جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 88
رقص عرفانی سماع از دیدگاه ابوسعید ابوالخیر و مولانا
نویسنده:
علیرضا ولی‌یاری اسکندری، لیلا امیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 50 تا 63
بررسی وجوه مشترک ویژگی های پیر و شیخ در اسرارالتوحید محمد بن منور و رمان برادران کارامازوف از فئودور داستایفسکی
نویسنده:
آزاده حسینی ، ارسطو میرانی ، محمدعلی میر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان به عنوان پدیده­ای انسانی، مربوط به محدودۀ جغرافیایی یا ایدئولوژی خاصی نیست و نمودهای آن تقریباً در همۀ فرهنگ­ ها دیده می­شود. با عنایت به مراودات بینافرهنگی در گذشته و امروز، تأثیر و تأثر در ارتباط با مسائل معرفت­ شناسی امری بدیهی است. در میان نویسندگان اهل روسیه، فئودور داستایفسکی در بخشی از رمان برادران کارامازوف به فرهنگ عرفانی شکل­ گرفته در روسیه اشاره کرده است. وی، چنان­ که صراحتاً در رمان مذکور بیان می­ کند در بازنمایی این مقوله تحت تأثیر فرهنگ عرفان شرقی بوده است. در تحقیق حاضر با استناد به منابع کتابخانه­ای و روش توصیفی ـ تحلیلی، وجوه مشترک ویژگی­ های «پیر و شیخ» به عنوان یکی از مصداق­های عرفانی برجسته در اسرارالتوحید (بازنمایندۀ عرفان شرقی) از محمدبن منور میهنی با رمان برادران کارامازوف (بازنمایندۀ عرفان غربی) از داستایفسکی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که نویسندگان مذکور با اشاره به سیرۀ عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر وپدر زوسیما (به عنوان پیران واصل) به تبیین مقولاتی چون: انقیاد محض سالک در برابر پیر، گرایش عوام به نهاد خانقاه و دیر و محبوبیت عمومی پیر، نقش هدایت‌گری پیر برای حل مشکلات عوام و خواص، مشاهدۀ کرامات از پیر؛ فراست پیر، ارتباط روح پیر با عالم ناسوت پس از مرگ و مقدّس­ انگاری پیر پرداخته­اند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 97
سنجشِ نظر ابوسعید ابوالخیر و کریشنا مورتی دربارۀ برون‌رفت از بحرانِ معنا
نویسنده:
مرتضی شکری ، محمدرضا حسنی جلیلیان ، علی نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان در دوران معاصر، پس از تجربة تکانه ­های عظیم تاریخی‌- رنسانس، نهضت اصلاح دینی، انقلاب علمی، عصر روشنگری و جنگ ­های جهانی اول و دوم‌– با بحران­ های ژرف وجودی مواجه شده است. بحران اصلیْ تهی‌بودن زندگی از معنایی است که به زندگی آدمی هدف و ارزش ببخشد. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی اندیشه­ های ابوسعید ابوالخیر(357-440 ق) و کریشنا مورتی (1895-1986 م) برای یافتن راهکارهایی جهتِ برون‌رفت از بحران بی‌معنایی بررسی شده است. مسئلۀ کانونی این پژوهش یافتن معنایی برای زیستن با تأکید بر آموزه­ های ابوسعید و کریشنا و تحلیل تفاوت­ ها و تشابهات اندیشه­ های آنان در این زمینه است. نتایج پژوهش نشان می­دهد ابوسعید ابوالخیر خودخواهی، غیاب عشق و نداشتن زندگی اصیل را در زندگیِ انسان دلیلِ اصلی بروز بحران­ های وجودی، به‌ویژهبحران بی­معنایی، می­داند. راهکارهای او برای برون‌رفت از این بحران، پرهیز از خودشیفتگی، داشتن اخلاص و عشق‌ورزی است. از نظر کریشنا مورتی، ذهنِ شرطی‌شده و گرانبار از دانش، نبود عشق در زندگی و کشف نکردن حقیقت فردی دلایل بروز بحرانِ معنا در زندگی انسان‌اند. کریشنا برای حلّ این بحران، رهایی از دانش و دانستگی، ایجاد عشق در زندگی و یافتن حقیقت شخصی را راهگشا می­ داند. «خودپرستی» و «نداشتن زندگی اصیل» از نظر ابوسعید با «غیاب عشق» و «عدم کشف حقیقت فردی» از نظر کریشنا، درواقع تعابیر متفاوت از واقعیتی واحدند. حضور خدا در متن آموزه­ های ابوسعید و غیاب خدا در اندیشۀ کریشنا، بارزترین تفاوت در نگرش این دو عارف است.
مفهوم «روشن‌شدگی»: بررسی مقایسه‌ای دیدگاه هوئی‌ننگ و ابوسعید ابوالخیر
نویسنده:
مریم علوی ، مهدی لک زایی ، ابوالفضل محمودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همواره سنت‌هایی که در مجاورت هم بودند، به نحو طبیعی و البته غیرمستقیم، تأثیر و تأثر متقابل داشته‌اند. این موضوع درباره عرفان بودایی و تصوف اسلامی نیز صادق است، هرچند بسیاری از عناصر سلوک زاهدانه ذاتی است و اساساً شباهت‌های موجود به نفس زهد و ریاضت برمی‌گردد. اختلاف نظر بر سر مسئله روشن‌شدگی در مکتب چن/ذن باعث ایجاد دسته‌بندی میان رهروان و استادان این مکتب شده بود. گروهی به «روشن‌شدگی تدریجی» و گروه دیگر به «روشن‌شدگی آنی/ناگهانی» باور داشتند. شن‌سیو نماینده مکتب تدریجی و هوئی‌ننگ نماینده مکتب ناگهانی است. در مکتب خراسان اختلاف نظر صوفیان راجع به صحو و سکر باعث شد محققان، صوفیان این خطه را به دو گرایش اهل صحو و اهل سکر دسته‌بندی کنند. هدف این مقاله تأسیس پلی میان این دو سنت به منظور فهم عمیق‌تر آنها است. مشخصه ذن بودایی مفهوم «روشن‌شدگی» است و ویژگی خاص تصوف خراسان مسئله صحو و سکر است که این نوشته آنها را نه در برابر هم بلکه در کنار هم نشانده است تا میانشان گفت‌وگویی فراتاریخی برقرار کند. این مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی‌تحلیلی با رویکرد مقایسه‌ای گفتمان روشن‌شدگی در سنت ذن بودایی و صحو و سکر در تصوف خراسان را تحلیل، و وجوه اشتراک و افتراق این دو سنت را تبیین کرده است. میان این دو مکتب (چن یا ذن به روایت هوئی‌ننگ و روشن‌شدگی آنی با تصوف خراسان به روایت ابوسعید ابوالخیر و تأکیدش بر سکر و جذبه) با وجود تفاوت‌ها، شباهت‌های بسیار وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 253 تا 274
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی
نویسنده:
حسین قربان‌پورآرانی , ناهید حیدری رامشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک‌شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن‌جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف‌ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می‌کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت‌شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می‌کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه‌پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره‌ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت‌مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این‌گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می‌کوشد با بهره‌گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت‌آور را باورپذیر و حقیقت‌مانند جلوه ‌دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی‌های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می‌گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می‌گردد؛ اما نه استعاره‌های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره‌های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
صفحات :
از صفحه 157 تا 180
بازنمایی و تحلیل ساختارهای مردم گرایی در سیرۀ عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد نظریۀ خودشکوفایی آبراهام مزلو
نویسنده:
سیدمحمد ساعدی ، مسعود خردمندپور ، امیرمحمد اردشیرزاده ، عبدالله مقامیان زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ابوسعید ابوالخیر در گفتار، منش و اندیشه به انسان و دغدغه ­های او توجه ویژه ­ای داشته و نظام عرفانی خود را بر این اساس انسجام بخشیده است. در مکتب روانشناسی انسان­ گرا که آبراهام مزلو برجسته­ترین نظریه ­پرداز آن است، چنین نگرشی نمود دارد. او با توجه ویژه به انسان سالم، نظریۀ خودشکوفایی را ارائه کرده است. یکی از ویژگی­ هایی که مزلو برای افراد خودشکوفا برشمرده، «ساختار مَنِشی مردم­ گرا» است. هدف پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ­ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده، بررسی و تحلیل ساختارهای مردم­گرا در سیرۀ عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد به نظریۀ خودشکوفایی آبراهام مزلو است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد که پیر میهنه در ارتباط­ گیری با مردم، فارغ از پیش ­انگاره­ های معمول عمل می ­کرده و مفاهیم بنیادین انسانی را به‌عنوان ممیزۀ میان افراد شکوفا و رشدنیافته درنظر می­ گرفته است. او با خودآگاهی نسبت به محدودیت­ های علمی و شناختی، مصاحبت با نخبگان علمی، دینی و سیاسی را برگزیده بود که این امر در تقویت شخصیت معنوی و پایگاه اجتماعی ­اش مؤثر بوده است. همچنین تبیین نظام ارزش­ گذاری جدید مبتنی بر مسائل معرفتی و غیرظاهری از سوی شیخ، موجب گرایش مردم به مجالس وعظ و تذکیر وی شده بود. اصلی ­ترین ویژگی در مناسبات بینافردی ابوسعید را می‌توان عدم برتری­ جویی دانست.
منشاء رنج و راه رهایی از دیدگاه بودا و ابوسعید ابوالخیر
نویسنده:
حسین صابری ورزنه ، زهرا جهانی زنگبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رنج دریافتی درونی - عاطفی (در مقابل درونی - معرفتی / ارادی و جسمانی) است که همۀ ابنای بشر به‌نوعی با آن آشنا هستند و آن را در زیست درونی خود تجربه می‌کنند. ازاین‌جهت، رهایی از آن یکی از مهم‌ترین مسائلی است که هر انسانی به آن نظر دارد. ابوسعید ابوالخیر به‌عنوانِ عارف مسلمان و بودا در کسوت بنیان­گذار یک سنت دینی - معرفتی، در باب علت رنج و راه رهایی از این وضعیت نامطلوب سخنانی گفته­اند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد تبیین نگاه این دو متفکر برآمده است. به نظر می­رسد که در مقایسۀ بین این آرا، هم بودا و هم ابوسعید، به‌نحوی مسئلۀ رنج را با «ناآگاهی»، «خود» و «خواست» پیوند داده­اند و «معرفت» و «اخلاق» را راهی برای رهایی از آن معرفی کرده­اند. البته تفاوت‌های مهمی در تحلیل همین دو نکته به چشم می‌خورد که ناظر به فهم متفاوت آن‌ها از هستی، انسان و غایت اوست.
صفحات :
از صفحه 79 تا 99
ابوسعید ابوالخیر و رباعیات دوره صفوی
نویسنده:
سید علی میرافضلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی تاریخی نقش اجتماعی سیاسی ابوسعید ابوالخیر در خراسان عصر غزنوی و سلجوقی در متون ادبی ـ عرفانی، با تأکید برکتاب اسرار التوحید
نویسنده:
محمد شیرانی، ناصر جدیدی، فیض‌الله بوشاسب گوشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابوسعید ابوالخیر (357ـ440ق)، از جمله مشایخ متصوفه مکتب خراسان است که به دلیل نقش‌نمایی در عرصه‌های عرفان عملی از یک سو، و حضور گسترده در عرصه‌های تربیتی و اجتماعی از دیگر سو، توجه متون ادبی و عرفانی را معطوف به بیان کرامات خود ساخته است. بدون شک، نقش وی در خلال رخدادهای قرون چهارم و پنجم هجری قمری، در ایجاد همگرایی جامعه با تصوف بی‌بدیل و منحصر به‌فرد است؛ اما به نظر می‌رسد، برخی متون ادبی و عرفانی چون اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید که به قلم یکی از نوادگان او به نام محمدبن‌منور (وفات پس از570ق) و درباره زندگی و اقوال و احوال شیخ به نگارش درآمده، در ذکر ارتباط شیخ با سران حکومت غزنوی و سلجوقی، راه اغراق پیموده‌اند. مقاله حاضر، نقش اجتماعی و سیاسی ابوسعید در خراسان عهد غزنوی و سلجوقی را از طریق مقایسه مطالب مندرج در اسرار التوحید با منابع تاریخی هم‌عصر او بررسی کرده است.
صفحات :
از صفحه 291 تا 318
شکل‌شناسی راوی در حکایات کرامت‌های عرفانی
نویسنده:
مهدی رضایی، عزیزه نیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می‌پردازد. یکی از عرصه‌های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت‌شناسی است. روایت‌شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت‌هاست. یکی از اصولی که روایت‌شناسان ساخت گرا به آن می‌پردازند، شکل‌شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می‌کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می‌کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش‌های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل‌شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت‌شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می‌دهد که در حکایات کرامت‌های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می‌تواند‌ شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول‌هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد.
صفحات :
از صفحه 358 تا 377
  • تعداد رکورد ها : 88