جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
نومینالیسم و پیامدهای آن: فلسفه نلسون گودمن [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Dena Shottenkirk
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer Netherlands,
جان راولز و روش تعادل اندیشه‌ورزانه در اخلاق
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم),
چکیده :
نلسون گودمن در بحث از معضل قدیمی استقرا به مطلبی اشاره می‌کند که بعدها جان راولز آن را روش تعادل اندیشه‌ورزانه نامید و آن را به منظور استنتاج نظریه عدالت در حوزه فلسفه سیاسی به کار بست. وی مدعی بود در یک جامعه لیبرال، گزینش یک اصل خاص در باب عدالت، مستلزم ترجیحی تحکمی خواهد بود. برای حل این معضل، راولز وضع اولیه‌ای را فرض می‌گیرد که از طریق آن افراد درخصوص اصول هنجاری عدالت به توافق می‌رسند. از نظر او این اصول باید از طریق روش تعادل اندیشه‌ورزانه با احکام اخلاقی ما درباره موارد خاص و جزئی سازگاری یابند. کاربرد مفهوم تعادل اندیشه‌ورزانه در حوزه اخلاق را برخی فیلسوفان و صاحب‌نظران مورد نقدهای جدی قرار داده اند ودر مقابل برخی دیگر از آن دفاع کرده‌اند. به نظر می‌رسد در حوزه اخلاق به‌ویژه اخلاق کاربردی نمی‌توان تنها با توسل به نظریه‌های اخلاقی و نیز اصول اخلاقی انتزاعی به حل مسائل اخلاقی پرداخت. از همین‌رو، به‌رغم مشاجره‌های فراوانی که از حیث نظری درباره این روش وجود دارد، از حیث عملی این روش کاربرد فراوانی در حوزه اخلاق به‌ویژه اخلاق کاربردی دارد؛ به‌گونه‌ای که برخی مدعی شده‌اند این روش تنها روش مفید در حوزه اخلاق است.
صفحات :
از صفحه 4 تا 32
عبور از واقع گرایی و ضد واقع گرایی: بررسی دیدگاه ناواقع گرایی نلسون گودمن
نویسنده:
عارف آئینی ، محمدصادق زاهدی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اختلاف میان واقع‌گرایی و ضدّ واقع‌گرایی دربارۀ وجودِ عالم واقع و نسبت آن با ذهن انسان است. نلسون گودمن این اختلاف را اختلافی حقیقی و اصیل نمی‌داند و در این میان دیدگاه سومی را برگزیده و آن را «نا واقع‌گرایی» می‌نامد. دیدگاه ناواقع‌گرایی گودمن به‌طور کامل در نظریۀ «جهان‌سازی» او تبیین شده است. بر اساس این نظریه، جهان مستقل از ذهن وجود ندارد، بلکه انسان با ذهن و زبان خود، توصیف‌ها و نسخه‌هایی می سازد و هریک از این نسخه‌ها جهان خود را می سازند. در این مقاله، ابتدا دیدگاه کلی گودمن دربارۀ مبحث واقع‌گرایی- ضدّ واقع‌گرایی و انگیزه‌ها و ریشه‌های نا‌واقع‌گرایی او بررسی شده است. در تبیین دیدگاه گودمن نشان داده‌ایم که وی متأثر از مبانی پراگماتیسم است و موضع او در دوگانۀ واقع‌گرایی-ضدّواقع‌گرایی جای نمی‌گیرد. سپس با تشریح نظریۀ جهان‌سازی و انتقادهای وارد شده به آن کوشیده‌ایم تا حد امکان به این انتقادها پاسخ دهیم. هر چند گودمن به وجود واقعیت فی‌نفسه اعتراف نمی‌کند، اما آن را انکار نمی‌نماید، بلکه نادیده می‌گیرد. همچنین ضمن بررسی انتقادها نشان داده‌ایم پاسخ بسیاری از آنها به‌طور ضمنی در عبارات‌ گودمن وجود دارد. مهمترین انتقاد، به معیار تمایز نسخه‌های درست از نادرست مربوط می‌باشد. به نظر گودمن معیار درستی یک نسخه، «متناسب بودن در عمل» است و بر خلاف نظر منتقدان، این معیار، در واقع، معیاری عینی و معتبر می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
مطالعه تطبیقی آرای ژیل دلوز و نلسون گودمن در نقاشی و ادبیات مدرن با تمرکز بر مفهوم گریز از بازنمایی
نویسنده:
سارا مشاعی ، لیلا منتظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرنیسم گرایشی است ذهنی و فکری از سوی انسان مدرن. ذهنی که در مواجه با بحران‌های زندگی به تغییری تازه مبدل شد و جنبه‌های مختلف زندگی را به‌واسطه اثر هنری تجلی بخشید. عصر مدرن شروع یک تغییر اساسی بود و هنرمند با تکیه بر افکار بی‌نهایت خویش معنای هنر را نیز دگرگون کرد. نویسنده، شاعر و نقاش مدرنیسم، هر یک با اندیشه‌ا‌ی خلاقانه، ایده خود از مسائل پیرامون را به شیوه‌ای متفاوت تجسم نمودند. رسیدن به تفاوت‌ها بود که همواره ذهن پویای هنرمند مدرن را مورد کنکاش قرار داد تا از پس نیروهای ذهن‌گرای خویش جهانی فارغ از هرگونه بازنمایی بیافریند. از سویی، صاحب‌نظران با نگرش‌هایی نوین، نظریات ساختارشکن خود در باب مفاهیم گریز از بازنمایی را در هنر مدرن مطرح نمودند. ژیل دلوز و نلسون گودمن از جمله متفکران قرن بیستم هستند که با طرح مفاهیمی سازنده، یک پارادایم خاص را در این دوره انسجام بخشیدند. نگارنده بر این باور است که شناخت و درک آثار هنری مدرن با تکیه بر آرای این دو نظریه‌پرداز، مفهومی تازه می‌یابد. آثار تصویری و ادبی مدرن با روی‌گردانی از سنت بازنمایی پیشین، به فرمی ضد بازنمایانه تغییر یافتند و مدل‌سازی بر اساس مفاهیم این متفکران، بستری از تفکرات جدید را فراهم آورد. این پژوهش با تمرکز بر نقاشی و ادبیات به‌عنوان دو عرصه هنری در تلاش است تا با پیوند میانشان، زبانی متفاوت از بازنمایی را نوسازی کند. آنچه مورد پرسش قرار می‌گیرد، این است که مفهوم بازنمایی در جهان‌بینی هنرمندان و نظریه‌پردازان عصر جدید مبتنی بر چه مفاهیمی بوده و چگونه تاثیر پذیرفته است؟
صفحات :
از صفحه 358 تا 378
بررسی نظریه گودمن درباره نسبت میان هنر و معرفت
نویسنده:
احمد رحمانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به بررسی نظریه شناخت گرایی زیبایی شناسانه گودمن پرداخته شده است، به عبارت دیگر، به این مسئله که، ’در فلسفه گودمن، رابطه میان هنر و معرفت چگونه برقرار می شود‘. این مسئله در دو مرحله به مسائل جزئی تری تحلیل شده و از این طریق حل گردیده است: در مرحله اول، به دو مسئله چگونگی ’تبیین معرفت‘ و ’تبیین هنر و کارکردهای آن‘، و در مرحله دوم به سه ’مسئله هنجاری ارزش هنر‘، یعنی این که چه ویژگی (هایی) از حیث هنری ارزشمند تلقی می-شوند، ’مسئله وجودشناسانه ارزش هنر‘، یعنی این که رابطه میان ویژگی های ارزشمند آثار هنری با خود آثار چیست، و ’مسئله انتقادی‘، یعنی این که نظریه شناخت گرایی گودمن تا چه حد از پس انتقادهای ضدشناخت گرایی بر می آید. به عبارت دیگر، این رساله به مسئله ربط هنر و معرفت در چارچوب مسئله عام ترِ ارزش هنر پرداخته است. در مرحله اول، مقدمتاً بعضی روابط میان اجزاء معرفت شناسی و زیبایی شناسی گودمن معلوم می شود و با تکیه بر اولاً تلقی خاص و متمایز گودمن از معرفت (یا فهم) و صدق (یا درستی)، و ثانیاً یک تعریف تاریخی هنر که، به طور بدیعی، بر اساس نظریه تسرّی و مشخصه های نحوی و معنایی ای که گودمن به عنوان نشانه های زیبایی شناسانه (یا هنری) در تشخیص هنر معرفی می کند، در این رساله وضع شده است، زمینه ای برای مرحله دوم مهیا می شود. در مرحله دوم، نخست، هریک از سه مسئله فوق، به نوبه خود، به مسائل جزئی تری تحلیل شده و به مواضع یا پاسخ های مختلف درباره آنها اشاره می شود. سپس، از طریق همین چارچوب نظری، مواضع یا پاسخ های خاص گودمن در هریک از آن مسائل بازسازی و بدین ترتیب مسئله رساله حل می شود. تلقی خاص گودمن از معرفت و نیز تلاش او برای حل مسائل زیبایی شناسانه بر پایه یک نظریه عام درباره نمادها شأن معرفتی ممتازی به هنرها می دهد، تا آنجا که اولاً بتواند از صدق در هنر - گرچه نه نوعی صدق خاص هنر - سخن بگوید و ثانیاً تفاوتی ماهوی میان محتوای معرفتیِ آثار هنری با فرضیه های علمی نبیند. اما، این امکان برای نظریه شناخت گرایی زیبایی شناسانه گودمن تنها با قبول رویکردی تحویل گرانه در زیبایی شناسی حاصل می شود.
در جست وجوى پاسخى براى معماى جديد استقرا
نویسنده:
محسن مقرى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
مهم ترين مسائلى كه در مورد استقرا، ذهن فلاسفه معاصر را به خود مشغول داشته است، نخست، مسئله قديمى هيوم و پس از آن، معماى جديد نلسون گودمن است. هيوم مشكل توجيه استنتاج هاى استقرايى را هدف قرار داد و به اين نتيجه رهنمون شد كه استقرا تنها حاصل عادات روان شناختى ماست. گودمن اما ضمن پذيرفتن صورت بندى استقراها، ما را متوجه اين حقيقت مى كند كه بعضى از اين استقراها معتبرند و برخى چنين نيستند و معماى وى در جست وجوى معيارى برمى آيد كه اين استقراها را تمييز دهد. فلاسفه علم نيم قرن اخير و از جمله خود گودمن، راه حل هاى گوناگونى را براى معماى جديد استقرا پيش نهاده اند. در برخى از اين پاسخ ها، بازگشت به تحليل روان شناختى هيوم و يا سود جستن از نوعى معرفت شناسى طبيعى شده را به عنوان پاسخى به معماى جديد استقرا مى شناسند. در مقاله حاضر، ارزيابى اى از برخى از مهم ترين اين پاسخ ها به دست داده، كاستى هاى آنان را مى نماييم و در انتها، كليد حل اين معما را در دستان طرح كننده آن، يعنى خود گودمن بازمى يابيم.
صفحات :
از صفحه 29 تا 42
نمرود مدرن: نگاهی به نظریه جهان سازی نلسون گودمن
نویسنده:
رضا صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نلسون گودمن (1906 - 1998)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نلسن گودمن (به انگلیسی: Nelson Goodman) (۱۹۹۸–۱۹۰۶) فیلسوف آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد بود. شهرت گودمن به واسطهٔ آثارش در مورد شرطی‌های خلاف واقع، مسألهٔ استقراء، پارشناسی، پادواقع‌گرایی، و زیبایی‌شناسی است. سابی، و معمای جدیدِ استقراء: گودمن در کتاب امر واقع، افسانه، و پیش‌بینی «معمای جدید استفراء» را معرفی کرد. در قرن هجدهم دیوید هیوم استدلال کرده بود که مبنای استدلال استقرائی (یعنی نتیجه‌گرفتنِ احکامی دربارهٔ آینده بر پایهٔ مشاهداتی در مورد گذشته) چیزی نیست جز عادتِ ذهنِ بشری و انتظام‌هایی که بشر با آنها انس پیدا می‌کند. گودمن، با پذیرش استدلال هیوم، این نظر را مطرح کرد که هیوم نکته‌ای را در مورد انتظام‌ها نادیده گرفته‌است. بعضی انتظام‌ها انس و عادتی در ذهن بشر ایجاد می‌کنند و بعضی نه: مثلاً مشاهدهٔ اینکه یک سیم مسی هادی جریان الکتریسیته است، این را باورپذیرتر می‌کند که بقیهٔ سیم‌های مسی هم هادی الکتریسیته هستند، اما مشاهدهٔ اینکه یکی از مردان در این اتاق دو برادر دارد، این را باورپذیرتر نمی‌کند که بقیهٔ مردان این اتاق هم دو برادر دارند. بعضی انتظام‌ها می‌توانند نمونه‌ای از یک قانون باشند، و بعضی نه. گودمن این سؤال را مطرح کرد که فرق این دو گروه از انتظام‌ها را چگونه می‌توان توضیح داد. برای نشان دادن عمق مسئله و نشان دادن اینکه بعضی راه‌حل‌های پیشنهادی ناکارامد هستند، گودمن محمولی جدید معرفی می‌کند که آن را سابی می‌نامد [به انگلیسی: grue، برساخته از «green» (سبز) و «blue» (آبی)]. یک زمان خاص t را در نظر می‌گیریم. در مورد هر شیئی، می‌گوییم که سابی است دقیقاً در صورتی که: یا قبل از t مشاهده شده باشد و سبز باشد، یا قبل از t مشاهده نشده باشد و آبی باشد. فرض کنیم که همهٔ زمردهایی که تاکنون مشاهده کرده‌ایم سبز باشند، و همهٔ علف‌های تازه‌ای هم که تاکنون مشاهده کرده‌ایم سبز باشند. نتیجه‌گیری استقرائی ما این خواهد بود که بقیهٔ زمردهایی که مشاهده خواهیم کرد، و نیز بقیهٔ علف‌های تازه‌ای که مشاهده خواهیم کرد، سبز خواهند بود. حالا زمان خاصی در آینده را در نظر می‌گیریم (مثلاً اول ژانویهٔ ۲۱۰۰ میلادی)، و این تعریف را با آن زمان به‌کار می‌بندیم. مطابق تعریف، همهٔ زمردهایی که تاکنون (سال ۲۰۱۶) دیده‌ایم سابی بوده‌اند (چون پیش از ۲۱۰۰ مشاهده شده‌اند و سبز بوده‌اند) و همهٔ علف‌های تازه سابی بوده‌اند. اما ذهن ما این استدلال استقرائی را نمی‌پذیرد که بقیهٔ زمردها و بقیهٔ علف‌های تازه‌ای که مشاهده خواهیم کرد سابی خواهند بود. گودمن می‌پرسد که فرق محمول «سبز» با محمول «سابی» چیست که یکی با استدلال استقرائی هماهنگ است و دیگری نیست.
  • تعداد رکورد ها : 14