جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1702
بررسی ولایت و امامت از نظر ابن عربی و علامه طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: سیامک قربانی پور ؛ استاد راهنما: قدرت الله خیاطیان ؛ استاد مشاور: عظیم حمزئیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
ولایت و امامت از مباحث مهم و اساسی مکتب اسلام است که در علوم مختلف اسلامی، از جمله در عرفان اسلامی بدان پرداخته شده است. از جمله ابن عربی - بنیان‌گذار عرفان نظری و نویسنده پر‌ تألیف- و علامه طباطبائی - مفسّر، فیلسوف و عارف معاصر- دیدگاه‌های خود را درباره آن بیان کرده‌اند. مسأله پژوهش حاضر این است که ابن عربی و علامه طباطبائی چه تبیینی از ولایت و امامت ارائه کرده‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های نظر آنان چه تحلیلی دارد؟ روش بررسی پژوهش، توصیفی - تحلیلی از نوع مقایسه‌ای (مکتب امریکایی) و جمع‌آوری داده‌ها به شیوه کتابخانه‌ای است. نتایج بررسی: ابن عربی انسان کامل را مردمک چشم خداوند و خلافت را وجه ظاهری و ولایت را وجه باطنی امامت و امام مطاع را صاحب عصمت، علم لدنّی و و ولایت مطلقه می‌داند. وی خود را خاتم ولایت مقیده محمدیه، امام مهدی (ع) را خاتم ولایت خاصه یا مطلقه محمدیه و عیسی (ع) را خاتم ولایت عام می‌داند. علامه طباطبائی برخورداری از ولایت را شرط اصلی امامت و هدف امامت را هدایت به امر و تربیت نفوس در نظر می‌گیرد؛ او امام مهدی (ع) را خاتم ولایت مطلقه الهی معرفی می‌کند. هر دو اندیشمند ولایت مطلقه را باطن امامت و امام الهی را واسطه فیض میان حق و خلق، معصوم و دارای علم لدنّی می‌دانند. هر دو بر ضرورت شناخت باطنی و ظاهری امام تأکید می‌کنند و در نهایت امام مهدی (ع) در اندیشه هر دو متفکر، خاتم ولایت مطلق الهی و تجلی کامل حقیقت محمدی است. به هر حال، علامه طباطبائی مراتب ولایت را به‌طور روشن مشخص نمی‌سازد درحالیکه ابن عربی شرح گسترده‌تری در مورد مراتب ولایت ارائه می‌دهد. درنهایت، نزدیکی در دیدگاه‌های آنان نشان‌دهنده پیوند عمیق در فهم عرفانی و حکمی ولایت در اسلام است؛ بنابراین، این نزدیکی می‌تواند به تقویت وحدت اسلامی و ترویج گفت‌ وگو میان مذاهب اسلامی کمک کند.
ابن عربی از نگاهی ديگر
نویسنده:
سید محسن طیب نیا
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
مکاشفه‌ی عرفانی از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
رحمت الله موسوی مقدم، سجاد ساداتی زاده، علی صبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث کشف و شهود در معرفت‌شناسی اسلامی در مذهب عرفا از مسایل بنیادین و اساسی است؛ به حدی که پایه‌ی عرفان اسلامی بر اساس مکاشفه و مشاهده‌ی عالم غیب است. مکاشفات عرفانی، مهمترین منبع معرفتی عرفان نظری به عنوان یک نظام هستی شناختی محسوب می شوند. این مقاله درصدد است ابتدا مروری داشته باشد بر انواع مکاشفه نزد عرفا، ویژگی‌های اساسی آن، معیار ارزیابی آن و پیشینه‌ی مکاشفه در دیدگاه بانیان مکتب فکری اشراق و مشاء و همچنین چیستی، ماهیت و مراتب مکاشفه در دیدگاه فیلسوفان و عارفان اسلامی خصوصا صدرا و ابن عربی با تدقیق؛ صدرا به عنوان بانی حکمت متعالیه در بعضی از مسائل فلسفی که جزو ابتکارات خاص او محسوب می شوند، صراحتا ادعای انکشاف کرده و وابستگی خود را به عارف بزرگ ابن عربی نشان داده است. سوال اساسی این مقاله این است که آیا روش مکاشفات ملاصدرا مثل سایر فلاسفه و عرفاست یا سبک خاصی برای خود قایل است؟ همچنین می توان به این سوال هم اهمیت داد که ایا شهود صدرایی متاثر از ابن عربی است یا خیر؟ یافته های پژوهش موید این نکته است که ملاصدرا در پردازش مسایل ذوقی، به مباحث حکمی و بحثی تمایل پیدا کرده و استفاده نموده است؛ از این منظر متاثر از ابن عربی است.
صفحات :
از صفحه 171 تا 192
بررسی قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار از دیدگاه ملاصدرا و ابن‌ عربی
نویسنده:
خداداد عاصمی؛ استاد راهنما: مرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور: عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله قضا و قدر و نسبت آن با جبر و اختیار، یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث در الهیات و فلسفه اسلامی است که همواره محل مناقشه میان متکلمان، فلاسفه و عرفا بوده است‌. در این رساله تلاش شده تا با تمرکز بر آرای دو اندیشمند بزرگ، ملاصدرا به عنوان نماینده حکمت متعالیه و ابن‌عربی به عنوان یکی از مهم‌ترین عرفای مسلمان، ابعاد نظری و معنوی این مسئله بررسی و تحلیل گردد‌. سؤال اصلی این پژوهش آن است که هر یک از این دو متفکر چه تلقی‌ای از قضا و قدر دارند و چگونه توانسته‌اند آن را با مسئله اختیار انسان سازگار کنند؟ روش این تحقیق، تحلیلی استنتاجی است و با مراجعه به منابع اصیل اندیشه این دو متفکر، همچون الفتوحات المکیه و فصوص الحکم از ابن‌عربی و اسفار اربعه و دیگر آثار ملاصدرا، به استخراج، تحلیل و مقایسه دیدگاه‌های آنان پرداخته شده است‌. ساختار پژوهش شامل تبیین مفاهیم بنیادین قضا، قدر، جبر و اختیار، تحلیل دیدگاه هر یک از متفکران، و در نهایت بررسی نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه‌های آنان است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ابن‌عربی با بنیان وحدت وجودی، قضا و قدر را جلوه‌ای از علم و اراده مطلق الهی ‌می‌داند و انسان را در مقام وجودی خود تابع نظام احسن می‌بیند، با این حال برای او در مقام شهود و معرفت، نوعی اختیار قائل است‌. ملاصدرا نیز با بهره‌گیری از اصولی چون تشکیک وجود، حرکت جوهری و اصالت وجود، تلاش دارد تا راهی میانه میان جبر و تفویض بگشاید و تبیینی عقلانی و فلسفی از اختیار در دل نظام علّی جهان ارائه دهد‌. در نهایت، این رساله نشان می‌دهد که با وجود تفاوت در روش‌شناسی، هر دو متفکر به نوعی هماهنگی و هم‌افزایی میان قضا و قدر الهی و اراده انسانی معتقدند که می‌تواند به حل تعارض دیرینه جبر و اختیار کمک کند‌.
داوریهای متضاد درباره محیی‌ الدین عربی
نویسنده:
داود الهامی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم: مکتب اسلام‌,
چکیده :
نویسنده در این کتاب با استناد به آثار و نوشته‌های محی‌الدین عربی، نقد و تحلیلی از عقاید، افکار و احوال وی به دست می‌دهد، همچنین دیدگاه‌های ستایندگان، انتقاد کنندگان و تکفیر کنندگان وی را ذکر می‌کند .به‌زعم مولف ((اقوال و افکار و عقاید او با ظاهر شرع نمی‌سازد و سخنانش متناقض با هم و متناقض با عقل و مخالف با شرع است)) .
مطالعه مقایسه ای فناءاز دیدگاه مکتب ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمد طالبی؛ استاد راهنما: محمد جواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقایسه دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا درباره فنا از دیرباز، پرسشی بنیادین ذهن بشر را مشغول کرده است: غایت حرکت انسان چیست؟ در پاسخ، مکاتب مختلفی شکل گرفته‌اند که عرفا و فلاسفه اسلامی نیز در این باره نظرات متمایزی ارائه داده‌اند. یکی از مباحث اصلی در این زمینه، مفهوم فنا است که در عرفان و فلسفه اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد. فنا در عرفان ابن عربی ابن عربی، عارف قرن هفتم، فنا را عالی‌ترین مرتبه سلوک می‌داند و تأکید دارد که این بحث به دلیل شرافت و پیچیدگی‌اش باید از نااهلان دور نگه داشته شود. او فنا را رویگردانی از خلق و توجه به حق توصیف می‌کند و آن را دارای مراتبی می‌داند که بالاترین آن، فنا از فناست. در این مرحله، سالک حتی از آگاهی به فنا نیز عبور کرده و به مقام توحید مطلق می‌رسد. از دید ابن عربی و پیروانش مانند قونوی، فرغانی و قیصری، فنا نه به معنای نابودی و انعدام عبد، بلکه به معنای محو شدن تعینات بشری و بقا به حق است. فنا به واسطه تجلی ذاتی رخ می‌دهد که در تعین اول، یعنی مقام احدیت، به اوج خود می‌رسد. در این مرتبه، وحدت حقیقی حق تمامی اعتبارات و اسما و صفات را در بر می‌گیرد و چیزی جز حق باقی نمی‌ماند. قیصری فنا را رفع دوگانگی میان عبد و حق می‌داند و تأکید دارد که این امر باعث محو خودخواهی و بعد بشری می‌شود. با این حال، عارف فانی نمی‌شود بلکه جهت ربانی او غالب می‌گردد. از این رو، فنا یک حالت شهودی و معرفتی است و نابودی خارجی سالک را در پی ندارد. فنا در فلسفه ملاصدرا ملاصدرا، با بهره‌گیری از اصول اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری نفس، اتحاد عاقل و معقول، و اتحاد نفس با عقل فعال، فنا را برهانی کرده است. او فنا را فرایندی وجودی می‌داند که در طی آن، نفس انسان از مراتب پایین‌تر به مراتب بالاتر صعود می‌کند. به باور صدرا، انسان به دلیل دارا بودن مقام لایقفی، می‌تواند از مرزهای وجودی خود فراتر رود. این حرکت از عالم حس و خیال آغاز شده و به عالم عقل و جبروت ختم می‌شود. در نهایت، سالک به عقل مستفاد می‌رسد که مرتبه نهایی کمال نفس است. ملاصدرا فنا را وصول به عالم جبروت و مشاهده عقول مجرد و ملائکه مقربین می‌داند که در آن نور سلطنت حق بر سالک تجلی می‌یابد. صدرا فنا را به معنای اتحاد و حلول نمی‌داند، بلکه آن را ظهور نور سلطنت حق می‌داند که باعث می‌شود عبد به فنا نائل شود. او تفاوت اساسی فنا را در مقایسه با عرفان ابن عربی، در سیر حرکت جوهری می‌داند که در آن، فنا تغییری جوهری و وجودی است، نه صرفاً یک تجربه شهودی. مقایسه دیدگاه‌های ابن عربی و ملاصدرا درباره فنا اشتراکات: هر دو مکتب فنا را نابودی واقعی عبد نمی‌دانند و بر بقای او در حق تأکید دارند. هر دو، فنا را نوعی سلوک و صعود معنوی می‌دانند که سالک را از عوالم پایین‌تر به مراتب بالاتر سوق می‌دهد. هر دو دیدگاه، فنا را در نهایت به شهود حق و محو تعینات بشری مرتبط می‌کنند. تفاوت‌ها: عرفای ابن عربی: فنا را فرایندی شهودی می‌دانند که به واسطه تجلی ذاتی رخ می‌دهد و در تعین اول (احدیت) به اوج می‌رسد. در این مقام، تنها حق باقی می‌ماند. ملاصدرا: فنا را فرایندی وجودی و جوهری می‌داند که از طریق حرکت جوهری و عبور از عوالم حس، خیال و عقل فعال به عالم جبروت می‌رسد. در عرفان ابن عربی، فنا به معنای محو انیت و تعین سالک در برابر حق است، در حالی که در فلسفه ملاصدرا، فنا تکامل جوهری نفس و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد است. نتیجه‌گیری با بررسی دیدگاه‌های عرفای مکتب ابن عربی و ملاصدرا، روشن می‌شود که فنا در هر دو مکتب، به عنوان غایت سلوک انسانی مطرح است. اما تفاوت اساسی در این است که ابن عربی فنا را نوعی شهود و تجلی ذاتی می‌داند، در حالی که ملاصدرا آن را تغییری جوهری در وجود انسان معرفی می‌کند. ابن عربی فنا را نهایتاً وصول به تعین اول و وحدت اطلاقی حق می‌داند، در حالی که ملاصدرا، فنا را رسیدن به عقل مستفاد و مشاهده عقول مجرد می‌داند. این اختلاف، ریشه در تفاوت مبانی عرفان و فلسفه دارد؛ عرفا فنا را در بستر وحدت شخصی وجود تبیین می‌کنند، در حالی که فلاسفه آن را در قالب حرکت جوهری و تکامل وجودی نفس بررسی می‌کنند.
توصیف معرفتی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در تفسیر ابن عربی (تاویلات قرآن الحکیم عبدالرزاق کاشانی)
نویسنده:
فاطمه شمشیری؛ استاد راهنما: مهدی مطیع، محمدرضا حاجی اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تاثیر مبانی ابن عربی در کمدی الهی دانته الیگیری
نویسنده:
فاطمه شیرازیان؛ استاد راهنما: مرجان یزدان پناهی؛ استاد مشاور: اعلا تورانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسیله وجود جهانی غیر از جهان ماده مسیله ای بنیادی است که از ابتدای تاریخ ذهن بشر را درگیر خود کرده است."کمدی الهی" اثر آلیگیری یکی از چندین کتب نوشته شده در باب برداشت نویسنده از جهانی دیگر است که در قالب سفری معنوی و برمبنای آموزه های دینی و در سه بخش دوزخ، برزخ و بهشت نوشته شده است. آنچه روشن است ضرورت وجود نگاهی مقایسه ی میان اینگونه نوشته ها با دیگر کتب مرتبط در سرتاسر جهان ادبی است که می تواند وصل کننده و یا فصل کننده رشته های پیوند میان فرهنگ های متفاوت درجوامع و قرون متفاوت باشد.درباره کمدی الهی تاکنون پژوهشهایی در قالب پایان نامه و طرح پژوهشی و مقاله انجام شده اما در این تحقیقات تا به حال باهر سه بخش دوزخ، برزخ و بهشت کمدی الهی به شکلی کامل و جامع مورد بررسی واقع نشده است و به نظر می آید که محققین بیشتر به تطابق عناصر ادبی دیگر آثار پرداخته و یا تمرکز خود را میان همه آثار دانته تقسیم کرده و از هر کدام به عنوان مثال سخنی گفته اند، بنابراین نقص هایی از باب عدم جامعیت و یا بررسی اختصاصی نظام عالم وجود شیخ اکبر وجود دارد و به نظرمی آید انجام تحقیقی دیگر خالی از لطف نخواهد بود. از این رو این پژوهش در زمینه ه تحقیقات بینامتنی و بین رشته ای برای دانشجویان، طلاب و هر مخاطب علاقه مند به یافتن سرنخ هایی برای پاسخ به سوالات اساسی وعلاقه مند به ایجاد ارتباطات میان تمدن های مختلف می تواند مفید واقع شود.
لوازم سعه‌ی وجودی انسان در حدیث وعاء در مکتب ابن عربی
نویسنده:
حسین محمدی گل تپه؛ استاد راهنما: حسن سعیدی؛ استاد مشاور: مسعود حاجی ربیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
شناخت نفس ناطقه‌ی انسانی و ظرفیت‌های آن به عنوان نزدیک‌ترین راه شناخت حق متعال در لسان شرع و در نزد اهل حکمت و عرفان از جایگاه بالایی برخوردار است. در این پژوهش با تکیه بر حدیث شریف، «کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ ؛ فإنَّهُ یَتَّسِعُ بِه» مشهور به حدیث «وعاء» که از لسان انور امیر کلام، حضرت امیرالمؤمنین علی وصیّ علیه السلام صادر شده است، به بررسی حقیقت علم و نفس ناطقه‌ی انسانی به عنوان ظرف علم و کیفیت اتحاد صورت‌های علمیه با نفس پرداخته می‌شود و مقام لایقفی و فوق تجرد نفس ناطقه و هویت نوری و بسیط علم ثابت می‌گردد. نفس ناطقه‌ی انسانی به عنوان حقیقتی ذومراتب و تشکیکی است که یک هویت واحده‌ی از فرش (عالم ماده) تا فوق عرش (عالم امر) دارد، این جامعیت، سبب وسعت وجودی انسان در اطوار و ساحت‌های مختلف او شده است. اتّساع نفس انسانی به عنوان یک هویت واحده‌ی ممتد از فرش تا فوق عرش، قوت و اشتداد وجودی او را در تمامی شئون در پی دارد لذا خلیفه‌ی خدا در بین موجودات است. در ادامه‌ی تحقیق برای تبیین معارف و حقایق بلند مندرج در حدیث وعاء به بررسی دیدگاه عرفای شامخ مکتب عرفان اسلامی، خاصه ابن عربی و پیروان او پرداخته می‌شود و ظرفیت و گستره‌ی وجودی ساحت‌های گوناگون انسان مورد تحلیل و مداقه‌ی علمی قرار می‌گیرد. ابن عربی و شاگردان و پیروان مکتب فکری او، انسان را به سبب همین سعه‌ی وجودی، کون جامع و شامل و حاوی حضرات خمس می‌دانند. آن‌ها قائلند بدن به سبب استیلای روح بر آن، ارض واسع الهی است که حق متعال در آن زمین عبادت می‌شود و خیال، بزرگترین مخلوق خدا است که قدرت تصور امور محال را دارد. ابن عربی، عقل را پرتو و اشراقی از عقل کل می‌داند و قلب را محل پذیرش تجلیات بی‌منتهای الهی معرفی می‌کند. او می‌گوید: قلب مظهر اسم «واسع» است و حق متعال فقط در قلب عبد مؤمن گنجایی دارد. هدف تحقیق، شناخت لوازم سعه‌ی وجودی انسانی بر اساس فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیث وعاء با تکیه بر مبانی عرفانی مکتب ابن عربی است. روش انجام این تحقیق توصیفی، تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای است و نتیجه‌ی آن پذیرش ظرفیت لایقفی نفس و شناخت لوازم و خصوصیات آن است.
نسبت اسماءالله با سلوک عرفانی بر مبنای معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی از منظر ابن‌ عربی و امام‌ خمینی (س)
نویسنده:
حامد حسینی؛ استاد راهنما: حسن مهدی‌پور؛ استاد مشاور: غلامرضا حسین‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی نسبت ساختاری و نظام‌مند اسماءالله با سیر و سلوک عرفانی می‌پردازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، با استناد به آثار دو اندیشمند برجسته‌ی عرفان اسلامی، محیی‌الدین ابن‌عربی و امام خمینی(س)، در پی آن است تا نشان دهد اسماء الهی نه تنها به عنوان صفات ذات حق، بلکه به مثابه سازه‌های بنیادین وجود، نقشه راه سلوک و کلیدهای معرفت عمل می‌کنند. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که از منظر این دو عارف، حقیقت وجود سالک، عیناً همان اسماءالله است و کمال نهایی او در گرو فعلیت یافتن تدریجی این اسماء در مراتب گوناگون وجودش، از مرتبه‌ی «تعلق» و «تحقق» تا «تخلق» کامل، تحقق می‌یابد. بر این اساس، ماهیت سلوک عرفانی چیزی جز «صیرورت اسمائی» نیست؛ حرکتی وجودی از مظاهر محدود و جزئی اسماء به سوی تجلی جامع و کامل آن‌ها که در نهایت به وصول به «اُمّ‌الاسماء» (الله) منتهی می‌شود. واکاوی حاضر نشان می‌دهد که هر یک از منازل و مقامات سلوکی (همچون توبه، ورع، زهد، توکل، صبر، رضا و فقر)، در حقیقت، تحت سیطره و قلمرو تجلیاتِ شبکه‌ای خاص از اسماء الهی شکل می‌گیرد؛ به گونه‌ای که هر مقام، جلوه‌گاه ظهور، سلطنت و فعلیت‌یابی مجموعه‌ای هم‌نوا از اسماءالله است. به عبارت دیگر، تکوین مقامات، محصول سازوکار دوسویه‌ی «مُنازله» (نزول تجلی اسمائی از سوی حق) و «تصعید» (عبور سالک از حجاب‌ها و کوشش سلوکی) است. همچنین، تنوع مسالک عرفانی بازتابی مستقیم از غلبه‌ی تجلیات گوناگون اسمائی بر شاکله‌ی وجودی سالک است. نوآوری این پژوهش، گامی در راستای تبیین نسبتی نظام‌مند میان ساحت اسماء الهی و فرآیند سلوک عرفانی است و می‌کوشد زمینه را برای سنخ‌شناسی مسالک سلوکی، با اتکا به مبانی علم‌الاسماء فراهم آورد.
  • تعداد رکورد ها : 1702