ترجمه ماشینی:
از نظر الیزابت رودینسکو، مورخ روانکاوی و یکی از روشنفکران برجسته فرانسوی، کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا نماینده «نسل بزرگ» فیلسوفا
... ان فرانسوی هستند که کارهای قابل توجهی انجام دادند و زندگی باورنکردنی داشتند. این متفکران آشفته و مبتکر جنگ جهانی دوم و انقلاب فرهنگی و سیاسی دهه 1960 را تحمل کردند و افق فرهنگی آنها تحت سلطه مارکسیسم و روانکاوی بود، اگرچه آنها به هیچ وجه پیرو آموزه های مارکس و فروید نبودند. رودینسکو بسیاری از این روشنفکران را شخصاً میشناخت و از طریق تجربههای زیسته و یادآوری خاطرات، شرحی از اندیشههای آنها را میبافد. به عنوان مثال، کانگویلهم، فیلسوف برجسته علم بود که تأثیر زیادی بر کاوش فوکو در زمینه سلامت عقل و جنون داشت. آلتوسر در یک درام شخصی بدنام زندگی کرد. و در نمایش زندگی فروید برای پرده، سارتر اساساً رویکرد فلسفی خود را به روانکاوی تغییر داد. رودینسکو دفاعی پرشور از کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا در برابر «فیلسوفان جدید» اواخر دهه 1970 به راه می اندازد. دهه 1980، که کار - و گاهی اوقات زندگی خصوصی - این نسل بزرگ را محکوم کردند. رودینسکو تلاشها برای از بین بردن آنها و همچنین سنت مارکسیستی و چپ به طور کلی با قلم مو کمونیسم به سبک شوروی را رد میکند. در نظریه فرویدی و فلسفه تعهد رادیکال، او سنگری در برابر نوعی روانشناسی دستکاری، تجویز قرص و عادی سازی می بیند که هدف آن تبدیل افراد به مصرف کنندگان بی فکر است. «فلسفه در زمان آشفته»، شدید، هوشمندانه و متقاعدکننده، با پویایی تفکر فرانسوی در قرن بیستم تسخیر شده است. (جلد 46، شماره 9)
بیشتر