جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1702
مخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامي از ديدگاه استاد شهيد مرتضي مطهري
نویسنده:
حسين مظفري
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين مقاله، ديدگاه علامه شهيد مرتضي مطهري درباره مخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامي تبيين شده است. ايشان در مجموع، پنج گروه را جزو مخالفان فلسفه برمي‌شمرد: معتزله، اهل‌حديث، اشاعره، جريان تلفيقي (تلفيقي از اهل‌حديث و فلسفه حسّي) و عارفان مسلمان. از اين ميان، معتزله، به روش تفکر فلسفي بيش از ديگران نزديک بودند، ولي با وجود اين، روش آنان نيز روش جدلي بود نه برهاني. افزون‌براين، معتزليان برخي از آراي فلسفي را نيز قبول نداشتند. اهل‌حديث، ضمن پرهيز از هرگونه استدلال در زمينه باورهاي ديني، بر لزوم تمسک به ظواهر متون ديني تأکيد مي‌کردند. اشاعره، عقل و برهان عقلي را نه به‌صورت مستقل، بلکه به‌عنوان تابع ظواهر ديني مي‌پذيرفتند. جريان تلفيقي، باوجود برخورداري از ظاهرگرايي اهل‌حديث، از فلسفه حسّي نيز متأثر بودند. و سرانجام عارفان مسلمان، مخالفت‌شان از باب انکار ارزش براهين عقلي نبوده است، بلکه در مقايسه برهان عقلي با شهود قلبي، دست برتر را از آنِ شهود دانسته و پاي استدلاليان را چوبين مي‌شمردند. اين نوشتار درپي بيان ديدگاه استاد شهيد درباره هريک از اين گروه‌ها و پاسخ ايشان به ادله آنهاست.
بررسی و مقایسه دیدگاه استاد مطهری و یاسپرس پیرامون ایمان
نویسنده:
سیده راضیه یوسف زاده ، عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در نوشتار حاضر دیدگاه استاد مطهری، فیلسوف و متکلم مسلمان ایرانی و کارل یاسپرس، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی در باب «ایمان» را مورد بررسی قرار داده و تلاش می‌کنیم به اهم نکاتی که در این دو دیدگاه قابل مطالعه تطبیقی هستند، بپردازیم. بدین منظور ابتدا با روش توصیفی، اسنادی به گردآوری و تحلیل دیدگاه هریک از دو اندیشمند در باب مقوله ایمان پرداختیم و در این راستا تلاش کردیم در مطالعه‌ای تطبیقی، آراء ایشان را در ذیل محورهای متناظر گرد آوریم. در نهایت نقاط اشتراک و افتراق را برشمردیم. هردو متفکر بر ضرورت ایمان تأکید می‌کنند. ایمان استاد مطهری، ایمان وحیانی مشتمل بر دو رکن «شناخت» و «تسلیم» است. عقل در کسب این ایمان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مطهری، عمل را داخل در مفهوم ایمان نمی‌داند، اما به لحاظ وجودی، به رابطه وثیقی میان این دو قائل است.ایمان دارای مراتب بوده و حد اعلای آن یقین است. ایمان یاسپرس ایمان فلسفی است، چراکه او وحی مورد قبول ادیان را انکار می‌کند. ایمان از نظر یاسپرس، جزئی و تاریخی و از سنخ تجربه وجودی است . ایمان فلسفی گرچه غیرعقلانی نیست اما فاقد یقین و قطعیت است. عبادات و مناسک و نیایش‌های زبانی، در ایمان فلسفی هیچ جایی ندارند.
الاجتهاد وجدل الأصالة والمعاصرة -قراءة فی التجربة الفقهیَّة للشهید مرتضى مطهّری-
نویسنده:
حیدر حب الله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 247 تا 279
عن التربیة والفکر التربویّ عند الشهید مطهری
نویسنده:
طلال عتریسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 187 تا 196
نسبت فطرت با عدالت از نظر استاد مطهری و بررسی لوازم آن در حوزه فرا اخلاق
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه داورنیا ؛ استاد راهنما: علیرضا پارسا ؛ استاد مشاور: حسن عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
عدالت به عنوان یکی از فضایل اخلاقی همواره مورد دغدغه جوامع انسانی بوده و تفسیر و معرفت شناسی درست آن گام ابتدایی در اجرای موفق آن در جامعه می باشد. تعریف انسان شناسی و فطرت انسان از جمله راه هایی است که ما را به شناخت عدالت رهنمون می سازد و جایگاه این فضیلت اخلاقی را در حوزه فرااخلاق مشخص می سازد. در انسان شناسی بر پایه معارف اسلامی و دیدگاه استاد مطهری، شناخت انسان بر پایه فطرت و سرشت او از اهمیت برخوردار است. تعریف از انسان و مسئله ساختار شناخت او و نقش فطرت در مسئله شناخت و مسئله ادراک فطری و گرایشات فطری و نقش آنها در شناخت فضایل اخلاقی از جمله عدالت‌ نکات مهمی هستند که در این تحقیق بر پایه دیدگاه استاد مطهری مورد توجه قرار می گیرد. در نظریات مختلف فرااخلاق به رویکردهای متفاوت فلسفی در مورد ماهیت و منزلت نظام ها و معیارهای اخلاقی با توجه به شناخت از انسان و معرفت شناسی و هستی شناسی پایه آن مکتب، پرداخته می‌شود. در مسائل معرفت شناسی بحث بر سر آن است آیا واقعیت فی النفسه وجود دارد و آیا انسان قادر به شناخت آن واقعیت هست یا خیر. در این تحقیق به بررسی اجمالی مبنایی نظامهای فلسفی و فکری چند فیلسوف غربی پرداخته و نشان داده می شود که چگونه تفاوت در معرفت شناسی و انسان شناسی در این نظام ها به تفاوت در حوزه عدالت‌پژوهی می انجامد و با تاکید بر آراء استاد مطهری در حوزه نسبت فطرت و عدالت به بررسی نقاط مهم دیدگاه ایشان در حوزه فرااخلاق و مقایسه با سایر مکاتب فلسفی اخلاقی پرداخته می شود. مکاتبی که در این پروهش به آنها پرداخته می شود عبارتند از مکتب تجربه‌گرای هیوم و مکتب عقل‌گرای کانت و مکتب قراردادگرایی جان رالز.
تفاوت‌های هستی شناختی زن و مرد و رابطه آن با غایت خلقت انسان با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله عبدالله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: میرمحمد موسوی ؛ استاد راهنما: محسن ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از موضوعات چالش بر انگیز اعصار مختلف، بررسی تفاوت ها و تشابهات زن و مرد بوده است. زن و مرد از نظر انسانی و ارزشگذاری باهم مشترکند و همچنین در هدف غایی آفرینش و نیازهای غریزی و جنسی یکسان هستندولی در عین حال از نظر تکوینی در فیزیولوژی و جسم ، ادراکات عقلی و در عواطف و احساسات باهم متفاوتند«تفاوت‌های هستی شناختی تکوینی زن و مرد و رابطه آن با غایت خلقت انسان» یکی از مباحث مطرح شده در این باب است که پژوهش پیش رو در صدد است تا ضمن بررسی جایگاه و ضرورت‌های بحث از تفاوت‌های هستی شناختی مرد و زن، به این سؤال پاسخ دهد که آیا تفاوت‌های هستی شناختی قابل توجهی بین مرد و زن وجود دارد و اگر وجود دارد آیا این تفاوت‌ها در راستای غایت خلقت انسان است یا خیر؟ به اعتقاد علامه طباطبایی ،بین زن و مرد از جهت انسانیت و بعد روحی تفاوتی نیست اما از جهت بعد جسمانی و ویژگی های آن بین آندو تفاوت هایی وجود دارد.در اندیشه استاد مطهری نیز، از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسان‌اند و از حقوق انسانی متساوی بهره‌مندند. ولی از جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یک جور نیست، خلقت و طبیعت ،آنها را یکنواخت نخواسته است همچنین طبق نظر استاد جوادی آملی تفاوت‌هایی که بین زن و مرد وجود دارد طبیعی و لازمه آفرینش انسان است.این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته وبرای نیل به مقصوددر تدوین آن علاوه بر مباحث فلسفی- کلامی از آیات و روایات و نیز کتب تفسیری نیز استفاده شده است.
اختیار از دیدگاه لایب نیتس و مرتضی مطهری
نویسنده:
پدیدآور: ماریا محمدی مطلق ؛ استاد راهنما: عبدالرزاق حسامی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهاختیار از مسائل مهم فلسفه است که ذهن مردم عادی و فیلسوفان را درگیر کرده است. اختیار در ارتباط با عامل انسانی قرار می‌گیرد . لایب نیتس و مطهری از فیلسوفانی هستند که قائل به اختیار هستند، در بحث اختیار این دو با هم نقاط مشترک و اختلافاتی دارند . در این مسئله به ناچار به قضا و قدر و مسأله‌ی شر نیز پرداخته می‌شود و به پیوست این‌ها مسأله‌ی عدل الهی هم مطرح می‌شود. پرسش اصلی در مسأله‌ی اختیار این است که آیا انسان در کارهایش مجبور است یا از روی اختیار فعلی را انجام می‌دهد؟ لایب نیتس برای اثبات اختیار از اصل هماهنگی پیشین بنیاد استفاده می‌کند و این مسئله در موناد شناسی حل می‌شود وی برای پاسخ گویی به مشکلات اختیار نظریه جهان‌های ممکن را مطرح کرده است. استاد مطهری انسان را مختار و آزاد می‌شناسد و استفاده از عقل و فکر را برای اختیار ضروری می‌شمارد وی معتقد است که علم الهی به افعال انسان تعلق می‌گیرد و این تعلق گرفتن منافاتی با اختیار انسان ندارد چون خداوند می‌داند که انسان با اختیارش چه فعلی راانجام می‌دهد، مشیت خداوند قابل انکار نیست و لایب نیتس این تعارض را که خداوند از قبل از تمام افعال انسان با خبر است را با خاصیت امکانی بودن موجودات حل می‌کند. مسأله‌ی اختیار با اعتقاد به موجبیت علی و روابط علی و معلولی در بین پدیده‌ها مرتبط است.
مساله شر و پیامدهای ناشی از آن با تکیه بر جدال جان مکی و پلانتینگا و تطبیق آن با آراءشهید مطهری
نویسنده:
پدیدآور: رامین قلی زاده ؛ استاد راهنما: سعید علیزاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله شر امری بدیهی و انکار نشدنی است . طرح انداز مساله شر بعنوان برهانی علیه خدا توسط اپیکورس فیلسوف یونانی است. اما در پرتو رشد فلسفه و عقل، نوع مواجهه ها با اندیشه ها متفاوت گشت .در عصر جدید، فلسفه به تحلیل زبان و مفاهیم گرایش پیدا کرده. بنابراین نوع مواجهه با اندیشه دینی بصورت منطقی و تحلیل گزاره ها شده است. در دوره جدید، مساله شر را هیوم و بعد جی ال مکی بصورت برهانی قاطع علیه خدا مطرح می کند و ادعا می کنند که این مشکلی صرفا منطقی است و وجود خدا با وجود شر ناسازگار است و راه حل های ارائه شده نباید به انکار قضایای مقوم مساله شر منجر شود چون در این صورت مشکل حل شده می باشد.دیگر پلانتینگا می گوید که منشا شر از انسان است و خدا نمی تواند مانع انجام کار شر بشود همانطور که نمی تواند مانع انجام فعل نیک شود چون به انسان اختیار بخشیده است. در چشم انداز اسلامی شهید مطهری در مقابل فلسفه ی مصائب و بلایا جوابیه بر اساس تئودیسه یا عدل الهی دارند و می گویند خدا حکیم و قادر و خیر خواه و ... است و این بلایا و پستی و بلندی ها لازمه جهان است.و در نگاه کلان و کلی شرور به لحاظ علی و معلولی لازمه نظام احسن است. شر منشاءاش خود انسان است چون قابلیت دریافت صور کمالیه را ندارد و این برخلاف عدل خداوند است که بین موجودات تبعیض قائل شود بلکه این تمایزات بخاطر تفاوت است.و شرور از جهتی از لطف خداست در جهت پرورش روح آدمی.در راستای مساله شر نظریه های فراوان و نقدهای فراوانی وجود دارد که به سه فیلسوف ؛ جی ال مکی و پلانتینگا در تفکر غرب و شهید مطهری در سنت اسلامی اکتفا می کنیم تا به این پرسش مهم برسیم که مساله شر و پیامدهای ناشی از آن در تفکر غرب و سنت اسلامی چگونه تبیین میشود.بنظر میرسد پاسخ های ارائه شده دارای اشکالاتی است و از طرفی بین دیدگاه های پلانتینگا و شهید مطهری شباهت و تفاوت هایی وجود دارد. از این رو در این نوشتار سعی براین است تا با تدقیق و تبیین بیشتر و با روش تحقیق نظری در ذیل ترکیبی از روش های کتابخانه ای توصیفی تحلیلی و تطبیقی جهت نیل به نتیجه بهره ببریم.
بررسی مساله ی شر از دیدگاه دیوید هیوم وشهید مطهری
نویسنده:
پدیدآور: سیما پارسا ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی ؛ استاد مشاور: محمدحسین زنجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله‌ی شر یکی از مسائل فلسفی است که به صورت‌های گوناگون فکر و روان آدمی را آزرده است و از دیرباز بین انسان‌ها وجود داشته است و پیشینه‌ی این مساله به آیین هندو، بودایی و مانوی در ایران باستان برمی‌گردد. در میان مسیحیان هم این مساله رواج داشته است که هرکدام برای پاسخگویی به این چالش، راه‌حل‌هایی را ارائه کرده‌اند. در آیین مانوی به راه حل در اعتقاد به دو خدایی، خدای خیر که اهورامزدا و خدای شر که اهریمن است روی آورده‌اند. در دین اسلام هم این موضوع از ابتدا وجود داشته است و برای این مساله راه‌حل‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. این مساله‌ی شر در دو سده‌ی اخیر تبدیل به یکی از جنجالی‌ترین مباحث کلام جدید و فلسفه‌ی دین شده و از این رو بر اهمیت و حساسیت بحث در میان موافقان و مخالفان اندیشه‌های دینی افزوده است.مخالفان اندشه‌های دینی با مطرح کردن این شبهه دو هدف را دنبال می‌کنند: الف) تقیید و تحدید یکی از صفات سه‌گانه‌ی خدا، (علم، قدرت و خیرخواهی) و بدین وسیله اعلام می‌کنند که خدای ادیان آسمانی یا عالم مطلق و یا قادر مطلق نیست و یا اینکه خیر محض نمی‌تواند باشد. ب) اثبات ناسازگاری وجود شر با اصل وجود خدا؛ به این بیان که وجود شر با وجود خدایی که متألهان می‌پرستند، ناسازگار و متناقض است. یا باید خدایی باشد یا جهانی خالی از شر، و یا اگر در جهان شری هست- که هست- خود دلیلی بر عدم وجود خداست. شبهه‌ی نخست در پی تقیید صفات خداست که متالهان از قرون متمادی بر آن اصرار می‌وزند و برای اثبات بی‌کرانی صفات خدا نیز پاسخ‌هایی را ارائه کرده‌اند. شبهه‌ دیگر مربوط به دو سه سده‌ی اخیر می‌گردد که از طرف فلاسفه‌ی ملحد مانند جی. ال. مکی و مک کلوسکی مطرح گشته است. نکته شگفت در طرح این شبهه این است که اقامه‌ی برهان و دلیل به ظاهر عقلی برای اثبات عدم وجود خداست. منکران وجود خدا آنچه تاکنون در حوزه‌ی فلسفه‌ی دین بر آن تاکید می‌کردند جرح و نقد براهین فلسفی اثبات خدا بود و به هیچ وجه نمی‌توانستند ادعای طرح دلیل منطقی برای اثبات مدعایشان( نفی خدا) بکنند و به نوعی در مسیر تحیر و تردید گام بر‌می‌داشتند. در این‌جا می‌توان به بزرگترین فیلسوف و منتقد عالم غرب یعنی دیوید هیوم (1711-1776. م) اشاره کرد. از کهن ترین متون دینی در این زمینه، ماجرای ایوب در عهد عتیق است. که پس از آن همه درد و رنج و بیماری و گرفتاری که بر وی عارض شده بود تسلیم به رضای الهی گردید. ایوب دریافت که حکمت خداوندی ورای قدرت فهم آدمی است و چون و چرا کردن در خصوص آنچه برای آدمی شر است ولی در نزد خداوند بی‌گمان خیر و حکیمانه است، کاملا بی مورد است. در قرآن کریم از زبان خود ایوب بیان شده که مسبب بلاها و مصیبت‌های وارده بر وی، چیزی جز شیطان نیست. داستان چند آیه‌ای ایوب در قرآن با ستایش و مدح ایوب پایان می‌یابد. «انا وجدناه صابرا نعم العبد انه اواب». (ص: 44) ما او را شکیبا یافتیم په نیکو بنده‌ای! به راستی او توبه‌کار بود. بنابراین وجود شرور و کاستی‌ها در عالم طبیعت، ذهن آدمی را به تفکر در مسأله‌ی شرور وا‌می‌دارد و زمینه‌ی پیدایش سوالات و شبهاتی را درباره‌ی آفریننده‌ی آن پدید می‌آورد. درواقع شرور به وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که بشرن آنها را برای خود ناخوشایند می‌شمارد. اموری چون بلایای طبیعی‌ای مانند سیل، زلزله، آتش‌فشان، قحطی، معلولیت‌های جسمی و ذهنی، درد و رنج ناشی از بیماری‌ها، اختلالات روانی و شخصیتی، رذایل اخلاقی مانندکینه، ظلم، حسد، قتل و بسیاری اموری دیگر که بشر در پیرامون جهان کنونی با آن مواجه می‌شود.
تقریری از فلسفه تاریخ هگل و فلسفه تاریخ مطهری، و مقایسه آنها با یکدیگر
نویسنده:
پدیدآور: نادر نجف پور ؛ استاد راهنما: علی اصغر مصلح ؛ استاد مشاور: مسعود زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هگل و مطهری دو متفکر متعلق به دو سنت فکری، با تفاوتهای بسیار از نظرِ ویژگیهای تاریخی و فرهنگی هستند. هگل یکی از مهمترین متفکران اروپایی قرن هجدهم و نوزدهم است که منشأ بزرگترین جریانهای فلسفی از آن زمان تاکنون بوده است. مطهری متفکر معاصر اسلامی است که بر مبانی حکمت صدرایی تکیه دارد و در عین حال به اقتضای زمان، به مباحث فلسفی غرب وارد شده است. یکی از موضوعاتی که مطهری به تفصیل بدان پرداخته،"فلسفه تاریخ" است. مطهری در ابتدا از طریق متون مارکسیستی با موضوع تاریخ و فلسفه تاریخ آشنا شده و به تدریج به هگل نزدیک شده است. در این پژوهش مبانی اندیشه های هگل در باره تاریخ بررسی شده و پس از طرح اندیشه های مطهری در باره تاریخ، نحوهتقریر و شرح و انتقاد وی از اندیشه های هگل در باره ی تاریخ، مورد بحث قرار گرفته است. به نظر می رسد که اندیشه های مطهری در باره ی فلسفه تاریخ،در جهت گیری کلی بسیار تحت تأثیر هگل است، ولی در مقام تقریر و به خصوص انتقاد از فلسفه تاریخ هگل، ایرادهایی بر وی وارد است. اسباب پیدایش این ایرادها شاید عدم دسترسی مستقیم مطهری به آثارو منابع اصلی هگل، باشد. همین امر باعث شده که برخی از انتقادهای وی بر هگل وارد نباشد. اما قدرت تفکر فلسفی مطهری و احاطه کم نظیر وی بر مبانی فلسفه اسلامی باعث پیدایش صورتی از فلسفه تاریخ به وسیله وی شده که با تعالیم اسلامی تناسب دارد. مقصود اصلی از مطالعه تطبیقی میان هگل و مطهری، مقایسه نظر دو متفکر از دو حوزه فلسفی متفاوت است .
  • تعداد رکورد ها : 1702