ترجمه ماشینی:
این پژوهش به رویکرد «المهدی البوعبدلی» مورخ الجزایری (1907-1992) در طرح موضوع جنبش سلفی در الجزایر می پردازد و مراحل پیدایش و توسعه آن را از قرن
... ن چهاردهم میلادی بررسی می کند. تا پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، چون او را نخستین روش این موضوع میدانند و مبانی مطالعه به او سپرده شد و بر نخستین نشانههای تاریخی تولد ایستاد. آن جنبش در الجزایر از طریق مطالعه خود با عنوان: عبدالرحمن الاخدری و مراحل سلفی گری در الجزایر. در مجله العسله که توسط وزارت آموزش اصلی و امور دینی الجزایر صادر شده بود، در شماره 53 سال 1978 میلادی به چاپ رسید. البوعبدلی میبیند که جنبش سلفی در الجزایر بهعنوان واکنشی اصلاحی در برابر انحرافات و بدعتهایی که در عرفان اسلامی در مغرب میانه رخ داده بود، ظهور کرد. از این رو اختلاف میان اصلاح طلبان سلفی و مدافعان تصوف شدت گرفت. البوعبدلی متعهد بود که این جریان سلفی را در نظام تاریخی خود و مطابق با ویژگی های فرهنگ اسلامی مغرب اسلامی قرار دهد. یکی از ویژگی های آن این است که از محیط صوفیانه اهل سنت که برگرفته از فقه مالکی و عقیده اشعری است، پدید آمده است، اما از دوران جدید به دلیل تأثیری که بر سلفی گری شام داشته، به جنبشی علیه فرهنگ صوفی تبدیل شده است. به خصوص انشعاب وهابی آن. تجربه تاریخی بیهودگی تلاش برای از بین بردن تفکر صوفیانه در مغرب مرکزی را ثابت کرده است، زیرا سلفی گری الجزایر برای قرن ها با جوهر تصوف همسو بود. با توجه به اینکه پیشگامان اصلی اصلاحات سلفی در مغرب مرکزی این دوگانگی را در اظهارات و مواضع خود تجسم می بخشیدند، باید به پدیده جفت شدن سلفی گری با تصوف پرداخت. امثال: «عبد الرحمان الاخضری»، «عبدالکریم الفکون القسنطینی» و «ابو رأس الناصری المعسکری»
بیشتر