جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مسئله نجات از منظر ابن عربی و پلانتینگا
نویسنده:
فاطمه حسینی؛ استاد راهنما: جابر موسوی راد؛ استاد مشاور: زهره عبدخدایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دنیای معاصر، مباحث مربوط به پلورالیسم دینی و نگرش‌های مختلف به حقانیت و نجات دینی، از مسائل اساسی در فلسفه دین و کلام به شمار می‌آیند. این مباحث به‌ویژه با گسترش ارتباطات جهانی و تقابل و تعامل میان ادیان و فرهنگ‌ها، اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. چالش اصلی در این زمینه، تفاوت دیدگاه‌ها در مورد حقانیت ادیان و مسیر نجات است. پژوهش حاصل دو دیدگاه متفاوت به این موضوع از دو سنت دینی؛ یعنی آلوین پلانتینگا،فیلسوف مسیحی، و ابن عربی،متکلم اسلامی،را بررسی می نماید. آلوین پلانتینگا، نماینده جریان انحصارگرایی، معتقد است که ایمان مسیحی ایمان به خدا و آموزه های مسیحی بدون نیاز به دلایل فلسفی یا شواهد تجربی عقلانی و موجه می باشند و تنها ایمان به عیسی مسیح می‌تواند انسان‌ها را از عذاب ابدی نجات دهد. پلانتینگا نقش روح القدس را به‌عنوان عاملی محوری در فرآیند نجات انسان‌ها برجسته می‌سازد. حاصل آنکه در منظومه فکری او، تنها آموزه‌های مسیحی از ضمانت‌های واقعی برخوردارند و دیگر ادیان نمی‌توانند به همان اندازه معتبر باشند. در مقابل، از آثار ابن عربی برمی آید که او به کثرت‌گرایی دینی اعتقاد دارد و معتقد است که هر دین به‌عنوان تجلیاتی از اسماء و صفات الهی، انسان‌ها را به خداوند نزدیک می‌کند. ابن عربی با طرح مفهوم «اعیان ثابته»، هر فرد را به‌عنوان تجلی‌گاهی از اسماء الهی معرفی می‌کند و مسیر رستگاری هر انسان را منحصر به فرد می‌داند، هرچند او صراط محمدی را کامل‌ترین مسیر برای وصول به حقیقت می‌داند. در نهایت، با بررسی دیدگاه‌های این دو متفکر، می‌توان گفت که پلانتینگا بر انحصار حقانیت دین مسیحیت تأکید دارد، در حالی که ابن عربی به کثرت‌گرایی دینی و تجلیات مختلف حقیقت الهی می‌پردازد. این تفاوت‌ها به‌خوبی نشان‌دهنده تنوع نگرش‌ها در زمینه حقانیت و نجات دینی است.بنابراین ضمن نقدهایی که بردیدگاه انحصارگرایی پلانتینگا و کثرت گرایی ابن عربی وارد است. درمکتب شیعه استاد مطهری بین درجات کفر تفاوت قائل شده و میان جاهل قاصر و مقصر تمایز می گذارد، او با استناد به آیات قرآن افراد با ایمان به خدا و عمل صالح ،حتی اگر غیر مسلمان هم باشند،را مشمول رحمت الهی، نجات و رستگاری می داند. این رویکرد رحمت‌محور اسلام در مواجهه با جاهلان قاصر، بر ضرورت فهم شرایط فردی و فکری هر شخص تأکید دارد و از سرکوب یا قضاوت یک‌جانبه نسبت به دیگران جلوگیری می‌کند.
شناخت خدا: خدا و معرفت‌شناسی در فلسفه دین آلوین پلانتینگا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Kemal Batak
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
İstanbul,
«باور مسیحی موجه» پلانتینگا: مقالات انتقادی به همراه پاسخی از آلوین پلانتینگا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Dieter Schönecker
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
DE GRUYTER,
علم دینی، مبانی، چالش‌ها و کارکردها از منظر آیت الله جوادی آملی، محمد نقیب العطاس و پلانتینگا
نویسنده:
علی قنواتی؛ استاد راهنما: عین الله خادمی؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سالهای اخیر نظریه‌ی «علم دینی» به یکی از محورهای بحث‌های علمی در محافل فکری شرق و غرب تبدیل شده است. اندیشمندان و صاحب‌نظران بسیاری در پی کشف ماهیت این نظریه و ارائه راهکارهای عملی برای تحقق آن بوده‌اند. در این میان، اندیشمندانی همچون آیت‌الله جوادی آملی، سید محمد نقیب العطاس و آلوین پلانتینگا با رویکردی کاربردی به این عرصه وارد شده و تلاش کرده‌اند تا نظریه‌های جامع‌تری در باب علم دینی ارائه دهند. با این حال، ماهیت نظریه‌های علمی همواره در گرو امکان ابطال‌پذیری آن‌هاست و نظریه‌های این سه اندیشمند نیز از این قاعده مستثنی نیست و در این عرصه نیاز به تحقیق مفصل‌تر و کامل‌تری احساس می‌شود. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این نیاز و با بهره‌گیری از روش تحلیلی-توصیفی حول محور سوال اصلی آن «علم دینی، مبانی، چالش‌ها و کارکرد‌ها از منظر آیت الله جوادی آملی، محمد نقیب العطاس و پلانتینگا چگونه است؟» انجام شده است. یافته‌های تحقیق حاکی از این بوده است که مقوله علم دینی از منظر جوادی آملی، نقیب العطاس و آلوین پلانتینگا، دارای مفهوم مشخص، مبانی دینیِ روشن و تأثیرپذیری قابل توجه از ارزش‌‌ها و آموزه‌های دینی است. علاوه بر این، تحقق علم دینی در نظرگاه این سه اندیشمند، با چالش‌‌ها و مشکلات عدیده‌ای، ازجمله آلایش علوم رایج با مظاهر تمدن غربی، وجود تفکر قارونی دانشمندان، تقابل عقل و نقل و در حاشیه بودن دین مواجه است که قابل رفع‌ورجوع هستند. گذشته از این، مشخص گردید که در صورت تحقق علم دینی، نتایج و کارکردهای متعددی از قبیل وحدت دین، وحدت علم، تکامل انسان، تحول در تمدن‌سازی، جامعیت منابع معرفت و دستیابی به حیات طیبه بر آن مترتب است. گرچه پلانتینگا در این راستا تحقق معرفت‌شناسی اصلاح‌شده (باور دینی) را پیشنهاد کرده است تا بار دیگر دین از حاشیه به متن آمده و مومنان و شهر خدا غالب گردد.
توجیه معرفتی در قرائت های مبنا‌گرایی بررسی تطبیقی دیدگاه پلانتینگا و جوادی آملی
نویسنده:
سجاد صالح شنیار حلفی؛ استاد راهنما: عباس مهدوی؛ استاد مشاور: محمد کیوانفر، مصطفی فرهودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجیه یکی از مسائل مهم در معرفت انسانی وسومین رکن تعریف معرفت در فلسفه غرب شمرده می شود. چنانکه در فلسفه اسلامی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا بدون آن، دانش در هاله ای از شک ونسبیت است.پژوهش حاضر با توجه به اهمیت توجیه معرفتی وکمبود تولیدات علمی مرتبط با آن در میان آثار نگاشته شده به زبان عربی تهیه شده است وبه دنبال دستیابی به چند هدف مهم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین قابلیتهای فلسفی دو مکتب اسلامی وغربی وهمچنین توضیح توانمندی ها وظرفیتهای معرفتی آن در توجیه باورهای عمومی ودینی است. اهداف دیگری نیز در این پژوهش مد نظر است. از جمله: بررسی مبانی نظریات واعتقادات دینی ومسائل مربوط به آن، وبررسی دیدگاه‌های عمومی ودینی معرفت شناسی پیرامون توجیه معرفتی از دیدگاه جوادی آملی ومقایسه آن با آرای معرفتی پلانتینگا. ارائه قرائت های مختلف از آن وشناخت معیار مسائل اساسی، دامنه وتعداد آنها، وشناخت سازوکار صعود معرفتی در مسائل غیر اساسی عمومی ودینی. همچنین در این پژوهش با دقت به دنبال یک توصیف کامل وتحلیل جامع، دقیق وتطبیقی از تقریر جوادی آملی درباره مبناگرایی قوی، وتقریر پلانتینگا از مبناگرایی معتدل در توجیه علم گزاره ای بوده وآنها را با هم مقایسه می‌کنیم.بر پایه آنچه گفته شد، پژوهش حاضر به دنبال این است که از طریق یک معیار یقینی ثابت، معقول بودن معرفت را در مورد توجیه مسائل، اثبات کند ونسخه های اصلی واصلاح شده از نظریه مهم را درباره توجیه معرفتی مقایسه می‌کند. این پژوهش برای دستیابی به اهداف بیان شده، از رویکرد توصیفی، تفسیری، تحلیلی واستنباطی تطبیقی استفاده کرد. پژوهش حاضر با رویکردی که دارد، به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده است: اینکه مبنای دو تقریر پلانتینگا وجوادی آملی برای تحقق معیار مبنا‌گرایی در توجیه معرفتی باورهای عمومی ودینی چیست؟ پاسخ این است که پلانتینگا معیار توجیهی خود را بر اساس دیدگاه معرفتی اصلاح‌طلبانه‌اش در مبنا گرایی معتدل بنا کرده است، در حالی که آملی ارکان نظریه‌اش را در مبناگرایی شدید ترسیم کرده است. دست یافته، این است که مسائل اساسی در نظر آملی، بدیهیات هستند که به اولیات برمی‌گردند وبه علم حضوری ختم شده واز خطا مصون هستند. اما پلانتینگا دامنه مسائل اساسی را گسترش داده وآن‌ها را قابل خطا می‌داند وعلت توجیه آن‌ها را تجربیات وموقعیت‌ها دانسته است.روش او در این مسائل، خارجی، نسبی وفردی است که در مقابل روش داخلی، مطلق وعینی آملی قرار دارد . منشأ این اختلاف نظر، نحوه بازگشت مسائل نظری به بدیهی وخصوصیات ومصادیق آن‌هاست. همچنین در این پژوهش مشخص شد که صدق از نظر آملی به معنای انطباق قضیه با نفس امر وواقع است، اما توجیه با ذات معرفت بیگانه نیست. این بر خلاف دیدگاه پلانتینگا است که توجیه را به عنوان جایگزینی برای صدق انتخاب کرده وسپس قول به تضمین را پذیرفته است. علت تفاوت دیدگاه آنها این است که آملی در مسأله صدق، به منطق دو ارزشی متکی است، بر خلاف پلانتینگا که منطق چند ارزشی را می‌پذیرد. از نظر آملی، معضل صدق بدیهیات اولیه ومشکل توجیه دو راه حل دارد: ذاتی واولی بودن محمول برای موضوع وبازگشت به علوم حضوری. چرا که یقین در نظر آملی ممکن است، بر خلاف پلانتینگا که از بیاناتش نسبیت معرفت لازم می‌آید. اصل واقعیت در اپیستمولوژی آملی ضروری است، اما موضع پلانتینگا مبهم است. او برخلاف آملی اعتقاد دارد که اپیستمولوژی دینی از اپیستمولوژی عمومی جدا شده است.
معرفت شناسی باور دينی از ديدگاه مرتضی مطهری و آلوين پلنتينگا
نویسنده:
علاء الدین ملك اف
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
بررسی چالش‌ها و کارکردهای معرفت‌شناسی دینی از دیدگاه پلانتینگا
نویسنده:
عین الله خادمی ، عبدالله صلواتی ، علی قنواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریف‌ها و دیدگاه‌های گوناگونی درباره علم دینی، نشان‌دهنده تنوع فکری دراین‌باره است. نظریه علم دینی، معرفت‌شناسی اصلاح‌شده یا معرفت‌شناسی باور دینی آلوین پلانتینگا به‌عنوان یکی از نظریه‌های برجسته‌ در این حوزه در محافل علمی غرب و شرق توجه ویژه‌ای را به خود جلب کرده است. نهادینه‌شدن این نظریه می‌تواند به ایجاد تحولی سترگ در سطح جهانی بینجامد. پژوهش پیش‌رو، به شیوه تحلیلی _ توصیفی و مطالعات اسنادی، به بررسی چالش‌ها و کارکردهای نظریه معرفت‌شناسی باور دینی (اصلاح شده) آلوین پلانتینگا پرداخته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد چالش‌هایی مانند تقابل علم دینی با علم الحادی، نهادینه‌شدن طبیعت به‌جای خلقت، چالش مبناگرایی کلاسیک، چالش قرینه‌گرایی، چالش داستان تکاملی حیات، چالش تجربه‌گرایی، در حاشیه‌بودن دین و استقرار علم بر مبانی تفکر الحادی، ازجمله چالش‌ها و موانع اصلی در راه تحقق علم دینی هستند. کارکردهای این نظریه هم دربردارنده رویکرد حداکثری به دین، منبع‌شدن علم در تولید دین، گستردگی باورهای پایه (بدیهی)، شکست تحدید علم، توسعه توجیه باورهای معرفتی، رونق دوباره مسیحیت و توسعه احکام عقل است. با رفع چالش‌های یادشده و تحقق کارکردهای مزبور، زمینه برای حاکمیت دوباره دین در امور گوناگون اجتماعی فراهم می‌شود. این پژوهش، بر اهمیت این نظریه به‌عنوان راهکاری برای روبه‌روشدن با چالش‌های معاصر و بهره‌برداری از فرصت‌های پیش‌رو تأکید می‌کند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 75
مسئلۀ شرّ در آرای جان هیک و آلوین پلانتینگا
نویسنده:
آرش رستمی , محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی مسئلۀ شرّ در نظام‌های فلسفی، الاهیاتی و منطقی از دیرباز زمینه ساز مباحثات گسترده‌ای بوده که تا دوران معاصر نیز پاییده است. تبیین نظام احسن نه تنها از دیدگاه متألهان ادیان ابراهیمی بلکه از سوی فیلسوفان یونان باستان نیز صورت گرفته و به تبع آن یکی از حساسّترین و در عین حال پیچیده ترین عناصر بحث یعنی ضرورت تبیین ماهیت شرّ یا امر شرور و نسبت آن با احسن بودن نظام هستی نیز همواره محل مناقشه بوده است. ضرورت این بحث است که زمینۀ نگارش مقالۀ حاضر را با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی میان آرای دو فیلسوف معاصر دینی یعنی جان هیک و الوین پلانتینگا و با هدف شناسایی آرای آنها در باب مفهوم و ماهیت و جایگاه شرور در نظام الهی سبب گشته است. بسط نظری آرای این دو و صورت بندی مفهوم شرّ در میان تفکرات ساختاری آنها نشان می‌دهد که بعضاً این مفهوم صرف نظر از اختلافات دیدگاهی، زمینه-ساز شباهات ساختاری نیز بوده است. جان هیک اعتقاد دارد که شرّ در مقام امری وجودی نه تنها نافی نظام احسن نیست و خصائل دینی خداوند به عنوان منبع علم و قدرت و فیاضیت مطلق را نفی نمی‌کند بلکه اساساً بانیِ تعالی معنوی و فکری انسان در این میان است. در مقابل پلانتینگا با قول بر وجودی بودن شرّ بازسازی ایراد اپیکوری بر وجود الهی که در گفتار منتقدانی همچون جی.ال مکی ظهور یافته را نقد می‌کند و معتقد است که شرّ به منزلۀ فقدان قابلیت در پدیده‌هاست و نه نقصان در فاعلیت الهی.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
مفهوم وظیفه‌گرایی در معرفت‌شناسی پلانتینگا
نویسنده:
فهیمه خوشنویسان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و مسئلۀ اصلی مقاله، ادعای پلانتینگا دربارۀ حل معضل معرفت‌شناسی سنتی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. هدف مقاله نشان‌دادن ادعای نادرست پلانتینگا دربارۀ مفهوم وظیفه‌گرایی در معرفت‌شناسی است. پلانتینگا در معرفت‌شناسی کوشیده است با حذف مؤلفۀ وظیفه و درون‌گرایی، معضل معرفت‌شناسی معاصر را حل کند. وی تحلیل خود از توجیه و درون‌گرایی را نشئت‌گرفته از نظریۀ وظیفه‌گرایانۀ دکارت و لاک در معرفت‌شناسی می‌داند. در نزد دکارت و لاک، موجه‌بودن باورها با وظیفه و الزام تعریف‌پذیر است. اگرچه پلانتینگا به نظریه‌های معرفت‌شناسی درون‌گرایانه و عنصر وظیفه انتقاد می‌کند، نقد او به وظیفه‌گرایی به معنای نفی تکلیف معرفتی نیست، بلکه او وظیفۀ معرفتی را در دایرۀ محدود قرینه‌گرایان نمی‌گنجاند. محتوای نظریۀ ضمانت پلانتینگا با نوعی دیگر از وظیفه‌گرایی جمع‌شدنی است. افزون بر این، بی‌نیازبودن به دلیل و برهان در دیدگاه او، در چارچوب برداشت هنجاری از توجیه است. باورهای پایه حاصل نگاه وظیفه‌گرایانه وی از توجیه است. پلانتینگا معیاری دربارۀ محتوای باورهای پایه تعیین نمی‌کند و پایه‌بودن را تخطی‌نکردن از وظایف معرفتی می‌داند. بدین ترتیب، او همچنان در بند انجام وظایف و تکالیف معرفتی است؛ بنابراین نتیجه به‌دست‌آمده از این نوع نگرش و دیدگاه، لوازمی دارد، از جمله اینکه می‌تواند به درون‌گرایی منجر شود. درواقع همان مشکلی که پلانتینگا منتقد آن بود، خود، با همان مواجه شد.
صفحات :
از صفحه 176 تا 203
بررسی نقد انحصارگرایی دینی پلنتینگا و گذار به مدارای دینی بر اساس عقلگرایی انتقادی کارل پوپر
نویسنده:
حدیث کرنوکر؛ استاد راهنما: مهدی اخوان؛ استاد مشاور: حسن قاسم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر گذر از انحصارگرایی دینی آلوین پلنتینگا ـ و محذوراتی است که این نوع انحصارگرایی برای باور دینی به وجود می آورد و بررسی امکان رسیدن به مدارای دینی براساس عقل گرایی انتقادی کارل پوپر است. در مسیر چنین گذری سوالات اساسی وجود دارد که برآنیم در این پژوهش به آن ها پاسخ دهیم؛ سوالاتی از این قبیل که چرا باید از انحصارگرایی دینی گذر نمود؟ در پس انحصارگرایی دینی پلنتینگا چه محذوراتی وجود دارد؟ آیا الهیات اصلاح شدۀ سنت مسیحی به بنیادگرایی دینی می انجامد؟ اگر پاسخ مثبت است الهیات اصلاح شدۀ مسیحی چگونه به بنیادگرایی دینی خواهد انجامید؟آیا میان انحصارگرایی دینی مطرح شده توسط پلنتینگا و بنیادگرایی دینی تلازمی وجود دارد؟ و آیا انحصارگرایی دینی در نهایت به بنیادگرایی دینی می انجامد یا خیر؟ انحصارگرایی دینی مطرح شده توسط پلنتینگا براساس چه ویژگی ها و شرایطی به بنیادگرایی دینی می انجامد؟ این دو رویکرد چه پیامدهایی برای دین به ارمغان می آوررند؟ راه حل گذر از این دو رویکرد چیست و آیا به واسطۀ مدارای دینی می توان از این دو رویکرد و پیامدهای آن ها دوری جست یا خیر؟ اگر گذر از چنین دیدگاه هایی به واسطۀ مدارای دینی ممکن است کدام معنای مدارا مورد نظر است؟ و آیا به واسطۀ مدارای تئوریک مطرح شده توسط پوپر می توان از چنین رویکردهایی گذر نمود؟ براساس چه مفاهیمی در دیدگاه پوپر مدارای دینی حاصل خواهد شد؟ آیا با توسل به مدل عقلانیت پوپر ـ عقل گرایی انتقادی ـ مدارای دینی حاصل خواهد شد؟ آیا با اتخاذ کثرت گرایی دینی لزوماً می توان به مدارای دینی رسید؟ و تفاوت کثرت گرایی دینی با مدارای دینی در چیست؟ آیا میان نسبی گرایی و مدارای دینی تلازمی هست یا خیر؟ و در نهایت براساس مدارای مطرح شده توسط پوپر امکان گذر از انحصارگرایی دینی و بنیادگرایی دینی وجود دارد یا خیر؟آلوین پلنتینگا از مهم ترین چهره های معرفت شناسی اصلاح شده است، دیدگاه های مطرح شده توسط پلنتینگا و نیز الهیات اصلاح شدۀ مسیحی لوازمی دارد که در نهایت به بنیادگرایی دینی منجر خواهد شد دیدگاه هایی مانند وجود باورهای پایه ، باور به مرجعیت کتاب مقدس، باور به تهدید دیدگاه هایی مثل کثرت گرایی دینی و... . در این پژوهش نشان داده خواهد شد که انحصارگرایی دینی چگونه به بنیادگرایی دینی می انجامد، این نوع بنیادگرایی دینی ایدئولوژی های بسته ای را به ارمغان می آورند که در نهایت منجر به خشونت می شوند، لکن تلاش ما بر آن است که چگونگی گذر از این تفکرات را براساس عقل گرایی انتقادی پوپر نشان دهیم و بررسی نماییم که آیا امکان رسیدن به مدارای دینی براساس چنین عقل گرایی امکان پذیر است؟ درنهایت با استفاده از مفهوم خطاپذیری و جست وجوی حقیقت به این نتیجه خواهیم رسید که با قبول اینکه انسان موجودی ممکن الخطا است و نیز دسترسی به حقیقت یقینی ممکن نیست مدارای دینی به این صورت تحقق می یابد که ادیان دیگر در کنار دین اتخاذ شده نزد شخص از مقداری حقیقت برخوردار هستند و شخص باورهایش را باید به صورت موقتی بپذیرد و احتمال ورود خطا به این باورها را بدهد. براساس چنین دیدگاهی مدارای دینی در جامعه تحقق می یابد و می توان از انحصارگرایی دینی و پی آمدهای بسیاری که دارد از جمله بنیادگرایی دینی، ایدئولوژی های دینی، جنگ¬های دینی و خشونت های برآمده ار آن و... گذر کرد.