جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نگاه دوسویه به جلوه‌های هنری و تفسیر انفسی داستان موسی و خضر (ع)
نویسنده:
زهرا خلیلیان ، رضا سعادت نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آیات 60 تا 82 سورۀ کهف، حکایت واقعی و پُررمز‌وراز دیدار حضرت موسی و حضرت خضر (ع2) مطرح شده است. این داستان، سیر درونی و روحانی و صعودی به سوی کمال را به تصویر می‌کشد؛ لذا افزون‌ بر جلوه‌های هنری، از منظر تفسیر انفسی به ابعاد متفاوتی نظر کرده است. مفسران هنری گوشه‌ای از این اشارات معماگونه را در هنر تصویرآفرینی قرآن بیان کرده‌اند و مفسران انفسی با مطابقت این مفاهیم با عالَم درون انسان، از اسرار آن به زیبایی پرده‌گشایی نموده‌اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی‌تحلیلی‌تطبیقی و بهره‌گیری از جلوه‌های هنری اعم از اصول تصویرگری و اسلوب‌های هنری مانند گفتگو و شخصیت‌پردازی، همچنین بهره‌مندی از تفسیر انفسی شامل شهود عارفان از بطون قرآن و تأویل آیات، درصدد کشف حقایقِ معانیِ این داستان معمایی است. نتیجه اینکه معنای واژگان‌‌ در این داستان، مانند موسی، فتا، مجمع‌البحرین، عبد، سفینه، غلام و دیوار، صرفاً همان معنای ظاهری این واژه‌ها نیست؛ بلکه با عنصر جان‌بخشی به کلمات، حیات و حرکت و رنگ می‌یابد و در قلب‌ها و عقل‌ها اثر می‌گذارد. البته تفسیر هنری مبیّن واقعیت است نه تخیل؛ زیرا باطل در قرآن وجود ندارد. از طرفی مفسران انفسی این داستان را حکایتی رمزگونه دانسته‌اند و آیات این داستان را با تأویل به حالات نفس انسان رمزگشایی و حقایق آن را آشکار نموده‌اند و با مراتب اسفار اربعه تطبیق داده‌اند. آنان کوشیده‌اند تا ارتباط میان ظهر و بطن قرآن را کشف کنند؛ ازاین‌رو، میان این دو تفسیر نه تنها مغایرتی نیست، بلکه ارتباط محکم مفهومی برقرار است.
صفحات :
از صفحه 80 تا 110
نقش داستان حضرت موسی (ع) بر تثبیت قلب پیامبر (ص) براساس سورۀ نمل
نویسنده:
خدیجه احمدی بیغش ، زینب تبریزچی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن کریم کتابی است که با نزول تدریجی آیاتش تقویت و حمایت مستمر قلبی و روحی پیامبر (ص) را به دنبال داشت. براساس آیۀ 120 سورۀ هود، بیان داستان‌های قرآنی انبیای الهی در هر مقطع، با هدف تثبیت قلب رسول‌الله (ص) و مؤمنان طرح شد تا این رویدادهای تاریخی در مسیر رسالت، موجب ایجاد استواری قدم‌ها و نفوذ در دل و جان مخاطبان گردد. این پژوهش درصدد پاسخ‌گویی به این سؤال است که داستان حضرت موسی (ع) در سورۀ نمل چگونه موجب تثبیت قلب پیامبر (ص) شده است. بررسی توصیفی‌تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که خداوند متعال طرح ماجرای موسی (ع) در سورۀ نمل را با هدف دو بشارت به پیامبر (ص) و مؤمنان در پیش گرفت: بشارت نخست به مؤمنان بر یاری خداوند در شرایط طاقت‌فرسای محاصرۀ اجتماعی‌اقتصادی عده‌ای از مؤمنان در شعب ابی‌طالب و هجرت عده‌ای دیگر به حبشه؛ بشارت دوم به نابودی جبهۀ باطل و غلبۀ حق، تا بیان دارد که گرچه مؤمنان در ابتدای دعوت پیامبر (ص) جمعیتی اندک بودند، در آینده‌ای نزدیک جانشین اقوام کافر و مشرک می‌شوند و حاکمیت و تسلط بر شبه‌جزیزۀ عربستان را به دست می‌آورند؛ ازاین‌رو، با اطمینان به غلبۀ مستمر مؤمنان بر کفار در طول تاریخ، نشانه‌ای غیرقابل‌انکار بر درستی پیام رسولان الهی مطرح می‌شود و با تثبیت قلب پیامبر (ص) و پیروان او، استواری و استحکام روحی ایشان را در طی مسیر رسالت و ایجاد جامعۀ اسلامی جهانی فراهم می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 30 تا 53
بازخوانی تعامل پیامبران و اشرافیت در قرآن کریم (مطالعۀ موردی خباثت‌های «ملأ» در برابر دعوت حضرت موسی (ع))
نویسنده:
علی قاسم آبادی ، مهدی داوری ، سکینه آخوند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن کریم اصلی‌ترین منبع دین اسلام است و برای پیروان خود راهنمایی‌های بسیاری در حوزه‌های فردی و اجتماعی ارائه داده است. این کتاب وجود طبقات متفاوت در جامعه را پذیرفته است؛ ازاین‌رو شاهدیم که در برخی از آیات، گروه‌های مختلفی مخاطب قرار می‌گیرند یا عتاب می‌شوند. طبقۀ اشراف یکی از مهم‌ترین طبقات در هر جامعه است؛ زیرا با توجه به نحوۀ رفتار خود می‌تواند اثرگذاری مثبت یا منفی داشته باشد. قرآن کریم 28 مرتبه به واژۀ «ملأ»، به‌‌عنوان یکی از مهم‌ترین مفاهیم اشرافی‌گری، اشاره کرده است. این پژوهش در پی آن است تا با رویکردی توصیفی و از طریق مطالعۀ کتابخانه‌ای و پس از بررسی لغوی مادۀ «ملأ»، دریابد قرآن کریم برخورد این گروه با دعوت پیامبران را چگونه روایت می‌کند و قرآن‌پژوهان در طول تاریخ از این روایت چه برداشتی داشته‌اند؟ از یافته‌های پژوهش می‌توان به نقش کلیدی راغب اصفهانی در ترویج معنای مشهور اصطلاح «ملأ» در میان مفسران و دیگر لغویان اشاره کرد؛ همچنین با بررسی آیات قرآن می‌توان با جایگاه اجتماعی این گروه و برخی ویژگی‌های رفتاری ایشان و نیز صفت‌هایی که قرآن به آن‌ها نسبت داده است، آشنا شد.
صفحات :
از صفحه 32 تا 55
جستاری تاریخی، تطبیقی و عقلانی پیرامون آیه ی« وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی‏‏» در سنت اسلامی و عهد عتیق
نویسنده:
محمد علی همتی ، سید سعید میری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درک ماهیت لکنت زبانی موسی(ع) می تواند گره‌گشای برخی شبهات کلامی گردد که ناظر به غیرمعقول بودن نقص جسمانی، به‌ویژه معیوب بودن زبان رسول الهی است. هدف، درک حقیقت لکنت زبانی منتسب به این پیامبر الهی است؛ بر اساس تلقی لغویون، مفسران و ودانشمندان و درک دیرپای موجود در سنت اسلامی از آیه 27 سوره طه «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی‏» و نیز برخی اشارات قرآنی و روایی دیگر، منظور از «عقدة» لکنت ظاهری و عضوی ایشان می باشد. گام بعدی تطبیق نظریه مختار از متون اسلامی بر تصریحات و اشارات عهد عتیق با رویکردی زبان‌شناسانه به این مسئله است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. از نتایج این پژوهش آن است که: «لکنت به معنای عدم فصاحت، بلاغت و رسائی سخن به عللی ازجمله:کاستی اعتماد به نفس ناشی از قتل قبطی و تنگی سینه موسی(ع)، نظر راجح بوده و دیدگاه مألوف و شایع پیشین، یعنی نقص عضو، در معرض تردید و انکار قرار دارد. «عقدة»، در واقع دغدغه‌ای بوده که موسی(ع) به هنگام بعثت خواستار برطرف شدن آن از خداوند سبحان شده بود و خداوند نیز با انتصاب هارون(ع) به وزارت ایشان، دعایش را مستجاب و آن مانع را برطرف ساخت. جالب آن که آموزه‌های عهد عتیق نیز با دلالت زبان شناسانه و نیز معناگرایانه با صراحت بیشتری مؤید و گویای همین رأی اخیر می باشند.
صفحات :
از صفحه 166 تا 190
بررسی تطبیقی نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع)، از دیدگاه تورات و قرآن کریم
نویسنده:
علی اسدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ماجرای به آب افکنده شدن و نجات موسای نوزاد از کشته شدن به‌دست فرعون یکی از درون‌مایه‌های مشترک تورات و قرآن است. روایت دو کتاب در کنار پاره‌ای مشترکات، تفاوت‌های مهمی با یکدیگر دارند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی ـ تحلیلی، این مشترکات و تفاوت‌ها، به‌ویژه نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع) را بررسی می‌کند. هدف پژوهش نشان دادن تفاوت‌ها، مشترکات و امتیازات روایت قرآن و تورات، برتری و توحیدی بودن روایت قرآن و بشری بودن روایت تورات از دیدگاه قرآن است. قرآن با برجسته کردن نقش خداوند در نجات موسی(ع)، تصویری عینی و گویا از توحید در ربوبیت الهی و بطلان ادعای ربوبیت فرعون را نشان می‌دهد، اما صبغة توحیدی روایت تورات در این حادثه بسیار ضعیف است. قرآن برخلاف تورات، افکنده شدن موسی(ع) در آب، نجات وی، شیر نخوردن او از زنان و بازگشت وی به آغوش مادر را با تدبیر خدای یگانه می‌داند.
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
تبیین مؤلفه‌های تمدن‌ساز در شخصیت حضرت موسی از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
مهدی ساغری زاده ، علی لطفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان پس از گذراندن شکل ابتدایی اجتماع، به‌تدریج جامعه‌ی بشرى را تشکیل داد. تشکیل امت و ظهور زندگی اجتماعی بشر، وی را آماده‌ی بهره‌گیری از تعالیم انبیاء و شکوفایی استعدادها نمود. پیامبران در پی رشد حیات مادی و معنوی انسان‌ها بودند و مفاهیم وحیانی به‌عنوان باورهایی ریشه‌دار، مسیری را فراهم کرد که در آن تمدن‌هایی متعالی شکل گیرد و منشأ پیشرفت بشر گردد. گرچه در میان تمدن‌های شناخته‌شده و نامدار بشری، کمتر به تمدن‌های دین‌پایه توجه شده، اما برخی پژوهش‌گران با در نظر گرفتن این واقعیت تاریخی، اندیشه‌ی دینی را عاملی اساسی در تشکیل و برپایی تمدن می‌دانند و معتقدند ادیان آسمانی، به شکل مستقیم یا غیر مستقیم نقش اساسی در ترکیب تمدن‌ها بر عهده دارند. حضرت موسی? با تبیین قانون‌های الهی در قالب کتاب آسمانی، زمینه را برای شکل‌گیری جامعه‌ای متمدن فراهم کرد. با توجه به نیاز همیشگی بشر به آموزه‌های پیامبران، بازشناخت مؤلفه‌هایی از شخصیت موسی? که در تمدن‌سازی تأثیر داشته، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. پرسش اصلی این تحقیق آن است که در شخصیت حضرت موسی? چه مؤلفه‌هایی برای تمدن‌سازی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، آیات نورانی قرآن کریم مبنا قرار گرفته و این آیات، اصلی‌ترین منبع پژوهش حاضر است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 66
بررسی دیدگاه سیدمرتضی درباره آیات مربوط به اعتراض موسی (ع) نسبت به هارون (ع) و تأثیر مبنای کلامی ایشان در دیدگاه مربوطه
نویسنده:
علی فقیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله‌ پژوهش این است که علت توبیخ شدید موسی نسبت به هارون در داستان گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل چیست؟ سیدمرتضی معتقد است از آنجا که هارون، شریک موسی در رسالت بود و داراى سود و زیان مشترک بودند، موسی او را همچون خود فرض و همان‌گونه که انسان به هنگام خشم با خود رفتار مى‏کند، با او رفتار کرد؛ و ممکن است در آن زمان، گرفتن سر و کشیدن آن بی‌احترامی محسوب نمی‌شده است و احتمال دارد گفتن عبارت‏ «لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلابِرَأْسِی...» ازسوی هارون به‌علت ترس وی از گمان نادرست بنى‌اسرائیل مبنی برعتاب موسی نسبت به وی باشد یا اینکه مضمون این سخن، دلدارى و دعوت موسی به صبر باشد. نگارنده معتقد است دیدگاه ایشان دچار تأویل دور و بعیدی است. ظاهراً آنچه باعث چنین تفسیری از سیدمرتضی شده، مبنای کلامی ایشان درباره عصمت مطلق انبیاء (ع) است؛ نگارنده بر این باور است که می‌توان تحلیلی ارائه کرد که هم با این مبنا و هم با ظاهر آیات سازگارتر باشد و باید به این نکته توجه داشت که میدان تأویل آیات، میدان وسیع و فراخ‌دامنی نیست و فقط در حد اضطرار و ضرورت است. به نظر می‌رسد توبیخ شدید موسیG نسبت به هارون وسیله‌ای بـرای بـیدار کردن بنی‌اسرائیل بود تا به شدت و بزرگی اشتباه خود در گوساله‌پرستی پی ببرند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
تحلیل و نقد دیدگاه آیت الله سبحانی از فعل حضرت موسی (ع) در داستان قتل قبطی
نویسنده:
علی فقیه، علی اکبر بابایی، عبدالرسول حسینی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از قتل قبطیاز سوی موسی (ع)، تعابیری از زبان آن حضرت برجای مانده که ظاهر آنها با مقام عصمت پیامبران، ناسازگار است: ﴿هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ... قالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی‏ فَاغْفِرْلی...﴾(قصص: 28/ 15-16)﴿قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ﴾ (شعراء: 26/ 20). در آیه نخست، آیت‌الله سبحانی مشارالیه «هذا» را قتل در نظر گرفته و برای آن دو توجیه ذکر نموده که هر دو، ناتمام است. در آیه دوم، ایشان دو واژه «ظلم» و «غفران» را به معنای لغوی گرفته، اما در ادامه معنای اصطلاحی را به کار گرفته‌اند که به نظر می‌رسد معنای لغوی، مراد بوده است. آیت الله سبحانی عبارت ﴿قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ﴾از سوی موسی (ع) را در مقام اعتذار از قبطیان در قتلِ پیش‌آمده دانسته، اما ضلال را به معنای غفلت و نسیان از آثار وخیمِ مترتب بر عمل گرفته است که این معنا با مقام اعتذار، سازگار نیست.بنابراین سعی ایشان در برطرف کردن شبهه ارتکاب معصیت درخور تقدیر است اما در برخی موارد، مطالب ایشان ناتمام به نظر رسیده و محل تأمل جدی دارد.
صفحات :
از صفحه 367 تا 386
تحلیل اصول تعلیمی برآمده از قصه‌ی حضرت موسی و خضر
نویسنده:
لیلا یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی‌تردید، بهره‌گیری از اصول تعلیم و تربیت قرآنی به عنوان یکی از زمینه‌‌های ارتقای معنویت و راه‌کاری مقابله با سبک زندگی غربی دارای اهمیت است. قرآن کریم در خلال قصه‌‌های مختلف، بار‌ها از اصول تعلیمی سخن به میان آورده؛ از جمله در قصه‌ی همراهی حضرت موسی با حضرت خضر. این داستان، حاوی اصول تعلیمی ارزشمندی است که در نظام آموزشی بسیار کاربرد دارد. این نوشتار که با هدف دستیابی به اصول تعلیمی برآمده از این قصه و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تدوین یافت، در پی پاسخ به پرسش است که: اصول تعلیمی برآمده از داستان حضرت خضر و موسی چیست؟ مهم‌ترین نتیجه‌ای‌که از انجام این پژوهش به دست آمده این است‌که این قصه، آمیخته با اصول تعلیمی متعددی همچون: اصل آمادگی، اعتماد؛ اطاعت‌پذیری، قانون‌مداری، حق‌پذیری، تدریج، مداومت، تشویق و تنبیه می‌باشد؛ و این اصول به سه دسته قابل تقسیم می‌باشند: اصول تعلیمی مشترک بین معلّم و متعلّم، اصول تعلیمی خاص متعلّم، و اصول تعلیمی خاص معلّم.
صفحات :
از صفحه 113 تا 126
دستور زبان روایت در قصص مکافات‌محور (نمونه‌پژوهی: داستان نوح، هود، لوط، صالح، شعیب و موسی (علیهم السلام)
نویسنده:
ابوالفضل حری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله، دستور زبان روایت را در گزیده‌ای از داستان‌های مکافات‌محور قرآن بررسی می‌کند. ساختار کلّی این داستان‌ها بر این اساس است که خداوند، پیامبری را برای هدایت قوم یا گروهی ارسال می‌کند؛ منکران با دعوت پیامبر، مخالفت می‌کنند؛ پیامبر زحمات و مصائب فراوان متحمل می‌شود؛ مخالفان همچنان عناد می‌ورزند و مخالفت می‌کنند؛ پیامبر از خدا یاری می‌خواهد؛ خداوند دعاهای پیامبر را اجابت می‌کند و آن قوم و گروه را به طرق مختلف مجازات می‌کند. پرسش اینجاست که آیا می‌توان الگویی کلی از تحلیل روژرف‌ساخت‌های روایی این قصص ارائه کرد؟ رخدادهای اصلی این داستان‌ها بر سه ساختار اصلی توحید و انکار و عدل مبتنی است که سه کنشگر خدا و پیامبر و قوم آن را انجام می‌دهند. بر اساس مربع معنایی گریماس، توحید (زندگی) در برابر کفر (نا-زندگی) می‌آید: از کفر، ظلم و بی‌عدالتی می‌آید و متعاقباً، ظلم به نا-ظلم یا همان عدل و داد بدل می‌گردد. در پرتو بافت و زمینۀ نزول، رابطه بینا- قصّه‌ای میان داستان پیامبران زمان‌های گذشته و سیره پیامبر (ص) نیز دیده می‌شود. این قصص حکم معیار برای سنجش اعمال مخاطبان را دارند. ازاین‌رو این قصص از تاریخ صرف بیرون می‌آیند و در حکم گفتمان، وارد جریان پیوستۀ زمان می‌شوند.