واقعگرایی ساختاری از دیدگاههای تاثیرگذار در فلسفهی علم معاصر است که در میان بسیاری از فیلسوفان علم واقعگرا مورد اقبال واقع شده است. این دیدگاه به شکلی ساما
... انیافته از سوی جان ورال معرفی شده و دیگران آن را گسترش دادهاند. هدف از این پژوهش بررسی نسبت میان شکلگیری دیدگاه واقعگرایی ساختاری و دیدگاههای پراکندهی فیزیکدانان درباره واقعنمایی نظریههای علمی است و به این پرسش میپردازد که چگونه ساختارگرایی جان ورال بر زمینهای از دیدگاههای فیزیکدانان دربارهی واقعیت فیزیکی و واقعنمایی نظریههای علمی شکل گرفته است؟ پس از بررسی دیدگاه جان ورال و نیز آرای شماری از فیزیکدانان برجسته در باب واقعنما بودن نظریههای علمی و شرح دو رویکرد مهم در تقابل میان آنها، نشان داده شد که ورال از خلال رویکرد ساختارگرایانهی هانری پوانکاره که به شکل روشنتری سامان یافته بود، به نظریهی واقعگرایی ساختاریاش دست یافته،و نخستین کسی بود که جوهرهی اندیشهی پوانکاره را دریافته و سپس آن را به شکلی فنیتر و فلسفیتر پرورش داده است. همچنین میتوان نتیجه گرفت که برخلاف دیدگاه معمول، که در بسیاری موارد پنداشته میشود نظریههای فلسفی از مناقشات میان فیلسوفان سر برمیآورند، در این مورد میتوان به روشنی دید که نظریهی واقعگرایی ساختاری جان ورال ریشه در مناقشات فلسفی میان فیزیکدانان دارد.
بیشتر