جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
دلت خوش است آقای مایکل سندل
نویسنده:
پیمان حقیقت‌طلب
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
وینش,
چکیده :
کتاب «عدالت، کار درست کدام است؟» مجموعه‌ درس‌گفتارهای فلسفه‌ی سیاسی مایکل سندل در دانشگاه هاروارد است. درسی که سندل با عنوان «عدالت» سال‌هاست آن‌ را در هاروارد ارائه می‌دهد. با یک کتاب عمیقاً فلسفی روبه‌رو هستید که با حجم زیادی قصه و داستان جذاب و قابل فهم شده است. سندل می‌کوشد که با دفاع همه‌جانبه از دیدگاه ارسطویی به عدالت چهارچوبی پیشنهاد بدهد که آزادی انسان زیر سوال نرود. پیشنهاد سندل ساختن جامعه‌ای است که بتوانیم در آن با هم آن‌قدر گفت‌وگو کنیم که فضیلت‌های اساسی را تعیین کنیم و بر اساس آن فضیلت‌ها قوانین را بچینیم. اما انگار چشمانش را بر روی بازی‌های قدرت می‌بندد.
جان راولز از نگاه مایکل سندل
نویسنده:
یوسف شاقول, اکرم نوری‌زاده؛ ویراستار: جمال امامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: دانشگاه مفید,
چکیده :
«مایکل جی. سندل» استاد دانشگاه هاروارد در رشته دولت و فلسفه سیاسی، از برجسته‌ترین صاحب‌نظران در زمینه فلسفه سیاسی معاصر غرب و از چهره‌های مطرح در مکتب جماعت‌گرایی است. او در بخشی از دوران دانشجویی خود، شاگرد «چارلز تیلور» دیگر اندیشمند جماعت‌گرا بود. شهرت و اهمیت سندل بیش از هر چیز برخاسته از کتاب اثرگذارش با عنوان «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» است که در ۱۹۸۲ در نقد اندیشه و آرای «جان رالز» دیگر فیلسوف سیاسی معاصر آمریکایی نوشته شد و از همان هنگام، سربرآوردن یکی از منتقدان مهم لیبرالیسم در آمریکا را نوید داد. مخاطب ایرانی احتمالا با «جان رالز» بیش از «مایکل سندل» آشناست؛ مناقشاتی که در ایران بر سر خوانش‌های جدید از عدالت صورت گرفت، بیشتر از هر فیلسوف دیگری که درباره عدالت قلم زده، نام رالز را بر سر زبان‌ها انداخت، این مناقشات تا مدتها میان چهره‌های فکری ایرانی وجود داشت و بخش مهمی از آن هم به فضای ژورنالیستی راه یافت و بدین‌ترتیب جان رالز را به چهره‌ای تقریبا شناخته شده در ایران تبدیل کرد. از سوی دیگر، اگر چه از هر دوی این شخصیت‌ها کتابهای مهمی به فارسی ترجمه شده است، اما راولز به عنوان چهره‌ای که نظریه‌اش در باب عدالت خیلی زود در سراسر جهان به مباحثات نظری بسیاری دامن زد، در ایران هم مورد توجه موافقان و مخالفان او قرار گرفت. اما سندل از این نظر جنجال کمتری به پا کرده و به همین دلیل هم کمتر از راولز مورد توجه قرار گرفته است. کتاب مهم و محوری جان رالز با عنوان‌ «نظریه‌ای در باب عدالت» مدتهاست به فارسی ترجمه شده و در کنار این دو منبع اصلی، بسیاری از مراجع تشریحی مکتوب هم به فارسی وجود دارد که به شرح و نقد نظریات این فیلسوف برجسته در خصوص عدالت پرداخته است. در خصوص آثار سندل اما، تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، غیر از کتاب محوری و اصلی مایکل سندل که عنوانش در بالا آمد، چند کتاب دیگر از او هم به فارسی ترجمه و منتشر شده است که «آنچه با پول نمی‌توان خرید؟»، «عدالت؛ چه باید کرد؟»، «اخلاق در سیاست» و «انسان بی‌نقص» از جمله آنها است. به هر ترتیب باید پذیرفت که مایکل سندل با همه اهمیت و نفوذش در غرب، در ایران جزو فیلسوفان مهجور بوده و کمتر به اندیشه‌هایش رجوع شده است. آنچه بهانه‌ای شد تا در اینجا به پیوند و ارتباط رالز و سندل نگاهی بیاندازیم، کتابی است که اخیراً در ایران تالیف و منتشر شده که محور اصلی آن واکنشی است که مایکل سندل به نظرایات جان رالز درباره عدالت دارد. این کتاب به قلم «یوسف شاقول» و «اکرم نوری‌زاده» نگاشته شده است و انتشارات دانشگاه مفید قم آن را به منتشر کرده است. عنوان کتاب چنین است: «جان رالز از نگاه مایکل سندل». محور اصلی این کتاب مربوط به نقدهای اساسی سندل به نظریه عدالت رالز است و ما برای معرفی بهتر این اثر نگاهی به اندیشه‌های این دو متفکر بزرگ فلسفه سیاسی در دوران معاصر، کیفیت نقدهای سندل به رالز و نوع پرداخت کتاب «جان رالز از نگاه مایکل سندل» خواهیم پرداخت. کتابی که محتوای آن از رساله دکتری «اکرم نوری‌زاده» اخذ شده و حالا در قالب کتابی حجیم (بیش از ۵۰۰ صفحه) در اختیار علاقه‌مندان فارسی‌زبان به فلسفه سیاسی قرار گرفته است. *** «سندلِ» جماعت‌گرا در مقام منتقد «رالزِ» لیبرال سندل از منتقدان جدی رالز است و در طول مدتی که درباره عدالت اندیشیده و قلم زده است، همواره نیم‌نگاهی به آثار و نظریات رالز داشته است. سندل در این انتقادات عموماً از موضع یک اندیشمند جماعت‌گرا به آرای جان رالز پرداخته است؛ موضعی که به صراحت می‌توان گفت منظری وسیعتر از آنچه لیبرالیسم خود را به آن محدود کرده، دارد. در جماعت‌گرایی منظری وسیع‌تر، کلی‌تر و با جزئیات بیشتری نسبت به انسان، جامعه و مناسبات انسانی-اخلاقی موجود در دل جامعه اتخاذ می‌شود. اما باید به یاد داشت که اتخاذ چنین رویکردی (جماعت‌گرایی) به معنای خروح از پارادایم و گفتمان لیبرال نیست؛ یعنی نگاه جماعت‌گرایان به مسئله عدالت، با وجود همه چالش‌ها و مناقشاتی که با رویکرد لیبرال داشته و دارد، اما به طور کلی آنها را هم باید در درون گفتمان و پارادایم لیبرالیسم فهمید، نه بیرون از آن. بدین وجه نقد سندل به رالز یا کلیت نظام لیبرال، اگر چه ممکن است در ظاهر شباهت‌هایی به نقدهای چپ‌گرایان و مارکسیست‌ها داشته باشد، ولی این صرفا ظاهر امر است و ظواهر نباید خواننده هوشیار را فریب دهد؛ به این اعتبار می‌توان گفت نقد سندل به رالز تا حد زیادی یک نقد درون‌گفتمانی است و در اعماق این نقدها، بیشتر تلاش می‌شود که راه‌هایی برای نجات لیبرالیسم واقعاً موجود، از یکسونگری‌ها و تنگ‌نظری‌ها یافته شود. همچنین این تلاش‌ها بیشتر به مثابه راه‌هایی در نظر گرفته می‌شود که از نظر لیبرال‌ها باید با طی کردن آن‌ها به تکمیل پروسه‌ای پرداخت که در روند تاریخی‌اش، مدام محتاج تکمیل‌تر شدن و به‌روزرسانی شدن است. ذکر این نکته برای فهم نسبت رالز و سندل و نقدهای دومی بر اولی امری اساسی به نظر می‌رسد.
بازشناسی انتقادی فلسفه سیاسی مایکل سندل در مناسبات اخلاق و سیاست
نویسنده:
محمدرضا احمدی طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مایکل سندل، فیلسوف سیاسی مشهور معاصر، از نحلة «‌جامعه‌گرایان یا جماعت‌گرایان» و از منتقدان جان رالز، نظریه‌پرداز مشهور «عدالت» در جهان غرب محسوب می‌شود. سندل در کتاب فلسفة عمومی، که حاوی مقالاتی از نوشته‌های او درباب «اخلاق در سیاست» است، آموزه‌های فلسفی ـ سیاسی خود را با رویکردی آشکار و مصداقی تشریح کرده است. سندل، که شهرت اصلی او به‌دلیل قوت در بیان و سوق‌دادن مباحث انتزاعی فلسفة سیاسی به مسائل عینی اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی است، در این کتاب تلاش می‌کند تا مناسبات اخلاق و سیاست، به‌ویژه در جامعة آمریکا و باتوجه‌به مصادیق عینی و نمونه‌های ملموس و قابل‌فهم برای عموم مردم را موردمداقه و ارزیابی قرار دهد. در مطالعة انتقادی این رسالة سندل، ضمن بازشناسی فرازهای مهم فلسفة سیاسی او با آموزه‌هایش درباب مناسبات اخلاق و سیاست، دیدگاه وی در نقد نظریة عدالت رالز در لیبرالیسم را واکاوی خواهیم کرد. روش تحلیل در این پژوهش نیز توصیفی ـ تحلیلی است.
عدالت از دیدگاه اجتماع‌گرایان (با تاکید بر نظریه عدالت سندل) و رهیافت‌های آن برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: الگوی پیشرفت,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث درباره ماهیت عدالت و جنبه‌های مختلف آن از همان آغاز، با فلسفه سیاسی همراه بوده است. حتی برخی از فلاسفه سیاسی به ویژه در دوران معاصر، فلسفه سیاسی خود را حول موضوع عدالت شکل داده‌اند و بیشترین بحث‌ها و آثار خود را به مسئله عدالت اختصاص داده‌اند. شاید نتوان اندیشمند یا پژوهشگری در عرصه فلسفه سیاسی را یافت که عدالت یا حداقل یکی از شقوق عدالت یعنی عدالت اجتماعی یا عدالت توزیعی را جزء موضوعات فلسفه سیاسی نداند. علت این مسئله را می‌توان با تحلیل مفهوم فلسفه سیاسی و ارتباط غیرقابل انکاری که موضوعات فلسفه سیاسی با موضوع عدالت پیدا می‌کند، دانست. اگر فلسفه سیاسی را بخشی از فلسفه اخلاق بدانیم که متکفل پاسخ به سؤالات مربوط به اخلاق سیاسی است آنگاه یکی از مهم‌ترین این سؤالات مسئله عدالت و جنبه‌های مختلف آن خواهد بود. در کانون مسائل اخلاق سیاسی، موضوع قدرت سیاسی و ارتباطی که این قدرت با فرد، جامعه، دولت و خالق هستی- و به تعبیر فلسفی واجب‌الوجود- پیدا می‌کند قرار دارد. به عنوان نمونه می‌توان سؤالاتی از این قبیل را از جمله مسائل مربوط به اخلاق سیاسی دانست: آیا حکومت باید برای بزرگ‌ترین و بیشترین میزان سعادت برای افراد تلاش کند؟ مشروعیت یک حکومت در چیست؟ چه میزان از غرایز و خواسته‌های افراد باید برآورده شود و به چه شکلی؟ به چه دلیل یا دلایلی حکومت حق دارد به اعمال قدرت در عرصه عمومی جامعه اقدام کند؟ خیرها چه چیزهایی هستند و چگونه باید در میان مردم توزیع شوند؟ نقش دولت درباره تعیین و توزیع خیرهای فردی و اجتماعی چیست؟ چه نوعی از دعاوی مربوط به منابع، بیان کننده و دربردارنده به رسمیت شناختن استحقاق یا شایستگی است؟ اکثریت تا چه میزان موجه است که نگاه اخلاقی خود را به بقیه جامعه تحمیل کند؟ و فراتر از همه این‌ها آیا یک مبنای فرا انسانی برای رفع و رجوع اختلافات مربوط بر سر مسائل مربوط به فلسفه اخلاق و سیاست وجود دارد یا خیر؟ همان‌گونه که پیدا است برخی از این قبیل سؤالات یا مستقیماً به حوزه عدالت مربوط می‌شوند و یا اینکه بازگشت به موضوع عدالت دارند. چنین سؤالاتی تقریباً از زمان بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی غرب توسط سقراط و پس از او افلاطون، جزء مسائل ماندگار در تاریخ فلسفه سیاسی بوده است (Plant,1991). در عرصه ادیان توحیدی به ویژه، دین مبین اسلام، موضوع عدالت همواره مورد توجه بوده است و بخش قابل توجهی از آموزه‌های اسلامی در متون دینی به موضوع عدالت از جنبه‌های مختلف معطوف بوده است. به لحاظ تاریخی- سیاسی نیز یکی از موضوعات محوری در منازعات فکری و سیاسی دو جریان عمده در جهان اسلام- یعنی تشیع و اهل سنت- نیز عدالت و تلقی‌های مختلف از آن بوده است (مسجدجامعی، 1385). بر این اساس می‌توان عدالت را یکی از مفاهیم محوری در فلسفه سیاسی دانست هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تاریخی. با تحلیل مفهوم فلسفه سیاسی، می‌توان دریافت که عدالت همواره یکی از موضوعات پایدار در فلسفه سیاسی بوده است. اگر فلسفه سیاسی را مطالعه ماهیت امور سیاسی بدانیم (Strauss, 1988) یا آن را تفکر نظام‌مند و منسجم درباره ماهیت بنیادین سازمان سیاسی جامعه و ارتباط آن با ماهیت انسان‌ها بدانیم (White, 2003) و یا اینکه فلسفه سیاسی را تفکر منظم درباره غرض و غایت حکومت بدانیم (کوئینتن، 1371). آنگاه مشخص خواهد شد که عدالت یکی از موضوعاتی است که فلسفه سیاسی با توجه به چهارچوب مفهومی خود باید به آن بپردازد. زیرا اجتماع سیاسی را به هر شکلی که تصور کنیم و هدف آن را هر چه که بدانیم، این پرسش مطرح می‌شود که سازمان سیاسی باید کار ویژه و هدف خود را بر اساس چه اصولی تحقق بخشد. اینکه سازمان سیاسی باید هدف خود را به شکلی منصفانه تحقق بخشد تقریباً به طور عام، قابل قبول است اما پرسش مهم‌تر آن است که چه اصولی را باید برای تحقق منصفانه غایات خود، لحاظ کند. در پاسخ به این سؤال موضوع عدالت خود را نمایان می‌سازد و لذا یکی از موضوعات پایدار در فلسفه سیاسی آن است که اجتماع سیاسی چه اصولی از عدالت توزیعی را مبنای عمل خود قرار دهد. آن‌گونه از اصطلاح عدالت توزیعی بر می‌آید، عدالت توزیعی امری است مربوط به توزیع و تقسیم خیرها یا سهم‌های اجتماعی و اینکه چه اصولی باید بر این امر حاکم باشد. به عبارت دیگر اصول عدالت توزیعی مربوط است به تقسیم کردن هر آنچه که دولت به شکلی صحیح برای شهروندانش فراهم کرده است. و همچنین مربوط است به تکالیف یا تقاضاهایی که دولت ممکن است به شهروندانش تحمیل کند و از آنها خواستار باشد. در دو دهه پایانی قرن بیستم، اجتماع‌گرایی و منازعه معروف این مکتب با لیبرالیسم، بسیاری از فعالیت‌ها در عرصه فلسفه سیاسی را به خود اختصاص داد. دامنه این منازعه به قرن جدید هم کشیده شد. به طور عینی، مکتب اجتماع‌گرایی جدید در اوایل دهه 1980، با انتشار چهار کتاب مهم، ظهور و بروز یافت: «در جستجوی فضیلت» مکینتایر در سال 1981، «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» سندل در سال 1982، «حوزه‌های عدالت» والزر در سال 1983 و «مقالات فلسفی» چارلز تیلور در سال 1985. هر یک از این کتاب‌ها به شیوه خودشان، اهداف و آرمان‌های لیبرالیسم به ویژه در زمینه عدالت و حقوق را مورد نقد قرار دادند. هدف اصلی انتقادات این کتاب‌ها، «نظریه‌ای درباره عدالت» رولز بود که در سال 1971 منتشر شده بود. اما آراء روبرت نوزیک در کتاب «هرج و مرج، دولت و آرمان‌شهر (nozick, 1974)» آراء رونالد دورکین در کتاب «جدی گرفتن حقوق (Dworkin, 1977)» و دیدگاه‌ها و آراء بروس آکرمن در کتاب «عدالت اجتماعی در دولت لیبرال» (Ackerman, 1980) نیز مورد نقد قرار گرفتند (Christman and Christman, 2009). اهميت مكتب اجتماع‌گرایی تا آنجا است كه لیبرالیسم معاصر و به ويژه اندیشمندان نوكانتي آن، تغييرات عمده‌ای را در نظريات خود بر اساس دیدگاه‌های اجتماع‌گرایان ایجاد کرده‌اند. در ميان انديشمندان اجتماع‌گرا، مايكل سندل جايگاه برجسته‌ای دارد و بدون توجه به دیدگاه‌های او درباره عدالت شايد نتوان فهم دقيقي از ماهيت و علل مباحث معاصر در باب عدالت داشت. اهميت دیدگاه‌های سندل تا آنجا است که برخي از محققان معتقدند مهم‌ترین نظريه رقيب براي عدالت ليبرال معاصر را در ابتدا توسط سندل به ويژه در كتاب «ليبراليسم و محدودیت‌های عدالت» مطرح شد و تغييراتي كه رولز در نظريه عدالتش ايجاد كرد در نتيجه توجه به دیدگاه‌های سندل در باب ماهيت عدالت بوده است. همچنين صورت‌بندی مفهوم عدالت اجتماع‌گرايانه تا حدود زيادي در نتيجه آراء سندل ايجاد شده است. بر این اساس پژوهش حاضر در پي بازسازي تئوريك خصائص محوري عدالت از ديدگاه سندل است. در زمينه اهميت پژوهش حاضر می‌توان به چند نكته اساسي اشاره كرد. اول آنكه موضوع عدالت در فلسفه سياسي علاوه بر اينكه سابقه‌ای به اندازه تاريخ فلسفه سياسي از يونان باستان تاكنون داشته است. در فلسفه سياسي معاصر مخصوصاً در دهه‌های پاياني قرن بيستم عرصه منازعات نظري گسترده بوده است و اين منازعات همچنان بخش قابل توجهي از فلسفه و نظريات سياسي معاصر را به خود اختصاص داده است. دوم آنكه عدالت سندلي از آنجا كه به موضوع تكثر و تنوع اجتماعات و فرهنگ‌های مختلف توجه دارد و آن را در نظریه‌پردازی در باب عدالت کاملاً لحاظ می‌کند از اين نظر نيز قابل توجه و تأمل است. به ويژه آنكه در دهه‌های اخير تكثرگرايي در عرصه‌های مختلف علوم اجتماعي و انساني مقوله‌ای مورد توجه و با اهميت است. نكته سوم درباره پژوهش حاضر آن است كه مفهوم عدالت از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود ميلادي به بعد عمیقاً تحت تأثیر سندل و دیدگاه‌های او در اين باره بوده است و در واقع توجه به نظريه سندل براي درك مباحث و مجادلات فیلسوفان سياسي معاصر اهميت محوري دارد عدالت اجتماع‌گرايانه سندل يكي از مهم‌ترین و جديدترين گفتمان‌ها در باب عدالت است. پژوهش حاضر شامل سه بخش است. بخش اول به بررسی آثار سندل به همراه مروری اجمالی از مهم‌ترین دیدگاه‌های او در خلال آثار منتشر شده‌اش اختصاص دارد. همچنین در بخش اول نقد بنیادین سندل بر نظریه لیبرالیسم معاصر، به ویژه یکی از مهم‌ترین فلاسفه سیاسی خط مقدم لیبرالیسم یعنی جان رولز بررسی می‌شود. رویکرد بدیل سندل به نظریه عدالت سندل، دیدگاهی است که بر ارزش‌های موجود در اجتماع تأکید بیشتری می‌کند و اجتماع را عنصر محوری در صورت‌بندی اخلاقی افراد در نظر می‌گیرد. بر این اساس نظریه عدالت سندل، در بخش دوم پژوهش بازسازی و در بخش سوم نقد می‌شود.
مایکل سندل: پوپولیسم شورشی است علیه استبداد شایسته‌سالاری
نویسنده:
جولیان کومن؛ ترجمۀ: مهدی صادقی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ترجمان علوم انسانی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شایسته‌سالاری به‌عنوان یک «باید» نظام عادلانه‌ای به نظر می‌رسد که می‌گوید هرکس باید به اندازۀ شایستگی‌هایش قدر ببیند. اما مشکل این است که خودش را یک «هست» جا می‌زند و می‌گوید آن‌ها که ثروتمندند مستحق ثروتشان بوده‌اند و آن‌ها که فقیرند، شایستگی نداشته‌اند. از نظر مایکل سندل، لیبرال‌های چپ‌گرا، با تأکید بیجا بر شایسته‌سالاری چشمشان را روی نابرابری‌های ساختاری بستند و در نتیجه، طبقۀ کارگر را از خود راندند تا دل به برکسیت و ترامپ ببندد.
طرح و نقد «خود» لیبرال (بازسازی انتقادات سندل بر رالز)
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اغلب مایکل سندل را یکی از مهم‌ترین منتقدان لیبرالیسم معاصر و به‌ویژه نظریه عدالت جان رالز می‌دانند. نقد اساسی سندل بر لیبرالیسم رالز، معطوف به نقد آن نوع برداشتی از خود یا فرد است که نظریه رالز مستلزم آن است. به نظر سندل برداشت رالز از فرد دو اشکال اساسی دارد؛ اول آنکه، این خود نمی‌تواند به معنای واقعی، آن نوع انتخابی را که مورد نظر رالز است، انجام دهد و دوم آنکه، نظریه رالز مبتنی بر خودی که مستقل و مقدم بر اهدافش باشد، نیست؛ بلکه برداشت بین‌الاذهانی از خود را در درون خود مستتر دارد که این امر با ادعای رالز درباره پرهیز از قضاوت‌های اخلاقی محتوایی درباره ماهیت خود در تضاد است. نظریه عدالت رالز، از نظر سندل مطلوب هم نیست، زیرا نمی‌تواند تبیین درست و کفایت‌مندی از مفاهیمی مانند شخصیت، خودآگاهی و دوستی ارائه دهد. سندل، در برابر رویکرد لیبرالی رالز، بر آن نوع تلقی از خود تأکید می­کند که هویت خود را از راه عضویت در اجتماعات مختلف به دست می‌آورد. غایت و هدف اخلاقی مورد نظر سندل، قبل از آنکه دستیابی به حقوق فردی باشد، معطوف به خیر عمومی است. اهمیت اخلاقی خیر عمومی برای سندل تا آنجاست که معتقد است، خیر عمومی باید تعیین‌کنندۀ حقوق باشد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 174
بررسی نقدهای مایکل ساندل و رابرت نوزیک بر ناسازگاری اصل تفاوت و فردگرایی در نظر جان راولز
نویسنده:
اکرم نوری‌زاده، یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله بر آنم تا نقد ساندل بر مقدمۀ اصل تفاوت راولز در توزیع دارایی‌ها را بررسی کنم. بر اساس این مقدمه، هیچ کسی مستحق و مالک حقیقی داشته‌هایش نیست و بنابراین دارایی‌های هر فرد باید دارایی‌های عمومی تلقی شود و همه در سودهای آن سهیم باشند و این مستلزم برداشتی جماعت‌گرایانه از «خود» به مثابۀ مالکی است که گسترده‌تر از مالک فردی است و می‌توان آن را «خود» جماعتی خواند. این تلقی از خود و مالکیت با فردگرایی و لیبرالیسم وظیفه‌گرایانۀ راولز در تعارض است. رابرت نوزیک اصل تفاوت راولز را بدین صورت نقد می‌کند که اصل تفاوت و بازتوزیع دارایی‌ها مستلزم گرفتن مالیات از ثروت‌مندان برای کمک به فقراست و این موجب بهره‌برداری از حاصل زحمت ثروت‌مندان و به بردگی گرفتن آن‌ها‌ می‌شود و با آزادی فردی لیبرالیسم در تعارض است. مؤلف این مقاله بر آن‌ است که با تحلیل و ارزیابی این دو نقد ویژگی‌ها و قابلیت‌های اصل تفاوت در نظریۀ عدالت راولز را روشن‌تر کند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 139
ارزیابی تطبیقی دیدگاه مایکل سندل و آلن هیورث درباره لیبرالیسم راولز
نویسنده:
اکرم نوری زاده ، یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مایکل سندل نظریه‌پرداز جماعت‌گرایی است که مواضع جان راولز را در کتاب نظریه عدالت به چالش می‌کشد و معتقد است در پیش‌فرض‌ها، استدلال و نتایج نظریه راولز خطاهایی وجود دارد. در مقابل، آلن هیورث با دفاع از راولز، پاسخ‌هایی را در برابر برخی نقدهای سندل بیان می‌دارد. برآنیم این موضوع را بررسی کنیم که آیا در حقیقت آن‌گونه‌که سندل و دیگر منتقدان راولز باور دارند، لیبرالیسم فردگرایی انتزاعی را پیش‌فرض می‌گیرد؟ همچنین در ادامه این ادعای مایکل سندل بررسی می‌کنیم که برای درک حقیقی هویت خویش باید تعلقات، باورها و وفاداری‌هایی را که هویت ما بدان‌ها وابسته است، در نظر آوریم؛ در حالی‌که«خود» راولزی عاری از چنین تعلقات، باورها و وفاداری‌هایی است. آلن هیورث در ادامه، با اقامه استدلالی این نظر سندل را به چالش می‌کشد.
صفحات :
از صفحه 120 تا 146
مایکل سندل (1953م.- )
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
مایکل جی. سندل (به انگلیسی: Michael J. Sandel)، (زاده ۵ مارس ۱۹۵۳ در مینیاپولیس، مینه سوتا، ایالات متحده) فیلسوف سیاسی معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد است. او بیش از همه به خاطر درس «عدالت» هاروارد، که به طور آنلاین قابل مشاهده است و نقادی اش بر نظریه عدالت جان راولز در لیبرالیسم و حدود عدالت (۱۹۸۲) مشهور است. او عضو پیوسته آکادمی هنرها و علوم آمریکا انتخاب شده‌است. او در دانشگاه‌های براندیز ماساچوست آمریکا در سال ۱۹۷۵، کالج بالیول دانشگاه آکسفورد (دکترا) در سال ۱۹۸۱ تحصیل کرد. وی در سال ۱۹۸۵ جایزه تدریس هاروارد-رادکلیف را برد و در سال ۱۹۹۹ استاد تمام دانشگاه هاروارد شد. انجمن علوم سیاسی آمریکا درسال ۲۰۰۸ از سندل بخاطر نبوغ اش در تدریس، تقدیر کرد. سندل سخنرانی‌های پر طرفداری را با موضوع «شهروندی نوین» در شهرهای لندن، آکسفورد، نیوکاسل، و واشینگتن دی. سی، انجام می‌دهد.
جماعت‌گرایی می‌تواند فضایی برای زیست مسلمانی در برابر سلطه لیبرالیسم فراهم کند
سخنران:
دکتر سید صادق حقیقت
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جمع‌بندی: 1- اسلام و جماعت‌گرایی در چند مسأله با هم شباهت دارند؛ که برخی از آن‌ها شکل عملیاتی دارند و برخی شکل نظری؛ مثل تأکید بر جماعت، سنت و فرهنگ، پیشینی‌بودن خیر، احیای فضیلت‌گرایی ارسطویی و فلسفه سیاسی مبتنی بر سنت و فرهنگ. همچنین اسلام و جماعت‌گرایی هردو منتقد لیبرالیسم هستند. بحث جنگ عادلانه و ناعادلانه را نیز ما در فرهنگ خودمان داریم؛ مثلاً می‌گوییم جهاد علیه فلان‌کشور واجب یا جایز است. مسیحیان هم در قرون وسطی اصطلاح جنگ مقدس را داشتند. نکته‌ی آخر از موارد شباهت اسلام و جماعت‌گرایی هم بحث رژیم خودکامه‌ی حقوق بشر است که لیبرال‌ها آن را تبلیغ می‌کنند و مشخصاً دولت آمریکا آن را چماقی کرده برای زدن بر سر کشورهای جهان سوم. در این‌جا ما می‌توانیم به نظر جماعت‌گرایان استناد کنیم و بگوییم حقوق بشر در بخش حقوق ایجابی می‌تواند مبتنی بر سنت و فرهنگ باشد و شما نمی‌توانید آن را به ما تحمیل کنید./ 2- ما نمی‌‌گوییم اسلام و جماعت‌گرایی یک چیز است؛ اسلام، اسلام است؛ اسلام نه سوسیالیسم است، نه سوسیال‌دموکراسی است و نه جماعت‌گرایی. قصد ما این بود که بگوییم بین اسلام و جماعت‌گرایی وجوه مشابهتی وجود دارد؛ هرچند وجوه دیگری هم هست که تفارق آن‌ها را نشان می‌دهد؛ اما بحث ما روی وجوه مشابهت بود./ 3- نقدهای جماعت‌گرایان به لیبرال‌ها وارد و مهم است./ 4- مبانی و مواضع جماعت‌گرایان فضایی برای زیست مسلمانی در برابر سلطه لیبرالیسم باز می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 15