جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 702
کمال نهایی انسان از دیدگاه علامه مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:صالحه فاضلی؛ استاد راهنما:علی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی کمال طلب است و به کمال گرایش دارد. در میان اندیشمندان اسلامی‎ در مورد اصل کمال نهایی شکی نیست اما در مورد مصداق کمال نهایی انسان، اختلاف نظر وجود دارد. ما در این پایان نامه کمال نهایی انسان را از دیدگاه علامه مصباح یزدی مورد بررسی قرار دادیم؛ زیرا ایشان یکی از بزرگترین اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی ‎معاصر هستند نگاهی جامع، عمیق، عقلی و نقلی دارند. ایشان کمال نهایی انسان را رسیدن به قرب الی الله می دانند. از آنجاکه دنیا با محدودیت‌هایی که دارد ظرفیت ظهور کمال نهایی انسان را ندارد، کمال نهایی انسان در جهان آخرت و در جوار رحمت اللهی تحقق می‎یابد؛ به شرطی که انسان در این جهان در مسیرکمال خود حرکت کرده باشد. انسان اولا حقیقت خود را که روح اوست بشناسد و ثانیا کمالات روحی خود را پرورش دهد؛ زیرا تا انسان خود را نشناسد خدای خود را هم نخواهد شناخت. ازآنجاکه خداوند تنها مبداء و مقصد همه کمالات است؛ هرکس به میزان توانش به این منبع نامتناهی نزدیک تر شود، از کمالات بیشتری بهره مند خواهد شد. انسان مرکب از جسم و روح است. انسانیت انسان به روح اوست؛ بدن انسان، ابزاری در خدمت روح اوست. پس انسان باید کمالات روحی خود را پرورش دهد که آن بدون معرفه الله امکان ندارد. از دیدگاه علامه مصباح یزدی کمال نهایی انسان همان کمال حقیقی است که مصداق ان، قرب الی الله است. انسان باید راه دستیابی به ان را بشناسد تا در مسیرآن حرکت نماید و هم موانع آ ن را بشناسد تا از آن دوری نماید. بهترین راه دست یابی انسان به کمال نهایی خود، خلوص نیت، ایمان به خدا، عمل صالح، عبودیت و بندگی خداوند است. همچنین بزرگ ترین ما نع رسیدن انسان به قرب الی الله «هوای نفس» و «متابعت از وسوسه‌های شیطان» است.
نسبت توحیدباوری با مشارکت سیاسی از منظر مقام معظم رهبری و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:محمد پورواعظیان شرقی؛ استاد راهنما:صفدر الهی راد؛ استاد مشاور :قاسم شبان‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این نوشتار، بررسی نسبت توحید باوری با مشارکت سیاسی از منظر مقام معظّم رهبری و آیت اللّه مصباح یزدی می‌باشد. از آنجایی که این دو اندیشمند اسلامی، از برجسته‌ترین اندیشمندان در حوزه‌ی سیاست هستند، این تحقیق را بسیار با اهمیت نشان خواهد داد که نظر ایشان در باب مشروعیت حکومت و نقش مردم و احزاب سیاسی در باب حکومت اسلامی روشن شود. چرا که برخی قائل به اختلاف نظر این دو اندیشمند در این مسأله هستند. وقتی نقش مردم در باب حکومت روشن شد مردم و احزاب سیاسی، بهتر می‌توانند در این امر، نقش‌آفرینی کنند و این موجب می‌شود که جامعه اسلامی یک حرکت رو به جلو را طی کند که در نهایت سعادت دنیا و آخرت انسان‌ها را رقم بزند. در برخی از آثار از قبیل درآمدی بر فلسفه سیاسی مقام معظّم رهبری نوشته علی اکبر سیلانی، و منظومه‌ی فکری آیت الله خامنه‌ای نوشته عبدالحسین خسروپناه و جمعی از پژوهشگران، به برخی از سخنان مقام معظّم رهبری در باب این تحقیق اشاره شده است. و همچنین در برخی از آثار از قبیل نظریه سیاسی اسلام، و حقوق و سیاست در قرآن، هر کدام نوشته محمد تقی مصباح، به برخی از مطالبی که در این تحقیق آوردیم، اشاره شده است. ما در این پژوهش، برای مقایسه‌ی نظریه‌ی این دو اندیشمند اسلامی، به آثار نوشتاری و گفتاری ایشان مراجعه کردیم و روش تحلیلی – توصیفی را در این باب پیمودیم. ابزار ما در این تحقیق، منابع کتابخانه‌ای از جمله کتب، سایت، مقالات و نرم‌افزارهای مرتبط بوده است. ما در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که مقام معظّم رهبری و آیت اللّه مصباح یزدی معتقد به توحید و آن را پایه تمامی مسائل اجتماعی از جمله مسائل سیاسی جامعه اسلامی قلمداد کرده‌اند. هر دو اندیشمند مشروعیت جامعه اسلامی را از آنِ خداوند متعال دانسته و رأی و خواست مردم را موجب تحقّق جامعه اسلامی می-دانند. ایشان در باب تعیین نوع حکومت و ساختار آن، تعیین حاکم و کارگزاران، تعیین قانون‌گذار، مجری قانون و نظارت بر قانون برای مردم و احزاب سیاسی نقش قائل هستند. این نقش فقط به صورت تحقّق‌دهی بروز و ظهور خواهد کرد. از بیانات ایشان به این نتیجه رسیدیم که آنجایی که مردم را دخیل در مشروعیت نظام دانسته‌اند، منظور مشروعیت جامعه‌شناختی بوده است نه اینکه منظور مشروعیت فلسفی باشد.
ظرفیت‎ شناسی فلسفۀ اسلامی معاصر در پاسخ‎ به پرسش‎های مبنایی عدالت اجتماعی علامه طباطبایی و شاگردان: شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:سید علی اکبر هاشمی کرویی؛ استاد راهنما:احمد واعظی؛ استاد مشاور :حسین توسلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسائل مربوط به اجتماع اغلب، از مسائل مربوط به فرد انسان پیچیده‌تر است. این در باب عدالت نیز صادق است و از این‌رو پژوهش در باب زوایای مختلف عدالت اجتماعی دشواری‌های ویژه خود را دارد. پرسش اصلی رساله پیشِ رو این است که فلسفه اسلامی معاصر تا چه میزان ظرفیت و توان پاسخ‌گویی به پرسش‌های فلسفی بنیادین را در باب عدالت اجتماعی دارد؟ رهاوردهای این رساله دو بخشند؛ یکی پرسش‌های مبناییِ گردآوری‌شده در فصل دوم که تلاش شده است تا همۀ بحث‌های اصلی و مهمِ عدالت‌پژوهی را دربر گیرد. این پرسش‌ها ذیل فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی طرح و بررسی می‌شوند و ما آن‌ها را به‌گونه استقرایی ذیل سه دسته پرسش‌های ناظر به چیستی، پرسش‌های ناظر به چرایی و پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت گرد آوردیم. برخی از این پرسش‌ها عبارتند از: عدالت چه نسبتی با مفاهیم ارزشی دیگر دارد؟ عدالت ارزشی عینی و واقعی است یا خیر؟ منبع شناخت امور عادلانه از غیر عادلانه چیست؟ قانون و عدالت چه نسبتی با هم دارند؟ انسان بنابر طبع خود عدالت‌گزار است یا عدالت‌گریز؟ حکومت در زمینۀ استقرار و تحقق عدالت در جامعه چه نقش و وظیفه‎ای برعهده دارد؟ رهاورد دیگر پاسخ‎‌هایی است که از عرضۀ نظریه‌های عدالتِ این فیلسوفان بر پرسش‌ها به‌دست آمده‌اند. در بحث از چیستی عدالت در مجموع، نظریه‌های متفکران مورد بحث به اغلب پرسش‌ها پاسخ‌هایی دارد. میزان و چگونگی پاسخ‌گویی در پرسش‌های ناظر به چرایی نیز از جهت کمی و کیفی تقریبا مانند پاسخ‌گویی به پرسش‌های دسته پیشین است. اما کمیت و کیفیت بحث‌ها در پاسخ به پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت بسیار پایین است. در مجموع هر چه از عدالت درونی و فردی به‌سوی عدالت اجتماعی و از چیستی به‌سوی چگونگی می‌رویم، و در یک کلام، هر چه از بحث‌های انتزاعی به‌سوی بحث‌های انضمامی‌تر پیش می‌رویم، بحث‌های فلسفه اسلامی معاصر از جهت کمی و کیفی ضعیف‌تر می‌شود.
کمال و سعادت از دیدگاه شیعه با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:مهسا دخیلی؛ استاد راهنما:محمدرضا بلانیان؛ استاد مشاور :جواد پور روستایی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابعاد مختلف مسأله کمال و سعادت انسان از دیر باز در بین فلاسفه و اندیشمندان شرق و غرب محل بحث و مناقشه بوده است. با توجه به جایگاه ویژه این بحث در تعالیم ادیان مختلف صبغه کلامی این موضوع نیز کم رنگ تر از مباحث عقلی و فلسفی آن نیست. آثار آیت الله مصباح یزدی(ره) از آن جهت در اینجا اهمیت دارند که از امتزاج افق فلسفی و کلامی این مسأله در تفکر ایشان می‌توان بنیان محکمی برای باور پذیری تفکر شیعی در ابعاد مختلف این موضوع دست پیدا کرد. بررسی مبانی وصول به سعادت و گردآوری عوامل و موانع کشف سعادت و تقسیم آن‌ها به دو گروه نظری-اعتقادی و عملی-رفتاری در آثار آیت الله مصباح یزدی(ره) در سه فصل جداگانه به عمل آمد. از جمله نتایج حاصل از این نوشتار می‌توان به اهمیت مسائل توحید، وجود باری تعالی و شناخت صفات کمالیه و سلبیه او، عقل و اختیار و تقرب الهی در بحث مبانی، قرآن، خداشناسی و خودشناسی، خوف و رجا، توبه و شفاعت در فصل عوامل، و جهل و نادانی، گناه،عالم فاسد و بدعت، هوای نفس و غفلت در بحث موانع نیل به سعادت اشاره نمود.
بررسی سبک زندگی اسلامی با مراجعه به آثار آیت‌الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:پروین سرمیلی؛ استاد راهنما:مهین کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سبک زندگی به‌ عنوان مجموعه درهم‌ تنیده‌ای از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که یک فرهنگ، در یک جامعه انسانی ایجاد می‌کند. بازخوانی آموزه‌های اسلام و ژرف‌اندیشی در آن، ظرفیت بالای این آموزه‌ها را برای فرهنگ‌ سازی و ارائه الگوهای رفتاری مناسب نشان می‌دهد؛ زیرا انتزاعی ‌ترین لایه‌های اعتقادی و معرفتی تا عینی‌ ترین سطوح رفتاری که امروز با عنوان سبک زندگی از آن یاد می‌شود، طبق فرمایشات آیت‌الله مصباح در چارچوب نظام معنایی اسلام جای گرفته و در مسیر تکامل و سعادت انسان مورد استفاده قرار می‌گیرد. و انسان‌ها باید بر اساس نظام ارزشی خود سبک زندگی خود را داشته باشند و از آنجا که معیار اسلام است لذا باید بر اساس این نظام اسلامی رفتارهای خانوادگی و بین‌المللی بررسی شود. در این تحقیق بعد از بررسی مفاهیم به بیان دیدگاه آیت‌الله مصباح درباره سبک زندگی در سه حیطه انسان شناختی و خداشناسی و اجتماع پرداخته شده است. این رساله به بیان دیدگاه این استاد وارسته پرداخته که در نوع خود بی سابقه است و دیدگاه ایشان را در این حوزه‌ها مطرح می‌کند. و در مرتبه‌ی متعالی‌تر به حیات طیبه پرداخته شده‌است، که ثمره داشتن یک سبک با الگوهای اسلامی است. اصلی‌ترین سؤالی که به آن پرداخته شده‌است، بررسی دیدگاه آیت‌الله مصباح درباره سبک زندگی است. هدف از طرح این سؤال استخراج الگوی سبک زندگی اسلامی است. پژوهش حاضر با بهره‌گیری از شیوه تحلیلی و توصیفی به روش اسنادی در منابع مربوط به این‌موضوع پرداخته‌است.
نقد و بررسی فرضیه تکامل با تاکید بر آراء علامه طباطبایی و شاگردان (علامه مصباح یزدی، شهید مطهری و آیت ا... جوادی آملی)
نویسنده:
نویسنده:لیلا سلیمانی؛ استاد راهنما:احسان ترکاشوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فرضیه‌ ای که پایه و اساس زیست‌شناسی نوین محسوب می‌گردد، فرضیه‌ی تکامل انواع می‌باشد و مساله ی تکامل انسان در آن، مورد مناقشه‌ی فیلسوفان بوده، که برخی آن را مردود دانسته و برخی دیگر به گونه‌ی محدود و بعضی نیز به‌طورکلی آن را پذیرفته‌اند. انسان داروینی موجودی تک ساحتی و برخاسته از دل طبیعت است که براثر تصادف و با مساعدت انتخاب طبیعی در تنازع بقا، بدون آنکه خالقی داشته باشد، تکامل‌یافته و تدریجاً به انسان تبدیل‌شده است. بر اساس این فرضیه، انواع کنونی نتیجه تکامل انواع پیشین قبل از خود هستند و این تکامل به‌صورت تدریجی در طی زمان‌های طولانی انجام‌گرفته است. حال، این فرضیه مورد تائید حکمای اسلامی نمی‌باشد، چنان چه علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید؛ محور فرضیه تکامل بر خلقت تدریجی آدم است که با ظاهر قرآن سازگاری ندارد و در قرآن بر دفعی بودن و تام بودن و نوع متمایز در خلقت انسان تصریح‌شده است، از سوی دیگر تئوری تکامل از حیث تجربی ثابت نگردیده و اجماعی بر آن نیست. علامه مصباح یزدی (ره) در این زمینه اعتقاددارند که فرضیه تکامل در حد فرض و احتمال است و با دلایل تجربی خلقت انسان در تعارض می باشد. شهید مطهری قائل است که فرضیه داروین یک فرضیه علمی است نه نظریه ای قطعی و قابل ابطال می باشد. وی فرضیه ی تکامل را نفی کرده و به خلقت تدریجی انسان و تکامل مجزای گونه‌های معتقد است و آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید که برفرض اثبات علمی، فرضیه داروین معارض با محتوای تعالیم دینی در زمینه خلقت نسل کنونی بشر از یک پدر و مادر نمی‌باشد.
بررسی انتقادی و مقایسه‌ای دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی در زمینه قلمرو دین
نویسنده:
نویسنده:عیسی معلم؛ استاد راهنما:صفدر الهی راد؛ استاد مشاور :محمدعلی محیطی اردکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث قلمرو دین یکی از مباحث مهمی است که در طول سالیان متمادی، مورد بحث دانشمندان بوده است. در کشور ما نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بحث کاربرد بیشتری پیدا کرد. اصل و چگونگی حکومت‌دینی و اسلامی‌سازی علوم دو نمونه از مواردی است که مبنای آن در قلمرو دین مشخص می‌شود. دو اندیشمند معاصر که در این زمینه تلاش علمی و عملی فراوانی داشته‌اند، آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی هستند. از همین رو با نگاه توصیفی، تحلیلی و انتقادی این دو دیدگاه را بررسی می کنیم. در تقریر رایج از آیت الله جوادی، همه علوم در «قلمرو دین» جای می‌گیرند. همه علوم را به شرط علم بودن(نه صرف فرضیه یا گمان)، یا استنباط از متون دینی و اسلامی دانسته است. در برخی موارد حجیت علوم و مبتنی بودن بر فلسفه اسلامی را، دلیلی بر دینی بودن این علوم می‌دانند. به نظر نگارنده، تقریر رایج، به دلیل استنادات ناقص، نادیده گرفتن برخی عبارت‌های دیگر، عدم دقت در عبارات، عدم تفکیک مقام بحث، مقدم کردن مباحث علم دینی بر تعریف دین و عدم توجه به مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختیِ آیت‌الله جوادی، تقریر صحیحی نیست. با بررسی جامع و منظومه‌وارِ این دیدگاه، به این نتیجه رسیده‌ایم که قلمرو دین، محدود به اموری است که مربوط به سعادت انسان است. تعریف ایشان از دین و مبانی ایشان چنین نتیجه ای را تایید می‌کند. مباحثی که ایشان در علم دینی مطرح کرده‌اند نیز با این نتیجه قابل جمع است؛ درنتیجه تقریری که از دیدگاه ایشان در این پایان نامه مطرح شده است، با تقریر رایج متفاوت است. آیت‌الله مصباح نیز قلمرو دین را محدود به اموری می‌دانند که مربوط به سعادت انسان است. برخی از اشکالات در دیدگاه ایشان قابل پاسخگویی است. اشکالاتی مانند محدود شدن دین در گزاره‌های دستوری، سکولار شدن دین، خروج بسیاری از گزاره‌های متون دینی از قلمرو دین، تشخیص ندادن گزاره‌هایی که مربوط به سعادت انسان است، حق نداشتن دین در ورود به گزاره‌های ارزشی و انحصار قلمرو دین به روش نقلی. برخی اشکالات دیگر از نظر نگارنده بر دیدگاه ایشان وارد است. مانند مطلوب نبودن تعریف دین حق با نگاه برون دینی و مبهم بودن معنای «تأثیر مستقیم در سعادت» در تعریف دین. چگونه می‌توان «تاثیر مستقیم» را از «تاثیر غیر مستقیم» شناخت؟ همه این اشکالات غیر از اشکال انحصار در روش، در دیدگاه آیت‌الله جوادی(با تقریری که در این پایان‌نامه مطرح شده است) نیز وجود دارد. برای اسلامی سازی باید مبانی علوم انسانی اسلامی را تولید کرد، علوم موجود را شناخت و به نقد آن علومی که مرتبط با قلمرو دین هستند پرداخت.
مراتب علم الهی در حکمت متعالیه با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:زهرا رشیدی؛ استاد راهنما:جمال سروش؛ استاد مشاور :مهین کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم الهی یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه می‌باشد. اینکه این علم دارای چه جزئیاتی است و کیفیت آن چگونه است را هرگز انسانِ مادیِ محدود نمی‌تواند آنگونه که باید درک کند. تنها می‌توان با استناد به آیات قرآن کریم و کتب شاخص و برگزیده مانند نهج البلاغه، صحیفه‌ی سجادیه و آثاری از این قبیل و نیز از طریق احادیث و روایات معتبر، به حدودی از این علم، درخور فهم و ذهن مادیِ انسان دست یافت. همچنین این دستیابی را می-توان با دقت و تأمل در جهان آفرینش و نشانه‌های بسیاری که در خود انسان و همچنین محیط اطراف وجود دارد، یافت. در پژوهش حاضر کیفیت و چگونگی تعلّق علم الهی و به ماسوا و مراتب این علم به روش توصیفی - تحلیلی از دیدگاه حکیم صدرالمتألهین بررسی گردیده و سپس به تبیین دیدگاه آیت‌الله مصباح درباره‌ی علم الهی در بیان حکمت متعالیه پرداخته شده است. در پایان آنچه حاصل گشته بیانگر آن است که حق‌تعالی در تمامی مراحل آفرینش - قبل و بعد از ایجاد - به موجودات علم داشته و همچنان خواهد داشت. هیچ زمانی نیست که واجب-تعالی به آفریده‌های خود علم نداشته باشد. همچنین در این پژوهش، مراتبی که فلاسفه و حکما برای علم الهی بیان نموده‌اند مورد بررسی قرار گرفته که شامل: عنایت الهی، لوح و قلم، قضا و قَدَر می‌باشد. این مراتب نیز همگی حاکی از همین تعلّق علم الهی به ماسوا می‌باشد که همه‌ی جزئیّاتِ موجودات را در بر می‌گیرد و هیچ چیز بر او پوشیده نیست. البته مراتبی که ذکر گردید تنها برای تقریب به ذهن محدود بنی‌آدم و درک بهتر موضوع است وگرنه واجب‌تعالی در علم خود نیازمند هیچ‌گونه دسته‌بندی و یا زمان‌بندی نمی‌باشد بلکه از پیش به همه چیز آگاه است. کلید‌واژه‌ها: علم الهی، مراتب علم الهی، قضا، قَدَر، حکمت متعالیه، صدرالمتألهین، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی.
آزمایش های الهی و کارکرد های تربیتی آن از منظر علامه طباطبایی رحمه الله علیه و شاگردان، استاد مطهری رحمه الله علیه استاد مصباح رحمه الله علیه و استاد جوادی آملی
نویسنده:
نویسنده:ابوالفضل بیک زاده؛ استاد راهنما:علی رمضانی؛ استاد مشاور :محمد حسین رضایی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
خداوند متعال هیچ موجودی رو بدون هدف نیافریده است. در بین موجودات عالم، انسان به عنوان اشرف مخلوقات با هدف دستیابی به کمال و تعالی آفریده شده است و برای رسیدن به کمال واقعی خود و پرورش استعدادهای بالقوه‌اش در طول زندگی گاه با سختی‌ها و ناملایمات و گاه با نعمت‌ها و خوشی‌ها مورد امتحان واقع می‌شود. از آنجایی که علامه طباطبایی( و شاگردان وی از مفسرین و اندیشمندان برجسته معاصر بوده و ضمن درک فضای عصر حاضر و آزمایش‌های الهی در این زمانه پر تلاطم، در آثار خود به سنت ابتلاء پرداخته اند و از سویی در زمینه تربیتی نیز نظریات قابل توجهی دارند در این پژوهش کارکردهای تربیتی آزمون‌های الهی از دیدگاه ایشان بررسی گردید. نتایج این بررسی حاکی از آن است که از دیدگاه علامه و شاگردان وی خداوند متعال از آزمایش بندگان سه دسته اهداف اعتقادی، اخلاقی و تربیتی را دنبال می‌کند که اهداف تربیتی در این میان اهمیت ویژه‌ای دارند. مهم‌ترین هدف تربیتی آزمون‌های الهی از دیدگاه ایشان تکامل و ارتقای ذات بشر عنوان گردیده است. آزمایش‌های الهی گاه با تکالیف دینی و شرعی، گاه با ابتلائات طبیعی و انسانی و گاه بروز سختی و ناملایمات اتفاق می‌‎افتد. از منظر علامه و شاگردانش امتحانات الهی بر خلاف امتحانات بشری غیر‌قابل پیش‌بینی، گسترده و همه جانبه، متناسب با سطح رشد معرفتی و به صورت مستمر و تدریجی انجام می‌شود و کارکردهای تربیتی آن در دو حیطه فردی و اجتماعی جلوه گر خواهد شد. در حیطه فردی انسان را به خودشناسی، حقیقت پذیری، خرد محوری، تحکیم عزم و اراده خواهد رساند و از جهل و دنیازدگی و گناه دور نموده و استعداد بندگی وی را شکوفا خواهد نمود. در عرصه اجتماعی نیز کبر و نخوت را از جامعه زدوده و به شکوفایی فضایل اخلاقی در جامعه کمک خواهد نمود. در مواجهه با این امتحانات رمز پیروزی از دیدگاه علامه و شاگردانش؛ صبر، تقوا، تسلیم، توجه به گذرا بودن سختی‌ها و استمداد از نیروی ایمان جمعی و نیز الگو گرفتن از مواجهه اولیا و اوصیای الهی و توکل و توجه به حضور مداوم الهی است.
نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی بر اساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:کبرات آگبوگون؛ استاد راهنما:زینب کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ماکیاولی و آیت الله مصباح یزدی همچون بسیاری از متفکران، متناسب مبانی فکری خود در باب ابعاد فلسفه اخلاق نظراتی ارائه کرده اند. معیار افعال اخلاقی از نظر ماکیاولی، افزایش قدرت فرمانروا و سر بلندی کشور است و آیت الله مصباح یزدی ملاک اخلاقی بودن یک فعل را میزان رساندن فاعل به قرب الهی می‏داند. قدرت از نظر ماکیاولی ارزش ذاتی دارد ولی از نظر آیت الله مصباح یزدی ارزش غیری دارد و تنها چیزی که ارزش ذاتی دارد کمال وجودی انسان است که منجر به قرب الهی بشود. از دید هر دو فیلسوف، ارزش افعال اخلاقی دارای مراتب و درجاتی است. تفاوت دو فیلسوف در انسان شناسی و نگاه به نوع ارزشهاست. ماکیاولی انسان را موجودی تک بعدی و مادی می‏پندارد و ارزش او را در امورات مادی جستجو می‏کند و ارزش ذاتی را در عالم محدود مادی دنبال میکند. آیت الله مصباح یزدی دو بعد مادی و معنوی برای انسان قائل است و بر این اساس ارزش‏ها را در امورات مادی جستجو نمی‏کند بلکه معتقد است ارزشهای معنوی در رساندن انسان به کمال و قرب به خداوند نقش اساسی ایفا می‏کنند. در انسان شناسی ماکیاولی، غریزه نقش مهمی در کنترل رفتار و کردار انسان ایفا میکند؛ غریزه رهبر قوا است و حتی قوه عقل باید با قوه غریزه جهت داده و مدیریت شود. از نظر آیت الله مصباح یزدی عقل فرمانده قوا است و تنها چیزی که سایر قوای انسانی را از حد تفریط و افراط خارج میکند و آن را به اعتدال می‏رساند عقل است. به باور ماکیاولی قدرتمند شدن هدف نهایی و کمال انسان است و برای رسیدن به این هدف نهایی، انسان مجاز است از هرگونه روشی استفاده کند حتی اگر روش غیر اخلاقی باشد. آیت الله مصباح یزدی قدرتمندی انسان را در قرب و نزدیکی به خداوند می‏داند و معتقد است استفاده از هرگونه روشی برای کسب قدرت مجاز نیست و در راه رسیدن به هدف نمی‏توان از روشهای غیر الهی استفاده کرد. بنابراین بر اساس اختلاف مبنایی این دو فیلسوف در مباحث انسان شناسی نظیر رهبری قوا، هدف و کمال انسان، نتیجه گیری آنها نیز در تعیین معیار فعل اخلاقی در مقایسه با کمال انسان متفاوت است.
  • تعداد رکورد ها : 702