جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
رسالة الطبیب البهبهانی
نویسنده:
کاظم حسینی رشتی؛ محقق: صالح أحمد دباب
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة شمس هجر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رسالة الطبيب البهبهاني، تألیف سید کاظم حسینی رشتی و تحقیق صالح احمد دباب، کتابی است با موضوع کلامی که در یک جلد به نگارش درآمده است. موضوع خاص کلامی در این کتاب، توحید، اهل‎بیت(ع) و معاد است. نگارنده، جانشین شیخ احمد احسایی بوده و از مدافعان مکتب و عقاید شیخیه محسوب می‎شود. کتاب، شامل مقدمه‎ای از محقق، تمهیدی از نگارنده و مطالب اصلی (مشتمل بر چهار بخش کلی: مراتب توحید، مراتب و مقامات اهل‎بیت(ع)، آنچه بر اهل‎بیت(ع) گذشت و اعتقاد مصنف درباره معاد) است و هرکدام از بخش‎های یادشده حاوی عناوین متعدد می‎باشد که در ذیل هریک، مطالب مرتبط با آن و آیات و روایات مربوطه ارائه گردیده است. محقق کتاب، در مقدمه خویش بیان می‎دارد که هر معرفتی از معارف که متعلق به اثبات وجود و صفات و افعال خداوند متعال است، از اهم معارف و اشرف علوم انسانی بشمار می‎آید؛ زیرا معرفت خالق و صفات و افعال وی، امری است که عقل و نقل بر وجوب آن دلالت دارند. وحدانیت حق تعالی از مهم‎ترین صفات حضرتش شمرده می‎شود؛ بر این اساس، مراتب توحید به چهار مرتبه رئیسه تقسیم می‎شود و آن اینکه شریکی در ذات و صفات و افعال و عبادتش نیست. با توجه به اینکه راه معرفت حق تعالی نیاز به یک سیر تکاملی دارد و بشر به‎تنهایی و بدون راهنما امکان رسیدن به کمال را ندارد؛ فلذا نیاز به راهنمایانی است که راه سلیم و مستقیم را برای انسان ترسیم کنند که این مسئولیت خطیر به‎عهده پیامبران سپرده شده است که آخرین ایشان نبی مکرم اسلام(ص) بودند و برای اینکه پیوند بین خالق و مخلوق بعد از پیامبر اکرم(ص) منقطع نگردد، لازم است پس از ایشان پیشوایان معینی از جانب خدا و رسولش معرفی شوند تا بشر در مسیر مستقیم هدایت قرار گرفته و از انحراف و گمراهی نجات یابد. از سوی دیگر با عنایت به محدودیت حیات انسان در دنیا که دار فانی است و ورود وی به حیات اخروی که باقی است و اساسا آدمی برای آن حیات آفریده شده است، در این نوشتار، مؤلف تلاش کرده تا به سه سؤال اساسی و مهم که هر شخصی باید جواب آنها را بداند و به آنها معتقد باشد، پاسخ دهد. سؤال‎های مزبور را یکی از مریدان و دوستداران نویسنده، به نام میرزا محمدباقر طبیب بهبهانی مطرح کرده است. نویسنده در مقدمه خویش، از ماجرای روبه‎رو شدنش با طبیب بهبهانی در حرم مطهر امام حسین(ع) و نیز پرسش‎های او و سپس پاسخ کتبی نویسنده و سرانجام بسط و گسترش پاسخ‎ها و افزودن سؤال و جوابی دیگر به آنها و... سخن گفته است. بخش اول کتاب، پیرامون مراتب توحید است. توحید به‎حسب ذات دارای مراتبی است: - توحید ذات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در ذاتش، قدیم بودنش و ازلیتش قرار داده نشود، وگرنه او اله نخواهد بود؛ زیرا لازمه شریک داشتن مغایرت است و مغایرت در ذات خداوند متعال محال و غیر ممکن است. - توحید صفات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در صفاتش قرار داده نشود. به این معنی که این صفات مختص خداوند است و خداوند در آنها شریکی ندارد؛ نه به اشتراک لفظی و نه معنوی؛ زیرا این صفات عین ذاتش هستند. - توحید افعال: آن است که خداوند متعال واحد و یگانه است، حتی در افعال خویش؛ به این معنا که در افعال خداوند متعال هیچ شریکی وجود ندارد و هیچ‎کسی در خلقتش به او کمک نمی‎کند. - توحید عبادت: آن است که برای هیچ چیزی جز خدا قائل به استقلال و تحقق نشوی و از کسی جز او نهراسی و به کسی جز او امیدوار نباشی و احدی را عدیل او قرار ندهی؛ چه، تو به هرچه روی آوری، او معبود تو خواهد بود... - توحید عوام: توجه به خداوند متعال با انجام اوامر وجوبی و ترک نواهی تحریمی، در همه افعال و اقوال و حرکات و سکنات. - توحید خواص: توجه به ذات حق تعالی است با انجام اوامر تکمیلی (انجام مستحبات) و ترک نواهی تنزیهی (ترک مکروهات)، با هدف طلب رضا و محبت خدا، نه به جهت طمع در بهشت و ترس از آتش. - توحید اخص الخواص: توجه به ذات حق تعالی است، با ترک مباحاتی که نه امری درباره آنها وارد شده و نه نهی‎ای، بلکه در شریعت، مباح شمرده شده‎اند و در واقع ترک امور حلالی است که در آنها حب نفس و لذت است (علاوه بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات). بخش دوم، پیرامون مراتب و مقامات و ولایت اهل‎بیت(ع) است. نگارنده، بررسی این موضوع و پی بردن به آن را، از زبان سائل، موجب افزایش خضوع و خشوع و انقیاد در برابر اهل‎بیت(ع) و اخلاص در محبت و ولایت آنان و زیادی وجد و بکاء در مصائب و سختی‎های ایشان می‎داند. ایشان معصومان چهارده‎گانه را علل چهارگانه، یعنی علت فاعلی، علت مادی، علت صوری و علت غایی، برای پیدایش کائنات و پدیده‎های جهان هستی می‎خواند و به توضیح هریک از علل مزبور و تطبیق آن بر معصومین می‎پردازد. در بخش سوم، از مصائب و سختی‎هایی که بر معصومین(ع) وارد شده است، سخن به میان آمده و در تبیین این معنا چهار مقام برای ایشان یاد شده است: - مقام بیان: آن مقامی است که در واقع مقام سر توحید است و حقیقت تنزیه و مقامی غیبی است که ادراک آن برای بشر ممکن نیست. آن مقامی است که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسلی توانایی رسیدن به آن را ندارد. مقامی است که اگر کسی آنان را در این مقام بشناسد، به معرفت خداوند رسیده است و کسی که ایشان را نشناسد، خدا را نشناخته است. - مقام معانی: آن مقامی است که معصومین(ع) در آن مقام معانی اسماء الهی هستند؛ به این معنی که معصومین(ع)، علم الهی هستند، حکمت الهی هستند و همین‎طور مابقی اسماء و صفات الهی در ایشان متجلی شده است. - مقام ابواب: مقامی است که معصومین(ع)، در این مقام به‎واقع واسطه در صدور و ایجاد خلایق هستند. - مقام امامت: معصومین(ع)، در این مقام، حجت خداوند بر جمیع خلق هستند و ولی خدا هستند بر اولین و آخرین بشر، ریسمان محکم الهی هستند، نور خدا هستند در زمین و آسمان و... در این مقام است که آن بزرگواران، مورد نافرمانی و آزار واقع می‎شوند و اگر بخواهند به‎راحتی می‎توانند مانع شوند، ولی آنان حکم خدا را مبنی بر عدم اجبار خلق به ایمان و تکلیف، امضا می‎نمایند. فصل چهارم کتاب در مورد معاد و اعتقاد نویسنده در مورد این اصل است. از جمله مباحث مهم مطرح‎شده در باب معاد این پرسش است که آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ جواب این است که بنا بر نظر اجماعی بین مسلمین، معاد هم جسمانی است و هم روحانی و کسی که معاد جسمانی را انکار کند، با ضروری دین مخالفت کرده است و قطعا کافر است به اجماع مسلمین و واجب است قتل او. علمای دین، اقامه برهان را بر این مدعا دشوار دانسته و در اثبات آن به ضروت و اجماع و اخبار معصومین(ع) اکتفا کرده‎اند، ولی نگارنده سعی کرده برای اثبات آن، به تعبیر خودش، از براهین قطعی عقلی بهره ‎جوید.
  • تعداد رکورد ها : 1