جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
فلسفة العقل عند دونالد دافدسن
نویسنده:
بهاء درويش
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اسکندریه - مصر: منشأة المعارف,
Language, Mind and Epistemology: On Donald Davidson’s Philosophy
نویسنده:
Jerry Fodor, Ernie Lepore (auth.), Gerhard Preyer, Frank Siebelt, Alexander Ulfig (eds.)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer Netherlands,
چکیده :
ترجمه ماشینی: پروفسور دونالد دیویدسون یکی از نوآورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان اخیر است. منظومه فکری او با بررسی موضوعات مختلف در فلسفه زبان، فلسفه ذهن و معرفت شناسی، با کاوش های او در ماهیت تفسیر و درک گفتار و رفتار دیگران متحد می شود. زبان، ذهن و معرفت شناسی همراه با مقدمه خود، با پیوستن به نویسندگان آمریکایی و اروپایی در مجموعه مقالاتی که برای اولین بار در اینجا منتشر می شود، موضع واحد دیویدسون را در قبال فلسفه بررسی می کند. نویسندگان موضوعات محوری در آخرین فلسفه دیویدسون را مورد بحث قرار می دهند: موضع کلی نگر حقیقت-نظری او نسبت به معنا و فهم، معرفت شناسی تفسیر و ترجمه، دیدگاه بیرونی در معرفت شناسی، رویکرد ضد دکارتی در حسابداری اقتدار اول شخص، تز مونیسم نابهنجار، و درک کل نگر از ذهن.
خود و جهان: از فلسفه تحلیلی تا پدیدارشناسی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
.Christensen, Carleton B
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Walter de Gruyter,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب از سنت پدیدارشناختی هوسرل و هایدگر استفاده می‌کند تا بسط دیگری از تز جان مک داول ارائه کند که برای درک چگونگی ارتباط ذهنیت خودآگاه با جهان، ادراک باید به عنوان یک وحدت واقعی از خودانگیختگی درک شود. "مفهوم" و پذیرش ("شهود"). این توضیح بدیل اجازه می دهد تا نقد مک داول از دونالد دیویدسون روشن شود و مفهوم دیگری از تجربه ادراکی ایجاد شود که به ادعای مک داول مفهوم روشنی می دهد که ذهنیت خودآگاه ذاتاً با جهان خود در ارتباط است که شک و تردید در مورد دومی باید وجود داشته باشد. نامنسجم همچنین امکان توسعه نقد دقیق‌تر و تاریخی‌تری از متافیزیک را فراهم می‌کند که فرد را مجبور می‌کند تجربه ادراکی را به گونه‌ای تفسیر کند که نحوه تأثیر ذهنیت خودآگاه بر جهان را نادرست نشان دهد. این نشان می دهد که بسیاری از دیدگاه های فرافلسفی مک داول به طور ضمنی هوسرلی هستند و اگر مک داول آنها را بیشتر توسعه می داد، از فرافلسفه متناقضی که از ویتگنشتاین می پذیرد اجتناب می کرد. در نتیجه، ضعف مرکزی در موضع هوسرل را نشان می دهد که فرد را از هوسرل به هایدگر می برد. این کتاب با عباراتی نوشته شده است که برای فیلسوفان تحلیلی قابل دسترسی است و بنابراین آنها را قادر می سازد تا تفاوت های اصلی بین رویکردهای تحلیلی و پدیدارشناختی به نیت و خودآگاهی را ببینند.
  تعبیر خودفریبی
نویسنده:
Daniel Reinhold Sascha Viehoff
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تز من تضاد آشکار بین یک اصل اصلی نظریه تفسیر دیویدسون را تحلیل می‌کند، یعنی. که نسبت دادن حالات ذهنی ما باید سوژه را حداکثر عقلانی جلوه دهد و زبان روانشناختی ما که به ما امکان می دهد حالت های باور غیرمنطقی مانند خودفریبی را به کسی نسبت دهیم. به گفته دیویدسون، خودفریبی شامل دو باور متناقض p و not-p است، جایی که not-p نتیجه یک عمل عمدی توسط عامل به منظور اجتناب از تشخیص آن p است. این تصور از خودفریبی باید توضیح دهد که چرا داشتن باورهای متناقض منجر به نفی یکی از آنها نمی شود. دیویدسون با معرفی مفهوم «مرز ذهنی» که محتوای باورهای متناقض را جدا می‌کند، به این مشکل می‌پردازد و در عین حال امکان تعامل علّی آنها را فراهم می‌کند. من استدلال می‌کنم که این خودفریبی را به یک «مصل کوتاه ذهنی» تقلیل می‌دهد و نمی‌تواند مفهوم عادی ما را از آن معنا کند. ارجاع دیویدسون به کنش عمدی مشکل دیگری ایجاد می کند: یک باور نادرست که عمداً ایجاد شده است فاقد ویژگی های مشخصه باورها است، هدف آنها حقیقت است. ناتوانی در توضیح خودفریبی به مشکل کلی تری در دیدگاه دیویدسون از ذهن اشاره می کند. برای توضیح رابطه بین استفاده‌های اول و سوم شخصی از اصطلاحات ذهنی، نظریه تفسیر دیویدسون باید برحسب «طرح تخیلی» درک شود. این یک مشکل اساسی را برجسته می کند: نظریه ای که تفسیر را برای تشکیل قلمرو ذهنی می گیرد، نمی تواند توضیح دهد که چگونه مفهوم خودفریبی می تواند به وجود آید. فصل آخر من منابع دشواری را تحلیل می‌کند: اگر هدف تفسیر، فرمول‌بندی «نظریه‌های کل» باشد، نمی‌تواند خودفریبی را معنا کند، که پیوندهای محلی دارد که به معنای محدود «عقلانی» اما در تصویر بزرگ‌تر غیرمنطقی است. برای انطباق با خودفریبی، نظریه تفسیر باید تفسیر را بر حسب پروژه های وابسته به علاقه و مناسبت تصور کند.
تثلیث سازی
عنوان :
نویسنده:
William Edgar Sainsbury McNeill
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه تحلیلی انتقادی از استدلال‌های دیویدسون برای این مفهوم است که مشارکت در آنچه او «مثلث‌سازی» می‌نامد شرط ضروری متفکر بودن یا استفاده‌کننده زبان بودن است. همچنین استدلال می‌کند که استدلال‌های Triangulation برای پایه‌گذاری و حمایت از پروژه تفسیر رادیکال دیویدسون طراحی شده‌اند. موقعیت مثلثی حالتی است که در آن دو فرد به طور همزمان با یکدیگر و یک شیء مشترک واکنش نشان می دهند. دیویدسون ادعا می کند که بدون مشارکت در چنین موقعیتی، نمی توان افکاری را با محتوایی که شرایط حقیقت برای آنها وجود دارد، مشخص کرد. بعلاوه، هیچ فردی نمی تواند مفاهیم عینیت، تمایز بین باور و حقیقت - احتمال اشتباه بودن - را بدون چنین مثلث بندی به دست آورد. من استدلال می‌کنم که بدون توضیح در مورد چگونگی امکان‌پذیری حالت‌هایی با محتوای عینی، تفسیر رادیکال بدون پشتیبانی باقی می‌ماند. علاوه بر این، هرگونه توضیحی از امکان محتوای عینی باید «خارج از» تفسیر رادیکال ارائه شود، به این معنا که نباید آن نوع محتوای عینی را که تفسیر رادیکال باید فرض کند، و باید آن را توضیح دهد، پیش‌فرض قرار دهد. پس از معرفی موضوع، پایان نامه با تشریح ماهیت پروژه تفسیر رادیکال، با تأکید بر محدودیت های اعمال شده توسط اصل خیریه عقلانی و پیامدهای آن، پیش می رود. فصل 3 استدلال می‌کند که با مفروضه مشروعیت تفسیر رادیکال نمی‌توان هیچ توضیحی از امکان محتوای عینی ارائه داد. بلکه چنین حسابی باید زمینه ساز آن مشروعیت باشد و از این رو نمی توان آن را فرض کرد. فصل 4 به بحث در مورد ماهیت دو استدلال مثلثی می پردازد. آنها به بهترین وجه به عنوان گزارش های بیرونی از امکان دستیابی به محتوای عینی در نظر گرفته می شوند. علاوه بر این، این همان چیزی است که تفسیر رادیکال از آنها می خواهد. با این حال، یک اعتراض حل نشده باقی مانده است. من معتقدم که قطعنامه ای وجود دارد، اما شک دارم که آیا دیویدسون آن را می پذیرفت.
درباره شهودهای درونگرایانه: مطالعه ای در بحث بیرونی- درونگرایانه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Madhucchanda Sen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز در مورد بحث بیرونی- درونگرایانه در فلسفه ذهن است. اکسترنالیسم و ​​درونگرایی دو تز متضاد در مورد تشخص حالات ذهنی هستند. اکسترنالیسم این نظریه است که برخی حالات ذهنی وجود دارد که مستلزم وجود اشیایی است که بر آن ها جهت می گیرد یا اینکه محیط متفکر راهی خاص است. از سوی دیگر، درونگرایی تزی است که می گوید حالات روانی افراد به گونه ای است که هیچ رابطه فردی ضروری یا عمیقی بین وجود فرد در این گونه حالات و ماهیت محیط فیزیکی و اجتماعی فرد وجود ندارد. . در نتیجه، هیچ حالت ذهنی نمی تواند مستلزم وجود اشیایی باشد که حالات به سمت آنها هدایت می شوند، یا مستلزم این باشد که محیط به طریق خاصی است. یکی از نگرانی‌های مهم مرتبط با این بحث این است که به سختی می‌توان نقطه مشترکی بین درون‌گرایان و برون‌گرایان پیدا کرد تا بتوانیم بحث را معنا کنیم. داستان های زمین دوقلو در ابتدا برای ایجاد شهود در حمایت از بیرون گرایی استفاده می شد، اما این شهودها بحث برانگیز هستند. من پیشنهاد می‌کنم که طرف‌های متخاصم تعهدات دیگری داشته باشند که توضیح دهد چرا آنها موضع می‌گیرند. آن تعهدات دیگر مواردی هستند که باید مورد تردید قرار گیرند و از این رو راه حل یا حل این بحث تنها با زیر سوال بردن این تعهدات حاصل می شود. در این پایان نامه من از دو پیش فرضی که درون گرایان مطرح کرده اند صحبت می کنم. من با زیر سوال بردن این پیش فرض ها از بیرون گرایی دفاع می کنم. فصل اول پایان نامه بررسی مناظره و بررسی انگیزه هایی است که طرفین رقیب را برای حفظ مواضع خود سوق می دهد. نوع حمایتی که من از بیرون گرایی می کنم، حمایتی منفی است. این به شکل حمله ای به پیش فرض های زیر درونی گرا است: (الف) اگر سوژه نتواند بین آنها تمایز قائل شود، می توانیم دو حالت ذهنی را یکسان بدانیم (یعنی نوع یکسان). و (ب) ما می توانیم دو حالت ذهنی را یکسان در نظر بگیریم اگر رفتار یکسانی ایجاد کنند. فصل دوم حمله به پیش فرض اول است. استدلال می شود که مواردی از حالات ذهنی وجود دارد که در آن تفکیک ناپذیری ذهنی نمی تواند به عنوان شاهدی برای یکسانی در نظر گرفته شود. فصل سوم با نشان دادن این که مفهوم رفتاری که درونگرایان برای حفظ این پیش فرض از آن استفاده می کنند، با پیش فرض دوم مقابله می کند، یک مفهوم بسیار محدود از رفتار است. اما به نظر می رسد برون گرایی با مشکل علیت ذهنی مواجه است، بنابراین بر این اساس، فصل چهارم به این مشکل می پردازد. دیویدسون پاسخ روشنی به مسئله علیت ذهنی دارد و او نیز یک خارجی گرا است. و بنابراین دفاع واضحی از سازگاری علیت ذهنی و برونگرایی وجود دارد که من آن را تأیید می کنم.
ماهیت استدلال های ماورایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Claire Judith Osborne
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه بررسی امکان پذیری استدلال های متعالی با در نظر گرفتن پیش فرض های موجود در استفاده از این استدلال ها است. در فصل اول، بررسی کنید که یک «برهان استعلایی» شامل چه چیزی است. مشکلات معینی با مشخصات موجود چنین استدلال‌هایی شناسایی و مورد بحث قرار می‌گیرد تا توصیفی از این نوع استدلال ارائه شود. من نقش یک هدف ضد شکاکانه را در برداشت یک برهان متعالی می دانم و استدلال می کنم که این هدف عنصری از آن تصور نیست. شخصیت پردازی ارائه شده دو نوع مسئله ایجاد می کند. اولاً، متذکر می‌شویم که توصیف ارائه شده با توجه به نوع ضرورتی که در یک استدلال متعالی وجود دارد مبهم است. ثانیاً، پیش‌فرض‌های نظری خاصی که ممکن است بر اساس نوع استدلال مشخص شده لازم باشد، در مورد ماهیت یک اولویت و ماهیت ظرفیت‌های شناختی و مفهومی ما بیان می‌شوند. استدلال می‌شود که برای ارائه محتوا به این مفهوم از ضرورت و بررسی اینکه آیا پیش‌فرض‌های نظری مفروض در واقع ساخته شده‌اند یا خیر، استدلال‌های استعلایی خاص نیاز به بررسی دارد. برای این منظور، در فصل های دوم و سوم، به ترتیب، دو بحث استعلایی پارادایمیک، رد ایده آلیسم کانت و استدلال دیویدسون برای ماهیت واقعی باور را تفسیر و تحلیل می کنم، در فصل چهارم، نتایج این تحلیل ها گردآوری شده است. توصیفی از نوع ضرورت دخیل در یک برهان استعلایی صورت‌بندی و ارزیابی می‌شود، و مفهوم اولویتی که توسط چنین استدلال‌هایی پیش‌فرض شده است، بیان و ارزیابی می‌شود. همچنین استدلال می‌شود که استدلال‌های استعلایی به‌عنوان یک طبقه، غیرقابل تردید داشتن یا اعمال ظرفیت‌های شناختی و مفهومی ما را پیش‌فرض نمی‌گیرد، و در نتیجه، چنین استدلال‌هایی با انواع برداشت‌های ذهنی سازگار است. من نتیجه می‌گیرم که استدلال‌های استعلایی، حداقل با توجه به موضوعاتی که در اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرند، ابزاری قابل قبول برای استدلال هستند.
تبیین جیمز از پدیده و شرایط کنش
نویسنده:
Kyle Bromhall
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بررسی مفهوم کنش است که با کار ویلیام جیمز مرتبط است. استدلال اصلی آن این است که از نظر جیمز، «عمل» به تمام رفتارهایی اطلاق می‌شود که ارگانیسم از طریق آن اهدافی را دنبال می‌کند تا در شرایطی که احساس تلاش را تجربه می‌کند با محیط خود سازگار شود. این ادعا از طریق تجزیه و تحلیل آثار روانشناختی جیمز، به ویژه موضوعات اراده، عادت، توجه و احساس تلاش دفاع می شود. درک هر یک از این موضوعات با در نظر گرفتن کار جیمز به عنوان پاسخی به و ادامه کار پیشینیانش تقویت می شود. برای این منظور، کار جیمز در مورد هر موضوعی با کار روانشناسان مرتبط تداعی گر، به ویژه جیمز میل، ویلهلم وونت، هربرت اسپنسر و الکساندر بین مقایسه و در تضاد قرار می گیرد. زمانی که روایت جیمز از عمل جیمز از زبان عامیانه قرن نوزدهمی خود خلع شده و در زمینه علمی آن درک شود، وضعیت عجیبی از امور پدیدار می شود. به عبارت دیگر، روایت جیمز از کنش به بهترین وجه به عنوان پیش درآمدی برای روایت رویداد-علّی رایج کنونی دونالد دیویدسون، با همان نقاط قوت و ضعف شناخته می شود. پیامدهای این توسعه، همراه با راه‌های بالقوه‌ای که می‌توان از آن برای پر کردن شکاف بین سنت‌های تحلیلی و عمل‌گرایانه استفاده کرد، در نظر گرفته می‌شود.
فلسفه دیویدسون و فلسفه چینی: تعامل سازنده  [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Bo Mou (بو مو)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد بررسی می‌کند که چگونه از طریق تعامل انتقادی، فلسفه دونالد دیویدسون در سنت تحلیلی غربی و برخی از افکار و رشته‌های فلسفه چینی می‌توانند به طور مشترک به کار مشترک فلسفی کمک کنند، و نشان می‌دهد که چگونه چنین روش‌شناسی مقایسه‌ای تعامل سازنده مهم یا حتی ضروری است. در تحقیق فلسفی عمومی گلچین شامل 12 مقاله منتشر نشده توسط متخصصان در زمینه های مطالعاتی مرتبط است که به ترتیب در پنج بخش در مورد طرح های مفهومی و درک بین فرهنگی، اصل نیکوکاری، عقلانیت و هنجارگرایی، معنا و تفسیر، و نگرانی حقیقت و دائو سازماندهی شده است. نگرانی. گلچین همچنین شامل مقدمه موضوع ویرایشگر جلد در مورد چگونگی تعامل سازنده فلسفه دیویدسون و فلسفه چینی است.
نقد راتیکاینِن بر کتاب «فلسفۀ تحلیلی چیست؟»: فلسفۀ تحلیلی چه بود؟
نویسنده:
پانو راتیکاینِن؛ ترجمۀ: علیرضا کاظمی
نوع منبع :
مقاله , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ترجمان علوم انسانی,
چکیده :
نگاه‌های متفاوتی وجود دارد دربارۀ ماهیت فلسفۀ تحلیلی و این که دقیقاً چه کسی یک فیلسوف تحلیلیِ واقعی به شمار می‌آید. اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، دوگانۀ تحلیلی-قاره‌ای مسلماً مشکل‌ساز است. همان‌طور که برنارد ویلیامز اشاره کرده‌است، تقسیم فلسفه به تحلیلی و قاره‌ای یک دسته‌بندی عجیب و بدون معیار واحد است. فلسفۀ تحلیلی را سنتی می‌دانند که از یک طرف از فرگه و از طرف دیگر از مور و راسل شروع شده ‌است و در کشورهای انگلیسی‌زبان رواج و غلبه دارد. پارادایم فلسفۀ تحلیلی از یک طرف پوزیتیویسم منطقی حلقۀ وین و به طور عام‌تر تجربه‌گرایی منطقی است که از دل آن برخاسته‌ است و از طرف دیگر فلسفۀ تحلیل زبانی که در کمبریج و آکسفورد رایج بوده و خویشاوند آن است.
  • تعداد رکورد ها : 36