل عملی و مابعدالطبیعه اخلاق، به آن پرداخته شده، این سوال را می‌پرسد که هدف از انجام عملِ مبتنی بر امر مطلق چیست؟ پاسخ هم این است: غایت عالی و نامشروطی که همواره تکلیف است فضیلت می‌باشد. حقیقتا کانت نظریه اخلاقی خود را با مبحث فضیلت به پایان می‌برد. او غایت نظریه اخلاق‌اش را در همین فضیلت ذکر کرده است. نگریستن بدون اغماض به تفکر اخلاقی کانت حاکی از این خواهد بود که کانت اصول اخلاقی را با غایات اخلاقی که همان فضایل باشند، به نحوی کاملا انحصاری ترکیب کرده است؛ آنچنانکه می‌توان کانت را یک فیلسوف فضیلت‌گرای کثرت‌گرا، در مقابل فضیلتگرای رادیکال دانست. تفاوت اصلی کانت با دیگر فضیلت‌گرایان و نتیجه‌گرایان در این است که او از غایات و از فضایل شروع نمی‌کند. بلکه از ساخت و ساز وظیفه‌گرایی مبتنی بر امر مطلق آغاز کرده و در نهایت به فضیلت ختم می-کند. منکر این نیستم که کانت وظیفه‌گراست، به یک معنا کانت وظیفه‌گرا هست؛ آنهم زمانیکه خواهان نگارش قواعد اخلاقی مبتنی بر امر مطلق است. در این قسم از ایده اخلاقی‌اش، هر چند که در پی دسترسی به قواعد و اصول اخلاقی است، اما در اوایل کتاب مابعدالطبیعه اخلاق، آب پاکی را دست خواننده می‌ریزد که هدفش از درج مباحث وظیفه‌گرایی، ادراک فضیلت است و نه چیز دیگر. حال در اینجا باید گفت که او یک فضیلت گرا می‌شود. آنچنانکه جان استوارت میل بنابه گفته‌های موثق او، در اصول اخلاقی به سودگرایی نظر دارد؛ و در نهایت سودهایی را که آنها را هم نوع با فضیلت می‌داند، برای غایت اخلاق، فرا می‌خواند؛ یا ارسطو که در قواعد اخلاقی به حدوسط می‌پردازد، اما در مبحث غایات، فضایل را هدف رسیدن به اصول اخلاقی قید می‌کند. کانت هم مانند عموم فلاسفه اخلاق؛ یک بخش نظریه اخلاقی‌اش به بررسی قواعدی اختصاص دارد که آدمی را در موقعیتهای اخلاقی راهنما باشد. در این بخش به مساله چه باید انجام دهم پرداخته شده، بخش دیگر چرا باید انجام دهم مد نظر است؛ و کانت می‌گوید چونکه باید فضیلتمند شویم. این پایان کار تفلسف اخلاقی ایمانوئل کانت فیلسوف نخبه آلمانی قرن هیجده است
نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشه‌های دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریه‌های آنها را مطرح کرده‌ایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادری‌گرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمی‌توان کرد. تنها می‌توان نفس را چونان امری وحدت‌دهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم می‌دهد. همچنین کانت می‌گوید استدلال‌هایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساخته‌اند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آن‌ها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی می‌کوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشه‌های ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.
اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت
نویسنده:
عزالدین رضا نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی «کانت»
نویسنده:
عزالدین رضا نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت
نویسنده:
عزالدین رضا نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نگاهی به جایگاه مفهوم «استعلایی (Transcendental)» در فلسفۀ نظری کانت * (با توجّه به پاره‌ی از مصادیق آن در کتاب نقد عقل محض)
نویسنده:
علی‌اکبر عبدل‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مفهوم «استعلایی»، بنیادی‌ترین مفهوم در فلسفۀ نظری کانت است. از همین رو، فهم معرفت‌شناسی کانت اساساً مبتنی بر فهم معنا، کاربرد و کارکرد این مفهوم در نظر اوست. در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی، خواهیم کوشید که با توجّه به پاره‌ای از مصادیق مفهوم «استعلایی» در کتاب نقد عقل محض، نشان دهیم که فلسفۀ نظری کانت، برخلاف فلسفه‌های عقلی و تجربی پیش از وی که همگی «متعالی - محور»ند، به چه معنا و چگونه فلسفه‌ای «استعلایی- محور» است. برای انجام این کار خواهیم کوشید که با بیان تحلیل کانت از ساختار و کارکرد منطقی احکام فاهمه حضور مفهوم «استعلایی» در قالب سلسله‌ای از عناصر غیر تجربی، بویژه عنصر«وحدت خودآگاهی محض»، در معرفت‌شناسی کانت را نشان دهیم.
صفحات :
از صفحه 81 تا 103
کانت و مسالۀ معنی‌داری یا بی‌معنایی متافیزیک
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اینکه آیا از نظر کانت متافیزیک، معنادار است یا نه، مسأله اصلی این نوشتار است. در اینجا برآنیم تا در راستای این مسأله کلی، نظر کانت را در ذیل دو سوال زیر مورد بررسی قرار دهیم: 1-اساساً معناداری و‌ بی‌معنایی متافیزیک آنگونه که در فلسفه معاصر محوریت دارد، برای کانت نیز موضوعیت داشت؟ آیا معنی­داری و بی­معنایی متافیزیک مسأله اصلی و بنیادی کانت است یا تنها زمینه­ها و دلالت‌‌هایی کلی در میان است؟ 2-در صورت وجود زمینه‌‌ها و استلزامات و دلالت‌‌های کلی در باب معناداری و‌ بی‌معنایی متافیزیک در فلسفه کانت، دیدگاه‌‌های وی به چه جهات و چه سطوحی از معناداری و‌ بی‌معنایی در باب متافیزیک مربوط می­شود؟ پاسخ سوال نخست آن است که به نظر می­رسد که اولاً رویکرد و نقد کانت از متافیزیک را می­توان معرفت شناختی و البته از نوع استعلایی آن دانست و نه از منظر زبان (یعنی براساس متافیزیکِ زبان، فلسفه زبانی، فلسفه زبان متعارف یا زبان شناسی)، ثانیاً از حیث مسأله محوری، معنی‌داری یا‌ بی‌معنایی متافیزیک، نه مسأله اصلی کانت است و نه آنکه فلسفه وی به نحو واضح و متمایز و مستقلی، متضمن چنین مسأله­ای است. ثالثا می­توان پذیرفت که فلسفه کانت از زمینه‌‌ها، دلالت‌‌ها و استلزام‌‌هایی در باب مسألۀ معنی‌داری و‌ بی‌معنایی متافیزیک برخوردار است. اما سوال دوم، دو سطح از معناداری یا‌ بی‌معنایی را می­توان در فلسفه کانت به دست آورد: الف-سطح زبانی: از دو جهتِ اجزا (یعنی از جهت واژگان و جملات متافیزیکی) و کل (به عنوان نظام وعلم متافیزیکی ) و ب- سطح غیر زبانی. در سطح زبانی، اولاً واژگان و جملات متافیزیکی‌ بی‌معنی نیستند؛ ثانیاً این ادعا که: متافیزیک یک علم است،‌ بی‌معناست. در سطح غیر زبانی، مجموعه متافیزیک به دلیل عدم وصول به غایات و...،‌ بی‌معنا دانسته می­شود.
صفحات :
از صفحه 93 تا 113
کانت‌ و مسئولیت اجتماعی، سیاسی
نویسنده:
علی ذکاوتی قره گوزلو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
نقطه‌ آغازین‌ اندیشه‌ورزی‌ کانت‌ در فلسفه‌، نقادی‌ وی‌ به‌ نظریه‌ مهم‌ او در باب‌ آنتی‌نومی‌ها باز می‌گردد. کانت‌ سرچشمه‌ آنتی‌نومی‌ها را در گذر از فهم‌، به‌ خرد می‌یابد. نظریه‌ آنتی‌نومی‌ همواره‌ به‌ مثابه‌ محوری‌ بنیادی‌ در اندیشه‌های‌ وی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد. با مطالعه‌ آراء و اندیشه‌های‌ وی‌ در حوزه‌ حیات‌ اجتماعی‌ به‌ خوبی‌ و به‌ روشنی‌ می‌توان‌ دریافت‌ که‌ تا چه‌ حد آراء فلسفی‌ وی‌ در باب‌ خرد و خرد ورزی‌ و اخلاق‌ که‌ در دو اثر گرانبهای‌ وی‌ یعنی‌ نقد خرد نظری‌ و نقد خرد عملی سامان یافته‌اند در اندیشه‌های‌ اجتماعی‌ وی‌ مؤثر واقع‌ شده‌اند. کانت‌ برای‌ تبیین‌ اندیشه‌های‌ تربیتی و سیاسی‌ خود بر آن بود تا تفسیری‌ از حیات‌ تاریخی‌ «نوع انسان‌» ارائه‌ دهد. به این ترتیب صلح‌ را یکی‌ از مسائل‌ مهم‌ جهانی‌ شمرد و صلح‌جویی‌، خودبیداری، عقل نظری، خردورزی، اندیشه‌ورزی و جامعه مدنی را از اهداف‌‌ اصولی‌ روشنگری و نیز تربیت‌ دانست.
صفحات :
از صفحه 121 تا 148
نگاهی به مبادی و مسائل فلسفه اطلاعاتِ لوچیانو فلوریدی
نویسنده:
محمد خندان, غلامرضا فدایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
فلسفه اطلاعات عنوانی است که لوچیانو فلوریدی، فیلسوف معاصر ایتالیایی، برای اشاره به یک حوزه جدید در مطالعات فلسفی عنوان کرده است. فلسفه اطلاعات در زمره آن دسته از فلسفه های مضاف است که هم دارای جنبه پدیدارشناختی است و هم دارای جنبه فرانظریه‌ای. این بدان معنی است که فلسفه اطلاعات از یک سو متکفل تحقیق انتقادی درباره ماهیت مفهومی و اصول اساسی اطلاعات، از جمله دینامیک های اطلاعات، کاربرد اطلاعات و علوم مربوط به اطلاعات است و از سوی دیگر، معطوف به اخذ و کاربرد روش شناسی‌های مبتنی بر نظریه اطلاعات و رایانش برای حل مسائل فلسفی است. در مقاله حاضر، پس از تبیین سیر تاریخی ظهور فلسفه اطلاعات در تاریخ تفکر غرب، مسائل هجده گانه مطرح در آن به اجمال تبیین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 39
  • تعداد رکورد ها : 1977